نام پژوهشگر: ارسلان قربانی شیخ نشین
احمد سرپناه سورکوهی ارسلان قربانی شیخ نشین
چکیده: عنوان: سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران وسازمان کنفرانس اسلامی دراین پایان نامه به بررسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران وسازمان کنفرانس اسلامی وجایگاه سازمان کنفرانس اسلامی درنظام بین الملل ونیزدربین کشورهای اسلامی خصوصا جمهوری اسلامی ایران ومتقابلا جایگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران درسازمان کنفرانس اسلامی وسپس نظام بین الملل می پردازیم. درعصرحاضرکه دهه دوم قرن بیست ویکم است سازمان کنفرانس اسلامی دارای پتانسیل های مختلفی درجهان اسلام ونظام بین الملل است وجمهوری اسلامی نیز دارای ظرفیت های فوق العاده ای درسطح منطقه وجهان اسلام ونظام بین الملل است. باتوجه به این مهم، سوال اصلی دراین تحقیق اینست که: آیا سازمان کنفرانس اسلامی بااین شرایط جهانی که امروزدردنیا حاکم است توانسته درجایگاه واقعی خودقرارگیردونقش اصلی خودراایفانماید؟وآیادرمناسبات قدرت درجامعه بین المللی جایگاه تاثیرگزاری داشته است یاخیر؟ وآیاایران درسیاست خارجی خودتوانسته جایگاه خودرادرسازمان کنفرانس اسلامی بدست آورد ودرمناسبات قدرت منطقه ای وبین المللی تاثیرگزارباشد؟ وجه تعامل این دو درچه زمینه هایی بوده است؟ واساسا درچه زمینه های توفیق داشته ودرچه مواردی باچالش مواجه بوده است؟ به نظرمی رسدکه فعالیت دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران درسازمان کنفرانس اسلامی دردوران پس ازانقلاب ودرسه برهه حساس آن یعنی دوران پیروزی انقلاب اسلامی ایران ودوران هشت سال دفاع مقدس ونیزدوران پس ازجنگ تحمیلی یعنی ازدوران سازندگی تاکنون، ازدیگرفعالیت ها وپیمان های منطقه ای وبین المللی بهتروقوی تر وچشمگیرتر بوده است. مخصوصادرمرحله ای ازتاریخ سیاسی کشورایران که تلاش فراوانی گردیدتاسیاست تنش زدائی وبرطرف کردن سوء تفاهمات موجودباکشورهای منطقه حوزه خلیج فارس واعراب وجهان اسلام رااجرانماید. فضای اطمینان وهمکاری که دراین دوران باارزش ایجادنموده است خودباعث شده زمینه موفقیت درمسائل دیگرنیزفراهم گردد. نتیجه اینکه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران می توانددرتقویت این سازمان گامهای موثری بردارد. از جمله سیاست های راهبردی که می توان در راستای انسجام و اتحاد هرچه بیشتر میان جمهوری اسلامی ایران وسازمان کنفرانس اسلامی وبه تبع آن کشورهای اسلامی انجام داد: ایجاد بازار مشترک اسلامی، ایجاد مراکز تلوزیونی و رسانه ای مشترک، ایجاد مراکز دانشگاهی و علمی مشترک وتبادل فناوری میان کشور های اسلامی وغیره می باشد. دراین تحقیق بااستفاده ازشیوه مطالعات کتابخانه ای-توصیفی وتحقیق ازنوع علی، درپی جواب سئوالات مطرح شده خواهیم بود. تعامل سازمان کنفرانس اسلامی با جمهوری اسلامی ایران ومتقابلا رابطه وهمکاری جمهوری اسلامی ایران باسازمان کنفرانس اسلامی وسیاست خارجی این کشورموردبررسی وتحلیل قرارمی گیرد.
کامران کرمی چمه ارسلان قربانی شیخ نشین
در این پژوهش تأثیر جهانی شدن بر تحول محتوا و مکانیسم قدرت مورد بررسی قرار گرفت. گفتیم که جهانی شدن به عنوان روندی اجتناب ناپذیر بسیاری از پدیده ها را تحت تأثیر خود قرار داده که در این میان قدرت یکی از این مفاهیمی است که در این بستر دستخوش تحول در مفهوم، معنا و ارکان خود گردیده است. جهانی شدن با شاخص هایی چون ظهور بازیگران غیردولتی، وابستگی متقابل اقتصادی، فراتکنولوژی ها و توسعه ی شبکه های اطلاعاتی، فراگیر شده و شناخته می شود. در عصر مبتنی بر دانش و اطلاعات، قابلیت لمس قدرت کمتر شده و توان مندی معطوف به زور به مثابه رکن اصلی قدرت در مکاتب واقع گرایانه، متأثر از فرایندهای جهانی شدن مورد نقد جدی قرار گرفته و سرشت اجبارآمیز قدرت دستخوش تحول شده است. از اینرو معنایی تازه از قدرت شکل گرفته که در آن هنجارها نسبت به ابزارها به مراتب تأثیرگذارتر و موثرتر در تولید قدرت عمل می کنند. این تغییرات نشانگر شروع دوران تازه ای از سیاست جهانی است که ناشی از اثرات موج جهانی شدن است. در چنین شرایط و فضایی، تکیه بر قدرت اجباری و سخت با تردیدهای جدی در اعمال و کاربرد قدرت روبروست، چرا که بر دیگر اشکال قدرت همچون قدرت اقناعی و نرم در دستور کار سیاست جدید جهانی تاکید ندارد. هر چند که کاربرد قدرت نرم هم در عمل نشان داد که با محدودیت هایی روبروست. لذا با چنین ناکامی ها و محدودیت ها نیاز به راهبرد جدیدی از مفهوم قدرت هستیم. طرح قدرت هوشمند به عنوان راهبرد نوینی از تحول مفهوم قدرت، درصدد است تا ناکامی های قدرت سخت را با محدودیت های قدرت نرم ترکیب کند و استراتژی بهینه ای از اجبار و اقناع را در دستور کار سیاست جهانی شده قرار دهد.
علی رضا اشراقی ارسلان قربانی شیخ نشین
در این فصل مروری بر آنچه سبب نگارش این پایان نامه شد و مسیر طی شده تا پایان و دریافت نتایج خواهیم داشت؛ سپس به ارزیابی فرضیه پژوهش خواهیم پرداخت. آغاز شکل گیری روابط بین الملل به معنای یک رشته علمی با آغاز عصر مدرن و جدایی اقتدار حوزه دینی از حوزه سیاسی بوده است دانش روابط بین الملل هم که با تلاش اندیشمندان سیاسی به ویژه پس از پایان جنگ جهانی اول و به منظور پیش گیری از برافروخته شدن جنگی جدید پدید آمد؛(قوام، 1384، 18) تلاشی بود که صرفا به روابط دولتها بدون توجه به خمیرمایه متفاوت آنها و نیز وجود موثر هویت های دیگر می پرداخت. این روند به قوت خود باقی بود تا آنکه وقوع انقلاب اسلامی بسیاری از پاسخ های موجود دانش علوم سیاسی و روابط بین الملل را به چالش کشید. اسلام دینی است که در ماهیت و ذات خود ویژگی سیاسی و بین المللی دارد. وجود احکامی در مورد دارالاسلام و دارالحرب و چگونگی تعیین حدود و ثغور سرزمین های اسلامی و در نتیجه برقراری روابط با بلاد همسایه، چگونگی رفتار در جنگ ها، نحوه برخورد با اسرای جنگی و نیز نامه نگاری های معروف پیامبر گرامی اسلام در دعوت پادشاهان همسایه به اسلام و مذاکره با آنها همگی نشانگر ماهیت بین المللی دین اسلام است که با این احکام تلاش می شده است که به یک نظام بین المللی فراگیر و عادلانه دست یابد. فارغ از این احکام دین مبین اسلام در ابعاد به ظاهر کاملا عبادی خویش نیز ماهیت سیاسی و بین المللی خود را حفظ نموده است. نمود این مساله در نماز جمعه و مراسم حج دیده می شود. برگزاری حج در هر سال مانند کنگره ای از مردم کشورها و مناطق مختلف جهان است که می تواند کارکردهای مهم و تاثیرگزاری در روابط بین الملل داشته باشد. از جمله این کارکردها می توان به فراهم نمودن زمینه های همکاری و ارتباطات فرهنگی بین ملل مختلف و تعاملات در رفع مشکلات منطقه ای و جهانی را نام برد. پژوهشگر حاضر با دغدغه های بومی و اسلامی خود و با آگاهی از ویژگی های بین المللی مراسم و مناسک حج تمتع تلاش می کند گامی کوچک در طرح این بخش نادیده از توانایی بین المللی و فرامنطقه ای دین اسلام بردارد. در واقع از دید پژوهشگر حاضر یکی از نمادهای بسیار مهمی که ماهیت تاثیرگذار صلح طلبانه و عدالت جویانه دین اسلام در عرصه روابط بین الملل را نشان می دهد، مراسم عبادی- سیاسی حج است. مهمترین دغدغه نگارنده شناسایی و به سطح آوردن مساله حج و تاثیر آن در روابط بین الملل و ایجاد فرصتی در سطح نظری و متون دانشگاهی است که به بررسی این موضوع اختصاص داشته باشد در واقع نگارش این پایان نامه پاسخی به دغدغه و دل مشغولی درونی خویش می باشد.که به منظور پاسخ به این پرسش، یک سوال اصلی، یک فرضیه اصلی طراحی شد. در راستای پاسخ به سوال اصلی چند پرسش فرعی تدوین شد و برای پاسخ گویی به آنها سه فصل تدوین شد. پس از فصل اول که به کلیات می پرداخت. در فصل دوم در جستجوی تمهیدی نظری برای رسیدن به پاسخ پرسش اصلی این پایان نامه و پس از ناکافی دانستن رویکردهای موجود روابط بین الملل به سراغ رویکرد اسلامی نظریه روابط بین الملل رفتیم. در این فصل ابتدا ضرورت، امکان و امتناع وجود نظریه اسلامی روابط بین الملل را مورد بررسی قرار دادیم و سپس با استفاده از منابع و متون موجود در این حوزه به مباحث فراشناختی آن پرداختیم. هدف از این بررسی تلاش برای یافتن نقشه راه در شاخص سازی در فصول سوم و چهارم این پایان نامه بود .برخی از نتایج فصل دوم عبارتند از: بر اساس مطالعات نظری این فصل ویژگی های نظریه اسلامی روابط بین الملل باعث می شود، توان تبیین کنندگی پدیده های روابط بین المللی از دید جهان بینی اسلامی ایجاد شود.