نام پژوهشگر: ناهید خوشرفتاریزدی

مقایسه ی تاثیر تیپینگ و ارتز پری فابریک بر تعادل و درد زنان هندبالیست با اسپرین مزمن مچ پا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده تربیت بدنی علوم ورزشی 1393
  اعظم سلامت   احمد ابراهیمی عطری

مفصل مچ پا یکی از شایع ترین محل های آسیب دیدگی در ورزشکاران مبتدی و حرفه ای است . هدف از پژوهش حاضرمقایسه تاثیرتیپینگ و ارتزپری فابریک بر تعادل و درد زنان هندبالیست با اسپرین مزمن مچ پامی باشد.تعداد15 نفر از ورزشکاران ملی و باشگاهی رشته هندبال خراسان رضوی مبتلا به اسپرین مچ پا و (میانگین سن: 2/85 ±19/20 سال،قد: 6/8 ±169/06 سانتی متر و وزن: 10/58±69/33کیلوگرم)در این تحقیق شرکت کردند.بمنظور بررسی تاثیر ارتز و تیپینگ بر تعادل و درد، آزمودنی ها در 5نوبت(بدون مداخله،تیپینگ،تیپینگ placebo،بااستفاده از ارتزو ارتزplacebo) آزمون تعادلی ستاره در 8 جهت و آزمون شدت درد (vas)را بعد ازتست تعادل انجام دادند.در نهایت بمنظور تجزیه و تحلیل نتایج از نرم افزار spssنسخه 22 و از آزمون kolmogrove-smirnove جهت تعیین طبیعی بودن توزیع داده ها و برای مقایسه اثرات متغیر های مختلف با پیش آزمون از روش آماری tهمبسته با سطح معنی داری آزمون 0/05≤ pاستفاده شده است . همین طور برای مقایسه تاثیر مداخله گرها بایکدیگر روش تحلیل واریانس تکراری مورداستفاده قرارگرفت و بعد از معنی دار بودن تفاوت پس آزمون ها با یکدیگر از تست تعقیبی سیداک برای مقایسه ی دو به دویی مداخله گرها با یکدیگر استفاه شده است.. نتایج بدست آمده نشان داد بین نمرات تعادل و درد زنان هندبالیست با اسپرین مزمن مچ پا قبل و بعد از مداخله تیپینگ ها و ارتزها تفاوت معنی دار بود ،اما بین تاثیر این دو مداخله گر با یکدیگر بر تعادل تفاوت معنی داری وجود ندارد(0/05≤ p).این نتایج نشان داد تیپینگ و ارتز هردو بر تعادل و درد زنان هندبالیست با اسپرین مزمن مچ پا تاثیر دارند اما از نظر آماری تفاوتی بین تاثیرات آنها با هم وجود ندارد.

مقایسه تاثیر هشت هفته بازی های اصلاحی بر کایفوزیس، تعادل پویا و ایستای کودکان سالم و کم توان ذهنی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی 1393
  مهلا آهنگری   ناهید خوشرفتاریزدی

