نام پژوهشگر: علیرضا یوسفی
سحر رستم خانی خلیل جمشیدی
به منظور بررسی تاثیر سیستم کشت مخلوط ذرت دانه ای و سویا بر کاهش زیست توده علف های هرز آزمایشی به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با دو عامل در سه تکرار با استفاده از روش افزایشی با نسبت اختلاط (20% سویا + 100% ذرت)، (30% سویا+ 100% ذرت)، (40% سویا + 100% ذرت)، (50% سویا + 100% ذرت)، (60% سویا + 100% ذرت)، (70% سویا + 100% ذرت )، تک کشتی ذرت و تک کشتی سویا و عامل کنترل علف هرز در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه زنجان در سال زراعی 89 به اجرا درآمد. نتایج نشان داد که بیشترین عملکرد دانه ذرت به میزان 12830 کیلوگرم در هکتار از نسبت (50% سویا + 100% ذرت) با کنترل علف هرز و بیشترین عملکرددانه سویا به میزان 2383 کیلوگرم در هکتار از تیمار تک کشتی سویا با کنترل علف هرز به دست آمد. بررسی تراکم نسبی گونه های علف هرز نشان داد که علف هرز سوروف((echinochloa crus-galli با 60/54 درصد تراکم، علف هرز غالب مزرعه بوده و علف های هرز تاج خروس رونده (amaranthus blitoides)، سلمه تره ( chenopodium album)، پیچک وحشی (convolvulus arvensis)، دم روباهی (sativa vividis) و تاج خروس ریشه قرمز (.amaranthus retroflexus l) به ترتیب در رده های بعدی قرارداشتند. کمترین مقدار زیست توده علف های هرز از کشت مخلوط (60% سویا + 100% ذرت) به میزان 22/65 گرم بر متر مربع به دست آمد و کلیه تیمارهای کشت مخلوط افزایشی در کاهش زیست توده علف های هرز نسبت به تک کشتی دو گیاه بهتر عمل نمودند. مقادیر نسبت برابری زمین بیش از یک (34/1) در نسبت اختلاط (50% سویا + 100% ذرت) مزیت کشت مخلوط نسبت به تک کشتی را نشان داد.
محمد انجیل الی علیرضا یوسفی
در سال های اخیر سیستم های تولید ارگانیک به جزء مهمی از کشاورزی تبدیل شده اند. در این سیستم در غیاب علفکش ها ، گیاهان پوششی نقش مهمی در مدیریت علف های هرز در مقایسه با کشاورزی متداول بازی می کنند. بنابراین آزمایشی به منظور بررسی تاثیر گیاهان پوششی بر کنترل علف های هرز آفتابگردان در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه زنجان در سال 1390 انجام شد. آزمایش به صورت اسپلیت بلوک فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. فاکتور اول نحوه استفاده (مدیریت بقایا) از گیاه پوششی در دو سطح شامل حفظ بقایا در سطح کرت ها پس از برداشت (مالچ مرده) و حفظ گیاهان تا آخر فصل بصورت زنده (مالچ زنده) و فاکتور دوم، سه نوع گیاه پوششی شامل ماشک گل خوشه ای، گندم سیاه و ارزن مرواریدی و فاکتور سوم تراکم گیاه پوششی شامل صفر، 33 درصد، 66 درصد و 100 درصد تراکم توصیه شده در تک کشتی بود. همچنین یک تیمار شاهد شامل کنترل علف های هرز در طول فصل (بدون گیاه پوششی) در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که هر سه گیاه پوششی تاثیر معنی دار بر علف های هرز داشتند و زیست توده علف های هرز را به طور معنی داری کاهش دادند. همچنین یک همبستگی منفی بین تراکم گیاه پوششی و زیست توده علف های هرز دیده شد. زیست توده علفهای هرز در تراکم حداکثر گندم سیاه، ماشک گل خوشه ای و ارزن مرواریدی در حالت مالچ زنده به ترتیب 91، 80 و 86 درصد و در حالت مالچ مرده به ترتیب 89، 81 و 82 درصد کاهش یافت. با این حال استفاده از تراکم بالای گیاهان پوششی موجب افت عملکرد دانه آفتابگردان شد و در تراکم حداکثر گندم سیاه، ماشک گل خوشه ای و ارزن مرواریدی در حالت مالچ زنده به ترتیب 32، 38 و 34 درصد و در حالت مالچ مرده به ترتیب 31، 26 و 37 درصد کاهش عملکرد نسبت به شاهد با وجین مشاهده شد. استفاده از گندم سیاه به عنوان گیاه پوششی در تراکم 36 بوته از لحاظ صرفه اقتصادی و کاهش آسیب های زیست محیطی نسبت به کنترل شیمیایی علف های هرز در آفتابگردان مناسب تر باشد.
