نام پژوهشگر: عبدالله رمضان زاده
حسن عبدالهی محمد شیرخانی
در پاسخ به این سوال که مهمترین عامل توسعه و رشد اقتصادی امارات متحده عربی از تأسیس این کشور تا به امروز (یعنی در بین سال های 1971 تا 2007) چه بوده است. این تحقیق سه متغیر نفت، امنیت و ادغام موفق در اقتصاد جهانی را در قالب سه فرضیه طرح کرده است. با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش اگر چه نفت و امنیت تأثیری به سزا در توسعه اقتصادی امارات داشته اند، اما هیچ کدام از آنها به تنهایی و حتی با هم، عنصر اصلی و عامل نهایی توسعه و رشد سریع اقتصادی امارات نبوده است. بلکه این دو متغیر بیشتر زمینه و بستر توسعه را فراهم آوردند و نهایتا این جهانی شدن اقتصاد و ادغام موفق و حساب شده امارات بود که توانست رشد و توسعه سریع این کشور را رقم بزند و امارات را به آنچه امروز هست تبدیل کند. به بیانی دیگر امارات متحده عربی با اتخاذ سیاست های درست و درک عمیق از پتانسیل و ظرفیت های جهانی شدن اقتصاد در رشد و توسعه اقتصاد ملی، توانست روی خوب و پیشرو ژانوس جهانی شدن را بنمایاند.
مهدی طوسی عبدالله رمضان زاده
این پایان نامه با عنوان «عدم تمایل آمریکا و اسراییل با مداخله اتحادیه اروپا و تضعیف نقش آن در روند صلح خاورمیانه» در چهار فصل به تحریر درآمده است. فرضیه این پایان نامه بر این اصل استوار است که اتحادیه اروپا بدلیل عدم تمایل آمریکا و اسراییل نتوانسته است نقش پررنگ تری را در روند صلح خاورمیانه ایفا نماید. بخش اول نخست به تاریخچه بحران خاورمیانه و نقش کشورهای اروپایی می پردازد. در این فصل سرزمین فلسطین، اهمیت آن، ریشه درگیریها و نقش اروپا در آن را بررسی میکند. بخش دوم در مورد سیاست و نگرش اتحادیه اروپایی در خصوص روند صلح می باشد. بخش سوم تأثیر 11 سپتامبر بر منازعه، نقشه راه و ابتکارات اتحادیه اروپایی در خصوص روند صلح مورد ارزیابی قرار می گیرد. بخش چهارم تأثیر حمایتهای اقتصادی اتحادیه اروپایی بر روند صلح و نتایج آن بررسی می شود.
محمدحسن فقیری عبدالله رمضان زاده
پدیده طالبان که به عنوان مهم ترین چالش امنیتی در صحنه تحولات افغانستان خودنمایی می کند درسال 1994 در جنوب افغانستان بوجود آمد این گروه در ابتدا با یک عملکرد مثبت در مقابله با ناامنی حاکم بر افغانستان خود را به مردم افغانستان و کل جهان معرفی کرد. خصوصیت مذهبی و عملکرد سریع این گروه در مقابله بافرماندهان محلی ولایات مختلف امیدهای زیادی در دل مردم افغانستان بوجود آورد. این گروه پس از اینکه در سال 1996 کابل را به تسخیر خود درآورند. در مدت پنج سال حکومت شان در کابل بر خلاف تصور همگان، اعمالی را مرتکب شدند که نه با آموزه های اسلام و نه با هنجارهای جامعه بشری امروزی سنخیت داشت. طالبان در مدت تسلط شان در افغانستان از حمایت های کشورهای خارجی خصوصا پاکستان سود جستند. حمایت های پاکستان از طالبان به صورت همه جانبه بوده و می توان گفت مهم ترین عامل خارجی طالبان، پاکستان بوده است در این پژوهش تلاش شده است. علل حمایت پاکستان از طالبان در مقطع زمانی دهه 1990، که مصادف با شکل گیری طالبان بود، مشخص شود.
زهرا باروطچی یوسف مولایی
چکیده ندارد.
قاسم احمدی عبدالله رمضان زاده
چکیده ندارد.
ابراهیم یداللهی فارسانی نسرین مصفا
چکیده ندارد.
شهربانو علیدادی تلخستانی عبدالله رمضان زاده
چکیده ندارد.
فرهاد پورعلیخانی بناب قاسم افتخاری
چکیده ندارد.
