نام پژوهشگر: فرشته مرادی

بررسی متغیرهای پیش بینی کننده موفقیت تحصیلی در بین دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  فرشته مرادی   علیرضا کلدی

مقدمه: بهبود کیفیت آموزش و افزایش موفقیت تحصیلی دانشجویان یکی از اهداف مهم هر دانشگاه است. از این رو تحقیق حاضر با هدف تعیین رابطه بین متغیرهای پیش بینی کننده موفقیت تحصیلی صورت پذیرفت. روش: این مطالعه به روش توصیفی- همبستگی می باشد که جامعه آماری آن را کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه رازی کرمانشاه تشکیل دادند. مطالعه بر روی 132نفر که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای محاسبه گردید، انجام گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بود. برای تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن، آزمون های ناپارامتریک(یومن ویتنی و کروسکال والیس) و آزمون کای اسکوئر و t دو گروه مستقل و رگرسیون لجستیک استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش که از بین متغیرهای پیش بین؛ متغیر سن، تعداد اعضای خانواده، روابط استاد-دانشجو، علاقه مندی به رشته تحصیلی، نگرش خانواده نسبت به تحصیل و شادکامی با موفقیت تحصیلی رابطه معنی داری را نشان دادند. نتایج تحلیل رگرسیون لجستیک نشان داد که سه متغیر شادکامی، وضع تأهل و سال تحصیلی دانشجو پیش بینی کننده موفقیت تحصیلی اند. نتیجه گیری: نتیجه اینکه متغیرهای سن، شادکامی، وضع تأهل، روابط انسانی استاد-دانشجو، علاقه مند بودن به رشته تحصیلی، نگرش مثبت خانواده نسبت به تحصیل وتجربه ورود به دانشگاه می تواند در موفقیت تحصیلی دانشجویان موثر باشد بنابراین می توان با افزایش آگاهی دانشجویان نسبت به محیط تحصیلی جدید و ایجاد جو صمیمی در دانشگاهها همراه با فراهم کردن برنامه های شاد و مفرح پیشرفت تحصیلی را افزایش داد.

تعیین تاثیر هورمون درمانی برتغییرات سطح عملکرد شناختی زنان یائسه طبیعی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1394
  فرشته مرادی   سعیده ضیایی

مقدمه وهدف: یائسگی یک اتفاق بسیار مهم در زندگی زنان می باشد که باعوارض و پیامدهای ناشی از کاهش استروژن همراه است که می تواند بر کیفیت زندگی وسلامت آنان تاثیر بگذارد.ازجمله این عوارض اختلالات عملکرد شناختی می باشد. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر هورمون درمانی برتغییرات سطح عملکرد شناختی وشدت علائم یائسگی درزنان یائسه طبیعی انجام شد. مواد وروشها: این مطالعه بصورت کارآزمایی بالینی برروی 140 زن یائسه طبیعی 68- 46 ساله انجام گردید. ابتدا واحد های مورد پژوهش طبق معیارهای ورود به مطالعه انتخاب شدند وپس از ارائه توضیحاتی پیرامون مطالعه وکسب رضایت آگاهانه از ایشان بطور تصادفی به دو گروه 70 نفره ( درمان وکنترل ) تقسیم شدند.گروه درمان به مدت 4 ماه تحت هورمون درمانی جایگزین با استروژن کنژوگه 625/0میلی گرم به همراه مدروکسی پروژسترون 5/2 میلی گرم روزانه قرار گرفت ودر گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای صورت نگرفت. با استفاده از سه پرسش نامه (دموگرافیک وآزمون شناختی مونترال وعلائم کلیماکتریک گرین )اطلاعات مورد نیاز از واحدهای مورد پژوهش در ابتدای مطالعه وسپس 4 ماه بعد جمع آوری ومورد ارزیابی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار spss (نسخه 21) و آزمون های کای اسکویر وt انجام شد.در این مطالعه سطح معنی داری 05/0 در نظر گرفته شد. یافته ها: 136 نفر مطالعه را به پایان رساندند(68 نفر در گروه کنترل و68 نفر در گروه درمان).دو گروه از نظر میانگین سن, ,bmi مدت یائسگی , تعداد زایمان ,وضعیت تاهل ,وضعیت شغلی ,وضعیت اقتصادی ,اجتماعی و سطح تحصیلات تفاوت معنا داری نداشتند. درمقایسه بین گروهی نتایج نشان داد که دو گروه کنترل و درمان قبل از مداخله از نظر سطح عملکرد شناختی (کل واجزا) همسان بودند وتفاوت معنا داری نداشتند .(05/0 p>) در مقایسه میانگین سطح عملکرد شناختی بعد از مداخله مشخص شد که هورمون درمانی جایگزین منجر به افزایش میزان حافظه به عنوان یکی از اجزای عملکرد شناختی شده است (05/0 p<) اما میانگین کل سطح عملکرد شناختی بین دو گروه تغییر معنا داری پیدا نکرد .(05/0 p>) در مقایسه درون گروهی هورمون درمانی جایگزین سبب افزایش میانگین کل سطح عملکرد شناختی و هم چنین اجزای آن در گروه درمان گردید(05/0 p<) ودر گروه کنترل تفاوت معناداری از این نظر مشاهده نشد.(05/0 p>) نتایج در بخش علائم یائسگی نشان داد که قبل از مداخله دو گروه کنترل و درمان از نظر شدت علائم یائسگی همسان بوده وتفاوت معنا داری نداشتند.(05/0 p>) ودر بررسی نتایج بعد از مداخله مشخص شد که میانگین شدت علائم یائسگی بین دو گروه تفاوت معنا داری دارد و هورمون درمانی شدت علائم یائسگی را کاهش داده است. (05/0 p<) در مقایسه درون گروهی از نظر علائم یائسگی در گروه کنترل که هیچ گونه مداخله ای انجام نشده بود تفاوت معنا داری بین میانگین شدت علائم یائسگی قبل و بعد از 4 ماه مشاهده نشد. (05/0 p>)در حالیکه در گروه درمان که تحت هورمون درمانی جایگزین قرار گرفته بودند تفاوت معنا داری از این نظر بصورت کاهش شدت علائم یائسگی مشاهده گردید.(05/0 p<) نتیجه گیری: هورمون درمانی جایگزین می تواند سبب بهبود و افزایش میزان حافظه بعنوان یکی از اجزای عملکرد شناختی در زنان یائسه شود.هم چنین در کاهش شدت علائم یائسگی زنان یائسه موثر می باشد.بنابراین استفاده از هورمون درمانی جایگزین جهت بهبود حافظه وهم چنین برای کاهش شدت علائم آزار دهنده یائسگی در زنان یائسه پیشنهاد می گردد.