نام پژوهشگر: علی ثقه الاسلامی
ایمان داودی محمد اسماعیل افضل پور
هدف: پژوهش حاضر به منظور مقایسه تأثیر هشت هفته ورزش صبحگاهی سنتی (باستانی) و مبتنی بر حرکات ایروبیک بر شادکامی و آمادگی جسمانی دانش آموزان پسر غیر ورزشکار 12 ساله مدارس راهنمایی شهید کوشه ای و نواب صفوی شهر بیرجند انجام شد. روش شناسی: تحقیق از نوع نیمه تجربی بوده و جامعه آماری را کلیه دانش آموزان پسر غیر ورزشکار 12 ساله مدارس راهنمایی شهید کوشه ای و نواب صفوی شهر بیرجند تشکیل می دهند. نمونه آماری را 45 نفر از دانش آموزان غیرورزشکار تشکیل داد که پس از همسان سازی بر مبنای وزن، قد، ترکیب بدنی و رکورد آزمون 540 متر، به صورت تصادفی ساده در سه گروه 15 نفره (دو گروه تجربی و یک گروه کنترل) سازماندهی و در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون مورد آزمایش قرار گرفتند. منتخبی از فاکتورهای آمادگی جسمانی ایفرد که شامل استقامت قلبی-تنفسی، استقامت عضلات ناحیه شکم، استقامت عضلات کمربند شانه ای، چابکی و انعطاف پذیری عضلات کمر و ناحیه خلفی ران بودند به ترتیب توسط آزمون های دوی540 متر، دراز و نشست، بارفیکس اصلاح شده، آزمون دوی 9×4 متر و انعطاف پذیری ولز مورد سنجش قرار گرفتند. جهت سنجش شادکامی، از پرسشنامه شادکامی آکسفورد استفاده گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از تست های آماری t وابسته، anova یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی با هم مقایسه گردید و مقادیر p کمتر از 05/0 به عنوان اختلاف معنی دار تلقی گردید. یافته ها: نتایج آزمون t وابسته در گروه ایروبیک نشان داد که تمرینات ورزش صبحگاهی موجب افزایش معنی داری در متغیرهای شادکامی (000/0p =)، انعطاف پذیری (000/0p =) و استقامت قلبی تنفسی (000/0p =) گردیده، اما در دیگر متغیرها تغییر معناداری ایجاد نشده است. در گروه سنتی (باستانی)، تمرینات ورزش صبحگاهی موجب افزایش معنی داری در متغیرهای شادکامی (000/0p =) و استقامت عضلات کمربند شانه ای (000/0p =) گردید، اما در دیگر متغیرها تغییر معناداری ایجاد نشد. در گروه کنترل، هیچ گونه تغییر معنا داری در متغیرهای وابسته بعد از گذشت هشت هفته ایجاد نشد. نتایج آزمون anova یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی نشان داد که متغیر های شادکامی (000/0p =)، استقامت قلبی تنفسی (000/0p =) و انعطاف پذیری (000/0p =) در گروه ایروبیک از گروه سنتی (باستانی) به طور معنی دار بالاتر هستند و فقط متغیر استقامت عضلات کمربند شانه ای (000/0p =) در گروه سنتی (باستانی) از گروه ایروبیک به طور معنی دار بالاتر است. هم چنین در فاکتور های استقامت عضلات شکم (97/0p =) و چابکی (90/0p =) بین این دو گروه، تفاوت معنا داری مشاهده نشد. بحث و نتیجه گیری: با توجه به تحقیقات صورت گرفته با موضوع فعالیت بدنی منظم، نتیجه می گردد که ورزش صبحگاهی از جمله فعالیت های منظم بدنی است که موجب افزایش آمادگی جسمانی و بروز احساس آرامش در دانش آموزان می گردد. بر اساس نتایج بدست آمده، در مجموع ورزش صبحگاهی مبتنی بر حرکات ایروبیک بر آمادگی جسمانی و شادکامی دانش آموزان موثرتر واقع گردیده و تأکید می گردد که از این گونه حرکات جهت اجرای ورزش صبحگاهی در مدارس استفاده گردد تا شاهد افزایش کارآیی نظام آموزشی باشیم.
