نام پژوهشگر: عباس افرازه
محمد بیات عباس افرازه
در طول انجام یک پروژه تجربیاتی مشخص نصیب افراد تیم پروژه می شود. ولی در بسیاری از موارد این تجربیات در مستندات پروژه آورنده نمی شوند و اعضای تیم پروژه پس از اتمام پروژه این تجربیات را با خود برده و در پروژه دیگری شروع به کسب تجربیات جدید می کنند و چنانجه این تجربیات در پروژه جدید مورد نیازشان نباشد به مرور زمان تجربیاتی که با صرف هزینه و زمان بدست آمده است به دست فرامیوشی سپرده می شوند همه اینها به این دلیل است که مستندات پروژه شامل امکان سنجی ? خلاصه گزارش فنی و یا ابزارهای کاربری می باشد که به عنوان حداقل استانداردهای مستندسازی محسوب می شوند و اغلب صوری بوده و فقط سعی در توضیح نتایج پروژه دارند. در حالی که ثبت و ضبط دلایل شکست راه حل های موثر و چگونگی شناسایی ایده های مختلف انجام نمی شود و اتمام پروژه همزمان با اتمام یادگیری است همچنین شرکای خارجی و مشاورانی که به سختی نیازهای پروژه را تامین کرده اند و تجربیات گران بهایی که در این راه بدست آورده اند پس از اتمام پروژه شرکت را ترک می کنند و اگر در مواردی دانش این افراد مورد نیاز باشد بدون همکاری مستقیم ایشان حل مشکلات بسیار دشوار خواهد بود بعضی از شرکتهای مشاوره ای به این موضوع پی برده اند و تاکید شدیدی بر مستندسازی در طول پروژه دارند ولی افراد زیادی مایل به انجام هزینه اضافی برای این کار نستند . بنابراین عدم ثبت دانش پروژه به صورت یک بسته سیستماتیک به عنوان یک معضل در پایان پروژه محسوب شده و یک مساله جدیدی برای سازمان ها و صنایع می باشد اگر سازمان ها از سیکل یادگیری از پروژه ها پیروی کنند می توانند به میزان قابل توجهی در هزینه و زمان کارهای اضافی و اشتباهایت تکراری صرفه جویی کنند.این تحقیق سعی دارد که با بررسی روش های مختلف مدیریت دانش و تطبیق این روش با خواص و ویژگی های پروژه الگوریتمی برای پیاده سازی مدیریت دانش در پروژه ارایه کنند این الگوریتم شامل هفت مرحله برای پیایده سازی مدیریت دانشدر پروژه ها می باشدبه شرح زیر است. گام اول شناسایی دانش های پروژه گام دوم اولویت بندی وزن دهی دانش های پروژه و تعیین میزان اهمیت انها گام سوم تحصیل دانش پروژه گام چهارم توسعه دانش پروژه گام پنجم به اشتراک گذاری دانش پروژه گام ششم بهره برداری از دانش پروژه گام هفتم حفاظت از دانش پروژه
سعید بصیری عباس افرازه
امروزه بیمه و میزان توسعه آن به عنوان یکی از شاخص های توسعه اقتصادی–اجتماعی مطرح می باشد. با توجه به ماهیت خدمات بیمه ای، موضوع مدیریت دانش مشتری، از ابزارهای بسیار کارآمدی است که می تواند در این ارتباط کارساز باشد. در این تحقیق روشی ارایه شده که از تلفیق یک الگوریتم سه مرحله ای حل مسیله (شناخت وضع موجود، تعیین علل و ارایه ی راهکار) و ابزار کیفی نظیر (مدل تحلیل شبکه ای و ابزار کمی آماری) و نیز استفاده از تکنیک های مهندسی مجدد و مدل سازی فرایندهای کاری بر مبنای مدیریت دانش حاصل شده است. با کمک روش ارایه شده در این تحقیق، ابتدا شاخص های لازم برای مدیریت دانش مشتری از مباحث نظری مرتبط با موضوع استخراج می شود و پس از آن عوامل دخیل در فرایند کاری در سه مرحله زمانی (قبل، حین و بعد از کنترل) شناسایی و مورد مطالعه قرار می گیرد. سپس با بکارگیری روش وزن دهی تحلیل شبکه ای اولویت ها استخراج می شود. این امر با توجه به شاخص های استخراج شده در مرحله قبل و نیز با عنایت به مرحله زمانی انجام می شود. در این مرحله وضعیت موجود، علل و راهکارها ی فرایند کاری از منظر عوامل انسانی مرتبط با موضوع (مدیر، کارشناس و مشتری) و با کمک ابزار آماری جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات کسب شده، انجام می شود. گام بعد از تجزیه و تحلیل، بهبود فرایند ها با توجه به اطلاعات کسب شده و به کارگیری اصول مهندسی مجدد و در چهار چوب مدل سازی فرایندهای کار بر مبنای مدیریت دانش است. از این طریق ضمن بهبود مراحل فرایند کاری، ساختار دانشی مورد نیاز انجام عملیات لازم در هر مرحله از فرایند نیز مشخص و تدوین می شود. بدین ترتیب فرایند کاری مناسب با مدیریت دانش مشتری به همراه نقشه ی ساختار دانش مربوطه طراحی و قابل ارایه می شود.
