نام پژوهشگر: علیرضا بهرامی
حسن کردی علیرضا بهرامی
چکیده زمینه و هدف: فردی که از جنبه حرکتی خوب تربیت شده باشد، قادر است تجربیات خود را در تمام رفتارهای زندگی بکارگیرد (20)، به نوعی که انسان یادگیری یک مهارت جدید را با استفاده از ویژگی های آموخته شده قبلی آغاز می-کند (18،ص258). اما آیا وزنه برداری می تواند شرایط مناسب جهت تربیت حرکتی خوب و کسب تجربیات موثر را برای وزنه برداران فراهم کند؟ هدف از پژوهش حاضر بررسی میزان یادگیری یک مهارت ورزشی جدید در وزنه برداران می باشد. روش تحقیق: یک گروه تجربی (16 نفر) و یک گروه کنترل (18 نفر) به عنوان نمونه در پژوهش نیمه تجربی حاضر شرکت داشتند. جامعه آماری وزنه برداران و افراد معمولی غیرورزشکار جوان (1/809±21/38 سال) شهرهای اراک، گرگان و تهران بودند که به شکل داوطلبانه انتخاب شدند. استنباط یادگیری از طریق مشاهده دقت (آزمون ایفرد) و کیفیت اجرا (دستگاه تحلیل حرکت) انجام گرفت. جهت کسب اطلاعات ورزشی و پزشکی از پرسشنامه محقق ساخته، آسیب های عضلانی- اسکلتی و دست برتری نیز استفاده شد. تمرینات در سه جلسه اکتساب و 120 کوشش {4 قسمت، 10 تلاشی} طراحی شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی (همبستگی، میانگین، انحراف استاندارد) و استنباطی (تی مستقل، تی وابسته، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و تحلیل واریانس چند متغیری) با (0/05=?) انجام گرفت. یافته ها: گروه تجربی در اکتساب، یادداری و انتقال مهارت سرویس به شکل معنی داری متفاوت از گروه کنترل عمل کرد (0/022=sig6/77=f). همچنین تحلیل داده های مربوط به هفت ویژگی مهم کینماتیکی مهارت سرویس چکشی در پس آزمون (جابجایی و سرعت زاویه ای مفصل شانه، جابجایی و سرعت زوایه ای مفصل آرنج، جابجایی و سرعت زوایه ای مفصل مچ دست و جابجایی خطی مفصل لگن) نشان داد؛ بین گروه تجربی با افراد گروه کنترل تفاوت معنی داریوجود داشت(0/955=partial ?2 و 0/001=sig و 18/030=f). نتیجه گیری: بعد از آزمودن دو فرضیه مطرح شده این پژوهش می توان گفت: وزنه برداران در یادگیری یک مهارت ورزشی جدید ضعیف تر از افراد معمولی غیرورزشکار عمل کردند. اما چرایی آن نیاز به پژوهش های بعدی دارد.
علیرضا بهرامی علی پرچمی
هدف از انجام این پژوهش، مقایسه ی تأثیر زمان و روش های گوناگون پایدارسازی و رنگ آمیزی بر روی ویژگی های هیستومورفیک نواحی گوناگون در مری گوسفند بوده است. جهت انجام این پژوهش، 5 رأس گوسفند ماده ی بالغ از نژاد لری بختیاری انتخاب و پس از کشتار، مری از بافت های اطراف جدا شده و از هر یک از نواحی ابتدایی، میانی و انتهایی،3 نمونه در محلول فرمالین 10% و محلول بوئن، غوطه ور شد. بعد از گذشت24 و 48 ساعت و 1هفته،1 نمونه ازظرفهای حاوی فرمالین و محلول بوئن، خارج و30 اسلایـد بافتی تهیه و با رنگ آمیزی هماتوکسیلین- ائوزین، ورهف و کاسون تری کروم رنگ آمیزی شد.ضخامت اسلایدها با استفاده از میکرومتر چشمی به وسیله ی میکروسکوپ نوری در هر یک از پارامترهای زیر در نواحی مجزا اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که در استفاده از پایدارکننده فرمالین،افزایش معناداری در ضخامت لایه ی اپیتلیوم میانی نسبت به لایه های دیگر مشاهده و همچنین ضخامت لایه ی ابتدایی نسبت به لایه ی انتهایی افزایش داشته که از لحاظ آماری معنادار نبود(سه مورد استثناء).در سه روش رنگ آمیزی ضخامت لایه ی میانی با افزایش زمان افزایش یافته اما از دیدگاه آماری معنادار نیست(سه مورد استثناء). مقایسه ی سه روش رنگ آمیزی در زمان های یکسان، نشان داد که ضخامت اپیتلیوم در نواحی مذکور، در رنگ آمیزی کاسون تری کروم بیش از دو شیوه ی رنگ آمیزی دیگر بوده(سه مورد استثناء) و در رنگ آمیزی هماتوکسیلین- ائوزین در مقایسه با رنگ آمیزی ورهف افزایش ضخامت لایه ی اپیتلیوم دیده شده اما از دیدگاه آماری معنادار نبودند(یک مورد استثناء).در هنگام استفاده از محلول بوئن، ضخامت لایه ی اپیتلیومی در ناحیه ی میانی به طور معناداری از دیگر نواحی بیشتر بوده و افزایش در ناحیه ی ابتدایی نسبت به انتهایی هم دیده شد که از لحاظ آماری معنا دار نبود. مقایسه ی سه روش رنگ آمیزی در زمان های یکسان، نشان داد که ضخامت اپیتلیوم در نواحی مذکور، از دیدگاه آماری تفاوت معناداری را نشان نمی دهند.در استفاده از فرمالین، در هر سه شیوه ی رنگ آمیزی و زمان های مورد مطالعه، ضخامت لایه ی پارین زیرمخاط از ناحیه ی بالایی مری به سوی ناحیه ی پایینی به طور معناداری افزایش و ضخامت لایه ی پارین زیرمخاط در هر سه روش رنگ آمیزی، مشابه بوده و ضخامت این لایه در هر سه ناحیه ، با افزایش زمان از 24 به 48 ساعت، به طور معناداری افزایش و از 48 ساعت به 1 هفته به طور معناداری کاهش می یابد. مقایسه ی روش های رنگ آمیزی در زمان های یکسان، نشان داد که ضخامت لایه ی پارین زیرمخاط در نواحی مذکور مورد مطالعه از الگوی مشابهی پیروی نکرده و از دیدگاه آماری معنادار نیستند.در هر سه شیوه ی رنگ آمیزی و زمان های مورد مطالعه در استفاده از محلول بوئن ضخامت لایه ی پارین زیرمخاط از ناحیه ی بالایی مری به سوی ناحیه ی پایینی به طور معناداری افزایش و در هر سه روش رنگ آمیزی، هیچ گونه افزایش معناداری(سه مورد استثناء) در لایه ی پارین زیر مخاط ،همزمان با افرایش زمان دیده نشد، که در مقایسه با پایدار سازی با فرمالین، ضخامت این لایه به صورت معنا داری در زمان های 24و 1 هفته افزایش یافته است. بعد از پایدارسازی بوسیله ی فرمالین افزایش ضخامتِ لایه ی ماهیچه ای از لایه ی ابتدایی به انتهایی دیده شد که از لحاظ آماری معنادار نبود.در هر سه روش رنگ آمیزی کاهش ضخامت لایه ی ماهیچه ای همزمان با افزایش زمان دیده شد که از لحاظ آماری معنادار نبود(چهار مورد استثناء).تغییرات ضخامت ماهیچه ای هیچ گونه قرابت معناداری با نوع رنگ آمیزی نداشتند.نتایج همچنین نشان داد که، بعد از پایدارسازی بوسیله ی مایع بوئن،ضخامت لایه ی ماهیچه ای، افزایشی از لایه ی ابتدایی به سمت انتهایی داشته که از لحاظ آماری معنادار نبوده است.در تمام روش های رنگ آمیزی افزایش معناداری در ضخامت لایه ی ماهیچه ای همزمان با افزایش زمان (سه مورد استثناء) دیده نشد.تغییرات ایجاد شده در ضخامت لایه ی ماهیچه ای هیچ گونه قرابت معناداری با انواع روش های رنگ آمیزی نداشته و همچنین ضخامت لایه ی ماهیچه ای نسبت به فرمالین، افزایش معناداری نداشته است(چهار مورد استثناء).