ملیحه ابطحی نیا سیده عذرا میرکاظمی
آن چه در طراحی و اجرای آموزش اهمیت فوق العاده ای پیدا می کند، ارزیابی اثر بخشی این نوع آموزش هاست.دلایلی که غالباً در مورد ضرورت انجام ارزشیابی در هر کار انجام می شود انگیزه اصلی میل به پیشرفت و بهبود جریان کار می باشد.با توجه به نقش و اهمیت فرآیند آموزش و لزوم برنامه ریزی دقیق و طراحی مناسب دوره های آموزشی، ارزشیابی آموزش های ارائه شده که از پایه ای ترین و بنیادی ترین مراحل برنامه ریزی آموزشی محسوب می گردد، ضروری به نظر می رسد.در ورزش نیز یکی از عوامل مهم در موفقیت تیم های ورزشی، نقش مربی آن تیم است. یک مربی کارآمد با استفاده از دانش و تجربه خود می تواند موجب توسعه عملکرد ورزشکاران و در نهایت تیم خود شود.هدف کلی از انجام این تحقیق، ارزیابی دوره های عملی و تئوری مربیگری و داوری در استان خراسان جنوبی است. بر این اساس، تحقیق حاضر به ارزیابی دوره های مربیگری و داوری استان خراسان جنوبی از نظر فراگیران و مدرسان این دوره ها بر اساس مدل سیپ پرداخت تا کیفیت و نقاط ضعف و قوت این دوره ها را شناسایی کند. جامعه آماری این تحقیق، کلیه فراگیران و مدرسان دوره های آموزشی مربیگری و داوری بود ) 602 فراگیر و 9 نفرمدرس(؛ که به دلیل محدود بودن تعداد کلاس ها و در نتیجه تعداد افراد فراگیر حجم نمونه با حجم جامعه برابر در نظر گرفته شد. ابزار تحقیق، 4 پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی صوری پرسشنامه ها توسط گروهی از صاحب نظران مورد بررسی و تأیید قرار گرفت و به وسیله تحلیل عاملی اکتشافی روایی سازه پرسشنامهها نیز بررسی و تأیید گردید. اعتبار پرسشنامه ها و پرسشنامه مدرسان ?=% داوری 99 ،?=% با استفاده از آزمون آلفای کرانباخ )پرسشنامه عملی و تئوری مربیگری 99 مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی )آزمونهای )?=%99 t تک نمونهای،آنالیز واریانس، کولموگروف اسمیرنوف و آزمونهای معادل ناپارامتریک آنها( و نرم افزار 18 spss و لیزرل صورت گرفت. فراگیران دوره های مربیگری و داوری کیفیت مطلوب 4 بعد زمینه، درونداد، فرآیند و برونداد را مورد تأیید قرار دادند و در مورد دوره تئوری مربیگری، بعد زمینه از نظر این افراد مطلوب بود ولی 9 بعد دیگر از مطلوبیت لازم برخوردار نبودند. مدرسان دوره ها نیز کیفیت 4 بعد این دوره ها را مطلوب ارزیابی کردند. در نتیجه، با توجه به ضعیف بودن ابعاد درونداد، فرآیند و برونداد دوره تئوری مربیگری این نتیجه گیری حاصل شد که این دوره ورودی های مطلوبی دریافت نمی کند تا خروجی های مناسبی ارائه کند. لذا در خصوص مطلوبیت بیش تر، تمامی دست اندرکاران برگزاری این دوره ها همگام با هم با تدارک ورودی های مناسب باید گامی مهم در جهت بالا بردن کیفیت این دوره ها بردارند.
