نام پژوهشگر: غلامرضا باقرسلیمی
سید عنایت اله تقوی مقدم حامد مجللی
در این پایان نامه روشی جدید مبتنی بر ترکیب فیلتر کالمن و کنترل مد لغزشی جهت کنترل سیستم تعلیق مغناطیسی با در نظر گرفتن نامعینی های دینامیک سیستم و نویز سیستم اندازه گیری پیشنهاد شده است. ابتدا کنترل کننده مد لغزشی به سیستم تعلیق مغناطیسی اعمال شده و برای کاهش پدیده ی چترینگ از روش کنترل لایه مرزی کمک گرفته شده است. سپس نامعینی ها به صورت نویز گوسی با میانگین صفر مدل سازی شده و نشان داده می شود که کنترل مد لغزشی در حالتی که دینامیک و اندازه-گیری دارای نامعینی باشند، قادر به کنترل سیستم نیست. در نهایت برای رسیدن به کارآیی مطلوب کنترل، حالت توسعه یافته ی فیلتر کالمن جهت تخمین حالت سیستم به کار گرفته شده و کارآیی مطلوب کنترل کننده سیستم تعلیق مغناطیسی با ترکیب فیلتر کالمن و کنترل مد لغزشی با استفاده از شبیه سازی بررسی می شود.
زهرا زارعی زاده غلامرضا باقرسلیمی
تابع گرین یکی از جمله روش هایی است که جهت ارائه یک عملگر دیفرانسیلی برای آشکارسازی لبه در تصاویر سطح خاکستری استفاده شده است. در این روش محو شدگی در لبه های آشکار شده رخ نمی دهد و بنابراین نسبت به اغلب عملگرهای آشکارساز لبه مشابه، لبه را با دقت بیشتری آشکار می کند. از طرف دیگر تصاویر رنگی از سه جزء همبسته تشکیل شده اند و باید به صورت تابعی برداری در فضای سه مولفه ای رنگ مورد تحلیل قرار گیرند. بنابراین در این پایان نامه تلاش شده تا بیان تابع گرین را برای ارائه یک عملگر آشکارسازی لبه در تصاویر رنگی بسط دهیم. در مرحله اول، با توجه به طبیعت تصاویر رنگی، برای استخراج لبه های اجزای تصویر، یک عملگر دیفرانسیلی بر پایه روش تابع گرین استفاده می شود و سپس گرادیان برداری دایزنزو برای آشکارسازی لبه در تصویر رنگی به کار می رود. در مرحله دوم، شکل بسط یافته ای از بیان تابع گرین برای آشکارسازی لبه ها در میدان برداری فضای رنگ ارائه می شود. در روش پیشنهادی، ابتدا رابطه ای بین لبه های اجزای تصویر رنگی یافته و سپس با درنظر گرفتن این رابطه یک عملگر دیفرانسیلی برای آشکارسازی لبه ها در تصاویر رنگی طراحی می گردد. با استفاده از عملگر پیشنهادی مشتقات جزئی همه اجزای تصویر به طور همزمان در نتیجه آشکارسازی لبه موثرند. بنابراین روش پیشنهادی طبیعت برداری تصویر رنگی را در طول تمامی مراحل پردازش حفظ می کند. روش های پیشنهادی به صورت کمی و کیفی با سایر روش های آشکارسازی لبه رنگی مقایسه می گردد. نتایج نشان می دهد که روش های پیشنهادی هم لبه ها را درتصویر رنگی حفظ می کنند و هم به شکل موثری نویز را حذف می نمایند.