ساره مهدیان حسن خلجی
هدف و زمینه تحقیق، موفقیت یا شکست در میادین ورزشی به عوامل زیادی بستگی دارد، اهداف ورزشکار ویژگی های شخصیتی او، چگونگی روابط او با سایر ورزشکاران، انگیزه ها، شناخت مربی از ورزشکار و بسیاری از عوامل روانی و اجتماعی دیگر از قبیل اضطراب ورزشی، همگی از عواملی هستند که می توانند به کیفیت عملکرد و نتایج آن تاثیر بگذارند. هدف، بررسی ارتباط بین خودپنداره بدنی و اضطراب ورزشی بوده است. جامعه و نمونه آماری، نمونه های این تحقیق شامل 50 نفر(25 دانش آموز موفق و25 دانش آموز ناموفق) از دانش آموزان دختر دوره راهنمایی شرکت کننده در مسابقات انفرادی آموزشگاهی(رشته های تنیس روی میز، بدمینتون، شطرنج، آمادگی جسمانی، دو و میدانی، اسکیت) استان همدان در سالتحصیلی 90-1389 با دامنه سنی 14-12سال بودند که به روش تصادفی منظم انتخاب شدند. ابزار گرد آوری اطلاعات، دانش آموزان پرسش نامه جمعیت شناختی، نیمرخ خود-ادراکی بدنی (فاکس و کوربین 1989) و مقیاس اضطراب ورزشی (اسمیت 1990) را برای سنجش خودپنداره بدنی و اضطراب رقابتی تکمیل کردند. عملکرد ورزشی آزمودنی ها نیز از طریق رتبه های کسب شده آنان در مسابقات که به طور رسمی اعلام گردیده بود، به دست آمد. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی اسپیرمن و پیرسون، رگرسیون چند متغیره و مقایسه میانگین دو گروه (آزمون یومان-ویتنی) در سطح 05/0p < ، تحلیل شد. یافته ها، نتایج نشان داد، رابطه منفی و معنی داری بین خودپنداره بدنی و اضطراب ورزشی در دانش آموزان موفق وجود دارد (05/0p< و 543/0 r= -). در حالی که رابطه خودپنداره بدنی و اضطراب ورزشی در دانش آموزان ناموفق معنی دار نبود ( 05/0p< و 318/0 r= -). علاوه براین مشخص شد که بین خودپنداره بدنی دانش آموزان موفق و دانش آموزان ناموفق اختلاف معنی دار(500/149= µ و 05/0p <) وجود دارد و همچنین بین اضطراب ورزشی دانش آموزان موفق و ناموفق نیز اختلاف معنی دار(500/104= µ و 05/0p < ) وجود دارد. میزان خودپنداره دانش آموزان موفق ( 02/32 m= ) از ناموفق (98/18m= ) بالاتر و میزان اضطراب ورزشی دانش آموزان موفق (18/17m= ) از ناموفق (82/33m= ) پایین تر است. نتیجه گیری، بنابراین، بر اساس یافته های این تحقیق، بین دو متغیر خودپنداره بدنی و اضطراب ورزشی با توجه به عملکرد ورزشی رابطه وجود دارد و دانش آموزان موفق خودپنداره بدنی بالاتر و اضطراب ورزشی پایین تری نسبت به دانش آموزان ناموفق دارند. واژه های کلیدی: خودپنداره بدنی، اضطراب ورزشی، دانش آموزان دختر
اشرف هدیه لو علیرضا بهرامی
چکیده هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر بازیهای بومی و محلی و منتخب دبستانی بر رشد مهارتهادی بنیادی دختران 7ساله شهر تهران می باشد. بدین منظور 45 نفر از کودکان 7 سال به صورت تصادفی از بین نمونه های همگن شده بوسیله پرسشنامه ویژگیهای فردی انتخاب شدند. پس از استفاده از پیش آزمون با استفاده از آزمون رشد حرکتی درشت اولریخ 2000(مهارتهای حرکتی بنیادی، مهارتهای جابجایی و دستکاری) آزمودنیها به شیوه همتاسازی به سه گروه بازیهای منتخب دبستانی، بازیهای بومی ومحلی و بازیهای معمول روزانه تقسیم شدند. سپس به مدت شش هفته و هر هفته دو جلسه بازیهای منتخب دبستانی و بازیهای بومی و محلی اجرا شد. در این مدت گروه دیگر به فعالیتهای معمول خود می پرداخت. در این تحقیق از طرح تحقیق پیش آزمون و پس آزمون باگروه کنترل با تعداد دفعات اندازه گیری استفاده شد. از روش های آماری تی مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه(anova) و همچنین آزمون تعقیبی l.s.d در سطح معنی داری (05/0 = ?) جهت آزمون فرضیه های تحقیق استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد بازیهای منتخب دبستانی تاثیر معنی داری بر الگوی جابجایی(03/0=p )، الگوی دستکاری (00/0=p) و رشد حرکتی (031/0=p ) آزمودنیها دارد. همچنین نتایج تحقیق نشان داد بازیهای وبومی و محلی تاثیر معنی داری بر الگوی جابجایی دختران دارد(01/0=p). ولی در ارتباط با بازیهای بومی ومحلی و الگوی دستکاری تاثیر معنی داری گزارش نشد(113/0=p ). بدین معنی که بازیهای بومی ومحلی بر الگوی دستکاری دختران 7 ساله تاثیری ندارد. کلید واژه ها: بازیهای بومی ومحلی، بازیهای منتخب دبستانی، مهارت حرکتی بنیادی، مهارتهای جابجایی، مهارتهای دستکاری
شهرام نظرپوری علیرضا بهرامی
زمینه و هدف: اکرمن(1988) هوش و توانایی حرکتی را به عنوان دو توانایی مهم جهت درک کامل تفاوتهای فردی در زمینه اجرای مهارت های حرکتی می داند. علاوه بر این وی این توانایی ها را به طور موثر مرتبط با سه مرحله یادگیری(شناختی، تداعی و حرکتی)، فیتز و پوسنر دانسته است. بنابراین هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی ارتباط ویژگیهای آنتروپومتریکی، آمادگی حرکتی و بهره هوشی با یادگیری مهارتهای پایه بسکتبال(پاس، دریبل و شوت) در کودکان 11تا12 ساله بود. روش شناسی تحقیق: جامعه آماری تحقیق حاضر را کلیه دانش آموزان پسر11تا12 ساله مدارس شهر الشتر، به تعداد 1094 نفر تشکیل دادند که تعداد 60 نفر به شیوه تصادفی خوشه ای، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه اطلاعات فردی، آزمون رشد حرکتی درشت اولریخ، آزمون های آمادگی حرکتی، پرسشنامه هوش ریون و آزمون های مهارتی بسکتبال ایفرد(شوت، پاس و دریبل) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی در سطح معنی داری 5 0/0p? استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین ویژگی های آنتروپومتریکی، آمادگی حرکتی و بهره هوشی با آزمون یادداری و آزمون های اکتساب(مراحل یادگیری) مهارتهای پایه بسکتبال رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری: بنابراین در تأیید نظریه یادگیری آکرمن، می توان گفت که میزان بهره هوشی و آمادگی حرکتی، به ترتیب در مراحل اولیه(مرحله شناختی) و مراحل انتهایی(مرحله حرکتی) یادگیری مهارت های پایه بسکتبال موثر هستند. از طرفی ویژگی های آنتروپومتریکی بسته به نوع و ماهیت مهارت اجرایی، در مراحل اولیه یادگیری(دریبل) و مراحل انتهایی یادگیری(پاس)، موثر است. واژگان کلیدی: ویژگی های آنتروپومتریک، آمادگی حرکتی، بهر? هوشی، یادگیری حرکتی
یاسین کاظمی علیرضا بهرامی
