نام پژوهشگر: محمدرضا طوسی
محمدرضا طوسی محمود ترابی انگجی
اکسید اتیلن ماده ای بسیار سمی و خطرناک از نظر امکان ایجاد انفجار و آتش سوزی است و واحدهای تولید اکسید اتیلن در میان پرمخاطره ترین واحدهای صنایع پتروشیمی قرار دارند. از این رو پرداختن به ایمنی و مدیریت ریسک این واحدها همواره مورد توجه بوده است. برای مدیریت ریسک واحدهای فرآیندی، علاوه بر محاسبه احتمال رخداد حوادث نامطلوب نیاز به محاسبه شدت تأثیرات و عواقب این حوادث نیز هست. تا بدین وسیله، ریسک اولویت بندی شده و برحسب اولویت نسبت به حذف یا تلاش برای کاهش عواقب آن اقدام شود. محاسبه شدت عواقب و پیامدهای حوادث احتمالی تحت عنوان آنالیز پیامد شناخته می شو د. در آنالیز پیامد، عواقب نشتی محتمل اکسید اتیلن phast این پروژه کوشش شده است با استفاده از نرم افزار از مخازن نگهداری، در یک مجتمع پتروشیمی شناسایی و تحلیل شود. این تحلیل در ارزیابی ریسک این واحد و نیز ارائه طرحی برای واکنش سریع در برابر حوادث، مورد استفاده قرار می گیرد.
آذر پاداشی املشی محمد دوستار
امروزه تعامل شرکتها با مشتریان در قالب مدیریت ارتباط با مشتری به طور قابل توجهی تغییر یافته است. شناسایی ویژگی های مشتریان مختلف و تخصیص بهینه منابع به آنها با توجه به ارزشی که برای شرکت ها دارند، به یکی از دغدغه های اصلی در حوزه مدیریت ارتباط با مشتری تبدیل شده است. ارائه دهندگان خدمات اینترنتی یکی از فعال ترین شرکت ها در دنیای کسب و کار امروزی و عامل اصلی توسعه محسوب می شوند. تعداد مشتریان آنها در کشورها برحسب سطح توسعه کشورها متفاوت می باشد. با وجود این، می توان گفت که در آینده ای نزدیک، تقریباَ تمام مردم مشتریان ارائه دهندگان خدمات اینترنتی خواهند بود. علاوه براین، در دنیای امروزی، که در آن بازار بسیار رقابتی است، مشتریان با ارائه دهندگان مختلف با استراتژیهای بازاریابی متفاوت مواجه هستند. این شرکت ها می توانند در محیط رقابتی به واسطه بخش بندی مشتریان و طراحی استراتژیهای مناسب در هر بخش به موفقیت نایل آیند. هدف این پروژه داده کاوی مشتریان برای انجام بخش بندی مشتری و در نتیجه تعریف استراتژیهای مناسب و مفید برای پیروزی در محیط رقابتی است. در این تحقیق، روش recency، frequency و monetary که به عنوان روش rfm نیز شناخته شده برای بخش بندی مشتری در یک شرکت ارائه دهنده خدمات اینترنتی مورد استفاده قرار گرفته است.
محمدرضا طوسی داریوش پرویزپور
چکیده ندارد.
محمدرضا طوسی غلامعلی فرجادی
با ظهور نسل جدید الگوهای رشد دورنزا، سرمایه انسانی از اهمیت روزافزونی برخوردار گشته است با این وجود غالبا شاهد خروج و مهاجرت سرمایه انسانی از جوامع کمتر توسعه یافته به جوامع توسعه یافته هستیم. این پدیده با نامهای مختلفی شناخته شده است که از جمله آنها می توانیم به فرار مغزها، مهاجرت مغزها و مهاجرت نخبگان اشاره کنیم. در این پایان نامه ابتدا به ترسیم ابعاد جهانی این پدیده خواهیم پرداخت. مورد بررسی نیز، مهاجرت مغزهای دانشجویی از 44 کشور دنیا به ایالات متحده امریکا -به عنوان کشور اول مقصد نخبگاناست. سپس با معرفی و محاسبه متغیری بنام نرخ عدم بازگشت که نخستین بار توسط پرفسور huang (1988) معرفی و بکار گرفته شده است، به کمی نمودن مهاجرت مغزها پرداخته ایم. با استفاده از روش (generalized least squares) نقش برخی از متغیرهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را در توضیح متغیر عدم بازگشت بررسی نموده، بدین ترتیب سعی در شناخت عوامل موثر بر مهاجرت مغزها داریم. بر اساس نتایج این الگو هیچ تک عاملی را نمی توان به عنوان عامل موثر بر پدیده مهاجرت مغزها معرفی نمود بلکه مجموعه ای از عوامل در کنار یکدیگر و در تعامل با هم در تعیین الگوی مهاجرت موثر هستند. عوامل شناخته شده در این بررسی عبارتند از: کم بودن ظرفیت جذب اقتصادی کشور مبدا، خریدار داشتن مهارتهای نخبگان در بازارهای کشورهای توسعه یافته و عدم سلامت فضای سیاسی کشورهای مبدا. در خاتمه نیز نتیجه گرفته ایم که میل به حرکت و جابجایی به طور سیستماتیک در افراد ماهر وجود دارد. این میل وقتی به مهاجرت می انجامد که متغیرهای مختلف در کنار هم با اثر گذاری بر چارچوب هزینه-فایده شخص، تصمیم را به سمت مهاجرت سوق دهند.