نام پژوهشگر: کامران رهنما
سمیه جواهردهی مهدی صدروی
یکی از مهم ترین بیماری های قارچی در ایران و سایر نقاط جهان، بیماری پوسیدگی ریشه و طوقه یا گموز مرکبات است. به منظور جداسازی و شناسایی عوامل ایجادکننده ی بیماری و تعیین حساسیت ارقامی از مرکبات شمال کشور طی فصول بهار تا پاییز 1386 از باغ های مرکبات استان به صورت تصادفی نمونه برداری شد. با انتقال نمونه ها به آزمایشگاه و کشت قطعات بافت های ریشه، طوقه، میوه 14 جدایه ی phytophthora روی محیط کشت cma و bnprah جداسازی گردید. بر اساس خصوصیاتی چون مرفولوژی اسپورانژیوم، دمای مطلوب رشد، تولید ااسپور، شکل پرگنه و سرعت رشد 2 گونه یphytophthora citrophthora وphytophthora parasitica شناسایی شدند. گونه ی p. citrophthora فاقد اعضای جنسی وگونه ی p. parasiticaدارای اعضای جنسی ااگون و آنتریدی، هتروتال و دارای تیپ جنسی a2 بودند.آزمون های بیماری زایی جدایه های مذکور با استفاده از روش آزمایشگاهی مایه زنی دیسک قارچ روی شاخه های بریده شده ی لیمو شیرین و میوه ی پرتقال تعیین گردید. در زمینه ی رشد شعاعی جدایه ها در دماهای مختلف بین میانگین رشد شعاعی جدایه ها تفاوت هایی وجود داشت که می تواند به عنوان یکی از ویژگی های اختصاصی جدایه ها مطرح شود. کمینه، بهینه و بیشینه دما در گونه یp. citrophthora به ترتیب 5، 27 و 32 درجه ی سانتیگراد و در گونه ی p. parasitica به ترتیب 7، 32 و 35 درجه ی سانتیگراد روی محیط غذایی cma اندازه گیری شد. آزمون های شدت بیماری زایی جدایه ها روی شاخه های بریده شده ی لیمو شیرین در آزمایشگاه صورت گرفت. نتایج نشان داد که تمام جدایه ها روی این رقم بیماری زا بودند و از نظر آماری در سطح 1% بین جدایه ها تفاوت معنی داری وجود داشت. در ارزیابی حساسیت نسبی ارقام پونسیروس، نارنج آف تایپ، لیمو شیرین و یوزو♀ × شانگشا♂ (2 نتاج e وf ) و شانگشا♂ × یوزو♀(2 نتاج d وg ) با مایه زنی ریشه، شاخه های بریده وطوقه ی قلمه های ارقام مذکور مشخص گردید که حساس ترین ارقام، لیمو شیرین و یوزو♀ × شانگشا♂ (e) و متحمل ترین ارقام پونسیروس و نارنج آف تایپ نسبت به پوسیدگی ریشه بودند. رقم یوزو♀ × شانگشا♂ (f) نسبت به پوسیدگی طوقه متحمل و پونسیروس مقاوم است. ارقام شانگشا♂ × یوزو♀ (2 نتاج d و g) به هر دو بیماری حساس می باشد.
سمانه چوپانی کامران رهنما
بیماری پوسیدگی اسکلروتینیایی ساقه کلزا با عامل sclerotinia sclerotiorum یکی از مخرب ترین بیماری های کلزا در بسیاری از نقاط دنیا و مناطق شمالی ایران محسوب می شود. این عامل بیماری زا به صورت اسکلروت در خاک و بقایای گیاهی زمستان گذرانی می کند. عوامل بیولوژیک قارچی و باکتریایی نقش مهمی را در زمینه ی کنترل این عامل بیماری زا ایفا می کنند. در بررسی های آزمایشگاهی از گونه های آنتاگونیست trichoderma harzianum(2013)، t.virens(ab)، t.atroviridae، سوبتیلین (فراورده ی تجاری bacillus subtilis)، pseudomonas fluorescens utpf68 و تلفیقی از این گونه ها جهت ارزیابی توانایی بقاء (درصد جوانه زنی) اسکلروت های در حال رکود و تحریک شده به جوانه زنی میسلیوژنیک در خاک در قالب طرح فاکتوریل باطرح پایه ی بلوک کاملاً تصادفی با 4 تکرار، 2 فاکتور و 16 تیمار استفاده شد. فاکتور های موجود در آزمایش شامل خاک (استریل و غیر استریل) و اسکلروت (در حال رکود و تحریک شده به جوانه زنی میسلیوژنیک) بودند. در این آزمون تیمار تلفیقی t.harzianum(2013)+ t.atroviridae بهترین و تیمار سوبتیلین + p.fluorescens utpf 68 کم ترین میزان کارایی را در مهار جوانه زنی میسلیوژنیک اسکلروت های در حال رکود نشان دادند. همچنین در مورد اسکلروت های تحریک شده به جوانه زنی میسلیوژنیک تیمار تلفیق گونه های t.harzianum(2013)+ t.atroviridae و p.fluorescens utpf68 بهترین و تیمار تلفیقی گونه های t.atroviridae + t.virens(ab) و t.harzianum(2013) کم ترین میزان تأثیر را نشان دادند. با توجه به این بررسی اسکلروت های تحریک شده به جوانه زنی میسلیوژنیک در قیاس با اسکلروت های در حال رکود در خاک استریل و غیر استریل نسبت به حمله ی عوامل بیوکنترل آسیب پذیرتر بودند. در بررسی های گلخانه ای تأثیر جدایه های آنتاگونیست مذکور و تلفیقی از این جدایه ها در میزان طول زخم حاصل از s.sclerotiorum، وزن خشک و تر گیاه در قالب طرح بلوک کاملاً تصادفی با 5 تکرار مورد ارزیابی قرار گرفتند. در این آزمون تأثیر این گونه ها در کاهش میزان طول زخم در قیاس با شاهد دارای اختلاف معنی داری در سطح احتمال 1 درصد بودند، ولی تأثیر معنی داری بر افزایش میزان وزن خشک و تر گیاه کلزا رقم هایولا 401 نداشتند. در این میان تیمار t.virens(ab) کم ترین میانگین طول زخم و تیمار تلفیق t.harzianum(2013) + t.virens(ab) بیشترین میانگین طول زخم را پس از شاهد دارا بودند. در زمینه ی کارایی این جدایه ها بر میزان وزن تر گیاه مشاهده شد که تیمار سوبتیلین بیشترین و t.virens(ab) کم ترین میانگین وزن تر گیاه را دارا بودند، همچنین تیمارهای سوبتیلین، t.harzianum(2013) و سوبتیلین+ t.virens(ab) دارای بیشترین و تیمار p.fluorescens utpf 68 کم ترین میانگین وزن خشک را دارا بودند.