محمدعلی پیری علیرضا یوسفی
چکیده دز توصیه شده علفکش معمولا به میزانی است که بتواند کنترل علف های هرز را در شرایط مختلف اقلیمی و خاک را تضمین کند به همین خاطر، بسیار اتفاق می افتد که دز توصیه شده که از طرف شرکت تولید کننده علفکش بیش از مقدار مورد نیاز باشد. یکی از روش های که بتوان مصرف علفکش ها را تعدیل داد و خطرات زیست محیطی و اقتصادی آن را به حداقل رساند تلفیق علفکش ها با روش های زراعی است. به همین منظور اثر دز های کاهش یافته علف کش ایمازاتاپیر در بستر کاشت کهنه در مزرعه لوبیا در سال زراعی 1390 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه زنجان در به صورت طرح کرتهای خرد شده در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار بررسی شد. فاکتور اصلی آزمایش نوع بستر کشت(بستر کشت مرسوم که همزمان باکشت آماده شد و بستر کشت کهنه که دو ماه قبل از کشت آماده گردید)، و فاکتور فرعی دز های مختلف علف کش (صفر، 25، 50، 75 و100 گرم ماده موثره درهکتار) ایمازاتاپیر بود. نتایج این آزمایش نشان داد که کشت در بستر کهنه توانست تراکم گیاهچه های علف های هرز سلمه تره ، تاج خروس، توق، را در حد قابل قبولی کاهش دهد. زیست توده مجموع علف های هرز در بستر کهنه 22 درصد کمتر از بستر مرسوم بود. همچنین میزان زیست توده علف های هرز نازک برگ و پهن برگ در بستر کهنه به ترتیب 29 و 17 درصد کمتر از بسترکشت مرسوم بود. برای کاهش 90 درصدی زیست توده علف های هرز پهن برگ و نازک برگ در بستر کشت کهنه به ترتیب 50 و 27 گرم از ماده موثره در هکتار ایمازاتاپیر نیاز بود.
زینب بش افشین توکلی
آگاهی از رویش گیاهچه های علف هرز می تواند درتوسعه تکنولوژیهای مدیریت علف هرز و اعمال مدیریت مناسب در گیاه زراعی به منظور افزایش کارایی کنترل علف هرز موثر واقع شود. بنابراین آزمایش مزرعه ای به منظور توسعه یک مدل زمان-دمایی برای پیش بینی رویش گیاهچه های علف های هرز در سطوح مختلف آبیاری (سطوح 40، 60،80، 100 درصد نیاز آبی محصول و آبیاری جوی-وپشته ای) در مزارع آفتابگردان و لوبیا انجام شد. رویش گیاهچه های در طول فصل رشد از اوایل خرداد تا اواسط شهریور مورد بررسی قرار گرفت و مقادیر درصد تجمعی رویش در رابطه با زمان-دمایی توسط مدلهای ویبول و گامپرتز بررسی شد. نتایج نشان داد که مدل ویبول رویش گیاهچه های علف هرز را در طول زمان و در سطوح مختلف آبیاری با دقت بالا می تواند پیش بینی نماید. همچنین گونه های مختلف علف هرز موجود در مزرعه آزمایشی الگوهای متفاوت رویش و زمان-دمایی مورد نیاز جهت آغاز رویش در سطوح مختلف آبیاری نشان دادند. صرف نظر از سطح آبیاری، علف هرز تاج خروس ریشه قرمز سریعتر از سایر گونه ها رویش خود را آغاز نمود بطوریکه جهت 25% رویش 24 واحد زمان-دمایی نیاز داشت. در مقابل علف هرز سلمه تره با 145 واحد زمان دمایی، رویش خود را دیرتر آغاز نمود. در کل، علف های هرز تاج خروس، سلمه تره، توق و سوروف جهت تکمیل رویش خود (90% رویش گیاهچه ها) به 376، 614، 415 و 535 واحد زمان-دمایی نیاز داشتند. همچنین نتایج نشان داد که الگویی رویش تحت تاثیر سیستم آبیاری قطره ای نواری و آبیاری جوی-وپشته ای قرار می گیرد. بطوریکه استفاده از سیستم آبیاری قطره ای-نواری طول دوره رویش گیاهچه های تاج خروس و سلمه تره و آبیاری جوی و پشته ای طول دوره رویش گیاهچه های توق و سوروف را در مزرعه افزایش داد. با این حال نوع تاج پوشش گیاه زراعی تاثیر معنی داری بر الگوی رویش علف های هرز نداشت. تفاوت در الگوی رویش این گونه ها و همچنین تاثیر سیستم آبیاری بر الگوی رویش نشانگر این واقعیت است که در برنامه های مدیریت علف هرز اولویت مبارزه با علف هرز تاج خروس ریشه قرمز که سریعتر از سایر گونه ها رویش داشت، باشد. همچنین بسته به گونه غالب مزرعه یک سیستم آبیاری می تواند با افزایش یا کاهش طول دوره مبارزه هزینه کنترل را دچار تغییر نماید لذا این مورد نیز در انتخاب نوع سیستم آبیاری مورد توجه قرار گیرد.
