نام پژوهشگر: فرج اله فیاضی

گسترش چینه شناسی استراکدا در عضو e سازند قم در گوه دو برادر، جنوب شرق قم
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده علوم 1389
  سعیده وادونی   جهانبخش دانشیان

تحقیق و مطالعه در زمینه گسترش چینه شناسی استراکدا در عضو e سازند قم در برش چینه شناسی کوه دو برادر با هدف بررسی، شناسایی و مطالعه سیستماتیک استراکدا، تعیین سن و بیواستراتیگرافی نهشته ها بر اساس استراکدا و بررسی محیط دیرینه نهشته ها انجام پذیرفت. ضخامت عضو e بر اساس این پژوهش 207 متر است و لینولوژی مشاهده شده در این مطالعه شامل مارن سبز و خاکستری رنگ، ژیپس یا مارن ژیپس دار، ماسه سنگ و شیل خاکستری و آهک رسی است. مرز زیرین عضو e ژیپس های سفید عضو d است و در قسمت فوقانی با تناوبی از مارن و آهک با عضو f هم مرز که این مرز بصورت تدریجی است. برای تحقق اهداف مورد نظر 118 نمونه برداشت شد. از این تعداد 82 نمونه نرم و 26 نمونه سخت است. بررسی 82 نمونه برداشت شده که 59 نمونه از نمونه های نرم دارای فسیل استراکد بود سبب شناسایی 35 جنس و 58 گونه فسیل استراکد گردید. از 35 جنس شناسایی شده در نهشته های عضو e برش دو برادر 13 جنس برای اولین بار از سازند قم گزارش می شوند که عبارتند از : carinocythereis, grinioneis, leptocythere, limnocythere, loculicytheretta, loxocorniculum, murrayina, nemonoceratina, paijenborchella, poniocypris, quadracythere, sogmatocythere, semicytherura از دیدگاه بیواستراتیگرافی می توان دو بایوزون شامل paracypris sp.3 assemblage zone و cytherella sp.1 assemblage zone را برای نهشته های عضو e برش مورد مطالعه در نظر گرفت، ضخامت cytherella sp.1 assemblage zone 134 متر و ضخامت paracypris sp.3 assemblage zone64 متر است.

بررسی رسوب شناسی ، ژئوشیمی رسوبی و رخسارههای رسوبی پلایای حوض سلطان با مطالعه مغزه ها
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده علوم پایه 1390
  سعید رضائیان لنگرودی   فرج اله فیاضی

دریاچه حوض سلطان قم واقع در 85 کیلومتری جنوب غرب تهران با گستره آبگیر حدود 195 کیلومترمربع جهت مطالعه رسوبات تبخیری به لحاظ نزدیکترین دریاچه به تهران از ویژگی خاصی برخوردار است. حرکات کوهزائی و فوران های آتشفشانی در انتهای کرتاسه و ابتدای ائوسن منجر به تشکیل آتشفشان های ائوسن در شمال و بخش های مرکزی ایران، مخصوصاً در اطراف دریاچه حوض سلطان شده است. گسل خوردگی ناشی از فعالیت های آتشفشانی، منجر به تشکیل یک گرابن در منطقه شده که بعداً توسط دریاچه نمک پر شده است. این گرابن، سبب تشکیل حوضه بسته ای شده است که بطور جزئی توسط رسوبات تخریبی و تبخیری بصورت بین لایه ای پر شده است. به منظور بررسی چرخه رسوبی، تعیین دوره های خشکسالی و ترسالی، تعیین رخساره ها و زیرمحیط های رسوبی تعداد 9 مغزه با عمق بیشینه 700 سانتیمتر از بستر دریاچه با مغزه گیر دستی به قطر 5 سانتیمتر گرفته شد. نمونه های رسوب بدست آمده با استفاده از دانه بندی، کلسیمتری، xrd، میکروسکوپ نوری و الکترونی آنالیز شدند. بطورکلی، رسوبات دریاچه از نوع شیمیائی و تخریبی است. رسوبات بخش مرکزی دریاچه تقریباً تماماً شیمیائی (تبخیری و کربناته) و رسوبات حاشیه دریاچه، تخریبی– شیمیائی می باشند. کانیهای تشکیل دهنده رسوبات بستر دریاچه حوض سلطان شامل تخریبی (کوارتز، فلدسپات، کانیهای رسی، میکا، مگنتیت، هماتیت، آمفیبول، آناتاز، زئولیت و پیروکسن)، کربناته (کلسیت و به ندرت آراگونیت) و تبخیری (کلسیت، ژیپس، هالیت، انهیدریت، پلی هالیت، کارنالیت، تناردیت، باسانیت و هگزاهیدریت) می باشد. از بین این کانیها بیشترین فراوانی در زیرمحیط های رسوبی پهنه گلی نمکی و پهنه گلی به کانی کوارتز و کلسیت و در پهنه نمکی و دریاچه موقت به کانیهای تبخیری بویژه هالیت و ژیپس تعلق دارد. تیپ رسوبات بدست آمده از منحنی های دانه بندی شامل گل ماسه ای، گل، گل ماسه ای با کمی گراول، ماسه گلی با کمی گراول، گراول ماسه ای گلی و ماسه گلی می باشد. بررسی های گسترده صحرایی نشان می دهد که سه مرحله سیلابی، تبخیر و تغلیظ یونی و خشک شدگی برای پدید آمدن نهشته های تبخیری پلایای حوض سلطان موثر بوده است. بررسی ها نشان می دهد که 5 زیرمحیط رسوبی شامل پهنه ماسه ای، پهنه گلی، پهنه گلی نمکی، پهنه نمکی و دریاچه موقتی در این 9 مغزه وجود دارد. با توجه به نتایج آنالیز شیمیائی، تیپ شورابه دریاچه حوض سلطان از نوع na-ca (mg)-cl است و قابل مقایسه با دریاچه نمک بریستول و دریاچه بزرگ نمک آمریکا می باشد. بررسی کاتیونها و آنیونهای اصلی آب زیرزمینی، مقادیر هدایت الکتریکی (ec)، مجموع ذرات جامد خشک (tds) و سختی کل (th) نمونه های منطقه مورد مطالعه نامناسب بودن آب این منطقه برای مصارف شرب و کشاورزی را نشان می دهد. همچنین، بررسی فراوانی کاتیونها و آنیونها و نمودار پایپر، نشان می دهد که تیپ آب زیرزمینی منطقه مورد مطالعه غالباً na-cl-so4 می باشد.