محبوبه عبدالهی کامران رهنما
بیماری پوسیدگی ریشه چغندرقند یکی از عوامل مهم خسارت زا در تولید این محصول به شمار می آید در بین عوامل ایجادکننده این بیماری، قارچ ها از اهمیت بالایی برخوردار می باشند در این بررسی ضمن شناسایی عوامل غالب پوسیدگی ریشه چغندرقند در منطقه شاهرود امکان کنترل بیولوژیکی عامل غالب توسط مایکوپارازیت های منطقه نیز بررسی گردید. بدین منظور ضمن بازدید از مناطق مختلف کاشت چغندرقند نسبت به جمع آوری نمونه های دارای علائم پوسیدگی اقدام گردید. پس از جداسازی و شناسایی عوامل جداسازی شده جدایه های مربوط به جنس pythium به عنوان عوامل غالب پوسیدگی ریشه شناخته شده که پس از بررسی تمام جدایه ها متعلق به گونهpythium aphanidermatum تشخیص داده شد. آزمون بیماری زایی نشان داد تمام جدایه ها به میزان 100 درصد برروی گیاهچه های چغندرقند بیماری زا بودند و سبب مرگ گیاهچه های چغندرقند شدند، بنابراین یکی از جدایه ها به منظور بررسی های بعدی در نظر گرفته شد. آنتاگونیست های جدا شده از خاک منطقه متعلق به 4 گونه تریکودرما شامل trichoderma harzianum , t. erinaceum longibrachiatum, t.وt. koningii بوده که گونه t. erinaceumبرای مایکوفلور ایران جدید می باشد. مکانیسم های مختلف بیوکنترلی قارچ تریکودرما به منظور تعیین میزان کنترل کنندگی آن بر روی عامل بیماری در شرایط آزمایشگاهی نشان داد در کشت متقابل جدایهt. longibrachiatum2734,t. harzianum2733 به میزان 58 درصـد سبـب کنـترل رشـد میسلیوم p. aphanidermatum شدند. در بررسی ترکیبات فرارجدایه t. longibrachiatum2737با 66 درصد بازدارندگی و در ترکیبات مایع خارج سلولی جدایه harzianum2739 .t به میزان 87 درصد سبب کنترل رشد میسلیوم p. aphanidermatum شد. در نهایت 7 جدایه برتر قارچ تریکودرما در مطالعات آزمایشگاهی جهت کاربرد در بررسی های گلخانه ای انتخاب گردیدند. این مرحله از آزمایش به دو روش مایه زنی مواد بیولوژیک به خاک و بذر انجام شد. در آزمایشات گلخانه ای مشخص شد پوشش دادن بذر چغندرقند با عوامل آنتاگونیست یا اضافه کردن آنها به خاک تاثیر چشم گیری در مقایسه با شاهد آلوده دارد. در مجموع جدایه 2736 t. harzianum بهترین اثر را درکنترل بیماری داشت و در هر دو روش به میزان 70 درصد قادر به کنترل بیماری بود. واژه های کلیدی: پوسیدگی ریشه چغندرقند، قارچ پی تیوم، کنترل بیولوژیک، جدایه های تریکودرما
سمیرا عشقی ستوده اصغر امیدوار
چکیده در این تحقیق مقاومت به پوسیدگی چوب صنوبر دلتوئیدس فورفوریله شده مورد بررسی قرار گرفت. ارزیابی تاثیر میزان جذب پلیمر (20، 40، 60، 80 و 100%) با استفاده از مونومر فورفوریل الکل، اتانول 95% و آب جهت رقیق کردن و مالئیک انیدرید و اسیدسیتریک به عنوان کاتالیزور بر میزان پوسیدگی چوب-پلیمر مد نظر بوده است. نمونههای آزمایشی مطابق استاندارد awpa e1099 با ابعاد 2×2×2 سانتی متر از برون چوب صنوبر بدون هر گونه عیب ظاهری تهیه و در 5 سطح wpg اقدام به تهیه چوب-پلیمر شد. برای این منظور نمونه ها در آون خشک شدند و به روش سلول پر اما بدون خلاء نهایی مورد اشباع قرار گرفتند سپس قارچ های عامل پوسیدگی سفید trametes versicolor)) و قهوهای (coniophora puteana ) جهت انجام آزمون پوسیدگی تهیه شدند. نمونههای آزمونی، درون محفظههای شیشه ای که حاوی خاک و ماده غذایی جهت رشد قارچ بود، بر روی ریسه های رشد یافته قرار داده شدند. محفظههای شیشهای در محدوده دمائی بین 25 تا 27 درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی 75 درصد به مدت 12 هفته داخل انکوباتور قرار داده شد. سپس، وزن نمونهها اندازهگیری و کاهش وزن محاسبه شد. به طور کلی تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که اختلاف کاهش وزن بین نمونهها کاملا معنیدار بوده و در کلیه تیمارها مقاومت خوبی در برابر پوسیدگی قارچی ملاحظه گردید. با افزایش میزان درصد جذب پلیمر، میزان کاهش وزن و پوسیدگی در چوب-پلیمر کاهش یافت. بهترین مقاومت قارچی در تیمار 100 درصد پلیمر در برابر قارچ مولد پوسیدگی سفید با 84/2 درصد کاهش وزن مشاهده شد و میزان کاهش وزن نمونه های چوب-پلیمر در معرض قارچ پوسیدگی سفید با جذب های متفاوت 0 ، 20 ،40 ، 60 و 80 درصد به ترتیب 73/66 ، 95/11 ، 35/8 ، 83/6 و 06/4 درصد، و در معرض قارچ پوسیدگی قهوهای میزان کاهش وزن به ترتیب 01/47، 08/13، 87/11، 57/9، 36/6 و 95/4 درصد ملاحظه شد.
فاطمه باغانی کامران رهنما
بیماری فوزاریوم سنبله با عامل fusarium graminearum یکی از عوامل محدود کننده تولید گندم در مناطق معتدل و نیمه گرمسیری بوده و در مناطقی که مرحله گلدهی و پرشدن دانه مواجه با هوای گرم و مرطوب باشد خسارت زیادی به دانه وارد می کند. این بیماری از سال ها پیش بطور پراکنده در ایران وجود داشته و یکی از بیماری های مهم گندم در مازندران، گرگان و گنبد و مغان به شمار می رود. کنترل بیولوژیکی می تواند به عنوان یکی از روشهای مبارزه در مدیریت تلفیقی برای مبارزه با این بیماری مورد استفاده قرار گیرد. در بررسی های گلخانه ای و مزرعه ای به منظور کنترل بیولوژیکی این بیماری از سه گونه ی بومی تریکودرما (trichoderma harzianum، t. atroviridae و t. virens) استفاده شد. همچنین به منظور مقایسه بین میزان تأثیر کنترل عوامل آنتاگونیست با قارچکش های موجود در منطقه، از قارچکش پروپیکونازول (تیلت) استفاده شد. هنگامیکه سنبله ها در مرحله گرده افشانی بودند اسپورپاشی ها آغاز شدند. اسپورپاشی در 3 زمان مختلف که شامل اسپورپاشی ابتدا با تریکودرما با غلظت 107× 3، دو روز بعد اسپورپاشی با فوزاریوم با غلظت 105×3 (t1)، اسپورپاشی همزمان تریکودرما و فوزاریوم (t2) و اسپورپاشی ابتدا با فوزاریوم، 2 روز بعد با تریکودرما (t3) بر روی دو رقم گندم (فلات و مغان) انجام گرفتند. آزمایش در غالب طرح اسپیلت پلات-فاکتوریل با 3 تکرار انجام شد. مقایسه میانگین ها بر اساس آزمون دانکن نشان داد که در شرایط گلخانه، تمامی تیمارهای کنترلی، در رابطه با درصد و شدت آلودگی و وزن خوشه با احتمال 95 درصد با تیمار شاهد آلوده اختلاف معنی داری داشتند و درصد و شدت آلودگی در آنها در مقایسه با تیمار شاهد آلوده کمتر و وزن خوشه آنها بیشتر بود و در این میان تیمار قارچکش درصد و شدت آلودگی کمتر و وزن خوشه بیشتری را در مقایسه با تیمارهای آنتاگونیستی تریکودرما داشت. در شرایط مزرعه نتایج نشان داد که در رابطه با درصد و شدت آلودگی و وزن هزاردانه، تمامی تیمارها با احتمال 95 درصد با تیمار شاهد با آلودگی مصنوعی اختلاف معنی داری داشتند و درصد و شدت آلودگی در آنها کمتر و وزن هزاردانه در آنها بیشتر از تیمار شاهد آلوده بود. همچنین نتایج نشان داد که، تیمار قارچکش درصد و شدت آلودگی کمتر و وزن هزاردانه و وزن محصول بیشتری را در مقایسه با تیمارهای آنتاگونیستی تریکودرما داشت. در رابطه با زمان های مختلف اسپورپاشی در ارتباط با درصد و شدت آلودگی و وزن خوشه در گلخانه و درصد و شدت آلودگی و وزن محصول در شرایط مزرعه، نتایج نشان داد که تیمارهایی که در زمان t1 استفاده شده بودند نتایج بهتری را در مقایسه با زمان های t2 و زمان t3 نشان داد. نتیجتاً زمان t1 به عنوان کارآمدترین زمان مصرف سوسپانسیون تریکودرما شناخته گردید. در رابطه با ارقام مختلف گندم نتایج حاکی از این بود که، بین دو رقم فلات و مغان در رابطه با درصد و شدت آلودگی و وزن محصول در شرایط مزرعه و درصد آلودگی و وزن خوشه در شرایط گلخانه، در سطح احتمال 99 درصد اختلاف معنی داری مشاهده شد و رقم مغان توانست نتایج بهتری را در مقایسه با رقم فلات نشان دهد.
محدثه صفارزاده کرمانی محمدرضا ماستری فراهانی
در این مطالعه، جذب آب و مقاومت به پوسیدگی نمونههای فرآورده چندسازه آزمایشگاهی سرشاخه پسته- پلیپروپیلن با درصدهای مختلف سرشاخه پسته که به وسیله پرس ساخته شدند و نمونه صنعتی آرد سرشاخه پسته- کوپلیمرپلیپروپیلن که به روش اکسترودر ساخته شده بود در برابر قارچ مولد پوسیدگی سفیدtrametes versicolor بررسی گردید. نمونههای فرآورده چندسازه در معرض آزمون پوسیدگی، مطابق با استاندارد astmd 1413 به مدت 3 ماه و آزمون جذب آب طبق استاندارد d570 قرار گرفتند. نتایج نشان داد که هر دو فرآورده چندسازه مورد مطالعه آزمایشگاهی و صنعتی مستعد پوسیدگی میباشند، نمونههای فرآورده چندسازه آزمایشگاهی با درصدهای وزنی متفاوت سرشاخه پسته (30- 40- 50- 60 درصد) میزان کاهش وزنی حدود 18/4 تا 34/22 درصد و جذب آبی حدود 75/3- 45/26 درصد را نشان دادند. تجزیه و تحلیل آماری نشان داد با افزایش درصد الیاف بیش از 30 درصد، میزان کاهش وزن نمونهها به طور معنیداری در اثر پوسیدگی افزایش یافت. در نمونههای صنعتی با 60 درصد سرشاخه پسته میزان کاهش وزن 24/5 درصد و میزان جذب آب نمونهها در مدت 24 ساعت حدود 64/2 درصد بود، که نشان دهنده مقاومت به پوسیدگی بهتر و جذب آب کمتر نمونههای صنعتی نسبت به نمونه آزمایشگاهی میباشد.