لیلا صفری چولابی غلامرضا باقرسلیمی
با رشد تکنولوژی، تکنیک های ارسال داد? پر سرعت روی کانال های مخابراتی موضوع مهمی برای تحقیق شده و همسان سازی کانال نقش مهمی را در استخراج داد? صحیح از داد? نویزی و تخریب شده با تداخل بین سمبل ها و اعوجاج غیرخطی کانال ایفاء می کند. عملکرد همسان سازهای خطی زمانی که سیگنالها برروی کانال غیرخطی ارسال می شوند و اعوجاج غیرخطی کانال شدید باشد محدود شده و نمی توانند به خوبی کار کنند. در چنین مواردی روش های همسان سازی غیرخطی به کار گرفته می شود. مطالعات نشان داده اند که روش های همسان سازی غیرخطی عملکرد بهتری را نسبت به روش های خطی دارا می باشند. یکی از این روش ها استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی می باشد. از آنجا که این شبکه ها برای تقریب نگاشت بین ورودی و خروجی به کار رفته و قادر به ایجاد نواحی تصمیم با مرزهای غیرخطی هستند کاربرد وسیعی در همسان سازی کانال های مخابراتی دارند. تکنولوژی رادیو- بر- تار برای دسترسی آسان بی سیم استفاده می شود و می توان آن را در شبکه های دستیابی رادیویی به روش های مختلف به کار برد. این زیر شبکه باعث ایجاد تعدادی آثار مخرّب شده که اساساً از رفتار غیرخطی سیستم انتقال نوری، بویژه دیود لیزری ناشی می شود. آسیب زیرسیستم نوری می تواند باعث کاهش کیفیت سیگنال های انتقالی و در نتیجه سبب افت عملکرد سیستم شود. شماهای مدولاسیون در شبکه های دستیابی رادیویی در بیشتر موارد فقط روی جبران آسیب های کانال رادیویی خطی تغییرپذیر با زمان متمرکز می شوند و آثار غیرخطی ناشی از زیرسیستم نوری را در بر نمی گیرند. در نتیجه اگر بخواهیم از مزایای رادیو- بر- تار به طور کامل استفاده کنیم نیاز شدیدی به ارائه و ارزیابی و فراهم کردن راهکاری برای این نوع آسیب اضافی خواهیم داشت. همسان سازی یک زیرسیستم نوری در یک شبک? رادیو - بر- تار در یک شبکه دستیابی رادیویی با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی به منظور حذف آثار غیرخطی مبنای کار این پژوهش می باشد.
بهنام احمدزادی غلامرضا باقرسلیمی
رادارهای مراقبت هوایی غالبا درسیستم های نظامی وتجاری برای زیرنظرگرفتن رفت وآمدهای هواپیمای نظامی یاتجاری مورداستفاده قرارمی گیرند. این سامانه نیزهمچون دیگر سامانه های مخابراتی دچارخطا واشتباه درعملکرد خود می شوند. یکی از خطاهایی که ممکن است عملکرداین راداررامختل نمایدتاثیر زمین و اشیاء اطراف رادار برروی الگوی تشعشعی آنتن می باشد. عموما زمین و اشیاء اطراف رادار باعث ایجاد نقاط کور ( null )درالگوی تشعشعی آنتن رادار می گردد. این نقاط کور نیزباعث کاهش سطح گیرندگی رادار شده واین بدین معنی است که احتمال آشکارسازی اهداف توسط رادار کاهش پیدامی کند که به نوبه خود ممکن است خسارتهایی به بارآورد. هدف ازاجرای پروژه محاسبه زوایای کور رادار بوده که بتوان با راهکارهایی این زوایا را به حداقل رسانده و هم در این زوایا به صحت داده ها اعتماد لازم را داشته باشیم.
سیده سهیلا موسوی غلامرضا باقرسلیمی
انتخاب نوع مدولاسیون یکی از مراحل مهم انتقال داده برروی خطوط نیرو به شمار می آید. مدولاسیون چند حاملی یک نگرش مورد توجه برای مخابره داده پُرسرعت روی خطوط نیرو می باشد. در این رساله پس از بررسی مدل سازی خطوط نیرو به عنوان یک کانال مخابراتی با در نظر گرفتن ماهیت چند مسیره بودن آن که منجر به تداخل سمبل های ارسالی می شود و همچنین مدل سازی نویز این خطوط بر اساس مشخصات آماری و زمانی آن در محیط داخل ساختمانی، منطبق با استاندارد p1901 ieee ، عملکرد مدولاسیون چندحاملی dwt-ofdm به کمک شاخص ber بر حسب e_b/n_o ، برای ارتباطات باند پهن در محیط داخل ساختمانی مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج شبیه سازی نشان می دهند که سیستم dwt-ofdm در مقایسه با dft-ofdm در کانال با فیدینگ انتخابگر فرکانسی عملکرد بهتری از خود نشان می دهد.