اکرم خوش بخت سیده عذرا میرکاظمی
این مطالعه با هدف مقایسه ارزیابی عملکرد آموزشـی اعـضای هیـأت علمـی دانـشکده های تربیت بدنی خراسان بزرگ به روش بازخور 360 درجه انجام شد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی بود. جامعه آماری کلیه اساتید تمام وقت (20 نفر) و دانشجویان (200 نفر) دانشکده های تربیت بدنی دانشگاه های دولتی خراسان بزرگ بود. هر استاد توسط 10 دانشجو (نمونه گیری تصادفی خوشه ای)، 3 همکار، 1 مافوق و همچنین خود استاد مورد ارزیابی قرار گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل 4 پرسشنامه ی محقق ساخته بود. روایی پرسشنامه ها توسط گروهی از صاحب نظران و پایایی آن ها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ (94/0، 76/0، 97/0 ، 92/0=?) مورد تایید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده با استفاده از امار توصیفی و استنباطی کلموگروف اسمیرنوف، دو جمله ای و t مستقل، کروسکال والیس، تحلیل واریانس توسط نرم افزار spss نسخه 20 صورت گرفت. یافته ها نشان داد، عملکرد اساتید در هر سه بخش عملکرد رفتاری، ارتباطی و شغلی از دیدگاه 4 گروه ارزیاب، در سطح مطلوبی قرار داشت (05/0>p ). نتایج، اختلاف معنی داری بین دیدگاه گروه های ارزیاب مشاهده نشد (05/0<p، 36/1f= ). اختلاف معناداری بین معدل دانشجویان و سابقه تدریس اساتید با ارزیابی عملکرد وجود نداشت(05/0<p). بین امتیاز مهارت های تدریس اختلاف معنادار مشاهده نشد(05/0<p). استفاده از مدل بازخور 360 درجه می تواند به عنوان ابزاری نیرومند برای ارزیابی آموزشی اساتید تربیت بدنی بکار رود بطوریکه با بازخور گرفتن از نظرات هر چهار گروه ارزیاب امکان ارتقاء سطح آموزشی در آنان بیشتر فراهم می گردد.
مجتبی شجاع علی ثقه الاسلامی
هدف از تحقیق حاضر مقایسه رشد اجتماعی دانش آموزان ورزشکار و غیر ورزشکار دختر و پسر مقطع متوسطه بیرجند بود. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه استاندارد رشد اجتماعی الیس وایتزمن (1992) استفاده شد، که ضریب پایایی این مقیاس را نظری (1367)، شادفر (1377)، فروتن (1380) و امیرتاش (1385) بین 81/0 تا 86/0 گزارش کردند. که در تحقیق حاضر پایایی درونی پرسشنامه با به کارگیری روش آلفای کرونباخ بیشتر 70/0 به دست آمد که نشان می دهد ابزار اندازه گیری در تمامی ابعاد پایا بوده و مناسب تجزیه و تحلیل است. از پرسشنامه مشخصات فردی بی نام برای تعیین سن، جنسیت، سابقه و نوع فعالیت ورزشی نیز استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مشغول به تحصیل شهر بیرجند به تعداد 982 دانش آموز ورزشکار و 10820 دانش آموز غیر ورزشکار در سال تحصیلی 93-92 می باشد. حجم نمونه آماری از طریق فرمول مورگان تعیین و نمونه برابر 400 نفر به دست آمد، که شامل 170 نفر دختر و 230 نفر پسر می باشد. این تحقیق به لحاظ هدف از نوع کاربردی و از حیث روش توصیفی و علی مقایسه ای می باشد. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش از دو روش آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شده است. در بخش توصیفی، از جداول توزیع فراوانی و شاخص های مرکزی (میانگین) و پراکندگی (انحراف معیار) استفاده شد. در بخش آمار استنباطی با توجه به فرضیه های تدوین شده از آزمون های کولوموگروف- اسمیرنف برای تعیین نرمال بودن متغیرها و آزمون مقایسه ای t مستقل برای آزمون فرضیه ها استفاده شد. ضمناً برای انجام محاسبات بسته نرم افزاری spss نسخه 19 به کار گرفته شد. این مطالعه نشان داد که بین میزان رشد اجتماعی دختران و پسران غیر ورزشکار و ورزشکار (گروهی و انفرادی) بدون توجه به نوع ورزش آن ها اختلاف معنی داری وجود ندارد (05/0p<). از طرفی میزان رشد اجتماعی دانش آموزان پسر ورزشکار تیمی از پسر ورزشکار انفرادی و پسر غیرورزشکار بالاتر است (05/0p<)، همچنین میزان رشد اجتماعی دانش آموزان دختر ورزشکار تیمی از دختر ورزشکار انفرادی و دختر غیرورزشکار بالاتر است (05/0p<). از سوی دیگر در میزان رشد اجتماعی دانش آموزان دختر و پسر ورزشکار انفرادی و غیرورزشکار تفاوت معنی داری مشاهده نگردید (05/0p<).