چنین دیدگاهی در نظریات جریان اصلی نادیده انگاشته شده یا با دیدگاهی اتهامی و نفی شده مورد توجه قرار گرفته اند. بر عکس دیدگاهی که با باور به تباین دین و علم، امکان پردازش نظریه اسلامی روابط بین الملل را امکان ناپذیر می داند، ارائه نظریه ای در روابط بین الملل بر گرفته از آموزه های اسلامی امکان پذیر است. بر این اساس نظریه اسلامی روابط بین الملل را می بایست بر اساس آموزه های اسلامی تاسیس کرد. نظریه اسلامی تاسیسی روابط بین الملل در گردآوری و داوری تکثرگرا است. گزاره های این نظریه با روش تجربی، عقلی، نقلی و شهودی از منابع حس و عقل و وحی به دست آمده و با شواهد تجربی و عقلی و نقلی اعتبار یافته و موجه می شوند. از این رو نظریه اسلامی روابط بین الملل عبارت است از" مجموعه ای از گزاره های منطقی و همساز و مرتبط مبتنی بر پیش فرض های برگرفته از منابع و معارف اسلامی که دیدگاهی نظامند در باره روابط بین المللی ارائه می کند." از سوی دیگر بر اساس یافته های نظری فصل دوم باید گفت که نظریه اسلامی روابط بین الملل ماهیتی تبیینی، تکوینی، هنجاری و انتقادی دارد. از این رو نظریه اسلامی روابط بین الملل به دسته نظریات حل مشکل تعلق دارد و جای تاکید بر رفتار واحدها و تعامل آنها و تاثیر نظام بین الملل بر انها مفهومی از نظم بین المللی عادلانه را ارائه می دهد. در واقع ، نظریه اسلامی روابط بین الملل بر تعامل کارگزار و ساختار مبتنی بر مفاهیمی که خود از آنها مستفاد می کند، تاکید می کند. مبتنی بر این ویژگی های نظریه اسلامی روابط بین الملل هم فرد و هم جامعه اصالت دارد. در واقع بازیگران بین المللی، اعم از افراد و جوامع بشری، براساس عقلانیت، عمل کرده و رفتاری عقلانی دارند. از سوی دیگر یابد خاطر نشان کرد که در چهارچوب رویکرد هستی شناختی توحیدی و وحدت گرای اسلامی، که انسان حقیقت تجزیه ناپذیری است، کنشگران اجتماعی صرفا بًر پای? عقلانیت ابزاری مبتنی بر تحلیل هزینه فایده مادی عمل نمی کنند، بلکه تصمیمات، بر پایه تعامل عقل نظری، عملی،اخلاقی و بیانی اتخاذ می شود. به بیان دیگر بر اساس مباحث فرانظری نظریه اسلامی روابط بین الملل، انسانها به رغم اشتراک در فطرت، به عنوان حقیقت مشترک انسانی، تفاوتها واختلافات واقعی دارند که آنان را از هم متمایز می سازد و انسانها علاوه بر هویت فردی از هویت جمعی متعین و متشکلی در قالب گروههای اجتماعی مختلف مانند قوم، قبیله و ملت و امت برخوردار می شوند.به طوری که قرآن کریم به صراحت به این تنوع و تکثر اشاره می کند. و در نهایت دو هویت مومن و کافر را به رسمیت می شناسد. بنابراین در شناخت نظام بین الملل موجود، ما با دو دانش واژه کلی یعنی دارالاسلام و دارالکفر مواجه هستیم. بر اساس یافته های مذکور باید گفت در نظریه اسلامی روابط بین الملل با توجه به اعتقاد به توحید، نوع بشر گرایش به وحدت و همگرایی دارد. در نظریه اسلامی روابط بین الملل بر اساس مبانی فرانظری آن به جای بازیگر ملی و دولت محوری، هویت اجتماعی بازیگر امت است. در فصل سوم با استفاده از آگاهی های نظری فصل دوم، به شاخص سازی و جستجوی ابعاد سیاسی حج پرداختیم. در این فصل با بررسی ابعاد سیاسی فریضه حج از ابتدا تا کنون بر این موضوع تمرکز کردیم که فریضه حج پس از بعثت پیامبر اسلام و از زمان آغاز تبلیغ اسلام تا ایجاد دولت اسلامی توسط پیامبر و حتی سالها پس از آن در طول تاریخ اسلام هنگامی که ائمه اطهار از قدرت کنار گذاشته شده بودند، برای تحت تاثیر قرار دادن سیاسی جامعه و مشارکت در سرنوشت سیاسی- اجتماعی استفاده می کردند. در دوران کنونی نیز با وجود تفاوت های ملی در میان دول گوناگون، حج و چگونگی برگزاری آداب و مناسک آن ماهیتی سیاسی و بین المللی دارد. محور بررسی های این فصل بر اساس مبانی تحلیل رویکرد اسلامی روابط بین الملل ابعاد سیاسی حج در دارالاسلام و دارالکفر بود. در نهایت برخی از مهمترین مصادیق ابعاد سیاسی حج را در دارالاسلام و دارالکفر می توان درقالب شرکت در طواف به مثابه مانور قدرت جامعه توحیدی/ در جهت کسب حفظ و افزایش قدرت. استفاده از حج به مثابه ابراز اعلام مخالفت با نظم موجود. بیدارگری اسلامی در موسم حج. ایجاد مفهوم حقوقی شهروند اسلامی و طبقه جدید اجتماعی با عنوان حاجیان همراه با تعاملات کنسولی بین کشورهای اسلامی با تمرکز بر موسم حج واقتصاد سیاسی حج وبدنبال ان تاثیر تعریف هویت مشترک بر حل مشکلات ملل اسلامی و تقریب مذاهب ودرنتیجه وحدت و هم گرایی اسلامی وتشکیل حکومت جهانی اسلامی برشمرد. شاخص های فوق به ما کمک کرد که بتوانیم ابعاد سیاسی حج را درون جامعه اسلامی/ دار الاسلام و در روبه رو شدن با نظام بین الملل و سایر ملل/ دارالکفر بسنجیم. در واقع در فصل سوم با دسته بندی ابعاد سیاسی حج در دو بخش درونی و بین المللی مصادیق ابعاد سیاسی حج را به اجمال بررسی کردیم و هر جا که لازم بود برای تقریب ذهن نگارنده و خوانند به ذکر مثال پرداختیم. سپس با استفاده از این شاخص ها و مصادیق در فصل چهارم به دنبال پاسخ به پرسش اصلی این پایان نامه پرداختیم. در این فصل با به هم آمیختن آموخته های نظری فصل دوم، آگاهی پیرامون ماهیت و مصادیق ابعاد سیاسی حج در فصل سوم بررسی و پاسخ به سوال اصلی پایان نامه،- ابعاد سیاسی حج چه تاثیری بر روابط بین المللی می گذارد؟-با تکیه برفرضیه اصلی –فریضه حج از طریق ایجاد زمینه های همکاری در میان ملل مسلمان، نوعی تعامل و نظام منطقه ای و فرامنطقه ای اسلامی به وجود می اورد و از این طریق می تواند به صلح و همکاری بیشتر در روابط بین کشورها و ملل گوناگون منجر گردد- پرداخته شد. در نهایت می توان مدعی شدکه در بررسی چگونگی تاثیر ابعاد سیاسی حج بر روابط بین الملل نتایج نظری زیر حاصل گردید. فریضه عبادی حج علاوه بر چهره آیینی و فردی آن به عنوان امری واجب برای قشری از مسلمان که بر اساس دستاوردهای نظری فصل سوم می توان آنها را در قالب یک طبقه مورد بررسی قرار داد، ماهیتی سیاسی و بین المللی دارد. از آنجا که هر کنش سیاسی و بین المللی لاجرم بخشی از تعاملات قدرت است، از این جهت حج را می توان به عنوان یکی از مولفه های نمایش قدرت توسط جامعه اسلامی مورد بررسی قرار داد. اینک باید به چگونگی این تاثیر گذاری در تعاملات قدرت توجه نمود. یکی از بهترین راههای سنجش چگونگی تاثیرات کنش ها و واکنشهای بازیگران بین المللی بررسی تاثیر آنها از طریق میزان اثر گذاری آنها بر سه گروه اهداف کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت است. بر این اساس می توان گفت ابعاد سیاسی حج به تفکیک اهداف کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت امت اسلامی به عنوان بازیگر اصلی روابط بین الملل بر اساس مباحث هستی شناسی روابط بین الملل اسلامی تاثیرات متفاوتی در روابط بین الملل می گذارد. بر این مبنا تاثیر حج بر روابط بین الملل را بر پایه اهداف کوتاه مدت و میان مدت ملل اسلامی می توان در دسته تاثیر ابعاد سیاسی حج بر نظم جاری نظام بین المللی تقسیم بندی نمود و تاثیر آن را بر روابط بین الملل بر اساس اهداف بلند مدت امت اسلامی در دسته تاثیرات تقابلی آن بر روابط بین الملل قرار داد. در این شرایط فریضه حج می تواند بر کنش قدرت به عنوان هدف کوتاه مدت ملل اسلامی تاثیر بگذارد. به بیان دیگر حج به عنوان یکی از مهمترین تبلورات صلح مداری اسلام در روابط بین الملل می تواند نشانگر آن باشد روابط بین الملل اسلامی ظرفیت تداوم صلح و روابط مسالمت آمیز را با خود دارد. از سوی دیگر به دلیل وجود مرزهای جغرافیایی و سیاسی، حج می تواند بر روابط دیپلماتیک و کنسولی به عنوان هدف کوتاه مدت و زمینه ساز هدف میان مدت امت اسلامی موثر باشد. همچنین حج می تواند بستر ساز و کاتالیزور وابستگی متقابل و هم گرایی دول اسلامی به عنوان هدف میان مدت این جامعه باشد. از سوی دیگر آنچنان که در فصل دوم و در بخش مباحث فرانظری نظریه اسلامی روابط بین الملل ذکر شد این نظریه یک نظریه انتقادی و هنجاری است و بر این اساس هدف بلند مدت نظریه اسلامی روابط بین الملل تجدیدنظر طلبی و تحول خواهی در نظام کنونی روابط بین الملل است. از این رو امت اسلامی می تواند از حج به مثابه ابراز اعلام مخالفت با نظم موجود استفاده نماید. از سوی دیگر ماهیت فریضه حج و چگونگی به جا آوردن مناسک آن می تواند به پذیرش قرائت جهان شمول از اسلام و رد خوانش غالب از جهانی شدن منجر شود. در واقع بر اساس قواعد شرع اسلام در چگونگی به جا آوردن آداب و مناسک، حج می تواند نظم حاکم سرمایه داری و ساختار موجود قدرت را به چالش بکشد. از سوی دیگر حج میتواند به بستر سازی برای تغییر در تصمیم سازی و عملکرد سیاست خارجی دولت ملتهای اسلامی با تکیه بر آموزه ها و ظرفیت های خود در اتخاذ نوع جدیدی از سیاست خارجی بر پایه الگوی سیاست خارجی فعال بیانجامد. همچنین آداب و مناسک حج بر اساس آموزه های اسلامی می تواند به ایجاد گفتمان عدالت محور در روابط بین الملل منجر شود. در پایان این فصل و به عنوان فصل الخطاب این پایان نامه، می توان گفت الگوی مهم متاثر از ابعاد سیاسی حج در روابط بین الملل صلح مداری و روابط مسالمت آمیز بر پایه عدالت و برابری است. مشترکات ملل مختلف اسلامی می تواند آنها را زیر عنوان امت اسلامی به کنش متحد و یکپارچه در روابط درون دارالاسلام و دارالکفر وادارد. در واقع بر اساس یافته های نظری پژوهش حاضر می توان گفت حج از دو جهت بر روابط بین الملل تاثیر می گذارد: در بعد اول و بر اساس اهداف کوتاه مدت و میان مدت ملل اسلامی / دارالاسلام فریضه اسلامی حج از طریق ایجاد زمینه های همکاری در میان ملل مسلمان نوعی تعامل و نظام منطقه ای و فرامنطقه ای اسلامی به وجود می آورد و از این راه می تواند به صلح و همکاری بیشتر در روابط بین کشورها و ملل گوناگون منجر گردد. که این یافته به معنای تایید فرضیه اصلی این پژوهش است. و دربعددوم تاثیرگذاری حج در روابط بین الملل محدود به آثار آن بر اهداف فوق الذکر نمی شود و در بخش اهداف بلند مدت امت اسلامی این فریضه می تواند با توجه به تجدیدنظر طلبی و انتقادی بودن رویکرد اسلامی روابط بین الملل زمینه ساز تغییر در نظم جاری نظام بین الملل شود. البته این تغییر طلبی به مفهوم جنگ طلبی نیست؛ بلکه به این معنا است که آموزه های برابری خواهانه و عدالت جویانه حج به همراه ویژگی صلح آمیز بودن مناسک آن و مسالمت آمیز بودن روابط بین الملل اسلامی می تواند فضای گفتمانی جدیدی را در روابط بین المللی ایجاد کند. نگارنده حاضر امیدوار است این پایان نامه فتح بابی باشد برای ادامه بررسی های علمی در تاثیر ابعاد سیاسی حج در محیط بین الملل، چرا که همان طور که در فصل کلیات گفته شد در متون روابط بین الملل موجود نگارنده نتوانسته است منبعی را بیابد که به طور اختصاصی به بررسی حج و تاثیر آن بر روابط بین الملل از منظر نظریه اسلامی روابط بین الملل بپردازد.
