نام پژوهشگر: اسفندیار مردانی
جعفر تیرخونی اسفندیار مردانی
جابجایی انسان و کالا در سطح معابر یک شهر، با هدف افزایش سرعت، امنیت و کاهش هزینه حمل و نقل مهمترین هدف ایجاد سیستمهای حمل و نقل شهری است. کارکرد این سیستم وابسته به وجود زیرساخت های لازم و نیز قرار گیری مناسب اجزا مختلف آن و نیز هماهنگی این اجزا با یکدیگراست. یکی از مهمترین زیرساخت های سیستم حمل و نقل، پارکینگ های عمومی هستند که نقش مناسبی در کاهش ترافیک شهری دارند. احداث این گونه مراکز در صورتی که همراه با مدیریت ترافیک به صورت کاهش حجم پارک حاشیه ای شود سبب افزایش عرض مفید خیابان و در نهایت روان تر شدن ترافیک می گردد. انتخاب محل پارکینگ های عمومی (طبقاتی یا روباز) یکی از مسایل کلیدی در کلان شهرهایی همچون تبریز می باشد. این مشکل می بایست با توجه به یک سری ازمعیارها بررسی گردد. هدف اصلی این تحقیق تعیین مکان های مناسب برای تاسیس پارکینگ های عمومی (طبقاتی) با استفاده از مدل تصمیم گیری چند معیاره و نیز مدیریت تقاضای آن در محیط gis در منطقه هشت تبریز است. برای دستیابی به این هدف، پارامترهایی همچون فاصله از مراکز جذب سفر، فاصله از راه های دسترسی و مسیرها، قیمت زمین، کاربری مناسب برای تاسیس پارکینگ و سایر پارامترها بکار گرفته شدند. مدیریت پارکینگ، سیاست ها و برنامه هایی که در استفاده کارآمد تر از منابع پارکینگ بکارگرفته می شود، می باشد، که در این صورت می تواند به طور قابل توجهی تعداد فضاهای مورد نیاز پارکینگ در یک وضعیت خاص را کاهش دهد. پایان نامه دو هدف را دنبال می نماید: 1- مکانیابی پارکینگهای طبقاتی در منظقه هشت کلانشهر تبریز در محیط gis 2- استفاده از تکنولوژی سیستم اطلاعات جغرافیایی (gis)در مدیریت تقاضای پارکینگ با استفاده از روش وزن دهی و مقایسه دو دویی روش (ahp)، مکانیابی پارکینگ انجام و مناطق بهینه از نظر شاخصه های مدیریتی از بین گزینه های گوناگون بدست آمده، با مدل topsis رتبه بندی، شناسایی و معرفی می شوند.
مجتبی آقاپور حمید شیرمحمدی
کشور ایران از نظر آمار تصادفات جاده ای و تلفات و خسارات ناشی از آن در وضعیت اسفناکی قرار دارد. جاده های غیر استاندارد، وسایل نقلیه غیر ایمن و فرهنگ نادرست رانندگی، همگی دست به دست همدیگر داده اند تا سالانه بیش از 18 هزار نفر طبق آمار سازمان پزشکی قانونی کشور ( 27 هزار نفر طبق آمار سازمان بهداشت جهانی) در جاده های این کشور جان خود را از دست بدهند. قطعا بهبود هریک از این عوامل، موجب کاهش تلفات جاده ای خواهد شد. طبق تحقیقاتی که در چند کشور اروپایی انجام گرفته است، بهبود جاده ها بیشترین تاثیر مثبت را در میان این عوامل داراست. در کشوری مثل ایران که کمبود منابع یکی از معضلات همیشگی پیش روی پروژه های کلانی