چکیده هدف این مطالعه تعیین روایی، پایایی و هنجار یابی آزمون توجه برای پسران شرکت کننده در اولین المپیاد ورزشی دانش آموزان کشور بود. مواد و روشها؛ در این مطالعه توصیفی از نوع پیمایشی از میان کلیه دانش آموزان شرکت کننده در اولین المپیاد ورزشی دانش آموزان کشور 1245 نفر شامل473 نفر دانش آموز ابتدایی، 432 نفر دانش آموز راهنمایی و 340 نفر دانش آموز دبیرستان به عنوان نمونه های تحقیق بطور تصادفی انتخاب شدند. ابزار گرد آوری اطلاعات، پرسشنامه اطلاعات فردی و آزمون توجه جدول سیاه و قرمزبود. روش آماری، از آزمون آنالیز واریانس برای سنجش روائی آزمون در مقاطع مختلف استفاده، از آزمون آلفای کرونباخ برای سنجش پایایی و از نمرات z و رتبه های درصدی برای تدوین هنجار، کلیه عملیات آماری در سطح معنی داری (05/0p<) و با استفاده از نرم افزار آماری spss نسخه 18 انجام و جهت رسم نمودارها از نرم افزار office 2007 استفاده شد. یافته ها، بر اساس نتایج تحقیق از طریق آزمون تحلیل واریانس و معناداربودن تفاوت میانگین ها با حضور عامل مزاحم و بدون حضور عامل مزاحم مشخص شد این آزمون دارای روایی می باشد، همچنین همسانی درونی 78% آزمودنی ها از طریق آلفای کرونباخ نشان دهنده پایا بودن آزمون برای جامعه تحقیق بوده و برای مقاطع محتلف تحصیل در دوران مدرسه هنجار آزمون تدوین گردید. نتیجه گیری، براساس نتایج از این آزمون توجه و هنجار های تدوین برای دوره های مختلف ابتدائی، راهنمائی و دبیرستان می توان استفاده و از این طریق سطح مهارت توجه ورزشکاران دانش آموز را ارزیابی و اقدام به غربالگری دانش آموزان و برنامه ریزی جهت حفظ و بهبود مهارت توجه در دانش آموزان نمود. واژگان کلیدی: روائی، اعتبار، هنجار یابی، آزمون توجه سیاه و قرمز، دانش آموزان ورزشکار
تهمینه سلطانی علیرضا بهرامی
هدف و زمینه تحقیق: رشد حرکتی از تغییر در رفتار حرکتی انسان در نتیجه ی تعامل ارگانیسم در حال رشد و محیط او حادث می شود. توالی رشد و تکامل در همه ی کودکان، قابل پیش بینی و تقریبا همسان می باشد اما میزان تغییرات ویژه ای که از یک کودک به کودک دیگر رخ می دهد یکسان نیست. بررسی رشد حرکتی ما را قادر می سازد مشکلات افرادی که بطور غیر طبیعی تکامل یافته اند را شناسایی کنیم. از آنجا که در کشور ما ازدواج فامیلی مرسوم می باشد و یکی از مهمترین عوامل معلولیت ها، عقب ماندگی های ذهنی و جسمی و بروز بیماری های ژنتیکی به شمار می آید و بسیاری از این ناهنجاری های رشدی قابل بهبود نیستند لذا هدف این مطالعه، مقایسه رشد حرکتی کودکان با والدین نسبی و سببی بود. روش شناسی تحقیق: در این مطالعه ی توصیفی- تحلیلی، تعداد 60 نفر [30 کودک 4 و 5 سال (15 کودک با والدین نسبی و 15 کودک با والدین سببی) و 30 کودک 8 و 9 سال (15 کودک با والدین نسبی و 15 کودک با والدین سببی)] از بین مهد کودک ها و مدارس ابتدایی دخترانه و پسرانه شهرستان اراک ، به صورت خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه اطلاعات فردی و آزمون رشد حرکتی درشت اولریخ ویرایش دوم که از دو خرده مقیاس جابجایی و کنترل شئ تشکیل شده است، بود. کلیه ی عملیات آماری با استفاده از نرم افزار spss نسخه 16 انجام گرفت. روش آماری مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل داده ها، آزمون کلموگروف- اسمیرنوف و آزمون t مستقل بود. یافته های تحقیق: یافته های تحقیق نشان داد ازدواج نسبی والدین بر مهارت های دستکاری کودکان دختر و پسر 8 و 9 سال، رشد حرکتی کودکان دختر 8 و 9 سال و مهارت های دستکاری کودکان دختر 8 و 9 سال تأثیر معنی داری دارد در صورتی که ازدواج نسبی والدین با رشد حرکتی، مهارت های دستکاری و مهارت های جابجایی هیچ کدام از گروه های کودکان 4 و 5 سال ارتباط معنی داری ندارد. همچنین نتایج نشان داد تأثیر این نوع ازدواج ها بر رشد حرکتی دختران بیشتر از پسران می باشد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های تحقیق می توان نتیجه گرفت ازدواج نسبی والدین ممکن است بر رشد حرکتی کودکان تأثیر داشته باشد. از اینرو باید اقداماتی در جهت بالا بردن آگاهی مردم در رابطه با عوارض نامطلوب ازدواج فامیلی انجام شده و تلاش کرد باورهایی که باعث گرایش مردم به این نوع ازدواج ها شده را تغییر داد. واژگان کلیدی: رشد حرکتی، کودکان، والدین نسبی، والدین سببی
عصمت رضایی علیرضا بهرامی
زمینه و هدف: امروزه بسیاری از کودکان از بازی های الکترونیکی استفاده می کنند و هدف این تحقیق بررسی تأثیر بازی های الکترونیکی بر مهارت های جابجایی و کنترل شئ دختران دوره پیش نوجوانی بود. روش تحقیق: در این مطالعه از روش شبه تجربی و طرح تحقیق علی مقایسه ای استفاده شده است. از میان دختران 9-7 سال ناحیه یک شهر اراک 89 نفر در قالب دو گروه آزمایش که تجربه انجام بازی الکترونیکی کم تحرک را حداقل 3 جلسه ی 1 ساعته در هفته و در 6 ماه گذشته داشته باشند و گروه کنترل، تجربه انجام بازی های الکترونیکی نداشتند به صورت خوشه ای هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گرد آوری اطلاعات، آزمون رشد حرکتی درشت اولریخ، پرسشنامه فعالیت بدنی، مصاحبه و پرسشنامه اطلاعات فردی و کم و کیف پرداختن به بازی های الکترونیکی و پرسشنامه وضعیت اجتماعی – اقتصادی بود. روش آماری برای آزمون فرضیه ها از آزمون تی مستقل، آزمون تحلیل واریانس و آزمون lsd استفاده کردیم و تحلیل داده ها به کمک نرم افزار spss نسخه 16 و در سطح معنی داری 05/0 p? انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد بازی های الکترونیکی در کاهش مهارت های جابجایی تأثیر دارند و بازی های رایانه ای و ویدئویی بر مهارت کنترل شئ تأثیر ندارند و گروه تلفن همراه و ترکیب بازی ها در کنترل شئ تأثیر دارند 05/0p?. نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر پیشنهاد می کند، احتمالا بازی های الکترونیکی با کاهش رشد حرکتی همراه است بنابراین با برنامه ریزی و ایجاد انگیزه برای کودکان آن ها را به شرکت در فعالیت های بدنی و تفریح های پر تحرک تشویق کرد و از تدابیر لازم جهت کاهش اثرات مضر بازی های الکترونیکی استفاده کرد.
زهرا دلوچیی علیرضا بهرامی
هدف از این تحقیق بررسی اثر برنامه تمرینی منتخب بر عناصر هماهنگی پایه زنان سالمند بود. بدین منظور 30 زن سالمند (میانگین سن: 25/3±2/67 سال، وزن: 1/6±7/63 کیلوگرم، قد: 19/3±7/158 سانتیمتر) که از سلامت عمومی برخوردار بودند، بطور داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند و بصورت تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. از آزمودنی ها یک هفته قبل از شروع تمرینات پیش آزمون توسط مجموعه آزمون هماهنگی پایه شامل: آزمون لک لک(تعادل)، آزمون راه رفتن به سمت هدف(آگاهی فضایی)، آزمون تنظیم زاویه دست برتر (تشخیص حس حرکت) و آزمون واکنش انگشتان دست(زمان عکس العمل) به عمل آمد. گروه تجربی به انجام یک دوره برنامه تمرینی منتخب چهار هفته ای (سه جلسه در هفته) پرداختند و گروه کنترل فعالیت های روزانه خود را انجام دادند. در پایان جلسه ششم و پس از اتمام تمرینات از دو گروه میان آزمون و پس آزمون به عمل آمد. به منظور تحلیل داده ها از روش های تحلیل واریانس یک طرفه با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری(05/0>p) استفاده شد. نتایج نشان داد که بین سه مقطع زمانی در عناصر هماهنگی پایه گروه کنترل تفاوت معنی داری وجود ندارد. بین سه مقطع زمانی آزمون گروه تجربی در عناصر تعادل، آگاهی فضایی و زمان واکنش، اختلاف معنی دار وجود دارد(05/0>p)، در حالیکه در آزمون تشخیص حس حرکت پیشرفتی نشان داده نشد(p>0/05). با توجه به یافته های تحقیق می توان دریافت که برنامه تمرینی منتخب عناصر هماهنگی پایه سالمندان زن را بهبود می دهد، اما با توجه به کوتاهی دوره تمرینی (چهار هفته) مطالعات تکمیلی دراز مدت برای بررسی ماندگاری اثرات و پیامدهای بلند مدت این تمرینات ضروری است.