زین العابدین نوروزی کامران رهنما
به منظور شناسائی عوامل قارچی مولد پوسیدگی ریشه و طوقه خربزه نمونه برداری هائی در سال زراعی 1390-89 13از مزارع خربزه شهرستان تربت جام در استان خراسان رضوی صورت گرفت دو گونه فوزاریوم fusarium oxysporum f.sp. melonis و f. solani از بوته های خربزه-ای که دچار پژمردگی شده بودند. جداسازی و شناسائی گردید. همچنین سه گونه تریکودرما ی بومی از محیط ریشه خربزه trichoderma harzianum، t. viride، t. longibrachiatum جداسازی و توصیف شدند و دو گونه باکتری بومی بنام های باسیلوس bacillus spp62 ، bacillus. spp15 بر اساس تست های بیو شیمیائی شناسائی گردید. آزمون های آزمایشگاهی شامل بررسی تولید ترکیبات فرار، کشت متقابل و آزمون مواد مایع خارج سلولی قابل نفوذ در آگار بررسی شد . در آزمون کشت متقابل هم زمان گونهharzianum t. با قارچ عامل بیماریزا70درصد و در کشت غیر هم زمان با عامل بیماری زا گونه t. viride با 59/52 درصد باعث بیشترین بازداری از رشد میسلیوم های عامل بیماری زا گردید. در آزمون ترکیبات فرار ضد قارچی گونه t. harzianum با 5/31 درصد مانع از رشد میسلیوم های عامل بیماری زا گردید. در کشت متقابل باسیلوس ها با عامل بیماری زا گونهb. spp62 با 5/30 درصد بیشترین درصد بازداری از رشد میسلیوم عامل بیماری زا در شرایط آزمایشگاه گردید. همچنین در ترکیبات فرار گونه bacillus. spp15 با 37/12 بیشترین درصد بازداری از رشد میسلیوم های عامل بیماریزا گردید. در تست مواد مایع خارج سلولی قابل نفوذ در آگار تمام استرین ها مانع از رشد میسلیوم عامل بیماری زا گردید به طوری که بعد از انتقال کشت ثانویه عامل بیماریزا به محیط pda جدید رشد نکرد و این نشان دهنده خاصیت قارچ کشی این استرین ها باشد. عوامل بازدارنده بیولوژیک در گلخانه به صورت دو گروه تیماری استفاده گردیدند. در گروه تیماری پودر خشک بدست آمده به وسیله دستگاه فریز درایر تیمار مخلوط گونه 1g2 bacillus. spp15 و گونه تریکودرما5g2 longibrachiatum t. با 95/85بیشترین تاثیر بر افزایش رشد ساقه گیاه مشاهده گردید. در حالیکه تیمار های مخلوط دو گونه تریکودرماو مخلوط تمام تیمارهابه ترتیب باعث افزایش وزن تر اندامهای هوایی و وزن خشک اندامهای هوای گردید. همچنین تیمارهای مخلوط دو گونه تریکودرما و باکتری bacillus.spp15 به ترتیب باعث افزایش وزن تر ریشه و وزن خشک ریشه گردید. در گروه تیماری سوسپانسیون باکتری و تریکودرمای تولید شده بر روی سبوس تیمار گونه bacillus. spp62 و مخلوط هر دوگونه ی تریکودرما در تیمار 14g1به ترتیب 93/84 و 53/84 بیشترین تاثیر بر افزایش رشد طولی ساقه گیاه مشاهده گردید اما بیشترین تاثیر بر افزایش وزن قسمت های هوایی مخلوط گونه تریکودرما t. longibrachiatumو باکتریbacillus. spp15 مشاهده گردید. بیشترین تاثیر بر افزایش وزن تر ریشه با گونه 4g1 t. harzianumمشاهده شد. بیشترین تاثیر بر وزن خشک ساقه مخلوط دو گونه تریکودرماt. viride3g1و 4g1 t. harzianumدیده شد. بیشترین تاثیر بر اقزایش وزن خشک ریشه توسط باکتری1g1 bacillus. spp15و تریکودرمار t. harzianum4g1 مشاهده گردید. نتایج حاصل از این تحقیق نشان دهند آن است که تیمارهای آزمایشی اختلاف معنی داری با شاهد داشتند و باعث کاهش فعالیعت عامل بیماری زا شدند. آزمون مقایسه میانگین ها با استفاده آزمون lsd در سطح 1 درصد معنی داری بوند.
زینب السادات میراکبری کامران رهنما
مراتع چهارباغ از مناطق غنی تجمع گراس در استان گلستان است. حضور قارچ های اندوفیت در گراس بر فیزیولوژی گیاه و عوامل بیماری زا و آفات و نیز اکوسیستم مرتع اثر می گذارد. در این پژوهش پس از نمونه برداری از مراتع چهارباغ در تابستان 1388و بهار و تابستان 1389 و رنگ آمیزی نمونه ها با محلول رنگی رزبنگال، حضور میسلیوم های بین سلولی اندوفیتی با میکروسکوپ نوری در گراس های میزبان تایید و فراوانی آلودگی اندوفیتی در هر جدایه به صورت درصد بیان شد. سپس نمونه ها با اتانول 70 درصد و هیپوکلریت سدیم ضدعفونی و روی انواع محیط های کشت آگاری، کشت داده شدند. پس از ظهور میسلیوم ها و رشد پرگنه ها، مشخصات پرگنه و ویژگی های میکروسکپی ارزیابی شد. همچنین سایر مطالعات بیولوژیکی و اکولوژیکی مشتمل بر " ظرفیت مصرف قند " در پنج محیط قندی شامل دو غلظت فروکتوز، یک غلظت گلوکوز، ساکاروز و زایلوز، " ظرفیت هیدرولیز پروتئین و نشاسته" با استفاده از محیط کشت نشاسته- شیرخشک آگار و سنجش " اثر آنتاگونیستی قارچ های اندوفیت" بر روی دو قارچ بیماری زا، در محیط کشتpda ارزیابی شد. " حساسیت به قارچ کش بنومیل " در دوزهای 5، 10، 25 و 50 پی پی ام و ردیابی و ارزیابی " انواع ساختارهای رشدی میسلیومی" در گلوکوز آگار از دیگر موارد بررسی بودند. در نهایت واریته ی اندوفیتی neotyphodium typhinum var. fasciculatum متعلق به جدایه fo.88 و با آلودگی 27/37 درصد، واریته n. typhinum var. bulliforme متعلق به دو جدایه fe.89 و fp.89 به ترتیب با فراوانی آلودگی 82/27 درصد و 8/21 درصد و گونه ی اندوفیتی n. funkii از mc.88 با آلودگی 41 درصد و گونه ی n. gansuens از m.89 با آلودگی اندک 8 درصد شناسایی شدند. مطالعات انجام شده تایید کرد که مراتع چهارباغ گرگان از نظر اکولوژی، منطقه بکری است که به-نظر می رسد همزیستی های نوع موتوآلیست و نوع میانه ( intermediate ) در بین جوامع گراس- اندوفیت بسیار شایع تر از سایر همزیستی ها باشد.
فاطمه سلطانی نژاد کامران رهنما
بیماری پوسیدگی اسکلروتینیایی ساقه با عامل sclerotinia sclerotiorum یکی از مخرب ترین بیماری های کلزا در بسیاری از نقاط دنیا و مناطق شمالی ایران محسوب می شود. این تحقیق در راستای بررسی توان سازگاری قارچ آنتاگونیست تریکودرما به نانوسید و قارچ کش روال تی اس به منظور مبارزه تلفیقی علیه قارچ عامل پوسیدگی سفید ساقه کلزا در شرایط گلخانه انجام گرفت. در بررسی های آزمایشگاهی از 3 جدایه از trichoderma harzianum (1211، 21t، 1t)، 1 جدایه t. virens (6011)، 1 جدایه t. atroviride (6022) و 1 جدایه (2iso) t. koningii و 3 جدایه عامل بیمارگر s. sclerotiorum (ss1, ss2, ss3) و تلفیق این عوامل بیوکنترل با شش سطح از نانوسید (0، 10، 30، 60، 100 و 130 پی پی ام) در قالب طرح فاکتوریل کاملاً تصادفی با 4 تکرار و 108 تیمار استفاده شد. نتایج نشان داد که نانوسید عامل بازدارندگی از رشد هر دو قارچ عامل بیمارگر و تریکودرما است. در این میان جدایه های (2iso) t. koningii ، (1211) t. harzianum و (6022)t. atroviridae بیشترین قدرت ساپروفیتی و رشد روی ریسه های قارچ اسکلروتینیا را در محیط کشت از خود نشان دادند. در میان گونه های تریکودرما جدایه (2iso)t. koningii بیشترین مقاومت را در شرایط محیط کشت حاوی نانوسید نشان داد به طوری که در دز 10پی پی ام هیچ بازدارندگی رشدی مشاهده نشد. سطوح 10 و 30 پی پی ام نانوسید که قارچ تریکودرما توانایی ساپروفیته و کلنیزه کردن ریسه های قارچ اسکلروتینیا را داشت به منظور بررسی های گلخانه ای انتخاب شد. به منظور بررسی توان سازگاری قارچ تریکودرما ((2iso)t. koningii ، (1211)t. harzianum و (6022) t. atroviridae ) به نانوسید (10 و 30 پی پی ام) و قارچ کش روال تی اس (2 و 5 پی پی ام) در در دو مرحله (پوشش سطحی بذر با سوسپانسیون قارچ تریکودرما) و (کاربرد قارچ تریکودرما به صورت مخلوط با خاک) در شرایط گلخانه در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 تکرار مورد بررسی قرار گرفت. در آزمایش گلخانه ای مرحله اول (پوشش سطحی بذر با سوسپانسیون قارچ تریکودرما ) بیشترین میزان وزن تر گیاه مربوط به تیمار (1211) t. harzianum (شاهد)، بیشترین وزن خشک متعلق به (6022) t. atroviridae + 30 پی پی ام نانوسید و بیشترین ارتفاع گیاه نیز مربوط به تیمار (2iso)t. koningii (شاهد) بود. تاثیر این تیمارها در وزن خشک، وزن تر و ارتفاع گیاه دارای اختلاف معنی دار در سطح 1 درصد بودند. آزمایش های گلخانه ای مرحله دوم که کاربرد قارچ تریکودرما به صورت مخلوط با خاک بود نشان داد که بیشترین وزن تر و خشک گیاه مربوط به تیمار (1211) t. harzianum + 30 پی پی ام نانوسید و بیشترین ارتفاع گیاه نیز مربوط به تیمار (1211) t. harzianum + 2 پی پی ام رورال تی اس بود. در این مرحله نیز تاثیر این تیمارها در وزن خشک و وزن تر دارای اختلاف معنی دار در سطح 1 درصد بود و در ارتفاع گیاه تفاوت معنی دار نبود. در کل تیمارهایی که در آن بذر فقط آغشته به تریکودرما بودند، نسبت به تیمارهایی علاوه بر تریکودرما با قارچ کش و یا نانوسید نیز پوشش سطحی داده شدند ، کنترل بهتری از بیماری را نشان دادند.