علیرضا یوسفی عباسعلی آذرنیوشه
چکیده : هندوستان:سرزمین گسترده وثروتمندی است،که درطول تاریخ همواره ازجانب همسایگانش موردهجوم قرارگرفته است، والبته اقوامی که به این سرزمین آمدند،توانستندازنظراعتقادی وفرهتگی تغییرات اساسی ایجادکنند. درمیان اقوامی که به شبه قاره هندحمله کردند،مسلمانان دارای بیشترین وپایدارترین تاثیرات بودند. هندوستان برای مسلمانان صدراسلام ازنظرسیاسی،اقتصادی،اجتماعی واعتقادی بادیگرسرزمینهای مفتوحه متفاوت بود.اگرچه ورود اسلام توسط بازرگانان ودرپی آن حملات نظامی در دوره خلیفه دوم شروع گردید،ولی بایدفتح قسمتهایی از هندرادر دوره خلافت ولیدابن عبدالملک دانست .وپس ازاین دوره حملات منظم ومستمر به هندتقریبامتوقف شد،تا اینکه سلاطین غزنوی جهت گسترش اسلام باردیگرفتوحات مسلمانان درهند را ازسرگرفتندوپس از ایشان غوریان وتیموریان به ترتیب حکومتهای اسلامی را درشبه قاره تاسیس کردند. بررسی پیش زمینه های یکسان وهجوم گسترده همراه باجنگ وگریز اینان برای برقراری دین اسلام وپی آمدهای یکسان وهمانند این حملات سرنوشت ساز واکنش هندوهابه فاتحان مسلمان درتنگنای تاریخ جستاری است، که دراین پژوهش بدان پرداخته می شود. واژگان کلیدی : هندوستان ،فاتحان مسلمان،اعراب، غزنویان، غوریان، تیمور گورکانی
رقیه مردانی علیرضا یوسفی
به منظور بررسی توان آللوپاتیکی ارقام گندم در بازداری از جوانه زنی و رشد گیاهچه های چاودار و جودره با استفاده از آنالیز تصویری سه آزمایش انجام گرفت. آزمایش اول، جهت تعیین منبع و رقم مناسب عصاره انجام شد. این آزمایش بصورت فاکتوریل، در قالب طرح کاملا تصادفی به اجرا درآمد. در بین ارقام از لحاظ توان بازدارندگی بر جوانه زنی و رشد گیاهچه چاودار و جودره تفاوت معنی داری مشاهده شد. به طوریکه بیشترین بازدارندگی جوانه زنی، در نتیجه تیمار بذور چاودار و جودره با عصاره ساقه شهریار مشاهده شد. بنابراین از این عصاره برای آزمایش دوم استفاده شد. در آزمایش دوم تاثیر غلظت های مختلف عصاره ساقه رقم شهریار (10، 25، 50، 75 و 100 درصد) بر سرعت رشد ساقه چه و ریشه چه چاودار و جودره در طول زمان، مساحت و زاویه گسترش ریشه با استفاده از آنالیز تصویری و وزن خشک ساقه چه و ریشه چه چاودار و جودره در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار بررسی شد. روش استفاده شده بطور مناسبی توانست روند رشد گیاهچه چاودار و جودره را در طول زمان مشخص نماید. آزمایش سوم به منظور بررسی تاثیر آللوپاتیکی نه رقم گندم بر رشد چاودار و جودره (در زمانی که گیاه زراعی و علف هرز به طور همزمان در کنار هم رشد می کردند) با استفاده از آنالیز تصویری انجام شد. آزمایش به صورت طرح کاملا تصادفی در سه تکرار انجام شد. آذر2 و فلات موثرترین ارقام بودند که به ترتیب باعث کاهش 94 و 52 درصدی طول ریشه چه چاودار و جودره نسبت به شاهد شدند. با توجه به نتایج، زاویه ریشه تحت تاثیر مواد آللوکمیکال قرار گرفت که توصیه می شود به عنوان صفت جدید در بررسی تاثیرات آللوپاتیکی مورد استفاده قرار گیرد.
