نام پژوهشگر: محمدرضا شریف زاده
صدرا امیرسرداری غلامعلی حاتم
یکی از منابع مهم در جهت شناخت مذاهب، فرهنگ ها و کارکردهای پیشینیان، مطالعه تدفین های انجام شده در گورهای باستانی است. جامعه شناسی و تاریخ ادیان و فلسفه مذاهب نمی توانند بدون توجه به آثار به جا مانده از اقوام باستانی که به نوعی به فلسفه مرگ و نیستی و برخورد انسان نسبت بدان مربوط می شوند، به نتیجه گیری صحیح و بازسازی عقاید پیشینیان و تأثیر آن در حرکت و تحول انسان و تاریخ آن دست پیدا کنند. به همین جهت، برای شناخت بهتر دیدگاههای مردمان باستان به مروری کوتاه در اعتقادات اقوام مختلف، نسبت به مسأله مرگ می پردازیم؛ زیرا تدفین، ملموس ترین و عینی ترین تجسم انسان از زندگی، مرگ و پدیده های پس از آن است، که همواره در طول تاریخ، ذهن بشر را مشغول داشته و در صدد درک، غلبه و گذر از آن برآمده است.
مریم عبدالهی فاطمه شاهرودی
بررسی و تامل بر مسئله سنت و مدرنیته یک امر مهم در فرهنگ ایران است. دوربین عکاسی خود یکی از مظاهر مدرنیته می باشد که در دوران قاجار به ایران وارد شده است.ارتباط با دنیای غرب تاثیر فروانی بر تصاویر به جای مانده از دوران قاجار داشته است. ورود به دنیای جدید و متفاوت مدرن غرب، روشنفکری، تجدد و ... همگی آنها به وضوح در تصاویر هنرمندان ایرانی دیده می شود. استفاده از لوازم جدید وارداتی غرب برای نشان دادن هویتی مدرن و روشنفکر در این تصاویر بسیار مشهود است. بر این اساس شاید بتوان گفت در تصاویر دوران اولیه زیبایی شناسی خاصی بر تصاویر حکم فرما نبوده است، عکس ها بیشتر راویان آن دوران و افرادی که در آن دوران زندگی می کردند، هستند. کم کم با بهره گیری و ساخت فضاهای آتلیه مانند ، کادر بندی و چیدمان در تصاویر مطرح می گردد. با این رویه در عکاسی در دوران پهلوی اول نیز رو به رو هستیم. اما در دوران پهلوی دوم، تاسیس دانشگاه های هنر، اعزام افراد بیشتر برای ادامه تحصیل، فارغ التحصیلانی که به بطن اجتماع وارد شده اند، چاپ مجلات متعدد، تغییر در ابزار آلات عکاسی و سبک تر شدن آنها، همه و همه عواملی است که هنرمندان دوران پهلوی دوم را از دوران پهلوی اول متمایز می کند. این عوامل از ویژگی های مهم و تاثیر گذار در هنر عکاسی بودند. به هنرمندان هدف، خلاقیت، بهره گیری هرچه بیشتر و بهتر از این فن را می دهد و عکاسی را به عنوان یک هنر مستقل در می آورد. در نتیجه پیشرفت تکنولوژی و تغییرات غرب، سبک شدن و قابل حمل شدن دوربین ها، این ابزار وارد زتدگی مردم شده و دوربین به وسیله ای برای ثبت زندگی مردم تبدیل شده است. بعد از انقلاب نیز با بازگشت به سنت در آثار هنرمندان رو به رو هستیم. جامعه ما در عمق جامعه ای است سنتی که به موازات دنیای مدرن قدم بر می دارد و حرکت می کند. استفاده از عناصر سنتی در آثار برخی از هنرمندان، نشان دادن و اشاره به همین تضاد است. جامعه ما هرگز همچون جوامع غربی مدرنیته را درک نکرده است، ما آن را قبول کرده ایم و با آن هم طراز شده ایم. بهره گیری از این عناصر سنتی یادآوری گذشته، بازگشت به سنت و اشاره به تضادهای مصالحت آمیز حاکم بر فرهنگ و اجتماع است. هر چند که در 2 دهه اخیر به خصوص در دهه 80 شاهد کلیشه ای شدن این تضاد ها هستیم.
مانا محرابیان حمید کشمیرشکن
هدف از این پژوهش ، بررسی نظریات ،آثار و دیدگاه های گروه "هنر و زبان" و بررسی امکان تطبیق نظریات آنها با آثار و دیدگاه های هنرمندان ایرانی ای می باشد که در دهه 1380، در نمونه هایی از آثارشان از خط و نوشته به مثابه ی مفهوم استفاده کرده اند. در این پژوهش ، پس از بررسی تاریخچه ی شکل گیری، نظریات و آثار "هنر و زبان"، به بررسی و تحلیل عنصر زبان (متن و نوشته) در دیدگاههای هنرمندان ایرانی، در نمونه هایی از آثارشان پرداخته ایم که می توانند قرابتهایی با نظریات، آثار و دیدگاه های "هنر و زبان" از لحاظ صورت و مضمون داشته باشند.این پژوهش با رویکرد توصیفی، تطبیقی و تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، مشاهده آثار و مصاحبه با هنرمندان مربوطه فراهم آمده است.