رضا سعیدی عباس صارمی
ارتباط بین سطوح تستوسترون و کورتیزول بزاقی با موفقیت ورزشی شطرنج بازان مقدمه : چالشهای اجتماعی در بسیاری از گونه های جانوری و از جمله انسان موجب پاسخهای هورمونی متعدد می گردد. رقابتهای ورزشی نیز به عنوان شکل خاصی از اینگونه چالشها و منازعات این پاسخهای هورمونی را فعال می نماید. در مطالعه حاضر به بررسی ارتباط موفقیت ورزشی شطرنج بازان با سطوح هورمونهای تستوسترون و کورتیزول بزاقی پرداختیم . روش تحقیق: در این تحقیق از 19 مرد شطرنجباز حاضر در مسابقات نهایی قهرمانی شطرنج کشور ، 10 دقیقه قبل و 10 دقیقه بعد از انجام مسابقه در سه دور متوالی نمونه گیری به عمل آمد . نمونه ها پس از جمع آوری و منجمد کردن در دمای منهای 20 درجه سانتیگراد ، سانتریفیوژ شده و سپس بصورت یکجا با استفاده از کیتهای تستوسترون و کورتیزول بزاقی و دستگاه الایزا مورد آزمایش قرار گرفت. یافته ها : نتایج مطالعه حاضر نشان داد که در گروه برنده ها و مساوی کنندگان اختلاف معنی داری بین تغییرات تستوسترون و کورتیزول قبل و بعد از مسابقه وجود دارد . ولی در گروه بازنده ها چنین تغییرات معنی داری وجود ندارد. بین مدت زمان انجام هر مسابقه با تغییرات تستوسترون و تغییرات کورتیزول همبستگی معنی داری وجود دارد. در مورد تغییرات ریتینگ بین المللی فقط با تغییرات کورتیزول همبستگی معنی دار وجود دارد ولی با تغییرات تستوسترون همبستگی معنی داری وجود ندارد. نتیجه گیری : به نظر می رسد که اگرچه در شطرنج همانند سایر رشته های ورزشی تلاش جسمانی وجود ندارد. اما از بعد رقابت پذیری ، شطرنج نیز مانند سایر رشته های ورزشی باعث تغییرات هورمونی مهمی در بازیکنان می شود که نشانگر رقابت شدید آنها برای کسب نتیجه بهتر و بدست آوردن جایگاه بالاتر در جدول مسابقات می باشد. کلمات کلیدی : موفقیت ورزشی، شطرنج ، تستوسترون ، کورتیزول
سمیه کریمی علیرضا بهرامی
چکیده: هدف و زمینه، حافظه کاری یک اصطلاح کلی برای اندوزش موقتی اطلاعات است که امکان می دهد در آن واحد چندین نوع اطلاعات نگهداری و مورد استفاده قرار گیرد، هدف تحقیق حاضر، تاثیر فعالیت بدنی هوازی انفرادی و اجتماعی بر حافظه کاری سالمندان بود. مواد و روش ها، روش تحقیق از نوع نیمه تجربی با طرح تحقیق پیش آزمون - پس آزمون با دو گروه تجربی و یک گروه گواه است. گروه تجربی اول در یک برنامه پیاده روی دو ماهه و سه جلسه در هفته، تقریبا معادل 120 کیلو کالری انرژی مصرفی در هر جلسه از طریق 20 دقیقه قدم زدن با سرعت 100 متر در دقیقه و گروه تجربی دوم در یک برنامه دو ماهه بسکتبال و سه جلسه در هفته، تقریبا معادل 120 کیلو کالری انرژی مصرفی در هر جلسه از طریق 12 دقیقه بازی بسکتبال شرکت کردند، و گروه گواه بدون هیچ گونه فعالیت بدنی در این طرح شرکت کردند. جامعه آماری مورد نظر مردان 70-60 سالمند شهرستان کاشمر بود. برای گزینش نمونه های تحقیق از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد، تعداد نمونه ها 45 نفر بود که با پرسشنامه اطلاعات فردی همگن شدند، برای سنجش حافظه از آزمون حافظه کاری((n-back استفاده شد. از آزمون آماری تی زوجی و تحلیل واریانس با سطح معنی داری 0/05 جهت آزمودن فرضیه ها استفاده گردید. تمام تحلیل ها در بسته نرم افزاری spss نسخه 16/5 صورت گرفت. نتایج، حافظه کاری در سالمندان فعال هوازی انفرادی و اجتماعی بیشتر از حافظه کاری سالمندان غیر فعال است ولی بین تاثیر فعالیت هوازی انفرادی و اجتماعی بر حافظه کاری سالمندان تفاوت وجود ندارد. نتیجه گیری، نتایج تحقیق نشان داد سالمندانی که فعالیت هوازی انجام می دهند از حافظه کاری بیشتری برخوردارند، بنابراین پیشنهاد می شود با برنامه ریزی و تلاش برای ایجاد انگیزه در سالمندان موجبات شرکت آنها را در فعالیت های هوازی فراهم کنیم. لغات کلیدی: حافظه کاری، فعالیت هوازی، سالمندان
وحید حبیبی کزج علیرضا بهرامی
چکیده: هدف و زمینه ی تحقیق: یادگیری حرکتی مجموعه ای از فرآیندهای همراه با تمرین و تجربه است که به تغییرات نسبتاً پایدار در قابلیت اجرای ماهرانه حرکات منجر می شود. هدف از پژوهش حاضر شناخت اثر محرومیت از خواب بر یادگیری مهارتهای حرکتی ظریف و درشت دانشجویان پسر می باشد. مواد و روش تحقیق: روش تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، آزمون اکتساب و آزمون یادداری با گروه کنترل و دو گروه تجربی می باشد. بدین منظور 60 نفر به صورت تصادفی از بین نمونه های همگن شده از بین دانشجویان پسرکارشناسی غیر تربیت بدنی دانشگاه تربیت معلم تهران (واحد حصارک کرج) انتخاب شدند. آزمودنی ها در دو دسته 30 نفری به طور تصادفی قرار گرفته که هر دسته شامل سه گروه 10 نفری در قالب گروه کنترل و دو آزمایش بودند. در دسته اول اثر محرومیت از خواب بر یادگیری مهارت حرکتی ظریف و در دسته دوم همان اثر بر یادگیری مهارت حرکتی درشت مورد مطالعه قرار گرفت. در صبح روز اول بعد از پیش آزمون دو جلسه تمرین صبح و عصر (هر جلسه 2 بلوک 10 کوششی) برگزار شد. در شب اول گروه کنترل خواب طبیعی خود را دنبال کردند. گروه آزمایشی اول تا ساعت3 بامداد و گروه آزمایشی دوم تا ساعت 5 صبح بیدار بودند. روز و شب دوم به همان کیفیت روز و شب اول بود. در صبح روز سوم آزمون یادداری به عمل آمد. ابزار گرد آوری اطلاعات پرسشنامه کیفیت خواب پیتز بورگ برای انتخاب دانشجویانی که کیفیت خواب نرمال دارند؛آزمون پرتاب دارت برای مهارت ظریف وآزمون استاندارد شوت 3 امتیازی بسکتبال ایفرد برای مهارت درشت بود. روش آماری، از روشهای آماری تحلیل واریانس عاملی با اندازه گیری های مکرر، تحلیل واریانس یک طرفه و تی مستقل و آزمون تعقیبی بونفرونی و توکی در سطح معناداری ( =0/05?) جهت آزمودن فرضیه های تحقیق استفاده شد. یافته های تحقیق: نتایج تحقیق نشان داد که 4 ساعت محرومیت از خواب بر یادگیری مهارت حرکتی ظریف اثر ندارد. در صورتی که 6 ساعت محرومیت از خواب بر یادگیری این مهارت اثر دارد. همچنین 4 ساعت و6 ساعت محرومیت از خواب بر یادگیری مهارت حرکتی درشت اثر ندارد. در مقایسه اثر محرومیت از خواب بر یادگیری مهارت ظریف و درشت پس از 4 و 6 ساعت محرومیت از خواب تفاوتی دیده نشد. کلید واژه ها: محرومیت از خواب، یادگیری حرکتی، مهارت حرکتی ظریف و درشت.