زهرا عراقی کامران رهنما
چکیده پوسیدگی طوقه و ریشه از مهم ترین و مخرب ترین بیماری های کدوییان در جهان است. به منظور شناسایی عوامل قارچی مولد این بیماری در سال زراعی 90-1389 از مزارع محصولات جالیزی (هندوانه، خربزه و طالبی) در منطقه ی شاهرود، میامی و بیارجمند بازدید به عمل آمد. نمونه های دارای علائم مشکوک به بیماری پوسیدگی طوقه و ریشه و مرگ بوته ها جمع آوری و به آزمایشگاه منتقل شدند. ریشه و طوقه ی گیاهان بیمار پس از شستشو در زیر جریان ملایم آب به قطعات حدود یک سانتی متری تقسیم شده و پس از ضد عفونی سطحی با هیپوکلرید سدیم 1 درصد به مدت 5-3 دقیقه روی محیط کشت pda و یا بدون ضدعفونی سطحی و پس از دو بار شستشو با آب مقطر استریل روی محیط کشت نیمه انتخابی cma- parph، cma- parp و cma کشت شدند. خالص سازی جدایه ها به روش تک اسپور و نوک ریسه انجام شد و بیماری زایی جدایه ها مورد بررسی قرار گرفت. سپس با استفاده از ویژگی های مورفولوژیکی شامل خصوصیات ماکروسکوپی و میکروسکوپی و یا خصوصیات فیزیولوژیکی شناسایی جدایه ها انجام شد. در مجموع 78 جدایه از قسمت های ریشه، طوقه و خاک به دست آمد که از این تعداد، 35 جدایه به عنوان fusarium solani، 15 جدایه f. oxysporum f. sp. melonis، 10 جدایه f. oxysporum f. sp. niveum ، 3 جدایه f. equiseti، 10 جدایه phytophthora nicotianae و 5 جدایه rhizoctonia solani شناسایی گردیدند. با توجه به نتایج به دست آمده از این تحقیق گونه ی f.solani از تمامی نقاط نمونه برداری شده جدا گردید و همچنین درصد جداسازی این گونه بیش از سایرین بود و به نظر می رسد که این گونه نقش مهمی در کاهش محصول در این منطقه داشته باشد. دمای کمینه، بهینه و بیشینه برای قارچ p.nicotianae به ترتیب 10، 30-25 و 36 درجه ی سانتی گراد تعیین گردید. این گونه ها برای اولین بار از مزارع جالیز شهرستان شاهرود گزارش می شوند.
زهرا رضایی سید ضیاالدین حسینی
به منظور تعیین ویژگی های فیزیکی(میزان جرم ویژه)، شیمیایی(مقدار سلولز، لیگنین، مواد استخراجی و خاکستر)، مکانیکی(مدول گسیختگی، مدول الاستیسیته، فشار موازی الیاف) و همچنین میزان پوسیدگی و هوازدگی چوب بلوط و راش استفاده شده در بنای تاریخی مدرسه ی عمادیه گرگان، نمونه های چوبی تهیه و مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که میزان مواد استخراجی در نمونه های فرسوده نسبت به نمونه های سالم در سطح 5 درصد دارای اختلاف معنی داری نبود. اما میزان سلولز و لیگنین در نمونه های مذکور کاهش یافته و اختلاف معنی داری بین میانگین ها وجود داشت. میزان خاکستر در راش فرسوده کمتر از راش سالم بوده و دارای اختلاف معنی داری بوده است. اما در بلوط فرسوده درصد خاکستر بیشتر از نمونه ی سالم آن بوده و اختلاف معنی داری بین میانگین ها مشاهده نشد. دانسیته ی نمونه های فرسوده کاهش یافته و دارای اختلاف معنی داری در سطح 5 درصد بوده است. به طبع آن تمامی مقاومت های مکانیکی بررسی شده در نمونه های فرسوده کاهش داشته و اختلاف معنی داری بین میانگین ها مشاهده شده است. بررسی میزان پوسیدگی نمونه های مذکور نشان داد که تمامی سلول های اشعه و اکثر پارانشیم های طولی آلوده به قارچ بودند. و آثار هیفای قارچ در آن ها مشخص بود. کاهش تمامی خاصیت های اندازه گیری شده به دلیل پوسیده بودن چوب است. چون میزان ترکیبات شیمیایی چوب بر اثر آنزیم های قارچ های چوب خوار و همچنین بر اثر هوازدگی تخریب شده و به طبع خواص فیزیکی و مکانیکی نیز تغییر خواهد کرد.
سحر نعیمی کامران رهنما
امروزه با افزایش کشت گوجه فرنگی در گلخانه ها و مزارع کشاورزی در استانهای مختلف کشور، آلودگی های فراوانی در سطح مناطق کشت به خصوص استان گلستان مشاهده می شود. از جمله این بیمارگرها نماتد meloidogyne spp. می باشد. اهمیت غذایی و افزایش سطح کشت لزوم تحقیق در زمینه کنترل این بیماری بدون استفاده از سموم شیمیایی به منظور داشتن محصول و محیط زیست سالم را فراهم می کند. عمل متقابل بیولوژیکی بسیاری بین نماتد ها و قارچ های خاکزاد وجود دارد اما در این پژوهش از قارچ تریکودرما به علت آنکه در خاک های ایران به وفور یافت می-شود جهت کنترل بیماری استفاده شد. این آزمایش به منظور تعیین تاثیر 3 گونه قارچ t.virens،t.harzianum، t.atroviride بر بیماری زایی نماتد مولد گره ریشه meloidogyne incognita روی گیاه گوجه فرنگی رقم (early urbana) انجام شد. طی بازدید های مکرر از گلخانه ها و مزارع گوجه فرنگی اقدام به نمونه برداری شد و بر اساس شبکه کوتیکولی انتهایی بدن نماتد ماده بالغ و تست میزبان افتراقی، گونه نماتد جداسازی شده، m.incognita تشخیص داده شد. گونه های تریکودرما در این تحقیق از کلکسیون گیاه پزشکی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان تهیه گردید. در این بررسی اثر متقابل نماتد مولد گره ریشه m. incognita و قارچ تریکودرما بر روی گیاه گوجه فرنگی در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تکرار در گلخانه و آزمایشگاه مورد مطالعه قرار گرفت. تیمارها در گلخانه شامل شاهد، قارچ به تنهایی، نماتد به تنهایی و قارچ به همراه نماتد بودند. غلظت های معین از قارچ و نماتد به هر بوته گوجه فرنگی اضافه شد. پس از گذشت 45 روز بوته ها به آزمایشگاه منتقل و شاخص های رشدی و تعداد گره و کیسه تخم روی ریشه محاسبه گردید. تیمار قارچ با نماتد تعداد گال و کیسه تخم را کاهش داده و باعث افزایش فاکتورهای رشدی و وزن تر وخشک اندام هوایی وریشه گیاه شد و اختلاف معنی دار با شاهد داشتند. به عبارتی بیماری را کاهش داده و منجر به کنترل بیولوژیک نماتد m. incognita شد. در شرایط آزمایشگاه نیز 2 تیمار شامل اضافه کردن تخم به محیط کشت قارچ و اضافه کردن لارو سن 2 به محیط کشت 3 روزه قارچ تریکودرما اضافه شد. این قارچ توانست از تفریخ تخم نماتد جلوگیری به عمل آورده و باعث مرگ و میر لاروها شده و دارای اختلاف معنی دار با شاهد فاقد قارچ شد.