شیوا انصاری فرد محمدرضا شریف زاده
در این پژوهش نخست به بررسی روندی پر داخته شد که برخی از عکاسان پیشرو در امرپسامدرن از آن برای به چالش کشیدن مفاهیم مدرنیستی و سنتی همچون مفهوم تالیف و جایگاه سنتی مولف / واقعیت و بازنمایی بهره جستند. و باازآن خودسازی و همانندسازی تصاویر دیگران هر گونه تکراری بودن در خلق آثار را روا دانسته و با این عمل مصادره گونه خودوآفرینش دوباره در بستری نو اصالت و بی همتایی اثر هنری و خلاقیت هنرمند در حکم نابغه را زیر سوال بردند.و به این تفکر دامن زدند که عکس علاوه بر نمایش جهان واقع می تواند ارائه ای از دنیایی درونی و ذهنیات هنرمند باشد .اعمالی که عکاسی سنتی آن را جایز نمی شمرد؛ هنری که اسیر فرهنگ اصل مدار بود و اصالت و ناب گرایی را در اثر هنری برجسته می دانست . واین در حالی است که در دوران پسامدرن و در حوزه ی رسانه های متکثر اصالت جای خود را به تکرار داده است و دیگر از هاله تقدس اثر هنری خبری نیست . از سویی دیگر به بررسی رویکرد هایی پر داخته شد که عکاسان معاصر ایران متاثر از این حرکت های جهانی در بستر پسا مدرنیسم از آن ها بهره جستند تا به ارائه تصاویری بپردازند که صراحت دوربین را زیر سوال می برند.الگویی که عکاسی مستند نگارانه و خیابانی دهه 60 را به حاشیه رانده است وصحنه آرایی،دست کاری در عکس و ارجاعات مستقیم و تلویحی به تصاویر از پیش موجود و از آن خود سازی تصاویر و در آمیزش با اشکال دیگر بیانی از جمله زبان و نقاشی را شیوه غالب خود در دو دهه اخیر قرار داده است. چرا که در این دوران عکاسی بازنمایی تصویری از پیش دیده شده است
سیده ساناز آزاد بخت محمدرضا شریف زاده
موسیقی از سویی به خاطر داشتن مشترکاتی مفهومی با هنر های بصری در بسیاری از زمان ها هنرمند را بر آن داشته است تا به اصطلاح، بیانی بصری از آن چه ادراک می کند را ارائه دهد. از سویی دیگر موسیقی به خاطر دارا بودن خاصیت همانندی با حالات و حرکات روحی انسان ، می تواند تداعی گر موقعیت های خاص ذهنی و انگاره های متفاوت ناخودآگاه باشد. بدین صورت که مثلاً صدای سوزناک ویولن می تواند ما را به یاد صدای سوزناک آهی در خاطراتمان بیاندازد. این خاطره بر احساسات ما تاثیر می گذارد و موجب اندوه دوباره ما می شود. و یا صدای ریتمیک یک طبل می تواند ما را به یاد یک مارش نظامی بیاندازد و با این تداعی در ما احساس قدرت ایجاد کند. این تغییر حالات و تداعی انگاره های ناخودآگاه توسط موسیقی می تواند عامل محرکی در ایجاد خلاقیت در نقاشان باشد. حال هنرمند نقاش معاصر با گرایش به سمت درونگرایی از این تاثیر، یا در کنش ناخودآگاه خود در مواجهه با زمینه اثر هنری و یا در بیان و کشیدن ایماژهای ناخودآگاه بهره می برد. در این پایان نامه به بررسی دو رویکرد ذکر شده ناخودآگاه ، در نقاشی معاصر پرداخته شده است. به طور مثال نقاشانی که در سبک هایی چون اکسپرسیونیسم انتزاعی فعالیت میکنند، خود را در جریان پیشامدهای ناخودآگاه از سوی جسم و ذهن ، در هنگام آفرینش، رها می کنند. و در سبک های دیگری چون سوررئالیسم، دقدقه هنرمند در بازنمایی انگاره هایی است که در ذهن او مانند تصاویری از رویا نقش بسته اند. تلاش اصلی در ارائه این موضوع ، رسیدن به این باور است که موسیقی به عنوان عاملی محرک و هنری تاثیرگذار، می تواند منجر به پدیداری خلاقیت در ذهن هنرمندان معاصر که بیشتر گرایش به بیان متفاوتی از واقعیت را دارند، شود.