سمیه غفاری گنزق علیرضا یوسفی
به منظور مطالعه واکنش آفتابگردان و لوبیا قرمز به سطوح مختلف کم آبیاری، دو آزمایش جداگانه به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرارانجام شد. سطوح مختلف آبیاری شامل آبیاری نشتی با تأمین 100 درصد نیاز آبی گیاه به عنوان شاهد وآبیاری قطره ای – نواریدر چهار سطح تأمین نیاز آبی گیاه زراعی i1 آبیاری قطره ای – نواری با تأمین 100 درصد نیاز آبی گیاه i2 آبیاری قطره ای – نواری با تأمین 80 درصد نیاز آبی گیاه، i3 آبیاری قطره ای – نواری با تأمین 60 درصد نیاز آبی گیاه، i4آبیاری قطره ای – نواری با تأمین 40 درصد نیاز آبی گیاه بود. نتایج نشان داد که صفاتی از قبیل محتوای نسبی آب، هدایت روزنه ای، سرعت تعرق، فتوسنتز، شاخص سطح برگ، سرعت رشد گیاه، وزن هزار دانه، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت و کارایی مصرف آب در هر دو گیاه لوبیا و آفتابگردان، بطور معنی داری تحت تأثیر سطوح مختلف آییاری قرار گرفته است. بیشترین میزان عملکرد دانه (945 کیلوگرم در هکتار) در لوبیا در آبیاری قطره ای با تأمین 100 درصد نیاز آبی به دست آمد. با اعمال کم آبیاری عملکرد دانه شدیدا کاهش یافت و به 21 کیلوگرم در هکتار در تیمار تأمین 40 درصد نیاز آبی رسید. همچنین بیشترین کارایی مصرف آب (871/13کیلوگرم بر متر مکعب) در لوبیا مربوط به آبیاری قطره ای با تأمین 100 درصد نیاز آبی و کمترین میزان با 672/0 کیلوگرم بر متر مکعب مربوط به آبیاری قطره ای با تأمین 40 درصد نیاز آبی بود. در آفتابگردان بیشترین و کمترین عملکرد دانه مربوط به آبیاری نشتی با 1533 کیلوگرم در هکتار و آبیاری قطره ای با تأمین 40 درصد نیاز آبی با 327 کیلوگرم در هکتار بود. همچنین بیشترین و کمترین کارایی مصرف آب به ترتیب مربوط به آبیاری قطره ای 80 درصد نیاز آبی برابر با 18/17 کیلوگرم بر متر مربع و آبیاری قطره ای با تأمین 40 درصد نیاز آبی برابر با 743/7 کیلوگرم بر متر مکعب بود.
امیر نوروزی خلیل جمشیدی
استفاده از کودهای آلی به دلیل بهبود حاصلخیزی خاک و کمیت و کیفیت گیاهان، به عنوان یک شیوه مدیریت مناسب در سیستم های کشاورزی در نظر گرفته شده است. به منظور بررسی تاثیر کودهای مختلف آلی و کود شیمیایی نیتروژن بر عملکرد و اجزای عملکرد و محتوای عناصر غذایی سورگوم دانه ای آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در مزرعه دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان، در سال 1391 انجام شد. در این تحقیق تاثیر سه سطح ورمی کمپوست (10، 20 و 30 تن در هکتار)، دو سطح هیومیک اسید (5/7 و 15 لیتر در هکتار)، یک سطح کود شیمیایی نیتروژن (150 کیلوگرم در هکتار)، سه سطح تلفیق ورمی کمپوست و نیتروژن (10 تن ورمی کمپوست + 150n، 20 تن ورمی کمپوست + 100n و 30 تن ورمی کمپوست + 50n) و دو سطح تلفیق هیومیک اسید و نیتروژن (5/7 لیتر هیومیک اسید + 150n و 15 لیتر هیومیک اسید + 75n) در مقایسه با شاهد مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج آزمایش نشان داد که اکثر صفات مورد بررسی به طور معنی-داری (01/0?p) تحت تأثیر تیمارهای کودی قرار گرفتند. بیشترین عملکرد دانه (9527 کیلوگرم در هکتار) از تیمار 30 تن در هکتار ورمی کمپوست + 50 کیلوگرم در هکتار نیتروژن حاصل شد. محتوای پروتئین و فسفر دانه به طور معنی داری (01/0?p) تحت تأثیر تیمارهای کودی قرار گرفتند. بطوریکه بیشترین محتوای پروتئین (75/13%) از تیمار 10 تن ورمی کمپوست + 150 کیلوگرم در هکتار نیتروژن و بیشترین محتوای فسفر (775/0%) از تیمار 30 تن ورمی کمپوست + 50 کیلوگرم در هکتار نیتروژن حاصل شد.