مرضیه کریمی حقیقی غلامرضا باقرسلیمی
مخابرات فراباندپهن (uwb) به عنوان یک فناوری نسبتاً جدید برای سیستمهای مخابراتی بیسیم مزایایی چون پهنایباند زیاد، توان ارسالی پایین و هزینه پیادهسازی کم را فراهم میسازد. محدوده کاربری uwbشامل گستر? وسیعی از ارسال داده با نرخ بالا و در فواصل کوتاه تا ارسال داده با نرخ پایین و در فواصل طولانی میباشد. داشتن یک سیستم مخابراتی uwb موفق، مستلزم توصیف کاملی از کانال میباشد. بر اساس مدل توصیف شده توسط استاندارد ieee، محیط های انتشاری uwb دارای رفتاری چند مسیره با مشخصه خوشه ای میباشند که این ویژگی، تخمین این نوع کانالها را پیچیده ساخته است. به علاوه، چالشهای زیادی در تخمین کانال و طراحی گیرنده uwb وجود دارد چرا که پهنایباند بسیار زیاد سیگنالهای uwb (چندین ghz)، مطابق با قضیه شانون-نایکوئیست، مستلزم نرخ نمونهبرداری بسیار بالایی است و مبدلهای آنالوگ-به-دیجیتال در چنین فرکانسهای بالایی، بسیار گران بوده و مصرف توان زیادی دارند. بنابراین روشهای جدیدی لازم است تا بتوان سیگنالهای uwb دریافت شده در گیرنده را در نرخ مناسبی نمونهبرداری نمود. در طی چند سال اخیر نظری? سنجش فشرده به عنوان یک الگوی پردازش سیگنال جدید، امکان بازیابی نسبتاً دقیق سیگنالهای اسپارس یا قابل فشردهسازی را از روی نمونههای به مراتب کمتر از نرخ نایکوئیست، فراهم میسازد. در چارچوب سنجش فشرده، فشردهسازی اطلاعات در حین نمونهبرداری از آنها انجام میپذیرد. البته این امر به قیمت بازسازی پیچیدهتر سیگنال از روی نمونههای بهدست آمده از طریق سنجش فشرده تمام میشود که بسته به کاربرد میتواند قابل قبول باشد. از آنجایی که کانال uwb کانالی اسپارس میباشد، میتوان استدلال نمود که روشهای مبتنی بر سنجش فشرده، برای تخمین این نوع کانال مناسب باشند. در این پایاننامه، یک روش نمونهبرداری اسپارس چند-کاناله مبتنی بر سنجش فشرده برای سیستم uwb پیشنهاد میگردد. در این روش، از مجموعهای از سیگنالهای پایلوت برای تخمین پارامترهای کانال استفاده میشود. در گیرنده، سیگنالهای پایلوت دریافتی در نرخ بسیار کمتر از نایکوئیست نمونهبرداری شده و پارامترهای کانال uwb از روی نمونههای بهدست آمده در حضور نویز گوسی سفید جمعشونده تخمین زده میشوند. بر اساس نتایج شبیهسازی بهدست آمده، تخمینهای دقیقی برای پارامترهای کانال بهدست میآید.