مانند راهسازی بوده و هست، استفاده از رویکرد شناسایی نقاط پرحادثه و اصلاح آنها در جهت ایمنی جاده ها، در عین حالی که گریزناپذیر است، می تواند در کوتاه مدت بسیار تاثیرگذار باشد. در این پایان نامه سعی شده است که با یک مطالعه موردی میزان تاثیرگذاری اصلاح نقاط پرحادثه در کاهش تصادفات و بهره وری اقتصادی چنین اقداماتی نشان داده شده و متعاقبا متولیان امور ایمنی راه ها به توجه بیشتر به این راهکار ترغیب شوند. جاده ترانزیتی ایواوغلی – بازرگان واقع در شمال آذربایجان غربی، به عنوان مورد مطالعه انتخاب گردید. در ادامه نقاط پرحادثه این محور با استفاده از آمار تصادفات و یکی از روش هایی که مورد استفاده در معاونت راهداری وزارت راه و شهرسازی نیز هست، شناسایی گردید. بعد از آنالیزهایی که روی طرح هندسی و مشخصات تصادفات هریک از نقاط یا قطعات پرحادثه انجام گرفت، برای تک تک این نقاط راهکارهایی در جهت اصلاح آنها ارائه گردید. برای مشاهده و محاسبه میزان تاثیرگذاری و بهره وری اصلاح نقاط پرحادثه در این محور، از ماژول پیش بینی تصادفات نرم افزار ihsdm استفاده شد. بدین صورت که ابتدا میزان تصادفات در یک دوره 5 ساله برای جاده موجود (اصلاح نشده) با استفاده از نرم افزار مورد اشاره محاسبه شد. سپس همین پروسه برای جاده ای که اصلاحات پیشنهادی با استفاده از ihsdm یا نرم افزارهای دیگر روی آن مدل و پیاده شده بود، انجام گرفت. با مقایسه نتایج جاده اصلاح شده و موجود همان طوری که انتظار می رفت، مشاهده گردید که از تعداد و شدت تصادفات کاسته شده است. ابعاد این تاثیرگذاری مثبت زمانی آشکار گردید که نرخ سود به هزینه این اقدامات اصلاحی طی یک دوره 5 ساله محاسبه گردید. نتایج حاصل از این تحقیق به روشنی نشان داد که شناسایی درست نقاط پرحادثه و ارائه راهکارهای مناسب برای اصلاح آنها می تواند تاثیر مثبت قابل قبولی روی ایمنی راه بگذارد و سرمایه اندکی که در این راه بکار گرفته می شود، منجر به کاهش قابل توجه هزینه های ناشی از تصادفات رانندگی می گردد.
حامد دروگر اسفندیار مردانی
? مهمترین موانع در ساخت آزادراه ها ? عدم حضور سرمایه گذاران خارجی در عرصه مشارکت در احداث آزادراه ها ? عدم تأمین به موقع اعتبارات سهم الشراکه دولت ? مشکلات بومی و منطقه های خاص در موضوع ارزیابی و آزادسازی مسیر ? تشریفات و طولانی بودن اخذ مجوزها برای طرح و پروژه ها (که اکثراً مبنای محاسبات در بحث سرمایه گذاری را بر هم می زند.) ? عدم همخوانی سود سرمایه گذاری با هزینه های تأمین منابع و تورم موجود ? مالیات ? عدم تأمین اعتبارات بانکی مناسب (که باعث می شود تعهد مالی سرمایه گذار و پروژه ها تا سقف مالی محاسبه شده در محاسبات هزینه – درآمد منظم به پیمان مشارکت باشد) ? تصمیمات حکومتی که بر