نام پژوهشگر: کیومرث فرحبخش
فهیمه اکرمیان کیومرث فرحبخش
این پژوهش در ارتباط با مقایسه ملاک های محتوایی و فرایندی همسرگزینی در افراد با میزان بالا و پایین خودمتمایزسازی در کاشان، در سال 88-87، صورت گرفته است. جامعه آماری این تحقیق، شامل کلیه دختران و پسران 20 تا 30 ساله شهر کاشان بودند که از میان آن ها 300 نفر(153مرد و 147)، به صورت داوطلب برای پر کردن پرسش نامه، انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات این تحقیق از پرسشنامه های ملاک های همسرگزینی و خودمتمایزسازی، استفاده شد. در این پژوهش 3 فرضیه مطرح شده که با بهره گیری از روشهای آمار استنباطی(آزمون t و آزمون خی دو) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و جداول و نمودارهای آن از طریق روش های آمار توصیفی، ارائه گردیده است. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که با 0/95 اطمینان، افراد با میزان خودمتمایزسازی بالا، ملاک های فرایندی و افراد با خودمتمایزسازی پایین، ملاک های محتوایی را مورد توجه قرار داده اند.. همچنین یافته ها حاکی از آن است که مردان و زنان در ملاک های محتوایی و فرایندی همسرگزینی متفاوتند. زنان بیشتر از مردان، هم به ملاک های محتوایی و هم به ملاک های فرایندی در انتخاب همسر توجه دارند. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که به طور کلی زنان بیشتر از مردان به ملاک های انتخاب همسر پاسخ می دهند.
ریحانه شجاعی میبدی کیومرث فرحبخش
انگیزه تحصیلی از جمله مفاهیم رایج در مسائل آموزشی است.و وقتی در سیستم آموزشی مشکلاتی همچون افت تحصیلی رخ می دهد از انگیزه یادگیرنده بعنوان یکی از علل مهم و موثر در یادگیری و مهارت های مطالعه یاد می شود.حال با توجه به اهمیت انگیزه تحصیلی در سیستم آموزشی راهبردهای فراشناخت با عنوان روش هایی هستند که افراد در هنگام مطالعه و یادگیری آن ها را به کار می بندند تا به مهارت های مطالعه دست یابند. این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای فراشناختی بر تقویت انگیزه تحصیلی دانش آموزان دختر پایه اول متوسطه شهر میبد انجام گرفت.جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه اول متوسطه مشغول به تحصیل در سال 87-88 بودند.یک نمونه 30 نفری با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شد. بدین منظور، ابتدا به تمامی دانش آموزان پایه اول دو مدرسه(137 نفر) پرسشنامه انگیزه تحصیلی (رشید،1382) داده شد، سپس تعداد 30نفر از دانش آموزانی که در این آزمون نمره پایینی گرفتند و دارای انگیزه ی تحصیلی پایین تشخیص داده شدند.با گمارش تصادفی در گروههای آزمایش و کنترل جایگزین شدند.برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل کوواریانس استفاده شد.نتایج تحقیق نشان داد که : آموزش راهبردهای فراشناختی باعث افزایش انگیزه تحصیلی با 0/90 اطمینان و خرده مقیاس خودکنترلی با 0/99 اطمینان در دانش آموزان می شود و اثربخشی آموزش راهبردهای فراشناختی در افزایش خرده مقیاس های میزان سازگاری با نیازها و تلاش برای موفقیت و علاقه به یادگیری در دانش آموزان دختر پایه ی اول مقطع متوسطه مورد تأیید قرار نگرفت.
زهرا السادات چاوش زاده فرامرز سهرابی
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین متغیرهای سلامت روان با اعتیاد به اینترنت در بین جوانان شهر یزد صورت گرفت. جامعه آماری این پژوهش را، کلیه ی جوانان دختر و پسر 30-18ساله شهر یزد که به مراکز اینترنتی (کافی نت) یزد در سال 1388 مراجعه کردند تشکیل می داد. روش انجام این پژوهش روش نمونه گیری در دسترس بود. برای گردآوری اطلاعات گروه افراد نمونه که معتاد به اینترنت بودند به 10 مرکز اینترنتی (کافی نت) در 6 منطقه شهرداری شهرستان یزد مراجعه شد و برای تشخیص افراد معتاد به اینترنت از پرسشنامه اعتیاد به اینترنت استفاده شد که در کل، از بین 300 نفر که پرسشنامه را پر کرده بودند، 105 نفر معتاد به اینترنت شناخته شدند و از بین انها 57 نفر مرد و 48 نفر هم زن بودند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ و پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ (ghq) استفاده شد و برای تحلیل فرضیه ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی (روش همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام) بکار رفت. نتایج تحقیق نشان داد که بین اعتیاد به اینترنت و سه متغیرهای سلامت روان (اضطراب، افسردگی، کارکرد اجتماعی) رابطه معناداری وجود داشت ولی بین اعتیاد به اینترنت و متغیر دیگر سلامت روان ( شکایات جسمانی ) رابطه معناداری وجود نداشت.
آزاده عبدالغنی کیومرث فرحبخش
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین خودپنداره شغلی و تیپ های شخصیتی مایرز برگز با مشکلات تصمیم گیری شغلی دانشجویان شهر تهران انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان که درسال تحصیلی 88- 1387 در دانشگاه های شهر تهران مشغول به تحصیل بودند که باروش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 270 دانشجو برای نمونه آماری انتخاب شدند، ولی بعلت ناقص بودن، بعضی پرسشنامه های دانشجویان کنار گذاشته شد و در نهایت 217 پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. پژوهش حاضر، از نوع همبستگی بوده و برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه ی مشکلات تصمیم گیری شغلی گاتی و خودپنداره شغلی سوپر و آزمون مایرز بریگز برای تعیین تیپ های شخصیتی استفاده شد، برای تحلیل آماری داده های پژوهش از روشهای آمار توصیفی (تنظیم جدول داده ها، محاسبه میانگین و انحراف استاندارد و...) استفاده شد و جهت آزمون فرضیه های پژوهش از روش آمار استنباطی که شامل ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیره استفاده شد. نتایج تحلیل داده های این پژوهش به قرار زیر است: یافته های پژوهش در مورد سوال اول نشان داد که بین خرده مقیاسهای تیپ های شخصیتی و مشکلات تصمیم گیری شغلی رابطه اندکی وجود دارد و این رابطه ها تنها در سه خرده مقیاس برونگرایی (146/0 - = r ) و احساسی (143/0 + = r ) و قضاوتگر (157/0 - = r ) در سطح 05/0 > p معنی دار و در خرده مقیاسهای درونگرایی (180/0 + = r ) و ملاحظه کننده (178/0 + = r ) در سطح 01/0 > p معنی دار است. همچنین یافته های پژوهش در مورد سوال دوم نشان دادکه رابطه معکوس(152/0 - = r ) بین خودپنداره شغلی و مشکلات تصمیم گیری شغلی وجود دارد. یعنی هر چه خودپنداره بیشتر باشد مشکلات تصمیم گیری شغلی کمتر می شود. در تحلیل سوال سوم با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که خرده مقیاس های ملاحظه کننده و درونگرایی بهتر از سایر خرده مقیاس ها می توانند مشکلات تصمیم گیری شغلی را پیش بینی کنند.
پرویز کرامتی معصومه اسمعیلی
پژوهش حاضر با عنوان بررسی مقایسهای رابطه بین اضطراب وجودی و جهت گیری ارزشی معلمان و دانشجویان کارشناس ارشد مشاوره و با هدف تعیین میزان رابطه اضطراب وجودی و جهت گیری ارزشی صورت گرفته است.برای اجرای این پژوهش تعداد 80نفر دانشجوی رشته مشاوره به صورت نمونه گیری در دسترس و تعداد 80معلم به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوخش شامل پرسشنامه اضطراب وجودی لاورنس ار گود و پرسشنامه ارزشهای الپورت ورنون و لیندزی می باشد.نتایج بدست آمده نشان می دهد که بین اضطراب وجودی و چهار جهت گیری ارزشی مذهبی،سیاسی، اقتصادی و زیبایی شناختی در سطح 1صدم رابطه معنادار است اما بین دو جهت گیری ارزشی نظری و اجتماعی با اضطراب وجودی رابطه معنادار نبود.
امیر قربانپور کیومرث فرحبخش
چکیده :رضایت زناشویی عبارت است از احساسات عینی از خوشنودی ، رضایت و لذت تجربه شده توسط زن یا شوهر ، زمانیکه همه ی جنبه های ازدواجشان را در نظر می گیرند . رضایت زناشویی نگرش مثبت ولذت بخشی است که زن و شوهر از جنبه های مختلف روابط زناشویی خود دارند (نظری ،1388) . این پژوهش به منظور تعیین اثر بخشی آموزش مهارت های ارتباطی مبتنی بر شیوه ی کتاب درمانی بر میزان رضایت زناشویی زوجین انجام شد.جامعه ی مورد مطالعه ی این پژوهش زوجین مراجعه کننده به مرکزمشاوره ی بهزیستی شهر رشت بود . ابتدا 20نفر از مراجعین به شیوه ی در دسترس انتخاب و سپس به شیوه تصادفی در دو گروه جایگزین شدند . پس از انجام پیش آزمون برای همه ی آزمودنی ها از طریق آزمون رضایت زناشویی انریچ دوره ی مداخله ی هشت هفته ای صورت گرفت. در پایان دوره از همه ی اعضای دو گروه پس آزمون به عمل آمد . با تحلیل اطلاعات به دست آمده با آزمون تحلیل کوواریانس یافته ها نشان داد که 3 فرض تایید و یک فرض رد شد .که به ترتیب از این قرار میباشند: آموزش مهارت های ارتباطی مبتنی بر شیوه ی کتاب درمانی در افزایش رضایت زناشویی زوجین موثر است. آموزش مهارت های ارتباطی مبتنی بر شیوه ی کتاب درمانی در کاهش تعارضات زوجین موثر است. آموزش مهارت های ارتباطی مبتنی بر شیوه ی کتاب درمانی در افزایش رضایت زوجین در زمینه ی ارتباط با یکدیگر موثر است آموزش مهارت های ارتباطی مبتنی بر شیوه ی کتاب درمانی در افزایش رضایت جنسی زوجین موثر است. سه فرض این تحقیق تایید ویک فرض رد شد.آموزش مهارتهای ارتباطی مبتنی برشیوه ی کتاب درمانی درافزایش رضایت زناشویی زوجین ،کاهش تعارضات زوجین ،افزایش رضایت درزمینه ی ارتباط زوجین موثراست .اما در افزایش رضایت زوجین در زمینه افزایش رضایت جنسی تاثیر ندارد.
مریم یاوری ابوالفضل کرمی
این پژوهش به بررسی رابطه عزت نفس جنسی وشدت عاطفه زنان وهمین طور تعیین ویژگی های روان سنجی پرسش نامه عزت نفس جنسی وشدت عاطفه پرداخته است.این پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی و کاربردی می باشد.جامعه مورد نظر تمامی دانشجویان زن متاهل دانشگاه های تهران بوده اند که به روش تصادفی ساده مورد نمونه گیری قرار گرفته و511 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند.یافته های پژوهش نشان داد که بین عزت نفس جنسی وشدت عاطفه رابطه معکوس ومعنا داری وجود دارد.مقدار ضریب همبستگی -0/150 بوده است که این مقدار در سطح 0/001 معنادار است.
زهرا قاسمی مجید صفاری نیا
انتخاب شغل یکی از جنبـه های مختلف زنـدگی است که انتخاب مناسب آن می تواند زمینه ساز احساس رضایت در سایر زمینه های زندگی شود. پژوهش حاضر برای تعیین اثر آموزش هدف گذاری شغلی بر دانشجویان سال آخرکارشناسی رشته روانشناسی دانشگاه پیام نور تهران در انتخاب اهداف شغلی خود، کاهش مشکلات تصمیم گیری شغلی, و تعیین شغل مناسب, براساس شناخت هرچه بیشتر نسبت به نیازها، اهداف، علایق، توانایی ها و متناسب با تیپ شخصیتی خود انجام شده است. پرسشنامه محقق ساخته ابتدا در اختیار نمونه 80 نفری از دانشجویان قرار گرفته و پس از اصلاح نهایی بر روی یک نمونه 50 نفری از دانشجویان کارشناسی رشته روان شناسی پیام نور، همراه با پرسشنامه مشکلات تصمیم گیری شغلی اجرا و آزمودنی ها به طورتصادفی دردوگروه آزمایش (20=n) و کنترل(20=n)، برای اجرای روش آزمایشی ازنوع پیش آزمون – پس آزمون جایگزین شدند. گروه آزمایش طی 10 جلسه, تحت آموزش هدف گذاری شغلی قرارگرفتند. نتایج حاصله از این پژوهش نشان دادکه آموزش هدف گذاری شغلی برانتخاب شغل شرکت کنندگان تاثیرمی گذارد همچنین این آموزش برخرده مقیاس های انتخاب شغل (نگرش، انتظارات وتوانایی انجام کار) نیز موثر است. این آموزش برکاهش مشکلات تصمیم گیری شغلی, نیزتاثیر می گذارد, از طرفی این آموزش برکاهش خرده مقیاس های مشکلات تصمیم گیری شغلی (فقدان اطلاعات و اطلاعات ناهمخوان) نیز موثر است. اما در مورد تاثیر این آموزش بر خرده مقیاس "فقدان آمادگی" فرضیه مورد نظر تایید نگردید.
یحیی دوست محمدی عبدالله شفیعآبادی
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطهی سبکهای دلبستگی و ابعاد سه گانهی عشق اشترنبرگ با سازگاری زناشویی در بین معلمان متاهل شاغل در آموزش و پرورش شهر شهریار است. در نظریهی دلبستگی اعتقاد بر آن است که انسانها نسبت به افراد مهم زندگی خود طبق الگوهای مشخصی رابطه برقرار میکنند که سبک دلبستگی خوانده میشود. از این جامعه، 90 نفر به شیوهی نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و بوسیلهی پرسشنامههای سبکهای دلبستگی بزرگسالان هازان و شیور(1987)، مقیاس مثلث عشق اشترنبرگ(1989) و پرسشنامهی سازگاری زناشویی 32 سوالی اسپانیر(1976) مورد آزمون قرار گرفتند. یافتههای پژوهش نشان داد که سبک دلبستگی ایمن با سازگاری زناشویی رابطهی مثبت و معنادار دارد و سازگاری زناشویی را پیش بینی میکند. همچنین دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا با سازگاری زناشویی رابطهی منفی دارند. همچنین از بین مولفههای عشق، صمیمیت و شور و اشتیاق سازگاری زناشویی را پیش بینی میکنند. صمیمیت با سازگاری زناشویی رابطهی مثبت و معنادار و شور و اشتیاق با سازگاری زناشویی رابطهی منفی دارد. واژههای کلیدی: سبکهای دلبستگی(ایمن، اجتنابی و دوسوگرا)، ابعاد سه گانهی عشق اشترنبرگ، و سازگاری زناشویی.
محمد کریم شجاعیان کیومرث فرحبخش
در این پژوهش به بررسی رابطه بین ویژگی های پنجگانه شخصیتی نئو و بلوغ شغلی با تعهد سازمانی دبیران شهرستان ممسنی پرداخته شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دبیران مقطع متوسطه شهرستان ممسنی در سال تحصیلی89-1388 که به صورت رسمی و پیمانی در آن اداره مشغول به تدریس بوده اند می باشد. نمونه آماری شامل 128 نفر می باشد که با روش نمونه گیری تصادفی ساده از بین جامعه آماری انتخاب شدند . . ابزارهای مورد استفاده، پرسشنامه پنج عاملی نئو(neo-pir) و پرسشنامه بلوغ شغلی (مشکلات شغلی بزگسالان)icciسوپرو پرسشنامه تعهد سازمانی مدل(می یر-آلن) می باشند. محقق کار پخش و جمع آوری پرسشنامه ها را در مدت 2ماه انجام داد. طرح پژوهشی از نوع توصیفی و همبستگی از نوع رگرسیون است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج حاصله نشان داد که ویژگی های شخصیتی، عصبیت، باز بودن و وجدانی بودن و تثبیت از (مولفه های بلوغ شغلی) می توانند پیش بینی کننده ی تعهد سازمانی باشند.