مهدی آقاعلی گل غلامعلی حاتم
در این پایان نامه هدف بررسی تزئینات مناره ها در دوره های مختلف در ایران پس از اسلام می باشد. این پرداختن شامل مطالعه تزئینات مختص به هر دوره و چرایی وجود این تزئینات می باشد و اینکه چه ارتباطی میان این تزئینات و سنت های حاکم بر معماری مناطق گوناگون وجود دارد. روش تحقیق به صورت اسنادی می باشد که شامل مطالعه بر روی سفر نامه ها، مقالات، کتب و استفاده از مطالعات قبلی است، هم چنین مطالعه میدانی که شامل مشاهده چندین مناره برگزیده در دوره های مختلف و مقایسه تزئینات آن ها با یکدیگر و تهیه عکس از آن ها می باشد. قبل از ظهور اسلام، مناره ها نقش میل راهنما در کنار جاده ها و ورودی شهر ها و کنار مساجد و کاروان سراها و ... را بر عهده داشتند؛ اما پس از ظهور اسلام از مناره ها جهت اذان گویی و فراخوان مسلمانان به انجام فریضه دینی استفاده می شد. آن چه حائز اهمیت می باشد، مورد توجه بودن کاربرد مناره پیش از اسلام و هم چنین در اوایل ظهور اسلام می باشد اما در ایران جنبه تزئینی مناره ها مورد توجه قرار گرفت و این امر تا بدان جا پیش رفت که پس از چندی کاربرد مناره رنگ باخته و تزئین مناره ها مورد توجه قرار گرفت که این امر در مناره های موجود در ایران نمود فراوان دارد.
رضا انصاری محمدرضا شریف زاده
عکاسی سورئالیستی یکی از متداول ترین ژانرهای عکاسی می باشد که در طول تاریخ عکاسی، عکس های با شکوه و به یاد ماندنی را در حافظه خود ثبت کرده است. سورئالیسم در طول تاریخ هنر جزو مکاتب پربار و پرسروصدا بوده است، بخصوص تاثیرآن در عکاسی و مطرح شدن عکاسی به عنوان یک رسانه سورئالیستی که فراواقعیت را از خود واقعیت می سازد و آنرا باز نمایی می کند. به همین دلیل منظور این پژوهش بررسی عکاسی به عنوان یک رسانه سورئالیستی می باشد. در این پژوهش سعی می شود با توجه به نگاه پسا ساختارگرایانه و نظریه مرگ مولف که توسط رولان بارت تبیین و ارایه شده است ، با توجه به جریان واسازی متن به این سوالات پاسخ داده شود. آیا عکاسی به عنوان یک رسانه سورئالیستی ارزش شاعرانه ناب و نوینی را در هنر مطرح می کند؟ با توجه به یافته های پژوهش تصاویر سورئالیستی بازنمایی ناب و شاعرانه و رویاپردازانه ذهن هنرمند این سبک می باشد و عکاسی نشان داده که در واقع ، واقع گراترین و در نتیجه ساده ترین هنر بازنمایی کننده می باشد.
جاوید رمضانی نمین محمدرضا شریف زاده
پژوهش «بوردیو» درباره عکاسی بخشی از نظریه او درباره«سرمایه فرهنگی» است که همراه با «سرمایه نمادین»،«سرمایه اقتصادی» و «سرمایه اجتماعی» ، «پایگاه اجتماعی» فرد را تشکیل می دهد.به طور کلی مضمون آثار «بوردیو» علاقه به «منزلت» و رقابت بر سر این منزلت است و به بررسی چگونگی پدید آمدن ذوق و قریحه از دل مبارزه برای منزلت یا بازشناسی اجتماعی می پردازد.از نظر او مهمترین عامل در حفظ و تداوم پایگاه اجتماعی فرد، انتقال سرمایه فرهنگی است. اهداف: در جامعه معاصر شهری تهران وجود گسل اجتماعی و اقتصادی مشهود است و به تبع آن نحوه استفاده و برخورد با عکس نیز تحت شعاع قرار می گیردبنا براین پژوهش حاضر میزان اقبال به عکاسی را در تهران از لحاظ کمی و کیفی مورد بررسی قرار داده تا از این طریق به جایگاه عکاسی در وضعیت فرهنگی امروز جامعه ما پی ببرد و علل و عوامل استقبال یا عدم استقبال از آن را در میان طبقات مختلف جامعه مورد بررسی قرار دهد. روش اجرا: بصورت کمی و کیفی با رویکردتطبیقی تحلیلی وبا استفاده از منابع کتابخانه ای وامار گیری میدانی نتایج: با رشد روند مدرنیزه شدن جامعه معاصر مشق عکاسی به صورت غیر قابل تردید ی رشد کرده و گرایش طبقه متوسط برای کسب منزلت فرهنگی تکیه بسیاری را به این رشته نموده است.