هزینه-درآمد طرح تأثیر می گذارد (مانند اجرای قوانین جدید مالیاتی، حذف یارانه ها و یا محدود کردن ترافیک آزادراه و تخفیف عوارض) ? مشکلات مربوط به عوارض ? و تعداد متعدد مراجع نظارت بر بهره برداری آزادراه ها ? پیشنهاداتی برای تشویق و مشارکت بیشتر بخش خصوصی در احداث آزاد راه ها: ? تأمین منابع مالی، کاهش زمان اجرای پروژه، تخصیص بهینه ریسک طرفین مشارکت و مدیریت مناسب ( مثلث کلاسیک هزینه، زمان، کیفیت) ? به کارگیری زمان و منابع کافی و مجزا برای انجام مطالعات دقیق طرح های آزادراهی (منطبق بر مواد 16 و 17 آئین نامه اجرایی مشارکت) و به طور متوالی آزادسازی بستر و حریم (البته با ایجاد ردیف های اعتباری مجزا و قبل از انعقاد قرارداد) ? مشارکت بلاعوض شرکت های بیمه در پروژه ها و طرح های عمران بخش راه و ترابری ? واگذاری طرح ها و پروژه ها به شرکت متقاضی سرمایه گذاری در آزادراه ها و دارای رتبه های فنی و امکانات اجرایی و مالی قابل قبول وزارت راه و شهرسازی بدون برگزای مناقصه با به کارگیری ساز و کار پیمان مدیریت و سایر روش های اجرایی و استفاده از فهارس بهاء و تصویب دولت انجام پذیرد. ? استفاده از مدل هایی که براساس آن ها مالکیت دارایی ایجاد شده بلافاصله به دولت منتقل نمی گردد مانند boo که در آن وزارت راه می تواند از طریق صندوق توسعه مشارکت های سرمایه گذاری و تأسیس شرکت های سهامی عام برای تأمین منابع مالی مورد نیاز سرمایه گذاری از طریق واگذاری سهام به بخش خصوصی اقدام نماید (رویکرد کالای سرمایه ای به آزادراه). ? به منظور تشویق بخش خصوصی و توجیه پذیری اجرای طرح ها و پروژه های بخش راه و ترابری و تسریع در بازگشت سرمایه گذاری بتوان با اعطای امتیاز کاربری های تجاری، اداری، مسکونی، خدماتی و گردشگری، بخشی از زمین های واقع در محدوده و مسیر طرح را با تصویب شورای عالی شهرسازی و معماری به مدت محدود به طرف مشارکت واگذار نمود (استفاده از پتانسیل های اطراف مسیر). ? بمنظور جلوگیری از سودبری غیرمعمول بخش خصوصی و حفظ منافع عمومی، اعطای هرگونه امتیاز کاربری به بخش خصوصی باید به لحاظ زمانی معین و محدود به دور? بهره برداری از پروژه باشد. ? تملک زمین های مسیر عبور پروژه در تعهد دولت باشد و پس از اتمام ساخت و دور? بهره برداری، زمینها مجدداً به دولت بازگردانده شوند. ? آزادسازی تعیین نرخ یا تعرفه عبور وسائل نقلیه از آزادراه ها توسط مشارکت و استفاده از روش های قیمت گذاری پویا جهت مدیریت درآمد و ترافیک با رعایت قوانین، مقررات و اصل کشش پذیری (الاستیسیته ) قیمت ها در اقتصاد ? به روز آوری مواد آئین نامه اجرایی قانون مشارکت ? توجه به حفظ توجیه مالی- اقتصادی آزادراه های در حال ساخت یا بهره برداری شده در توسعه راه های موازی آن
فرشید آقایی حمید شیرمحمدی