صادق رومیانی معصومه اسمعیلی
هوش هیجانی مجموعه ای از توانایی هاست که به فرد کمک می کند تا احساسات خود و دیگران را بشناسد، درک کند و در نهایت، به فرد کمک می کند تا احساسات خود را تنظیم کند. هدف پژوهش حاظر بررسی اثربخشی آموزش مولفه های هوش هیجانی به روش «درونگردی جذب و انطباق» بر کنترل پرخاشگری دانش آموزان پسر مقطع متوسطه منطقه6 آموزش و پروش شهر تهران بود. در این پژوهش از طرح آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. برای این منظور 24 نفر از دانش آموزان پسر مقطع متوسطه منطقه6 آموزش و پروش شهر تهران که در آزمون پرخاشگری باس و پری نمرات بالایی کسب کرده بودند انتخاب و به روش کاملا تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. افراد گروه آزمایش طی 12 جلسه مورد آموزش مولفه های هوش هیجانی به روش درونگردی جذب و انطباق قرار گرفتند اما گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند، سپس کلیه آزمودنیها دو پرسشنامه پرخاشگری باس و پری و آزمون هوش هیجانی بار-ان را تکمیل نمودند. داده ها بوسیله آمار توصیفی و تحلیل واریانس چند متغیره یک طرفه و تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که مقادیر f محاسبه شده در نمره کلی پرخاشگری در سطح p<0/001 و درکلیه خرده مقیاسها در سطح p<0/000 معنادار است، لذا آموزش مولفه های هوش هیجانی به روش «درونگردی جذب و انطباق» بر افزایش هوش هیجانی موثر است. همچنین نتایج نشان داد که آموزش مولفه های هوش هیجانی به روش «درونگردی جذب و انطباق» بر کنترل پرخاشگری، پرخاشگری کلامی، پرخاشگری فیزیکی، خشم و خصومت در سطح p<0/001 موثر بوده است. با توجه به نتایج بدست آمده می توان آموزش مولفه های هوش هیجانی به روش درونگردی جذب و انطباق در مدارس و دیگر مراکز آموزشی جهت ارتقای هوش هیجانی و سوادآموزی هیجانی دانش آموزان گنجانده شود تا آنان بتوانند با فشارهای تحصیلی مقابله کنند و کمتر دچار مشکلات هیجانی و ترک تحصیل شوند.
مریم شهنواز کیومرث فرحبخش
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی روش مشاوره چندوجهی لازاروس بر فرسودگی و سازگاری شغلی کارکنان شرکت گاز خراسان شمالی انجام گرفته است. طرح تحقیق از نوع نیمه آزمایشی و جامعه آماری شامل کارکنان رسمی و پیمانی شاغل شرکت گاز استان خراسان شمالی(94نفر) در سال 1388 می باشد. حجم نمونه در پژوهش حاضر 30 نفر می باشد که به عنوان نمونه آماری از بین کارکنانی که نمره فرسودگی شغلی آنها طبق پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش در هر یک از مولفه ها(خستگی عاطفی بالاتر از 36، عملکرد شخصی پایین تر از 32، مسخ شخصیت بالاتر از 20 و درگیری شخصی بالاتر از 12)و نمره سازگاری شغلی آنها در پرسشنامه سازگاری شغلی پورکبیریان پایین تر از 102 بودند به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب و در دو گروه گواه و آزمایش 15 نفری جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش عبارتند از پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش و پرسشنامه سازگاری شغلی پورکبیریان. جهت تحلیل داده ها از آزمون t مستقل استفاده شد در سطح 5%>p نتایج نشان داد مشاوره چندوجهی لازاروس بر افزایش سازگاری شغلی و کاهش فرسودگی شغلی موثر بوده است همچنین یافته ها اثربخشی این شیوه مشاوره را بر کاهش خستگی عاطفی، افزایش عملکرد شخصی، کاهش شدت مسخ شخصیت و فراوانی درگیری و کاهش نداشتن فراوانی مسخ شخصیت و شدت درگیری شخصی را تأیید نموده اند.
لیلا شهرابی فراهانی کیومرث فرحبخش
چکیده موضوع پژوهش حاضر اثربخشی مشاوره مبتنی بر نظریه انتخاب گلاسر بر اشتغال موفقیت آمیزمعلمان زن منطقه15تهران می باشد . به این منظور30 نفر از معلمان زن منطقه15 که با توجه به ارزشیابی سال88-87 از لحاظ کاری در سطح عملکرد پایینی قرار داشتند انتخاب شدند.معلمانی که در مقطع ابتدایی یا راهنمایی مشغول به کار معلمی هستندوسابقه کاری بین11سال تا29سال رادارند.پیش آزمون از آنها گرفته شد و سپس در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند . در این تحقیق از 4 پرسشنامه شامل : پرسشنامه محقق ساخته سازگاری شغلی ، پرسشنامه رضایت شغلی دانت ، پرسشنامه عوامل انگیزشی هرزبرگ و پرسشنامه موفقیت شغلی فرح بخش برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. پس از انتخاب گروهها وگرفتن پیش آزمون، گروه آزمایش در معرض متغیر مستقل ( در8 جلسه ) قرار گرفت . پس از اتمام جلسات ، پس آزمون از دو گروه گواه و آزمایش گرفته شد . جهت تحلیل استنباطی ، از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد . نتایج تحلیل کواریانس فرضیه اول پژوهش حاکی از آن است که با %99 اطمینان نتیجه می گیریم بین گروه کنترل و آزمایش در میانگین اشتغال موفقیت آمیز پس از اجرای مشاوره تفاوت معنی داری به لحاظ آماری وجود دارد یعنی مشاوره مبتنی بر نظریه انتخاب گلاسر بر افزایش اشتغال موفقیت آمیز معلمان زن موثر بوده است . نتایج تحلیل کواریانس فرضیه دوم پژوهش حاکی از تفاوت معنی دار بین دو گروه می باشد یعنی مشاوره مبتنی بر نظریه انتخاب گلاسر بر افزایش سازگاری معلمان زن موثر بوده است . به همین ترتیب فرضیه سوم و چهارم و پنجم محقق مورد تایید قرار گرفته است یعنی : مشاوره مبتنی برنظریه انتخاب گلاسر بر افزایش رضایت شغلی معلمان زن موثربوده است ؛ مشاوره مبتنی بر نظریه انتخاب گلاسر بر افزایش انگیزش شغلی معلمان زن موثر بوده است . مشاوره مبتنی برنظریه انتخاب گلاسر بر افزایش موفقیت شغلی معلمان زن موثر بوده است .
محسن محمدی کیومرث فرحبخش
پژوهش حاضر،با هدف بررسی تاثیر مشاوره گروهی به شیوه ی گشتالت درمانی بر کاهش پرخاشگری دانش آموزان پسر دبیرستانی صورت گرفت.نمونه پژوهش،24 نفر دانش آموز پسر سال اول،دوم و سوم دبیرستان بودند.که شیوه ی غربالگری با استفاده از پرسشنامه پرخاشگریagq بوده است.که 12 نفر در گروه آزمایش و 12نفر در گروه کنترل قرار گرفتند.8 جلسه گشتالت درمانی گروهی 120دقیقه ای،با فاصله زمانی یک هفته برای گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل، پس از اجرای پیش آزمون در لیست انتظار باقی ماند.پس از برنامه ی مداخله و اجرای پس آزمون برای دو گروه کنترل و آزمایش،پردازش داده های پژوهش،با استفاده از آمار توصیفی و تحلیل واریانس انجام گرفت.نتایج نشان دادکه:1- مشاوره ی گروهی به شیوه ی گشتالت درمانی بر کاهش پرخاشگری با(707/67 f=) موثر است.2- مشاوره ی گروهی به شیوه ی گشتالت درمانی بر کاهش تهاجم(569/11f=) موثر است.3- مشاوره ی گروهی به شیوه ی گشتالت درمانی بر کاهش خشم(552/8f=) موثر است.4- مشاوره ی گروهی به شیوه ی گشتالت درمانی بر کاهش کینه توزی(862/37f=) موثر است.
ابوالفضل حاتمی ورزنه معصومه اسمعیلی
تعهد زناشویی حدی است که در آن افراد دیدگاه بلند مدتی روی ازدواجشان دارند، برای رابطه شان فداکاری می کنند، برای حفظ و تقویت همبستگی اتحادشان قدم بر می دارند و با همسرشان حتی هنگامی که ازدواجشان پاداش دهنده نیست می مانند. پژوهش حاضر به منظور بررسی نقش واسطه ای سبک های دلبستگی در رابطه بین سبک های فرزند پروری و تعهد زناشویی در دانشجویان متاهل دانشگاه علامه طباطبایی انجام گرفت.جامعه مورد مطالعه این پژوهش دانشجویان متاهل دانشگاه علامه طباطبایی در سال تحصیلی 88-89 بودند.که نمونه مورد نظر که شامل 120 دانشجوی متاهل بودند به صورت دردسترس از این جامعه انتخاب گردیدند و ابزارهای پژوهش بین آنها توزیع گردید و تکمیل شد. ابزارهای این پژوهش پرسشنامه اقتدار والدینی(فرم پدر و فرم مادر)، پرسشنامه سبک دلبستگی و پرسشنامه تعهد زناشویی است. پس از تحلیل داده ها نتایج نشان داد که بین متغیرهای سبک فرزند پروری و سبک دلبستگی در دانشجویان متاهل مرد و زن رابطه وجود دارد که به این ترتیب فرضیه اول و دوم این پژوهش تایید گردید. فرضیه سوم پژوهش رد شد به این ترتیب بین سبک فرزندپروری با تعهد زناشویی با همایندی سبک دلبستگی در مردان رابطه معنادار یافت نشد. بین سبک فرزندپروری با تعهد زناشویی با همایندی سبک دلبستگی در زنان رابطه معنادار یافت شد که به این صورت فرضیه چهارم پژوهش نیز تایید گردید. همچنین نتایج نشان دادند که تفاوتی در رابطه بین سبک دلبستگی با میزان تعهد زناشویی در زنان و مردان وجود ندارد، بدین معنی که فرضیه پنجم این پژوهش نیز رد شد.
حدیث سلطانی خورشید خدیجه ارین
هدف اصلی تحقیق حاضر، بررسی اثر بخشی آموزش گروهی بر مبنای رویکرد چند وجهی لازاروس بر خانم های عضو بسیج سبزدشت در شهرستان رباط کریم است. از میان 11 خرده آزمون پرسشنامه رضایت زناشویی که در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفته، 3 خرده آزمون، جهت بررسی اثر بخشی رویکرد لازاروس انتخاب شد (حل تعارض، روابط جنسی، روابط بین فردی). روش تحقیق به کار رفته در این پژوهش نیمه آزمایشی(با گروه پیش آزمون و پس آزمون) می باشد جامعه آماری شامل کلیه زنان متاهل عضو بسیج سبزدشت هستند. برای اجرای تحقیق ابتدا با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده از مجموع 200 نفر از اعضاء بسیج تعداد 30نفر انتخاب شدند.15نفر به صورت تصادفی در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه قرار داده شدند. ابزار مورد استفاده در این تحقیق پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (47 سوالی) است که پس از انتخاب افراد در دو مرحله(قبل و بعد از اجرای آموزش) توسط افراد گروه کنترل و گواه تکمیل شد. پس از جمع آوری داده ها، نتایج با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس توسط نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شد،که نتایج به شرح زیر است: تفاوت میانگین های بدست آمده درگروه آزمایش و کنترل از لحاظ آماری معنی دارمی باشد و این به این معنی است که فرضیات مطرح شده مورد تائید قرار گرفته است وآموزش گروهی برمبنای رویکرد لازاروس موجب بهبود رضایت زناشویی در کل و همینطور بهبود رابطه جنسی، روابط بین فردی و توانایی حل تعارض شده است.
سمیرا هاشمی کیومرث فرحبخش
چکیده هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی و مقایس? الگوهای فعال درونی بین افراد موفق و ناموفق در روابط زناشویی شهر تهران می باشد. در این پژوهش از دو گروه زنان و مردان ناموفق (پر تعارض) در روابط زناشویی و زنان و مردان موفق (کم تعارض) در روابط زناشویی، 200 نفر نمونه گیری شد (از هر گروه 100 نفر). ابزار استفاده شده در این پژوهش، پرسشنام? تعارضات زناشویی(mcq) و پرسشنام? محقق ساخت? الگوهای فعال درونی (iwmq) می باشد. برای تحلیل داده ها و آزمون فرضیه های پژوهش، از تحلیل واریانس چند متغیره (manova)، آزمون تعقیبی lsd، و تحلیل تشخیصی استفاده شد. نتایج حاکی از آن است که بین نیمرخ مولفه های الگوهای فعال درونی افراد موفق و ناموفق در روابط زناشویی، تفاوت معنادار (p<0.01) وجود دارد. همچنین بین یازده خرده آزمون پرسشنام? الگوهای فعال درونی، تفاوت معناداری (p<0.01) بین دو گروه موفق و ناموفق مشاهده شد. تحلیل تشخیصی نیز نشان داد که می توان بر اساس نمرات الگوهای فعال درونی افراد، با احتمال 99.5% ، عضویت گروهی آنها را در گروه های موفق و ناموفق (کم تعارض و پرتعارض) پیش بینی کرد.
علی محمد یاری معصومه اسمعیلی
پژوهش حاضربه منظور بررسی روند همایندی شیوه های فرزندپروری وروابط بین فردی ازطریق ایجادرضایت درزندگی والدین برعملکرد تحصیلی دانش آموزان مقطع پیش دانشگاهی صورت گرفته است.نمونه مورد نظر دراین پژوهش تعداد 200نفرازدانش آموزان دختر وپسر به همراه والدین آنها بودکه به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای ازبین تمامی دانش اموزان مشغول به تحصیل در مقطع پیش دانشگاهی شهرستان ایوان انتخاب شدند.ابزارهای به کاررفته دراین پژوهش شامل پرسشنامه شیوه های فرزند پروری دیانا باومریند ،پرسشنامه رضایت اززندگی دینر(s.w.l.s) ،پرسشنامه مهارتهای ارتباطی عطارها ومعدل نیمسال اول تحصیلی 90-89 دانش آموزان بود.برای تحلیل داده ها از آزمون t همبسته ورگرسیون تحلیل مسیرگام به گام برای بررسی رابطه بین متغیرها وتاثیرات آن ها بریکدیگر استفاده شد.نتایج یافته ها نشان داد که رضایت اززندگی والدین به طور مستقیم با عملکرد تحصیلی فرزندان رابطه داردوازطرفی بعد ادراک مهارتهای ارتباطی افراد خانواده به طور مستقیم وبعد مدیریت هیجان مهارتهای ارتباطی افراد خانواده به طور مستقیم وغیر مستقیم برعملکرد تحصیلی فرزندان تاثیر می گذارد.همچنین دربین شیوه های فرزند پروری ،شیوه ی فرزندپروری مقتدرانه به طور مستقیم بررضایت اززندگی ومدیریت هیجان روابط بین افراد خانواده وبه طور غیرمستقیم برعملکرد تحصیلی فرزندان تاثیر دارد.
زینب رضایی کیومرث فرحبخش
طرح ریزی شغلی به شیوه تلفیقی هالند و سوپر بر بلوغ حرفه ای او استفاده بهینه از وام های شغلی اختصاص یافته به مددجویان مرکز مراقبت تأثیر داشته است.
معصومه نوروزی کیومرث فرحبخش
بررسی تطبیقی الگوی استخدام و انتخاب کارمند در شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی ایران با معیارهای علمی انتخاب کارمند موضوع اصلی این پژوهش است. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تطبیقی وکتابخانه ای انجام شده است. که با هدف اصلی آسیب شناسی الگوی انتخاب و استخدام کارمند شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی ایران و تطبیق آن با الگوی استاندارد بلووا(2002) طی سه مرحله پیش از ارزیابی، ارزیابی و پس از ارزیابی انجام شد. این پژوهش در 5 فصل نگاشته شده است. نتایج بدست آمده از این پژوهش عبارتند از: در مرحله ی پیش از ارزیابی، الگوی انتخاب و استخدام کارمند در شرکت نفت، تعدادی از معیارهای علمی انتخاب کارمند،که در الگوهای استاندارد اجرا می شود رعایت نمی شود از جمله: اجرای تحلیل شغل، شناسایی معیارهای علمی جهت ارزیابی متقاضیان، طراحی مدل شایستگی برای مشاغل سطوح بالا. در مرحله ارزیابی از روشهای متداولی مثل تقاضانامه و فرم های آموزش و تجربه، آزمون علمی کتبی و مصاحبه و معاینات جسمانی استفاده می شود. اما اهداف ارزیابی و سنجش با محتوای روش های انتخاب شده همخوانی ندارد. انتخاب ابزار با معیارهای انتخاب کارمند متناسب نیست. در مرحله پس از ارزیابی، جهت پست بندی کارمندان جدیدالاستخدام تناسب شخص- شغل در نظر گرفته نمی شود.
سلمان زارعی کیومرث فرحبخش
هدف مطالعه حاضی تعیین سهم خود متمایز سازی ، اعتماد شرم و گناه در پیش بینی سازگاری زناشویی در بین زنان متاهل شاغل در اموزش و پرورش شهر نوراباد است.نتایج نشان داد که سه متغییر خود متمایز سازی ، اعتماد شرم با هم 34 دصد از تغییرات سازگاری زناشویی را تبیین می کنند
نازنین شادابی احمد اعتمادی
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش تصویرسازی ارتباطی بر دلزدگی زناشوئی زنان متاهل انجام شد. ابتدا از بین خانه های سلامت شهرداری منطقه 22 تهران، یک خانه سلامت به صورت تصادفی انتخاب شد و سپس پیش آزمون انجام شد و از بین خانم هایی که بیشترین نمره را آزمون دلزدگی زناشوئی(cbm) کسب نمودند، 24 نفر انتخاب گردید، سپس آنها به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش به صورت هفتگی به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت اموزش قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش آزمون دلزدگی زناشوئی بوده است.برای تحلیل داده های پژوهش، از شاخص ها و روش های آماری شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندارد و تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین نمره های پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش تفاوت معنادار وجود داشت ولی بین نمرات پیش آزمون و پس آزمون گروه کنترل تفاوت معناداری وجود نداشت . با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش تصویرسازی ارتباطی بر کاهش دلزدگی زناشوئی زنان به صورت کلی و هم در 3بعد دلزدگی جسمانی، دلزدگی عاطفی و دلزدگی روانی موثر بوده است.