مهدیه تاجیک افشین توکلی
به منظور بررسی اثر سطوح مختلف کم آبیاری و روش های مختلف کاشت بر برخی خصوصیات فیزیولوژیکی آفتابگردان و توان تولید زیست توده علف های هرز، آزمایشی در سال 1391 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان انجام گرفت. آزمایش به صورت کرت های یک بار خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی انجام شد. کرت های اصلی سطوح مختلف رطوبتی (100، 80 و 60 درصد تأمین نیاز آبی آفتابگردان) و کرت های فرعی روش های مختلف کاشت (کشت مسطح، کشت درون جوی و کشت روی پشته) بودند. نتایج حاصل از آزمایش نشان داد که اثر سطوح آبیاری در شرایط کنترل و تداخل علف هرز بر کلیه صفات فیزیولوژیک و زراعی به جز درصد روغن معنی دار بود. روش های مختلف کاشت در شرایط کنترل علف هرز معنی دار نشد، در حالی که در شرایط تداخل علف هرز تأثیر معنی داری بر کلیه صفات به جز درصد روغن و شاخص برداشت داشت. اکثر این صفات در کاشت مسطح بیشترین میزان و در کاشت روی پشته کمترین میزان را نشان دادند. از سوی دیگر اثر متقابل سطوح آبیاری و روش کاشت تنها در شرایط تداخل علف هرز و در صفات پوکی دانه و زیست توده علف هرز معنی دار بود. بررسی نتایج صفات نشان داد که در شرایط تأمین 100 درصد نیاز آبی نسبت به شرایط تأمین 60 درصد نیاز آبی اکثر صفات مورد بررسی شامل محتوای نسبی آب، محتوای کلروفیل، شاخص سطح برگ و دوام سطح برگ، سرعت رشد نسبی و سرعت رشد محصول، انتقال مجدد و کارایی انتقال مجدد، مشارکت انتقال مجدد در عملکرد دانه، ارتفاع گیاه، عملکرد دانه و اجزای عملکرد، عملکرد بیولوژیک، عملکرد روغن و شاخص برداشت در شرایط کنترل و تداخل علف هرز به طور معنی داری افزایش یافتند. بیشترین درصد پوکی و نسبت پوست به مغز در شرایط کنترل و تداخل علف هرز در شرایط تأمین 60 درصد نیاز آبی حاصل شد. بیشترین میزان زیست توده علف هرز مربوط به روش کاشت روی پشته با تأمین 100 درصد نیاز آبی وکشت مسطح با تأمین 80 درصد نیاز آبی گیاه کمترین زیست توده را داشت. کلمات کلیدی: آفتابگردان، تأمین نیاز آبی، تداخل علف هرز ،روش کاشت
محمدرضا رحیمی خلیل جمشیدی
رازیانه با دارا بودن خواص دارویی مهم، کاربرد وسیعی در طب سنتی ایران دارد. رشد کند و استقرار ضعیف، عدم ایجاد پوشش گیاهی مناسب به دلیل شاخص سطح برگ پایین و دوره رشدی طولانی، این گیاه را به رقیبی ضعیف در رقابت با علف¬های هرز ، بخصوص در سال اول کشت، تبدیل نموده است و برای کشت موفقیت¬آمیز آن کنترل علف¬های¬هرز امری ضروری به نظر می¬رسد. بنابراین این آزمایش به منظور ارائه روش تلفیقی جهت کنترل علف¬های هرز رازیانه،در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان، در بهار سال 1391 انجام شد.تیمارها شامل، نوع علف-کش (پندیمتالین و تریفلورالین)، دز علف¬کش (صفر، 50، 75 و 100 درصد دز توصیه شده) و کنترل¬ تکمیلی (بدون کنترل تکمیلی، یک¬بار وجین دستی 50 روز پس از کاشت و مالچ کاه و کلش گندم) بودند. همچنین یک تیمار وجین علف هرز در کل طول فصل نیزبه عنوان شاهد در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که کاهش زیست¬توده علف¬های هرز و عملکرد رازیانه به طور معنی¬داری تحت تاثیر نوع علف¬کش، مقادیر علف¬کش، وجین دستی و مالچ قرار گرفتند. در شرایط عدم کنترل علف¬ هرز، عملکرد رازیانه تا 4/98 درصد کاهش یافت. پندیمتالین نسبت به تریفلورالین علف¬های هرز را بهتر کنترل کرد. نتایج آزمایش همچنین نشان داد که کاربرد علف¬کش¬های خاک¬مصرف زیست¬توده علف-های هرز را کاهش داد، اما بدون افزودن کنترل فیزیکی نتوانست به مدت طولانی در طول فصل رشد علف¬های هرز را کنترل کند. مشاهده شد مقادیر کاهش یافته علف¬کش¬ها اگر همراه با وجین دستی باشند می¬توانند موثرتر باشند، تا اینکه به تنهایی به کار برده شوند یا اینکه با مالچ تلفیق شوند. به طور کلی، دز توصیه شده پندیمتالین وقتی با یک¬بار وجین 50 روز پس از کاشت استفاده شد، بیشترین عملکرد و بیشترین کاهش در زیست¬توده علف¬های هرز حاصل شد که این کنترل مناسب علف هرز و عدم خسارت محصول را منعکس می¬کند.