مجتبی میری محمد اسماعیل افضل پور
هدف: تحقیق حاضر به منظور مقایسه تأثیر حاد یک جلسه تمرین مقاومتی، تناوبی و تداومی بر غلظت مولکول چسبان سلولی-1(icam-1) و پروتئین واکنشی c سرم مردان دارای اضافه وزن انجام شد. مواد و روش ها: این تحقیق از نوع نیمه تجربی است. بدین منظور 10 آزمودنی سالم دارای اضافه وزن با میانگین¬ سنی 33/1 ± 20 سال، وزن 46/10 ± 60/85 کیلوگرم، و شاخص توده بدنی 14/2 ± 30/27 کیلوگرم/ متر مربع؛ در تحقیق شرکت داده شدند. آزمودنی ها 3 نوع تمرین مقاومتی، تداومی و تناوبی حاد را در فاصله 4روز از همدیگر انجام دادند. نمونه گیری خونی در حالت ناشتا و بلافاصله در پایان هر جلسه تمرین انجام گرفت. از آزمون تحلیل واریانس یک سویه و آزمون t وابسته برای استخراج نتایج استفاده گردید و سطح معنی داری فرض آماری 05/0p < در نظر گرفته شد. یافته ها: یک جلسه فعالیت حاد مقاومتی و تداومی بر icam-1 (به ترتیب 66/0p= و 08/0p=) و crp (به ترتیب 38/0p= و 32/0p=) مردان دارای اضافه وزن تاثیر معنی داری نداشت، در حالی که یک جلسه فعالیت حاد تناوبی باعث کاهش معنی دار icam-1 (00/0p=) و عدم تغییر معنی دار crp (32/0p=) این افراد گردید. در مقایسه سه نوع تمرین مشخص گردید که میزان icam-1 پس از یک جلسه تمرین حاد تناوبی نسبت به تمرین حاد مقاومتی (00/0= p) و تمرین حاد تداومی (02/0 p=) از کاهش بیشتری برخوردار است؛ در حالی که میزان این شاخص پس از تمرین حاد تداومی و مقاومتی تفاوت معنی داری (60/0 = p) نداشت. همچنین بین تأثیر حاد یک جلسه تمرین مقاومتی، تناوبی و تداومی شدید بر سطوح crp سرم مردان دارای اضافه وزن اختلاف معنی داری مشاهده نشد (61/0p=). نتیجه گیری: یک جلسه تمرین حاد تناوبی بدون تاثیر معنی دار بر crp، موجب کاهش معنی دار شاخص التهابی icam-1 سرم مردان دارای اضافه وزن گردید؛ این در حالی است که یک جلسه تمرین حاد مقاومتی و تداومی تغییر معنی داری در هیچیک از این دو شاخص ایجاد نکردند که می تواند دال بر عدم تولید التهاب یا آسیب بافتی، پس از این دو نوع تمرین باشد.