سمیه حقانی ولیپور کامران رهنما
در سال های اخیر استفاده از ترکیبات طبیعی همچون اسانس های گیاهی به عنوان ایده های جدید در کنترل آلودگی های باکتریایی و قارچی و کاهش ضایعات پس از برداشت محصولات باغبانی از جمله میوه ها، سبزی ها و گل ها مطرح شده است. جهت انجام این تحقیق در تابستان 1391 از سردخانه های استان گلستان نمونه برداری بر اساس علایم بیماری های پس از برداشت انجام شد و پس از کشت در شرایط آزمایشگاهی با استفاده از از کلیدهای شناسایی گونه های جنس های botrytis، aspergillus و penicillium شناسایی گردیدند، پس از آن به منظور بررسی ویژگی های ضد قارچی گیاهان دارویی رزماری، اکالیپتوس، نعناع، شمعدانی عطری و اسطوخودوس، گیاهان مورد آزمایش از زیستگاه های آنها جمع آوری و به آزمایشگاه انتقال و به کمک دستگاه کلونجر اسانس گیری و گیاهان آلوئه ورا و زیتون تلخ نیز پس از عصاره گیری مورد استفاده قرار گرفتند، آزمایش در دو قسمت مجزا انجام گرفت. در اولین بخش، در شرایط آزمایشگاه 5 اسانس و 2 عصاره هر کدام با 3 تکرار در قالب طرح فاکتوریل بر پایه کاملا تصادفی بر روی 2 خصوصیت قطر پرگنه و درصد بازدارندگی از جوانه زنی اسپور بر روی قارچ های b.cinerea، a.niger و p.digitatum مورد مقایسه قرار گرفتند. در این آزمایش از روش اختلاط اسانس و عصاره با محیط کشت استفاده گردید و پس از آن حلقه هایی از کشت 3 روزه قارچ ها تهیه شد و در وسط پتری های محتوی محیط کشت حاوی اسانس قرار گرفت. نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد که همه ی اسانس ها در غلظت 8 پی پی ام کمترین اثر را در بازدارندگی از رشد پرگنه قارچ ها بعد از شاهد داشته و در مقابل تیمار شاهد به عنوان نامطلوب ترین تیمار معرفی گردید. در بین اسانس های استفاده شده، اسانس شمعدانی عطری در غلظت 48 پی پی ام توانست 100% از رشد پرگنه و اسپورزایی قارچ ها جلوگیری کند. عصاره آلوئه ورا در مورد قارچ a.niger اثر قابل توجهی بر درصد بازدارندگی از جوانه زنی اسپور نداشت در حالی که توانست 50% از بازدارندگی از جوانه زنی اسپور قارچ p.digitatum جلوگیری کند. در بخش دوم، تاثیر اسانس رزماری بر روی 2 قارچ a.niger و p.digitatum برروی میوه پرتقال مورد بررسی قرار گرفت. در شرایط طبیعی تیمار فاقد اسانس آلوده به قارچ بیشترین قطر پوسیدگی و در غلظت 124 پی پی ام اسانس رزماری به خوبی توانست قارچ های آسپرژیلوس و پنیسیلیوم را کنترل کند.
حمیده خواسی کامران رهنما
پوسیدگی بذر و ریشه جالیز ناشی از pythium و phytophthora یکی از مشکلات اساسی در تولید این محصولات است. به منظور بررسی اثر آنتاگونیستی چند گونه trichoderma بومی از مزارع جالیز بر این دو بیمارگر، آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی و در شرایط آزمایشگاه و در چهار تکرار انجام شد. همچنین به منظور سنجش توان تولید آنزیم سلولاز چهار گونه trichoderma در محیط مایع و بررسی اثر آن بر رشد میسلیومی بیمارگر، آزمایشی در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد. نتایج کشت متقابل نشان داد تمام هفت جدایه بومی این قارچ قادر به کاهش رشد میسلیومی دو گونه p. ultimum k1 و p. aphanidermatum در شرایط آزمایشگاه و روی سه محیط کشت سیب زمینی-دکستروز-آگار، عصاره سبزیجات-آگار و عصاره خاک-آگار بودند. توانایی گونه های trichoderma در بازدارندگی از رشد این دو بیمارگر، با هم و روی این سه محیط کشت اختلاف معنی داری در سطح یک درصد داشت. همچنین تمام جدایه ها به جز t. harzianum (احمدآباد) و t. koningii توانستند باعث کاهش رشد میسلیومی p. nicotianae روی این سه محیط گردند. چهار گونه t. atroviridae 1-3، t. virens 6011، t. harzianum (احمدآباد) و t. koningii در محیط مایع عصاره سیب زمینی، کاه گندم به عنوان منبع کربن، و دمای 30 درجه سانتی گراد قادر به تولید آنزیم سلولاز بودند. قارچ های t. harzianum (احمدآباد) بالاترین میزان فعالیت کل آنـزیمی، t. atroviridae 1-3بیشترین میزان پروتیین کل و t. koningii بیشترین فعالیت ویژه آنزیمی را بین ایـن چهار گونه به دست آوردند؛ اما در عین حال تفاوت موجود بین این ویـژگی ها در این چهار گونه از لحاظ آمـاری معنـی دار نبود. عصـاره حـاوی آنـزیم سلـولاز تولیـدی قـارچ t. harzianum (احمدآباد) در غلظت 25 پی پی ام توانست باعث کاهش 17/47درصدی از رشد میسلیومی p. aphanidermatum و 4/88درصدی از رشد میسلیومی p. nicotianae گردد. اما بر رشد p. ultimum k1 در مقایسه با شاهد تاثیر معنی داری نداشت. افزایش غلظت عصاره آنزیمی تا 50 و 150 پی پی ام نیز نتوانست اثر بازدارندگی از رشد روی گونه اخیر نشان دهد.
سمیه دهقان زاده زهرا تنها معافی
نماتد سیستی سویا heterodera glycines مهمترین عامل بیمارگر محدود کننده عملکرد سویا (glycine max (l.) merr.) است. کاربرد منابع مقاومت یکی از روش های موثر کنترل نماتد سیستی سویا است. در این مطالعه، به منظور شناسایی لاین های مقاوم، واکنش 63 لاین سویا نسبت بهh. glycines hg type 0 (نژاد 3)در شرایط اتاقک رشد و مزرعه بررسی شد. در بررسی مزرعه ای، واکنش لاین ها در قطعه ای آلوده در کشت و صنعت دشت ناز ساری مورد مطالعه قرار گرفت. بر اساس شاخص ماده (توانایی تکثیر نماتد روی هر لاین نسبت به رقم استاندارد lee 74) حساسیت یا مقاومت لاین ها به-صورت درصد تعیین شد. نتایج این بررسی نشان داد که از بین لاین های بررسی شده، پنج لاین کاملا مقاوم، 14 لاین نسبتا مقاوم، 22 لاین نسبتا حساس و 22 لاین کاملا حساس بودند. با کشت لاین های مقاوم و نسبتاً مقاوم در اتاقک رشد و مقایسه واکنش آن ها نسبت به رقم حساس استاندارد، واکنش حساسیت یا مقاومت لاین ها تایید شد.
محمد ایمانی اقبلاغ محمد مهدی شریفانی
به¬منظور مطالعه اثر برخی ترکیبات طبیعی و شبه هورمونی بر عمر¬انباری و خصوصیات فیزیکی و شیمیایی انگور رقم شاهانی (رنگ پوست قرمز) و رقم صاحبی (رنگ پوست سفید)، از اسانس آویشن شیراز با غلظت 5 میکرولیتر بر لیتر، متیل جاسمونات با غلظت 0.2 میلی مول بر لیتر و اسید سالیسیلیک با غلظت 2 میلی مول بر لیتر، با 4 تکرار در قالب فاکتوریل و بر پایه طرح کاملا تصادفی استفاده شد، و برخی خصوصیات ماندگاری و کیفی میوه در زمان¬های 0، 15، 30 و 45 روز پس از انبارداری اندازه گیری شد. نتایج نشان داد تیمار¬های اسید سالیسیلیک و اسانس آویشن شیراز سبب کاهش فساد قارچی و موجب حفظ سفتی بافت میوه گردید. تیمار اسید سالیسیلیک در هر دو رقم با کاهش از دست دهی آب میوه کاهش وزن میوه را کنترل و کاهش داد و موجب افزایش سفتی و ثبات مواد جامد محلول نسبت به نمونه شاهد در مراحل انبارداری گردید. تمامی تیمارها اثر چندانی بر تغییر اسیدیته و درجه اسیدی میوه نداشتند، جز اینکه تیمار متیل جاسمونات در رقم شاهانی در زمان انتهای انبارداری باعث حفظ بیشتر اسیدیته میوه گردید. میزان ترکیبات فنلی کل در هر دو رقم در طول مدت انبارمانی افزایش یافت ولی این افزایش در نمونه شاهد نسبت به سایر تیمار¬ها بیشتر بود. تغییرات مواد کربوهیدراتی شامل قند کل و گلوکز به ترتیب صعودی و نزولی بود. کمترین افزایش در میزان قند کل مربوط به تیمار سالیسیلیک اسید بود که می¬تواند به دلیل آب از دست دهی کم باشد. کاهش در میزان گلوکز نیز در تمامی تیمار¬ها مشاهده شد که می¬تواند به دلیل مصرف شدن آن در جریان تنفس و سوخت و ساز به جای ساکارز باشد. از نظر آنتوسییانین تغییرات در رقم صاحبی معنی¬دار نبود ولی در رقم شاهانی تیمار سالیسیلیک اسید با تاثیر بر مسیر سنتز این ماده و آنزیم های دخیل در آن میزان آنتوسیانین را فقط در مرحله انتهای انبارداری نسبت به سایر تیمار¬ها افزایش داد.