احداث تقاطعات غیرهمسطح در شبکه معابر شهری با هدف ایجاد جریان ترافیک پیوسته، افزایش ظرفیت و همچنین جداسازی فیزیکی مسیرهای ترافیکی به منظور کاهش تعداد برخوردهای ممکن بین وسایل نقلیه با عابرین پیاده و یا وسایل نقلیه با یکدیگر، صورت می گیرد. با این وجود احداث یک تقاطع غیرهمسطح می تواند منجر به افزایش زمان سفر و تاخیر در تقاطعات مجاور آن گردد و همچنین عواملی مانند توپوگرافی منطقه، وجود تاسیسات و زیرساخت های شهری، مسائل زیست محیطی، فنی و شهرسازی، احداث اینگونه تقاطعات را محدود می نمایند. براین اساس انتخاب محل بهینه احداث تبادلات درون شهری در ابتدا مستلزم آگاهی از پارامترهای موثر در فرآیند تصمیم گیری آن بوده و در گام بعدی می بایست پارامترهای مذکور را در قالب یک شبکه تصمیم گیری با ارتباطات داخلی و خارجی و بازخوردها توسط ابزارهایی همچون روش تحلیل شبکه ای (anp) مورد مطالعه قرار داد. لذا با توجه به میزان اهمیت این تقاطعات، ارائه الگویی که انتخاب مناسبترین گزینه ها را تسهیل نماید، حائز اهمیت بسزایی است. اصلی ترین محور این پایان نامه و دیدگاه جدید آن، نحوه تشکیل ساختار تحلیل شبکه ای در انتخاب محل تقاطع غیرهمسطح می باشد. در ساختار مدل تحلیل شبکه ای، انتخاب محل تبادل به دلیل ارتباط درونی و بازخوردهایی که برخی از معیارها با هم دارند و همچنین ارتباط بیرونی معیارها با یکدیگر و یا با سناریوها، می تواند برای هر مطالعه موردی دیگر با تغییرات جزئی به کار رود. در پایان نامه حاضر ابتدا قسمتی از شهر (شهر سنندج) که ترافیک بالایی داشت انتخاب گردید و با وارد کردن بار ترافیک مربوط به سال 1385 و تغییر دادن نقاط اجرای تبادل در نرم افزار شبیه ساز ترافیکی aimsun، شانزده سناریو تعریف شدند. سپس پارامترهای ترافیکی بدست آمده از این شبیه ساز با معیارهای تاثیرگذار دیگر که در مدل تصمیم گیری تهیه شده بودند (با توجه به محل تقاطع و ارجحیت پارامترها به هر کدام از معیارها وزن خاص خود داده شد)، توسط نرم افزار تصمیم گیری super decisions تحلیل گردید و بهترین گزینه ها رتبه بندی شدند. در نهایت بر روی این معیارها تحلیل حساسیت انجام گرفت و هر معیاری که تاثیر معنی داری در نتیجه گیری داشت، با دقت بیشتری بررسی گردید. نتایج حاصله حاکی از آن است که ساخت تقاطع غیرهمسطح تنها در یک نقطه (تقاطع انقلاب) از محدوده انتخاب شده به دلیل نوع توپوگرافی، حادثه خیز بودن و بهبود شرایط ترافیکی با وزن نرمال شده 0.0815 بهترین گزینه بوده، بگونه ای که این سناریو دارای اختلاف معنی دار با گزینه دوم (سناریوی هشتم) با اختلاف بیش از5 درصد، می باشد. در بخش انتهایی پایان نامه فلوچارتی تهیه و براساس آن نوع بهینه تبادل برای یک موقعیت خاص، با توجه به شرایط محل ارائه گردید.