محمد بخشی پور نیلاش ارسلان قربانی شیخ نشین
چکیده عنوان: روند دمکراسی سازی در عراق پس از سرنگونی صدام محمد بخشی پور نیلاش پژوهش حاضر در پی بررسی روند دمکراسی سازی در عراق پس از حمله امریکا به این کشور در سال 2003 است. روش تحقیق از نظر نوع تحقیق ، توصیفی وتاریخی تحلیلی وبا استناد به شیوه مطالعات کتابخانه ای (اسنادی) از طریق کتب، مجلات علمی و سایتهای اینترنتی اطلاعات بدست آمده، طبقه بندی شده و به رشته نگارش درآمده است . جامعه آماری در این تحقیق کلیه اسناد و مدارک مرتبط با موضوع است. بمنظورگرداوری اطلاعات ازابزار فیش برداری ازکتب مختلف وفضای مجازی اینترنت (بانکهای اطلاعاتی رایانه ای ) و مطالعات کتابخانه ای بهره گیری شده است . سئوال اصلی تحقیق عبارت است از: دمکراسی مورد ادعای آمریکا تا چه اندازه در عراق به واقعیت رسیده است؟ در این راستا سئوالهای فرعی عبارتند از: 1- دلیل اصلی ورود مستقیم نظامی آمریکا به عراق چیست؟ 2- لشکر کشی آمریکا به عراق آیا توازن نیروها را در منطقه به نفع تحولات دمکراسی تغییر داده است؟ 3- پس از سقوط صدام حسین آیا گروههای قومی (کردها) و مذهبی (شیعیان) توانسته اند به صورت آزاد به فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بپردازند؟ در پاسخگویی به سئوال اصلی تحقیق فرضیه های زیر تدوین گردید: فرضیه اول: دمکراسی فرآیندی است که با توجه به الهامات درون کشوری از جمله هویت دینی و مذهبی و ملی شکل گرفته و از آنجایی که ایالات متحده آمریکا به دنبال القائات دمکراسی مبتنی بر خواسته های خود بوده، لذا دمکراسی در این کشور تحقق نیافته است. فرضیه دوم: پس از حمله آمریکا به عراق درگیریهای قومی و مذهبی در این کشور بیشتر شده است . فرضیه سوم: بنظر می رسد، مهمترین دلیل حمله آمریکا به عراق، دستیابی به منابع عظیم انرژی (نفت) و حل بحرانهای اقتصادی درونی خویش باشد. که پس از بررسی متون و اسناد مرتبطه خلاصه نتیجه تحقیق بشرح ذیل است: تشکیل دولت مردمی در عراق صرفا دستاورد و محصول مبارزات طولانی مدت خود مردم عراق است که توانست در شرایطی که استراتژی آمریکا و اهداف منطقه آن در حال تغییر بود از فرصت به وجود آمده استفاده و خود را به منصه ظهور برساند. حمله امریکا به عراق و اشغال این کشور، موجب بروز درگیریهای قومی و مذهبی و فعالیت شدید گروههای تروریستی و تندرو در این کشور شده است. دستیابی به منابع عظیم انرژی (نفت) و حل بحرانهای اقتصادی درونی امریکا از این طریق، یکی از دلایل اصلی حمله امریکا به عراق است.
نسترن شکوهی راد رضا سیمبر
چکیده ندارد.
غلامرضا هاتفی محمود آباد رضا سیمبر
موضوع پایان نامه اندیشه سیاسی است که به نظام اداره جامعه می پردازد . بسیاری از اندیشمندان غرب، دموکراسی را نظامی واجد معایب می دانند و بر این باورند که در بین سایر نظام های سیاسی، این شکل از حکومت کم عیب ترین آن می باشد . در این رابطه کشوری را دموکراتیک گویند که حکومت آن از طریق رقابت در انتخابات به مسند قدرت رسیده باشد . اما امروزه در رویکردی جدید از دموکراسی برای برخورداری از یک امنیت دسته جمعی و استفاده از آن در نظام جهانی، در راستای رهیافت های فکری لیبرال به رهبری آمریکا به دموکراسی سازی کشورها می پردازند. در نگاه اول کمک به جوامع دیگر برای به وجود آوردن دموکراسی، بسیار مطلوب می باشد. اما تجربه نولیبرال های جهان گرایی آمریکا در اشغال نظامی عراق و استفاده از خشونت برای دموکراسی سازی در آن کشور، نشان از ناکارآمدی این نوع سیاست در سطح بین الملل دارد. براین اساس اگر چه عراق براساس طرح خاورمیانه بزرگ به وسیله ایالات متحده و متحدانش پس از سرکوبی نظام اقتدارگر در جهت دموکراسی سازی پیش رفت، اما مردم این کشور به دلیل فرهنگ سیاسی و اجتماعی، برای دموکراسی شدن غربی آمادگی نداشتند. از اینرو تحقیق حاضر به دنبال جواب این سوال است که آیا دموکراسی های تحمیلی در تحقق دموکراسی در کشورهای خاورمیانه که در حال تحولات بزرگ در ساختار سیاسی و اجتماعی می باشد موفق است؟ بدین منظور این تحقیق در دهه اول قرن 21 با هدف بررسی دموکراسی تحمیلی در عراق و در جهت اثبات این فرضیه گام بر می دارد که «دموکراسی های تحمیلی نمی تواند موفق باشد چون دموکراسی فرایندی از درون است و باید تمهیدات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آن در حد ملی فراهم باشد». روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است که در آن از علوم روابط بین الملل – جامعه شناسی و جغرافیایی سیاسی تواماً استفاده شده است .
شیما فرج زاده رضا سیمبر
همکاریهای منطقه ای در گذار از دوران جنگ سرد به عصر جهانی شدن از پیگیری اهداف ایجابی و راهبردی سیاسی – امنیتی به منظور بالا بردن ضریب امنیتی در مقابل بلوک بندی های جهانی (شرق وغرب ) به مرحله جدیدی که در آن تأمین اهداف و منافع اقتصادی را شامل می شود تغییر ماهیت و کارکرد یافته است .گروه زیادی از اندیشمندان و صاحب نظران دو مولفه از مولفه های اصلی عصر جهانی شدن را در از میان رفتن زمان و مکان بوسیله گسترش فناوریهای نوین ارتباطی و وابستگی متقابل اقتصادی ارزیابی می کنند ودر این میان مناطق آزاد متغییر اقتصادی جدیدی در ارتباطات و همکاریهای اقتصادی دورن منطقه ای را تشکیل می دهد چرا که می توان همکاریهای منطقه ای در چارچوب منطقه گرایی اقتصادی را همچون حلقه واصل و واسط کشورهایی عنوان کرد که می خواهند علاوه بر متضرر نشدن از معایب جهانی شدن که ناشی از ضعف اقتصادی ،صنعتی داخلی است از منافع آن که دست یابی به بازار هایی متنوع بوده نیز بهره برند. مناطق آزاد ایران با هدف دست یابی به امکان صادرات بیشتر ،بهره مندی از تکنولوژی روز جهانی و گسترش ارتباطات اقتصادی – تجاری با دیگر کشورها با هدف توسعه اقتصادی ایران و اتصال بدنه و ساختار اقتصادی – صنعتی آن به اقتصاد جهانی از اولین دهه 70 شمسی در صحنه اقتصادی ایران شکل یافتند ودر این میان منطقه آزاد انزلی بعد از تعیین محدوده قانونی ، تصویب اساسنامه و تعیین اعضاء هیأت مدیره از سال 84 شروع به کار نمود. سئوال اصلی تحقیق پیش روی این است که آیا منطقه آزاد انزلی می تواند زمینه ساز گسترش تعاملات و همکاریهای مطنقه ای با کشورهای همسایه باشد؟ داده های پژوهش های صورت گرفته مبین این امر است که منطقه آزاد انزلی با دارابودن موقعیت ممتاز در کریدور شمال - جنوب ، نزدیکی به بازارهای اصلی تولیدی – مصرفی داخلی و کشورهای حاشیه دریای خزر می تواند از ظرفیت ها و مزایای خود در جهت گسترش همکاریهای اقتصادی که منجر به همکاریهای سیاسی – امنیتی مشترک میان کشورهای حاشیه دریای خزر و قفقاز می شود بهره برداری کند موضوعی که با عنایت به وجود مشترکات فرهنگی ،قومی ،اقتصادی و استراتژیک مشترک قابل تحقق است .
عبدالحی آقی محمد ولی مدرس
منطقه قفقاز جنوبی بعنوان یک منطقه نو ظهور بین المللی که با فروپاشی شوروی پا به عرصه وجود نهاد، با ویژگی های تنوع قومی و مذهبی،اهمیت استراتژیکی و وجود منابع انرژی از مناطق بحرانی جهان است. بحران قره باغ مهم ترین بحران منطقه ، در ابتدا بعنوان یک تنش قومی در درون جمهوری آذربایجان ( شوروی) آغاز شد ، فراز هایی از یک جنگ را پشت سر نهاد و با برقراری آتش بس بین طرفین (آذربایجان و ارمنستان) در 1994 ، هنوز حل نشده باقی مانده است.چرا بحران حل نمی شود؟سوالی است که ما به دنبال پاسخ دهی به آن هستیم . به نظر می- رسد که منافع روسیه علت طولانی شدن بحران است. حل نشده باقی ماندن بحران با توجه به اینکه روسیه را بعنوان حامی ارمنستان، بطور مستقیم در منطقه درگیر می کند و همچنین برای اعمال فشار بر آذربایجان ، در راستای منافع روسیه قرار دارد.جمهوری آذربایجان از پیشگامان استقلال از سلطه روسیه بعد از فروپاشی شوروی بوده است. این کشور با برقراری روابط گسترده با نهادها و کشورهای غربی به دنبال اتخاذ سیاستی مستقل است که چنین سیاستی با منافع روسیه تداخل پیدا می کند ، از دیگر سو ارمنستان امنیت خود را به روسیه پیوند زده و در تمامی ساختارهای روس محور منطقه حضور فعال دارد و از متحدین روسیه در منطقه است. روسیه در راستای سیاست خارجی خود در منطقه خارج نزدیک به دنبال دستیابی به جایگاه قدرت اولی است و سعی نموده تا ساختارهایی را ایجاد کند که دستیابی به چنین هدفی را تسهیل کند، ساختارهایی چون سازمان کشورهای مستقل مشترک المنافع و پیمان امنیت دست جمعی در همین راستا شکل گرفتند. عامل انرژی نیز از اهرم های مهم و تأثیر گذار دیگری در دست روسیه است که به منافع خود نائل آید
محمود بهروزی ارسلان قربانی شیخ نشین
توسعه ی اقتصادی و به تبع آن نوسازی ارتش و صنعت دفاعی چین پس از پایان جنگ سرد همیشه سوالات جدید و بحث های فراوانی را در ارتباط با صلح آمیز یا خصمانه بودن آن و همچنین تأثیرات آن بر نظام بین الملل به همراه داشته است. موفقیت های چین در زمینه های مختلف خصوصاً در زمینه اقتصادی این کشور را به یکی از کاندیداهای ابرقدرتی در قرن بیست و یکم تبدیل کرده است. این مسئله در کنار توان نظامی بسیار بالای چین که خود حاصل توسعه ی اقتصادی دو دهه ی گذشته چین می باشد بر مناطق مختلفی خصوصاً شرق آسیا تأثیرات فراوانی داشته است که این مسئله خود واکنش های فراوانی را در منطقه و جهان به دنبال داشته است. این در حالی است که مقامات پکن مکرراً اعلام داشته اند که توسعه ی اقتصادی و نظامی چین برای منطقه و جهان یک فرصت است و نه یک تهدید، این همان چیزی است که بعضی از اندیشمندان علم روابط بین الملل از آن به عنوان ظهور صلح آمیز یاد می کنند. در سطح کلان ایالات متحده یکی از کشورهایی است که واکنش های زیادی به مسئله ی توسعه نظامی چین، به عنوان یکی از مولفه های قدرت نشان داده است و کشور ژاپن نیز از کشورهایی است که در منطقه شرق آسیا، بیشترین نگرانی ها را در این ارتباط (توسعه اقتصادی و نظامی) ابراز داشته است. گرچه توکیو تاکنون بیشترین سود را از توسعه ی اقتصادی چین برده است اما آنچه توکیو را نگران می سازد، نوسازی صنعت و ارتش چین می باشد که جز با یک اقتصاد مترقی و پشتوانه ی قوی اقتصادی حاصل نمی شود و به نظر ژاپنی ها، چین از این ویژگی برخوردار است که می تواند حجم زیادی از منابع مالی را صرف تقویت ارتش و بنیه نظامی خویش نماید که این خود در کنار اقتصاد پویای چین باعث می شود که پکن بتواند نقش بیشتری در معادلات منطقه-ای به نفع خود ایفا نماید و در نهایت توازن قوای منطقه ای را به نفع خود تغییر دهد. از این رو این پژوهش به دنبال واکاوی و چگونگی سیر روند توسعه ی اقتصادی چین و در ادامه آن توسعه و نوسازی نظامی چین و همچنین واکنش ژاپن به این دو مهم به عنوان ابزارهای تغییر سیاست های منطقه ای و جهانی از سوی چین، به نفع خود (تغییر توازن) می باشد. فرضیه اصلی این پژوهش این است که چین به علت دارا بودن مولفه های اقتصادی قوی که خود پشتوانه محکمی برای نوسازی ارتش و صنعت دفاعی می باشد، توانسته است توازن قوای منطقه ای را به نفع خود تغییر دهد. روش پژوهش در این پایان نامه توصیفی ـ تحلیلی می باشد و از چهارچوب تئوریک توازن قوا استفاده شده است.