فاطمه محترم علی اکبر خداپرست حقی
پیشرفت ادوات و سیستم های مایکروویو حالت جامد به کاربرد وسیع شکل خاصی از خطوط انتقال صفحه ای موازی به نام خطوط نواری یا صرفا خطوط نواری منتهی شده است. یک خط نواری معمولا از یک لایه دی الکتریک واقع بر یک صفحه هادی زمین شده، به همراه نوار فلزی باریکی بر روی لایه می باشد. با پیشرفت تکنیک های مدار چاپی، خطوط نواری را به سادگی می توان ساخت و با دیگر عناصر مداری مجتمع نمود. این خطوط نواری معروف به خطوط میکرواستریپ می باشند و به این مجموعه آنتن های میکرواستریپ می گویند. بطور کلی آنتن های میکرواستریپ از 3 لایه تشکیل شده اند که عبارت است از: پچ رسانا، زیرلایه دی الکتریک و صفحه زمین رسانا. یکی از مهمترین مشکلات استفاده از آنتن های نساجی، انعطاف پذیر نبودن آنها می باشد. به همین دلیل، در این پایان نامه، تمامی لایه ها منسوج بوده و آنتن های بدست آمده دارای قابلیت انعطاف پذیری و خمش بالا می باشند. به منظور تهیه آنتن ها از نانو ذرات فلزی نیکل به روش لایه نشانی الکترولس و برای بررسی تاثیر شکل و سایز پچ رسانا، از چاپگر جوهر افشان استفاده شده است. همچنین در روش دیگری، با سنتز نانو ذرات نقره و تهیه خمیر رسانای نقره به چاپ تخت پچ رسانا پرداخته شد. در این تحقیق، بهره و پهنای باند آنتن های ساخته شده، با استفاده از اسپکتروم آنالایزر بررسی شده است. سطوح پوشش داده شده توسط میکروسکوپ الکترونی ،آنالیزور edx، میکروسکوپ نوری و پراش اشعه ایکس مشخصه یابی شدند. علاوه بر این ثبات شستشویی همراه با سایر خصوصیات فیزیکی - مکانیکی و مورفولوژیک مورد بررسی قرار گرفت. برای آنالیز شرایط بهینه از برنامه آماری design expert7 استفاده شد. مطابق نتایج بدست آمده برای پارچه های هادی در بهترین شرایط فرآیند، مقاومت الکتریکی سطحی طرح های لایه نشانی شده نیکلی ?/sq 1/0، و برای طرح های رسانا نقره حدودm ?/sq200 مشاهده شد. بررسی های صورت گرفته نشان داد که خصوصیات الکتریکی پارچه های لایه نشانی شده در مقابل شستشو از ثبات بالایی بر خوردار است. الگوی xrd پارچه های پلی استری لایه نشانی شده با نانو ذرات نیکل بدلیل وجود محتوی فسفر بالا(wt 7% <( ، ساختار تمایل به آمورف شدن روی سطح پارچه را نشان داد. همچنین پهنای باند و بهره آنتن هایی با سایز و اشکال مختلف پچ مورد بررسی قرار گرفت و نتایج بدست آمده از دستگاه اسپکتروم آنالایزر نشان داد که با افزایش سایز پچ رسانا پهنای باند آنتن های چاپی به میزان khz 1 نسبت به آنتن هایی با پچ کوچکتر افزایش یافته و بهره آن به میزان db 11- کاهش یافته است. از طرفی پهنای باند آنتن مستطیلی نسبت به آنتن مارپیچ، khz 2/0 افزایش داشته و بهره آن db 5/2- کاهش یافته است.