علیرضا یوسفی محمدعلی رضوی
دراین تحقیق نشاسته های فسفریله و هیدروکسی پروپیله با درصد های جایگزینی به ترتیب 096/0 و 106/2 درصد از نشاسته طبیعی گندم تولید شدند. تغییرات شیمیایی ایجاد شده در نتیجه هیدروکسی پروپیله و فسفریله کردن نشاسته گندم به وسیله طیف سنجی ft-ir تایید شد. نتایج افتراق سنجی اشعه ایکس نمونه ها نشان داد که نشاسته طبیعی و فسفریله گندم با 34/17 و 14/16 درصد بیشترین و کمترین میزان کریستاله بودن را دارا بودند. نتایج بررسی تغییرات قدرت تورم در آب نشاسته ها با دما نشان داد که نشاسته طبیعی گندم دارای بیشترین (111/46ea=) و نشاسته هیدروکسی پروپیله آن دارای کمترین (603/26ea=) حساسیت دمایی بود. در بررسی مشابه مربوط به شاخص حلالیت، نشاسته های طبیعی و فسفریله گندم به ترتیب بیشترین (674/77ea=) و کمترین (478/44ea=) حساسیت دمایی را نشان دادند. نتایج بررسی تغییرات شفافیت خمیر نشاسته ها نشان داد که هیدروکسی پروپیله و فسفریله کردن نشاسته گندم سبب افزایش 65/2 و کاهش 58/17 برابری این مشخصه در مقایسه با نشاسته طبیعی گردید (05/0p<). خصوصیات رئولوژی دینامیک نمونه های ژل نشان داد که نشاسته هیدروکسی پروپیله در هر دو غلظت (8 و 12 درصد) دارای تنش تسلیم بیشتری بود ( pa4/166- 3/48f = ?). بر خلاف ژل نشاسته های طبیعی و فسفریله که رفتاری حدواسط بین ژل ضعیف و الاستیک داشتند (64/0-14/0tan ? =)، نشاسته هیدروکسی پروپیله تقریباً رفتار ژل الاستیک را نشان داد (11/0-10/0tan ? =). در شرایط دهان شبیه سازی شده میزان کاهش ویسکوزیته برای نمونه های ژل هیدروکسی پروپیله (33/83 درصد) بیشتر از سایر نمونه ها بود. در شرایط عدم حضور بزاق، مدل های هرشل-بالکلی و سیسکو بهترین مدل ها برای بیان رفتار جریان تمام ژل های نشاسته بودند. بیشترین مقدار تیکسوتروپی برای نمونه های ژل نشاسته هیدروکسی پروپیله بدست آمد (26/9-98/1)، در حالی که از این نظر تفاوت معنی داری بین نمونه های نشاسته طبیعی و فسفریله مشاهده نشد (05/0p>). مدل تنزل تنش درجه یک، نزدیک ترین داده ها را در شرایط دهان شبیه سازی شده پیش بینی کرد (981/0-914/0r2 =). نتایج هیدرولیز آنزیمی در سیستم درون شیشه ای نشان داد که نشاسته هیدروکسی پروپیله دارای بالاترین مقدار نشاسته مقاوم (15/13rs=) و کمترین مقدار اندیس قند خون بود (04/89gi=). حدود 87-82، 81-76 و 84-77 درصد از میزان گلوکز رهایش یافته نهایی، در 15 دقیقه ابتدایی هضم در شرایط روده شبیه سازی شده به ترتیب برای نشاسته های طبیعی، فسفریله و هیدروکسی پروپیله رهایش یافت. میزان گلوکز رهایش یافته برای نشاسته فسفریله 11-6 درصد و برای نشاسته هیدروکسی پروپیله 19-16 درصد کمتر از نشاسته طبیعی پس از هضم در شرایط روده شبیه سازی شده بود. پس از هضم در شرایط روده شبیه سازی شده، ضریب قوام (k) شدیداً کاهش یافت (27/90-02/73 درصد)، در حالیکه شاخص رفتار جریان (n) افزایش پیدا کرد (46/363-56/155 درصد). نتایج مدلسازی با استفاده از جدول جستجوی منطق فازی نشان داد که این روش توانایی بالایی (991/0-951/0r2 =) در تخمین میزان گلوکز رهایش یافته در شرایط روده شبیه سازی شده، حتی بهتر از مدل ریاضی نمایی دو ترمه (995/0-992/0r2 =) دارد.