ضرغام قنبرپورعالم کیومرث فرحبخش
زمینه پژوهش، موفقیت تحصیلی فرزندان دغدغه ی جدا نا پذیر خانواده ها و متولیان آموزش و پرورش است، قریب به اتفاق متخصصین حوزه ی تعلیم و تربیت، شرایط و روابط حاکم بر خانواده ها را یکی از عوامل عمده ی افت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان می دانند، از دیر باز افراد وگروه ها ی کثیری به این مهم پرداخته اند، اما همچنان این زخم کهنه،گاه خانواده ها را تا حد اضمحلال کشانده و مربیان را در مسیر خطیر خود مایوس کرده است، هدف از این پژوهش، رسیدن به( طبقه مرکزی) حاصل از داده ها در مورد « شرایط و روابط خانوادگی تاثیرگذار بر موفقیت و شکست تحصیلی دانش آموزان » بود، داده های این مطالعه به روش گراندد تئوری، با استفاده از نمونه گیری هدفمند و تئوریک تا اشباع داده ها و مصاحبه های عمیق نیمه ساختار یافته،ثبت شده به وسیله یک دستگاه دیجیتالی، با 16 مشارکت کننده (8 مادر و 8 دانش آموز) سال اول متوسطه دبیرستان های شهر شهریار انجام شد، سپس داده ها به روش پیشنهادیstrauss و corbinکه مشتمل برکدگذاری(باز، محوری و انتخابی) است،تجزیه و تحلیل شدند، از داده های حاصل مصاحبه ها، در مجموع 98 و در نهایت 56 کد اولیه به دست آمد، در مراحل بعدی تجزیه و تحلیل داده ها به ترتیب چهار طبقه اصلی: « کیفیت زندگی »، « شیوه زندگی »، « تحصیل » و « ارتباط » در مصاحبه با دانش آموزان مشارکت کننده، همچنین دو طبقه اصلی: « شیوه زندگی » و « ارتباط » در مصاحبه با مادران مشارکت کننده حاصل شد، انتخاب این طبقات مرکزی به این دلیل بود که می توانستند بخش قابل توجهی از گوناگونی ها و موضوع اصلی حاصل از داده ها را تبیین کنند، یافته های حاصل از این پژوهش نشان دادند که « شرایط و روابط خانوادگی تاثیرگذار بر موفقیت و شکست تحصیلی دانش آموزان» عواملی چندگانه و در هم تنیده اند،کیفیت زندگی خانواده، همچنین شیوه ی زندگی خانواده ها و در نهایت روابط اعضا خانواده، تصریح و عدم تصریح مرزها و قواعد خانوادگی در توفیق و شکست تحصیلی دانش آموزان تاثیر گذاراست .
نرجس السادات حسینی بهشتی کیومرث فرحبخش
چکیده: هدف این پژوهش بررسی میزان بکارگیری آموزه های اسلامی خانواده محور در خانواده های سالم و آشفته شهر اصفهان بوده است. روش این پژوهش کمی است و جامعه آماری آن خانواده های سالم ( خانواده هایی که تاکنون به دادگاه خانواده مراجعه نکرده بودند و قصد مراجعه هم نداشتند و از زندگی خود اظهار رضایت می کردند، همچنین خانواده ای که تا کنون هیچ عضوی از آنها به زندان نرفته بود) و خانواده های آشفته (خانواده هایی که در 5 سال اخیر به دادگاه خانواده مراجعه کرده بود و نیز در 5 سال اخیر عضوی از آن به دلیل بزهکاری، مواد مخدر، جرایم اقتصادی، و غیره در زندان به سر می برد) شهر اصفهان بوده است. نمونه این پژوهش 200 خانواده سالم و 200 خانواده آشفته و به صورت در دسترس انتخاب شدند. متغیر های این پژوهش شامل الگو، روابط کلامی، روابط غیر کلامی، موانع روابط، حق شوهر، حق زن، منزلت زن، سلسله مراتب، مرزهای خانوادگی، مرز خانواده و محیط، تقدم آرامش بر آسایش، حسن خلق و نفی خشونت، ابراز محبت، صبر و مدارا، گذشت، صمیمیت، صداقت و پاکی، لذت جویی، استنطاق و مذاکره، اختلاف و مدیریت آن، تدبیر و برنامه ریزی، خدمت در خانه، تشکر و سپاسگذاری، سلامت و توسعه اقتصادی، تفاهم، تربیت فرزند، بود که به وسیله پرسشنامه محقق ساخته با نام ( رفتار دینی در خانواده) مورد بررسی قرار گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار spss و آزمون t تحلیل شد. نتایج نشان داد، تفاوت میانگین بین دو گروه خانواده سالم و آشفته در تمامی متغیرهای پژوهش معنا دار است. همچنین t به دست آمده در تمامی متغیر ها در سطح ( 01/0> p ) معنادار می باشد. کلید واژه ها : آموزه های اسلامی خانواده محور، خانواده سالم، خانواده آشفته.
اصغر یاوند حسنی کیومرث فرحبخش
این تحقیق به منظور بررسی و مقایسه اثربخشی مشاوره گروهی به روش شناختی- رفتاری و قصه درمانی در کاهش اختلالات رفتاری دانش آموزان پسر دوره متوسطه منطقه سردرود همدان در سال تحصیلی 89-88 انجام گرفت. جامعه آماری این تحقیق را دانش آموزان پسر مقطع متوسطه منطقه سردرود همدان تشکیل می دادند. با استفاده از پرسشنامه scl-90-r ، 30 دانش آموز مبتلا به اختلالات رفتاری انتخاب شدند و به روش جایگزینی تصادفی در سه گروه 10 نفری تقسیم شدند. بر روی دو گروه مداخله مشاوره ای به روش شناختی-رفتاری و روش قصه درمانی اجراء گردید و گروه سوم به عنوان گروه گواه انتخاب شدند. تحلیل آماری داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون شفه انجام گرفت که نتایج زیر به دست آمد. در حالت کل هر دو روش درمان شناختی– رفتاری و قصه درمانی در کاهش اختلالات رفتاری، جسمانی کردن، وسواس- اجبار، حساسیت در روابط متقابل، افسردگی، اضطراب، خصومت، فوبیا، افکار پارانوییدی ، و روان پریشی در سطح p<0/01 موثر بودند. مقایسه جداگانه ابعاد مختلف نشان داد که قصه درمانی تأثیر معنی داری در کاهش دو اختلال اضطراب و افسردگی دارد. تأثیر درمان شناختی- رفتاری علاوه بر دو اختلال افسردگی و اضطراب بر روی اختلالات رفتاری، حساسیت در روابط متقابل، خصومت و اختلال افکار پارانوییدی در سطح p<0/05 بود. در حالت کل میزان تاثیر درمان شناختی- رفتاری(53/25) در مقایسه با میزان تاثیر قصه درمانی(22/15)، بهتر بود.
اقدس بیگی دزکی کیومرث فرحبخش
در این پژوهش به تعیین رابطه مولفه های هوش هیجانی (مهارتهای درون فردی،میان فردی،سازگاری،کنترل تنش و خلق عمومی)با تعارض کار –خانواده(تعارض کار-خانواده و خانواده -کار )پرداخته شده است جامعه آماری شامل کلیه کارکنان زن متاهل شرکت ملی پخش فراورده های نفتی تهران می باشد.که از 707 نفر جامعه آماری 150 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند.ابزار مورد استفاده در این پژوهش عبارت است از آزمون هوش هیجانی بار-ان،پرسشنامه تعارض کار-خانواده هنجار شده در ایران توسط رستگار خالد. همچنین به منظور بررسی همبستگی چند گانه بین متغیرهای مستقل ( مولفه های هوش هیجانی) با متغیرهای وابسته (خرده مقیاس تعارض کار خانواده، تعارض خانواده کار و نمره کل تعارض)، از تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده شده است و از روش گام به گام (step wise) برای بررسی اینکه کدام یک از متغیرهای مستقل بهترین پیش بینی کننده برای میزان تعارض هستند استفاده شده است. بر اساس نتایج بدست آمده مولفه های هوش هیجانی می تواند پیش بینی کننده خرده مقیاس تعارض کار خانواده با ضریب 38/.که 14 درصد این مولفه را تبین می کند،خانواده –کار با ضریب32/. که توانایی تبین 10 درصد از واریانس این خرده مقیاس را داردو نمره کل تعارض کار –خانواده برابر با 36/. است که 13 درصد از واریانس نمره کل تعارض را در زنان شاغل تبیین می کند. از 5 مولفه هوش هیجانی، کنترل تکانش بهترین پیش بینی کننده خرده مقیاس تعارض کار –خانواده و مولفه های روابط بین فردی و درون فردی توانایی پیشبینی بهتری برای خرده مقیاس تعارض خانواده –کار و مولفه کنترل تکانش بهترین پیش بینی کننده نمره کل تعارض که6 درصد واریانس آن را تبیین می کنند.
لیلا حسینی عنایت الله شریفی
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین اخلاق حرفه ای اسلامی و تعهد سازمانی کارکنان شرکت ملی پالایش و پخش فراورده های نفتی شهرستان شهرکرد انجام شد. پژوهش حاضر از نوع همبستگی بوده و جامعه مورد پژوهش عبارت است از کلیه کارکنان شرکت ملی پالایش و پخش فراورده های نفتی شهرستان شهرکرد که در سال 1390 مشغول به کار بودند. در این پژوهش اندازه جامعه 120 نفر بود، لذا مطالعه با سرشماری کل اعضای جامعه صورت گرفت. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته اخلاق حرفه ای اسلامی و پرسشنامه تعهد سازمانی می یر و آلن (1997) استفاده شد. برای تحلیل آماری داده های پژوهش از روش های آمار توصیفی (تنظیم جدول داده ها، محاسبه میانگین، انحراف معیار و ...) استفاده شد و جهت آزمون فرضیه های پژوهش از روش آمار استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t برای دو گروه مستقل استفاده شد. نتایج تحلیل داده های پژوهش به شرح زیر است: نتایج این پژوهش نشان داد بین اخلاق حرفه ای اسلامی و تعهد سازمانی رابطه مثبت معنادار وجود دارد و فرضیه اصلی پژوهش تایید شد. بین اخلاق حرفه ای اسلامی و ابعاد تعهد سازمانی نیز رابطه مثبت معنادار یافت شد به جز در مورد تعهد مستمر که رابطه معنادار نبود. در مقایسه بین گروه زنان و مردان، در هر دو متغیر اخلاق حرفه ای و تعهد سازمانی، میانگین گروه زنان بالاتر بود. کلیدواژه ها: اخلاق حرفه ای اسلامی، تعهد سازمانی، تعهد مستمر، تعهد عاطفی، تعهد هنجاری
ربابه محمودی عنایت الله شریفی
چکیده این پژوهش تاثیر آموزش مهارتهای زندگی با رویکرد قرآنی (رویکرد جدیدی در آموزش مهارتهای زندگی) را بر دو متغییر تایید خویشتن و پذیرش اجتماعی در دانشجویان دختر شرکت کننده در کارگاه آموزش مهارتهای زندگی قرآنی که در غرب تهران ساکن بوده اند، مورد بررسی قرار می دهد. روش پژوهش نیمه آزمایشی بوده و با استفاده از طرح پیش آزمون- پس ازمون همراه با گروه کنترل انجام گرفته است. به منظور نمونه گیری در این پژوهش از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شده است و 30 نفر از دانشجویان دختر 20 تا30 سال از میان 55 نفر از افراد ثبت نام کننده، انتخاب شدند که از نظر جنسیت، سن، تحصیلات، محل زندگی هم سطح بوده و تفاوت چندانی باهم نداشتند. این افراد پس از همتا سازی به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش(15) و کنترل(15) نفر قرار داده شدند. پس از اجرای پیش آزمون گروه آزمایش در دوره چهار روزه کارگاه اموزش مهارتهای زندگی قرآنی شرکت کردند و آموزشهای لازم را دریافت نمودند در حالی گروه کنترل هیچ اموزشی دریافت نکردند. پس از پایان دوره کارگاه در حالی که رابطه افراد با گروه از طریق ارائه گزارشهای کتبی خود جهت مرور و اجرا مهارتها، رفع اشکال و جلسات پرسش و پاسخ و ... ادامه یافت، با گذشت یکماه پس از زمان اجرای پیش آزمون با دعوت از تمامی اعضا گروه آزمایش و کنترل برای شرکت در جلسه بازخورد و پیگیری، پس آزمون برگزار شد. به منظور تعیین میزان اثربخشی این کارگاه آموزشی بر دو متغیر تایید خویشتن و پذیرش اجتماعی، از دو آزمون استاندارد تایید خویشتن راتوس و پذیرش اجتماعی کراون و مارلو استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار spss و به شیوه تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. تحلیل آماری نشان داد f به دست آمده در سطح95?اطمینان برای متغییر مستقل برای هر دو متغیر وابسته معنادار بوده است یعنی تغییر میزان نمرات آزمودنی ها در پس آزمون ناشی از تاثیرات حاصل از آموزش مهارتهای قرآنی می باشد. در نهایت می توان نتیجه گرفت: 1. آموزش مهارتهای زندگی با رویکرد قرآنی بر تایید خویشتن موثر است. 2. آموزش مهارتهای زندگی با رویکرد قرآنی بر پذیرش اجتماعی موثر است. محمودیان (1386)، در پژوهش خود در این زمینه با عنوان «بررسی اثر بخشی آموزش مهارتهای زندگی قرآنی بر افسردگی، پذیرش اجتماعی و عملکرد تحصیلی فراگیران» دریافت که آموزش مهارتهای زندگی با رویکرد قرانی بر هر سه متغیر وابسته پژوهش، تاثیر داشته و موجب بهبود افسردگی، پذیرش اجتماعی و بالا رفتن عملکرد تحصیلی افراد می شود. نمونه مشابه دیگری جز این پژوهش در داخل و خارج از کشور گزارش نشده است. کلید واژه ها قرآن، مهارتهای زندگی، تایید خویشتن، پذیرش اجتماعی.
نجمه اسدی بیدمشکی کیومرث فرحبخش
پژوهش حاضر با هدف بررســـی دوستی های قبل از ازدواج و رضایتمندی زندگی زناشویی در تهران بود.پژوهش در قالب طرح پژوهش کیفی صورت گرفت.جامعه آماری کلیه زوجینی هستند که قبل از ازدواج دوست بودند.نمونه گیری به شیوه زنجیره ای انجام گرفت. آزمودنی ها مورد مصاحبه قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده برای مصاحبه،پرسشنامه محقق ساخته «تاثیردوستی ها و رضایتمندی زناشویی»با 5سوال اصلی و 25سوال به صورت زیر مجموعه بودکه به بررسی دوستی قبل از ازدواج،رضایتمندی زندگی زناشویی می پرداخت. نتایج حاصل از آزمون خی دو نشان داد که دوستی های قبل از ازدواج عامل ایجاد رضایتمندی در زندگی زناشویی نشده است.همچنین نتایج نشان داد صمیمیت قبل از ازدواج تنها در 36 درصد موارد به صورت خیلی زیاد و زیاد در طول زندگی مشترک حفظ شده است(p<0/01 ). همچنین دوستی های قبل از ازدواج در شناخت همسر تاثیر مثبتی نداشته است.
سحر میرافشار کیومرث فرحبخش
موضوع این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری خودگردان برپیشرفت تحصیلی دانش اموزان دخترپایه پنجم ابتدایی شهریزد است.روش این پژوهش ازنوع نیمه آزمایشی باگروه کنترل است. جامعه آماری دراین پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دخترپایه پنجم ابتدایی شهریزدکه درسال تحصیلی90_1389درآموزشگاههای دولتی مشغول به تحصیل بودند. نمونه موردنظرپژوهش،30نفرازدانش اموزان بودندکه شیوه انتخاب آنهابه این صورت بودکه ابتدابامراجعه به اداره آموزش وپرورش شهریزد،لیست مدارس ابتدایی دخترانه تهیه گردید.آموزش وپرورش شهریزددارای 2ناحیه می باشد.که 3مدرسه بطورتصادفی انتخاب شد.ازهرمدرسه10دانش اموزپایه پنجم انتخاب شدند.15دانش اموزدرگروه آزمایش و15دانش آموزدرگروه گواه قرارگرفت.ابزارمورداستفاده دراین پژوهش،آزمون هوش کتل،پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی،وبرای سنجش پیشرفت تحصیلی ازمیانگین نمرات کسب شده دانش اموزان درآزمونها استفاده شده است.گروه آزمایش درطی12جلسه تحت آموزش راهبردهای یادگیری خودگردان قرارگرفتند،درحالیکه گروه گواه هیچ گونه مداخله ای رادریافت نکردند. آزمونهاشامل کلیه درسها برای سنجش پیشرفت تحصیلی طی3مرحله(پیش آزمون،آزمون،پس آزمون)ازدانش آموزان گرفته شد.نتایج بدست آمده ازتحلیل کواریانس نشان دادکه بین میانگین نمرات آزمون های گرفته شده ازدانش آموزان درمرحله آزمون وپس آزمون آزمودنی های گروه آزمایش وگواه،تفاوت معناداری وجوددارد.همچنین یافته های پژوهش نشان دادکه آموزش راهبردهای یادگیری خودگردان برپیشرفت قران،فارسی،انشا،قرائت،تاریخ،جغرافیا،ریاضی،علوم تجربی در مرحله ی پس آزمون و پی گیری و درس دینی در مرحله ی پی گیری، در معدل کل دروس در مرحله پس آزمون ، در مقایسه با گروه کنترل موثر بوده است.
