نام پژوهشگر: ناهید صوفی
ناهید صوفی هوشنگ ورعی
جمعیت انسانی منبع طبیعی خوبی برای سالمونلاتیفی است و به طور کلی 5%-2 از تمام اشخاصی که بصورت کلینکال یا ساب کلینکال دچار عفونت بوده اند ناقلان مزمن شده اند و بدین وسیله به حفظ اندمیک بودن بیماری خدمت می کنند. تمایل به ناقل مزمن شدن بعد از عفونت حاد با سن بیشتر در زنان افزایش پیدا می کند که با اپیدمیولوژی سنگ کیسه صفرا مرتبط است. جمعیت مورد مطالعه بیماران کله سیستکتومی شده در دو بیمارستان طالقانی و امام خمینی در طی سال 76-1375 بوده است که مجموعا 227 بیمار 176 زن و 51 مرد که ابتدا از بیماران نمونه خون، مدفوع و ادرار جهت کشت از نظر سالمونلاتیفی گرفته شد و سپس تحت عمل جراحی کله سیستکتومی قرار گرفتند و نمونه صفرا نیز جهت کشت از نظر سالمونلاتیفی به آزمایشگاه ارسال گردید و افرادی که کشت صفرا از نظر سالمونلاتیفی مثبت داشتند در زمان ترخیص کشت مدفوع مجددا به عمل آمد. تعداد 4 نفر از بیماران (2%) دارای کشت صفرای مثبت از نظر سالمونلاتیفی بودند که همگی زن و خانه دار بوده و در رنج سنی 69-40 ساله بوده اند محل سکونت این افراد در مناطق دولت آباد، نقلیه و حافظیه بوده است. همبستگی بین سالمونلاتیفی مزمن و بیماری کله سیستیت از چند دهه قبل تشخیص داده شده است و می دانیم که کرمانشاه یکی از مناطق با شیوع بالا برای تب تیفوئیدی است (وقوع سالانه در سال 1375 دارای رنج 59 تا 121 مورد در 105 نفر) و عوارض این بیماری از قبیل پرفوراسیون و خونریزی که گاهی منجر به دخالت جراحی و حتی مورتالیته می شود انگیزه ای جهت ریشه کنی این بیماری به وجود می آورد با توجه به اینکه بیماری تیفوئید در مناطق اندمیک بیش از 70% موارد در سنین کمتر از 30 سالگی عارض می شود اگر فردی بدنبال حمله حاد بیماری ناقل مزمن باقی بماند یک مخزن بالقوه جهت آلوده کردن محیط و ایجاد بیماری در جامعه خواهد بود ما دریافتیم که در جمعیت 227 نفری 2% دارای کشت مثبت صفرا از نظر سالمونلاتیفی بودند که در همان رنج (4%-1) در کتابهای مرجع می باشد که همگی را زنان تشکیل می دادند و اهمیت موضوع از آنجا آشکار می گرد که در کل 408743 نفر زن ساکن در شهرستان کرمانشاه احتمال یافتن 606 مورد ناقل سالمونلاتیفی می رود لذا باید بدانیم که آموزش بهداشت و پیشگیری مقدم بر درمان است.