داود نظر پور ارسلان قربانی شیخ نشین
در گذشته ترکیه سیاست انزوا از موضوعات منطقه ای را برگزیده و در پی شکل دهی راهبردی بنیادین و استراتژیک با اروپا و متحدان غربی خود به خاطر محذورات تحمیلی برآمده از نظم حاکم دو قطبی بود، اما در سال های اخیر شاهد حضور فعال آنکارا و تعامل سازنده و روبه گسترش آن در خاورمیانه هستیم. سیاست های عمل گرانه اخیر ترک ها در این حوزه جغرافیاییِ بسیار حساس و مستعد بحران در دوران زمامداری اسلام گرایان حزب عدالت و توسعه فرصت هایی را برای آنها به ارمغان آورد که سبب شد برخی از قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای رویکردی جدیدی را دنبال کرده و خط مشی سیاست گذاری های خود را در قبال این قدرت منطقه ای با حزم و احتیاط پیش برند.افزایش جایگاه و مرتبه سیاسی – دیپلماتیک آنکارا در تحولات منطقه ای در چند سال اخیر مشهودترین دستاوردی است که مقامات این کشور با پیگیری دکترین عمق استراتژیک احمد داوود اغلو به احراز آن نایل شدند و توانستند جای پای مهمی را برای خود در کشاکش وقایع پرفراز و نشیب خاورمیانه باز نمایند.
وحیده قمه زاده ارسلان قربانی شیخ نشین
این پژوهش شامل 4 فصل می باشد. فصل اول شامل کلیات پژوهش، شامل بیان مسأله، ضرورت و اهمیت تحقیق، هدف پژوهش، سوالات اصلی و فرعی، مفاهیم کلیدی، چارچوب نظری پژوهش، متغیر، ادبیات و نوآوری پژوهش، روش تحقیق و گردآوری اطلاعات خواهدبود. در پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به دنبال پاسخ به این سوال می باشیم که اخوان-المسلمین در جریان بیداری اسلامی در مصر که در سال 2011.م صورت گرفت، چه نقشی داشته است؟ هدف اصلی از انجام این پژوهش نیز بررسی سیاست ها و تدابیر اخوان المسلمین در بیداری اسلامی در مصر از 15 ژانویه 2011.م تا کنون می باشد. فصل دوم نیز شامل معرفی جنبش اخوان المسلمین و تاریخچه ان می باشد . خلاصه ای از این فصل عبارتند از: شد اخوان المسلمین به عنوان یکی از مهمترین جنبش های اسلامی در شرایطی که مصر در وضعیت نامناسب سیاسی، اجتماعی و اقتصادی قرار داشت توسط حسن البنا در شهر اسماعیلیه مصر تأسیس شد و فعالیت های گوناگونی شامل ایفای نقش دینی و اجتماعی( خیریه) و سیاسی انجام داده است. این جنبش برای خروج از وضعیت بحرانی، راه حل مناسب را بازگشت به اسلام و حاکمیت تعالیم اسلامی در جامعه می دانست. در این راستا رژیم های حاکم در مصر در برابر فعالیت های این جنبش عکس العمل های متفاوتی از مدارا تا سرکوب در پیش گرفته اند. به عنوان مثال در طول دور? زمامداری ناصر، اخوان تحت سرکوب گسترده قرار گرفت و بسیاری از رهبران آن اعدام، شکنجه و یا زندانی شدند. اما سادات برخلاف ناصر تلاش کرد با کاهش سرکوب، حمایت اسلام گرایان را جلب کند تا از آنان به عنوان ابزاری برای حذف دیگر جریانات سیاسی بهره گیری کند. اما ترور سادات توسط یکی از گروه های وابسته به اخوان منجر به سرکوب مجدد اسلام گرایان شد. رژیم مبارک هم در مقابل اخوان سیاست دو گانه مدارا و سرکوب را در پیش گرفت. از یک طرف این جریان را تحت تدابیر امنیتی شدید، فشار و بازداشت قرار می داد و از طرف دیگر فرصت حضور این جنبش در پارلمان را تحت عنوان احزاب موجود یا افراد مستقل فراهم می ساخت. فصل سوم نیز به تاریخچه بیداری اسلامی و مراحل سه گانه آن به صورت زیر می پردازد: بیداری اسلامی پدیده ای عظیم و فراگیر است که از یک طرف همزمان با شروع اقدامات استعمارگرانه غرب و از طرف دیگر عقب ماندگی مسلمانان در حوزه علمی به دلیل نفی اتخاذ هرگونه علوم غیر دینی از سوی علمای مسلمان و همچنین استبداد حکام مسلمان و دور افتادن آنها از اسلام اصیل، توسط نخبگان جهان اسلام آغاز شد و کم کم در میان توده های مردم نیز راه یافت. بیداری اسلامی که بیش از یک قرن پیش آغاز شده، تاکنون فراز و نشیب های گوناگونی را پشت سر گذاشته است. در طی این مسیر و با توجه به شرایط خاص هر دوره اندیشمندان و مصلحانی ظهور کرده اند که هر یک سعی در بیدار کردن مسلمانان به منظور رهایی از استعمار و استبداد و بازگشت به اسلام اصیل داشته اند. در این میان، بسیاری از متفکران مسلمان معتقدند که بیداری اسلامی سه مرحله را پشت سر گذاشته است. موج اول آن توسط سید جمال الدین اسد آبادی، موج دوم با انقلاب اسلامی ایران توسط امام خمینی(ره) و موج سوم نیز اخیراً در کشورهای خاورمیانه و توسط اسلام گرایان شکل گرفته است. فصل پایانی پژوهش نیز به نقش اخوان المسلمین در بیداری اسلامی می پردازد. چکیده مطالب این فصل به صورت زیر می باشد: در جریان بیداری اسلامی در مصر، اسلام گرایان و مهم ترین نمایند? آنان، اخوان المسلمین اگر چه به دلیل ترس از تهدیدها و سرکوب هایی که توسط رژیم های مصر در گذشته بر آنان اعمال می شد، و امکان داشت در صورت شکست جریانات اخیر، رژیم مصر رفتار گذشته خود را نسبت به شرکت اخوان المسلمین در این اعتراضات داشته باشد، آغازگر این جریانات و اعتراضات بر علیه استبداد و دیکتاتوری نبوده اند لیکن نقش مهمی را در تداوم انقلاب مردمی، استعفای مبارک و تسویه حساب با سران حکومت حسنی مبارک داشته اند. اسلام گرایان بالاخص اخوان المسلمین در جریان انتخابات پارلمانی نیز اکثریت آرا را به خود اختصاص داده و در جریان انتخابات ریاست جمهوری با وجود رقابت تنگاتنگی که بین کاندیداهای شرکت کننده وجود داشت، محمد مرسی نماینده اخوان المسلمین توانست اکثریت آرای شرکت کنندگان را کسب کرده و پیروز میدان شود. در این میان شورای نظامی مصر اقداماتی را انجام داد که مانع قدرت گرفتن اسلام گرایان در مصر شود از جمله این اقدامات انحلال پارلمان مصر بود که اکثریت کرسی های آن در دست اسلام گرایان و اخوان المسلمین بود. بنابراین هرچند پیش بینی می شود که در آینده نیزسرنوشت کشور مصر در دست اسلام گرایان خواهد ماند اما در ادامه این مسیر اسلام گرایان و به خصوص محمد مرسی، فراز و نشیب های زیادی را تجربه خواهند نمود، از جمله مشکلات اقتصادی باقی مانده از دوران حکومت حسنی مبارک و حضور سران رژیم پیشین مصر در کشور که در تلاش برای ایجا چالش هایی برای حکومت محمد مرسی و خدشه دارکردن او در انظار عموم هستند. همچنین وابستگی مالی و نظامی این کشور به ایالات متحده آمریکا نیز باعث می شود که نتواند به زودی سیاست خارجی خود را با تغییر بنیادین رو به رو نماید. البته اخوان المسلمین و محمد مرسی در این راستا با اتخاذ رویکرد عملگرایانه و تعامل مثبت با محیط پیرامونی خود سعی در حل و رفع مشکلات کشور داشته اند و تا حدودی نیز موفق بوده اند. اما همچنان راه دشواری را برای سر و سامان دادن اوضاع کشور و تشکیل یک کشور اسلامی در پیش خواهند داشت. بنابراین یافته های این پژوهش حاکی از این است که اخوان المسلمین هر چند در آغاز تحولات و اعتراضات مردم مصر نقش اندکی داشتند اما در تداوم و به ثمر رسیدن بخشی از اهداف انقلاب مصر از جمله سرنگونی مبارک و بالخصوص تشکیل دولت دموکراتیک اسلامی نقش مهمی را به عهده داشته اند.