مهدی احمدی جلیل سیفعلی هرسینی
در سال های اخیر با رشد ارتباط چند رسانه ای سعی بر طراحی سیستم هایی است که برای میزان بالای ارسال داده ها بر روی کانال های همراه با محوشدگی، بازدهی مناسبی داشته باشند. یک انتخاب مناسب مدولاسیون چند کاریری است. تسهیم تقسیم فرکانسی متعامد (ofdm) یکی از پر کاربردترین مدولاسیون چند کاریری است که در آن اطلاعات بوسیله ی چندین کاریر فرعی مدوله می شوند. این ویژگی موجب کاهش تداخل بین سمبل ها (isi) در کانال محوشدگی می شود. با اضافه کردن پیشوند چرخشی (cp) به هر سمبل ofdm، isi کاملا حذف می شود. کانال های بی سیم، کانال انتخاب گر فرکانس و تغییر پذیر با زمان می باشند. بنابراین بیت های مدوله شده در طی عبور از کانال دچار شیفت در دامنه و فاز می شوند. برای این که گیرنده بتواند بیت های اولیه را بازیابی کند لازم است اثر این تغییرات ناخواسته به نحوی خنثی شود. برای این منظور از تخمین کانال و همسان سازی استفاده می شود که درابتدا بوسیله ی یکی از روش های تخمین، پاسخ فرکانسی کانال تخمین زده می شود. سیستم های فازی بوسیله موتور استنتاج فازی که در ارتباط مستقیم با فازی ساز و غیر فازی ساز می باشند، مجموعه ای فازی در فضای ورودی را به مجموعه ای فازی در فضای خروجی خود مبتنی بر اصول منطق فازی نگاشت می کنند. به کمک سیستم های فازی می توان با کاهش پیچیدگی های محاسباتی، سرعت محاسبات را افزایش داده و قابلیت لازم برای پیاده سازی سیستم در عملیات پیوسته و متغیر با زمان را فراهم کرد. در این پایان نامه به بررسی مسئله تخمین کانال در سیستمهای ofdm درشرایط مختلف و سپس همسان سازی آن با استفاده از سیستم های فازی پرداخته می شود. در ابتدا روشهای تخمین و همسان سازی کانال در سیستمهای ofdm و سپس استفاده از روش های فازی در بهبودکارایی سیستمهای ofdm مورد بررسی قرار می گیرد. این روشها به منظور ارزیابی عملکرد سیستم و ارائهی راهکاری برای کمینه کردن آثار مخرب ناخواسته مانند محوشدگی کانال ها و عناصر غیرخطی موجود در سیستم به کار میروند.
محمد صادق سروندانی غلامرضا باقرسلیمی
بهبود تکنیک های مبتنی بر بهینه سازی مصرف انرژی به منظور جمع آوری و انتقالِ داده، مهمترین موضوعِ تحقیق در شبکه های حسگرِ بی سیم می باشد. فشرده سازی داده می تواند با کاهش تعداد بیت های ارسالی از حسگرها به ایستگاه و درنتیجه کاهش توان مصرفی در این شبکه ها، نقش مهمی را در افزایش طول عمر شبکه ایفاء کند. درطی سال های گذشته تکنیک های متنوعی به منظور فشرده سازی داده در این شبکه ها ازطریق پردازش درون- شبکه ای ازقبیل، aggregation، dsc و اخیراً سنجش فشرده (cs) پیشنهاد شده اند. روش های سنتی جمع آوری داده در این شبکه ها، نمی تواند به طور کامل با محدودیت های موجود در آن مقابله کند. سنجش فشرده یک روش نمونه برداری جدید از سیگنال های اسپارس می باشد که در آن برخلافِ حالتِ معمول به جای نمونه گیری مستقیم از سیگنال، سنجش هایی از آن صورت می گیرد که از ترکیب خطی نمونه های سیگنال محاسبه می شود. سنجش فشرده در این شبکه ها می تواند در مقایسه با روش های سنتی جمع آوری داده و همچنین فشرده سازیِ مبتنی بر تبدیل موفق تر عمل نماید. در این پایان نامه روشی را برای جمع آوری داده و همزمان فشرده سازیِ آن به صورت محلی مطرح می کنیم که از قابلیت فشردگی سیگنال در هر دو حوز? مکان و زمان به منظور کاهش تعداد اندازه گیری ها در سنجش فشرده استفاده می کند. در بخش هایی از شبکه، سنجش هایی از سیستم در حوز? مکان- زمان گرفته می شود که تنها حسگرهایی از یک کلاستر را که برای برقراری ارتباط با یکدیگر به توان بالایی نیاز ندارند، دربر می گیرد. بدین منظور از نوع خاصی از ماتریس تصادفیِ اسپارس، به عنوان ماتریس سنجش، به نام ماتریس قطری بلوکی استفاده می شود. نتایج شبیه سازی نشان می دهد که با به کارگیری این ماتریس ها در سنجش فشرده به عنوان ماتریس سنجش و اعمال آن به شبک? حسگر، می توان تا حدود زیادی طولِ عمر شبکه را افزایش داد.