غلامحسین دهقانی عبدالله رمضان زاده
چکیده ندارد.
داود رضایی اسکندری عبدالله رمضان زاده
چکیده ندارد.
ذبیح الله مهری پور عبدالله رمضان زاده
امنیت ملی به عنوان یک متغیر، خود به متغیرهای دیگری وابسته است . یکی از عوامل و متغیرهای موثر بر امنیت ملی هر کشور، نحوه تنظیم روابط خارجی کشور مربوطه به دیگر کشورها و به خصوص کشورهای همسایه می باشد. با توجه به این امر، امنیت ملی ایران، به عنوان کشوری بزرگ در منطقه خاورمیانه نیز به عوامل متعددی از جمله نحوه تنظیم روابط خارجی ایران با کشورهای جهان و همسایگان آن ارتباط مستقیمی دارد. روابط ایران و عراق به عنوان دو کشور همسایه نیز تاثیراتی بر امنیت ملی هر دو کشور بر جای گذارده است . از جمله عوامل مهم مرتبط با روابط خارجی این دو کشور، مسایل مربوط به قوم کرد و تاثیرات امنیتی این مسایل می باشد. در این پایان نامه سعی شده است تا ضمن تشریح مفهوم امنیت ملی و ارتباط آن با مسایل روابط خارجی، تحولات مناطق کردنشین دو کشور ایران و عراق و تاثیرات آن بر امنیت ملی دو کشور بویژه ایران مورد بررسی قرار گیرد.
حسین اسعدی عبدالله رمضان زاده
سوال اصلی پژوهش حاضر این است که با توجه به سردی و تیرگی روابط ایران و عربستان در دهه 67 - 1357 ، علت اصلی تیرگی روابط دو کشور در مقطع زمانی یاد شده چیست ؟بنابراین برای پاسخگویی به پرسش اصلی این رساله سه فرضیه مطرح می شود: الف - تحول در ماهیت و اهداف نظام سیاسی ایران علت اصلی تیرگی روابط دو کشور ایران و عربستان سعودی در مقطع زمانی 1357-67 است . (عامل داخلی). ب - تحول در دیدگاههای امنیتی ایران و عربستان نسبت به خلیج فارس علت اصلی تیرگی روابط دو کشور در فاصله زمانی مورد اشاره است . (عامل منطقه ای) . ج - تهدید منافع آمریکا در منطقه خلیج فارس علت اصلی تیرگی روابط ایران و عربستان در دهه زمانی مورد نظر است (عامل فرامنطقه ای). فرضیه اصلی رساله : با توجه به اینکه انقلاب اسلامی باعث تحول ماهیت و اهداف سیاست خارجی ایران شد که در تعارض با اهداف و منافع عربستان و آمریکا در منطقه بود بنابراین علت اصلی تیرگی روابط ایران و عربستان تعارض و ناسازگاری ماهیت و اهداف نظام سیاسی دو کشور بعد از انقلاب اسلامی است و عوامل منطقه ای و بین المللی صرفا" تشدید کننده و تکمیل کننده فرضیه اصلی است و اثبات این فرضیه به مفهوم ابطال دو فرضیه دیگر نیست . پژوهش حاضر از لحاظ زمانی دهه 1357-67 را در بر می گیرد.