ندا سلیمیان محمدرضا شریف زاده
چکیده پایان نامه(شامل خلاصه،اهداف ،روش های اجرا ونتایج به دست آمده): چکیده انسان برای اتصال به مبدأ هستی به فضایی نیاز دارد که ویژگی های معنوی و آسمانی را داشته و تجربه عروج را تسهیل نماید. اسلام بیش از هر دین دیگر به بعد اجتماعی عبادت سفارش داشته بنابراین مساجد در شهر اسلامی از جایگاه والایی برخوردار شده اند . نگارنده در این پایان نامه ضمن بررسی مفهوم صفات جلالیه و جمالیه خداوند از دیدگاه قرآن , فلسفه و عرفان به دنبال تجلی آنها در نقوش مسجد جامع عباسی اصفهان می باشد . اساس معماری اسلامی بر حکمت استوار است . حکمت معماری اسلامی به خصوص معماری مساجد را می توان در دو بعد ظاهری و باطنی بررسی کرد . یکی از نگاه های حکمی به ساختار بناهای پرستشگاهی دیدن باطن آن ها است که در ظاهر نیز تجلی می یابد. فرض بر این است که نقوش هندسی بیانگر صفات جلالیه ی خداوند و نقوش اسلیمی بیانگر صفات جمالیه ی خداوند می باشد و خوشنویسی اسلامی به کار رفته در کتیبه ها نشان دهنده ی صفات جلالیه و جمالیه است .تحقیق فوق به صورت تحلیلی، تاریخی و توصیفی با گرد آوری مطالب به صورت ترکیبی، استفاده از کتابخانه و مطالعه کتاب ها و مقالات و به صورت فیش برداری نوشتاری و تصویری، با استفاده از ابزار کامپیوتر و عکاسی انجام گرفت و سعی بر این شد تا چگونگی تجلی صفات خداوند در نقوش مسجد جامع عباسی به روش نظری و عملی (به وسیله تصاویر تحلیلی نقوش ) بررسی شود . نقوش هندسی و اسلیمی که از مهمترین نقوش مورد استفاده ی هنرمندان مسلمان است می تواند نشانگر صفات جلالیه و جمالیه ی خداوند - که در کل کائنات و در وجود انسان کامل تجلی پیدا کرده است - باشد . در ضمن همان طور که صفات جلال و جمال خدا با یکدیگر هماهنگی دارند و لازم وملزوم یکدیگرند , این ویژگی به خوبی در هماهنگی و در هم تنیدگی نقوش هندسی و اسلیمی به تجلی در آمده است . کلیدواژه ها : تجلی, صفات جلالیه ی خداوند, صفات جمالیه ی خداوند, نقوش هندسی, نقوش اسلیمی
اسیه محمدیان محمدرضا شریف زاده
امروزه بحران و معضلات زیست محیطی به یکی از دغدغههای مهم بشر تبدیل شده، که هنر این دوره را نیز تحت تأثیر خود قرار داده است. به تعریفی، هنر محیطی که یکی از شاخههای هنر جدید است، سعی دارد با نگرشی نو به رابطه انسان با طبیعت بپردازد و راهکارهای جدیدی را برای همزیستی با محیط اطراف در اختیارمان بگذارد. با توجه به نقش علم نشانهشناسی که در این میان سهم بسزایی را در معرفی فرهنگها و جهان امروز ایفا میکند؛ و از آنجا که در حوزه نشانهشناسی هیچ چیز خالی از نشانه نیست و از طرفی در هم آمیختگی جهان نشانه و نانشانه موضوعی است قابل تأمل، به همین سبب در این پژوهش، نشانهشناسی فرهنگی، در خصوص رابطه موجود بین "فرهنگ، طبیعت و آثار هنرمحیطی" و همچنین بررسی آثار هنر محیطی دوهنرمند (از دو فرهنگ متفاوت) و بررسی نشانهها در هنر محیطی از طریق رویکرد نشانهشناسی فرهنگی و لایههای زیرین معنایی اثر مورد مطالعه و بررسی قرار میگیرد. بر این اساس ضمن دیدن اشتراکهایی در استفاده از عناصر طبیعت از قبیل (سنگ، چوب، ....) و میرا بودن آنها به تفاوتهای بیانی و نوع بکارگیری عناصر در آثار این دو هنرمند میتوان پی برد. علاوه بر آن میتوان نتیجه گرفت، این آثار که در طبیعت شکل میگیرند جزئی جدا ناپذیر از طبیعت و فرهنگ انسانی در مناطق مختلف و یا فرهنگهای فراگیرتر هستند. نشانهها در این آثار دارای بار معنایی فرهنگی – اجتماعی میباشند، چرا که در ابتدا به حفظ محیطزیست و زندگی بشر در سطحی وسیع و در کنار آن به بیان فرهنگهای مشترک جهانی میپردازند. روش تحقیق در این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است. کلید واژه ها: هنر محیطی، نشانه، نانشانه، فرهنگ، طبیعت، زیست محیطی، نشانه شناسی فرهنگی