مقدمه و هدف: هدف از این تحقیق مقایسه تأثیر هشت هفته بازی های اصلاحی بر کایفوزیس، تعادل پویا و ایستای کودکان سالم و کم توان ذهنی بود. مواد و روش ها: 20 دانش آموز سالم (میانگین: سن 07/1±10، قد 21/8±4/139 سانتی متر، وزن 9/5±9/34 کیلوگرم) و 20 دانش آموز کم توان ذهنی (میانگین: سن 9/1±2/12 سال، قد 6/9±2/149 سانتی متر، وزن 5/9±8/44) مقطع دبستان شهرستان کاشمر مبتلابه کیفوزیس به صورت در دسترس و هدفمند انتخاب شدند. دو گروه کودکان کم توان ذهنی و سالم به طور تصادفی به دو گروه 10 نفره تجربی و کنترل، تقسیم شدند. قبل و بعد از اجرای پروتکل، زاویه کایفوز، تعادل ایستا و پویا به ترتیب به وسیله خط کش منعطف، تست لک لک و تست تعدیل شده ستاره (y) اندازه گیری شد. گروه تجربی (شامل 10 کودک کم توان ذهنی و 10 کودک سالم) یک دوره هشت هفته ای (سه جلسه در هفته) بازی های اصلاحی منتخب را انجام دادند. در این مدت، گروه کنترل در هیچ برنامه تمرینی شرکت نکردند. از نرم افزار 22spss و آزمون های تجزیه وتحلیل کوواریانس و t مستقل و وابسته در سطح معنی داری 05/0p? به منظور تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: هشت هفته بازی های اصلاحی بر بهبود میزان انحنای کایفوز و تعادل پویا کودکان کم توان ذهنی و سالم تأثیر دارد (05/0>p). در خصوص تأثیر پروتکل بر تعادل ایستا، در کودکان سالم تأثیر معنی دار وجود دارد (05/0>p)، درحالی که بر تعادل ایستا کودکان کم توان ذهنی تأثیر معنی داری مشاهده نشد (05/0<p). همچنین بین انحنای کایفوز دو گروه پس از هشت هفته بازی تفاوت وجود دارد (05/0>p) ولی بین تأثیر بازی ها بر تعادل پویا بین دو گروه تفاوت مشاهده نشد (05/0<p). و بین دو گروه تفاوت معنی داری در تعادل ایستا وجود دارد (05/0>p). نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بازی های اصلاحی می تواند در بهبود ناهنجاری کایفوز و در شاخص هایی از تعادل کودکان کم توان ذهنی و سالم تأثیر بسزایی داشته باشد. و از آنجائی که در بعضی از متغیرها مانند تعادل، تفاوتی در تأثیرگذاری تمرینات بین دو گروه مشاهده نشد می توان از این تمرینات برای حضور فعال کم توانان ذهنی در شرکت به این بازی ها در کنار کودکان سالم و حضور بیشتر در اجتماع و درنتیجه تشویق به تحرک بیشتر این کودکان استفاده نمود.

مقایسه عملکرد حرکتی و کیفیت زندگی دو سطح متفاوت بیماری در مردان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بعد از یک دوره فعالیت هوازی در آب
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده تربیت بدنی 1393
  سید مهدی هاشمی   ناهید خوشرفتاریزدی

بیماری مولتیپل اسکلروزیس از شایع ترین بیماری های سیستم اعصاب مرکزی است؛ این بیماری بر جنبه های مختلفی از زندگی افراد اثر می گذارد،مولتیپل اسکلروزیس اثرات منفی هم روی سلامت جسمانی و هم روانی دارد. به طور کلی هدف از این تحقیق مقایسه عملکرد حرکتی و کیفیت زندگی دو سطح متفاوت از بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بعد از یک دوره فعالیت هوازی در آب است. جامعه آماری این تحقیق، مردان مبتلا به ام اس مراجعه کننده به انجمن ام اس خراسان رضوی بودند. از جامعه آماری تعداد 40 نفر با درجات بالا و پایین توانایی به عنوان نمونه آماری به صورت هدفمند با میانگین قد59/1، وزن 45/65 و سن70/ 29 سال انتخاب شدند. سطح توانایی جسمانی آنها توسط مقیاس ناتوانی جسمانی توسعه یافته کورتزکه (edss) اندازه گیری سپس در چهار گروه ،گروه تجربی با درجه بالا (10 نفر) گروه کنترل با درجه بالا(10 نفر) گروه تجربی با درجه پایین (10 نفر) و گروه کنترل با درجه پایین(10 نفر) تقسیم شدند. گروه های تجربی در یک دوره برنامه تمرین در آب به مدت 8 هفته (3 جلسه در هفته به مدت45 دقیقه ) شرکت کردند. قبل و بعد از پروتکل تمرینی، عملکرد حرکتی و کیفیت زندگی بیماران به ترتیب با مقیاس ناتوانی جسمانی توسعه یافته کورتزکه (edss) و پرسش نامه کیفیت زندگی (fams.version2)ارزیابی شد. با استفاده از آزمون t وابسته و t مستقل، داده ها مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که فعالیت هوازی در آب بر عملکرد حرکتی و کیفیت زندگی بیماران ام اس با درجه پایین و بالای بیماری تاثیر دارد(001/0 p=) و تفاوتی بین دو سطح از نظر تاثیر برکیفیت زندگی وجود ندارد(72/0 p=) ولی از نظر تاثیر بر عملکرد حرکتی تفاوت مشاهده شد (019/0 p=). بنابراین می توان نتیجه گرفت که یک دوره فعالیت هوازی در آب روش مناسبی برای افزایش عملکرد حرکتی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به ام اس در سطوح بالا و پایین است. اما تاثیر این روش برای عملکرد حرکتی در بیمارانی که در سطح بالا قرار داشتند، بیشتر بود، هر چند که کیفیت زندگی هر دو گروه را به یک اندازه بهبود بخشیده بود.