علیرضا یوسفی مهناز استکی بارده
نیتریت می تواند در لوله های انتقال و توزیع آب به¬دلیل حضور باکتری های نیتروزومونانس در محیط های آبی به وجود آید، که سبب کاهش اکسیژن در محیط های آبی و مرگ موجودات آبزی می شود. نیتریت همچنین نقش مهمی در حفظ و نگهداری مواد غذایی دارد و ازنظر خطرات و آلودگی های که در بدن موجودات زنده ازجمله انسان ایجاد می کند دارای اهمیت است. این پروژه برای تعیین مقادیر جزئی نیتریت با روش طیف¬نورسنجی و حسگر نوری که به¬ روش تثبیت شناساگر رنگی بر روی بستری از جنس تری ¬استیل سلولز تهیه شده¬است، طراحی گردیده است. روش طیف¬نور¬سنجی روشی ساده، ارزان قیمت¬ بوده و قابلیت آشکارسازی سریع یون نیتریت در محیط اسیدی را دارد. در این پژوهش، از شناساگر رنگی سولفونازو(?) برای ساخت حسگر نوری استفاده شده¬است. از برمات سدیم به عنوان کاهنده در محیط سولفوریک اسیدی استفاده شده¬است که حضور نیتریت باعث کاتالیز واکنش ردوکس شده و میزان انجام واکنش متناسب با غلظت نیتریت است. به¬دنبال افزودن نیتریت کاهش جذبی در طول موج 586 نانومتری ایجاد می شود. اثرات غلظت سولفونازو(?)، برمات، سولفوریک اسید، زمان و دمای واکنش به عنوان عوامل موثر در واکنش مورد ارزیابی قرارگرفته است. محدوده ی غلظتی قابل اندازه گیری یون نیتریت از0/05 تا 2 میکروگرم بر میلی لیتر و حد تشخیص آن برابر 0/15 میکروگرم بر میلی لیتر در شرایط بهینه آزمایش حاصل شده است. ارقام شایستگی روش شامل حساسیت، صحت، دقت، محدوده ی¬خطی دینامیک و حد تشخیص محاسبه و گزارش شده-است.کاربرد روش در اندازه گیری نیتریت در محیط های حقیقی مورد بررسی¬ قرارگرفته و نتایج آن¬ گزارش گردیده است.
محمدعلی پیری علیرضا یوسفی
چکیده دز توصیه شده علفکش معمولا به میزانی است که بتواند کنترل علف های هرز را در شرایط مختلف اقلیمی و خاک را تضمین کند به همین خاطر، بسیار اتفاق می افتد که دز توصیه شده که از طرف شرکت تولید کننده علفکش بیش از مقدار مورد نیاز باشد. یکی از روش های که بتوان مصرف علفکش ها را تعدیل داد و خطرات زیست محیطی و اقتصادی آن را به حداقل رساند تلفیق علفکش ها با روش های زراعی است. به همین منظور اثر دز های کاهش یافته علف کش ایمازاتاپیر در بستر کاشت کهنه در مزرعه لوبیا در سال زراعی 1390 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه زنجان در به صورت طرح کرتهای خرد شده در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار بررسی شد. فاکتور اصلی آزمایش نوع بستر کشت(بستر کشت مرسوم که همزمان باکشت آماده شد و بستر کشت کهنه که دو ماه قبل از کشت آماده گردید)، و فاکتور فرعی دز های مختلف علف کش (صفر، 25، 50، 75 و100 گرم ماده موثره درهکتار) ایمازاتاپیر بود. نتایج این آزمایش نشان داد که کشت در بستر کهنه توانست تراکم گیاهچه های علف های هرز سلمه تره ، تاج خروس، توق، را در حد قابل قبولی کاهش دهد. زیست توده مجموع علف های هرز در بستر کهنه 22 درصد کمتر از بستر مرسوم بود. همچنین میزان زیست توده علف های هرز نازک برگ و پهن برگ در بستر کهنه به ترتیب 29 و 17 درصد کمتر از بسترکشت مرسوم بود. برای کاهش 90 درصدی زیست توده علف های هرز پهن برگ و نازک برگ در بستر کشت کهنه به ترتیب 50 و 27 گرم از ماده موثره در هکتار ایمازاتاپیر نیاز بود. واژه های کلیدی : مدیریت تلفیقی، پرسوئیت، علفکش، بستر کشت، لوبیا قرمز
علیرضا یوسفی پرویز فتاحی
هدف از این پژوهش مقایسه سیستم های تولید، فرآیندها و تکنولوژی جاری شرکتهای ولوو و رنو در شرکت سایپا دیزل ، به منظور تحلیل شکاف بین وضعیت موجود با مطلوب و تعیین اولویتهای بهبود بوده است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها از جمله تحقیقات غیر آزمایشی، پیمایشی بر مبنای رهیافت مطالعه درون موردی می باشد. جامعه این پژوهش خبرگان شرکت سایپا دیزل بودند. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم جامعه بر اساس جدول گرجسی و مورگان استفاده شده و در نهایت 162 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند.نحوه گردآوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای(مقالات و کتب معتبر داخلی و خارجی) و میدانی از طریق پرسشنامه محقق ساخته بوده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده های «سیستم تولید» و «تکنولوژی» از روشهای آمار توصیفی و استنباطی مانند تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی و به منظور اولویت بندی «فرآیند» از روش تحلیل سلسه مراتبی استفاده شده است. نتیجه این پژوهش نشان داد که در سیستم تولید، «اهداف سیستم تولید» بیشترین فاصله را تا وضعیت مطلوب دارد همچنین در فرآیند تولید و تکنولوژی به ترتیب باید«زیر فرآیند تدارکات مواد و خدمات» و «کارکنان» در اولویت توجه قرار بگیرند.