زهرا آذرهوش فتیده کیومرث فرحبخش
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مشاوره ی راه حل محور به صورت گروهی در افزایش کیفیت رابطه ی ولی فرزندی دختران دبیرستانی شهرستان دزفول بود. پژوهش از نوع طرح نیمه آزمایشی (طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل) بود. شرکت کنندگان 24 دانش آموز دوره ی دبیرستان بودند که در مقیاس کیفیت رابطه ی ولی فرزندی نمره پایین گرفتند و به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار های پژوهش، مقیاس رابطه ی ولی فرزندی بود که در پیش آزمون و پس آزمون بر روی دو گروه اجرا شد. برنامه ی مشاوره شامل 6 جلسه ی یک ساعته به صورت گروهی بر اساس رویکرد راه حل محور بود. گروه آزمایش به صورت هفتگی در معرض مشاوره ی راه حل محور قرار گرفت و گروه کنترل هیچ گونه مشاوره ای دریافت نکرد. پس از اتمام برنامه ی مشاوره، ابزار پژوهش مجدداً به عنوان پس آزمون بر روی دو گروه اجرا شد. داده های بدست آمده با استفاده از آزمون های کولموگروف- اسمیرونوف، f لوین، و تحلیل کوواریانس یکراهه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تحلیل آماری نشان داد که در مقایسه با گروه کنترل، کیفیت رابطه ی ولی فرزندی، عاطفه ی مثبت، و ارتباط در گروه آزمایش به طور معنادار افزایش یافت. همچنین در مقایسه با گروه کنترل، انزجار در گروه آزمایش به طور معناداری کاهش یافت. تفاوت معناداری بین دو گروه در همانندسازی دختران با مادران دیده نشد.
محراب بشیرپور محمدحسین سلیمی
مقدمه: پژوهش حاضر به منظور مقایسه اثربخشی مشاوره ی گروهی مبتنی بر رویکرد وجودی و رویکرد شناختی-رفتاری بر کاهش کمرویی و کنترل خشم دانش آموزان دبیرستانی شهر باروق انجام شد. این پژوهش نیمه آزمایشی است و نمونه گیری آن به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای می باشد. روش: به منظور انجام پژوهش پس از اجرای پرسشنامه های کمرویی سموعی(بی تا) و خشم چند بعدی سیگل(1986)، 30 نفر از افرادی که بر اساس نمرات کسب شده در پرسشنامه خشم سیگل، بیشترین نمره و در پرسشنامه کمرویی کمترین نمره را کسب کرده بودند، به طور تصادفی در دو گروه 10 نفره آزمایش و یک گروه 10 نفره کنترل جایگزین شدند.گروه آزمایشی اول به مدت هشت هفته در جلسات مشاوره گروهی وجودی و گروه آزمایشی دوم نیز به مدت هشت هفته در جلسات مشاوره گروهی شناختی- رفتاری شرکت کردند ولی گروه کنترل هیچ گونه برنامه ای دریافت نکردند. شرکت کنندگان پس از اتمام جلسات مورد پس آزمون قرار گرفتند. این پژوهش نه فرضیه داشت که جهت بررسی این فرضیات، داده ها با استفاده از شاخص های توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره و شفه، تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که بین گروههای مطالعه تفاوت معناداری وجود دارد. آزمون تعقیبی شفه نشان داد که بین گروه کنترل و گروه آزمایشی وجودی و نیز بین گروه آزمایشی شناختی- رفتاری و کنترل در متغیر کمرویی، خشم و مولفه های خشم در سطح (01/0>p) تفاوت معنادار می باشد، و با توجه به این یافته، فرضیه های اول، دوم، چهارم، پنجم، ششم و هفتم تایید شدند اما تفاوت بین گروه وجودی و گروه شناختی- رفتاری در کاهش کمرویی معنادار نبود.(05/0<p) و فرضیه سوم تایید نشد ولی در متغیر خشم کلی و نیز در دو تا از خرده مقیاس های آن (خشم انگیختگی و خشم بیرونی)، در سطح (05/0>p) معنادار شد، پس فرضیه هشتم نیز تایید شد. نتیجه گیری: با توجه به وجود تفاوت معنی دار بین گروه های آزمایش و کنترل در پس-آزمون، می توان گفت که مشاوره ی گروهی مبتنی بررویکرد وجودی و رویکرد شناختی - رفتاری میزان خشم و کمرویی را در دانش آموزان کاهش داده و نیز میزان اثربخشی رویکرد وجودی بیشتر بوده است.
زهرا سعیدی کیومرث فرحبخش
این پژوهش یه منظور بررسی رابطه سبک زندگی، کیفیت زندگی، عملکرد تحصیلی با پیشرفت تحصیلی انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان پزشکی دانشگاه اصفهان در سال 91-90 بودند و از بین آنها 150 نفر به طور تصادفی انتخاب شدند. روش تحقیق از نوع رگرسیون تحلیل مسیر بود و جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های سبک زندگی(basis-a)،کیفیت زندگی(whoqol-bref)، عملکردتحصیلی(درتاج)، و معدل کل برای پیشرفت تحصیلی استفاده شد. برای تحلیل آماری داده هااز آمار توصیفی(فراوانی، نمودار، شاخص های مرکزی وپراکندگی) و آمار استنباطی(همبستگی، رگرسیون تحلیل مسیر) استفاده شده است.نتایج تحلیل داده ها ی این پژوهش نشان داد که:از بین مولفه های سبک زندگی فقط دو مولفه ی محتاط بودن و مسئولیت پذیری قدرت پیش بینی، پیشرفت تحصیلی را دارند.از بین مولفه های سبک زندگی سه مولفه ی محتاط بودن، نیازبه تایید و تعلق اجتماعی قدرت پیش بینی کیفیت زندگی را دارند.هیچ کدام از مولفه های سبک زندگی قدرت پیش بینی عملکرد تحصیلی را ندارند.بین کیفیت زندگی، سبک زندگی، عملکرد تحصیلی با پیشرفت تحصیلی رابطه وجود ندارد.بین کیفیت زندگی، سبک زندگی و عملکردتحصیلی رابطه وجود دارد. کلید واژه ها: کیفیت زندگی، سبک زندگی، عملکرد تحصیلی، پیشرفت تحصیلی
یونس جاویدنسب کیومرث فرحبخش
پژوهش حاضر به منظور تعیین رابطه ارتباطات میان فردی با عملکرد شغلی به روش توصیفی از نوع همبستگی در واحدهای خط و ستاد شرکت سایپا انجام شد. هدف ازاین پژوهش، مقایسه وتعیین میزان ارتباطات میان فردی و عملکرد شغلی است. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه کارکنان شرکت سایپا در سال 1391 بود. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 373 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی به دست آمد. جمع آوری داده ها از طریق: 1) پرسشنامه ارتباطات میان فردی و 2) پرسشنامه عملکرد شغلی، انجام گرفت. آلفای کرانباخ برای پرسشنامه ارتباط میان فردی 80/0 و عملکرد شغلی 92/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، از آزمون های آماراستنباطی همچون آزمون t گروه های مستقل، آزمون رگرسیون خطی ساده و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.
محمدرضا خبازی راوندی کیومرث فرحبخش
چکیده این پژوهش با هدف مقایسه و تعیین رابطه بین عملکرد خانواده و عملکرد اقتصادی در صنعت فرش ماشینی خانوادگی و غیر خانوادگی انجام شد. جامعه آماری شرکت های فرش ماشینی شهرستان کاشان بود که از بین آنها به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 122 مورد انتخاب شد. روش پژوهش از نوع همبستگی و علی مقایسه ای انتخاب شد. از پرسشنامه های عملکرد خانواده (fad) و عملکرد اقتصادی (efq) برای جمع آوری داده ها استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمونهای t مستقل، ازمون تحلیل واریانس مانوا و همبستگی پیرسون آزمون شدند و نتایج تحلیل نشان داد از لحاظ عملکرد خانواده و عملکرد اقتصادی در دو گروه صنعت فرش ماشینی خانوادگی و غیر خانوادگی تفاوتی و جود ندارد و دیگر اینکه بین عملکرد خانواده و اقتصادی همبستگی معنا داری وجود دارد. با توجه به این نتیجه شرکت های خانوادگی برای رشد بیشتر و حفظ توانایی رقابت خود در صنعت فرش و حفظ میراث گرانبهای خود و انتقال آن به نسلهای بعدی خانواده، باید به دنبال ارتقاء و رشد عملکرد خانواده و عملکرد اقتصادی خود باشند و درجهت هماهنگی، تعامل و هم افزایی این عوامل اقدام کنند.
عطیه مروت کیومرث فرحبخش
چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان شیوع سهل انگاری تحصیلی و رابطه آن با خودتنظیمی و انگیزه پیشرفت در دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه شهر تهران انجام شده است. نمونه مشتمل بر 624 دانش آموز مقطع دبیرستان(312 دختر و 312 پسر) مناطق و نواحی مختلف، در سال تحصیلی 91-90 بود که به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش از مقیاس سهل انگاری تحصیلی- نسخه دانش آموزان(سولومون و راث بلوم، 1984)، پرسشنامه راهبردهای یادگیری خودتنظیمی(زیمرمن و مارتینزپونز، 1982) و آزمون انگیزه پیشرفت(هرمنس، 1970) استفاده شد. تحلیل اطلاعات آماری در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی(رگرسیون) صورت گرفت. نتایج شیوع سهل انگاری با استفاده از آمار توصیفی نشان داد که بیش از نیمی از دانش آموزان به طورمکرّر، اکثراوقات و یا همیشه دچار سهل انگاری می شوند. هم چنین، نتایج حاکی از آن بود که به طور کلّی دختران و پسران به یک اندازه سهل انگاری می کنند و تنها در زمینه آماده کردن تکالیف، پسران بیشتر از دختران سهل انگار می باشند. هم چنین، نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد خودتنظیمی و انگیزه پیشرفت به صورت معنادار سهل انگاری را پیش بینی می کنند.
صدیقه احمدی مسعود آذربایجانی
در این پژوهش اثربخشی آموزش مبتنی برطرح معنویت درمانی با رویکرد دینی و درمان روایت دلبستگی(ant) به زنان بر کاهش تعارضات زناشویی مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه زنان دارای تعارض زناشویی شهرداری منطقه 12 تهران می باشند. برای انتخاب نمونه ، از بین داوطلبین، 39 خانم که در پرسشنامه تعارضات زناشویی، بالاترین نمره را کسب کرده بودند انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گره آزمایش و یک گروه کنترل گماشته شدند. متغیرها نیز به صورت تصادفی در گروهها اعمال شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه تعارضات زناشویی تجدیدنظرشده mcq-r ثنایی، ترابی و بوستانی پور(1385) می باشد. در این پژوهش از طرح نیمه آزمایشی سه بار اندازه گیری مکرر برای دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه استفاده شده است. پس از انتخاب تصادفی گروههای آزمایشی و کنترل، مداخلات آزمایشی برای دو گروه، به مدت 14جلسه 120 دقیقه ای و یکبار در هفته اجرا شد. پس از اتمام برنامه آموزشی از هرسه گروه پس آزمون و سپس پیگیری به عمل آمد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس یک متغیره و چند متغیره برای طرح مختلط استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش مبتنی برطرح معنویت درمانی با رویکرد دینی و درمان روایت دلبستگی(ant ) اثر بخشی معناداری بر کاهش تعارضات زناشویی داشته است. همچنین تحلیل ها نشان داد بین دو روش آموزش مبتنی بر طرح معنویت درمانی با رویکرد دینی و درمان روایت دلبستگی (ant) تفاوت معنی داری وجود دارد. بدین معنی که آموزش مبتنی بر طرح معنویت درمانی با رویکرد دینی، اثربخشی بیشتری نسبت به آموزش مبتنی بر رویکرد ant برکاهش تعارضات زناشویی داشته است. نتایج پیگیری نمرات دو گروه پس از دو ماه ، حاکی از ماندگاری اثر مداخلات بود. واژگان کلیدی: طرح معنویت درمانی با رویکرد دینی، درمان روایت دلبستگی(ant)، تعارضات زناشویی
بتول محمودصالحی عبدالله شفیع آبادی
هدف اصلی پژوهش حاضر جمع آوری انواع مدل های آسیب شناسی سازمانی،معرفی ابعاد مختلف یک سازمان ، آسیبهای موجود در سازمانها و ارائه راه حلی از طریق مشاوره شغلی در جهت رفع این مشکلات با روش مطالعه کتابخانه ای بوده است . پس از بررسی در انواع مدلهای آسیب شناسی سازمانی که در فصل های پیش روی این پایان نامه به صورت کامل توضیح و شرح داده ایم .در پی مطالعات در خصوص نقش مشاوره شغلی جهت رفع این آسیب ها را باید عنوان کرد که با توجه به اطلاعات گرد آوری شده می توان با آموزش 6 صلاحیت محیط کار به سازمانها و محیط های کار جهت رفع مشکلات آنها کمک کند که این 6 صلاحیت عبارتند از :1-مهارتهای یادگیری 2- مهارتهای اصلی خواندن 3- مهارتهای بین فردی 4-تفکر خلاق و مهارتهای حل مسئله 5-مهارتهای رهبری 6-مهارتهای بالندگی (مدیریت خویشتن). در ادامه تحقیقات به نقش تاثیر گذار آموزش مهارتهای زندگی به پرسنل یک سازمان دست یافتیم . همچنین در نوسازی و بهسازی سازمان ها تغییرات باید همراه با نوآوری و خلاقیت به منظور تداوم حیات سازمانها ،حل مسائل و مشکلات سازمانی ،بهره گیری از تجارب و انطباق با شرایط جدید می باشد که مسئله سازگاری و کمک به افراد در ایجاد سازگاری و کمک به کار آفرینی و تقویت روحیه نوآوری و خلاقیت از مباحث مطرح شده در علم مشاوره و رواشناسی میباشد. البته ذکر این موضوع که آموزش سهم بسیاری مهمی در رفع آسیب های سازمانی بر عهد دارد ،خالی از لطف نیست. کلید واژه:مشاوره شغلی – آسیب شناسی سازمانی
محمد ناصر خزاعی پور کیومرث فرحبخش
پژوهش حاضر به بررسی رشد شغلی دانش آموزان پسر ابتدائی تا دبیرستان شهر سربیشه که در سال 89 و 90 تحصیل می کردن و به صورت تصادفی انتخاب شده بودن پرداخته است بر اساس این مطالعه هماهنگی دانش آموزان با مراحل رشد شغلی نظریه گینزبرگ تایید شد فقط در مرحله 11 تا 12 سالگی دانش اموزان با معلفه های مرحله رغبت همخوانی کامل نداشتن
علی اکبر دهاقین کیومرث فرحبخش
چکیده این پژوهش با هدف مقایسه متغیرهای شخصیتی، توفیق طلبی، سلاست فکری، کانون کنترل، خطرپذیری، تحمل ابهام، عمل گرایی، رویاپردازی، چالش طلبی و نیت کارآفرینانه، نگرش نسبت به کارآفرینی، هنجارهای جامعه و خودکارآمدی کارآفرینی، در دو گروه کارآفرین موفق و ناموفق شهرستان خوانسار به روش علی-مقایسه ای انجام شد. حجم نمونه پژوهش 69نفر ازکارآفرینان موفق و ناموفق این شهرستان بودند که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. جهت اندازه گیری متغیرهای شخصیتی و جمعیت شناختی از پرسشنامه بومی استاندارد شده کارآفرینی و برای سنجش نیت کارآفرینانه از پرسشنامه لینان استفاده شد. داده های حاصل، با استفاده از تحلیل واریانس چند عاملی، t مستقل و ضریب همبستگی پیرسون مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل نشان داد، بین ویژگی های شخصیتی کارآفرینان موفق و ناموفق در سطح0/01 و همه خرده مقیاس های آن دو گروه به جز تحمل ابهام، رویاپردازی و سلاست فکری تفاوت معنا دار وجود دارد. همچنین، بین نیت کارآفرینانه کارآفرینان موفق و ناموفق در سطح 0/05و بین خرده مقیاس های آن به جز، خودکارآمدی دو گروه موفق وناموفق، تفاوت معنادار مشاهده شد و این فرضیه که متغیر های شخصیتی و نیت کارآفرینانه می توانند عضویت گروهی افراد را در جامعه کارآفرینان موفق وناموفق به طور معنی داری پیش بینی کنند، تایید شد. پیشنهاد می شود، فرهنگ کارآفرینی در سطوح مختلف جامعه توسعه یافته و آموزش های تخصصی برای ارتقاء ویژگی ها و نیت کارآفرینانه قبل و حین راه اندازی کسب و کار برگزار گردد. کلید واژه ها:کارآفرینی ، کارآفرین ، ویژگی های شخصیتی کارآفرینانه ، نیت کارآفرینانه
معصومه ابوالفتحی کیومرث فرحبخش
هدف پژوهش حاضر بررسی و مقایسه طرحواره های ناسازگار اولیه در میان دانش آموزان با اضطراب امتحان بالا و دانش آموزان عادی می باشد. این پژوهش از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه این پژوهش عبارت بود از دانش آموزان دختر سال سوم دبیرستان شهر قم که در سال تحصیلی 91-90 مشغول به تحصیل بودند. نمونه حاضر 150 نفر دانش آموز دختر سال سوم دبیرستان می باشند که براساس روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. اطلاعات مربوط به متغیرهای مورد نظر از طریق پرسشنامه های اضطراب امتحان اسپیلبرگر و فرم کوتاه طرحواره ناسازگار اولیه یانگ جمع آوری گردید. به منظور تجریه و تحلیل فرضیه ها از روش آماری مانوا استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که: بین حوزه های طرد و بریدگی، خودگردانی و عملکرد مختل، محدودیت های مختل، دیگرجهت مندی و گوش به زنگی بیش از حد در دانش آموزان با اضطراب امتحان بالا و دانش آموزان عادی تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین در طرحواره های نقص و شرم، وابستگی و بی کفایتی ، خود تحول نیافته ، آسیب پذیری نسبت به ضرر، شکست، خودانضباطی ناکافی، استحقاق، ایثار و معیارهای سرسختانه بین دانش آموزان با اضطراب امتحان بالا و دانش آموزان عادی تفاوت معناداری وجود دارد ولی در طرحواره های محرومیت هیجانی، رهاشدگی، بی اعتمادی/بدرفتاری، انزوای اجتماعی، اطاعت و بازداری هیجانی بین این دو گروه تفاوت معناداری یافت نشد.