سید مجتبی موسوی نژاد اکرم قدیمی
چکیده با فروپاشی شوروی سابق و شکل گیری جمهوری های جدید در آسیای مرکزی و قفقاز شاهد تحولات گسترده-ای در این جمهوری ها بودیم، که یکی از مهمترین این تحولات، انقلاب های نرم و بدون خونریزی در تعدادی از این کشورهاست، که به انقلاب های مخملی یا رنگی معروف شدند. وقوع انقلاب های رنگی در برخی از کشورهای مشترک المنافع بازمانده از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به عنوان حادثه ای غیرمترقبه در عصر جدید تلقی گردید. در واقع انقلاب های رنگی را می توان در ذیل عنوان انقلاب های نرم بررسی و تبیین کرد. تحولات گرجستان در سال 2003م که به انقلاب مخملی یا گل رز معروف شد بدان جهت بود که تغییر دولت گرجستان توسط مخالفان را بدون خونریزی شامل شد و دگرگونی هایی را در عرصه اوراسیا بوجود آورد. یک سال بعد ویکتور یوشچنکو با کسب 52 درصد آراء به ریاست جمهوری اوکراین انتخاب و رهبری انقلاب نارنجی را به عهده گرفت. در سال 2005م با وقوع انقلاب لاله ای در قرقیزستان، مجموعه انقلابهای رنگی در کشورهای مشترک المنافع اوراسیایی کامل گردید. تحولات سه کشور فوق گرچه در موضوعاتی همچون نارضایتی عمومی مردم از اوضاع اقتصادی کشور و کنار گذاشتن نسل نخبگان سابق به یکدیگر شباهت داشتند اما از نظر انگیزه های واقعی ناراضیان و نحوه خاتمه بحران ها هر کدام با یکدیگر تفاوت هایی داشتند که باید به طور دقیق بررسی گردند. هدف ما در این پژوهش، بررسی دلایل وقوع انقلابهای رنگی است. روش مورد استفاده در جهت اجرای پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی خواهد بود. با بررسی انقلاب های رنگی در سه کشور مزبور به این نتیجه می رسیم که نقش عوامل داخلی بسیار پر رنگتر از عوامل خارجی بوده و عامل خارجی همواره نقش مکمل را داشته است.
شهرام خزایی قدیر نصری
جهانی شدن یکی از واقعیت های حیات انسانی در عصر جدید می باشد. جهانی شدن و بازتاب های آن در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و فنی زمینه ساز تحولات گسترده ای شده است. در این میان، یکی از این پدیده هایی که تحت تأثیر جهانی شدن تحول شگرفی را به خود دیده است، جنبش های اجتماعی هستند. جنبش-های اجتماعی به عنوان یک حرکت تغییرآفرین و نیز یک کنش اعتراضیِ برخواسته از رفتار جمعی افراد، نقش بسیار برجسته ای را در حرکت رو به جلو و ترقی جوامع مختلف داشته است. با این مقدمات پرسش اساسی که در پژوهش حاضر مطرح می شود این است که «جنبش های جدید اجتماعی در پرتو جهانی شدن از چه منابع و ظرفیت های برای پیش بردن مطالبات خود و در نتیجه متحول ساختن جامعه برخوردارند و در مقابل، موانعی که تحرک این جنبش ها را کند می کند، چه عواملی هستند؟». در پاسخ به این پرسش کلیدی، فرضیه ی مطرح شده در پژوهش حاضر این است که «جهانی شدن با تمهیدات چهار گانه ی سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و فنی خود، سبب پویایی و تحرک طبقه متوسط، به عنوان حامل اصلی جنبش های جدید اجتماعی، گردیده، راهبرد سیاست زندگی و رهایی بخشی را نوید می دهد اما تعقیب این سیاست موجب حساسیت و مقاومت دولت شده، شعاع و عمق عمل جنبش های جدید اجتماعی را محدود می نماید». به طور کلی، استدلال اصلی رساله ی حاضر در فصول چهارگانه آن بر این مبناست که جنبش های اجتماعی در گذشته دارای کارکردی محدود و خاص یک گروه و طبقه مشخص بودند و اهداف معطوف به تسخیر قدرت داشتند. اما تحت تأثیر جهانی شدن دچار چرخش عمیقی چه به لحاظ ماهیت و چه به لحاظ کار ویژه ها شدند. این جنبش ها کارکرد ها و ظرفیت های متفاوت و مترقی به خود گرفتند. البته این جنبش ها موانع و دشواری های را نیز چه از درون جنبش و چه از بیرون جنبش بر سر راه خود می دیدند. لذا در رساله حاضر با بررسی تمامی این فرصت ها و نیز موانع پیش روی، به درکی کلی از این مسأله مهم دست پیدا خواهیم کرد.
سیداحمد موسوی ارسلان قربانی شیخ نشین
چکیده در نوشتار حاضر، ضمن بیان روند شهرک سازی و تبیین چالش های دولت صهیونیستی سعی شده تا در چارچوب نظریات کلاسیک ژئوپلتیک، به این مسئله محوری پرداخته شود که راهبرد شهرک سازی، چه نقشی در تامین امنیت پایدار اسرائیل داشته است؟ اگر چه دولت صهیونیستی، پس ازشکل گیری سیاست های امنیتی خود در جهت ایجاد امنیت پایدار از طریق شهرک سازی با ایجاد فضای حیاتی امنیتی باز تعریف کرد و با اتخاذ سیاست مهاجرت اجباری و یهودی سازی در کرانه باختری و قدس شرقی، به دنبال توسعه ارضی، اقتصاد و تغییر بافت جمعیتی این مناطق است. اما شهرک سازی به دلیل محیط امنیتی رژیم صهیونیستی و عدم توانایی اسراییل در تغییر گسترده ترکیب جمعیتی این مناطق، به گونه ای که اعراب در اقلیت قرار گیرند، منجر به امنیت پایدار اسرائیل نشده است.
عبدالله طالبی احمدآبادی ارسلان قربانی شیخ نشین
چکیده در همه اعصار، انسانها و دولتها به دلایل و انحاء مختلف به دنبال اتحاد بوده اند و در مقاطع معدودی، کم و بیش در این زمینه، موفقیت هایی حاصل گردید ولی در مجموع، این هدف فراگیر نشده است. اتحادیه اروپا یکی از بزرگترین و پر دوام ترین اتحادیه های منطقه ای در جهان معاصر می باشد. سابقه این اتحاد به بیش از یک قرن قبل باز می گردد که با انگیزه اقتصادی آغاز گردید و در دهه های مختلف توسعه یافت و امروز تقریبا در بسیاری زمینه ها، بویژه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی دارای یک رویه واحد می باشد . اما این اتحادیه در زمینه سیاسی، بویژه سیاست خارجی، نتوانسته به یک نقطه مشترک قابل قبولی دست یابد. ریشه این ناکامی را می توان در پس مانده های تفکر و سابقه استعماری این قاره و تضاد منافع اعضا جستجو کرد که هنوز از ذهن برخی دول اروپایی خارج نگردیده و نمی توانند از آن رهایی یابند. از اوایل قرن حاضر، این اتحادیه در اکثر زمینه های فوق الذکر از جمله سیاستهای اقتصادی، دچار تزلزل جدی گردیده است و این چالش اقتصادی که در گذشته، بعنوان یک فرصت بزرگ برای ایجاد سیاست خارجی مشترک بین دول اروپایی نام برده می شد در کنار چالشهای دیگر، چشم انداز دست یابی به سیاست خارجی مشترک را کاملا کم رنگ نموده است و در صورت ادامه این روند، امیدی به نیل به این هدف در آینده متصور نمی باشد. و این امر نه تنها به تقویت اتحادیه نخواهد انجامید بلکه شاید افول آن را رقم خواهد زد.
زینب کرمی ارسلان قربانی شیخ نشین
انقلاب مردم مصر در روز 25 ژانویه 2011 آغاز و 18 روز بعد در پی استعفای حسنی مبارک از مقام ریاست جمهوری به پایان رسید. هسته اولیه جنبش مردم مصر را طیف های مختلف مردم و به خصوص جوانان مصری تشکیل دادند. با گذشت زمان احزاب و گروه های سازماندهی شده نیز به مردم پیوستند و در این راستا جمعیت اخوان المسلمین در میانه راه به مردم ملحق شد. با بررسی انقلاب کشور مصر چنین استنباط می گردد که این جنبش از لایه های جامعه مصر برخواسته و هویت معترضان به رغم اشتراک آنها در نفی وضعیت اقتصادی سیاسی حاکم، در قالب احزاب و گروههای شناخته شده نمی گنجد و در چهارچوب آنها تعریف نمی شود. در واقع می توان گفت مشارکت قشرها و طبقات مختلف جامعه مصر و نبود رهبری از جمله ویژگی های اصلی انقلاب مصر می باشند. در این تحقیق به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که جایگاه واقعی اخوان المسلمین در جریان انقلاب چه بوده است؟ روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی بر مبنای روش کیفی و ابزار گردآوری داده ها، منابع کتابخانه ای، اینترنتی و اسناد می باشد.
مجید خسروی زاده قدیر نصری
بعد از گذشت سه دهه از تاسیس دولت اسراییل و حل شدن مسئله موجودیت و بقای این کشور، همبستگی و یک پارچگی که در میان همه گروهها در اسراییل به وجود آمده بود تبدیل به شکاف های عمده هویتی، دینی و نژادی، و فکری شد. این شکاف ها همراه با رشد مصرف گرایی از نوع آمریکایی و تبعات ناشی از بی ثباتی ایدئولوژی ها در عصر جهانی شدن، به تضعیف و بحران مشروعیت ایدئولوژی صهیونیسم و ظهور جریان های نوین در درون آن انجامید که یکی از مهمترین آنها جریان پساصهیونیسم می باشد. ما در این پژوهش خویش بر آنیم که بدانیم «ارکان پساصهیونیسم کدامند و این جنبش چه نسبتی با کسری مشروعیت سیاسی رژیم اسراییل دارد؟ به عبارت دیگر آیا می توان بین میزان مشروعیت سیاسی و ظهور و تعمیق پساصهیونیسم از همبستگی قابل دفاع و موثری سخن گفت؟» و در پاسخ به سوال خویش این فرضیه را مطرح کرده ایم که پساصهیونیسم با مواد گوناگونی از قبیل ضریب مدنیت (مدنی شدن جامعه اسراییل)، موقعیت منطقه ای و جامعه شناسی سیاسی اسراییل ارتباط دارد. اما پیدایش و پدیداری پساصهیونیسم،بیش از هر عاملی متاثر از میزان و عمق مشروعیت سیاسی حکومت اسراییل است به طوری که می توان گفت همسو با افول مشروعیت سیاسی صهیونیسم، امواج پساصهیونیستی شدت می-گیرد. واژگان کلیدی: اسراییل، صهیونیسم، پساصهیونیسم، مشروعیت، بحران مشروعیت.