رضا دوستدار عبدالله رمضان زاده
با آغاز ریاست جمهوری آقای خاتمی، دو کشور ایران و عربستان سعودی، بعد از قریب به دو دهه رویارویی و رقابت در حالی که جو بی اعتمادی و تشنج بر فضای روابط این دو کشور بود، فصل جدیدی را در مناسبات خود آغاز کردند. عربستان سعودی به عنوان یک کشور مهم اسلامی با داشتن توان مالی و اقتصادی قوی از نفوذ و جایگاه خاصی در سطح منطقه خاورمیانه و جهان اسلام برخوردار است . طی چند سال گذشته، برقراری روابط نزدیک میان جمهوری اسلامی ایران و این کشور- بعنوان محور برقراری ارتباط با سایر کشورهای منطقه و جهان اسلام - منشاء تغییر و تحولات جدیدی در معاملات اقتصادی، سیاسی و امنیتی منطقه شده که از آن جمله می توان به این موارد اشاره کرد: 1 - افزایش همکاریهای اقتصادی، بازرگانی و فرهنگی در سطح منطقه. 2 - هماهنگی و توافق در چارچوب اوپک و افزایش بهای بازارهای جهانی نفت . 3 - کاهش اختلافات سیاسی و امنیتی، گسترش همکاریهای امنیتی(امضای توافقنامه امنیتی). 4 - نزدیک شدن مواضع دو کشور در روند صلح اعراب و اسرائیل. 5 - بحران عراق و افغانستان. و به طورکلی گسترش روابط جمهوری اسلامی ایران با کشورهای عربی و جهان اسلام و از بین رفتن سوءتفاهمات اولیه. بروز این تحولات را بیش از هر چیز باید در جهت گیری جدید سیاست خارجی آقای خاتمی مبنی بر تشنج زدایی و اعتمادسازی در روابط دو کشور جستجو کرد. در این پژوهش تلاش شده است آثار سیاست خارجی جدید بر گسترش روابط دو جانبه ایران و عربستان در زمینه های مختلف و تاثیرات آن در سطح منطقه ای، فرامنطقه ای و کشورهای عربی و جهان اسلام بررسی شود. ضمن آنکه نشان داده شود بین سیاست تشنج زدایی و برقراری روابط همه جانبه میان ایران و عربستان سعودی از یک سو و ایجاد تفاهم و برقراری روابط دوستانه میان ایران و سایر کشورهای منطقه و جهان اسلام از سوی دیگر، ارتباط تنگاتنگی وجود دارد و تدوام چنین سیاستی، آرامش ، همبستگی و کاهش جو بی اعتمادی را در منطقه سبب می شود.
چنگیز اسفندیاری عبدالله رمضان زاده
دمیتری فورمن در مقاله "تحول منازعه قره باغ" بحران قره باغ را به چند مرحله تقسیم کرده و هر کدام ار توضیح داده از دید او بحران قره داغ شامل مراحل ذیل می باشد: -1 مرحله نهفته -2 مرحله انفجار -3 مرحله بلوغ منازعه -4 مرحله افول -5 مرحله خاتمه و در آخر مقاله اشاره می کند بحران قره باغ دارای دو جنبه درونی و بیرونی است و جنبه درونی آن منازعه ای است بر سر منطقه خودمختار قره باغ که در داخل آذربایجان واقع شده و ساکنین آن عمدتا ارمنی هستند اما جنبه بیرونی این منازعه بر سر تایید و شناسایی "مشروعیت و تمامیت " ارامنه و آذریها می باشد و ریشه آن بیشتر در وقایع سال 1915 نهفته است تا تحولات اخیر و صراحتا می گوید که متغیرهای خارجی از اجزای لاینفک تجزیه و تحلیل اختلاف هستند. هر چند ریشه های اختلاف در سطح منطقه است ولی سیر تطویل و تکامل آن با تداخل عوامل خارجی پیوند خورده است . اسمولانسکی در مقاله "روسیه و قفقاز و مسله قره باغ کوهستانی" پس از بررسی ریشه ها و تاریخ بحران قره باغ، به نقش روسیه در این بحران پرداخته یا اشاره به این که چرا روسیه تصمیم به ایفای نقش اساسی در بحران قره باغ گرفته به الزامهای روسیه در این بحران و رقابت روسیه با ترکیه و ایران در جهت نقش فعال و اساسی جهت حل بحران پرداخته است . در مقاله "بحران قره باغ و سیاست گوباچف در جمهوریهای مسلمان" وهاب ملی به سیاستهای استالین خروشچف ، برژنف ، آندرپوف ، چرنیتکو و گورباچف در مورد جمهوریهای خودمختار و قضیه ناگورنو قره باغ، پرداخته در پایان وضعیت سیاسی منطقه را به هرم وارونه ای تشبیه کرده که در آن چهار قدرت خارجی