نام پژوهشگر: جواد نیکوکار
جواد نیکوکار حسن صالح نژاد
ترکیب تجاری، اجتماع واحدها یا فعالیت های تجاری جداگانه در قالب یک شخصیت گزارشگری است. تقریباً در تمام ترکیب ها یک واحد تجاری به عنوان تحصیل کننده، کنترل یک یا چند واحد تجاری تحصیل شده را به دست می آورد(استانداردهای حسابداری). هدف از این تحقیق، بررسی تفاوت ساختار سرمایه ترکیب های تجاری با شرکــت های غیر وابسته است. با رجوع به پیشینه تحقیق، سه دلیل اصلی را می توان برای تشکیل ترکیب های تجاری تشخیص داد. اولین علت تشکیل ترکیب های تجاری، نقایص بازار و مشکلات اطلاعاتی است. دومین علت ابهامات بازار است. انتخاب یک شریک تجاری ثابت (بجای جستجوی یک شریک جدید در مواقع لزوم) این ابهامات را بطور قابل توجهی کاهش می دهد. سومین علت این است که ترکیب های تجاری با میل مالکان شرکت ها به تنوع سازی و کاهش ریسک تشکیل می شوند. فرض اصلی در این تحقیق، وجود رابطه بین وابستگی گروهی شرکت ها و ساختـار سرمایه این شرکـت ها می باشد. همچنین در این پژوهــش از معیار اهرم مالــی به عنوان متغیر توضیح دهنده ی ساختار سرمایه استفاده شده است. اگرچه ویژگی اصلی در این پژوهش (وابستگی گروهی) ، کم و بیش در طول چند سال ثابت می ماند، اما دیگر عوامل تأثیر گذار بر ساختار سرمایه در طول زمان تغییر می کنند. دیگر عوامل تأثیر گذار بر ساختار سرمایه، سود آوری، مماس پذیری، اندازه شرکت، فرصت های رشد، سپر مالیاتی استهلاک و جریان وجه نقد آزاد می باشد. برای کنترل اثرات پویای این عوامل بر روی ساختار سرمایه ترکیب های تجاری، روش اطلاعاتی تلفیقی پویا مناسب تر از روش های دیگر تشخیص داده شده است. این تحقیق، داده های صورت های مالی سالانه شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران را از سال 1385 تا 1390 در نظر می گیرد. جامعه آماری، شرکت های غیر مالی در بورس اوراق بهادار تهران می باشند. روش نمونه گیری به صورت اختیاری غیر تصادفی هدفمند با رعایت شرایط لحاظ شده برای انتخاب نمونه به منظور افزایش قابلیت اطمینان و اتکای تحقیق بوده است. در این تحقیق از داده های مالی صد و یک شرکت نمونه استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده های تحقیق با استفاده از سه روش حداقل مربعات آمیخته، گشتاوری تعمیم یافته دو مرحله ای و سری های زمانی وقفه دار صورت گرفته است. از متغیر مجازی گروه برای نشان دادن وابستگی به ترکیب های تجاری استفاده شده است. این متغیر مجازی در این مطالعه برای ترکیب های تجاری ارزش یک و برای شرکت هایی که وابستگی گروهی ندارند ارزش صفر می گیرد. برای کاهش خطرهای ورشکستگی و خطر از دست دادن کنترل شرکت ها، مدیران ترکیب های تجاری مایل به استفاده از سطحی بدهی، کمتر از سطح بهینه ی آن هستند، که این به نوبه ی خود باعث انگیزه ی مدیریت به انتخاب یک سطح اهرم مالی، کمتر از حد مطلوب می شود. یافته ها و نتایج به دست آمده از تحقیق این فرض را تأیید نمی کنند و حاکی از وجود رابطه ای مثبت ولی خفیف بین وابستگی گروهی و اهرم مالی شرکت است.