محمد رضا جواهر ارسلان قربانی شیخ نشین
چکیده ایالات متحده آمریکا پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، به عنوان قدرت هژمون در جهان و داعیه¬دار رهبری نظام بین¬الملل، سعی دارد با چالش¬های جدیدی که ابزارهای سنتی در سیاست خارجی یارای مقابله با آنها را ندارد، با استفاده از ابزار جدید با آنها مقابله کند. ابزارهای سنتی در سیاست خارجی از جمله دیپلماسی سنتی که دولت¬ها را مخاطب قرار می دهد، نیز کاربرد خود را از دست داده است. در اینجاست که دیپلماسی عمومی به عنوان مهم¬ترین ابزار برای مقابله با این چالش¬ها خود را نمایان می¬کند. این پژوهش با طرح این سوال که نقش و جایگاه آموزش عالی در فرآیند دیپلماسی ایالات متحده با افغانستان چگونه می باشد، به این نتیجه رسیده است که آموزش عالی یکی از مهم ترین جنبه های دیپلماسی عمومی ایلات متحده در افغانستان می باشد؛ بنحوی که زمینه را برای نفوذ بیشتر واشنگتن در این کشور فراهم نموده است. همچنین دیپلماسی عمومی ایالات متحده با رویکرد جدید نقش و جایگاه آموزش عالی و تحصیلات تکمیلی بشدت ارتقاء یافته است. در این راستا یکی از راه های اصلی اعمال دیپلماسی عمومی ایالات متحده آمریکا از طریق فعالیت¬های مربوط به پخش برنامه¬های بین¬المللی صورت می¬گیرد. در واقع ایالات متحده به این موضوع به خوبی پی برده است که امروزه اکثریت مردم اطلاعات خود را از طریق رسانه¬ها به دست می-آورند و این اطلاعات نقش مهمی در شکل گیری عقاید و جهت¬گیریهای سیاسی آنها دارد. ایالات متحده این موضوع را درک کرده است که اگر خواهان حفظ کنترل خود بر مناطق استراتژیک و ژئوپلیتیک در خاورمیانه و شمال آفریقا است باید بتواند توده مردم را با سیاست¬های خود همراه کند و حمایت عمومی آنها را کسب کند که تنها راه به دست آوردن این اهداف استفاده از قدرت نرم و دیپلماسی عمومی در تمام اشکال آن است. واژگان کلیدی: دیپلماسی عمومی، افغانستان، آموزش عالی، آمریکا، افکار عمومی
محمد باقر علی اکبری رضا سیمبر
روسیه به عنوان کشوری که طی هفتاد سال حاکمیت کمونیست ها رهبری جریانی را بر عهده داشت که غرب در مفهوم فرهنگی، سیاسی و اقتصادی آن را با چالش های جدی مواجه ساخت و ایران به عنوان کشوری که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، آغازگر، الهام بخش و پرچم دار جریانی بوده است که تحت عنوان جریان بازخیزی اسلام استیلای فرهنگی و سیاسی غرب را به چالش طلبیده است، پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ،جمهوری اسلامی ایران و روسیه در فضای جدید قرار گرفتند که بر همین اساس دو کشور به ارتقای جایگاه شان در ترتیبات بین المللی و منطقه ای مناسبات شان را تنظیم نمودند. به یک تعبیر، تردیدآمیز بودن فضای روابط ایران و روسیه در وهله نخست و در سطح کلان ناشی از تردید اساسی روس ها در تعریف جایگاه خود در وضعیت جهانی و در وهله بعد ناشی از تردید روس ها نسبت به اهداف و جهت گیری های کلان جمهوری اسلامی ایران است. البته مسایل مشکلاتی هم در روابط این دو کشور وجود داشته و دارد که از جمله می توان به نگاه ابزاری روسیه به ایران ،حافظه تاریخی منفی ملت ایران از روسیه، سیاست های سودجویانه روسیه در زمینه تعیین رژیم حقوقی دریای خزر،نگاههای متفاوت در سیاست خارجی روسیه و ناهمگونی ایدئولوژیکی فرهنگی دو کشور اشاره کرد. با این حال عوامل اشتراک و همسویی در روابط دو کشور در فضایی پسا مارکسیت فراوان مشاهده می شود. در این پایان نامه روابط ایران و روسیه در دولت های نهم و دهم مورد بررسی قرار گرفته است.
روح الله شکری ارسلان قربانی شیخ نشین
جمهوری ترکیه براساس دکترین عمق استراتژیک داوود اوغلو دوره جدیدی را در سیاست خارجی خود توسط حزب عدالت و توسعه تجربه کرده است و در جهت نقش فعال در ساختار بین المللی، منطقه خاورمیانه و رقابت با قدرت های منطقه بخصوص جمهوری اسلامی ایران می باشد به صورتی که، با تحریک گروه های قومی کرد در مرزهای ایران و همچنین از طریق هم پیمانی با کشورهای غربی چون آمریکا و بستن پیمان نامه های نظامی با رژیم اسرائیل و در موارد اخیر پشتیبانی از گروه های مخالف نظام سوریه، سعی کرده است به نحوی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را دچار چالش کند. در این پژوهش ضمن ارائه تعریفی جامع از مفهوم امنیت و تمرکز بر مکتب کپنهاگ، و با طرح سوال، سیاست خارجی ترکیه در خاورمیانه طی سالهای 2013-2003 چه تأثیری بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران داشته است؟ براساس روش تحلیلی – تبیینی، در پی رسیدن به این فرضیه است که سیاست خارجی خاورمیانه ای ترکیه طی سالهای 2013-2003 امنیت سیاسی جمهوری اسلامی ایران را مورد چالش قرار داده است و این موضوع باعث واگرایی روابط خارجی ایران و ترکیه شده است.
وحید صالحی ارسلان قربانی شیخ نشین
موقعیت ژئوپلیتیک و همسایگی با منطقه آسیای مرکزی، جایگاه ویژه¬ای را از منظر اقتصادی برای این کشور در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ایجاد کرده است؛ به همین دلیل از سال¬های اولیه استقلال این جمهوری¬ها از اتحاد جماهیر شوروی، علی رغم فراز و نشیب¬های فراوان در روابط ایران با کشورهای منطقه، تلاش¬های زیادی جهت گسترش رابطه اقتصادی با این کشور¬ها صورت گرفته است. در خصوص رقابت ایران و آمریکا در آسیای مرکزی، در این پژوهش از روش تعمیم استفاده شده و با به دست دادن نتیجه کلی آن¬را به منطقه آسیای مرکزی اشاعه دادیم. فهم سازه¬انگارانه آمریکا از ایران که بر مبنای تعارض بنا شده است مفاهیمی چون تروریسم ، اسلام¬هراسی، و ایران¬هراسی را به دنبال داشته است که همواره چه به صورت صریح و چه ضمنی در سیاست¬های دیگری ایالات متحده آمریکا مورد استناد قرار گرفته است. با توجه به مطالب فوق باید گفت که این روند غیر سازنده و منفی در روابط دو کشور، اگرچه در دوره¬هایی با نشیب¬هایی همراه بوده است ولی در کل همواره رو به فراز و فزونی نهاده است و دو کشور در عرصه بین¬الملل جز در مواردی خاص همواره دارای منافع متضاد بوده و سعی در محدود کردن یکدیگر داشته¬اند که به نظر می¬رسد ایالات متحده آمریکا در این خصوص موفق¬تر بوده است با مشاهده اسناد امنیت ملی آمریکا در سال¬های مختلف به خصوص سند منتشر شده در سال 2010 آمریکا همچنان ایران را یکی از مهم¬ترین چالش¬های امنیت ملی خود و جهان می¬داند که باید در جهت محدود کردن آن از ابعاد مختلف کوشید. با بررسی سیاست و استراتژی نظامی آمریکا در آسیای مرکزی می¬توان این نتیجه را گرفت که تحرکات آمریکا در این منطقه علاوه بر پشتیبانی از جنگ با القاعده و طالبان در جهت پیشبرد هدف در نظر گرفته شده در سند امنیت ملی این کشور مبنی بر محدود کردن جمهوری اسلامی ایران پیش می¬رود و این مهم پس از سال 2014 و خروج نیروهای ائتلاف از افغانستان بسیار پررنگ خواهد شد و در استراتژی نظامی آمریکا در آسیای مرکزی نقش فزاینده¬ای ایفا خواهد نمود. بر این اساس آمریکا با پیگیری سیاست¬هایی که نقش ایران در این منطقه را نادیده می¬گیرد از جمله راه ابریشم جدید، خطوط انتقال انرژی مورد نظر خود، قانون ایلسا، استراتژی همه چیز بدون ایران را پیگیری کرده است. همچنین با مطرح کردن بحث اسلام¬هراسی در کنار ایران¬هراسی و حضور نیروهای نظامی جهت کنترل جنبش¬های اسلامی سعی در محدود کردن و به انزوا کشاندن ایران در این منطقه را داشته است.
علی احمدی غلامرضا کریمی
با رویدادهای 11 سپتامبر 2001 برای نخستین بار آمریکاییان توانستند در جمهوری¬های آسیای مرکزی که نزدیک به دو سده زیر نفوذ و سلطه روس¬ها بودند، حضور مستقیم پیدا کنند. منطقه¬ای که روسیه آن را جزو منطقه¬ی نفوذ طبیعی خود قلمداد می¬کند. در این برهه روسیه درصدد به چالش کشیدن حضور آمریکا در آسیای مرکزی و در نتیجه حفظ نفوذ و منافع خود در این منطقه برآمد که این امر باعث دگرگونی در سیاست¬های امنیتی روسیه در قبال تحولات بوجود آمده شد. این تلاش ها بازتاب نگرانی مسکو از جانب آمریکاست که تلاش دارد با هر وسیله¬ی ممکن حضور خود را در این منطقه با هدف کنترل روسیه، تثبیت کند. در این پژوهش ضمن تمرکز بر مکتب امنیتی کپنهاگ، سوال مورد نظر این است که سیاست امنیتی روسیه در آسیای مرکزی پس از وقوع حادثه 11 سپتامبر چگونه بوده و چه تغییراتی داشته است؟ بر اساس روش تحلیلی – تبیینی، پاسخ این پژوهش به سوال مطرح شده این است که پس از وقوع حادثه¬ی 11 سپتامبر، سیاست امنیتی روسیه در این منطقه وارد چالش جدیدی شد و تغییراتی کرد؛ بدین صورت که سیاست امنیتی روسیه در قبال آسیای مرکزی پس از حضور نظامی آمریکا، به سوی افزایش همگرایی¬های چند جانبه با کشورهای منطقه آسیای مرکزی در قالب سازمان¬هایی همچون سازمان همکاری شانگهای و سازمان کشورهای مستقل مشترک المنافع و ایجاد وابستگی ژئوپلیتیکی این کشورها به خود، گرایش یافت. واژگان کلیدی: مکتب کپنهاگ، حضور نظامی آمریکا، سیاست امنیتی روسیه، آسیای مرکزی
علیرضا قنبریان غلامرضا کریمی
ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای، دارای منافعی تعریف شده در منطقه خاورمیانه است. مرزهای گسترده آبی و خاکی ایران با جغرافیای وسیعی که باعث همسایگی آن با پانزده کشور منطقه است، علایق گسترده ای را برای آن فراهم کرده است. اهمیت روز افزون قدرت منطقه ای ایران در معادلات منطقه ای و جهانی باعث شده تا در اسناد وزارت دفاع ایالات متحده آمریکا دوره اوباما نیز برای ایران جایگاه ویژه ای قائل شوند به طوری که علاوه بر اینکه در این اسناد به قدرت موشکی و هسته ای ایران اشاره شده، از جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری متخاصم و بر هم زننده نظم جهانی نام برده شده است. این پژوهش به دنبال آن است تا با ارائه چارچوب نظری مکتب کپنهاگ و تمرکز بر بُعد منطقه ای امنیت، و با استفاده از روش علی - تبیینی به واکاوی قدرت منطقه ای ایران در خاورمیانه و بررسی جایگاهش در سیاست خاورمیانه ای اوباما بپردازد. بر این اساس سوال اصلی پژوهش عبارت است از: جایگاه قدرت منطقه ای جمهوری اسلامی ایران در سیاست خاورمیانه ای آمریکا در دوره باراک اوباما چگونه بوده است؟ فرضیه پژوهش حاکی از آن است که اگرچه در دوره ریاست جمهوری باراک اوباما، آمریکا در جهت تضعیف و محدود کردن ایران اقدام کرده ولی جمهوری اسلامی ایران با حضور و مداخله فعال خود در بحرانها، قدرت منطقه ای خود را افزایش داده و موجب تغییر در رویکرد خاورمیانه ای آمریکا شده است.