فرنوش اوقانی اصفهانی کیومرث فرحبخش
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش تمایزیافتگی، سبک های دلبستگی، هوش هیجانی و سبک های مقابله ای در رضایتمندی زناشویی با استفاده از روش تحلیل مسیر بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد متاهل (زوجین) شهر تهران که حداقل یکی از آنها در سازمان های دولتی شاغل بوده و دست کم یک سال از زندگی مشترکشان می گذرد و در زمان تحقیق با هم زندگی می کردند، بود. حجم نمونه در این تحقیق 300 نفر بود. جهت انتخاب نمونه ابتدا از بین سازمان ها و ادارات دولتی سه سازمان به تصادف انتخاب شده و با مراجعه به آنها از هر سازمان 50 نفر از افراد متاهل که حداقل یکسال از زندگی مشترکشان می گذشت را به تصادف انتخاب و از آنها خواسته شد تا پرسشنامه ها را تکمیل کنند . به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه شاخص رضایت زناشویی هادسون(با ضریب پایایی0.96)، پرسشنامه تجدید نظر شده تمایز یافتگی خود(dsi-r) (با ضریب پایایی0.72)، پرسشنامه هوش هیجانی سیبریا شیرینک(با ضریب پایایی0.73)، پرسشنامه راهبردهای مقابله ای لازاروس (wocq) (با ضریب پایایی0.82) و مقیاس دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید(با ضریب پایایی0.75) به عنوان ابزارهای اندازه گیری استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که مدل مورد نظر به خوبی رضایت زناشویی را تبیین می کند. همچنین تاثیر مستقیم تمایز یافتگی و هوش هیجانی و تاثیر غیر مستقیم سبک دلبستگی تایید شد. سبک دلبستگی(با ضریب تاثیر 0.55) بیشترین تاثیر و سبک مقابله ای( با ضریب تاثیر 0.06) کمترین تاثیر را بر رضایت زناشویی داشتند . مدل ساختاری استاندارد رضایت زناشویی به شرح زیر استخراج گردید. هوش هیجانی0.17 - سبک مقابله ای0.06 + تمایزیافتگی-0.38 سبک دلبستگی 0.55 = رضایت زناشویی
یوسف کریمی کیومرث فرحبخش
مقدمه: این پژوهش با هدف ارزیابی مدل رضایت شغلی لنت و براون (2006) صورت گرفت. روش: جامعه آماری این پژوهش را کلیه معلمان شهرستان شهریار تشکیل دادند، تعداد 274 نفر از معلمان دبیرستان های شهر شهریار به طور تصادفی خوشه ای انتخاب و به پرسش نامه های رضایت شغلی، عاطفه مثبت، پیشرفت در جهت هدف، حمایت از هدف، خود کارآمدی شغلی، و شرایط کاری پاسخ دادند. یافته ها: نتایچ تحقیق نشان داد که مدل مفروض شده توسط لنت و براون با داده ها دارای برازش مناسبی نبود، با این حال با استفاده از شاخص های اصلاح مدل، مدل حاضر اصلاح شد و سه مسیر عاطفه مثبت به رضایت شغلی، شرایط کاری به رضایت شغلی و خود کارآمدی به رضایت شغلی حذف گردیدند. همچنین یافته ها نشان دادند که مدل اصلاح شده دارای برازش مناسبی است. در مدل اصلاح شده به دلیل حذف تاثیر مستقیم خودکارآمدی، عاطفه مثبت و شرایط کاری بر رضایت شغلی، تمام متغیر ها به جز حمایت از هدف به صورت غیر مستقیم و از طریق پیشرفت در جهت هدف بر روی رضایت شغلی تاثیر می گذاشتند.
پریناز علی اکبریان کیومرث فرحبخش
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی به نوجوانان در کاهش احساس تنهایی آنان می باشد.جامعه ی آماری دختران اول دبیرستان دبیرستانهای شهر تهران می باشد.نمونه به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد و بیست نفر در دو گروه ده نفری قرار گرفتند.روش این تحقیق از نوع نیمه آزمایشی پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود.برای اندازه گیری احساس تنهایی از پرسشنامه ی مقیاس تنهایی آشر استفاده شد.برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار و آمار استنباطی شامل آزمون t مستقل استفاده شد.نتایج پژوهش نشان داد که اختلاف میانگین تفاوت نمرات پس آزمون در گروه آزمایش و کنترل در سطح یک صدم معنادار است و آموزش مهارتهای ارتباطی باعث کاهش احساس تنهایی در آ«ان شده است.
سیده صاحبه مقیمی ثابت کیومرث فرحبخش
برای مقایسه ی ویژگی های شخصیتی و مهارت های مقابله ای افرادی که در جریان درمان عود می کنند و افرادی که در درمان باقی می مانند از پرسشنامه های مهارت های مقابله ای و tciاستفاده شد. در ابتدا افراد از طریق محدوده ی سنی بین 18-60سال و پس از اینکه در آزمون افسردگی بک نمره ی پایینتر از25گرفتند وارد جمعیت نمونه می شدند.
سمیه کاظمیان معصومه اسمعیلی
"خانواده" یکی از رکن های اصلی جامعه به شمار می رود. دستیابی به جامعه سالم، آشکارا در گرو سلامت خانواده و تحقق خانواده سالم، مشروط بر برخورداری افراد آن از سلامت روانی و داشتن رابطه های مطلوب با یکدیگر است. از این رو ، سالم سازی اعضای خانواده و رابطه هایشان ، بی گمان اثرهای مثبتی را در جامعه به دنبال خواهد داشت. در پژوهش حاضر با استفاده از دو روش تحقیق (نظریه مبنایی و هرمنوتیک) محقق درصدد است تا با استفاده از پتانسیل های شیوه کیفی، درک بهتری از پدیده مورد بررسی(عوامل خوددرمانبخش) بدست آورد و ویژگیهای یک الگوی حل تعارض زوجین مبتنی بر عوامل خوددرمانبخش در خانواده ها و مبانی انسان شناسی اسلامی مبتنی بر دیدگاه جوادی آملی ارائه دهد. جامعه این پژوهش، جامعه در دسترس؛ زوجینی با عملکرد سالم ازدواج در دو مدرسه در منطقه دو تهران و با حداقل ده سال زندگی مشترک بود. نمون? پژوهش، شامل 30 زوج (30 نفر مرد و 30 نفر زن) می شد که از بین زوجین با عملکرد سالم ازدواج انتخاب شدند. ابزار به کار رفته در این پژوهش؛ پرسشنامه " سنجش عملکرد ازدواج " و مصاحبه با زوجین بود. نتایج نشان داد از آنجا که نسبت میان این دو مجموعه اطلاعات ؛ عموم و خصوص مطلق است؛ لذا تلفیق این دو برای ارائه الگوی آموزشی ، بی معنی و ارائه الگویی مبتنی بر انسان شناسی اسلامی برای حل تعارضات زوجین و ارتقاء سلامت در خانواده کفایت می کند زیرا عوامل خوددرمانبخش مستخرج از مصاحبه با خانواده های سالم را نیز در بر دارد. اثر این پژوهش در تحلیل یافته های مرتبط با عوامل خوددرمانبخش مستخرج از مصاحبه با خانواده ها می تواند موید تجربی الگوی مبتنی بر انسان شناسی اسلامی باشد. بدین ترتیب الگوی آموزشی؛ مبتنی بر روابط سه گانه انسانی (ارتباط با خود، دیگران و خدا) ارائه شد که در محور اصلی این روابط نیز صبر ارتباط دهنده و فرایند اصلی ، فطرت به عنوان عامل جهت دهنده و هدایت کننده طبیعت ؛ عوامل درمانبخش و پیش گیری کننده اصلی در نظر گرفته شدند تا به این ترتیب مکنونات عقل نظری و عقل عملی به صورت به هم پیوسته ظهور یافته و زندگی سالم را به عنوان محصول این پیوند به ظهور رساند.
محمد علی پور حسن بلند
در پژوهش حاضر سعی می شود از طریق معرفی یک سازه ی روان شناختی جدید (اثر پنجره) تأثیرات ناشی از دریافت منفعلانه و طولانی مدت مجموعه ی فشرده ای از محرکهای مختلف، زیاد، متنوع و پرتحرک را در چارچوب مفهومی متمایزی بگنجاند. اثر پنجره زمانی ایجاد می شود که انبوهی از محرکها به صورت فشرده و به مدت نسبتاً طولانی در اختیار دریافت کننده ی منفعل قرار بگیرد. کودکی که چندین ساعت به تماشای تلویزیون می نشیند قربانی چنین اثری فرض می شود، او در هنگام تماشا، از کنشوری فعال محروم می شود و بعید نیست که پس از رفع محرومیت (پس از پایان تماشای تلویزیون) بکوشد تا از طریق اقدام به فعالیت حرکتی این محرومیت را جبران کند.کودک با اقدام به تحرکات به ظاهر خودانگیخته می تواند موقعیت طبیعی را تا اندازه ای به موقعیت پنجره (تلویزیون) شبیه کند و از ناخوشایندی آن بکاهد. فرض ما براین است که دریافت اثر پنجره بر حرکات اضافی (بیش فعالی) کودکان تأثیر خواهدگذاشت و در آن ها اختلال ایجاد خواهدکرد. در این پژوهش از نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای استفاده شد و طرح پژوهشی استفاده شده طرح پس آزمون با گروه کنترل بود. به آزمودنیها در گروه آزمایش قطعات فیلم پرتحرک (دارای اثر پنجره) نشان داده شد و سپس از آن ها خواسته شد به بازتولید همان میزان زمان اقدام کنند در گروه کنترل روند یکسان بود ولی آزمودنیها فیلمهای دارای اثر پنجره دریافت نمی کردند. برای گروه آزمایش و کنترل تعداد حرکات بدنشان از طریق ضبط ویدیویی ثبت شده و سپس مورد شمارش دقیق قرارگرفت. نتایج از طریق آزمون t برای گروههای مستقل تحلیل شدند. یافته ها فرضیه ما را مورد تأیید قرارداد به این صورت که مقدار t با درجات آزادی ?? برابر است با 2/995 که برای آزمون دو دامنه در سطح 0/006 معنادار است. این مساله بیانگر این است که کودکانی که اثر پنجره دریافت می کنند حرکات اضافی و بیش فعالی بیشتری خواهندداشت.
یاسر رضاپور میرصالح معصومه اسمعیلی
هستی شناسی به نوع نگاه افراد به زندگی و پدیده های هستی گفته می شود و ارزش شناسی به اصول و ارزش هایی که فرد آنها را در زندگی مهم می پندارد اطلاق می شود. هر فرد رفتارهای خود را با دیدگاه هستی شناسی و ارزش شناسی که دارد توجیه می کند. فرهنگ و دین نقش زیادی در شکل گیری الگوهای هستی شناسی و ارزش شناسی افراد دارند. با توجه نقش هستی/ارزش شناسی در زندگی زناشویی زوجین و رفتار آنها در رابطه زناشویی، هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی مفهومی سازگاری زناشویی مبتنی بر تبیین ابعاد هستی شناسی و ارزش شناسی در گفتگوهای تعاملی و درون شخصیِ زوجینِ متقاضی طلاق و زوجینِ برخوردار از سازگاری زناشویی بود.هستی شناسی و ارزش شناسی به دو بعد کلی هستی شناسی واقع گرا (یا مدرنیسم) و هستی شناسی ایده آلیسم (یا پست مدرنیسم) تقسیم می شود که برای هر یک از این دو بعد نیز می توان تقسیم هایی در نظر گرفت. محور هستی/ارزش شناسی واقع گرا بر این اساس قرار دارد که واقعیتی در بیرون از ذهن انسان وجود دارد و آن واقعیت عینی، قابل مشاهده و اندازه گیری است. هستی/ارزش شناسی واقع گرا معتقد است خارج از تفسیرهایی که افراد مختلف از واقعیت دارند یک واقعیت خارجی مجزا وجود دارد. برای مثال، همسری که در هستی شناسی خود، زندگی را یک جریان پایدار و لذت بخش همراه با وجود سختی ها می بیند، بهتر می تواند با مشکلات زناشویی کنار بیاید. سوال پژوهش حاضر این بود که ابعاد هستی/ارزش شناسی زوجین برخوردار از سازگاری زناشویی و زوجین در آستانه طلاق چه تفاوتی با هم می کند و آیا می توان مداخله درمانی را بر اساس بررسی این تفاوت ها طراحی کرد؟این مطالعه از نوع پژوهش های ترکیبی کیفی-کمّی بود که البته وزن اصلی پژوهش به روش تحقیق کیفی داده شد. بخش کیفی، با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته در 14 زوج (14 زن و 14 شوهر) برخوردار از سازگاری زناشویی و 12 زوج متقاضی طلاق (12 زن و 12 شوهر) انجام گرفت. تحلیل داده های حال از مصاحبه ها هم با استفاده از شیوه کیفی نظریه زمینه ای انجام شد. در بخش کمی، با استفاده از طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل به ارزیابی اثربخشی الگوهای مداخله ای طراحی شده بر مبنای آموزش های هستی شناسی و ارزش شناسی در افزایش رضایت زناشویی زنان مراجعه کننده به مرکز مشاوره پرداخته شد.نتایج پژوهش حاضر نشان داد که ابعاد هستی شناسی و ارزش شناسی در زوجین برخوردار از سازگاری زناشوی و زوجین متقاضی طلاق تفاوت بسیاری با یکدیگر دارند و در برخی از موارد کاملاً در نقطه مقابل همدیگر قرار دارند. نتایج تحلیل کوواریانس نیز نشان داد که الگوهای مداخله ای طراحی شده بر مبنای مقایسه ابعاد هستی شناسی و ارزش شناسی زوجین برخوردار از سازگاری زناشویی و زوجین متقاضی طلاق، بر افزایش رضایت زناشویی زنان شرکت کننده در پژوهش به طور معنی داری تأثیر گذار است.بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گیری کرد که داشتن برخی الگوهای خاص هستی شناسی و ارزش شناسی می تواند موجب افزایش تعارضات زناشویی و پایین آمدن کیفیت زناشویی شود، اما از طرفی دیگر، به علت اینکه برخلاف نظر عموم این الگوهای قابل تغییر هستند، می توان با آموزش الگوهای هستی شناسی و ارزش شناسی که با پیامدهای مثبت زناشویی همراه هستند، رضایت زناشویی زوجین را افزایش داد.
محبوبه واعظی عبدالله شفیع ابادی
تنها مزیت رقابتی پایدار هر سازمان افراد و نقش تمامی آنها در موفقیت کارکنان سازمان می باشد که این امر از طریق رضایت شغلی و توانمندسازی کارکنان میسر است در این مطالعه که با موضوع (تاثیر توانمند سازی روان شناختی براساس رویکرد شفیع آبادی بر رضایت شغلی معلمان دبیرستان )انجام شده است فرضیه ی (آیا برنامه ی آموزشی مبتنی بر رویکرد چند محوری شفیع آبادی بر رضایت شغلی معلمان دبیرستان که در دوره شرکت کردند موثر است؟)مورد بررسی واقع شد . در طی این آزمایش جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه معلمان رسمی است که در آموزش و پرورش شهرستان نیشابور در دبیرستانها در سال تحصیلی 92-1391 مشغول به خدمت بودند و20نفر که نمرات پایینی در مولفه ی توانمندسازی روانشناختی و رضایت شغلی داشتند را برای شرکت در دوره ای که به مدت 10جلسه بود انتخاب شدند . ابزار وروش کار: روش پژوهش مورد استفاده در این مطالعه، شبه آزمایشی بودو برای جمع آوری داده ها از ابزار1 .اطلاعات جمعیت شناختی 2-پرسشنامه ی رضایت شغلی:اسمیت،کندال و هولین (jdi ) استفاده شده است3-پرسشنامه ی عملکرد فرد ویلیامز- 4-پرسشنامه محقق ساخته درباره توانمندسازی روانشناختی استفاده شد. یافته های پژوهش بر ارزش بالقوه مداخلات توانمندسازی روانشناختی براساس رویکرد چند محوری شفیع آبادی بر رضایت شغلی اشاره میکند. تحلیل داده ها ی نشان داده است میزان رضایت شغلی کسانی که در دوره آموزشی توانمندسازی روانشناختی مبتنی بر مدل چند محوری شفیع آبادی شرکت نمودند بطور معناداری افزایش یافته است (p<0/001)، به عبارت دیگر، آموزشهای توانمند سازی مبتنی بر مدل چند محوری شفیع آبادی باعث افزایش رضایت شغلی گروه آزمایش شده است.