فرج اله قرایی بهمن زنج
در سالهای اخیر، پژوهشهای فراوانی روی کاربُرد تبدیل ویولت در سیستمهای چندکاریری و همچنین جایگزینی بانک فیلتر به جای تبدیل فوریه در اینگونه سیستمها صورت گرفته است. نتایج پژوهشها برتری کیفی سیستمهای چندکاریری مبتنی بر بانک فیلتر (fbmc) را به دلیل محدودیت طیفی کانالهای فرعی نسبت به سیستمهای چندکاریری مبتنی بر تبدیل فوریه (dft-ofdm) به ویژه در شرایطی که تعداد زیرحاملها کم باشد نشان میدهد. تخمین کانال و همسانسازی در سیستمهای چندکاریری یکی از مهمترین قسمتهای گیرنده میباشد. در سالهای اخیر پژوهشهای زیادی برای بهبود عملکرد تخمین کانال در سیستمهای چندکاریری صورت گرفته است. دو تخمین رایج که بر اساس ارسال دنباله آموزشی کار میکنند عبارتند از : تخمین حداقل میانگین مجذور خطا (mmse) و تخمین حداقل مجذور (ls). کلیه تحقیقات انجام شده برتری mmse را نسبت به ls از نظر میزان خطای بیت (ber) و میانگین مجذور خطا (mse) نشان میدهند. اما پیادهسازی ساده تخمین ls نسبت به تخمین mmse باعث شده که برای بهبود عملکرد تخمین ls تحقیقات زیادی صورت گیرد. یکی از مشکلات اصلی تخمین ls عدم در نظر گرفتن متغیر نویز در تخمین است. بنابراین در شرایط وجود نویز با توان بالا این تخمین دارای کارایی کمتری میباشد. اغلب تحقیقات انجام شده مبتنی بر حذف نویز با استفاده از تبدیل فوریه در سیستمهای چندکاریری است. در این پایاننامه ابتدا با بررسی سیستمهای چندکاریری مبتنی بر بانک فیلتر روشی برای بهبود عملکرد توزیع چگالی طیف توان در سیستمهای مذکور ارائه میدهیم. سپس با توجه به قابلیت بالای تبدیل ویولت در حذف نویز، از آن برای بهبود عملکرد تخمین کانال در سیستمهای mimo-ofdm استفاده کرده و نشان میدهیم که تخمین ls کانال مبتنی بر dwt عملکرد بهتری از نظر ber نسبت به تخمین ls کانال مبتنی بر dft دارد.
زهرا عزیزی راد غلامرضا باقرسلیمی
شبکه مش بی سیم یکی از روش های برقراری ارتباطات بی سیم بوده و از دو نوع گره مسیریاب مش و مشتری تشکیل گردیده است. مسیریاب مش ثابت بوده و زیرساخت شبکه را ایجاد می نماید. مشتری مش نیز می تواند ثابت یا متحرک باشد. این دو نوع گره از طریق ارتباط چند گامی به مبادله داده می پردازند. مسیریاب های مش با پشتیبانی از قابلیت دروازه باعث ایجاد اتصال و ارتباط شبکه مش با سایر شبکه ها مانند اینترنت خواهند شد. این شبکه دارای کاربردهای گوناگونی از جمله شبکه سلامت، شبکه پهن باند خانگی و اتوماسیون است. شبکه مش بی سیم به عنوان تکنولوژی نوظهور در ارتباطات با چالش های گوناگونی از جمله نظارت روبه رو است. نظارت در ارتباطات بی سیم به صورت پررنگ تر جلوه می نماید. در شبکه مش بی سیم نیز در هر لحظه ممکن است مشکلات گوناگونی از جمله حذف ناخواسته المان های شبکه، تغییر توپولوژی، قطع پیوند و انواع حملات رخ دهد. برای مدیریت و برخورد با این مشکلات باید بر شبکه نظارت داشت. تاکنون سیستم های نظارتی گوناگونی ارائه شده اند. با استفاده از سیستم نظارت می توان از وقایع گوناگون شبکه آگاه شد. نظارت می تواند اهداف گوناگونی مانند کشف آدرس فرستنده ، آگاهی از میزان بار حافظه و نرخ انتقال را دنبال نماید. هدف از نظارت هرچه باشد منجر به تحمیل سربار به شبکه می شود اما باید تا حد امکان این سربار برای کاربر نهایی شبکه ملموس نباشد. هدف از انجام این پایان نامه بهبود سربار حاصل از نظارت بوده است.