تعیین پارامترهای رسوب شناسی و مدلسازی سه بعدی دشت گرگان با استفاده از مدل شبکه عصبی مصنوعی
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده علوم 1390
  رضا فرج زاده   فرج اله فیاضی

منابع اقتصادی موجود در طبیعت همواره برای انسان مهم بوده و نقشی تعیین کننده در اقتصاد کشورهای مختلف داشته است. به همین منظور تلاش در بهینه سازی روش های گوناگون استفاده از این منابع همواره مورد توجه بوده است. رسوبات از نظر دارا بودن پتانسیل لازم برای تشکیل مخازن هیدروکربوری و آبهای زیرزمینی حائز اهمیت فراوان هستند و معمولاً مورد توجه محققین مختلف قرار گرفته اند. یکی از مهمترین خصوصیات رسوبات و سنگ های رسوبی تخلخل است. تخلخل در رسوبات آواری در نتیجه قرار گرفتن ذرات مختلف در کنار هم ایجاد می شود. بنابراین اندازه رسوبات زیرسطحی در یک منطقه نقشی تعیین کننده در مطالعه منابع موجود در رسوبات آواری دارد. لذا درک نحوه پراکندگی ذرات در یک محدوده، از اهمیت بالایی برخوردار است. روش های مختلفی به منظور پی بردن به نحوه پراکنش رسوبات وجود دارد. هم اکنون مطالعات ژئوفیزیکی یکی از بهترین روشها برای این گونه مطالعات است. اما علاوه بر آن، استفاده از روش هوش مصنوعی مانند شبکه های عصبی مصنوعی(anns) برای این امر، در هر نقطه بسیار مناسب تشخیص داده شده است. مدلسازی با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی یکی از روشهای جعبه سیاه(black box) است که از مغز انسان الهام گرفته و به صورت آزمون و خطا و بر اساس توابع غیرخطی موجود در بین فاکتورهای موجود در یک مسئله سعی در حل آن دارد. در این مطالعه تلاش بر این است که بر اساس داده های مربوط به مقاومت الکتریکی، عمق، وجود یا عدم وجود آب و موقعیت جغرافیایی؛ توانایی مدل شبکه عصبی مصنوعی در پیش بینی اندازه ذرات در موقعیتهای مختلف جغرافیایی محدوده دشت گرگان سنجیده شود. در مدلسازی شبکه عصبی، یک شبکه چند لایه پیشرو پس انتشار(feed forward back propagation) به کار گرفته شده است. برای آموزش شبکه از روش آموزش lm استفاده شد. ضریب تطابق(r2)به دست آمده در این روش برای مرحله آموزش برابر 98 درصد و برای مرحله صحت سنجی 99 درصد است. در این مطالعه 70 درصد داده ها برای آموزش، 20 درصد برای مرحله صحت سنجی و 10 درصد برای تست شبکه در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که در صورت تهیه یک مدل شبکه عصبی مصنوعی و آموزش آن با استفاده از داده های معلوم، می توان اندازه ذرات رسوبی را برای سایر نقاط دشت با دقت مناسب تعیین کرد.