رقیه حبیبی کامران رهنما
پژمردگی آوندی گوجه¬فرنگی ناشی از fusarium oxysporum یکی از مشکلات اساسی در تولید این محصول است. به منظور بررسی اثر دما و ph بر فعالیت آنتاگونیستی چند گونه trichoderma بومی مزارع جالیز بر این بیمارگر، آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک¬های کامل تصادفی در شرایط آزمایشگاه و گلخانه¬ای انجام شد. همچنین به منظور بررسی توانایی تولید آنزیم¬های خارج سلولی اثر آن بر رشد میسلیومی بیمارگر، آزمایشی در قالب طرح کاملا تصادفی انجام شد. نتایج کشت متقابل نشان داد تمام پنج جدایه بومی این قارچ قادر به کاهش رشد میسلیومی گونه f. oxysporum در شرایط آزمایشگاه روی محیط¬کشت سیب¬زمینی- دکستروز- آگار بودند. توانایی گونه¬های trichoderma در بازدارندگی از رشد این بیمارگر، با هم و در دما و ph¬های متفاوت اختلاف معنی¬داری در سطح یک درصد داشت. گونه¬ی t. harzianum (احمدآباد) با 33/58 درصد بازدارندگی از رشد در دمای 30 درجه¬سانتی¬گراد و ph 5/6 بالاترین فعالیت آنتاگونیستی را داشت. نتایج در محیط کشت¬های مختلف حاوی سوبسترای اختصاصی هر آنزیم با پپتون آگار براساس قطر هاله شفاف ایجاد شده در اطراف پرگنه در حال رشد هر قارچ نشان داد که (1-3) t. atroviridae، (6011) t. virens و fusarium oxysporum قادر به تولید آنزیم¬های آمیلاز، سلولاز و لاکاز هستند. گونه t. koningii قادر به تولید آنزیم لیپاز بود. گونه t. harzianum (احمدآباد) قادر به تولید آنزیم¬های آمیلاز و سلولاز بود ولی درتولید آنزیم لاکاز فعال نبود. اما جدایه (6022) t. atroviridae در تولید آنزیم لاکاز فعال بوده ولی در مقایسه با جدایه (1-3) t. atroviridae از این گونه قادر به تولید آنزیم های آمیلاز و سلولاز نبود. هیچیک از گونه¬های trichoderma در این بررسی قادر به تولید پروتئاز نبودند. در آزمایشات گلخانه-ای پس از گذشت 35 روز اندازه¬گیری شاخص¬های رشدی بوته¬های گوجه¬فرنگی مربوط به هر تیمار اختلاف معنی¬داری با شاهد در هر دو روش تزریق سوسپانسیون و اختلاط عوامل بیوکنترل با خاک نشان دادند. با توجه به گروه¬بندی آماری، توان کنترل¬کنندگی تیمار آنتاگونیست t. harzianum (احمدآباد) به¬همراه بیمارگر نسبت به دو گونه دیگر در مقایسه با شاهد آلوده به مراتب بیشتر بوده و به¬ترتیب با 02/2 و 14/2 گرم در افزایش وزن تر کل و وزن خشک اندام¬هوایی و 32/2 سانتی¬متر در افزایش ارتفاع گیاه همراه بود.
فاطمه خیری کامران رهنما
بیماری پژمردگی فوزاریومی ناشی از قارچ fusarium oxysporum f.sp melonis متداول¬ترین و گسترده ترین بیماری در خربزه است که در چند کشور جهان و از جمله ایران گزارش شده است. استفاده از ارقام مقاوم یکی از موثرترین روش¬های مدیریت این بیماری محسوب می¬شود، اما به منظور انتخاب و توسعه ارقام مقاوم آگاهی از تنوع ژنتیکی جمعیت¬های این قارچ ضروری است. در این مطالعه تنوع ژنتیکی جمعیت این بیمارگر در استان خراسان رضوی بررسی گردید. بدین منظور 20 جدایه قارچf. oxysporum f.sp. melonis، عامل پژمردگی خربزه از استان خراسان (کلکسیون گروه گیاهپزشکی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان) انتخاب و با استفاده از گروه¬های سازگاری رویشی و روش issr تنوع ژنتیکی آن¬ها بررسی شد. برای بررسی گروه¬های سازگاری رویشی، ابتدا جهش یافتگان نیت به صورت سکتورهائی در محیط های مختلف کلرات دار تولید شده، سپس کلاس فنوتیپی جهش یافتگان براساس مشخصات رشدی پرگنه آن ها روی محیط پایه حاوی یکی از پنج نوع منبع نیتروژن (نیترات سدیم، نیتریت سدیم، تارتارات آمونیوم، اسید اوریک و هیپوزانتین) تعیین گردید. بر این اساس 68% از موتانت های نیت در کلاس فنوتیپی nit1، 18% آن ها در کلاس nit3 و 14% آن ها در کلاس فنوتیپی nitm قرار گرفتند. به منظور انجام آزمون های مکمل سازی و تعیین گروه های سازگاری رویشی، بین تمامی جهش یافتگان nitm هر جدایه با جهش یافتگان nit1 یا nit3 سایر جدایه ها کشت متقابل انجام شد. در نتیجه بین جدایه¬ها، سازگاری رویشی مشاهده نشد و جدایه ها در 20 گروه سازگاری رویشی قرار گرفتند. همچنین تنوع ژنتیکی این جدایه ها با استفاده از بیست آغازگر بررسی شد. تجزیه خوشه¬ای داده¬های issr با استفاده از روش upgma و ضریب تشابه sm جدایه¬ها را در سطح تشابه 60 درصد در پنج گروه قرار داد. این نتایج نشان داد که تنوع ژنتیکی قابل ملاحظه¬ای در بین جدایه¬های قارچ عامل پژمردگی فوزاریومی خربزه در استان خراسان رضوی وجود دارد. از طرف دیگر با توجه به آنالیز کلاستر و دندروگرام ترسیم شده چنین نتیجه گیری شد که به جز موارد محدود بین پراکنش جغرافیایی و گروه های ژنتیکی ارتباط مشخصی وجود نداشت.
سمیرا شیدایی ضیاءالدین حسینی
در این تحقیق به منظور تعیین ویژگی های شیمیایی (میزان سلولز، لیگنین، خاکستر و مواد استخراجی)، تهیه مقاطع میکروسکوپی (مطالعه ساختار سلولی) و نیز کشت و شناسایی برخی از قارچ های عامل پوسیدگی سفید از گرده بینه های راش و ممرز افتاده در ارتفاعات 300 و 800 متر از سطح دریا در جنگل آموزشی و پژوهشی دکتر بهرام نیا نمونه هایی تهیه و مورد بررسی قرارگرفت. میزان لیگنین چوب راش سالم در ایران بر اساس منابع 71/34 درصد اعلام گردیده که در نتایج بدست آمده برای چوب تخریب شده راش در ارتفاع 300 متر به طور متوسط 24/19 درصد و در ارتفاع 800 متری از سطح دریا 75/21 درصد محاسبه گردید. در رابطه با چوب ممرز نیز میزان لیگنین که در چوب سالم 33/20 درصد محاسبه شده است، در چوب پوسیده و در ارتفاع 300 متر از سطح دریا 48/15 درصد و در ارتفاع 800 متر 41/18 بدست آمد. بنابراین و با توجه به آنالیزهای انجام شده با افزایش ارتفاع از 300 به 800 متر میزان لیگنین برای چوب پوسیده راش بین 2 تا 3 درصد و برای ممرز تا حدود 3 درصد در میانگین افزایش یافته است، همچنین میزان سلولز چوب راش پوسیده 8 درصد و برای ممرز پوسیده 5 درصد به طور متوسط افزایش یافته است. خاکستر در هر دو گونه چوبی به اندازه 17/0 درصد کاهش نشان می دهد و در انتها مواد استخراجی راش 6/0 درصد و برای ممرز 3/0 درصد به طور متوسط کاهش یافته است. همچنین انحراف معیارهای اندازه گیری شده نشان دادند که میزان لیگنین و سلولز نسبت به تغییر ارتفاع تغییرپذیرتر از مواد استخراجی و خاکستر هستند. در بررسی میزان پوسیدگی مطالعات نشان داد که تمامی نمونه های مذکور آلوده به قارچ بوده و آثار تخریب قارچی در همه ی آنها دیده شد، در این میان سلول های اشعه و پارانشیمی به علت زنده بودن و دارا بودن مواد پروتوپلاستی بیشترین میزان آلودگی را نشان دادند. همچنین تصاویر میکروسکوپی حاکی از آن بودند که با افزایش ارتفاع از 300 به 800 متر میزان آلودگی قارچی و تخریب سلول های چوب توسط قارچ های پوسیدگی سفید کاهش یافته است.در این بررسی تعدادی از قارچ های عامل پوسیدگی سفید از جمله trametes versicolo، trichaptum biforme و schizophylum commone کشت و شناسایی شدند.