مصطفی درویشی علی ثقه الاسلامی
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه بین هوش معنوی با سلامت عمومی و فرسودگی شغلی معلمان تربیت بدنی استان خراسان جنوبی می باشد. پژوهش حاضر توصیفی از نوع هبستگی می باشد که به شکل میدانی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق، کلیه معلمان تربیت بدنی استان خراسان جنوبی که در استخدام رسمی اداره کل آموزش و پرورش استان خراسان جنوبی هستند را در بر می گیرد. کل افراد در این جامعه 420 نفر بود که بر اساس جدول مورگان 196 نفر به عنوان نمونه به طور تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری را سه پرسشنامه استاندارد هوش معنوی (کینگ)، سلامت عمومی (گلدبرگ و هیلر) و فرسودگی شغلی (مسلش) تشکیل داد. برای تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار، درصد)، آزمون همبستگی پیرسون و اسپیرمن و آزمون t مستقل استفاده شد و سطح معنی داری در این تحقیق 05/0> p تعیین گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری spss نسخه 16 انجام گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که: 1- بین هوش معنوی معلمان زن و مرد تفاوت معنی داری وجود نداشت. 2- بین سلامت عمومی معلمان تربیت بدنی مرد و زن از لحاظ آماری اختلاف معنی داری وجود ندارد. 3- بین فرسودگی شغلی معلمان تربیت بدنی مرد و زن اختلاف معنی داری وجود داشت به طوری که فرسودگی شغلی معلمان تربیت بدنی مرد بیشتر بود. 4- بین هوش معنوی با سلامت عمومی معلمان تربیت بدنی رابطه معنی دار وجود دارد. 5- بین هوش معنوی با فرسودگی شغلی معلمان تربیت بدنی رابطه معنی دار وجود دارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت با افزایش هوش معنوی، سلامت عمومی معلمان تربیت بدنی بهبود می یابد و از طرفی با بالا بودن هوش معنوی انتظار می رود معلمان تربیت بدنی تحلیل رفتگی کمتری را در استان تجربه کنند.
منیژه عربی علی ثقه الاسلامی
هدف از پژوهش حاضر مقایسه تسلط ربع های مغزی دانشجویان ورزشکار و غیر ورزشکار دانشگاه های مشهد بود. جامعه آماری ورزشکار این پژوهش، شامل تمامی دانشجویان عضو تیم های مختلف ورزشی دانشگاه های فردوسی، پیام نور، علوم پزشکی و دانشگاه آزاد اسلامی مشهد بود. جامعه آماری غیر ورزشکار، نیز شامل دانشجویان شرکت کننده در کلاس های تربیت بدنی عمومی همان دانشگاه ها بود. تعداد 400 پرسشنامه در اختیار دانشجویان قرار گرفت که از این تعداد، 339 پرسشنامه (187 پسر و 152 دختر) که 3/49 درصد آن ورزشکار و 7/50 درصد آن غیر ورزشکار بودند، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. جمع آوری اطلاعات توسط پرسشنامه 60 سوالی هرمن انجام شد. روایی و پایایی پرسشنامه مذکور در پژوهشات متعددی ازجمله پژوهش حاضر مورد تأیید قرار گرفت. در پژوهش حاضر ضریب آلفای کرونباخ به منظور تعیین پایایی پرسشنامه 87/0 محاسبه شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها علاوه بر آمار توصیفی از آزمون های کولوموگروف اسمیرنف به منظور اطمینان از طبیعی بودن داده ها، t مستقل و آزمون غیر پارامتریک فریدمن به منظور تعیین اولویت استفاده از ربع های مغزی استفاده شد. آزمون فرضیه ها در سطح معنی داری p ? 0/05 انجام پذیرفت. نتایج نشان داد که بین ربع مغزی b ورزشکاران رشته های فردی و گروهی (004/0p=) و ربع مغزی c ورزشکاران رشته های فردی و گروهی (003/0p=) تفاوت معنی داری وجود دارد به گونه ای که در ربع b ورزشکاران رشته های انفرادی و در ربع c ورزشکاران رشته های گروهی نمره بالاتری را کسب کرده اند. همچنین نتایج نشان داد که بین تسلط ربع مغزی دانشجویان ورزشکار و غیر ورزشکار در تمامی ربع ها ازنظر آماری تفاوت معنی داری وجود دارد (p= 0/050)؛ ورزشکاران در تمامی ربع ها نمرات بالاتری کسب کردند. به نظر می رسد ورزش می تواند به عنوان عاملی در چگونگی و میزان استفاده از ربع های مغزی، حتی به تفکیک ماهیت رشته ورزشی و جنسیت در نظر گرفته شود.