سید محمدرضا طبسی محمدرضا شریف زاده
طنز در هنرهای تجسمی از پارادکس ،جناس ،مهمل نویسی یا مهمل نگاری،اغراق و غلو،همچنین نظیره سازی ،نقیظه سازی و وارونه سازی های ساختاری و نمایشی در کنار هجو و هزل تصویری بهره ی بسیار می برد .در این بین طنز برای برای محقق ساختن قدرت خود از بازنمایی عناصر بیرونی نمایشی چون ماسک یا نقاب با بهره گیری از مفاهیم روانشناسیک یا اعمال نوعی از لال بازی در هنر اجرا استفاده می کند.همچنین هنرمند با حضوری دلقک وار درمقام هشدار دهنده و مطایبه کننده به رفتارهای خود به کمک مفهوم نبوغ وابسته به اندیشه ی رمانتیست ها رسمیت می بخشد ، برای تثبیت بیان خود از انواع ابزار ها بهره می گیرد و یا از "مهاجات" استفاده می کند.در بازگشت به گذشته، ملهم از انگاره های پسامدرنیسم، سراغی نیز از نمادهایی کهن چون نشانه های فالیک می گیرد و با آن در هنر های تجسمی لطیفه سازی می کند.ظهور امکانات جدید صنعتی راه را برای طنز بیش از پیش گشوده است از طراحی اسباب بازی های شوخی و ساخت بسیار همانند اشیاء،موجودات و پس مانده ها ی طبیعی گذشته ،ایجاد رقص نور یا بکارگیری نئون های درخشنده به لطافت و شوخ طبعی برخی از آثار افزوده است.مشتقات کائوچویی و هیدروکربنی نیز در این بین به یاری طنز هنرمند آمده است.تولید اسپری به زنده نگاه داشتن کودک درون برای خط خطی کردن دیوارها بسیار یاری رسانده و شبکه های اجتماعی در کنار وب سایت ها و وبلاگ های عمومی به معرفی آثار این هنرمندان کمک کرده است.از جهت دیگر منتقد نیز برای جبران خطاهای اسلاف خود درباره ی هنرمندان بزرگی چون ونگوگ از انکارهای همیشگی خود در ارزش دهی به آثار عقب نشینی نموده و در عصر از کف دادن معیارهای پیشینی، به جستجوی تعریف جدیدی از هنر برآمده است.گر چه القابی که به استهزاء به برخی از گروه ها و آثار هنری داده بودند هنوز به قوت خود باقی است.از آنجا که معیارهای پذیرش هنر و هنرمند متمایز شده است، این القاب اکنون شکل منفی خود را از دست داده است.طنز در این پژوهش صرفا معنای یکسویه ای نداشته است .طنز معرفی شده ،دارای کثرت معنایی و کاربردی است و از شوخی های سرخوشانه ی سبک پاپ تا زهر خندی به اندوه ناکی تنهایی انسان و گریز ناپذیری سرنوشت محتوم آدمی را در برمی گیرد.
امیرحسین بهرامی فاطمه شاهرودی
انتزاع گرایی که از سال 1910 به گونه ای مستقل و به صورت سبکی هنری در دنیای هنر مدرن غرب مطرح شد، آفرینش آثاری به دور از تقلید و بازنمایی از دنیایی مشهود را مورد توجه قرار داده است. آثار انتزاعی پس از شکل گیری نقاشی نوگرا در ایران رواج پیدا کرده و تا به امروز ادامه دارد. پژوهش حاضر با محوریت شکل گیری نقاشی انتزاعی در ایران آغاز شده و در ادامه به کمک رویکرد فرمالیستی به بررسی ویژگی ها، دسته بندی و تجزیه تحلیل آثار غلامحسین نامی می پردازد. نتایج این مطالعه که با روش تحقیق توصیفی- تحلیلی انجام پذیرفته است نشان می دهد که گرایشات انتزاعی در هنر مدرن ایران با شروع نقاشی نوگرا رایج شده و در دهه های 40 و 50 به اوج خود می رسد. در میان هنرمندان این شیوه، آثار غلامحسین نامی به دلایلی چون مشخصه های بومی و ایرانی، تنوع مواد و تکنیک های بکار رفته چون کاربرد خاک و همچنین ابداع و نوآوری به ویژه در نقاشی های نیمه برجسته اش، از اعتبار و ارزش ویژه ای برخوردار است. در آثار وی که می توان آنها را به هشت دوره تقسیم کرد، گاه تنها فرم های معمارانه اهمیت پیدا می کنند و گاه خود گِل که ماده اصلی معماری سنتی است مورد توجه قرار می گیرد. در آثاری دیگر، وی با روشی نوآورانه رنگ سفید را با برداشت هایی از طبیعت تلفیق کرده که نتیجه آن ابداع حجم هایی نیمه برجسته در سطح بوم است که در عین حال چندان از حال و هوای انتزاعی کارهای قبلی وی دور نیست.