روسیه، ایران، ترکیه و غرب (شامل اروپاو آمریکا) و سه بازیگر اصلی که مستقیما درگیر هستند (باکو-ایروان-استپاناکرت) و دو جمعیت (ارمنی و آذری) سه سطح جداگانه را تشکیل می دهند و هیچکدام از سطوح سه گانه فوق تسلط کامل بر لایه های پایین تر را ندارند. بهرام امیراحمدی در مورد علل درگیری ارامنه و آذریها بر سر مسئله قره باغ به سابقه درگیری و عوامل ژئوپلتیکی (وجود مرزهای محدب)، وجود منطقه نژادی قومی، نبود تفکر استراتژیک اشاره نموده و علل شکست آذریها را به شرح ذیل بیان می کند. -1 عدم احساس مالکیت -2 عدم ثبات سیاسی -3 عدم ثبات اقتصادی -4 نداشتن ارتش ملی -5 عدم محافظت کافی از گذرگاه استراتژیک لاچین -6 توزیع نامناسب جمعیت -7 دوری پایتخت از منطقه درگیری -8 خروج آذربایجان از کشورهای عضو مشترک المنافع در این مقاله به نقش روسیه در این بحران هم اشاره شده است . در ضمن در این پژوهش به منظور جمع آوری اطلاعات کتب و مجلات فارسی و انگلیسی کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی و کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، کتابخانه دفتر مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز و کتابخانه دانشکده روابط بین الملل وزارت خارجه و کتابخانه های دانشکده علوم سیاسی و اقتصادی شهید بهشتی، علامه طباطبایی، تربیت مدرس و غیره مورد استفاده قرار خواهد گرفت . هدف پژوهش : در مجموع پژوهشگر به هنگام بررسی ادبیات مربوط به موضوع پژوهش کتاب یا مقاله ای که مستقیما "نقش روسیه در ایجاد بحران قره باغ را مورد" تبیین قرار داده باشد کم و آن هم به صورت پراکنده می باشد ضرورت انجام چنین پژوهشی تبینی بیشتر حس می شود. باشد که در این راستا چیز جدیدی بر معلومات موجود بیافزایم و جای آن دارد این مسئله تحت عنوان "بررسی بحران قره باغ با تکیه بر نقش روسیه در ایجاد و تشدید بحران" مورد پژوهش تبینی قرار گیرد.
محمدعلی گرجی ازندریانی محمد شیرخانی
آمریکا دارای اهداف متعدد اقتصادی و سیاسی در آسیای مرکزی است که اهم آن عبارتند از: 1 - هدف آمریکا ایجاد نظم و امنیت سیاسی اقتصادی در آسیای مرکزی است . 2 - هدف آمریکا محدود کردن نفوذ روسیه و ایران در آسیای مرکزی است . 3 - هدف آمریکا استفاده از منابع نفت و گاز در آسیای مرکزی است . ایالات متحده برای رسیدن به اهداف خود از تمامی امکانات و وسایل موجود سود می برد. از لحاظ اقتصادی ایالات متحده دو هدف عمده را دنبال می کند که عبارتند از : 1 - کاهش وابستگی به نفت حوزه خلیج فارس. 2 - سودهای عظیم شرکتهای نفتی آمریکا در منطقه آسیای مرکزی. از لحاظ سیاسی نیز آمریکا دو هدف را دنبال م یکند که عبارتند از : 1 - محدود کردن نفوذ روسیه و ایران. 2 - وارد کردن کشورهای آسیای مرکزی در حوزه مناسبات غربی. همچنین ایالات متحده نقش عمده ای در تعیین مسیر خطوط انتقال نفت و گاز آسیای مرکزی به عهده دارد و تلاش میکند مسیرهای انتقال نفت و گاز را به دلخواه خود تعیین کند.
علی قلی زاده احمد ساعی
فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و به تبع آن ، امحا استیلای مطلق روسها بر مناطق آسیای مرکزی و قفقاز ضمن اینکه عطف توجه جامعه جهانی را به سوی این بخش ا ز جهان برانگیخت فرصت بسیار مغتنمی برای برخی کشورهای منطقه ای و یا منطقه ای فراهم آورد که همواره از دیرباز خودشان را از سرنوشت این منطقه جدا نپنداشته اند. از سوی دیگر اهمیت استراتژیکی ، ژئوپلیتیک و خصوصا ژئواکونومیک این مناطق عوامل بسیار مهمی بود که آنها را به تدارک سیاستها و فعالیتهای گسترده ای برای نفوذ و حضور هر چه موثرتر در کشورهای نوبنیاد آن مصمم نمود. در این میان آنچه که مشهود تر و ملموس تر می نماید فعالیتهای