محمد حسین جعفری کیومرث فرحبخش
این پژوهش به منظور بررسی اثر بخشی آموزش مهارت های مدیریت تعارض بر میزان استرس شغلی مدیران مرد صنعت هسا انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی بوده و از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل مدیران مرد صنعت هسا بودند. روش نمونه گیری از نوع نمونه گیری تصادفی ساده می باشد. به این ترتیب که از لیست مدیران مرد صنعت هسا، با استفاده از شماره ی کارمندی آنها تعداد 16 نفر بصورت تصادفی بعنوان گروه آزمایش و 16نفر دیگر بعنوان گروه گواه انتخاب گردیدند. هر کدام از آنها پرسشنامه استرس شغلی را تکمیل نمودند که بعنوان پیش آزمون پژوهش تلقی گشت. ابزار این پژوهش پرسشنامه استرس شغلی دیویس بود. محتوای جلسات بر اساس منابع موجود در زمینه مهارت-های مدیریت تعارض تهیه و در 8 جلسه 60 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا گردید. 2هفته پس از اجرای جلسات آموزشی، مجددا هر دو گروه آزمایش و گواه،به سوالات پرسشنامه پاسخ دادند. برای تصمیم گیری در مورد فرضیه آماری، تفاوت میانگین های گروه های آزمایش و گواه، از طریق آزمون آماری t استودنت برای 2 گروه مستقل استفاده شد. نتایج آماری نشان داد که آموزش مهارت های مدیریت تعارض به مدیران مرد بر استرس شغلی آنها، در سطح معنا داری 05/0 موثر بوده است. واژگان کلیدی : تعارض، مدیریت تعارض، استرس شغلی
رضا عبداللهی صغری ابراهیمی قوام
این پژوهش با عنوان بررسی نظریه های جرم شناسی تبیین های بین فردی و موقعیّتی در تبیین جرایم خشن زندانیان مرد زندان اصفهان می باشد. مفروضه های اصلی نظریه های فوق در قالب یک پرسشنامه با آیتم های تاثیر خانواده، گروه دوستان، محیط و تاثیر نگرش و خطاهای شناختی زندانیان جرایم درگیری خیابانی، قتل، تجاوز، آدم رباییو سرقت مسلحانه مورد ارزیابی قرارگرفت. فرضیه های این پژوهش عبارتند از 1) بین عوامل تاثیر گذار بر جرایم خشن (خانواده، دوستان، محیط، نگرش و خطاهای شناختی) و نوع جرم زندانیان(درگیری، قتل، تجاوز، آدم ربایی، سرقت مسلحانه) تفاوت وجود دارد. 2) بین عوامل جمعیت شناختی تاثیر گذار بر جرم ( تحصیلات مجرم ، سابقه اعتیاد مجرم، سابقه فرار از خانه و غیره) در بروز جرایم خشن تفاوت وجود دارد. روش تحقیق مورد نظر از نوع پس رویدادی است. جمع آوری اطلاعات نیز به وسیله پرسشنامه محقق ساخته منطبق با مفروضه های اصلی نظریه های جرم شناسی مورد نظر صورت گرفت.گروه نمونه با روش طبقه ای نسبی از بین تمام زندانیان جرایم خشن زندان اصفهان انتخاب شدند. برخی از نتایج این پژوهش عبارتند از بین عوامل تاثیر گذار بر جرایم خشن (خانواده، دوستان، محیط، نگرش و خطاهای شناختی) و نوع جرم زندانیان(درگیری، قتل، تجاوز، آدم ربایی، سرقت مسلحانه) تفاوت وجود ندارد.2) بین عوامل جمعیت شناختی تاثیر گذار بر جرم ( تحصیلات مجرم ، سابقه اعتیاد مجرم، سابقه فرار از خانه و غیره) در بروز جرایم خشن تفاوت وجود دارند.3) بین سطح تحصیلات پدر زندانیان با نوع جرم زندانیان تفاوت وجود دارد.
عارفه انصاری کیومرث فرحبخش
هدف این پژوهش بررسی رابطه مدیریت کیفیت مرزهای (درونی و بیرونی) خانواده با هویت و سلامت روان نوجوانان شهرستان بهشهر در سال تحصیلی 93-92 بود. نمونه این پژوهش شامل 364 نفر (178دختر و 186پسر) از جامعه 7993 نفری دانش آموزان دختر و پسر مقطع دبیرستان بود که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار سنجش عبارت بود از: پرسش نامه محقق ساخته کیفیت مدیریت مرزهای درونی و بیرونی خانواده، پرسشنامه سبک های هویت بروزنسکی و پرسشنامه سلامت عمومی (ghq). جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمونهای آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین نمرات کیفیت مدیریت مرزهای خانواده با سلامت روان نوجوانان ارتباط مستقیم و معنی داری وجود دارد (p≤ 0.01 ). بین نمرات کیفیت مدیریت مرزهای خانواده و سبک هویت اطلاعاتی نوجوانان ارتباط معکوس و معنی داری وجود دارد (p≤ 0.01 ). بین نمرات کیفیت مدیریت مرزهای خانواده با سبک هویت هنجاری نوجوانان ارتباط معکوس و معنی داری وجود دارد (p≤ 0.01 بین نمرات کیفیت مدیریت مرزهای خانواده با سبک هویت سردرگم نوجوانان ارتباط مستقیم و معنی داری وجود دارد (p≤ 0.01 ). بین نمرات کیفیت مدیریت مرزهای خانواده با میزان تعهد نوجوانان ارتباط معکوس و معنی داری وجود دارد(p≤ 0.01 ). یافته های این پژوهش نشان داد که بین کیفیت مدیریت مرزهای خانواده با میزان سلامت روان نوجوانان و نوع هویت آنها رابطه وجود دارد.
مجید معصومی علی اکبر رزمجو
پژوهش حاضر به دنبال فهم الگوی آموزش مهارت های ارتباطی ارائه شده به همسران در برنامه گفت وگو محور «گلبرگ» در رسانه ملی است. در بخش نظری این تحقیق به مفهوم ارتباط، مهارت-های ارتباطی و رویکرد شناختی رفتاری گاتمن و مهارت های ارتباط میان فردی مطمع نظر در قرآن کریم مرتبط با موضوع تحقیق پرداخته شده است. روش تحقیق این پژوهش به شیوه تحلیل محتوای کیفی است که بر اساس آن برنامه «گلبرگ»، در طول سال 90 بررسی شده است. این پژوهش درصد پاسخگویی به این سوال است که : برنامه گلبرگ چه مهارت هائی را برای ارتباط موثر به همسران آموزش می دهد؟ نتایج تحقیق نشان می دهد الگوی ارائه شده در این برنامه برای آموزش مهارت های ارتباطی، الگوی شناختی _ ارتباطی است. در این الگو نخست شناخت صحیحی از ویژگی های شخصیتی همسران ارائه می شود و سپس مهارت های ارتباطی در ادامه مباحث شناختی بیان می گردد. در حوزه مهارت-های شناختی در برنامه «گلبرگ» زوایای روحی و مهمترین ویژگی های شخصیتی زنان و مردان معرفی و تبیین و درحوزه مهارت های ارتباطی نیز به مهارت های ارتباط کلامی، گوش دادن و همدلی اشاره می شود.
حسن محققی کیومرث فرحبخش
نیروی انسانی کارآمد و خلاق مهمترین دارای های یک سازمان است. با پیشرفت های اخیر در روانشناسی سلامت حرفه ای، سازمان ها به کارمندان شان به عنوان ارزشمندترین موهبت و دارایی شان توجه می کنند. در این رابطه اشتیاق شغلی کارکنان و عوامل موثر در آن مورد توجه بسیاری از پژوهشگران و محققان سازمانی قرار گرفته است. هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل اشتیاق شغلی با توجه به منابع، الزامات شغلی و سرمایه روان شناختی بود.گروه نمونه شامل 340 نفر از کارکنان شاغل در صنایع استان خراسان رضوی بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های اشتیاق شغلی، سرمایه روان شناختی و مقیاس محتوای شغلی کاراسک استفاده شد. در این پژوهش برای تحلیل داده ها و آزمون فرضیه های پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. شاخص های برازش به دست آمده از مدل سازی معادلات ساختاری نشان می دهد که داده های به دست آمده با مدل نظری پژوهش برازش داشته و آن را تایید می کند یافته ها نشان داد که منابع شغلی به طور مستقیم و غیر مستقیم از طریق سرمایه روان شناختی بر اشتیاق شغلی تاثیر می گذارد. همچنین الزامات شغلی به طور مستقیم بر اشتیاق شغلی تاثیر معنی داری دارد و سرمایه روان شناختی، نقش واسطه ای در رابطه بین الزامات شغلی و اشتیاق شغلی ندارد. به طور کلی مدل ارائه شده 59/0 درصد از تغییرات اشتیاق شغلی را تبیین می کند.
زهرا سلامی زاده معصومه اسمعیلی
چکیده هدف پژوهش حاضر مقایسه رابطه هوش بهر هیجانی و ویژگیهای شخصیتی درافراد عادی و افراد مبتلا به اختلال روانی بود. با توجه به هدف پژوهش روش تحقیق حاضردر این پژوهش از نوع علی - مقایسه ای است.جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه بیماران مراجع کننده به بیمارستان روانپزشکی آزادی که در این پژوهش گروه بیمار و کلیه همراهان مراجعه کننده به بیمارستان روانپزشکی آزادی که در این پژوهش گروه عادی نامیده می شوند می باشند.نمونه آماری دراین پژوهش شامل 180نفر ( 90 نفر عادی و 90 نفر بیمار ) میباشد که به بیمارستان روانپزشکی آزادی مراجعه نموده اند. برای جمع آوری داده ها در این پژوهش از پرسشنامه پرسشنامه هوش هیجانی بار – آن وپرسشنامه mmpi استفاده شد.به منظورتحلیل یافته ها از آزمون تی مستقل برای مقایسه در صدپاسخهای هر دوگروه استفاده شده است. یافته ها باتوجه به t به دست آمده و درجه ی آزادی 178 نشان می دهد که با 95 درصد اطمینان می توان گفت میزان رابطه هوش بهرهیجانی و خرد ه مقیاس های شخصیت( خود بیمار انگاری ،افسردگی، جامعه ستیزی، پارانویید، ضعف روانی، اسکیزوفرنیا و شیدایی) در افراد دچار اختلال روانی و افراد عادی متفاوت می باشد.همچنین نتایج نشان دادکه با 95%اطمینان می توان گفت میزان رابطه هوش بهرهیجانی و خرده مقیاس شخصیت(هیستری) در افراد دچار اختلال روانی و افراد عادی متفاوت نمی باشد. واژگان کلیدی :هوشبهر هیجانی ،ویژگیهای شخصیتی ،اختلالات روانی.
سارا مردانی کیومرث فرحبخش
هدف این مطالعه برسی رابطه بین گرایش های شغلی هالند با طرحواره های ناسازگار اولیه بود. روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی و جامعه آماری تمام دانش آموزان مقطع سوم و چهارم متوسطه ناحیه 2 زنجان مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 92-91بودند که از بین آنها 320 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای انتخاب شدند و فرم 75 سوالی پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه و مقیاس تعیین تیپ شغلی هالند را تکمیل کردند. به منظور تحلیل این داده ها از تحلیل رگرسیون لجستیک چندوجهی استفاده شد. نتایج نشان داد که بین تیپ واقع گرا با طرح واره های بازداری هیجانی و خود تحول نیافته و گرفتار ،تیپ جستجوگر با محرومیت هیجانی، تیپ اجتماعی با طرح واره های رهاشدگی-بی ثباتی و ایثار و تیپ قراردادی با طرح واره های بازداری هیجانی و معیارهای سرسختانه و بیش انتقادی نتیجه گیری: در مجموع یافته های این پژوهش نشان داد که برخی از طرحواره های ناسازگار اولیه می توانند گرایش فرد در تیپ های شغلی مختلف را پیش بینی کنند.
عزالدین علوی کیومرث فرحبخش
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین پایگاههای هویت و خودپنداره شغلی با مشکلات تصمیم گیری شغلی در دانش آموزان پسر مقطع دوم دبیرستان شهرستان تهران انجام شد.جامعه پژوهش حاضر عبارت است از دانش آموزان پسر مقطع دوم دبیرستان در سه رشته علوم انسانی و علوم تجربی و ریاضی و فیزیک مدارس دولتی منطقه 6 و7 اموزش و پرورش شهرستان تهران که در سال 92 – 93 مشغول به تحصیل بودند.با توجه به تحقیقات مشابه و گستردگی جامعه،کل نمونه 341 نفر بود.روش نمونه گیری حاضر براساس نمونه گیری خوشه ای تصادفی انجام شد. به این صورت که از بین مدارس مقطع دوم دبیرستان از سه رشته مذکور مناطق 6 و 7 شهر تهران که تعداد آنها(8 مدرسه برای منطقه 6 و 11مدرسه برای منطقه 7) بود که از این بین بطور تصادفی 4 مدرسه انتخاب شد که سهم هر منطقه 2 مدرسه بود که مدارس شهید رجائی و باهنر از منطقه 7 و مدارس آیت الله سعیدی و موسی ابن عمران انتخاب شدند.برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های پایگاه هویت و خودپنداره شغلی و مشکلات تصمیم گیری شغلی استفاده شد.برای تحلیل داده های پژوهش از روش آمار توصیفی و جهت تحلیل آزمون فرضیه های پژوهش از روش آمار استنباطی که شامل ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون اینتر است، استفاده شد.نتایج تحلیل داده های این پژوهش نشان داد که بین پایگاههای هویت و مشکلات تصمیم گیری شغلی رابطه معنادار و منفی وجود دارد.و همچنین بین خودپنداره شغلی و مشکلات تصمیم گیری شغلی نیز رابطه معنادار و منفی وجود دارد.همچنین نتیجه فرضیه ی بین پایگاههای هویت و خودپنداره شغلی و مشکلات تصمیم گیری شغلی رابطه معناداربود به طوری که پایگاههای هویت و خودپنداره شغلی 10درصد با هم دیگر مشکلات تصمیم گیری شغلی را پیش بینی میکنند. کلید واژه ها: پایگاههای هویت ، خودپنداره شغلی ، مشکلات تصمیم گیری شغلی
علی قره داغی بتول حسین رشیدی
چکیده: این پژوهش با هدف بررسی مقایسه ای اثربخشی درمان شناختی- رفتاری با روان درمانی بین فردی در کاهش میزان افسردگی و افزایش رضایت زناشویی مراجعان باردار مرکز تحقیقات بهداشت باروری ولیعصر (عج) انجام گرفت. بارداری به عنوان زمان انتقال در رابطه زناشویی در نظر گرفته می شود. زنان باردار به دلیل تغییرات جسمی و روانشناختی خاصی که در دوره بارداری پیدا می کنند احتمال آسیب پذیری دارند. افسردگی زنان پیش از تولد نوزاد رایج ترین معضل زایمان است و اگر بدون درمان باقی گذاشته شود، می تواند به یک دوره افسردگی مزمن و تکرار شونده در سراسر زندگی زن منجر شود. همچنین در طول این انتقال، شواهدی وجود دارد که ماهیت رابطه زناشویی بعلاوه سطح رضایت زناشویی تغییر می یابد. برای کاهش افسردگی و افزایش رضایت زناشویی از درمان شناختی- رفتاری که بر باورهای غیر منطقی و شناخت های تحریف شده و نیز رفتارهای خودشکن توجه می کند و روان درمانی بین فردی که بر چهار حوزه سوگ، انتقال های نقشی، مشاجرات بین فردی، و نارسایی های ارتباطی متمرکز است، استفاده شد. نمونه ای متشکل از 36 زن باردار در قالب سه گروه 12 نفری از بین 132 نفر با روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه آزمایشی اول (cbt)، گروه آزمایشی دوم (ipt) و گروه کنترل گمارش شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه افسردگی بک (bdi) و پرسشنامه رضایت زناشویی (enrich) بودند. بعد از اجرای درمان گروهی در گروه آزمایش اول و دوم، نتایج پیش آزمون و پس آزمون گروه ها با هم و با گروه کنترل با استفاده از آزمون کوورایانس بر روی نرم افزار spss مورد تحلیل قرار گرفت. فرضیه های پژوهش عبارت بودند از: 1) درمان شناختی-رفتاری، افسردگی دوران بارداری را کاهش می دهد (این فرضیه در سطح 5% معنی دار شد). 2) روان درمانی بین فردی، افسردگی دوران بارداری را کاهش می دهد (این فرضیه در سطح 5% معنی دار شد). 3) درمان شناختی-رفتاری، رضایت زناشویی را در دوران بارداری افزایش می دهد (این فرضیه در سطح 5% معنی دار شد). 4) روان درمانی بین فردی، رضایت زناشویی را در دوران بارداری افزایش می دهد (این فرضیه در سطح 5% معنی دار شد). 5) اثر بخشی درمان شناختی - رفتاری بر درمان افسردگی دوران بارداری با روان درمانی بین فردی متفاوت است (این فرضیه در سطح 5% معنی دار شد، به عبارت دیگر، درمان شناختی- رفتاری کاهش بیشتری در نمرات افسردگی شرکت کنندگان داشت). 6) اثر بخشی درمان شناختی-رفتاری بر افزایش رضایت زناشویی با روان درمانی بین فردی متفاوت است (این فرضیه در سطح 5% معنی دار نشد، به عبارت دیگر، نمرات دو گروه تفاوت معنی داری باهم نداشتند). مقایسه یافته ها نشان می دهد که نمرات افسردگی و رضایت زناشویی در گروه های آزمایشی اول و دوم نسبت به گروه کنترل تفاوت معنی داری داشته اند. مقایسه دو گروه آزمایشی باهم نشان داد که نمرات افسردگی در گروه آزمایشی اول (cbt) نسبت به گروه آزمایشی دوم (ipt) کاهش معنی دارتری داشت، ولی در مورد متغیر رضایت زناشویی، نمرات دو گروه آزمایشی تفاوت معنی داری باهم نداشتند. بر اساس این یافته ها، می توان بر روی شناخت های تحریف شده و رفتارهای ناکارآمد و همچنین روابط معیوب زنان باردار متمرکز شد تا بدون استفاده از درمان های دارویی که طبق ادبیات پژوهشی احتمال عوارض جانبی بر روی جنین و مادر وجود دارد، در این دوره حساس مادران باردار، مشکلات ناشی از افسردگی و نارضایت مندی را کاهش داد.