صدیقه لطیفی علیرضا یوسفی
به منظور بررسی تأثیر رقم گیاه زراعی و مالچ زنده بر کنترل علف های هرز و عملکرد و اجزای عملکرد آفتابگردان آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1392 انجام شد. فاکتور ها شامل رقم (فرخ، آلستار و آذرگل) و کنترل علف های هرز (وجین تمام فصل، حضور علف هرز درتمام طول فصل رشد و کشت گیاهان پوششی گندم سیاه، یونجه یک ساله، ماشک گل خوشه ای به عنوان مالچ زنده به تنهایی و در تلفیق با یک بار وجین) بود. در حضورگیاهان پوششی گندم سیاه، یونجه یک ساله و ماشک گل خوشه ای به ترتیب 7/43، 8/33 و 25 درصد وزن خشک و 1/57، 1/38 و 29 درصد تراکم مجموع علف های هرز نسبت به شاهد (حضور علف هرز درتمام طول فصل رشد) کاهش یافت. کمترین مقدار وزن خشک و تراکم علف های هرز در رقم آذرگل دیده شد. به طور کلی بالاترین عملکرد دانه در رقم آذرگل دیده شد. همچنین گیاه پوششی یونجه یک ساله در تلفیق با یک بار وجین عملکرد دانه مشابه وجین تمام فصل ایجاد کرد. در مجموع، نتایج این آزمایش نشان داد که یونجه یک ساله به صورت مالچ زنده و آذر گل به عنوان رقمی با توان رقابت بالا می تواند به عنوان جزء ای از مدیریت تلفیقی علف های هرز در تولید پایدار آفتابگردان استفاده شود.
علیرضا یوسفی شادمهر میردار
چکیده ندارد.
علیرضا یوسفی علی اصغر روحانی
چکیده ندارد.
سعید خنجری محمد فلاحی مقیمی
این تحقیق در مورد بررسی و درک رابطه بین تعداد واحدهای معنای در متون مهندسی میزان لازم جهشی راندن آن متون به منظور بیاد آوردن محتوای معنایی آنها می باشد. افرادی که برای انجام تحقیق انتخاب شدند در یک گروه تقریبا همگن که شامل هفتاد دانشجوی مهندسی رشته کامپیوتر می باشند، قرار دارند که با انجام پیش آزمون celt بر روی 165 نفر از دانشجویان دختر و پسر همین رشته در سه دانشگاه علم و صنعت ایران و دانشگاه تهران و دانشگاه صنعتی شریف انتخاب شدند. برای آزمایش فرضیه، سه متن از دو کتاب انگلیسی برای دانشجویان رشته کامپیوتر انتخاب شدند که این سه متن در تعداد لغات ، سطح مشکل بودن متن و عوامل درون-متنی دیگری که درک مطلب را تحت تاثیر قرار می دهند یکسان بوده، اما در تعداد واحدهای معنائیشان با هم اختلاف دارند. این سه متن بر اساس تعداد واحدهای معنایی موجود در آنها دئر سه سطح قرار می گیرد. سطح پایین دارای 41 واحد معنایی، سطح متوسط دارای 58 واحد معنایی در متون به کاربرده از کتاب larson (1984) استفاده نموده است . این سه متن هر کدام بر روی گروه انتخاب شده در سه جلسه متوالی آزمایش شد. زمان برای امتحان (خواندن هر متن) یکسان بوده و برابر 3/5 دقیقه می باشد. افراد گروه برای به خاطر آوردن و نوشتن واحدهای معنایی دارای وقت آزاد بودند. پس از امتحان، تعداد واحدهای معنایی نوشته شده توسط هر فرد از هر متن مشخص و با هم مقایسه شدند. روش آماری بکار رفته برای مقایسه میانگین تعداد واحدهای معنایی بخاطر آورده شده از این سه متن one-way anova می باشد. نتایج نشان داد که اختلاف بین میانگین تعداد واحدهای معنایی بخاطر آمده از هر سه متن که در زمانی یکسان خوانده شده بودند با معنی و مهم نبوده است . بنابراین می توان نتیجه گرفت که زمان اختصاص یافته جهت خواندن به هر متن باید متناسب با تعداد واحدهای معنایی موجود در آن باشد، چون طبق نتایج این آزمایش در هر زمان مشخصی تعداد واحدهای معنایی مشخصی در ذهن جای می گیرد. نتایج این تحقیق می تواند در تهیه و تدوین متون خواندی، و آزمونهای زبان کلیه رشته ها مورد استفاده قرار گیرد.
علیرضا یوسفی
چکیده ندارد.