نام پژوهشگر: مریم پایدار
مریم پایدار سعید نوری خراسانی
چکیده بدن انسان علی رغم استحکام و توانایی بسیار بالا در ترمیم، بسیار آسیب پذیر است. ترمیم آسیب ها در جوانی تلاش زیادی نمی خواهد اما با افزایش سن این قابلیت کاهش می یابد در نتیجه بسیاری از افراد مسن، و جوان های بیمار، رویای تعویض بافت فرسوده با بافت سالم را در سر می پرورانند. امروزه با رشد دانش پزشکی و روی کار آمدن مهندسی مواد زیستی (بیومتریال) این رویا قابل دستیابی شده است. مهندسی بافت رشته ای است که از ترکیب علم بیولوژی مواد و علم مهندسی جهت بیان ارتباطات ساختاری بافت های فیزیولوژیکی و طبیعی پستانداران در راستای توسعه روش های نوین ترمیم بافت و جایگزین سازی بافت، توسعه یافته است. داربست های زیستی به ساختارهایی اطلاق می شود که قابلیت ترمیم و بازسازی بافت های آسیب دیده را از طریق رساندن سلول ها ، داروها یا تغذیه مولکولها ، دارا می باشند . پلیمرهای طبیعی و مصنوعی به طور وسیعی در پژوهش های مربوط به ترمیم و بازسازی بافت های چشم انسان به کار رفته اند . پلی (گلیسرول سباسات) (pgs) پلی استری تخریب پذیر است که از طریق پلیمریزاسیون تراکمی با استفاده از دمای بالا و خلاء تهیه می شود . واکنش تخریب آن از طریق هیدرولیز و تولید محصولات غیر سمی در محیط بدن است . این امر pgs را کاندیدای مناسبی برای مهندسی بافت های نرم نظیر بافت قرنیه و شبکیه ساخته است . در این پایان نامه ابتدا سنتز پلی (گلیسرول سباسات) به روش تراکمی صورت پذیرفت به این منظور مول های یکسان از گلیسرول و سباسیک اسید تحت دمای 120 درجه سانتیگراد و تحت جو نیتروژن به مدت 24 ساعت قرار گرفتند و پس از آن نمونه سنتز شده در آون خلا با خلا200میلی بار و دمای 50 درجه سانتیگراد قرار گرفت و پیش پلیمر ویسکوز و شفافی حاصل شد که قابلیت انحلال در حلال های مختلف را دارا بود . پس از سنتز مشخصه یابی پلیمر حاصل به منظور اطمینان از شرایط سنتز انجام شد . آزمون های طیف سنجی مادون قرمز ، پراش پرتو ایکس ، آنالیز عنصری و گرماسنجی روبشی تفاضلی بر روی pgs انجام شد و مشخص شد پلیمر سنتز شده دارای ویژگی هایی مطابق با نتایج گزارش شده در مقالات می باشد . در مرحله بعد جهت الکتروریسی محلول پیش پلیمر ، پلی¬¬(گلیسرول سباسات) با نسبت های متفاوتی از ِِِِژلاتین در حلال استیک اسید تهیه شد و در شرایط متفاوتی از فاصله ریسندگی ، ولتاژاعمالی و نرخ تغذیه الکتروریسی شد . و در نهایت فاصله ریسندگی 15 سانتیمتر ، ولتاژاعمالی 5/13 کیلو ولت و نرخ تغذیه 6/0میلی لیتر بر دقیقه انتخاب شد و الکتروریسی محلول با نسبت 1/1 از پلی(گلیسرول سباسات) به همراه ژلاتین، در حلال استیک اسید با غلظت 40% (وزنی/حجمی) انجام شد. تصاویر میکروسکوپ نوری و میکروسکوپ الکترونی روبشی نشان دادند که الیافی بدون هیچ گونه چسندگی و دانه به دست آمده است. نتایج آزمون تخریب پذیری نشان داد که پس از 30 روز قرار¬گیری نمونه در محلول بافر فسفات 30% وزنی آن تخریب شده است. با اندازه گیری خواص مکانیکی شبکه نانو الیاف مشخص شد که مدول شبکه نانو الیاف و زیر شبکیه بسیار نزدیک و حدود 0.1 مگاپاسکال است .درصد تخلخل ومیزان جذب آب شبکه نانو الیاف 80% و 30% به دست آمد. از نتایج mts میتوان نتیجه گرفت سلول ها در روز اول چسبندگی بهتری نسبت به نمونه شاهد داشته اند و مشاهدات حاکی از آن است که نمونه داربست پلیمری هیچ گونه سمیت و آلودگی نداشته است. بدین ترتیب برای اولین بار داربست متخلخل پلی¬¬(گلیسرول سباسات) به همراه ژلاتین به روش الکتروریسی با خواص مطلوب برای مهندسی بافت شبکیه چشم ساخته شد. واژگان کلیدی: پلیمریزاسیون تراکمی ، پلی (گلیسرول سباسات) ، الکتروریسی ، شبکیه ، مهندسی بافت .