معصومه دهقان علیرضا بهرامی
هدف و زمینه تحقیق: اختلال توجه/بیش فعالی اختلالی شایع در کودکان است که 3 تا 7 درصد جمعیت سنین مدرسه را دربر می گیرد. هدف از این تحقیق بررسی اثر برنامه تمرینی جابجایی و دستکاری محور بر کودکان با اختلال توجه/بیش فعالی بود. مواد و روش ها: روش تحقیق نیمه تجربی با گروه گواه و با توجه به اهداف تحقیق از نوع کاربردی می باشد. بدین منظور پس از تکمیل مقیاسcsi4 توسط والدین دانش آموزان، تعداد 30 کودک دارای این اختلال انتخاب و بطور تصادفی به دو گروه تجربی و یک گروه گواه تقسیم شدند. یک گروه تجربی برنامه تمرینی جابجایی محور و گروه دیگر برنامه تمرینی دستکاری محور را به مدت 8 هفته ( دو جلسه در هفته) انجام دادند و گروه گواه برنامه ای دریافت نکرد. در پایان هفته هشتم مقیاس مذکور جهت انجام پس آزمون در اختیار والدین این دانش آموزان قرار گرفت. به منظور تحلیل داده ها از آزمون های تی وابسته، تحلیل واریانس و آزمون دانکن با استفاده از نرم افزار spssنسخه16در سطح معنی داری(0/05?p) استفاده شد. یافته های تحقیق: نتایج نشان داد که بین دو نوع برنامه تمرینی جابجایی و دستکاری محور در سه متغیر اختلال توجه/بیش فعالی، اضطراب و اختلال مقابله ای تفاوت معنی داری وجود ندارد. همچنین مقایسه میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون در دو گروه تجربی نشان داد که برنامه های تمرینی موجب بهبود اضطراب، مقابله و اختلال توجه/بیش فعالی کودکان شد. این در حالی است که بین میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون گروه گواه اختلاف معنی داری وجود نداشت. نتیجه گیری: با توجه به یافته های تحقیق می توان دریافت که هم برنامه های تمرینی جابجایی محور و هم دستکاری محور منجر به کاهش شدت علائم اختلال توجه/بیش فعالی می شود. همچنین اضطراب و اختلال مقابله ای این کودکان را نیز کاهش داده است.
خدیجه السادات محمدی آشتیانی حسن خلجی
هدف:شیوع چاقی، کم تحرکی و نتایج منفی آن بر سلامت جسمانی و روانی، در کشورهای در حال توسعه و هم چنین در ایران به سرعت در حال افزایش است. لذا هدف این مطالعه، مقایسه رشد حرکتی دختران چاق/ اضافه وزن و طبیعی نقش خودپنداره بدنی بود. روش:در این مطالعه ی پس رویدادی با طرح علی- مقایسه ای و همبستگی، تعداد15 دانش آموز چاق/ اضافه وزن و 15 دانش آموز وزن طبیعیاز دختران 9 تا 12 سال مدارس ابتداییو راهنمایی دخترانه ناحیه 2 شهر اراک، به صورت خوشه ای چند مرحله ای هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات، از پرسشنامه فردی، پرسشنامه نیمرخ خود-ادراکی بدنی و آزمون رشد حرکتی درشت اولریخ استفاده شد. یافته ها:یافته ها نشان داد که سطح رشد حرکتی و خودپنداره بدنی دختران چاق/ اضافه وزن از دختران وزن طبیعی پایین تر است(001/0=sig)، علاوه بر اینیافته ها نشان داد که رابطه مثبت و معناداری (001/0=sig،946 /0=r)بین نمره کلی بهره حرکتی درشت با نمره خودپنداره بدنی در گروه چاق/ اضافه وزن وجود دارددر حالی که رابطه مثبتی (02/0= sig، 582/0=r )بین نمره کلی بهره حرکتی درشت با نمره خودپنداره بدنی در گروه وزن طبیعی وجود دارد. نتیجه گیری:با توجه به یافته های پژوهشبه نظر می رسد که مقدار bmi بر رشد حرکتی و خودپنداره بدنی دختران تاثیر دارد و بین 2 متغیر رشد حرکتی و خودپنداره بدنی ارتباط معناداری وجود دارد و دانش آموزان چاق/ اضافه وزن سطح رشد حرکتی و خودپنداره بدنی پایین تری نسبت به دانش آموزان وزن طبیعی دارند.
فرهاد مردانه مسعود گلپایگانی
زمینه و هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین پایایی و روایی پرسشنامه اضطراب از آسیب مجدد آسیب دیدگان ورزشی حین بازتوانی و هنگام بازگشت به تمرین یا مسابقه ورزشکاران آسیب دیده حرفه ای زنجان بود. روش شناسی تحقیق: جامعه ی آماری تحقیق حاضر را کلیه ی کل آسیب دیدگان ورزشی استان زنجان (448 نفر) تشکیل دادند که تعداد 150 نفر آسیب دیده ورزشی (96 نفر مرد، 54 نفر زن) به روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه ی محقق ساخته ی اطلاعات فردی، ترازو، سانتی متر و پرسشنامه اضطراب از آسیب دوباره در حین بازتوانی و هنگام ورود به تمرین یا میدان مسابقه بود که پس از ترجمه و تایید در دو نوبت در اختیار آزمودنی ها قرار گرفت و داده ها برای تحلیل جمع آوری شدند. داداه ها پس از تایید نرمال بودن با استفاده از آزمون توزیع نرمال کلموگروف اسمیرنوف، مورد تحلیل آماری قرار گرفتند. روشهای آماری مورد استفاده برای تعیین پایایی عبارت بودند: آلفای کرونباخ، آزمون آزمون مجدد، و روش تنصیفی. درخصوص ارزیابی روایی پایان نامه، از روش تفاوت بین گروهی استفاده شدکه سطح معناداری (p<05/0) تعیین شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که پایایی این پرسش نامه با سه روش آلفای کرونباخ (847/0= ?)، آزمون-آزمون مجدد (986/0trm=) و روش تنصیفی (778/0sh=) در هر سه بخش معنادار بوده و بنابراین پایایی تایید گردید. روایی نیز به روش تفاوت بین گروهی بدست آمد که آن هم در مورد تفاوت مردان با زنان (اضطراب از آسیب مجدد در حین توانبخشی، اضطراب از آسیب مجدد هنگام بازگشت به تمرین و مسابقه، و در حالت کلی به ترتیب 000/949، 000/397 و 000/305) معنادار بود. نتیجه گیری: نتایج نشان دادند که نسخه فارسی پرسشنامه دارای پایایی و روایی قابل قبولی بوده و بنابراین در جامعه ورزشی ایران از سوی عوامل مربوطه برای تعیین میزان اضطراب از آسیب مجدد ورزشکاران در مراحل مختلف، براحتی قابل استفاده می باشد. این یافته ها با یافته های محققان خارجی همخوانی دارد. تا کنون در داخل کشور پژوهشگر دیگری در این زمینه تحقیق نکرده است.
محمد رحیمی علیرضا بهرامی
هدف و زمینه تحقیق: رشد فرایندی منظم و تراکمی است که هم تغییرات زیستی و هم رفتاری را شامل می شود. از آنجایی که رشد انسان یک فرایند همه جانبه است، لذا رشد حرکتی و اندازه های بدنی از مصادیق رشد کلی انسان می باشد. مطالعات نشان داده اند ازدواج های فامیلی یکی از عوامل مهم بروز اختلالات ژنتیکی و معلولیت های جسمی و ذهنی هستند و با توجه به این که ازدواج فامیلی در کشور ما مرسوم می باشد از این رو این تحقیق با هدف مقایسه رشد حرکتی و ویژگیهای آنتروپومتریک کودکان ازدواج فامیلی و غیر فامیلی انجام شد. روش شناسی تحقیق: در این مطالعه ی توصیفی- تحلیلی تعداد 64 نفر {32 کودک 4و5 سال(16کودک با والدین ازدواج فامیلی و 16 کودک با والدین ازدواج غیر فامیلی) و 32 کودک 8و9 سال(16کودک با والدین ازدواج فامیلی و 16 کودک با والدین ازدواج غیر فامیلی)}از بین مدارس ابتدایی و مهد کودک های دخترانه و پسرانه شهرستان خدابنده به صورت خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گرداوری اطلاعات شامل پرسشنامه اطلاعات فردی ، آزمون تبحر حرکتی بروینینکز - اوزرتسکی و ابزارهای اندازه گیری ویژگیهای آنتروپومتری شامل متر نواری، ترازو، قطر پیما و قدسنج بودند. کلیه عملیات آماری با استفاده از نرم افزار spss نسخه 17انجام گرفت. روش آماری مورد استفاده آزمون کلموگروف – اسمیرنوف و آزمون تی مستقل بود. یافته های تحقیق: نتایج تحقیق نشان داد ازدواج فامیلی والدین بر مهارت های حرکتی ظریف کودکان4و5 و 8 و9 سال تاثیر معنی داری دارد. در حالی که ازدواج فامیلی والدین با مهارت حرکتی درشت و ویژگیهای آنتروپومتریک هیچ یک از گروه های سنی کودکان ارتباط معناداری نداشت. نتیجه گیری: با توجه یافته های تحقیق ممکن است ازدواج فامیلی والدین بر رشد حرکتی کودکان تاثیر داشته باشد لذا باید اقداماتی در جهت بالا بردن آگاهی مردم در رابطه با ازدواج ها ی فامیلی انجام گیرد.