حسین یعقوبی سعید ایل بیگی
به مسئله کمر درد باید به صورت یک سندروم و یک عامل مهم ایجاد ناتوانی عملکردی در بیمار و یک عامل ایجاد ضررهای سنگین اقتصادی در جامعه نگاه کرد. این در حالی است که استفاده از طب مکمل و جایگزین برای درمان کمر درد مزمن روز به-روزافزایش می یابد. این پژوهش مقایسه اثر 6 هفته تمرینات نواربندی و بازتاب شناسی کف پا بر میزان درد و ناتوانی مردان مبتلا به کمردرد مزمن را بررسی نمود. تحقیق حاضر شامل کلیه مردان مبتلا به کمر درد مزمن مراجعه کننده به کلینک های سطح شهر قاین بود که از بین آنان 32 نفر به عنوان آزمودنی با میانگین سنی ( 97/4±8/27) سال، وزن (15/9±8/70) کیلوگرم و قد (82/5 ±47/175) سانتی متر، در سه گروه، نواربندی 12 نفر، ماساژ بازتابی پا 12 نفر و گروه کنترل 8 نفر قرار گرفته بودند. قبل و بعد از دوره درمانی شدت درد و ناتوانی عملکردی بیماران به ترتیب بوسیله پرسشنامه بصری درد و پرسشنامه استاندارد اوسوستری اندازه گیری شد. هر دو برنامه درمانی به مدت 6 هفته و هر هفته 3 جلسه انجام شد. از آزمون کلموگروف- اسمیرنوف برای بررسی نرمال بودن گروه ها و جهت تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه های تحقیق، از آمار توصیفی و استنباطی آزمون-های t وابسته و آنالیز واریانس استفاده شد. و سطح معنا داری (05/0>p) در نظر گرفته شد. برای انجام محاسبات و تجزیه و تحلیل داده های خام با نرم افزار spss نسخه 18 صورت گرفت. یافته های مطالعه نشان داد که متعاقب 6 هفته روش درمانی نواربندی کاهش معنا داری در میزان شدت درد (01/0=p ) و میزان ناتوانی (01/0=p ) مشاهده شد. هم چنین بازتاب شناسی کف پا توانست باعث کاهش معناداری در میزان شدت درد (01/0=p ) و ناتوانی (01/0=p ) مردان مبتلا به کمردرد مزمن شود. در مقایسه بین گروه ها، میان گروه نواربندی با بازتاب شناسی پا در میزان کاهش ناتوانی تفاوت معناداری وجود نداشت (93/0=p )، اما در میزان کاهش درد تفاوت معنی داری بین گروه نواربندی و بازتاب-شناسی پا با گروه کنترل دیده شد (02/0=p ). به عبارت دیگر، هر دو روش نواربندی و بازتاب شناسی پا باعث کاهش میزان درد و ناتوانی می شوند. به نظر می رسد که این روش های درمانی، می توانند روش های مناسبی برای کاهش کمر درد های مزمن باشد.