مهدی مظاهری اسفندیار مردانی
در این تحقیق از روش تحلیل شبکه ای (anp) برای اولویت بندی عوامل موثر در تصادفات درون شهری سطح شهر همدان پرداخته خواهد شد. ابتدا به جمع آوری اطلاعات و شواهد و قرائن تصادفات در سال های 91، 92 و چهار ماهه سال 93 سطح شهر همدان پرداخته شد. این اطلاعات از فرم برداشت تصادفات معروف به کام 114 استفاده شده است که توسط پلیس راهنمایی و رانندگی در صحنه هر تصادف غیر سازشی، جرحی و فوتی برداشت می شود و شامل این اطلاعات است: مشخصات راه و وضعیت جوی محل تصادف، مشخصات عمومی مقصرین تصادف، مشخصات وسیله نقلیه مقصر و مشخصات راننده مقصر است. در این تحقیق سعی شد بوسیله روش های تحلیل آمار استنباطی مانند روش تحلیل عاملی عوامل موثر در رخداد تصادف استخراج شود که بعلت آمارگیری ناصحیح و عدم وجود داده های ناهمبسته درآمار اخذ شده، به نتیجه نرسید. سپس بوسیله آمار توصیفی هرکدام از عوامل موثر بعنوان گزینه انتخابی برطبق معیارها استخراج شد. معیار های تحلیل شبکه ای عوامل انسانی، راه و محیط می باشد و گزینه های انتخابی عواملی هستند که در تحلیل آماری دارای بیشترین تاثیر بوده اند. در مقایسات کمی از تحلیل آماری و در معیارهای کیفی از نظر کارشناسان استفاده شده است. در معیارهای کیفی نظرات کارشناسان توسط فرم های مقایسات زوجی تکمیل و تلفیق گردید. در هر جدول مقایسات زوجی، عدد سازگاری با توجه به مقدار مشخص شده توسط ساعتی (1998) کنترل شده است. در نهایت به نتیجه گیری، تحلیل حساسیت و ارائه پیشنهادات پرداخته شد. در این تحقیق به بررسی حوادث قبل از وقوع تصادف پرداخته خواهد شد. بعبارت دیگر مطابق مطالعات انجام شده توسط هدن (1996) به بررسی عوامل قبل از وقوع تصادف پرداخته می شود. در نتایج تحقیق مشخص شد که عوامل انسانی مانند سایر مطالعات دارای اولویت اول می باشند. در مدل ارائه شده، مشخص شد که در بین گزینه های انتخابی شرایط انسانی با 36% اهمیت در در این سطح اولویت اول را دارا می باشد. همچنین در خوشه شرایط انسانی، عامل عجله و شتاب بی مورد با 51% اهمیت در بین زیر گزینه های انتخابی مربوط به شرایط انسانی، دارای بالاترین اولویت در این خوشه می باشد.
مجید امدادیان قانع اسفندیار مردانی
چکیده با گسترش زندگی ماشینی و افزایش روز افزون ترافیک شهرها در نیم قرن اخیر، در مقابل فواید اقتصادی و رفاهی، توسعه ارتباطات، سرعت جابجایی کا? و مسافر به سرعت بر تعداد و شدت تصادفات ترافیکی افزوده شده است. یکی از راهکارهای اصلی در جهت ایمن سازی و افزایش سطح ایمنی در معابر شهری آرام سازی ترافیک است که امروزه در بسیاری از کشورهای جهان تلاش گسترده ای در امر کنترل سرعت و حجم وسایل نقلیه در حال انجام است. تعریف های مختلفی در رابطه با آرام سازی ترافیک وجود دارد که هدف همه آنها کاهش سرعت وسایل نقلیه، افزایش ایمنی راه و بهبود کیفیت زندگی در نواحی شهری است. در این پژوهش با استفاده از نرم افزار شبیه ساز ترافیک aimsun 6.0.5، جریان ترافیک شبیه سازی شد و سناریوهای مختلفی تعریف گردید و اثرات تجهیزات آرام سازی ترافیک در ظرفیت راه های شهری مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به خروجی های حاصل هر یک از مدل ها مشاهده شد که ظرفیت سناریوها بین veh/h 8566 تا veh/h 9139 متغیر است و در مدلی که شبکه فاقد هرگونه تجهیزات آرام سازی بود، بیشترین جریان را از خود عبور داد. همچنین با توجه به سناریوهای مختلف شبیه سازی شده پارامترهای ترافیکی زمان تاخیر، مصرف سوخت خودروها و میانگین سرعت خودروها مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفت و نتیجه امر این بود که به کارگیری تجهیزات آرام سازی ترافیک، زمان تاخیر و میانگین مصرف سوخت خودروها را به میزان قابل ملاحظه ای افزایش می دهند و از طرف دیگر میانگین سرعت خودروهای عبوری از شبکه نیز کاهش می یابد.