بررسی لیتواستراتیگرافی و تغییرات دیاژنتیکی سازند قم در بررش ابوزیدآباد، یال شمالی طاقدیس نواب
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده علوم 1390
  زهرا رفیعی   فرج اله فیاضی

به منظور بررسی لیتواستراتیگرافی و تعیین پدیده¬های دیاژنتیکی و بررسی محیط رسوبی نهشته¬های سازند قم، برش ابوزید آباد واقع در یال شمالی طاقدیس نواب انتخاب شد.نهشته های سازند قم در این برش با پیشروی دریا در اکیتانین- بوردیگالین با ناپیوستگی فرسایشی بین سازندهای قرمز زیرین و قرمز بالایی قرار گرفته است. ضخامت نهشته¬های سازند قم در این برش 5/215 متر و با کنگلومرای پیشرونده با سیمان دریایی آغاز شده است. نهشته¬ها از سنگ آهک، سنگ آهک ماسه ای، مارن، ماسه سنگ، مارن ژیپس دار، شیل و کنگلومرا تشکیل شده اند. تطابق با نزدیکترین برش¬های موجود مشخص کرد حوضه به سمت جنوب عمیق تر بوده است. مطالعه 90 نمونه سنگی برداشت شده از این برش با تطابق مطالعات میکروسکوپ پلاریزان، مطالعات کاتدولومنیسانس و sem منجربه شناسایی تمامی پدیده های دیاژنتیکی( سیمانی شدن، فشردگی، انحلال، فعالیت¬های زیستی، دولومیتی شدن، نئومورفیسم) شد، در این میان بیشترین تاثیر را محیط¬های دفنی و جوی روی رسوبات گذاشته¬اند. در ادامه مطالعات پتروگرافی سیزده میکروفاسیس قابل مقایسه با میکروفاسیسهای استاندارد فلوگل (flugel, 2004) و دو لیتوفاسیس متعلق به یک محیط شلف کربناته لبه دار شناسایی شد، که میکرو فاسیس¬ها در لاگون محصور، لاگون دریای باز، سد، ریف¬های حاشیه ای و ابتدای شیب نهشته شده اند، لیتوفاسیس¬ها در کانال نهشته شده اند.

رخساره ها، محیط رسوبی و چینه نگاری سکانسی گروه بنگستان در چاه های توسن 2، گورزین 1 و برش سطحی خمیر، جنوب شرق زاگرس
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده علوم 1390
  هاشم حسینی   فرج اله فیاضی

