نام پژوهشگر: بهنوش امین زاده
حسین سرپرست زاده محسن سعیدی
تصفیه و دفع صحیح آلاینده ها، بخصوص فاضلاب، بعنوان یکی از اساسیترین مسائل مهندسی محیط زیست، خصوصاً درکشورهای درحال توسعه، مطرح می باشد. امروزه تصفیه شیمیایی بعنوان روشی که حذف آلاینده در آن با صرفه جویی اقتصادی مناسب، با استفاده از واکنشهای شیمیایی صورت می گیرد، مورد توجه میباشد. یکی از این روشها، که عملکرد مناسبی در کاهش بار آلی حوضچه های هوادهی و همچنین حذف فسفر بعنوان یکی از اصلیترین عوامل رویداد تغذیه گرایی، از خود نشان می دهد، روش پیش تصفیه بهبود یافته انعقاد شیمیایی (cept) میباشد. در این تحقیق تاثیر سیستم cept بر بهبود عملکرد تصفیه خانه فاضلاب شهری شهرک قدس در تهران، مورد بررسی قرار گرفت. آزمایشهای جار با استفاده از دو منعقدکننده سولفات آلومینیوم (آلوم) و کلریدفریک انجام گرفت و نتایج بدست آمده نشاندهنده عملکرد بهتر کلریدفریک، در حذف پارامترهای آلاینده فاضلاب از جمله cod، فسفر، کدورت و tss بود. ضمن اینکه این منعقدکننده در غلظت های پایین (زیر 10) نیز عملکرد مناسبتری از خود نشان داد. بطوریکه درصد حذف در پارامترهای cod، فسفر، کدورت و tss با استفاده از غلظت 9 کلریدفریک بترتیب 40، 17، 41 و 10 و غلظت 8 آلوم بترتیب 24، 3، 25 و 7 بدست آمد. از دیگر نتایج مهم بدست آمده از آزمایشها تاثیر بسزای عامل اختلاط، در حذف cod و کدورت بود. به این ترتیب که کاهش این دو پارامتر در جارهای بدون منعقدکننده، بترتیب حدود 17 و 19 درصد بدست آمد، درحالیکه دو پارامتر فسفر و tss در نمونه های شاهد تنها بترتیب 2 و 3 درصد حذف شدند. نتایج آزمایشها، غلظت بهینه جهت دو منعقدکننده آلوم و کلریدفریک را بترتیب 70 و80 و ph طبیعی بعنوان ph بهینه نشان داد، که در آن مقادیر حذف در پارامترهای cod، فسفر، کدورت و tss بترتیب 38، 66، 68 و 69 درصد برای آلوم و 60، 73، 49 و 49 درصد برای کلریدفریک بدست آمد. بنابراین سیستم cept را می توان بعنوان یک روش کارآمد در تصفیه فاضلاب شهری، جهت کاهش بار آلودگی حوضچه های هوادهی و بهبود راندمان تصفیه، با کاهش امکان رخداد پدیده تغذیه گرایی، اجراء کرد.
بهنوش امین زاده مهدی برقعی
پسابهای صنایع نساجی یکی از عمده ترین منابع آلوده کننده آبها بوده و همواره دارای اثرات زیست محیطی زیان آوری می باشند. هدف اصلی این تحقیق، بررسی امکان تصفیه منفرد بیولوژیکی، شیمیایی و تصفیه توام بیولوژیکی شیمیایی پسابهای نساجی و مقایسه این سه روش تصفیه با یکدیگر می باشد. برای نیل به این هدف ، پساب یکی از کارخانجات نساجی اطراف تهران انتخاب و عملیات مختلف تصفیه برروی آن انجام شد. آنچه که ازنتایج آزمایشگاهی بدست آمد حاکی از آن بود که دو روش : تصفیه بیولوژیکی (پروسس لجن فعال شده) و شیمیایی، هریک به طور جداگانه قادر به حذف مطلوب کلیه مواد آلاینده پساب نمی باشند. روش تصفیه بیولوژیکی در حذف bod پساب در حد مجاز جهت تخلیه به آبهای پذیرنده موفق، ولی در حذف مطلوب cod و رنگ پساب ناموفق بود. بالعکس در روش تصفیه شیمیایی، رنگ تامیزان مطلوبی حذف گردید ولی مقادیر bod و cod پساب بیشتر از حد مجاز باقی ماند. درادامه تحقیق برروی پساب ، تصفیه توام بیولوژیکی شیمیایی انجام شد. با موفقیت کامل این روش در حذف مواد آلاینده پساب از آن می توان به عنوان یکی از روشهای موثر تصفیه پساب مورد نظر نام برد. تعیین مدل ریاضی پروسس لجن فعال شده، از دیگر اهداف این تحقیق بوده است . بعدازانتخاب مدل هیدرولیکی مناسب پروسس ازنتایج مربوط به عملکرد آن در زمانهای اقامت هیدرولیکی مختلف جهت تعیین مدل کینتیکی استفاده شد و حاصل نتایج آزمایشگاهی انتخاب مدل monod و مدل پیشنهادی نگارنده بود. درادامه تحقیقات ، بااستفاده از مدلهای کینتیکی تعیین شده عملکرد پروسس در شرایط مختلف عملیاتی در حال یکنواخت و غیر یکنواخت از طریق مشابه سازی کامپیوتری مورد بررسی قرارگرفت که حاصل آن انطباق مطلوب دومدل بانتایج پایلوت آزمایشگاهی بود.