محمد خسروی قوشه بلاغ علیرضا بهرامی
زمینه و هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین ارتباط رشد ادراکی و زبانی با رشد حرکتی در کودکان فعّال و غیر فعّال 5 تا 8 ساله شهر اراک بود. روش شناسی تحقیق: جامعه آماری تحقیق حاضر را کلیه دانش آموزان پسر 5 تا 8 ساله-ی مدارس شهر اراک، تشکیل دادند که تعداد 120 نفر به شیوه تصادفی خوشه ای، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده و براساس اطّلاعات حاصله، به دو گروه 60 نفر? فعّال و غیرفعّال تقسیم شدند. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه محقق ساخته اطلاعات فردی، آزمون هوش ریون، پرسشنامه مربوط به والدین مقیاس فعّالیت بدنی کودکان، آزمون رشد حرکتی درشت اولریخ، آزمون رشد حرکتی ظریف لینکلن- اوزرتسکی، آزمون رشد زبان (p-told:3) و آزمون رشد ادراکی حرکتی بندر-گشتالت بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون و آزمون تی مستقل استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان دادند که بین رشد ادراکی و زبانی با رشد حرکتی ارتباط وجود دارد و این ارتباط برای سنین 5 و 6 سال بین رشد ادراکی و زبانی با رشد حرکتی درشت معنادارتر بوده و برای سنین 7 و 8 سال با رشد حرکتی ظریف معنادارتر می باشد و همچنین بین رشد ادراکی، زبانی و حرکتی کودکان فعّال و غیر فعّال تفاوت معنی داری وجود نداشت. نتیجه گیری: رشد ادراکی و زبانی با رشد حرکتی در سنین کودکی ارتباط تنگاتنگی باهم داشته و از همدیگر متأثر می شوند.
علیرضا بهرامی حسین بیرشک
چکیده فقه شیعه در دوران غیبت امام عصر(عج) هر حکومتی جز حکومت نواب آن حضرت را مردود و نامشروع می داند؛ ولی پیروان خود را به پرهیز مطلق از شرکت در محافل سیاسی مسلمین و عدم رابطه با حکومت های جائر دعوت ننموده است؛ بلکه کتب فقهی علمای شیعه با استفاده از احادیث ائمه با برقراری ضوابطی چون ایجاد نفع شیعیان و مقابله با کفار، نزدیکی به حکومت های جائر شیعه و سنی را مجاز دانسته اند. باید دانست همین ضوابط موجب آن گردیده که هرگاه شرایط فراهم شد علمای شیعه برای دفاع از حق مشروع شیعیان در امور سیاسی جامعه اسلامی شرکت کنند. یکی از مهمترین نمونه های شرکت علما در امور سیاسی جامعه مربوط به دوران آغازین حکومت قاجار و دوره مهم مردم ایران در مقابل تهاجمات استعمارگران روس می باشد. در این تحقیق محقق سعی نموده است به تجزیه و تحلیل نحوه ی شرکت علمای شیعه در دو دوره ی جنگ های ایران و روس بپردازد و تاثیر این جنگ ها را نیز در اندیشه ی فقهی سیاسی علمای شیعه در بحث جهاد و دیگر ابواب مرتبط فقهی بررسی نماید و از این رهگذر اثرگذاری و اثربخشی فقه شیعه را در میان جامعه شیعی نمایان سازد. واژگان کلیدی: فقه شیعه، شیعیان، جنگ ایران و روسیه، ایران، روسیه.
لیلا قنبری علیرضا بهرامی
هدف از مطالعه حاضر، ارتباط برخی ویژگیهای شخصی، ترتیب تولد و زمان تولد با موفقیت ورزشی دختران نوجوان ورزشکار استان مرکزی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این تحقیق را 133 دختر ورزشکار راهنمایی شرکت کننده در مسابقات آموزشگاهی استان تشکیل دادند. نمونه گیری به روش تمام شمار انجام شد. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه موفقیت ورزشی دیودا و نیکولز (1992) برای ارزیابی موفقیت ورزشی و پرسشنامه اطلاعات فردی محقق ساخته برای بدست آوردن اطلاعات در مورد ترتیب و زمان تولد، سابقه ورزشی والدین، نوع ازدواج والدین و پایگاه اجتماعی-اقتصادی والدین جمع آوری شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی(درصدها و فراوانی ها) و استنباطی (آزمون همبستگی اسپیرمن) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بیشترین درصد فراوانی ورزشکاران در بین فرزندان اول خانواده و در نیمه سرد سال و با والدین نوع ازدواج غیر فامیلی و دارای فعالیت بدنی منظم و پایگاه اجتماعی-اقتصادی متوسط بوده است.
محمد مرادی نورآبادی علیرضا بهرامی
هدف و زمینه تحقیق: خودپنداره از اساسی ترین عوامل رشد شخصیت سالم در انسان است. برای اینکه افراد بتوانند از حداکثر ظرفیت ذهنی و توانمندیهای بالقوه بهره مند شوند می بایست از نگرشی مثبت نسبت به خود و محیط اطراف برخوردار شوند. همچنین باید از حس حرکتی مطلوبی برخوردار باشند تا بتوانند تکالیف را به نحوه احسن انجام دهند. با توجه به اهمیت نقش مهارت های روانی- حرکتی در ورزش، شناخت و ارزیابی این مهارت برای ورزشکاران از جنبه های آموزشی، استعدادیابی و قهرمانی بسیار مهم هست. لذا هدف از تحقیق حاضر بررسی ارتباط بین خوپنداره بدنی و موفقیت ورزشی با حس حرکت در دانشجویان مرد ورزشکار 19– 25 سال می-باشد. روش شناسی تحقیق: مطالع? حاضر پس رویدادی از نوع کاربردی بود. یکصد دانشجو ورزشکار در رشته های مختلف والیبال، بدمینتون، کشتی و فوتبال از بین کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی پسر دانشگاه اراک در سال91- 92 با میانگین سنی 94/1 ± 80/21 به روش تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه های اطلاعات فردی، فرم کوتاه خودپنداره بدنی مارش، موفقیت ورزشی(teosq) و آزمون های تنظیم زاویه دست برتر و کنترل نیرو دست برتر آبلاکووا بودند. همه نمونه ها ابتدا پرسشنامه ها را پر کردند و بعد آزمون-های حس حرکت از آنها به عمل آمد. روش آماری، اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون کلموگروف اسمیرنوف k-s، آزمون دوربین _ واتسون، تحلیل رگرسیون ساده، آزمون آماری anova و آزمون توکی بررسی شد. یافته ها: نشان داد که همبستگی قوی و منفی بین خودپنداره بدنی و موفقیت ورزشی با حس حرکت در چهار گروه ( والیبالیست، بدمیتون، کشتی و فوتبال) وجود دارد و همچنین نشان داد که حس حرکت می تواند موفقیت ورزشی در سطح (p =0/000) و خودپنداره بدنی در سطوح (0/000 p = ) را پیش بینی کند. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق گویای این بود که بین خودپنداره بدنی و موفقیت ورزشی با حس حرکت رابط? معناداری وجود دارد. و همچنین نشان داد، رشته های که عامل اصلی موفقیت درآنها حس حرکت دست ها می باشد از کمترین خطای حس حرکت و بیشترین خودپنداره بدنی و موفقیت ورزشی برخوردارند
ایمان ملکی علیرضا بهرامی
هدف و زمینه پژوهش: خودگویی آموزشی یک تکنیک خودکنترل است که می توان برای خود تنظیمی یادگیری از این روش استفاده نمود. همچنین هدف گزینی ابزاری انگیزشی است که از طریق تاثیرات انگیزشی- شناختی، موجب حداکثر تلاش در فرد می شود، لذا هدف این مطالعه بررسی اثر خودگویی و تعیین هدف بر یادگیری مهارت پرتاب دارت و نقش یادگیری خودتنظیم بود. روش پژوهش: جامعه آماری حدود 2000 نفر دانش آموز ان پایه ی ششم ابتدایی ناحیه یک آموزش و پرورش شهر اراک بود که 60 نفر با (میانگین سنی60/0±35/12) به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به طور تصادفی در چهار گروه تجربی(2خودگویی*2نوع هدف) و یک گروه گواه قرار گرفتند. از پرسشنامه های اطلاعات فردی، فعّالیّت بدنی و ورزشی، سوال بررسی خودگویی، سوال بررسی تعیین هدف، خودکارآمدی، رضایتمندی، لذت و آزمون عملکرد پرتاب دارت استفاده شد. پس از پیش آزمون، تمرین در سه جلسه اکتساب (هر جلسه 30 کوشش، شامل 5 دسته 6 کوششی) انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (تحلیل واریانس) با سطح معنی داری (05/0=?) انجام-گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد دانش آموزان گروه هایی که خودگویی آموزشی را با هر یک از اهداف فرایندی یا عملکردی ترکیب کردند نسبت به دانش آموزان در شرایط فقط تعیین هدف و کنترل در آزمون های اکتساب و آزمون یادداری، یادداری تأخیری و انتقال مهارت پرتاب دارت عملکرد بهتری نداشتند. تفاوتی در میان گروه ها در خودکارآمدی، رضایتمندی و لذت مشاهده نشد. نتیجه گیری: این نتابج نشان داد که خودگویی آموزشی برای افزایش اجرا و یادگیری مهارت پرتاب دارت سودمند نیست. همچنین این نتایج نظریه شناختی اجتماعی یادگیری خودتنظیم در مرحله ی یادگیری تایید نکرد.