الهام شاملو منتظرمقدم محمدرضا شریف زاده
این پژوهش بر آن است که با تحلیل روایت هایی که متولدین سال های 1367-1357 با دیدن عکس های سه دهه گذشته خود که بیشتر عکس های جای گرفته در آلبوم های خانوادگی است ( که حضورش هر روز در خانواده ها کمرنگ تر می شود) و انتخاب شخصی حداقل سه عکس و به یادآوری خودانگیخته ای که با دبدن این عکس ها صورت گرفته، به بررسی این نکته برسد که عکس های خانوادگی بیشتر چه نوع به یادآوری هایی را در میان هم نسلان دهه 60 سبب می شوند؟ پرسش های مرکزی ما در این پژوهش آن است که عکس خانوادگی که به ظاهر به یادآورنده خاطرات خوش و نوستالژیک فردی و خانوادگی است، آیا کاربران این عکس ها را به یادآوری خاطرات جمعی و آن هم از نوع تروماتیک وا می دارد و اگر اینگونه است تا چه حد از روایت تاریخ از پایین پیش می رود؟ و این مهم به دست نمی آید مگر با تحلیل روایت های نوشته شده بر عکس های گروهی منتخب به گونه تصادفی از این دهه. برای به دست آوردن بستر نظری و دیدگاهی مناسب در چارچوب مفهومی به بررسی ماهیت عکس و بالاخص عکس خانوادگی از دیدگاه صاحبنظرانی چون « بارت» ، «متز»، «سانتاگ»،«ادواردز» ،«آنت کون »و دیگران پرداختیم و برای رسیدن به تحلیلی درست از روایت های به دست آمده، ابتدا به بیان چهار پارادایم اصلی در حافظه (خاطره) جمعی و بیان نظریات «هالبواکس» و سپس به بسط و تفصیل معنا و مفهوم روایت از دیدگاه «ریکور» پرداختیم. روش کار کیفی است و برای گردآوری و تحلیل داده ها از عکس نوشته ها و تحلیل روایت بهره جسته ایم.پاسخ بدست آمده برای پرسش این پژوهش را می توان این گونه جمع بندی کرد: اگرچه عکس های منتخب توسط این گروه اغلب از لحظات خوش و خاطرات نوشته بر آن ها اغلب در قالب نوستالژیک خوش است، اما در بطن بسیاری از روایات به فقدان شخص (مرگ) یا شیء، خاطره ناخوشایند فردی و یا حتی خاطراتی جمعی از نوع تروماتیک اشاره شده است. یا در بعضی موارد به یادآوری که توسط عکس ها صورت گرفته آن چنان آزاردهنده بوده که فرد از نوشتن سرباز زده و یا به نوشته ای انتقادی و کوتاه بسنده کرده و از «اجبار به تکرار» خاطرات خود فرار کرده است. در اکثر به یادآوری های انتقادی این گروه از نسل دهه 60، علت این خاطرات دردناک یا تروماتیک خود را بیشتر دوران کودکی سخت و در بعضی موارد خانواده های سنتی و متهجر می دانند. اهمیت کار صاحبنظران و پژوهشگرانی چون آنت کون و جو اسپنس بر روی عکس های خانوادگی، که تمرکز اصلی شان بر روایت های ناگفته و ثبت نشده در کلیشه ی خانواده ایده آل مدار عکس های خانوادگی است ،در این جا آشکار می شود.
کلثوم بزی غلامعلی حاتم
سراوان و ناهوک مجموعه ای از دره ها و کوهستان هایی است، مملو از نقوش حیوانی، شامل بز، اسب، شتر، گربه سانان و جوندگان که با ظرافت و طبیعت گرایی، به زیبایی نقش شده اند، نقوش انسانی که تکامل فرهنگ پوشش و شکار را نشان می دهند، نقوش گیاهی که مربوط به دوره های جدیدتر و منسوب به زرتشتیان است و نقوش نمادین، شامل انسان بالدار و فنجان نماهایی که جهت گاه شماری استفاده می شده است، آیا این نقوش توسط شکارگران پارینه سنگی و نوسنگی، در دوره-های مختلف ایجادشده و با آیین های شکار و پرستش در ارتباط بوده است؟ این پژوهش با هدف شناخت و معرفی سنگ نگاره های منطقه ی ناهوک سراوان و بررسی دلایل ایجاد نقوش از سوی مردم بدوی آن سامان، و چگونگی حضور این نقوش در زندگی مردم امروز منطقه انجام شده است. روش تحقیق، به صورت میدانی و ثبت مشاهدات و مصاحبه بوده و با استفاده از نظریه ی کهن الگوهای یونگ و آرای کمبل در باب اسطوره، به تحلیل نقوش پرداخته است. در نتیجه ی این تحقیق، سنگ نگاره های مناطق مختلف سراوان معرفی شده است.