گروه بنگستان (آلبین-سانتونین) یکی از مهم¬ترین سیستم¬های هیدروکربوری کربناته در خاورمیانه است. وجود سازند کژدمی به عنوان سنگ مادر، سازندهای سروک و ایلام با رخساره-های مخزنی و سازندهای گورپی و پابده به صورت سنگ¬پوش، سیستم هیدروکربـوری خوبـی را در کمربنـد چیـن¬خورده و رورانده¬ زاگرس بوجود آورده است. به دلیل اینکه چینه¬نگاری سکانسی مهاجرت رخساره¬های رسوبی و همچنین مهاجرت رخساره¬های مخزنی را در طی زمان تعقیـب می¬کـند، می¬توان روند ایجاد و یا تخریب این رخساره¬ها را تخمین زد. به منظور تحلیل رخساره¬ها¬ی رسوبی و تغییرات عمودی و جانـبی آن¬ها، بازسازی محیـط¬های رسوبی دیرینه و چینه¬نگاری سکانسی نهشته¬های گروه بنگستان در بخـش شـرقی زاگرس، بررسـی¬های دقیقی در برش خمیر (واقع در کوه خمیر) و چاه¬های توسن2 و گورزین1، انجام شده است. انجام مطالعات صحرایی، زیرسطحی و میکروسکوپی در حوضه¬ی مطالعاتی به شناسایی رخساره¬های کربناته نهشته شده در کمربندهای رخـساره¬ای شلف/حاشیه¬ی شلف، شیب پیشانی حاشیه شلف و دریای ژرف مرتبط با محیط¬های شلف ریفی و دریای باز انجامیده است. بر اساس نوسانات منحنی ژرفای نسبی رخساره¬ها و نمودارهای ژئوفیزیکی درون چاهی 7 سکانس رسوبی اصلی، معادل چرخه¬ی سوم با مرزهای ناپیوسته و یا پیوسته¬ی معادل در قالب 3 فاز اصلی تشخیص داده شده است. از این میان دسته رخسـاره¬ای hst سکـانس¬های c2، s1 و s2 با وجود تخلخل بالا ناشی از تجمع خرده¬های ریفی در حاشیه¬ی جلوی ریف و دولومیتی شدن آن¬ها، مستعد ایجاد تله¬های چینه¬ای هستند. در آلبین رسوبگذاری رخساره¬های رس¬دار با روزن¬بران مناطق ژرف و نبود شواهد دال بر توالی ریفی، جریان¬های توربیدایتی و آهک¬های دوباره نهشته شده، ته¬نشست رسوبات در مناطق عمیق سکوی کربناته نوع رمپ با شیب آرام را تداعی می¬کند. در سنومانین افزایش نسبی سطح آب دریا، تغییرات اقلیمی (گسترش شرایط استوایی) و زیست¬شناختی (افزایش رشد رودیست¬¬ها)، دگرشکلی در سکوی کربناته از نوع رمپ به شلف لبه¬دار را موجب گشته است. از طرف دیگر پیدایش رودیست¬ها و تجمع آن¬ها در بخشی از حوضه که با اختلاف رسوبگذاری بین دریای ژرف و کم ژرفا، فرونشست و همچنین فعالیت گنبدهای نمکی در طی سنومانین، موجب شکل¬گیری پشته¬های رودیستی و راه¬های آبی (sea ways) در بخش¬های کم ژرفا شده است. شکل¬گیری شلف لبه¬دار در سانتونین، بعد از یک دوره فرسایش (تورونین-کنیاسین)، تحت تاثیر فرآیندهای تکتونیکی تشدید شده است. فرآیندهای دیاژنتیکی شناسایی شده بر پایه¬ی مطالعات پتروگرافی نمونه¬ها، بیشتر شامل میکریتی شدن دانه¬ها، آشفتگی زیستی، سیلیسی شدن، تراکم، سیمانی شدن، نوشکلی و دلومیتی شدن می¬باشد.

رسوب شناسی و رسوبدهی رودخانه جاجرود ( در بالادست سد لتیان )
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت معلم تهران - دانشکده علوم 1382
  فائزه بوربوری   فرج اله فیاضی

در بررسی 7 زیر حوضه در محدوده مورد مطالعه ، زیر حوضه گرمابدره (فشم ) بزرگترین و زیر حوضه امامه کوچکترین وسعت را دارد . از لحاظ ضریب فشردگی نیز زیر حوضه لوارک با ضریب گراویلیوس 52/1 کشیده ترین و زیر حوضه میگون باضریب گراویلیوس 01/1 متراکم ترین زیر حوضه ها می باشند . با توجه به زمان تمرکز ، طول و شیب آبراهه اصلی در زیر حوضه آهار عملیات آبخیزداری نتیجه بهتر و سریعتری خواهد داد . جهت بررسی میزان رسوبدهی حوضه آبریز جاجرود ار روش رگرسیون چند متغیره استفاده شده است . برای این منظور قبل از ورود داده ها ( خصوصیات فیزیوگرافی حوضه ) به مدل رگرسیونی با استفاده از نرم افزار پلی آنالیست مهمترین عامل فیزیوگرافی موثر در تولید سیلاب از جمله ضریب شکل ، ضریب تراکم ، زمان تمرکز ، مساحت حوضه ، مجموع طول آبراهه ها و طول آبراهه درجه یک تشخیص داده شد که با ورود این فاکتور ها به مدل رگرسیونی معادله دبی سیلاب برای هر زیر حوضه و سپس معادله های دبی- رسوب برای آنها به دست آمد و با بررسی این معادلات و قراردادن پارامترهای مورد نظر در معادله زیر حوضه ها حد اکثردبی های سیلابی آنها محاسبه گردید . همچنین برای زیر حوضه هایی که آمار همزمان دبی-رسوب برای دوره های دراز مدت در دسترس بود ( امامه ، کند و افجه ) بار رسوبی حمل شده در زمان پیک بدست آمد و این نتیجه حاصل شد که زیر حوضه امامه از بین این زیرحوضه ها بیشترین توان رسوب زائی را دارد .