اکرم صالحی شیجانی کیومرث فرحبخش
پژوهش حاضر جهت بررسی تاثیر برنامه فرزندپروری مثبت به مادران بر کاهش علایم اختلال نافرمانی مقابله ای فرزندان و بهبود تعامل والد- کودک انجام شده است. این مطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل، و جامعه مورد مطالعه آن مادران دانش آموزان پسر 6 تا 8 ساله شهر رشت مشغول به تحصیل در سال 92-91 بودند. نمونه گیری در دو مرحله انجام شده و مادران 31 نفر از کودکانی که براساس فرم والدین پرسشنامه علایم مرضی کودکان csi-4)) و پس از انجام مصاحبه ی ساخت یافته بر مبنای ملاکهای چهارمین ویرایش راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای تشخیص داده شده بودند، انتخاب شده و پس از تکمیل مقیاس رابطه والد- کودک (cprs)، به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (16=n) و کنترل (15=n) قرار گرفتند. سپس برنامه فرزندپروری مثبت به مدت 2 ماه در 8 جلسه ی آموزشی 120 دقیقه ای برای آزمودنی های گروه آزمایش اجرا شد. لازم به ذکر است 2 تن از مادران گروه آزمایش به دلیل نیمه تمام گذاشتن پژوهش، کنار گذاشته شدند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، پس از پایان جلسات آموزش برنامه فرزندپروری مثبت، کاهش معناداری در نمرات علایم اختلال نافرمانی مقابله ای پیدا کرده است. نتایج همچنین حکایت از تاثیر آموزش برنامه فرزندپروی مثبت بر بهبود تعامل والد- کودک در خرده مقیاس های تعارض و صمیمیت و رابطه کلی داشته است اما در خرده مقیاس وابستگی تاثیر معناداری بر جای نگذاشته است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش برنامه فرزندپروری مثبت به مادارن بر کاهش علایم نافرمانی مقابله ای فرزندان و بهبود رابطه کلی والد کودک تاثیر دارد و به عنوان یک روش مداخله موثر قابل استفاده می باشد.
رویا تقدسی نیا کیومرث فرحبخش
کشاورزی شغلی است با مجموعه ای از ویژگی های منحصر به فرد که به طور بالقوه برای سلامت روانی خطرناک است و نیاز به تحقیقات بیشتر در ارتباط با این شغل وجود دارد(فستر و همکاران،2005). هدف از این پژوهش مقایسه ی بهزیستی روان شناختی، آگاهی و نگرانی از اثرات مواد مخدر در کشاورزان معتاد و غیر معتاد شهرستان نیشابور بود. این پژوهش از نوع علی- مقایسه ای بود و جامعه ی آماری آن شامل کلیه ی کشاورزان بخش تحت جلگه شهرستان نیشابور بود، که ازاین میان 200کشاورز (98 کشاورز معتاد و 102 کشاورز غیر معتاد) به صورت نمونه ی در دسترس انتخاب گردید. برای سنجش بهزیستی روانشناختی از پرسشنامه ی بهزیستی روانشناختی ریف استفاده گردید، پرسش نامه ی محقق ساخته ی آگاهی و نگرانی از پیامدهای مواد مخدر نیز به سنجش آگاهی و نگرانی کشاورزان از پیامد های مواد پرداخت. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی، در بخش استنباطی از تحلیل مانوا و تحلیل تمیز استفاده گردید. یافته تفاوت معناداری را در بهزیستی روان شناختی و آگاهی و نگرانی از از پیامدهای مواد مخدر در کشاورزان معتاد و غیر معتاد نشان دادند و تمام فرضیه های پژوهش تایید گردید، تحلیل تمیزنیز نشان داد که بهزیستی روانشناختی و نگرانی از پیامدهای مواد مخدر به طور معناداری قادرند عضویت در گروه معتاد و غیر معتاد را پیش بینی کنند.
امیر محمدی نعل کنانی سید محمد کلانتر کوشه
هدف پژوهش حاضر مقایسه بهزیستی روانشناختی، تاب آوری و بخشودگی در افراد عادی و در معرض طلاق شهر تهران می باشد.این پژوهش از نوع علی-مقایسه ای (پس رویدادی) است. نمونه مورد پژوهش از دو گروه متشکل از 100نفر افراد عادی(50زن،50مرد) و 100نفر در معرض طلاق(50زن، 50مرد) بوده است. گروه اول به صورت تصادفی خوشه ای از بین مراجعین به مراکز تفریحی(پارک ها) و گروه دوم نیز از بین مراجعه کنندگان به مراکز مشاوره و مجتمع های شورای حل اختلاف شهر تهران انتخاب گردیدند. برای سنجش متغییرهای پژوهش از مقیاس بهزیستی روانشناختی( rspwb)،مقیاس تاب آوری ( cd- ris) و مقیاس بخشودگی استفاده شد.در پاسخ به فرضیه های پژوهش مبنی بر اینکه بین بهزیستی روانشناختی، تاب آوری و بخشودگی افراد عادی و در معرض طلاق تفاوت معنا دار وجود دارد،نتایج حاصل از تحلیل t-test مستقل نشان داد که میزان بهزیستی روانشتاختی، تاب آوری و بخشودگی در افراد عادی به صورت معنا داری بالاتر از افراد در معرض طلاق است. همچنین در همه متغییرها نمرات مردان و زنان عادی بالاتر از مردان و زنان در معرض طلاق بود.در مجموع نتایج پژوهش حاضر موید آن است که توجه به میزان بهزیستی روانشناختی، تاب آوری و بخشودگی افراد در معرض طلاق می تواند حایز اهمیت باشد. واژه های کلیدی: بهزیستی روانشناختی، تاب آوری، بخشودگی، افراد در معرض طلاق، افراد عادی.
سعید محسن تبار فیروزجایی محمد کلانتر کوشه
مدل تاب آوری با توجه به سبک های هویتی و احساس شکست از برازش مناسبی برخوردار است . به منظور جمع آوری داده ها، نمونه ای شامل 300 نفر از معلمان شهرستان بابل به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شد. ابزارهای مورداستفاده جهت دستیابی به اهداف پژوهش عبارت بودند از:پرسشنامه سبکهای هویتی برزنسکی(isi_6g)، پرسشنامه احساس شکست و پرسشنامه تاب آوری بزرگسالان (rsa).جهت تحلیل داده، از تحلیل مسیر و نرم افزار آموس استفاده شد
صادق حسن نیا کیومرث فرحبخش
چکیده: یکی از معضلات بزرگ جوامع انسانی و از عامل تهدید کننده ی سلامت جسمی و روانی انسان، فجایع و فشار های شدید حاصل از تصادفات رانندگی هستند که با عوارض و مشکلات بهداشت روانی در ارتباطاند. سوانح رانندگی در ایران سالانه زندگی هزاران نفر را تحت تأثیر قرار می دهد. در این میان تعداد تصادفاتی که پیامدهای جانی به دنبال دارند کم نیستند و حدود 5 درصد از این سوانح را در بر می گیرند. بدین منظور هدف پژوهش حاضر نیز تعیین پیامد های روانی و اجتماعی ناشی از سوانح رانندگی منجر به مرگ در خانواده های بازمانده بود. این مطالعه ی کیفی، نتیجه ی تجربیات 23 نفر از اعضای خانواده ی قربانیان سوانح رانندگی در شهر تهران بود که از طریق مصاحبه ی عمیق نیمه ساخت یافته بر اساس محورهای پنج گانه ی dsm iv در سال 91- 1392 انجام پذیرفت. با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت که پیامدهای سوانح رانندگی فقط محدود به آسیب های فیزیکی و خسارت های مالی نمی شود بلکه شرایط، مسائل و مشکلات خاصی که خانواده های قربانیان پس از فقدان با آن ها روبرو می شوند؛ ممکن است به ایجاد مشکلات روان شناختی اعضای این خانواده ها بینجامد. نتایج بدست آمده از بررسی نمونه ی مورد مطالعه نشان دهنده ی بروز نشانگان افسردگی، انواع حالات اضطرابی، ptsd ، asd، اختلالات سازگاری، فوبی مرگ، ترس شدید، نشانه های سوگ عارضه دار بود. همچنین خانواده های قربانیان سطح بالایی از مشکلات اقتصادی، مسائل شغلی، ضعف در وظایف و تعاملات اجتماعی، مشکل در تعاملات بین اعضای خانواده و در کل کاهش محسوس در کیفیت کلی زندگی را گذارش دادند.
مجید طاعتی غفور عبدالله شفیع آبادی
چکیده تحقیق حاضر به منظور اثربخشی آموزش خانواده بر افزایش عزت نفس دانش آموزان دخترپایه ی سوم راهنمایی انجام شده است. روش تحقیق از نوع نیمه آزمایشی با سه گروه (دوگروه آزمایش،یکی ساختی و دیگری شناختی - رفتاری و یک گروه کنترل ) و پیش آزمون – پس آزمون بود. به این منظور از میان دانش آموزان دختر پایه ی سوم راهنمایی شهرستان اسدآباد در سال تحصیلی 90-89 که در آزمون عزت نفس کوپراسمیت نمره پایینی اخذ کرده بودند، 45 نفر از آن ها به شیوه تصادفی انتخاب شدند و سپس به طور تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و یک گروه 15نفره ی گواه جایگزین شدند.اولیا گروه شناختی در 5 جلسه ی آموزشی 100 دقیقه ای شرکت فعال داشتند و اولیا گروه آزمایش به روش ساختی، طی 10 جلسه 90دقیقه ای به صورت گروهی تحت آموزش خانواده قرار گرفتند، اما گروه گواه هیچ گونه آموزشی در این زمینه دریافت ننمودند. داده های تحقیق به وسیله ی آزمون عزت نفس کوپراسمیت گردآوری شده و با استفاده از آزمون t گروههای مستقل تجزیه و تحلیل شده اند. نتایج به دست آمده نشان داده است که فرضیه های مطرح شده در این تحقیق با 95 ? اطمینان تأیید شده است. به طور کلی می توان نتیجه گرفت که در این تحقیق، آموزش خانواده به دو روش ساختی و شناختی – رفتاری در افزایش عزت نفس دانش آموزان موثر بوده است، البته تفاوت معناداری بین نتایج حاصل از دو روش فوق به دست آمده است که نشان می دهد در گروهی که با استفاده از روش شناختی – رفتاری آموزش دیده اند، عزت نفس دانش آموزان به طور معناداری بالاتر بوده است.هرچند که این تأثیر درمانی، تأثیر قاطعی به شمار نمی آید. کلمات کلیدی : عزت نفس، روش ساختیروش شناختی – رفتاری.
محسن گل محمدیان کیومرث فرحبخش
پژوهش حاضر به بررسی مقایسه ای ابعاد هوش فرهنگی، اخلاقی و معنوی در زوجین سازگار و ناسازگار به منظور طراحی و ارزیابی اثربخشی بسته آموزشی مبتنی ابعاد هوش می پردازد.پژوهش در دو بخش انجام شد. جامعه آماری بخش نخست شامل کلیه زوجین سازگار و ناسازگار کرمانشاه، شهرستان اسلام آباد غرب (زوجین سنین مختلف20تا 50 ساله) بود. بدین صورت با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی از هر زوج نشانی یک زوج را که تقریباً مانند خودشان بودند(به لحاظ تحصیلی، طول مدت ازدواج و ... و به زوج سازگار معروف باشند گرفته شد(تعداد 60 زوج سازگار). بخش دوم نمونه پژوهش شامل تعداد 20 زوج ناسازگار (از جامعه فوق یعنی جامعه زوجین مراجعه کننده به دادگاه خانواده و مراکز مشاوره)است. در بخش مداخله پژوهش (دوم) از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. در این بخش40 نفر(از هر دو گروه مردان و زنان) از جامعه مورد مطالعه را که در پرسشنامه سازگاری زناشویی نیز نمره بالاتری کسب کرده بودند به شیوه هدفمند و در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در چهار گروه 10 نفره آزمایشی و گواه زنان و مردان به صورت جداگانه گمارده شدند. برای دو گروه آزمایش(زنان و مردان ناسازگار) 10 جلسه درمان هوش محور(الگویی که براساس مقایسه در بخش نخست پژوهش و مطالعه مبانی نظری به صورت الگوی ترکیبی تدوین شد) به صورت جداگانه برگزار شد. در طی این مدت به دو گروه گواه زنان و مردان آموزشی داده نشد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه هوش فرهنگی(آنگ و همکاران،2004)، مقیاس سازگاری زناشویی دو طرفه اسپانیر(1976)، پرسشنامه هوش معنوی یکپارچه (isis) آمرام و درایر(2007) و پرسشنامه ی هوش اخلاقی(mci) لنیک و کیل (2005) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره و همچنین تحلیل کواریانس چند متغیر انجام شد. تحلیل داده ها در بخش دیگر نشان داد بین گروه های زنان سازگار و ناسازگار از نظر هوش معنوی، اخلاقی و فرهنگی تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین بین دو گروه مردان سازگار و ناسازگار از نظر ابعاد هوشی فوق تفاوت معنی دار بود. در بخش مداخله نتایج حاکی از اثربخشی آموزش ابعاد هوشی فوق بر سازگاری زناشویی و مولفه های آن(رضامندی دو نفره ،توافق دو نفره، همبستگی دو نفره، و ابراز محبت و عواطف در روابط دو نفره) در گروه آزمایش زنان بود. در بخش مردان نیز این آموزش موجب افزایش مولفه های میزان رضامندی، توافق، همبستگی و ابراز محبت دو نفره در مردان گروه آزمایش شده است، اما بین دو گروه از نظر خرده مقیاس های توافق و همبستگی دو نفره تفاوت معنی داری وجود ندارد.
محبوبه نقی زاده گوگدره محمود گلزاری
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین عمل به باورهای دینی،امید به زندگی و رضایت از زندگی با میزان اعتیادپذیری دانش آموزان در هنرستان دخترانه شهرستان ملارد می باشد. جامعه مورد مطالعه کلیه دانش آموزان هنرستان دخترانه در سال تحصیلی 92-91 می باشد. روش نمونهگیری به صورت تصادفی ساده می باشد که تعداد 300نفر از دانش آموزان دختر مورد پژوهش قرار گرفته اند. به منظور جمعآوری اطلاعات مورد نیاز از پرسشنامه 25 سوالی عمل به باورهای دینی در چهار حوزه عمل به واجبات، مستحبات، فعالیت های مذهبی(عضویت در گروه های مذهبی) ودر نظر گرفتن مذهب در تصمیم گیری ها و انتخابهای زندگی، و پرسش نامه 90 سوالی گرایش به مصرف مواد که از 3 خرده مقیاس aps (آمادگی اعتیاد)، aas (پذیرش اعتیاد)، mac.r (الکلیسم)، تشکیل شده است و از پرسشنامه های رضایت از زندگی دینر و همکاران (1985) و پرسشنامه امید به زندگی اشنایدر (1991) در این پژوهش استفاده شده است. داده های پژوهش با استفاده از روش آمار توصیفی و آمار استنباطی گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. طبق نتایج به دست آمده رابطه بین متغیرملاک اعتیادپذیری و ترکیب متغیرهای پیش بین صفر نیست وبین آنها رابطه معناداری وجود دارد.بنابراین می توان گفت هر سه متغیر پیش بین عمل به باورهای دینی، رضایت از زندگی و امید به زندگی تا حدودی می توانند میزان اعتیادپذیری دانش آموزان را پیش بینی کنند.
