نام پژوهشگر: عبدالله قوچانی
شهریار شکرپور یعقوب آژند
دوره ایلخانی بواسطه تعدد بناها و تزیین آنها از دوره های مهم و تاثیر گذار ایران محسوب می شود که در آن شیوه های جدیدی از تزیینات اعم از گچبری، کاشیکاری و غیره را می توان مشاهده کرد که از نظر تکنیک و محتوی، متفاوت از گذشته و تاثیر گذار بر دوره های بعدی بوده اند. در این میان بی شک تزیینات کتیبه ای بکار رفته در بناها از اهمیت بسیاری بر خوردار است چرا که نقش بسزایی در انتقال مستقیم و غیر مستقیم پیام ها و اطلاعات بر عهده دارند. پژوهش حاضر با تکیه بر پتانسیل های موجود در کتیبه های دوره ایلخانی، بویژه آثار شاخص معماری آن و با تاکید بر مضامین این کتیبه ها، به ایده بنیادین مشروعیت حکومت و در نهایت تعیین رابطه قدرت و هنر در این دوره پرداخته است. درتامل بر منابع قدرت پنهان در جامعه ایلخانی، با مبنا قرار دادن ارتباط میان حوزه های مختلف و تاثیرگذار تاریخی،سیاسی،مذهبی و اجتماعی آن با ایده حاکمیت، به رهیافت های ساختارگرایانه و بررسی مضامین این کتیبه ها،ساختار آنها و دستیابی به ایده نهایی آن پرداخته شده و سیر تحول و تکوین این کتیبه ها و ساختار مشترک آنها در رابطه با قدرت مورد بررسی قرار گرفته است. در نهایت با تحلیل بینش و بررسی کفتمان مبتنی بر آن ،ارتباط میان مضامین و بینش حاکم در طول این دوره بررسی شده است. بررسی های انجام شده نشان از ساز و کار فناوری قدرت در طی دوره ایلخانی و نحوه بازتاب آن از طریق کتیبه ها دارد.بطوریکه کتیبه های این دوره می توانند گرایش های اصلی این دوره را نمایان سازند.این کتیبه ها ابعاد گوناگونی از مبانی حکومت را در این زمینه مشخص می سازند.،با سنجش تغییرات محتوایی کتیبه ها در مقاطع مختلف این دوره، مشخص گردید مضامین کتیبه های بکار رفته در بر دارنده مقاصد خاص حاکمان بوده و بطور هوشمندانه ای انتخاب شده و دیدگاه های گوناگون حکومت ایلخانی در راستای تثبیت قدرت،تا حدود زیادی بر مضامین کتیبه های بکار رفته تاثیر گذار بوده است. فرهنگ بصری حاکم بر این دوره، پیرامون خود مجموعه ای از کتیبه ها را بکار گرفته تا به عنوان بخشی از فناوری قدرت به مصرف رساند و سعی در بهره برداری از شرایط حاکم بر بینش برای تثبیت جایگاه حکومت به مثابه امری مقدس باشد.