پرستو معظمی گودرزی عباس صارمی
مقدمه: سندروم تخمدان پلی کیستیک یک اختلال هورمونی پیچیده است که سیستم های متابولیکی و تولید مثلی را متاثر می سازد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر 8 هفته تمرین پیلاتس بر سطح هورمون آنتی مولرین و عوامل خطرساز قلبی و متابولیکی در زنان مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک می باشد. روش کار: در این مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون،. بیست زن مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک (29/4±16/28 سال) به طور تصادفی به گروه های تمرین پیلاتس (10 نفر) و کنترل (10 نفر) اختصاص داده شدند. گروه تمرین در یک برنامه فزاینده حرکات پیلاتس شرکت نمودند، سه روز در هفته، در حالیکه به گروه کنترل آموزش داده شد در طول دوره 8 هفته ای تحقیق سطح فعالیت های معمول خود را حفظ نمایند. سطوح سرمی هورمون آنتی مولرین، ترکیب بدنی و شاخص های متابولیکی قبل و بعد از دوره تمرین ارزیابی شد. نتایج: بعد از 8 هفته تمرین پیلاتس شاخص مقاومت به انسولین (02/0=p)، کلسترول تام(000/0=p)، ldl-کلسترول (000/0=p)، تری گلیسرید (005/0=p) و چربی شکمی (000/0=p) به طور معنی دار کاهش یافت. بعلاوه، مقادیر هورمون آنتی مولرین در پاسخ به تمرین هوازی به طور معنی دار کاهش یافت (005/0=p). نتیجه گیری: این نتایج پیشنهاد می کند که تمرین پیلاتس می تواند اثرات مطلوبی بر شاخص های متابولیکی و ذخیره تخمدانی در زنان مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک داشته باشد.
صدف هروی علیرضا بهرامی
آمادگی کارکردی حاکی از توانایی انجام فعالیت¬های روزمره زندگی با اطمینان و بطور مستقل است. افسردگی در بیماری پارکینسون شایع است و به طور قابل توجهی منجر به کاهش کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به pd می شود. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر 10 هفته فعالیت¬های کارکردی بر سطح آمادگی کارکردی، افسردگی و کیفیت زندگی افراد مبتلا به پارکینسون بود. روش پژوهش، نیمه تجربی از نوع کاربردی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل می¬باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان و مردان مبتلا به پارکینسون ایدیوپاتیک کلینیک بیماریهای مغز و اعصاب سالمندان یادمان و بیماران بخش مغز و اعصاب بیمارستان توس واقع در شهر تهران با دامنه سنی 75-55 سال بود. نمونه گیری به روش هدفمند و در دسترس انجام شد و تعداد 40 بیمار، 20 زن و 20 مرد به صورت تصادفی در گروههای کنترل و تجربی (4 گروه 10 نفره) قرار گرفتند. زنان گروه کنترل (10 نفر، به ترتیب با میانگین سنی 29/5 ± 60/65 و میانگین سطح بیماری 94/0 ± 30/2) و زنان گروه آزمایش (10 نفر با میانگین سنی 69/6 ± 90/64 و میانگین سطح بیماری 69/0 ± 40/2)، مردان گروه کنترل (10 نفر با میانگین سن 78/6 ± 40/67 و میانگین سطح بیماری 42/0 ± 80/2) و مردان گروه آزمایش (10 نفر با میانگین سنی 21/8 ± 70/66 و میانگین سطح بیماری 52/0 ± 50/2) قرار گرفتند. قبل از اجرای تمرینات، سوابق پزشکی، اطلاعات جمعیت شناختی، سطح و شدت بیماری، وضعیت ذهنی، سطح آمادگی کارکردی، شاخص توده بدنی و کیفیت زندگی بیماران به ترتیب با استفاده از پرونده سلامت، فرم مشخصات فردی، مقیاس updrs و h&y، پرسشنامه mmse، آزمون fft، bmi، پرشسنامه pdql جمع¬آوری شد. آزمودنی¬های گروه تجربی برنامه فعالیت¬های کارکردی را به مدت 10 هفته و سه جلسه در هفته انجام دادند، در حالیکه افراد گروه کنترل تنها به درمان دارویی پرداختند. داده¬ها با استفاده از آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (آزمون manova، anova و آزمونهای t-test) در نرم افزار spss (نسخه 18) و در سطح (05/0>p) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که بین نمرات آمادگی کارکردی، افسردگی و کیفیت زندگی افراد گروه کنترل در پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معناداری وجود ندارد در حالیکه در گروه تجربی بین نمرات آمادگی کارکردی، افسردگی و کیفیت زندگی در پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد که نشان دهنده تأثیر مثبت تمرینات کارکردی بر تمامی متغیرهای وابسته در گروه آزمایش است. با توجه به یافته¬های تحقیق می¬توان دریافت که فعالیت¬های کارکردی باعث بهبود آمادگی کارکردی، افسردگی و کیفیت زندگی افراد مبتلا به پارکینسون شده و در استقلال این افراد جهت انجام تکالیف روزانه بسیار موثر است. بعلاوه با توجه به اینکه انجام تمرینات کارکردی کم هزینه بوده و هیچ گونه عوارض منفی ندارد، اجرای آن به تمامی بیماران مبتلا به پارکینسون توصیه می شود.
زهرا پارسا علیرضا بهرامی
هدف و زمینه تحقیق: انسان موجودی اجتماعی است، در اجتماع به دنیا می آید و در آن زندگی می-کند، بنابراین روابط اجتماعی یکی از جنبه های مهم زندگی هر شخصی است که می تواند تمام زندگی شخص را تحت تأثیر خود قرار دهد. بنابر این هدف از این مطالعه، بررسی اثر آموزش ابراز وجود بر اضطراب اجتماعی ، خودپنداره بدنی و آمادگی حرکتی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه بود. روش : این مطالعه نیمه تجربی از نوع میدانی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه و نمونه آماری، از بین دانش آموزان دختر مقطع متوسطه ناحیه یک شهر اراک تعداد40 نفر دانش آموزان دختر با ابراز وجود پایین بطور تصادفی هدفمند انتخاب و به دو گروه آزمایش و تجربی تقسیم شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه اطلاعات فردی، اضطراب اجتماعی و خود ادراکی بدنی و همچنین مجموعه آزمو-ن های آمادگی حرکتی شامل: آزمون لک لک(تعادل ایستا)، دوی رفت و برگشت 9×4 متر(چابکی)، آزمون پرش عمودی(توان انفجاری عضلات پاها) و آزمون خط کش نلسون(سرعت واکنش انگشتان دست) استفاده شد. گروه تجربی در یک دوره برنامه آموزش ابراز وجود، در 8 جلسه 90 دقیقه ای زیر نظر متخصص شرکت نمودند سپس، از دو گروه پس آزمون به عمل آمد. یافته ها: نتایج نشان داد که نمره های گروه آزمایش در پس آزمون در اضطراب اجتماعی کاهش معنی-داری داشته است(02/0sig=). خودپنداره بدنی نیز در گروه آزمایش افزایش معنی داری داشته است(00/0sig=) و میزان آمادگی حرکتی افزایش معنی داری را نشان داد(00/0=sig). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش آموزش ابراز وجود باعث کاهش اضطراب اجتماعی، افزایش خودپنداره بدنی و افزایش آمادگی حرکتی دانش آموزان دختر دبیرستانی شد. لذا می توان از این روش جهت کاهش اضطراب اجتماعی و افزایش خودپنداره بدنی و آمادگی حرکتی استفاده کرد. کلید واژه: آموزش ابراز وجود، اضطراب اجتماعی، خودپنداره بدنی، آمادگی حرکتی
رضا یوسفی حسن خلجی
تصویر¬سازی حرکتی، تمرین ذهنی اعمال در غیاب حرکت فیزیکی است. متأسفانه الگو¬های کمی از تصویر¬سازی تا به امروز ایجاد شده است؛ با این وجود بر اساس فرضیه تشابه کارکردی بین تصویر-سازی، ادراک و اجرای حرکتی هولمز و کالینز (2001)، الگوی تصویر¬سازی پتلپ را ارائه کردند که شواهد راهبردی برای تمرین تصویر¬سازی در زمینه روان¬شناسی ورزش فراهم می¬آورد. هدف این پژوهش اثر تصویرسازی پتلپ بر آزمون¬های تعادل پویای بس و ستاره بود. روش¬ این پژوهش نیمه¬ تجربی است. ابتدا پرسشنامه¬ی تجدید نظر¬شده تصویرسازی حرکت (هال و مارتین، 1997) و فرم اطلاعات فردی بین دانشجویان دانشگاه اراک توزیع شد؛ سپس به صورت هدفمند 60 نفر به عنوان نمونه¬ی آماری انتخاب شدند و بعد از پیش آزمون تعادل پویا به صورت تصادفی به چهار گروه همگن 15 نفره، تمرین ذهنی پتلپ، تمرین تعادلی، تمرین ترکیبی و گروه کنترل تقسیم شدند. طول دوره¬ی تمرینی 6 هفته و هفته¬ای 3 جلسه بود و از افراد آزمون اکتساب و یادداری به عمل آمد. نتایج آزمون t-همبسته نشان داد که پیشرفت معناداری از پیش آزمون به آزمون اکتساب در گروه تمرین تعادلی در آزمون¬های تعادل پویا وجود داشت ؛ اما این پیشرفت در گروه تصویر¬سازی پتلپ معنادار نبود. در مقابل در گروه تمرین ترکیبی پیشرفت معناداری در آزمون تعادل بس وجود داشت؛ اما در آزمون تعادل پویای ستاره پیشرفت معنادار نبود. همچنین نتایج آزمون تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد بین میانگین نمره های آزمون اکتساب و یادداری گروه¬های پژوهش در آزمـون تعادل پویای ستاره و بس تفاوت معنی¬داری وجود نداشت. بنابراین در استفاده از برنامه¬¬ی تصویرسازی پتلپ عواملی نظیر ماهیت تکلیف و آزمودنی¬ها باید مدنظر قرار گیرد تا این روش تصویر¬سازی در بهبود نتایج مطلوب تأثیرگذار باشد.