شتابان ، مضاعف و پر طمطراق ترکیه و توفیق افزونتر این کشور در نیل به اهداف مورد نظر خود در قیاس با رقبای خویش می باشد. فی الواقع فروپاشی شوروی و دگرگونیهای بنیادین حاصله از ماهیت و مناسبات قدرت نظام بین الملل باعث گشت که ترکیه که تا این زمان همواره با فراز و فرودهای متناوب ، خود را در قالب یک کشور تنها، ایزوله و منزوی در منطقه می نگریست به ناگاه و بدون تقبل کمترین هزینه ای به برجسته ترین عضو گروه کشورهایی که از مدیترانه تا شرق دور امتداد دارند مبدل گشت. اما براستی چه عامل یا عواملی چنین جایگاه ممتازی را برای ترکیه در منطقه مزبور به ارمغان آورده است ؟ دیدگاههای مختلف عوامل و علل متعددی را در این خصوص ابراز داشته اند. برخی مطلوبیت موقعیت ژئوپلتیک آن ، برخی رقابت با ایران و به اصطلاح بنیادگرایی اسلامی مورد حمایت آن ، برخی دیگر هم زبانی یا برخورداری از اشتراکات زبانی و فرهنگی ، برخی هم حمایتهای غرب و بویژه ایالات متحده و ... را مهمترین عامل تاثیرگذار در این خصوص می دانند . پژوهش حاضر در صدد آن است که علاوه بر تبیین برخی از این دیدگاهها ، با گردآوری داده ها و ارائه دلایل منطقی موضوع مورد بحث را به آزمون گذاشته و نتایج حاصله را مورد تحلیل دقیق علمی قرار دهد. به گفته ای دیگر ، تلاش خواهد شد که با بررسی دقیق محذورات و مقدرات فراوری ترکیه و تحلیل فعالیتها و سیاستهای اعمالی و اعلانی ترکیه در مورد منطقه آسیای مرکزی و قفقاز روابط خارجی ترکیه را در منطقه مزبور براساس یک رابطه معقول و منطقی به بحث بگذارد.
نصیر شهبازی محمد شیرخانی
سرمایه گذاری مستقیم خارجی پس از دهه 1980 روند رو به تزایدی داشته است . کشورهای آسیای جنوب شرق ، چین ، ایالات متحده آمریکا، کانادا، اروپای غربی و شرقی ( پس از فروپاشی بلوک شرق) بیشترین میزان سرمایه های خارجی را به خود اختصاص داده اند.
تیمور نصیری فرد عبدالله رمضان زاده
قوم گرایی پدیده ای است که قبل از پیدایش دولتهای مدرن به هیچوجه قابل مشاهده نیست . از اینرو نقش دولت مدرن به عنوان عاملی موثر بر بروز و ظهور این پدیده مورد توجه بسیاری از محققان مسائل قومی قرار گرفته است . با توجه به وضعیت چندقومیتی موجود در ایران و همچنین تحرکات و مناقشات ناشی از آن تاثیر شکل گیری دولت مدرن در ایران، موضوع اصلی این پژوهش است . این نوع دولت به صورت نظری درانقلاب مشروطیت بوجود آمد، اما شکل گیری عملی آن با آغاز سلطنت پهلوی مقارن هست. سیاست همانند سازی قومی تنها سیاستی بود که برای رفع خطر ناهمگونی قومی که یکپارچگی ایران را تهدید می کرد برگزیده شد. در این راستا هویت ملی بیشتر براساس ویژگی های یکی از قومیت های موجود تعریف شد و همچنین نارضایتی دیگر گروههای قومی را فراهم ساخت. همچنین دراین پژوهش عوامل فرامرزی(خارجی) ونابرابری اقتصادی میان گروههای قومی به عنوان فرضیه های جایگزین رقیب مورد بررسی قرار گرفتند. هر دوی این عوامل از جهت تاثیر بر مناقشات قومی مورد تایید قرار گرفتند اما نمی توانند به عنوان یگانه عامل و یا مهمترین عامل ریشه های چنین پدیده ای را توضیح دهند. این عوامل بیشتر نقش ثانویه دارند. عوامل فرامرزی در تسریع، تشدید ، موفقیت یا شکست جنبش های فعال قومی نقش بسیار مهمی ایفا می کنند. محرومیت های اقتصادی نیز یکی از عوامل رشد اختلالات قومی است و هنگامی که اختلافهای هویتی و اقتصادی -اجتماعی برهم منطبق می شوند درگیری های قومی تشدید میگردند.
جهانگیر کرمی قاسم افتخاری
در این رساله درصدد پاسخ به این پرسش برآمده ایم که چرا بر خلاف دوره اتحاد شوروی، سیاست خارجی روسیه در قبال غرب(از دوره گورباچف تا پوتین) با تحولات شدید و نوعی سردرگمی رو به رو بوده است؟