چندین پارامتر در کاهش سربار حاصل از نظارت موثر هستند این عوامل عبارتند از تعداد ناظران، فرکانس و نحوه جابه جایی بسته های نظارتی. این پایان نامه با مطالعه و بررسی چارچوب های نظارتی گوناگون سعی در بهبود عوامل موثر در سربار نظارت دارد. در راهکار پیشنهادی ابتدا ناحیه تحت نظارت به زیر نواحی مختلف تقسیم و از تعداد خاصی از گره ها به عنوان ناظر استفاده می شود. در واقع با این روش ناحیه نظارت کوچک و تعداد ناظران محدود خواهد شد. ناظران باید در نهایت اطلاعات نظارتی را به مدیر ارسال نمایند. برای جابه جایی این بسته ها از پروتکل مسیریابی بهبودیافته استفاده شده است. با استفاده از شبیه سازی نشان داده شده که به کارگیری این راهکار منجر به بهبود پارامترهای گوناگون شبکه شده است.
مهناز میرزایی شیری غلامرضا باقرسلیمی
شبکه مش بی سیم به عنوان تکنولوژی جدید بی سیم، توسعه یافته و برای اتصال به اینترنت طراحی شده است. خصوصیات شبکه مش بی سیم مثل توسعه ی سریع و نصب آسان، این شبکه ها را برای انتقال اطلاعات در طول شبکه ها در سناریوهای مختلف از جمله حوادث و بلایا، مکان هایی که سیم کشی آنها سخت است و شبکه های قرار دادی و دوستانه مناسب ساخته است. در طراحی شبکه های مش مساله مسیریابی موضوع مهمی است. بیشتر پروتکل هایی که برای مسیریابی در شبکه های مش به کار می روند، از شبکه های ادهاک قرض گرفته شده اند. این راه حل ها ویژگیهای شبکه مش را به خوبی پوشش نمی دهند.در شبکه های بی سیم واسط انتقال هوای آزاد است. ازاین رو موضوع امنیت در شبکه های بی سیم مهم تر از شبکه های سیمی است. در هوای آزاد استراق سمع، پارازیت سیگنال بی سیم، دور انداختن بسته ها به وسیله گره های مهاجم بیش تر انجام می شود. این مشکلات در شبکه های سیمی هم وجود دارد. اما در شبکه های بی سیم شدیدتر است. این پایان نامه درصدد ارائه پروتکل مسیریابی چندگام ترکیبی مبتنی بر اعتبار سنجی است که هم ویژگی های شبکه مش را پوشش دهد و هم راه حل امنی در برابر مخاطرات باشد. این پروتکل میتواند شبکه را قابل اعتماد سازد. این پایان نامه پروتکل را شبیه سازی و با پروتکل مسیریابی ترکیبی چندگام مقایسه می کند، بعد از ارائه ی راهکار بر حملات چاله سیاه و چاله خاکستری تمرکز کرده و با شبیه سازی عملکرد پروتکل را در برابر این حملات مقایسه، بررسی و آنالیز می کند. درحمله ی چاله ی سیاه گره مهاجم همه ی بسته هایی که به او می رسد را دور می ریزد. در حمله ی چاله ی خاکستری گره مهاجم بسته ها را به صورت گزینشی دور می ریزد.
میترا گیل عسگر غلامرضا باقرسلیمی
چکیده ندارد.
مصطفی پورجمال مهرگان مهدوی
چکیده ندارد.
محمد نظرعلیلو غلامرضا باقرسلیمی
چکیده ندارد.