محسن کشوریان آزاد غلامرضا کریمی
نفوذ سیاسی و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران و اتحادیه اروپا در مبادلات جهانی و منطقه¬ای زمینه¬ی مناسبی را برای گسترش همکاری و همگرایی بین دو طرف فراهم می¬آورد؛ اما تاکنون روابط دو طرف در طول بیش از سه دهه نه تنها نهادینه نشده، بلکه با فراز و نشیب همراه بوده است، هر چند در دوره¬هایی به سردی گرایید. هدف این پژوهش بررسی شناخت نقش عناصر هویتی اثرگذار در مناسبات ایران و اتحادیه اروپا و توجه به عوامل اجتماعی و هویتی به عنوان یکی از عوامل واگرایی در روابط دو طرف است و فرض بر این است که روابط جمهوری اسلامی ایران و اتحادیه اروپا بعد از انقلاب اسلامی، تحت تأثیر سازه¬های هویت¬بخش؛ فرهنگی، ارزشی، هنجاری و انگاره¬های بینا ذهنی قرار دارد و این سازه¬ها منجر به نگاه متفاوت نسبت به مسائل جهانی و تصویر منفی طرفین از هم شده است که در روابط دوجانبه به صورت واگرا عمل می¬کند.؛ چراکه ارزش های و هنجارهای جمهوری اسلامی برگرفته از هویت اسلامی – انقلابی است که در پی پیروزی انقلاب اسلامی شکل گرفته است و اتحادیه اروپا متکی به هویت اروپایی، ارزش های لیبرالیستی غربی و ماهیت دینی سکولار است. با شناخت نقش مولفه¬های هویتی برای خواننده روشن می¬گردد که در کنار مسائل سیاسی و اقتصادی، مسائل هویتی نیز نقش بسیار زیادی در روابط بین¬الملل به ویژه روابط ایران و اتحادیه اروپا ایفا می¬کنند. واژگان کلیدی: ایران، اتحادیه اروپا، مولفه¬های هویتی، سازه¬انگاری، انگاره¬های بینا ذهنی
محمد سعید مردانی ارسلان قربانی شیخ نشین
از سال 2011 که منطقه استراتژیک خاورمیانه در هاله انقلاب های پی در پی کشورها قرار گرفت، فارغ از زمینه های شکل گیری، نقش رسانه های مختلف و تاثیرگذاری قطعی آنان در آغاز و جهت دهی آن ها کاملا مشهود بود. فعالیت رسانه ای فوق العاده در جریان انقلاب مصر، از سوی رسانه های مختلف مخصوصا شبکه خبری الجزیره که با هدف تاثیرگذاری بر روند آن ها صورت می گرفت، بیانگر آن بود که با افزایش سطح تاثیرگذاری رسانه ها بر افکار عمومی، می توان افراد را در یک جهت خاص سیاسی هماهنگ نموده و این بار بدون هرگونه اقدام خشن نظامی و به کارگیری قدرت سخت، شاهد تغییر دولت های متخاصم و رقیب بود. هدف این پژوهش، بررسی رابطه سیاست خارجی و دیپلماسی عمومی رسانه ای می باشد که با تمرکز بر عملکرد شبکه خبری الجزیره قطر در قبال بحران سوریه، به دنبال آن است که چگونه این شبکه به ابزار سیاست خارجی دولت قطر تبدیل شده است و شبکه الجزیره چه نقشی در این بحران دارد. با توجه به جناح بندی های موجود در این بحران و زمینه سازی شیوع روزافزون این بحران در سوریه توسط شبکه الجزیره، فعالیت این شبکه در کنار ناکامی های آن، خود عاملی برای تشدید دخالت خارجی در بحران می باشد. این پژوهش، علاوه بر کلیات تحقیق، تلاش دارد در طی چهار فصل بعدی، ابتدا به بررسی نقش و جایگاه دیپلماسی رسانه ای در تعقیب اهداف سیاست خارجی یک کشور بپردازد و در فصل سوم به تشریح تحولات میدانی و صف بندی موجود در آن اشاره دارد. فصل چهارم به بررسی عملکرد شبکه خبری الجزیره در بحران سوریه پرداخته و نهایتا در فصل آخر عوامل موفقیت ها و ناکامی های این شبکه در این عرصه مورد بررسی قرار می گیرد.
مهدی خورگامی مجید استوار
هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر "بررسی نقش ایالات متحده آمریکا در گذار به دموکراسی در خاورمیانه" است. پژوهش حاضر با استناد به اطلاعات نظری – تحقیقی( منابع کتابخانه ای ،اینترنت،اسناد و مدارک علمی ثبت شده در مراکز تحقیقاتی )که به طور مستقیم و غیر مستقیم با موضوع پژوهش در ارتباط بوده است ،به صورت استنادی – توصیفی گردآوری و تنظیم شده است. یافته های پژوهش به دو دسته نظری و تحقیقی استناد دارند. باید گفت اصولا جهانی شدن امروز با وجود تغییرات ژرفی که ازپایان جنگ سرد تاکنون آبستن آنها بوده، دیگر سلطه جویی های مبتنی بر قدرت سخت را در سطح وسیع برنمی تابد. شرایط عراق و افغانستان کاملا پاسخ روشن به گذار از دموکراسی آمریکایی تلقی می شود. بازیگر هژمونی طلب باید ضمن پذیرش اقتضائات دنیای جدید، شیوه های اعمال نفوذش را بر وفق آن متحول سازد.
محمد مالمیر ارسلان قربانی شیخ نشین
به گواه تاریخ، ایران جزء ساکنان همیشگی دریای خزر بوده و از ابتدای شکل گیری این دریا با آن دارای ارتباطی تنگاتنگ بوده است. اما منطقه ژئوپولیتیک دریای خزر علی رغم سرگذشتی طولانی، هویت جدید خود را بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در 1991 و تولّد کشورهای جدید در حوزه خود به دست آورده و به صورت یک منطقه فعّال درآمده است. کشف منابع عظیم نفت و گاز و نیاز شدید اقتصاد ضعیف کشورهای تازه استقلال یافته به این ثروت های عظیم، مشکلات فراوانی را ایجاد کرد. از جمله این مشکلات، تک روی برخی از این کشورها در زمینه استخراج و فروش ذخایر انرژی خزر بدون توجه به قراردادهای 1921 و 1940 میان ایران و شوروی بود که همین عامل موجبات نفوذ قدرت های بیگانه در این منطقه را فراهم کرد. با توجه به مطالب ذکر شده پژوهش حاضر به دنبال پاسخ گویی به این مسئله است که چرا علی رغم نفوذ تاریخی و موقعیت ژئوپلیتیک ویژه ایران در حوزه دریای خزر این کشور تاکنون نتوانسته در دستیابی به منافع خود در این حوزه موفق باشد؟در پاسخ به مسئله مطرح شده پژوهش حاضر علت اصلی ناکامی جمهوری اسلامی ایران در دستیابی به منافع ملی خود در حوزه خزر را حضور قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای در این حوزه می داند. پژوهش حاضر با نگاهی به تاریخچه دریای خزر رابطه همیشگی ایران با این دریا در طول تاریخ را نشان داده و در ادامه با برشمردن منافع ملی ایران در حوزه خزر از جمله رژیم حقوقی، منابع انرژی و خطوط انتقال انرژی به بررسی چالش های فراروی منافع ملی ایران در این حوزه پرداخته است.
زهرا شرعی علی محمودی
جان رالز، فیلسوف عدالت دوران معاصر، اندیشه ی سیاسی خود را حول محور عدالت و طراحی جامعه ای عادل (جامعه ی بسامان) بیان نموده است. در این راستا وی در کتاب لیبرالیسم سیاسی خود سعی کرده است نقص موجود در مقالات و کتابهای پیشین خود را برطرف ساخته و جامعه ای عادل را به تصویر بکشد که بر اساس اصول دموکراتیک اداره می شود. وی با پذیرش اصل تکثر عقاید واصل تساهل ، (یعنی پذیرش نظریات معقولی که در یک جامعه وجود دارد)، خطوط اصلی نظریه ی اجماع همپوشان خود را ترسیم کرده است. یعنی با پذیرش واقعیات وفوق (تکثرگرایی معقول و اصل تساهل) ، از نظر وی شهروندان یک جامعه ی دموکراتیک عادل قادر خواهند بود تا از میان نظریات و مفاهیم ضد و نقیض موجود، بهترین برداشت از عدالت را در سایه ی اجماع بر پایه ی مشترکات برگزینند. نظریه ی اجماع همپوشان جان رالز، پایه و اساس پژوهش حاضر به شمار می رود. در این پژوهش سعی شده است تا این نظریه، مبنای ارزیابی یکی از نهادهای بزرگ جهانی یعنی اتحادیه ی اروپایی قرار گیرد، یعنی بر پایه ی اجماع همپوشان مد نظر رالز، اتحادیه ی اروپایی به عنوان یک مصداق مورد آزمون قرار گیرد. در این راستا با بررسی دقیق ارکان و مبانی نظریه ی رالز از سویی و ارزیابی روند شکل گیری اتحادیه ی اروپایی از آغاز همگرایی تا کنون از سویی دیگر، می توان وحدت در اتحادیه ی اروپایی را به عنوان مصداقی از تحقق نظریه ی اجماع همپوشان جان رالز دانست. مشاهده ی نمونه های ملموس در اتحادیه ی اروپایی که با مفاهیم کلیدی در اندیشه ی رالز همسویی دارند، از جمله : وجود تعدد و تکثر عقاید، پذیرش اصل تساه، معقول بودن اعضای اتحادیه، پذیرش اصل مرجعیت خرد عمومی و تعهد اعضای اتحادیه به ثبات اتحادیه و قوانین موضوعه ی آن، همه و همه دال بر عینیت نظریه ی رالز در اتحادیه ی اروپایی هستند این مستندات نشان می دهند که یکی از علل موفقیت اتحادیه ی اروپایی در همگرایی و ایفای نقش مشترک در جامعه ی جهانی، وجود اجتماعی بر پایه مشترکات میان اعضای آن بوده است. تجربه ی شکل گیری اتحادیه ی اروپایی به عنوان مصداقی از تحقق نظریه ی اجماع همپوشان جان رالز، می تواند در ارتقاء روندهای اجماعی در سایر مناطق و کشورها، مورد بهره برداری قرار گیرد.
اسماعیل یعقوبی منفرد غلامرضا کریمی
رابطه رژیم صهیونیستی با کردستان عراق سابقه ای طولانی دارد؛ اگرچه به نظر می رسد خلأ استراتژیکی ناشی از سرنگونی صدام در عراق، مناسب ترین فرصت را در اختیار رژیم صهیونیستی قرار داده است. این رژیم با تمرکز بر منافع و اهداف ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی خود در مناطق شمالی عراق نفوذ کرده تا این مناطق را که از لحاظ ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیک از اهمیتی اساسی در استراتژی سیاسی و نظامی رژیم صهیونیستی برخوردار می باشند، به عنوان منطقه ی ژئوپلیتیکی خود مد نظر قرار دهد. در این پژوهش به روش علی-تبینی با هدف شناخت و فهم تأثیر نفوذ رژیم صهیونیستی در کردستان عراق بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران انجام گرفته است. از نظریه های رئالیسم تهاجمی به عنوان مبنای نظری پژوهش استفاده شده است. فرض اصلی پژوهش این است که نفوذ رژیم صهیونیستی در کردستان عراق از لحاظ سیاسی، اقتصادی، اجتماعی موجب تهدید امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران و در نتیجه کاهش نفوذ ایران در منطقه خواهد شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که رژیم صهیونیستی فاصله جغرافیایی و عدم وجود مرز مشترک با ایران را از طریق حضور در کردستان عراق از بین برده و برای کاهش نفوذ ایران بر عراق پس از صدام تلاش می کند و ضمن حمایت از گروه های معارض ایران تهدیدکننده امنیت ایران به شمار می رود.
