نام پژوهشگر: حسینعلی دانش
میثم حمیدی نسب زهرا نصرالهی
چکیده بررسی رفتار عاملان اقتصادی( مصرف کننده و تولید کننده) بخش وسیعی از مباحث اقتصاد خرد رابه خود اختصاص داده است. بنگاه ها به عنوان یکی از اجزا مهم اقتصاد و جامعه از جهات مختلف دارای تعامل با دیگر اعضا جامعه مانند مردم و دولت بوده و در پی آنند که جایگاه خود را ارتقا بخشیده و نقش موثری در اقتصاد و جامعه ایفا می کنند. این بنگاه ها دارای اهداف متنوعی هستند که برای نیل به آن ها تلاش می کنند. در رابطه با اهداف بنگاه نظریات متعددی ارائه شده، بر طبق دیدگاه سنتی مبتنی بر نظرات نئوکلاسیک ها بنگاه با توجه به اصل رفتار عقلایی به دنبال حداکثرسازی سود است. این دیدگاه بعدها از طرف مکاتب اتریشی، رفتارگرایان و بسیاری از اقتصاددانان این حوزه مورد نقد قرار گرفت. از دیگر اهداف مطرح شده در این حوزه می توان به نظریه حداکثر فروش بامول، نظریه ویلیامسون و همچنین نظریه حداکثر مطلوبیت اشاره کرد. همانطور که مشاهده می شود اختلاف نظرها در زمینه اهداف بنگاه ها زیاد است. بنابراین در این تحقیق سعی شده از طریق یک بررسی تجربی و با استفاده از یک پرسش نامه که در اختیار مدیران بنگاه های تولیدی شهرستان یزد قرار داده شده، به بررسی اهداف و اولویت آن ها از نگاه مدیران بنگاه ها بپردازد. علاوه براین، تحقیق حاضر به بررسی رابطه هر یک از متغیرهای جمعیت شناختی با اهداف بنگاه پرداخته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که نمی توان ادعا کرد که مدیران صرفا یک هدف را دنبال می کنند، اگرچه نتایج نشان می دهد که مهمترین هدف از دید مدیران حداکثر کردن سود است، ولی اختلاف آن با اولویت دوم مدیران، یعنی رشد بنگاه بسیار کم است. نتایج همچنین نشان می دهد که سن و تحصیلات مدیران بنگاه تاثیر مثبت و معنی داری بر انتخاب اولویت سود از طرف مدیران دارد، همچنین بقا در صنعت برای بنگاه های بزرگ تر اهمیت بیشتری نسبت به بنگاه های کوچک تر دارد.