نرجس سلطانی مقدم علی ثقه الاسلامی
سابقه و هدف: درس تربیت بدنی در برنامه آموزشـی مدارس بخش مهم و سـازنده ای از تعلیم و تربیت به حساب می آید. با توجه به نقش اساسی معلمان در تربیت اجتماعی و ورزشی دانش آموزان، معلمان ورزش زمانی بیشترین کارایی را دارا خواهند بود که مشکلات و مسائل آنها برای اجرا و تدریس درس تربیت بدنی به حداقل برسد. هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت تدریس درس تربیت بدنی در مدارس ابتدایی استان خراسان جنوبی بود. روش شناسی: پژوهش حاضر، تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه آموزگاران تربیت بدنی 197 نفر، دانش آموزان ابتدایی 76669 نفر، مدیران مدارس دوره ابتدایی 174 نفر کارشناسان تربیت بدنی 12 نفر در کلیه ادارات آموزش و پرورش استان خراسان جنوبی در سال تحصیلی 93- 1392بودند. حجم نمونه برای جامعه آماری آموزگاران تربیت بدنی 114 نفر، مدیران 105 نفر، دانش آموزان مدارس دوره ابتدایی 265 نفر و کارشناسان تربیت بدنی اداره آموزش و پرورش 11 نفر با روش تصادفی خوشه ای-طبقه ای برآورد شد. ابزار پژوهش مشتمل بر پرسشنامه معلمان، پرسشنامه مدیران، پرسشنامه دانش آموزان و پرسشنامه کارشناسان بود. تجزیه و تحلیل آماری بوسیله آزمون کلموگروف – اسمیرنوف، آزمون کروسکال والیس، آزمون علامت تک نمونه ای، آزمون تی تک نمونه ای، انجام شد. نتایج: نتایج تحقیق نشان داد روش های کنونی تدریس درس تربیت بدنی درمدارس دوره ابتدایی بیشتر روش های تمرین و دستوری بود. همچنین نتایج نشان داد تدریس تربیت بدنی در مدارس ابتدایی در بخش های زیر در سطح نامطلوبی قرار داشت: اجرای طرح های وزارتی شنا و ژیمناستیک در حیطه روانی-حرکتی، استفاده از رسانه های آموزشی مثل فیلم و عکس در تدریس و استفاده از همکاری والدین در اجرای برنامه های ورزشی و اقدام به تشکیل پرونده های بهداشتی و ورزشی برای دانش آموزان در حیطه کلاسداری و مدیریت معلم، آموزش اصول مربوط به ناهنجاری های اسکلتی و وضعیت بدنی و آموزش اصول مربوط به تغذیه ورزشی در حیطه شناختی. نتیجه گیری: به طور کلی رضایت دانش آموزان ، مدیران و کارشناسان از روش های تدریس درس تربیت بدنی در مدارس ابتدایی در سطح مطلوبی قرار داشت.
فهیمه جعفری میترا راستگو مقدم
نظریه¬پردازان ادراکی - حرکتی معتقدند که یادگیری حرکتی مبداء یادگیری است و فرایندهای ذهنی عالی¬تر پس از رشد مناسب سیستم حرکتی، سیستم ادراکی و همچنین پیوندهای ارتباطی میان یادگیری حرکتی و ادراکی به وجود می¬آید. این دیدگاه مبنای شکل¬گیری الگویی در پژوهش حاضر بوده است که در آن رشد حرکتی از طریق رشد ادراک بینایی بر پیشرفت تحصیلی اثر می¬گذارد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. گروه نمونه 180 دانش¬آموز دختر و پسر (90دختر و 90 پسر) با روش نمونه¬گیری خوشه¬ای انتخاب شدند. برای جمع¬آوری داده¬های مربوط به سنجش رشد حرکتی از آزمون رشد حرکتی لینکلن ازرتسکی، برای سنجش میزان ادراک بینایی و مهارت¬های مختلف آن از آزمون ادراک بینایی غیر وابسته به حرکت و برای تعیین پیشرفت تحصیلی دانش¬آموزان از نمرات دروس ریاضی و فارسی آنها در پایان دوره¬ی تحصیلی استفاده شد. نتایج نشان داد اثر مستقیم رشد حرکتی بر ادراک بینایی، اثر مستقیم ادراک بینایی بر پیشرفت تحصیلی و اثر غیرمستقیم رشد حرکتی بر پیشرفت تحصیلی از طریق ادراک بینایی معنادار است. همچنین تأثیر غیرمستقیم رشد حرکتی بر پیشرفت تحصیلی از طریق مولفه¬های ادراک بینایی مورد آزمون قرار گرفت که نتایج بدست آمده نقش واسطه¬ای مولفه¬های ثبات شکل بینایی، تشخیص شکل از زمینه و اکمال بینایی را نشان داد.