سمیرا معصومی خلجی غلامرضا کریمی
شاخص های رفتاری سیاست خارجی آمریکا و ایران از آغاز انقلاب اسلامی تا کنون را باید در قالب تقابل گرایی دو سویه مورد تحلیل و بررسی قرار داد. تا پیش از به قدرت رسیدن باراک اوباما اقدامات سخت افزاری صرف نتوانسته بود مانع پیشرفت ایران در زمینه تولیدات هسته ای گردد. بر این اساس دولت اوباما در قالب قدرت هوشمند به مقابله و تغییر رفتار ایران طی چندین سال اقدام کرده است و جمهوری اسلامی ایران نیز با آگاهی به این موضوع متقابلاً توجه زیادی را در جهت مقابله به مثل مبذول داشته و تلاش در جهت به کارگیری قدرت هوشمند در ابعاد نظامی، فرهنگی، سیاسی و... را در دستور کار قرار داده است.بر این اساس سوال اصلی پژوهش عبارتست از اینکه: قدرت هوشمند در روابط ایران و آمریکا دارای چه نقشی است و دو کشور چگونه برای رسیدن به اهداف و منافع خویش از این قدرت استفاده می کنند؟ فرضیه پژوهش حاکی از آن است که به کارگیری قدرت هوشمند از سوی ایران و آمریکا علیه یکدیگر-علیرغم نقش و کارکردهای متفاوت- موجب تغییر رفتار طرفین در خصوص مسأله هسته ای و پذیرش دیپلماسی برای حل اختلافات شده است.این پژوهش با استفاده از روش علی-تبیینی بر آن است تا به واکاوی نقش قدرت هوشمند در روابط ایران و آمریکا طی سال های 2008 تا 2013 بپردازد.واژگان کلیدی : سیاست خارجی- آمریکا- ایران- قدرت هوشمند- دیپلماسی
مرجان علیزاده ارسلان قربانی شیخ نشین
عربستان سعودی از کشورهای مهم و تأثیرگذار در منطقه خاورمیانه است که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی سیاستی تقابل گرایانه در قبال جمهوری اسلامی ایران اتخاذ کرده است.گرچه در برخی دوره ها بر حسب مقتضیات مقطعی، روابط عربستان سعودی با ج.ا.ایران اندکی بهبود یافت، با این وصف، همواره نوعی تقابل و تضاد حتی در زمان همکاری نیز در سیاست خارجی این کشور در قبال ج.ا.ایران وجود داشته است. در این پژوهش در پاسخ به سوال علت بروز سیاست خارجی تقابل گرایانه عربستان سعودی در قبال ج.ا.ایران، این نتیجه حاصل شد که ادراکات و برداشت های هویت بنیان عربستان سعودی در قبال ج.ا.ایران، و امنیتی شدن هویت ایران در نگاه عربستان، سبب شده است تا این کشور همواره با نوعی سوءظن و بدبینی به ایران نگاه کند و در نتیجه سیاستی تقابل گرایانه در قبال جمهوری اسلامی ایران اتخاذ کند. در این پژوهش که با رویکردی سازه انگارانه نگاشته شده است، برای تبیین موضوع، ضمن بیان تعریفی از هویت و انواع آن، مولفه های هویتی عربستان و تأثیر آن بر سیاست خارجی این کشور در قبال ج.ا.ایران، هم چنین تحولات و اقداماتی که منجر به امنیتی شدن هویت ایران در نگاه عربستان گشته است ، مورد بررسی قرار گرفته است.
زهرا امیر اکبر اشرفی
گاه ممکن است برای رسیدن به یک هدف با توجه به شرایط، اتفاقات و موانع پیش رو، نیاز به یک حرکت تند و یا حرکت آرام باشد و یا اینکه، اصلاً از آن هدف عقب نشست، با این دید رسالت انبیا و رفتار سیاسی ائمه علیهم السلام بر همین اساس می باشد، با هدفی مشترک و جهت گیری متفاوت. و همچنین رفتار علمای شیعه در عصر غیبت. در این میان تلاش امام خمینی «قدس سره» در پیروزی انقلاب اسلامی ایران نیز از این امر مستثناء نیست. ایشان با وجود شناخت همه آفت ها و منکرات رژیم پهلوی،به جهت آگاهی دقیقی که از اوضاع جامعه آن روز داشتند، برای رسیدن به هدف مطلوب، در گام های آغازین نهضت، در مواجهه با رژیم، «نصیحت» و «دعوت» به اصلاح روش ها و منش ها را در پیش گرفتند، اما سیر حوادث و سیاست های ضد دینی رژیم و ماهیت اصلاح ناپذیر آن و همچنین پیوند مستحکم آن با منافع غرب و اسرائیل که می رفت هویت دینی کشور را بی اثر سازد، امام را واداشت آرام آرام، وضع موجود و حکومت مستقر را از اساس نفی و بنیادهای آن را متزلزل نماید. در نتیجه با فراهم آمدن تدریجی شرایط که مهمترین آن همان بیداری مردم بود، با رعایت اصل امر به معروف و نهی از منکر، وقت را تلف نکردند، و بر مبنای عمل به وظیفه شرعی و تکلیف الهی همه آحاد جامعه را به قیام دعوت نمودند، و تا سرنگونی سلطنت و برپایی حکومت اسلامی به رهبری فقیه پیش رفتند.
محمد هادی سعیدی نائینی ارسلان قربانی شیخ نشین
در این پایان نامه سعی گردیده ارتباط منطقی بین اندیشه های سید قطب و اندیشه پایه گذران القاعده پیدا نموده و در نهایت اثبات نماید که اندیشه سید قطب بر شکلگیری القاعده تاثیر بسزایی داشته است
رضا وهابی سید محمد طباطبائی
با شکل گیری بحران سیاسی در سوریه، بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای براساس منافع و علایق خود جهت گیری های مختلفی را در رابطه با این کشور، که اهمیت ژئوپولیتیک و ژئواستراتژیک خاصی در منطقه خاورمیانه دارد، اتخاذ نموده اند. در این میان تلاش پیگیر برخی دولت ها برای اعمال فشار و ساقط کردن حکومت اسد، از جلوه های بارز تحولات سوریه محسوب می شود که بر پیچیدگی اوضاع این کشور افزوده است. این پژوهش با رویکردی تحلیلی- توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی به دنبال آن است تا با ارائه چهارچوبی نظری، به واکاوی انگیزه های مهم ترین بازیگران بین المللی که خواهان سقوط نظام حاکم در سوریه هستند، پرداخته و نقش بحران سوریه را در تغییر بلوک بندی منطقه ای و بین المللی تبیین کند. بر این اساس پرسش اصلی این پژوهش این است که بحران سوریه چه تاثیری بر بلوک بندی جدید منطقه ای و جهانی دارد؟ با توجه به گستردگی بازیگران معارض، به نقش امریکا، ایران، عربستان، قطر، اتحادیه اروپا، چین، روسیه و ترکیه که تاثیرگذارترین بازیگران نیز محسوب می شوند، پرداخته شده است. امریکا به دنبال تضعیف جبهه مقاومت به نفع رژیم صهیونیستی است، عربستان به دنبال گسترش نقش آفرینی و جلوگیری از نفوذ ژئوپولیتیکی و ایدئولوژیکی ایران در منطقه است و در نهایت، ترکیه گسترش نفوذ در خاورمیانه و اعاده گذشته تاریخی خود را دنبال می کند. در این میان، جلوگیری از گسترش قلمرو ژئوپولیتیکی ایران، فصل مشترک انگیزه های بازیگران فوق می باشد. همین مسئله باعث شده که در نوع و ماهیت اتحادها تغییراتی حاصل شود. در این رساله پس از ارائه کلیات تحقیق، مبانی نظری و چهارجوب تحلیلی به تعاملات سوریه با نظام منطقه ای و جهانی قبل از وقوع بحران، دلایل وقوع بحران، نقش بازیگران منطقه ای وبین المللی، روندها ومذاکرات، هزینه بحران سوریه، رویکرد قدرت های منطقه ای و بین المللی در حین بحران سوریه بر منطقه پرداخته شده و نهایتاً بلوک بندی جدید منطقه ای و بین المللی ترسیم گردیده است . واژگان کلیدی
جواد علیزاده ارسلان قربانی شیخ نشین
عراق از نظر اجتماعی دارای بافت موزاییکی و متشکل از گروه های قومی- فرقه ای متعدد است. ماهیت سهگانه جمعیتی و سیاسی آن کشور عراق، همواره زمینههای بالقوه تنش و جدایی را در بردارد. حمله آمریکا و متحدانش و سقوط رژیم صدام، نیروهای اساسی در شمال و جنوب عراق را که برای سالیان طولانی سرکوب شده بودند، آزاد کرد و فرصت مناسبی در اختیار آنان برای کسب سهم بیشتری از قدرت حکومت در بغداد قرار داد. شیعیان ، اهل سنت و کردها سه گروه اصلی قومی- فرقه ای با گرایش های متفاوت در عراق هستند. آنچه در زمینه نقش شیعیان در فرآیند دولت سازی در عراق اهمیت دارد این است که شیعیان در طول دهه های گذشته بنا بر دلایل مختلفی از قدرت دور بوده اند. سقوط دولت صدام موجب گردید تا نقش مرجعیت شیعه به عنوان یک نیروی سیاسی و کنشگری فعال، بیش ازپیش مورد بحث و بررسی قرار گیرد. این پژوهش در پی بررسی نقش مرجعیت شیعه در فرایند دولت سازی عراق با تأکید بر تقویت حاکمیت شیعی در اندیشه آیت الله سیستانی می باشد. با توجه به ساختارهای قومی، قبیله ای و مذهبی در سیاست امروز عراق به نظر می رسد که مواضع فقهی و سیاسی مرجعیت امروز در خصوص ایفای نقش نظارتی، ارشادی و کنشگری فعال در نظام سیاسی، تأثیرات مهمی در تحولات سیاسی- اجتماعی و فرآیند دولت سازی با تقویت حاکمیت شیعی در عراق امروز داشته است.
مجتبی منتظر ارسلان قربانی شیخ نشین
در سالهای اخیر شاهد تحولاتی در منطقه خاورمیانه بوده ایم که تغییرات در صحنه سیاسی عراق و سوریه از آن جمله است . نویسنده بر این باور است که سنت جاری بی توجهی و بی اعتنایی که در تحلیل های سیاسی ما وجود دارد در محیط پر مخاطره ای که در خاورمیانه با آن روبرو هستیم ما را با یک بحران شناخت روبرو کرده است . داعش نمونه متاخری از گروه های تروریستی است که با توسعه بحران عراق ، رسانه های وابسته به عربستان سعودی به طور هدفمند و در پروژه رسانه ای گسترده ای که به نظر می رسد از مدت ها قبل برای آن برنامه ریزی شده است در تلاش برای القای این مطلب به طور مستقیم و غیر مستقیم ، به مخاطبان خود هستند که تروریست های تکفیری بعثی داعش ، به طور پنهانی مورد حمایت جمهوری اسلامی ایران بوده و در حقیقت حافظ مناقع ایران در منطقه هستند با توجه به هدف محقق سوالات و فرضیه پژوهش فوق به ترتیب براین اساس است که کدام یک از بازیگران منطقه ای نقش مهمتری در بازیگردانی جریان داعش در عراق و سوریه داشته است ؟ با توجه به پیشینه مداخلات عربستان در عراق و حمایت از گروه های تکفیری ، تلاشهای این کشور منجر به توسعه نفوذ جریان داعش در عراق و سوریه شده است . واژه های کلیدی : عربستان سعودی ، داعش ، عراق ، سوریه
ساناز تابع افشار محمدولی مدرس
چکیده ندارد.
وریا شیخ ذکریایی ارسلان قربانی شیخ نشین
چکیده ندارد.
مرتضی محبی فر مهدی عباسی سرمدی
چکیده ندارد.
سمیه مروتی ارسلان قربانی شیخ نشین
چکیده ندارد.