عباس افرازه محمدمسعود منصوری
در این نوشتار مسئله "انگیزش" به عنوان پراهمیت ترین مسئله ای که در دنیای مدیریت خودنمایی می کند موضوع تحقیق قرار گرفته است این تحقیق در سه بخش صورت پذیرفته است. ابتدا موضوع مورد بحث از دیدگاه اندیشمندان غربی مورد بحث قرار گرفته که اهم آن عبارتند از: مطالعه اجمالی در مورد انسان، هستی ... تفکرات انسان معاصر غربی (به عنوان مقدمه ای که پایه های فکری تئوریهای انگیزشی را در دنیای مدیریت غرب و به عبارت وسیعتر در علوم انسانی رقم می زنند) پرداخته شده و بعد از آن به چند نظر رایج انگیزشی (محتوایی-فرآیندی) و مسائلی در مورد طراحی شغل، مدیریت و انگیزش و بالاخره بهره وری و ارتباط آن با موضوعات فوق مورد مطالعه قرار گرفته اند. در بخش بعد از دیدگاه اسلام به مطلب مذکور نظر افکنده شده است که رئوس مطالب آن حول محورهایی از قبیل: کلیاتی پیرامون انسان، روابط انسان، معرفی اجمالی انسان و در پی آم در خصوص دو بال انسان یعنی علم و ایمان و اثرات آن در کار و زندگی مطالبی مطرح شده است. پس از آن به طرح نظریه اندیشمندان اسلامی در این باب پرداخته و ادامه بحث با بیان نظرات انگیزشی دنبال شده و در انتها با نگاهی بر مدیریت در اسلام، انگیزش و مدیر، کار از دیدگاه اسلام و فرهنگ بهره وری، بحث خاتمه یافته است. بخش سوم اختصاص دارد به تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از 6 پرسشنامه که توسط شاغلین (کارشناسان صف و ستاد) سازمانها تکمیل شده است. در خاتمه جمع بندی، نتیجه گیری و پیشنهادات لازم ارائه گردیده است. در کلیه بخشها سعی شده جهت تفهیم بیشتر مطلب از نمودار و جداول مناسب موضوع استفاده شود و در پایان هر بحث چکیده مطلب مورد بررسی در قالب حاصل کلام عنوان گردد.
سیما شبیری عباس افرازه
تاکنون از زوایای گوناگونی ابعاد مختلف مدیریت دانش مورد توجه و تحقیق قرار گرفته است اما آنچه که به عنوان یک اصل در اغلب تحقیقات مشهود و موضوع اصلی این تحقیق می باشد، نقش و فرآیند تسهیم دانش و اشتراکی شدن دانش می باشد که پیش شرط حیاتی برای ایجاد اطلاعات و تجاربی است که سازمانها می توانند از آن استفاده کنند. به عبارت دیگر رسیدن به هدفهای دانشی سازمان با حفظ کارآیی و اثربخشی را می توان در بهره وری دانشی خلاصه نمود. در این ارتباط انسان به عنوان محور و هدف بهره وری به شمار آمده و بهره وری منابع انسانی مهمترین رکن بهره وری دانشی هر سازمانی به شمار می آید که آن هم از راه برقراری پیوند مناسب بین سه عنصر: دانش، انگیزش و ساختار که هر کدام با یکی از فاکتورهای اصلی بهره وری منابع انسانی از دیدگاه مدیریت دانش (خواستن، توانستن و امکان داشتن) تطابق دارد، بروز پیدا خواهد کرد. در این تحقیق یک سیستم پشتیبان تصمیم گیری به منظور تعیین وضعیت موجود تسهیم دانش در سازمان و انتخاب راهکارهای مناسب به منظور ارتقای آن ارایه می شود. در طراحی این سیستم از روشی تلفیقی (مدل ماتریس بهره وری دانشکاران و تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره از جمله ahp و anp) در چارچوب الگوریتم سه مرحله ای حل مسأله استفاده شده است. در این روش در گام نخست، حوزه های دانشی سازمان از طریق نقشه ساختار دانش، شناسایی و میزان اهمیت هر یک از آنها از منظر تسهیم دانش، با انتخاب شاخص های تعیین صلاحیت دانشی مناسب با بهره گیری از تکنیک ahp، تعیین خواهد شد. در گام دوم، پارامترهای موثر بر تسهیم دانش به تفکیک سه حوزه بهره وری منابع انسانی موثر بر تسهیم دانش "خواست، توان و امکان" تعریف گردیده، وضعیت مطلوب هر یک از آنها در حوزه های مختلف دانشی با بهره گیری از ابزار وزندهی anp تعیین می گردد. در گام سوم نتایج حاصل از مراحل فوق با یکدیگر تلفیق شده، وضعیت بهره وری تسهیم دانش به ازای هر یک از حوزه های دانشی سازمان و سپس کل سازمان، تعیین می گردد. پس از تحلیل نتایج بدست آمده، سیستم قادر خواهد بود، علل ضعف و نقاط قوت موجود در این زمینه را شناسایی و راهکارهای مناسبی به منظور ارتقای وضعیت کنونی و از بین بردن فاصله میان وضع موجود و مطلوب به مدیران سازمان ارایه کند. برای آزمون نحوه بکارگیری مدل، شرکت ملی مهندسی و ساختمان نفت ایران به عنوان یک شرکت نمونه انتخاب شده و نتایج حاصل از پیاده سازی سیستم طراحی شده در آن ارایه می گردد.