راضیه خانمحمدی علیرضا بهرامی
هدف تحقیق: ژیمناست ها قامت کوتاه و بلوغ دیررس دارند. تشخیص اینکه آیا نمو و بالیدگی جنسی در دختران ورزشکار نوجوان در کشور ما به طور معکوسی تحت تأثیر قرار می گیرد یک نیاز است لذا هدف این تحقیق، بررسی آثار سطح تمرین بر نمو و بالیدگی جنسی دختران ورزشکار نوجوان بود. روش شناسی: این مطالعه مقطعی و از نوع پس رویدادی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه دختران ورزشکار نوجوان 17-9 ساله در سه رشته ژیمناستیک، والیبال و تنیس روی میز شهر اراک بودند. 49 ژیمناست، 83 والیبالیست و 38 بازیکن تنیس روی میز به روش خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. با استفاده از پرسشنامه ارزیابی فعالیت بدنی نوجوان و تعداد روز و ساعات تمرینی در طول هفته، ورزشکاران به سه دسته با سطح تمرین خفیف، متوسط و شدید تقسیم شدند. از جدول تانر برای ارزیابی شاخص های بالیدگی جنسی و تعیین وضعیت بلوغ آزمودنی ها استفاده شد. شاخصهای نموی آزمودنی ها به روش مقاومت بیوالکتریکی اندازه گیری شد. . برای بررسی و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس در سطح معنی داری (0.05?p) استفاده شد. یافته ها : با توجه به نتایج تحلیل کواریانس در ورزشکاران پیش، حین و پس از بلوغ بین رشته های ورزشی با سطوح مختلف تمرین در قد، قد نشسته، طول پا، وزن عضله، آب بدن، وضعیت بلوغ، سن قاعدگی، رشد سینه و موهای زهار تفاوت معنی داری یافت نشد(0.05?p). اما تفاوت معنی داری در وزن، وزن چربی و درصد چربی بین دختران نوجوان ورزشکار با سطوح مختلف تمرین وجود داشت (0.05?p) نتیجه گیری : ژیمناست ها، والیبالیست ها و بازیکنان تنیس روی میز دختر نوجوان با سطوح تمرین خفیف، متوسط و خفیف تمایل دارند الگوی نمو و بالیدگی جنسی طبیعی را نشان دهند و سطوح مختلف تمرین تأثیر مطلوبی روی توده بدنی دارد.
محمد نادری علیرضا بهرامی
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر تصویرسازی ذهنی پتلپ (ثابت و متغیر) برحس حرکت و یادگیری مهارت پرتاب آزاد بسکتبال بود. پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون بود که به صورت میدانی اجرا شد. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه دانشجویان پسر مقطع کارشناسی غیر از تربیت بدنی در دانشگاه اراک بود که کلیه آنها در سال تحصیلی 93 – 92 مشغول به تحصیل بودند. برای دستیابی به هدف، پرسش نامه ی توانایی تصویرسازی ذهنی (هال و مارتین، 1997) و فرم اطلاعات شخصی بین 700 دانشجوی پسر توزیع شد. در نهایت به صورت هدفمند 75 نفر با امتیاز تصویرسازی ذهنی 55- 45 و بدون سابقه پرتاب آزاد بسکتبال انتخاب و به صورت تصادفی در پنج گروه 15 نفری تصویرسازی ذهنی پتلپ ثابت، تصویرسازی ذهنی پتلپ ثابت همراه با تمرین بدنی ثابت، تصویرسازی ذهنی متغیر، تصویرسازی ذهنی متغیر همراه با تمرین بدنی متغیر و کنترل قرار گرفتند. جهت ارزیابی آزمودنی ها ابتدا از تمامی گروه ها پیش آزمون حس حرکت و پرتاب آزاد بسکتبال گرفته شد. پروتکل تمرینی، 8 جلسه به مدت 8 روز صورت گرفت و سپس پس آزمون حس حرکت و مهارت پرتاب آزاد بسکتبال به عمل آمد. بعد از طبیعی بودن داده ها و برابری واریانس ها، داده ها با روش های آماری تحلیل واریانس عاملی مرکب، تحلیل واریانس یک راهه، آزمون اثر های ساده، آزمون همبستگی پیرسن و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنی داری 05/0 p? مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد بین گروه-های تمرینی در تمامی متغیر ها تفاوت معنی داری وجود دارد. نتایج بدست آمده نشان داد که تمرین تصویرسازی ذهنی به صورت متغیر ممکن است نسبت به تمرین تصویرسازی ذهنی به صورت ثابت در یادگیری مهارت پرتاب آزاد بسکتبال و کاهش خطای حس حرکت تأثیر بیشتری داشته باشد.
محسن کاوسی اصلانشاه علیرضا بهرامی
چکیده ندارد.
منصوره سهرابی دهاقانی حسن خلجی
هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین قابلیت تصویرسازی ذهنی با حس حرکت دختران ورزشکار و غیر ورزشکار در مراحل رشد بود. جامع? آماری پژوهش، دانش آموزان دختر 8 تا 11 سال، 12 تا 15 سال و دانشجویان 20 تا 23 سال بود و نمون? آماری نیز شامل 20 نفر ورزشکار و 20 نفر غیرورزشکار از هر رد? سنی (120نفر) بود که به روش تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری داده ها، پرسش نام? وضوح تصویرسازی حرکت 2، پرسش نام? دست برتر چاپمن، آزمون تنظیم زاوی? دست برتر بهرامی و پرسش نام? جمعیت شناختی بودند. یافته ها نشان دادند؛ همبستگی مثبت و معناداری بین قابلیت تصویرسازی ذهنی و خطای حس حرکت دختران ورزشکار و غیر ورزشکار 12 تا 15 سال و 20 تا 23 سال وجود دارد، اما این ارتباط برای دختران ورزشکار و غیرورزشکار 8 تا 11 سال معنادار نبود. از طرف دیگر، قابلیت تصویرسازی ذهنی نیز می تواند خطای حسحرکت ورزشکاران و غیر ورزشکاران را پیش بینی کند. بر اساس نتایج پژوهش حاضر پیشنهاد می شود این سازه باید توسط مشاوران روانشناختی و پژوهشگران در درمان ها و مطالعات بعدی مورد توجه قرار گیرد.