الهه سادات جعفری نایینی کیومرث فرحبخش
هدف: این پژوهش با هدف بررسی و مقایسه میزان بروز اختلالات رفتاری کودکان دختر مقطع دبستان در خانواده های سازگار و ناسازگار انجام شد. روش: جامعه ی آماری این تحقیق عبارتست از دانش آموزان دختر ابتدایی نواحی پنجگانه آموزش و پرورش شهرستان اصفهان و والدین آنها هستند. شیوه نمونه گیری در این پژوهش، نمونه گیری تصادفی خوشه ای می باشد. شیوه نمونه گیری در این پژوهش، نمونه گیری تصادفی خوشه ای می باشد. به منظور انتخاب نمونه های آماری، ابتدا از بین 5 ناحیه آموزش و پرورش، ناحیه 4 با روش قرعه کشی انتخاب گردیده که شامل 37 مدرسه دخترانه در دوره ی ابتدایی می باشد. از بین این مدارس 3 مدرسه و از هر کدام 3 کلاس به صورت تصادفی و با شیوه ی قرعه کشی انتخاب گردید، پس از آن 200 دانش آموز به تصادف از لیست اسامی دانش آموزان انتخاب و با همکاری مدیر دبستان ها، از پدر و مادر دانش آموزان برای حضور در مدارس دعوت شد. از این میان 148 نفر از والدین حضور پیدا کردند و به پرسشنامه ها پاسخ دادند که 107 پرسشنامه قابل قبول بود. سپس با توجه به نمره ی والدین از پرسشنامه سازگاری زناشویی(das)، والدین دانش آموزان به دو گروه سازگار(54 والد) و ناسازگار(53 والد) تقسیم شدند و پرسشنامه اختلالات رفتاری دانش آموزان (csi-4)، توسط معلمان آنها تکمیل گردید. آزمون های مورد استفاده در این پژوهش پس از بررسی مفروضه های مربوطه شامل؛ آزمون کالموگراف اسمرینوف و تحلیل واریانس چند متغیره (manova) می باشد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد، بین خانواده های با سازگاری زناشویی بالا و پایین از لحاظ اختلال بیش فعالی همراه با اختلال توجه، اختلال ضدیت و نافرمانی ، اختلال رفتار یا کردار، اختلال اضطراب فراگیر، اختلالات روان آزردگی، اختلالات عاطفی، اختلالات درخود ماندگی تفاوت معنادار وجود دارد. با توجه به میانگین نمرات می توان گفت این اختلالات در خانواده های ناسازگار بیشتر از خانواده های سازگار است. همچنین یافته ها نشان داد که دو اختلال اسکیزوفرنی و ترس های مرضی اجتماعی در کودکان خانواده های سازگار و ناسازگار تفاوت معنادار با یکدیگر ندارند.
زهرا کلاهدوز کیومرث فرحبخش
چکیده هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه بین پایگاه های هویت و پذیرش اجتماعی با اضطراب نوجوانان شهر تهران بود. روش پژوهش فوق از نوع توصیفی-همبستگی بود که برای جمع آوری داده ها از 3 پرسشنامه استفاده شد، بخشی از اطلاعات از طریق اجرای پرسشنامه اضطراب اشپیلبرگر، بخشی از طریق مقیاس پذیرش اجتماعی مارلو- کراون و بخشی نیز از طریق پرسشنامه سبک هویت برزونسکی جمع آوری شد. روش نمونه گیری در این پژوهش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای بود که در نهایت تعداد 381 نفر دانش آموز دختر برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. با توجه به نوع و ماهیت پژوهش حاضر جهت تجزیه و تحلیل داده ها در سطح آمار توصیفی از جداول و ترسیم نمودار استفاده شد و در سطح آمار استنباطی از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. طبق بررسی های صورت گرفته، اضطراب با پذیرش اجتماعی دارای رابطه منفی و معناداری می باشد و با سبک های هویت سردردگم/اجتنابی و هنجاری دارای رابطه مثبت و معنادار و با سبک هویت اطلاعاتی دارای رابطه منفی و معناداری می باشد.
مرضیه مرضیه کیومرث فرحبخش
در جهان رو به توسعه کنونی پرداختن به نظریات نوین شغلی و بررسی جوانب مختلف آن، از جمله بررسی ارتباط و میزان تطابق آن با ویژگی های شخصیتی افراد، از یک سو راهی است به سوی افزایش بهره وری شغلی کارمندان، و از سوی دیگر منجر به افزایش موفقیت و رضایت شغلی آنان خواهد شد. از آنجا که پژوهشگران، عصر جدید شغلی را، عصر فراحدی شغلی می دانند در این پژوهش ضمن تلاش برای بومی سازی مفهوم فراحدی شغلی، به بررسی رابطه ویژگی های شخصیت با نگرش فراحّدی شغلی کارمندان دانشگاه علامه طباطبایی(ره) پرداخته شد. نگرش فراحدی شغلی به نگرش افرادی گفته می شود که علاقه مندند فراتر از مرزهای فیزیکی و روانی شغل خود، به همکاری با سازمان های مختلف بپردازند. جامعه آماری شامل کارمندان دانشگاه علّامه طباطبایی در سال تحصیلی 1391-1392 بود. نمونه مورد نظر شامل226 نفر از کارمندان که به طور تصادفی انتخاب شدند، بود. برای سنجش نگرش فراحدی شغلی افراد از پرسشنامه نگرش فراحّدی شغلی بریسکو و همکارانش که از دو مولفه طرز تفکر فراحد و اولویت تغییر پذیری تشکیل شده است، استفاده شد. همچنین برای سنجش ویژگی های شخصیتی افراد از پرسشنامه شخصیتی پنج عاملی نئوneo-ffi استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و معادلات ساختاری) استفاده شد، که نتایج حاکی از این بود که ویژگی شخصیتی برونگرایی با 99 درصد اطمینان پیش بینی کننده مناسبی برای طرز تفکر فراحد است، همچنین ویژگی های عصبیت و وجدانی بودن نیز با 99 درصد اطمینان پیش بینی کننده های معکوس مناسبی برای اولویت تغییرپذیری هستند. بنابراین می توان گفت کارمندانی که برونگرایی بیشتری دارند احتمالا طرز تفکر فراحد بالاتری خواهند داشت و کارمندانی که عصبیت کمتری دارند، اولویت تغییرپذیری بیشتری داشته و نیز کارمندان با میزان کمتر وجدانی بودن، احتمالا از اولویت تغییرپذیری بالاتری برخوردارند.
مریم سلیمانی عبدالله شفیع آبادی
. هدف پژوهش حاضر این است که با کاربرد الگوی چند محوری انتخاب شغل شفیع آبادی و نظریه تیپ شناسی هالند مقایسه ای را مبنی بر اثربخشی آن ها در تغییر هویت شغلی مغشوش دانش آموزان دبیرستانی دختر انجام دهد. جامعه این پژوهش را دختران دبیرستانی شهر زنجان که در سال تحصیلی 93-92 در حال تحصیل بودند تشکیل می دهد. نمونه مورداستفاده در این پژوهش که 33 نفر بودند، از طریق روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار مورداستفاده در این پژوهش پرسشنامه هویت شغلی دیلاس (disi-0) بود. تحلیل داده های به دست آمده این نتایج را نشان داد که استفاده از هر دو نظریه و مقایسه آن ها با گروه کنترل تفاوت معناداری را نشان داد، اما بین الگوی چندمحوری و نظریه تیپ شناسی تفاوت معناداری مشاهده نشد؛ همچنین در نظر گرفتن میانگین تعداد انتخاب گزینه های هویت شغلی مغشوش در پس آزمون در دو گروه آزمایشی نشان می دهد که این میزان در هر دو گروه کاهش پیداکرده اما میزان این کاهش در گروه الگوی چندمحوری انتخاب شغل شفیع آبادی با میانگین 091/1 نسبت به گروه تیپ شناسیهالند با میانگین 517/1 بیشتر بوده است و این به معنای تأثیرگذاری بیشتر الگوی چند محوری انتخاب شغل شفیع آبادی بر کاهش هویت شغلی مغشوش دانش آموزان است.
مینا حسینی کیومرث فرحبخش
معنویت ازجمله عوامل مهم و تأثیرگذار بر بهزیستی روانی افراد است و به افراد برای مقابله با رویدادهای زندگی کمک می کند. بر همین اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش مولفه های معنوی بر بهزیستی روانی زنان سرپرست خانوار انجام شد. روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. با روش نمونه گیری داوطلبانه از طریق فراخوان، تعداد 20 نفر به صورت تصادفی در گروه آزمایش و 20 نفر در گروه کنترل جایگزین شدند. برای گروه آزمایش، 8 جلسه کلاس های آموزشی مولفه های معنوی(هدف و معنای زندگی، ارتباط با خدا و توکل) برگزار شد. برای سنجش بهزیستی روانی از پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف(1989) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد و بین دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنادار مشاهده گردید(05/0>p، 89/21=f). شواهد به دست آمده در این پژوهش حاکی از آن است که آموزش مولفه های معنوی بر افزایش بهزیستی روانی زنان سرپرست خانوار موثر است. به همین جهت لازم است مولفه های معنوی به منظور بهبود سطح بهزیستی روانی زنان سرپرست خانوار مورد توجه قرار گیرند.
مهرنوش دوایی مرکزی حسین سلیمی بجستانی
تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش مسئولیت پذیری بر سبک های تصمیم گیری مادران در قبال فرزندانشان به روش نیمه آزمایشی می باشد. به این منظور برای سنجش سبک-های عمومی تصمیم گیری از پرسشنامه تهرانی (1387) استفاده شد، که پایایی آن بر اساس آلفای کرونباخ0/72 بدست آمد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مادران کودکان پیش دبستانی، منطقه 12 بودند، که در این پژوهش با استفاده از نمونه گیری در دسترس، 15 نفر از این مادران انتخاب شدند. جهت تحلیل داده ها از آزمون t وابسته و آزمون فریدمن استفاده شد. یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن بود که بین وضعیت پیش از اجرای مداخلات آموزشی مسئولیت پذیری و پس از اجرای مداخلات آموزشی مسئولیت پذیری بر سبک های تصمیم گیری مادران تفاوت معناداری در سطح 0/05 وجود دارد.
اعظم عمادی کیومرث فرحبخش
یافته ها نشان می دهد که تمام والدین دارای کودک کم توان ذهنی دارای مشکلات روان پزشکی هستندو مشکلات سلامت روانی را از ابتدای تولد فرزندشان توصیف و گزارش نموده اند.اکثر این مادران نگهداری و تربیت فرزندشان را خودشان به عهده می گیرند. باید راه حل های گوناگونی را برای کاهش فشارروانی و سطح استرس آنهاآزمایش کنیم تا بتوانیم به نتایج دلخواه برسیم.با روش امید درمانی گروهی سعی برآن است که میزان تاب آوری آنها بالاتر رفته و سازگاریشان با وضعیت موجود بهتر گردد.
رسول کوکبی خرسند کیومرث فرحبخش
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی روایت درمانی بر مولفه های تعارضات والد- فرزندی در نوجوانان بوده است. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با اجرای پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل می باشد.جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر دبیرستان شهید میرصادقی و هنرستان کشاورزی امام موسی کاظم (ع) شهرستان رزن، بخش سردرود می باشد که در سال تحصلی 94-1393 مشغول به تحصیل می باشند. روش نمونه-گیری داوطلبانه با جایگزینی تصادفی بوده است که به منظور انتخاب آزمودنی ها ابتدا دانش آموزانی که تعارض با والدین داشتند توسط پرسشنامه "تعارض با والدین(ct)" شناسایی شدند و پس از انجام مصاحبه ای به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر ) جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه یک ساعته تحت مشاوره ی گروهی روایت درمانی قرار گرفتند. گروه کنترل در این مدت هیچ مداخله ای دریافت نکرد و در لیست انتظار قرار گرفتند. داده های جمع آوری شده با آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره با استفاده از نرم افزار spssتجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که روایت درمانی بر تمامی مولفه های تعارض والد- فرزندی در نوجوانان تاثیر معناداری داشته است ( 05/0 ?p).
فریبا جیحانی نژاد کیومرث فرحبخش
این پژوهش به منظور بررسی تاثیر آموزش بازیهای عاطفی و آموزش مادران که در یک بسته آموزشی قرار داده شده است انجام شد. پژوهش به صورت پیش آزمون پس آزمون بر روی دختران پیش دبستانی شهر اصفهان انجام شد که حاکی از تاثیر آموزش بازیها و آموزش مادران می باشد.
مهدیه نیکویی کیومرث فرحبخش
یکی از مهم ترین مسائل نظام های آموزشی موضوع افت تحصیلی است، این پدیده علاوه بر زیان های بسیار اقتصادی به دلیل تکرار پایه،آثار سوئی بر سلامت روحی دانش آموزان و نگرانی ناگواری برای خانواده ها به دنبال دارد،به همین منظور تلاش برای یافتن نگرش معلمان در مورد دانش آموزان شکست تحصیلی و آموزش به معلمان در جهت رفع شکست تحصیلی حائز اهمیت می باشد.این پژوهش با هدف بررسی نحوه تعامل معلمان با دانش آموزان دارای شکست تحصیلی در میان دو گروه از معلمان منطقه5 و18 آموزش و پرورش شهر تهران انجام شد. نمونه گیری به صورت در دسترس صورت گرفت. روش اجرای پژوهش ،کیفی و الگوی پدیدارشناسی توصیفی بود. ابزار اصلی پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که با 8نفر از معلمان مدارس دخترانه مصاحبه شد.بعد از انجام مصاحبه با راهنمایی اساتید به کدگذاری موضوعی و محوری پرداخته شد و دیدگاه معلمان در مورد سوالهای مصاحبه مشخص گردید.به طور کلی نتیجه گیری شد که معلمان برداشت های متعددی در مورد شکست تحصیلی دانش آموزان خود دارند و خانواده،دانش آموز ،اجتماع، معلم، محیط ،توانمندی خود دانش آموزان و آگاهی از مشکلاتشان را در بروز شکست تحصیلی موثر می دانند.معلمان تلاش می کنند شکست تحصیلی دانش آموزان خود را در فواصل سال تحصیلی برطرف کنند ،از دانش آموزان شکست تحصیلی در حین تدریس استفاده می کنند و می کوشند با مسئولیت دادن ،برقراری ارتباط گرم و عاطفی ،توجه کردن و تشویق دانش آموزان شکست تحصیلی به پیشرفت درسی آنها کمک کنند.
مریم جواهری محمدی سید محمد کلانترکوشه
پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی رضایت زناشویی و بهزیستی روان شناختی در زوجین با همسرگزینی سنتی و غیر سنتی در شهر تهران به روش کیفی-کمی انجام شد. نمونه پژوهش در بخش کمی شامل 150 نفر (83 نفر زن و 67 نفر مرد) ساکن شهر تهران بود که به صورت تصادفی انتخاب شدند. افراد گروه نمونه همگی 2 تا 7 سال از شروع زندگی مشترکشان می گذشت. از آن ها خواسته شد تا پرسشنامه ی رضایت زناشویی اینریچ، پرسشنامه ی بهزیستی روان شناختی ریف و پرسشنامه ی سبک های همسرگزینی مظاهری و همکاران (1388) را پر کنند. در بخش کیفی نیز از 12 نفر مصاحبه صورت گرفت، این تعداد بر حسب اشباع پاسخ ها بدست آمد. در بخش کمی برای تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج این آزمون نشان داد تفاوت معناداری در رضایت زناشویی و بهزیستی روان شناختی در بین زوجین با همسرگزینی سنتی و غیر سنتی وجود ندارد. در بخش کیفی در مقایسه ی رضایت زناشویی نتایج به دست آمده نشان داد افراد با ازدواج سنتی در دلبستگی ایمن، حل تعارض مثبت و گشودگی احساسی در وضعیتی بهتر از افراد با ازدواج غیر سنتی قرار گرفته اند و در مقایسه ی بهزیستی روان شناختی در بخش کیفی نشان داده شد افراد با ازدواج سنتی در موارد هدفمندی مثبت، دینداری، رابطه ی مثبت با دیگران و پذیرش خود در وضعیتی بهتر از افراد با ازدواج غیر سنتی قرار گرفته اند. بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که رضایت زناشویی و بهزیستی روانشناختی در زوجین با همسرگزینی سنتی در وضعیتی بهتر از زوجین با همسرگزینی غیرسنتی قرار دارند.
سولماز مبسم معصومه اسماعیلی
چکیده ندارد.
عذرا یوسفی کیومرث فرحبخش
چکیده ندارد.
زهرا مرحمتی کیومرث فرحبخش
چکیده ندارد.
مریم جنتی مهدی زارع بهرام آبادی
چکیده ندارد.
طالب مساعد کیومرث فرحبخش
چکیده ندارد.
حمید برخوری ژاله رفاهی
چکیده ندارد.
پریگل پورهمایون کیومرث فرحبخش
چکیده ندارد.
رضیه پیرمرادیان کیومرث فرحبخش
چکیده ندارد.