علی اصغر داوری کامران رهنما
گوجه فرنگی با نام علمی lycopersicum esculentum یکی از محصولات با اهمیت از لحاظ اقتصادی، دارویی و صنعتی می باشد. یکی از مهم ترین بیماری ها که به این گیاه خسارت وارد می کند، بیمارگر خاکزاد phytophthora می باشد. این بیماری باعث پوسیدگی ریشه، طوقه و مرگ گیاه چه می شود. میوه در صورت تماس با خاک و فعال بودن بیمارگر در خاک، تحت تاثیر نوعی از پوسیدگی به نام پوسیدگی چشم آهویی قرار می گیرد. این پوسیدگی به صورت نواحی تیره و روشن قهوه ای به حالت مواج است. این بیمارگر در آب آزاد تولید اسپورهای متحرک به نام زئوسپور می کنند که منجر به انتشار بیماری در طول فصل می شوند.گونه-های بیمارگر جدا شده ازخاک یا ریشه و طوقه گوجه فرنگی در بجنورد p.capsici و p.nicotianae شناسایی شدند. ریسه های هر دو گونه روی گیاه چه های دو هفته ای گوجه فرنگی بیماری زا بوده اند. پس از ایجاد علائم و مرگ گیاهچه دوباره با کشت قطعات ریشه و طوقه عامل بیمارگر در محیط کشت تایید شد. دمای بهینه رشد ریسه در p.capsici در دمای 28 درجه سانتیگراد و در p.nicotianae در دمای حدود 30 درجه بهترین رشد را دارد. هر دو گونه در محیط کشت آگاردار تولید ریسه های هوایی می کنند. در p.capsici اسپورانژیوم در آب مقطر استریل پس از 24 ساعت و به تعداد زیاد و کلامیدوسپور در محیط کشت جامد پس از حدود یک هفته به تعداد کم تشکیل می شود. اسپورانژیوم هم در محیط کشت جامد به سرعت تشکیل شد. تولید زئوسپور در این گونه ها تحت تاثیر شرایط نوری و دمایی بودند. بیشترین تولید زئوسپور در یکی از جدایه های p.capsici و در دمای 20 درجه سانتیگراد در شرایط تاریکی به میزان 106× 7/1 زئوسپور در هر سانتی متر مکعب آب مقطر استریل و در مورد p.nicotianae در دمای 25 درجه و شرایط نور به میزان 106×3/1 زئوسپور در هر سانتی متر مکعب آب مقطر استریل بود. بیشترین افزایش طول زخم بیمارگر پس از 5 روز توسط زئوسپورها در جدایه شماره 2 مربوط به گونهp.capsici بوده که در دمای 25 درجه سانتیگراد و تاریکی طول زخم بیمارگر پس از 5 روز به حدود 50 میلی متر رسیده است. در مورد گونه p.nicotianae در دمای 27 درجه سانتیگراد بیشترین بیماری زایی زئوسپورها در شرایط نوراتفاق افتاده است.به نظر می رسد گونه p. nicotianae نسبت به گونه p.capsici در شرایط مزارع آبی گوجه فرنگی بجنورد غالبیت بیشتری با افزایش زمان طول دوره روشنایی در فصل تابستان ارتباط با بیماری زایی دارند. تعداد اسپورانژیوم تولید شده در مورد هر دو گونه در سطح میوه گوجه فرنگی بسیار قابل توجه بوده است که می تواند به عنوان یک شاخص با توجه به شرایط خاک و مرطوب بودن آن با تولید زئوسپورهای فراوان بیماری زایی بسیار شدیدی به صورت همه گیر داشته باشند.
عین الله حاجی وند محمد علی آقاجانی
پوسیدگی ذغالی ناشی از macrophomina phaseolina، یکی از مهم ترین بیماری های سویا بوده که باعث کاهش کمیت و کیفیت این محصول می شود. این تحقیق به منظور بررسی مقاومت 27 ژنوتیپ سویا در برابر این بیماری در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در ایستگاه تحقیقات گرگان، طی سال زراعی 1392 انجام شد. وجود سختینه در ریشه و طوقه به عنوان ملاک تشخیص بوته های آلوده از سالم در نظر گرفته شد و بر این اساس، میزان وقوع و شدت بیماری (s1: نسبت ارتفاع آلودگی ساقه به ارتفاع کل ساقه) در مرحله ی r7 محاسبه گردید. در پایان فصل، عملکرد و اجزای عملکرد کرت ها اندازه گیری شد. در بررسی مقاومت بیماری به تفکیک ژنوتیپ ها، ارزیابی همبستگی بین متغیر های مقدار بیماری (میزان وقوع، شدت بیماری) و متغیرهای مربوط به عملکرد (وزن کل دانه ژنوتیپ و وزن صد دانه) انجام شد. با در نظر گرفتن داده های مربوط به همه ی ژنوتیپ ها، وزن کل دانه ژنوتیپ بهترین همبستگی را با شدت بیماری نشان داد. در این آزمایش ژنوتیپ های دیررس عملکرد بالاتری داشتند، و میزان وقوع و شدت بیماری در ژنوتیپ های دیررس بسیار کمتر از ژنوتیپ های زودرس بود. در بررسی مقاومت به بیماری، ژنوتیپ های ویلیامز، کتول×سحر3، کتول×ویلیامز11 و کتول×همیلتون14 دارای بیشترین حساسیت در میزان وقوع و شدت بیماری بودند. و در ژنوتیپ های کتول×کراسنودار22 و کتول×سحر6 درصد میزان وقوع و شدت بیماری برابر صفر بود. و ژنوتیپ، کتول×همیلتون16، کتول×ویلیامز12، کتول× ویلیامز10، کتول×سحر7، کتول×سحر6، کتول×کراسنودار24، کتول×همیلتون21 و کتول×همیلتون18حساسیت کمی نسبت به میزان وقوع و شدت بیماری داشتند. سایر ژنوتیپ سطوح مختلفی از میزان وقوع را نشان دادند و در گروهای رسیدگی مختلف عملکرد متغیر های مختلف و متغیر های وابسته بسیار معنی دار بود. با توجه به بررسی های انجام شده ژنوتیپ های کتول×سحر6، کتول ×ویلیامز12 و کتول×کراسنودار (778)22 را می توان در گروه مقاوم ترین، و ژنوتیپ های کتول×سحر شماره های چهار و پنج، کتول× ویلیامز13 و کتول×همیلتون18 در گروه حساس ترین قرار گرفتند. همچنین در این آزمایش تاثیر تعداد روزها تا گلدهی و رسیدگی مورد بررسی قرار گرفت، که هر چه به سمت دیررسی می رویم عملکرد بیشتر و میزان وقوع بیماری کمتر است.
صغری تاتلی کامران رهنما
چکیده به منظور مطالعه تأثیر انواع بستر و تاریخ کاشت بر میزان تولید عملکرد بذر ریحان در طی سال های 92- 91 آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب بلوک های کامل تصادفی با دو فاکتور بستر در چهار سطح (ورمی کمپوست، پرلیت +کوکوپیت، مخلوط خاک گلدانی و شاهد یا کنترل) و تاریخ کاشت در دو سطح (27 فروردین و 18 اردیبهشت) با 4 تکرار در شهرستان کلاله اجرا شد. زمانی که 80 درصد بوته ها به گل رفتند، تعداد 5 بوته رقابت کننده از هر تیمار پس از حذف اثر حاشیه در سطح باقیمانده هر کرت به طور تصادفی انتخاب و صفات رویشی شامل ارتفاع بوته، فاصله بین گره ها، تعداد گره در بوته، تعداد شاخه های فرعی، سطح برگ، شاخص سطح برگ و وزن کل برگ در بوته با ترازوی حساس تعیین شد. سپس بوته های برداشت شده در تاریکی و در دمای 25 درجه سانتی گراد قرار گرفته و پس از آن صفاتی مانند وزن خشک اندازه گیری شد. پس از حذف حاشیه و خشک شدن یک سوم بالایی بوته ها و رسیدن کامل بذور، تعداد 10 بوته رقابت کننده از هر تیمار، جمع آوری بذور صورت گرفت که در این زمان متغیرهای قابل اندازه گیری شامل طول گل آذین، تعداد گل آذین، تعداد بذر در بوته، وزن هزار دانه، عملکرد دانه در هکتار بود و پس از تمیز کردن و عبور دانه ها از الک، وزن آنها با ترازوی حساس اندازه گیری شد.
