نام پژوهشگر: ابوالقاسم صادقی
ابوالقاسم صادقی محسن جدیدی
هدف: این پژوهش به منظور بررسی نیمرخ روانی، رضایت از زندگی و شیوه¬های مقابله در همسران شهدا، جانبازانptsd، و آزادگان اجرا شد. مواد و روش¬ها: روش این پژوهش با توجه به ماهیت و موضوع تحقیق و از نظر هدف، تحقیقی کاربردی و از نظر کنترل متغیرها، تحقیقی غیرآزمایشی از نوع علی - مقایسه ای یا پس رویدادی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی همسران جانبازان اعصاب و روان، آزادگان و شاهد جنگ تحمیلی استان تهران بوده که حجم نمونه 344 نفر به روش نمونه¬گیری خوشه¬ای تصادفی انتخاب و به وسیله پرسشنامه¬های scl-90-r، پاسخهای مقابله و رضایت زندگی مورد سنجش قرار گرفته و داده¬های بدست آمده از پرسشنامه¬ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی مانند میانگین، انحراف معیار و تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته¬ها: نتایج نشان داد ¬آزمودنی¬ها در اکثر خرده¬مقیاس¬ها دارای نشانه¬های بیمارگون هستند، اما بین نیمرخ روانی همسران شاهد، آزاده و جانباز تفاوت معنادار وجود نداشت. همچنین بین معیار کلی علائم مرضی (gsi) در همسران شاهد، آزاده و جانباز تفاوت معنادار مشاهده نگردید. این عدم تفاوت معنادار نیز بین رضایت از زندگی همسران شاهد، آزاده و جانباز مشاهده گردید، با وجود آن¬که رضایت از زندگی آن¬ها در سطح پایین قرار داشت. البته بین راهکارهای مقابله ای همسران شاهد، آزاده و جانباز تفاوت معنادار دیده شد. بین پاسخ¬های مقابله ای اجتنابی و شیوه مقابله هیجان¬مدار در سه گروه همسران شاهد، آزاده و جانباز تفاوت معنادار وجود داشت؛ همسران آزاده وضعیت بدتر، همسران جانباز وضعیت بهتر، و همسران شهدا وضعیت بیابین را در پاسخ¬های مقابله ای اجتنابی و شیوه مقابله هیجان¬مدار در مقایسه با دو گروه دیگر دارا بودند، ولیکن بین پاسخ¬های مقابله ای رفتاری، پاسخ¬های مقابله ای شناختی، و شیوه مقابله مسئله¬مدار سه گروه همسران شاهد، آزاده و جانباز تفاوت معنادار دیده نشد. بحث: همسران جانباز، آزاده و شاهد تنها در راهکارهای مقابله¬ای متفاوت عمل کردند و بر اساس نتایج می توان استنباط کرد استفاده بیشتر از شیوه¬های مقابله هیجان¬مدار در روابط و مسایل زناشویی، می¬تواند سطح پایین بهداشت روانی را به دنبال داشته باشد.
ابوالقاسم صادقی حمیدرضا آقامحمدیان شعرباف
کاهش مشکلات رفتاری فرزندان، افزایش خودکارآمدی والدگری در والدین و بهبود سطح تعامل والد-کودک از اهداف مهم برنامه های آموزش فرزندپروری به والدین است، از این روی هدف پژوهش حاضر، اثر بخشی بازی درمانی مبتنی بر رویکرد cprt بر کاهش مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی، افزایش خود کارآمدی والدگری، کیفیت تعامل والد-کودک و افزایش شادکامی در مادران آنها است. جامعه شامل مادرانی است که دارای فرزند 2 تا 6 ساله هستند . حجم هر یک از گروه آزمایش و کنترل 13 نفر می باشد. شیوه نمونه گیری ترکیبی از نمونه گیری داوطلبانه و گلوله برفی می باشد به این ترتیب که شرکت کنندگان در این تحقیق، شامل مادرانی می باشند که جهت پیگیری مسایل کودک خود یا افزایش مهارت در تعامل با فرزند، داوطلبانه یا با معرفی توسط افراد شرکت کننده دیگر، مراجعه کرده اند و به صورت داوطلبانه در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. در ضمن هر دو گروه قبل و بعد از انجام مداخله بر روی گروه آزمایش، مقیاس مشکلات رفتاری کودکان پیش دیستانی، مقیاس رابطه والد-کودک، مقیاس خودکارآمدی والدگری و پرسشنامه شادکامی آکسفورد را تکمیل کردند. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس (ancova)، با استفاده از نرم¬ افزار spss نشان داد که بازی درمانی مبتنی بر رویکرد cprt، بر تعامل والد – کودک، خودکارآمدی والدگری مادران و نیز شادکامی آنان، اثر مثبت و معنادار دارد ولی اگرچه موجب کاهش مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی شد اما این تاثیر معنادار نبود. با توجه به نتایج این پژوهش و اثربخشی بازی درمانی (مبتنی بر رویکرد (cprt بر بهبود تعامل والد-کودک، خود کارآمدی والدگری و افزایش شادکامی در مادران، توصیه می¬شود،که برنامه بازی درمانی مبتنی بر رویکرد ارتباط والد-کودک (cprt) مورد توجه جدی جهت آموزش گروهی افزایش مهارت های فرزند درمانی و والدگری خصوصا در مراکز روانشناسی کودک، قرار گیرد.