نام پژوهشگر: مصطفی رستم پور

بررسی مسأله فرزند خواندگی در فقه و حقوق موضوعه ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1392
  مصطفی رستم پور   مهدی صالحی

نگهداری از کودکانی که به نحوی از نعمت حضور والدین در کنار خود محروم هستند، از دیر باز به مقاصد گوناگون تحت عنوان فرزند خوانده از طرف پدرخوانده در جوامع بشری معمول و مرسوم بوده است. اما آیا فرزند خوانده حکم فرزند واقعی را دارد؟جایگاه فرزند خواندگی در اسلام چگونه است؟ تفاوت فرزند خوانگی جاهلی و فرزند خواندگی امروزی چیست؟ آیا همه ی آثار نسب(ارث و ممنوعیت نکاح و...) بر فرزند خواندگی بار می شود؟ اسلام فرزند خواندگی را در ابتدا به طور کامل پذیرفته و سپس بعضی ازآثار آن را (نسب- ارث- محرمیت) نفی فرموده است. فقهای شیعه برای استنباط و بیان حکم شرعی فرزند خواندگی، به آیات قرآن استناد کرده اند. از جمله آیاتی که فقها و مفسران شیعه حکم فرزند خواندگی را از آن استنباط کرده اند، آیات 4و5 و نیز 37 سوره مبارکه احزاب است. خداوند در این آیات بیان کرده است که فرزند خوانده فرزند حقیقی انسان نیست و نباید فرزند خوانده ها را به نام پدر خوانده هایشان صدا بزنید بلکه آنها را به نام پدران واقعیشان صدا بزنید. قانونگذار ایران در سال 1353 ، با اقتباس از قانون فرزندخواندگی در حقوق کشورهای اروپایی ، به خصوص کشور فرانسه ، قانونی را در تاریخ 29 اسفند ماه 1353 به نام قانون حمایت از کودکان بدون سرپرست در 17 ماده و 6 تبصره به تصویب رساند و چون حقوق ایران برگرفته از فقه امامی است ، هرگز تاسیسی نظیر تاسیس فرزند خواندگی کامل به روش حقوقی غرب را مجاز نمی داند و بنابراین اگر گفته می شود در حقوق ایران فرزند خواندگی وجود ندارد ، منظور از آن فرزند خواندگی کامل است نه فرزند خواندگی ساده، که قانونگذار آن را تحت عنوان قانون حمایت از کودکان بدون سرپرست پذیرفته است و هرگز در این سیستم آثار حقوقی نسب(ارث - ممنوعیت نکاح) به مانند فرزند حقیقی جریان ندارد. داشتن فرزند یکی از مواهب بزرگ الهی است وبالاتر از آن چنان که مولا علی (ع) می فرمایند، بزرگترین سود، فرزند نیک است. اما بسیاری ازخانواده ها ازاین موهبت محرومند و عدم حضور فرزند در محیط خانه روز به روز سردی و سکوت را بر پیکره ی خانواده حکم فرما می کند. در مقابل و باوجود این شرایط در بسیاری از این خانواده ها، که وجود یک فرزند می تواند فضای ساکت و خاموش خانه را روشنایی بخشیده و چشمه های محبت وایثار را در خانواده احیا نماید، کودکان بسیاری در جامعه ی امروزی هستند که چشم انتظار پدر و مادری دلسوز و مهربان، لحظات خود را سپری می کنند. در تاریخ می خوانیم که کودکان در برهه ای از تاریخ زنده به گور شده و یا به عنوان برده به فروش می رسیده اند و به شدت متاثر می شویم و انزجار و تنفر خود را از این اقدامات غیر انسانی بروز می دهیم، غافل از این که در جامعه ی متمدن امروز که پیشرفت علم و فن آوری با آن دوران به هیچ وجه قابل قیاس نیست، همچنان برده فروشی وبرده داری به شکل نوین خود تجارتی پرسود در سطح بین المللی به حساب می آید و شاید بهره ای که از علم و فن آوری گرفته اند آن است که خرید و فروش اعضای بدن کودکان نیز به موارد پیشین افزوده شده است . در حال حاضر که نهاد فرزند خواندگی به عنوان یک هنجار در اکثر جوامع بین المللی پذیرفته شده و متضمن مسوولیت های حقوقی بسیاری گردیده لازم است که تمامی وجدان های بیدار انسان دوست تمام همت خود را به کار ببندند تا در جهت نهادینه کردن عمیق ارزشهای موجود در بطن این نهاد فرزند خواندگی و از بین بردن راه های انحرافی و اصلاح معایب موجود در نهاد فرزند خواندگی که سودجویان با استفاده از آن ، کودکان بی سرپرست را هدف مقاصد پلید خود قرار داده اند، آنهارا مایوس نموده و این قشر حساس و موثر در سلامت نسل های بشری یعنی کودکان بی سرپرست را از حمایت های خود بهره مند سازند. امروزه حتی در بیشتر مواردی که فرزند خواهان به قصد و نیت خیرخواهانه سرپرستی کودکان را برعهده می گیرند، در اثر عدم اطلاع ازنحوه ی تامین نیازهای جسمی و روحانی این قشر حساس از کودکان ، آن چنان ضربات مهلکی را بر پیکره ی نسل های آینده ی یک جامعه وارد می آورند که سکوت در قبال آن ظلم به نسلهای آینده ی بشریت است که افزودن آگاهی افراد جامعه را می طلبد.با این اوصاف علی رغم عمر نزدیک به چهل ساله ی این نهاد مهم حقوقی در ایران که با عنوان قانون حمایت از کودکان بدون سرپرست شناخته می شود، تا کنون کمتر مشاهده شده است که پایان نامه ای در راستای مطالعه و بررسی این مسایل اجتماعی حرکت کرده و به آن پرداخته باشد. دین مبین اسلام به سرپرستی و نگهداری ایتام بسیار سفارش کرده و آن را امری نیکو دانسته است.فرزند خواندگی خصوصا به منظور کمک به این کودکان و تامین نیازهای آنان و یا درجهت رفع نیازهای معنوی پدران و مادرانی که به هر دلیل فاقد فرزند هستند پس از ظهور اسلام با برخی تحولات و سفارشات اولیا دین همراه شد و در ماهیت فرزند خواندگی از نظر آثار حقوقی مترتب بر آن نیز تغییراتی ایجاد شد و برخی از این آثار نفی شد که در این پایان نامه به بررسی مساله ی فرزند خواندگی در فقه پرداخته و این که آیا فرزندخواندگی در اسلام به طور کامل نفی شده است یا نه؟و همچنین به حقوق وضع شده ایران در خصوص این مساله می پردازیم که آیا فرزند خوانده حکم فرزند واقعی را پیدا می کند؟ و آیا تمامی آثار نسب بر فرزند خواندگی بار می شود؟ آیا فرزند خواندگی محرمیت ایجاد می کند؟ آیا فرزند خوانده از پدرخوانده ارث می برد؟ در این پایان نامه سعی بر این بوده است که مساله ی فرزند خواندگی را در فقه و حقوق موضوعه ی ایران مورد بررسی قرار داده و ب طور مفصل در جهت شناساندن جایگاه فرزند خواندگی، به این سوال ها پاسخ داده شود.