ساحله صفایی مهنه کامران رهنما
این تحقیق با هدف بررسی اثر قارچ تریکودرما و کود ورمی کمپوست بر ویژگی های رویشی و فیتوشیمیایی گوجه فرنگی انجام شد، این آزمایش با 4 تیمار(شاهد، قارچ تریکودرما، کود ورمی کمپوست، تلفیق قارچ و کود) در سه تکرار به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملآ تصادفی انجام شد.تیمارهای مورد استفاده بر شاخص های رشدی گوجه فرنگی تآثیر مثبتی داشتند.همچنین اثر تیمارهای فوق بر روی بر روی شاخص های فیتوشیمیایی بجز آنتوسیانین در تیمار تلفیق قارچ و کود معنی دار نشد.
شبنم اخوان فر کامران رهنما
این آزمایش با هدف بررسی اثر قارچ تریکودرما و کود نیتروژن بر رشد گیاه بادمجان انجام شد.آزمایشی فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در چهار تکرار با دو عامل انجام شد. قارچ تریکودرما عامل اول در دو سطح (بدون قارچ و همراه قارچ) و کود نیتروژن به صورت اوره در سه سطح (صفر ، 02/0 و 04/0 درصد) به عنوان عامل دوم در نظر گرفته شد. تیمارهای مورد استفاده بر شاخص های رشدی گیاه بادمجان تآثیر مثبتی داشتند.
امین جباره اصل کامران رهنما
چکیده ندارد.
علی زمان میرآبادی کامران رهنما
چکیده ندارد.
هادی محمودی کامران رهنما
شانکر و لکه برگی باکتریایی مهمترین بیماری های درختان میوه هسته دار در جهان و شمال کشور ما به شمار می آیند. مدیریت موفق بیماری های گیاهی در نتیجه شناخت دقیق عوامل مولد و همراه آنهاست. بدین منظور طی بررسی دو ساله (1386-1387) از سطح باغات درختان میوه هسته دار استان گلستان از بافت های دارای علایم شانکر و لکه برگی نمونه برداری و پس از اثبات بیماری زایی روی شاخه ها و برگ های هلو، جدایه های بیماری زا شناسایی گردیدند. بر اساس انجام آزمون های بیوشیمیایی، فیزیولوژیکی، مورفولوژیکی، الگوی پروتئین کل سلولی و انجام واکنش زنجیری پلیمراز (pcr) باکتری های pseudomonas syringae pv. syringae ، xanthomonas arboricola pv. pruni به عنوان عوامل ایجاد کننده شانکر باکتریایی هسته داران در این استان شناخته شدند. عامل غالب بیماری در نمونه های مورد بررسی مناطق شرق استان باکتری pss شناسایی گردید. اما در مناطق غرب استان مانند کردکوی جمعیت غالب جداسازی شده باکتریxap بود. همچنین باکتری p.viridiflava به عنوان عامل همراه بیماری از باغات گرگان جداسازی شد. عوامل دیگری چون باکتری های sphingomonas spp ، pseudomonas fluorescens و pontea agglomerans که توانایی ایجاد هسته یخی آنها به اثبات رسید به عنوان عوامل همراه بیماری از مناطق مختلف شناسایی گردید. در این تحقیق برای نخستین بار p.viridiflava به عنوان عامل همراه شانکر باکتریایی هسته داران از شمال ایران و xanthomonas arboricola pv. pruni به عنوان عامل بیماری از استان گلستان معرفی می گردد.
محمدعلی عربخانی کامران رهنما
باکتری عامل شانکر یکی از مهمترین بیماریهای درختان میوه هسته دار در جهان و کشور ما است که بوسیله دو پاتوار pseudomonas syringae pv. syringae (pss) و p. syringae pv. morsprunorum (psm) ایجاد می شود. بدین منظور طی بررسی دو ساله (1386-1387) از باغات هسته دار استان خراسان رضوی از بافت های دارای علائم شانکر و لکه برگی نمونه برداری انجام گرفت. سپس 35 جدایه بر اساس آزمون های مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی، بیوشیمیایی، الگوی پروتئین کل سلولی و انجام واکنش زنجیره ای پلیمراز با پرایمر اختصاصی d21 و d22مورد بررسی قرار گرفتند. این باکتری ها گرم منفی، قادر به تولید رنگدانه فلورسنت، فوق حساسیت روی توتون و لوان مثبت ولی در واکنش اکسیداز، آرژنین دی هیدرولاز و لهانیدن ورقه های سیب زمینی منفی بودند. در آزمون های کاتالاز، هیدرولیز اسکولین، ژلاتین، و کازئین، تحمل نمک5% ، تولید هسته یخ و سرینگومایسین مثبت بودند. ولی آزمون های هیدرولیز نشاسته، توئین 80، و رشد در دمای 4 و 41 درجه سانتیگراد و احیای نیترات منفی بودند. همچنین قادر به استفاده از گلوکز، ال-آرابینوز، دی- سوربیتول، اینوزیتول، رافینوز، مانیتول، فروکتوز، مالتوز، مانوز، سوکروز، گالاکتوز، اریترول و سلوبیوز بودند. ولی نتوانستند از دی تارتارات، ال تارتارات، لاکتوز، تری هالوز، ال رامنوز، آدونیتول استفاده کنند. به جز جدایه های pzm7، هیدرولیز اسکولین برای بقیه جدایه ها مثبت بود. همچنین جدایه ها قادر به استفاده از اینولین، گلیسین، تریپتوفان، سلوبیوز، دی تارتارات و ال تارتارات نبودند. ایزوله pzm7 برای تست هیدرولیز اسکولین منفی بود. بر اساس آزمون های فوق عامل بیماری شانکر در استان خراسان رضوی pss و جدایه هایی بینابین pss و psm تشخیص داده شد. آزمون بیماریزایی روی شاخه و برگ هلو و زردآلو انجام گردید و بعد از مدت 3 تا 5 روز علائم نکروز و شانکر مشاهده گردید. تنوع ژنتیکی جدایه ها با روش واکنش زنجیره ای پلیمراز و آغازگرهای eric و box بررسی شد. بر اساس درخت فیلوژنی ترسیم شده جدایه ها نشان داد باکتری عامل شانکر در استان دارای یک جمعیت هتروژن می باشد.
الهام شریفی اصغر امیدوار
در این تحقیق مقاومت به پوسیدگی چند سازه خاک اره – پلی پروپیلن مورد بررسی میکروسکوپی قرار گرفت. ارزیابی تاثیر درصدهای وزنی متفاوت خاک اره (45%، 60% و 75%) و نیز تاثیر توزیع ذرات خاک اره بر روی میزان پوسیدگی در این تحقیق مد نظربوده است.برای انجام آزمون پوسیدگی از استاندارد 99-1413astm d استفاده شد و قارچ رنگین کمان (trametes versicolor) جهت اجرای آزمون تهیه شد. پس از 12 هفته مجاورت نمونه ها و قارچ، طبق آزمون soil block میزان کاهش جرم آنها تعیین شد. داده های حاصل با استفاده از تجزیه واریانس مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از آن بود که افزایش درصد خاک اره با افزایش میزان کاهش وزن و پوسیدگی در چند سازه همراه بوده است. جهت انجام بررسی میکروسکوپی، نمونه های برش داده شده از چند سازه، توسط میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج حاصل از بررسی میکروسکوپی نیز نشان داد که افزایش درصد خاک اره، منجر به روی هم افتادگی بیش تر ذرات، تجمع غیر یکنواخت آن ها، کاهش میزان کپسوله شدن ذرات توسط پلیمر و نیز افزایش حفرات مابین خاک اره و پلی پروپیلن شده و چند سازه را جهت حمله قارچی مستعدتر نمود.
ریحانه مشیری رضوانی مهدی صدروی
به منظور شناسایی قارچ های همزیست ریشه گیاهان زینتی، از ریشه و خاک 7 گیاه زینتی اسپاتیفیلوم، برگ انجیری، سینگونیوم، پوتوس، سنسوریا، مارچوبه و یوکا از 3 گلخانه استان گلستان نمونه برداری صورت گرفت. برای استخراج و جداسازی هاگ قارچ های میکوریز آربوسکولار از روش الک تراستفاده شد و سپس هاگهای جداسازی شده شناسایی شدند.پس از رنگ آمیزی ریشه ها، درصد ریشه های میکوریزایی، جمعیت هاگ ها و تنوع (تعداد)آنها اندازه گیری شد. همچنین درصد ریشه های میکوریزای در مراحل رشدی 3 گیاه سنسوریا، پوتوس و سینگونیوم مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده 10 قارچ میکوریز آربوسکولارمتعلق به 4 جنس برای اولین بار از ریزوسفر این 7 گیاه شناسایی و معرفی شد: acaulospora denticulate(9.52%), appendicispora gerdemannii(33.3%), entrophospora infrequens(9.52%), glomus constrictum(14.28%), g.geosporum(9.52%), g.deserticola(14.28%), g. macrocarpum(23.8%), g.microaggregatum(19.05%), g.sinousa(19.05%), g.tortuosum(23.8%) درصد ریشه های میکوریزایی، جمعیت هاگ قارچ ها و تنوع (تعداد ) گونه ها در گیاهان یوکا وسنسوریا کمتر از سایرین مشاهده شد و در بررسی مراحل رشدی، درصد ریشه های میکوریزایی به طور قابل ملاحظه ای با رشد رویشی ریشه وابستگی مثبت داشت.