نیلوفر رشیدزاده آتوسا مدیری
طراحی شهری برای فهم ، تجزیه و تحلیل ، ادراک و ارائه راه حل باید با سایر رشته ها رابطه و تعامل مناسبی داشته باشدو از قالبهای مختلفی برای ارائه راه حل استفاده نماید . یکی ازاین قالبها ،ارائه و بیان تصویری از ویژگی های بصری محیط است . سینمانیز یک فرم هنری چند بعدی است که نسبت به سایرگونه های رسانه نزدیکی بیشتری به متن و حریان زندگی دارد و ازطرفی ی ک ابزار تداعی معانی و دنیایی مجازی ، برای بازنمایی فضاها ، محیط ها ، رویدادها ، نمادها و نشانه ها است که به صورت مستمر و پیوسته در حال آموزش ، یادآوری و یا تجسم محیط های واقعی و مجازی برای مخاطبان خود است . سینما نیز مانند دیگر هنرها و البته با قابلیت های هنر سینما « موضوع » به مراتب وسیع تر با پشت سر نهادن تجارب او لیه به سرعت متوجه شهر وشهرنشینان جامعه مدرن ، به مثابه شد. سینمای شهر محور، تصویر ذهنی و نحوه ادراک ما را از محیط شهر، ابعاد زوایای پنهان آن عوض کرد و گسترش دادو در یک کلام، رسانه سینما به سازنده اصلی ذهنیت ما از شهر بدل شده است .دراین تح قیق از نوع اسنادی و ابزار گردآوری آن، داده های مشاهده ای تصویری ،به بررسی مفاهیم بازنمایی فضااز طریق سینما و کشف معانی پنهان در این فضاها پرداخته شد .دراین مسیرازابزار نشانه و تحلیل محتوای کیفی داده ها به منظور بررسی سطوح مختلف رمزگانی در دو نمونه ی موردی (منهتن و حکم )ودسته بندی این مقولات ذیل گونه های فضاهای شهری به کار رفته در این فیلم هااستفاده شد ودر نهایت به تحلیل این مفاهیم جهت ارتقاء کیفی فضا های شهری پرداخته شد.
عباس حدادی ماهینی غلامعلی حاتم
نمادها از کهن الگوهایی هستند که علیرغم رمزینگی موجود در خود حاوی اطلاعات مهمی درباره خلقتند که با کشف رمز از هرکدام راهی به سوی معرفت گشوده خواهد شد. عناصر چهارگانه (آب و خاک و باد و آتش) از جمله آنهاست که بررسی ساختارشان در باور و هنر گذشتگان می تواند ما را به رموز درونی آن ها آشنا سازد. هدف این پژوهش، کنکاش در دستاوردهای ایران باستان به منظور دستیابی به اطلاعاتی نوین است. نتایج حاصله نشان می دهد: ذهن بشر از دیرباز اندیشمندانه در پی پاسخگویی به سوالات درون برای کشف موجودیت خود و عالم هستی بوده و ادیانی که به واسطه همین اندیشمندی شکل گرفته اند همواره یاری گر انسان برای کشف اندیشه ای برتر بوده اند. در فصل اول این پژوهش کلیات موضوع آمده است. در فصل دوم به تعاریف پرداخته شده. فصل سوم عناصراربعه در دین و هنر ایران باستان را مورد بررسی قرار می دهد. فصل چهارم به نمادهای مرتبط با عناصر اربعه می پردازد و فصل پنجم نیز به تجزیه و تحلیل و نتیجه گیری اختصاص یافته است.
شیرین خادمی محمدرضا شریف زاده
عکاسی از ابتدای پیدایش به عنوان وسیله ثبت حقیقت و واقعیت، تا کنون مسیر پر فرازی را طی کرده و هم پای انسان معاصر و نیازهایش حرکت کرده است. این رسانه از طرفی با ورود خود به عرصه تاریخ هنر، به نوعی اصالت اثر هنری را زیر سوال برده است. والتر بنیامین(نظریه پرداز1892-1940) در مقاله "اثر هنری در دوران تکثیر مکانیکی آن" به گسترش تکنولوژی پرداخته و اینکه تکثیر اثر هنری از طریق رسانه ماهیت هنر را دگرگون می کند عکس ها از ابتدای پیدایش روایتی را در خود داشتند تا عکاسی صحنه پردازی ضده وارد عرصه هنر شد و ویژگی های آن در این پژوهش مورد بررسی قرار می گیرد.
