نام پژوهشگر: مریم اعظمی
مریم اعظمی رویینتن فرهمند
ادبیات مقابلهای ، یکی از شاخههای نوظهور تحقیقات ادبی است که در آن مطالعات درزبانی بررسی میشود. در قلمرو ادب فارسی همواره شاعران و نویسندگان از میراث شکوهمند گذشتگان بهره برده و آثار ماندگاری از خود برجای گذاشتهاند. غزل فارسی از برجستهترین گونههای اشعار غنایی است که پیشینهی آن حدود هزار سال میباشد و تا عصر حاضر نیز ادامه داشته. حافظ شیرازی از توانمندترین شاعران غزلسراست که به ابیات غزل استقلال داده و انقلابی در غزل به وجود آورده و همواره بر شاعران بعد از خود اثرگذار بوده است. در دوران سبک بازگشتادبی که تقلید از شاعران گذشته، هنر همهی شاعران به حساب میآمد و تقلید بر سراسر این دوره حکمفرما بود، وصال و قاآنی شیرازی از بهترین و موفق ترین شاعران این دوره بودند که تحت تأثیر غزلیات حافظ، اشعاری سرودند. در این پژوهش،با اشاره به جایگاه اشعار وصال و قاآنی، چگونگی اثرپذیریهای آنها از شعر حافظ، بررسی شده است. تضمینها، اشتراکات در وزن و قافیه و ردیف، واژگان و ترکیبات، مدح در غزل، عشق، فخر، امیدواری به عفو خداوند و مفاهیمی چون ریاستیزی و اعتراضات اجتماعی، زندگی پرستی و اغتنام فرصت و بهارستایی، اندیشههای مشترک این پژوهش میباشد.این پژوهش در چهار فصل سامان یافتهاست: فصل نخست این تحقیق به ارائهی مقدمه،کلیات، روشهای تحقیق، ارزش و پیشینهی پژوهشو... اختصاص دارد. بررسی سبک بازگشت ادبی، غزل، روند آن و غزلسرایان مشهور، فصل دوم تحقیق حاضر را دربر میگیرد؛ علاوه بر آن بررسی روزگار، زندگی و اوضاع اجتماعی این سه شاعر از دیگر بخشهای فصل دوم است.فصل سوم شامل تحلیل شباهتها و تفاوتهای غزلیات حافظ و وصال و قاآنی و اثرگذاری حافظ بر شاعران نام برده و موضوعات و مفاهیم مشترک آنهاست.در فصل چهارم از همهی بررسیها و تحلیلها و دادههای سه فصل نخست، نتیجه گیری شده است. واژگان کلیدی: ادبیات مقابله ای، حافظ، سبک بازگشت، غزل، قاآنی، وصال
مریم اعظمی وحید ذوالاکتاف
مقدمه: دوی زیگزاگ یکی از مهارت های پرکاربرد و پراهمیت در بسیاری از رشته های ورزشی توپی از جمله هندبال، بسکتبال و فوتبال می باشد. اجرای صحیح این تکنیک علاوه بر این که ضامن موفقیت می باشد، از بسیاری از آسیب های حاد و مزمن ناشی از تکنیک غلط در هنگام فرود نیز جلوگیری می کند. هدف از این تحقیق اصلاح تکنیک فرود در دوی زیگزاگ و بررسی میزان تغییر در اوج نیرو و زمان اوج در اثر اصلاح تکنیک بود. تغییرات در نمرات دو مقیاس ذهنی میزان تلاش درک شده (borg scale) و درد (vas scale) نیز در کنار دو متغیر وابسته اصلی بررسی شد. روش مطالعه: آزمون های عینی توسط دستگاه سنجش فشار پا انجام شد. این دستگاه قادر است که میزان اوج نیرو و زمان اوج نیرو را هنگام فرود پا ثبت نماید. برای اطمینان از یکسان بودن طول گام، مسیر حرکت برای تمامی آزمودنی ها استاندارد شد. همچنین در هر وضعیت حرکتی آزمودنی 6 بار مسیر را تمرین می کرد تا در آن به ثبات حرکتی در ریتم گام برسد. سپس 3 بار رکوردهای آن وضعیت برای او ثبت می گردید و نمره میانه به عنوان نمره وضعیت محسوب می گردید. این روند برای سه وضعیت فرود عادی، فرود روی پنجه و فرود روی پنجه پس از تصویرسازی ذهنی تکرار گردید. در هر وضعیت علاوه بر رکودهای اوج نیرو و زمان اوج، میزان نرخ بارگذاری، نمرات "میزان تلاش درک شده" و "مقیاس بصری درد" نیز اندازه گیری شدند. با توجه به آنکه طول گام مسیر دختران و پسران متفاوت بود، نمرات دو جنس با یکدیگر مقایسه نشدند، ولی مقایسه نمرات دو گروه ماهر و غیرماهر در طی سه نوبت آزمون انجام شد. بنابراین، برای تحلیل آماری از تحلیل واریانس برای داده های تکرار شده استفاده شد. یافته ها: در هر سه نوبت آزمون، اوج نیروی گروه ماهر کمتر از گروه غیرماهر بود. از طرف دیگر، در هر دو گروه ماهر و غیرماهر، آموزش و اصلاح مهارت موجب کاهش اوج نیرو گردید. زمان اوج نیز در دو گروه ماهر و غیرماهر با آموزش و اصلاح مهارت افزایش یافت. میزان تلاش درک شده و مقیاس بصری درد نیز با اصلاح مهارت در هر دو گروه ماهر و غیرماهر کاهش یافتند. نتیجه گیری: طبق یافته های پژوهش، اصلاح تکنیک دوی زیگزاگ منجر به کاهش نیروی اوج و افزایش زمان اوج در اندام تحتانی شده و می توان از آن به عنوان یک برنامه پیشگیری از آسیب اندام تحتانی و به ویژه آسیب aclنام برد. توصیه می شود مربیان و ورزشکاران برای پیشگیری و کاهش آسیب های اندام تحتانی به ویژه زانو و مچ پا در تمرینات ورزشی و مسابقات به این عوامل توجه کافی داشته باشند.