مریم پایدار کمال جانقریان
توجه به منیزیم و آلیاژهای آن به دلیل سبک بودن، بالا بودن نسبت استحکام به وزن، خوش تراش بودن و هزینه کم ماشینکاری به سرعت افزایش می یابد. کاربرد منزیم و آلیاژهای آن در موارد متنوع سازه ای و غیر سازه ای می باشد. از جمله استفاده ها سازه ای این آلیاژها در صنایع فضایی، خوروسازی، راکتورهای اتمی، لوازم اداری، وسایل ورزشی و ابزارهای حمل و نقل می باشد.در این تحقیق مکانیزم های خزش دو آلیاژ منیزیم و نامهای az31 و az61 مورد بررسی قرار گرفت. آزمایشهای خزش و تنش انقطاعی با روش نیروی ثابت انجام شد. دماهای آزمایش 473، 523 و 573 درجه کلوین یا 0/5tm الی 0/6tm می باشند. مقادیر تنش از 7 الی 73 مگا پاسکال ( /gدر محدوده 10*12/4 الی 10*29/4) بکار برده شد.نرخ کرنش تعادلی ( ) حاصل از آزمایشهای خزش محاسبه شد و زمان شکست (t ) که نتیجه آزمایشهای تنش انقطاعی می باشد اندازه گیری گردید. آلیاژ az31 در محدوده مورد آزمایش از معادله خزش توانی تبعیت می نماید. در تنش های کمتر از 20 مگا پاسکال نفوذ اتمهای کنترل کننده سرعت خزش است و توان تنش تقریبا مساوی 2 می باشد. در تن های بیش از 20 مگا پاسکال توان تنش تقریبا مساوی 3 بوده لغزش نابجایی ها مکانیزم غالب می باشد. در مورد آلیاژ az61 نیز در دمای 523k و تحت تنش های کمتر از 20 مگا پاسکال توان تنش تقریبا مساوی 2 است و بنابراین نفوذ اتمها، مکانیزم غالب می باشد. با مقایهس این دو آلیاژ، az61 دارای استحکام و مقاومت به خزش بیشتر می باشد. همچنین پس ازمحاسبه درصد افزایش وطل نمونه هایی از آلیاژ az31 چنین نتیجه گیری می شود که در محدوده دمای مورد آزمایش و تحت تنش های پایین، az31 دارای توانایی تغییر شکل سوپر پلاستیک است. با استفاده از زمان شکست مورد اندازه گیری و با بکار بردن معادلات پارامتری، منحنی لارسون - میلر نیز برای آلیاژ az31 رسم شد و عدد ثابت c مساوی 12 بدست آمد.نهایتا می توان چنین نتیجه گیری نمود که تحت شرایط مورد آزمایش در تحقیق حاضر خزش az31 و az61 که دارای ساختار h.c.p هستند به رفتار خزشی ساختارهای f.c.c شباهت دارد.