ملیحه کفایی محمدنژاد محمدرضا شریف زاده
نشان دادن اهمیت ساختار تصویرسازی متن برای هنرمندان و بررسی تصویرنگاری در حوزه های هنرهای عامیانه گویای این است که بخش مهمی از فعالیت هنرمندان در حیطه هنرهای عامیانه که تاثیرات زیادی بر نقاشی کتاب های دوره قاجار گذاشته است. گرایش به مفاهیم عامیانه از دوران صفویه آغاز و تا دوره قاجار ادامه می یابد این اندیشه و مفاهیم رویکرد تازه ای را به نقاشی های عامیانه ایجاد می کند. مانند: مکتب نقاشی قهوه خانه ای و .... نقاشی خیال نگاری و قهوه خانه ای ارتباط بسیار نزدیکی با تصویرگری های کتب عامیانه دارد. در این زمان نقاشی در دو شاخه مهم رشد می کند ابتدا نقاشی موسوم به خیال نگاری و قهوه خانه ای و سپس چاپ با شیوه سنگی که تصاویر ارائه شده در این دو شاخه عموما ملهم و اسلوب نقاشی دوره زندو قاجار است.و همچنین مایه های از نقاشی سنتی و نگارگری قدیم ایران را به همراه دارد برای یافتن ارتباط هرچه نزدیک تر میان تصویرگری کتاب های چاپ سنگی و شیوه های نقاشی خیال نگاری و عامیانه. در جایی از این پژوهش تحولات مصورسازی کتب سیر تطورات نقاشی ایران تا روزگار قاجار که شکل زنجیره تحولاتی مرتبط با مسایل و رویدادهای اجتماعی نشان می دهد را مورد بررسی قرار می دهیم و چگونگی ادامه این تحولات و ویژگی ها را در آثار نقاشان مجالس کتب چاپ سنگی گفته خواهد شد.
سیدمحمدعلی واعظی نژاد محمدرضا شریف زاده
بررسی ساختارهای اجتماعی عکاسی معاصر ایران به این دلیل است که عکاسان معاصر ما تا چه اندازه موفق به درک مفاهیم پیرامون خود و انتقال آن از طریق عکس به سایر جوامع شده اند. و همچنین مخاطب در شکل گیری مسیر عکاسی معاصر ایران چه نقشی ایفا می کند و در پی آن نقش گالری دار ها در انتخاب هنرمند و آثارش به عنوان یک کالای فرهنگی در به تصویر کشیدن واقعیت هنر ایران تا چه اندازه دارای اهمیت می باشد.
آذین غیاثی محمدرضا شریف زاده
یکی از دلایل انتخاب موضوع عکاسی مستند اجتماعی ایران در دهه 50 و60 می تواند تحولات گوناگون و تکرار نشدنی در تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران باشد که نمی توان به راحتی از آن گذشت. پرداختن به عکاسی مستند ایران با رویکرد جامعه شناسانه می تواند به شناسایی ریشه هایش در آثار عکاسی امروز ایران کمک کند.
کمال عباس نژاد میرعلیرضا دریابیگی
نشانه شناسی علمی است که به مطالعه ی نشانه ها می پردازد. در زمینه ی تئاتر ابزورد که موضوع تحقیق حاضر است، نشانه شناسی شامل مطالعه ی عناصر معنایی موجود درمتن و اجرا می شود تا معنای پنهان پشت این عناصر و نیز فرآیند ارتباطی که این عناصر ایجاد می کنند را مشخص کند. در پژوهش حاضر برای پیاده کردن این تحقیق نظری، دو نمایشنامه نویس بزرگ ابزورد یعنی «ساموئل بکت» و «اوژن یونسکو» به عنوان مرجع مطالعاتی انتخاب گشته که با شکستن ساختارهای سنتی تئاتر، زمینه ی مناسبی را برای یک مطالعه نشانه شناسی فراهم کردند. در این پژوهش سعی در آن دارد تا علاوه بر تعریف تئاتر ابزورد و خاستگاه آن به شناسایی شبکه گسترده ی عوامل دخیل در نشانه شناسی نیز بپردازد. همچنین بر مبنای چارچوب نظری نشانه شناسی لایه ای به بررسی نشانه های در تئاتر با تأکید بر آثار بکت و یونسکو پرداخته می شود. پس از توضیحاتی درباره ی تئاتر ابزورد به بررسی نشانه شناسی، نشانه شناسی لایه ای و نشانه شناسی تئاتر و سپس نشانه شناسی تئاتر ابزورد به عنوان چارچوب نظری با هدف اثبات فرضیه مان پرداختیم. نگارنده در این تحقیق از روش توصیفی-تحلیلی، تکنیک کتابخانه ای، و همچنین از چارچوب نظری معاصر درباره نشانه شناسی لایه ای بهره گرفته است.