نام پژوهشگر: محسن امینایی
حمید عبادی اصل محسن امینایی
هدف از این مطالعه بررسی اثر مصرف مکمل روی و 8 هفته تمرین هوازی بر سطوح قند خون و توزیع سلولهای بتا پانکراس در موشهای صحرایی دیابتی با استرپتوزویسین می باشد. در این مطالعه، بر روی 60 رت نر بالغ، نژاد sprague-dawley با سطح گلوکز نرمال با وزن 200-250 گرم انتخاب و به طور تصادفی به شش گروه تقسیم شدند: کنترل سالم (c)، کنترل ورزش های هوازی (ec)، دیابت ناشی از تزریق stz (d)، رت های دیابتی شده با stz همراه با روی (dz) تحت درمان قرار گرفتند، رت های دیابتی شده با stz همراه با 8 هفته تمرین هوازی (de)، و گروه دیابتی شده همراه با روی و 8 هفته تمرین هوازی (dez). دیابت با تزریق درون صفاقی 50 میلی گرم/کیلوگرم استرپتوزوتوسین القا شد. پس از 8 هفته، رتها به وسیله اتر بیهوش شدند و پس از آن، پانکراس جدا شد و پردازش شد. بخش های تصادفی به دست آمد و تعداد سلولهای بتا پانکراس مورد بررسی قرار گرفت. سطح قند خون (bgl) در هفته های مختلف در این تحقیقات اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش آزمون anova با تست تعقیبی scheffe انجام شد. ارزش p کمتر از 0/05 معنی دار در نظر گرفته شد. تجزیه و تحلیل آماری از آزمون واریانسها نشان داد که bgl به طور قابل توجهی در گروه dez و dz در مقایسه با c و گروه d و ec (0/05>p) کاهش یافت. تعداد سلول های بتای جزایر لانگرهانس، از گروه dez و dz به طور معنی داری بالاتر از گروه d و de (0/05>p) بود و قابل مقایسه با گروه شاهد (گروه c و ec) بودند. این مطالعه نشان داد که مکمل روی می تواند نقش موثری در مدیریت دیابت داشته باشد و احتمالا با کنترل بیماری دیابت و تحریک سلول های بتا می تواند منجر به افزایش ترشح انسولین شود و همچنین تا حد زیادی از تخریب سلول های بتا باقی مانده به وسیله برخی از تغییرات پاتولوژیک مثل هیپرتروفی جلوگیری می کند. همچنین نشان داد که تمرین نقش موثری در بهبود عوارض دیابت از جمله، کاهش سطح گلوکزخون، افزایش حساسیت به انسولین و بهبود وضعیت آنتی اکسیدانی از چندین سیستم می شود. به طور کلی، نتایج نشان می دهد که روی و 8 هفته تمرین هوازی منجر به کاهش سطح گلوکز خون و حفظ سلولهای بتا در رت های دیابتی شده با stz را منجر می شوند.
محبوبه قاسمی پور محسن امینایی
هدف تعیین اثر محدودیت جریان خون پیش آماده سازی(ipc) متناوب قبل و هنگام ورزش برروی عوامل فیزیولوژیک دختران ورزشکار بود. 30دختر سالم ورزشکار که سن، قد و وزن آنها به ترتیب (2 ±5/20سال، 7±165 سانتی مترو 4/8 ±28/60کیلوگرم ) بود به صورت داوطلبانه شرکت داشتند؛ و ابتدا تست فزاینده ازهرسه گروه درشرایط نورموکسی به عمل آمد سپس براساس برونده توان حداکثری pmaxبه سه گروه مساوی تقسیم شدند. سه گروه شامل گروه نورموکسی، کاهش خون موضعی قبل تمرین وکاهش خون موضعی هنگام تمرین (n=10) بود. تمرین متناوب به مدت 7 هفته (دوجلسه درهفته، هر جلسه دو نوبت و هر نوبت سه تکرار، کل زمان تمرین32دقیقه) انجام شد؛. آزمونهای عملکردی، جمع آوری نمونه خون و آزمون قدرت عضلات پا در هفته های پایه و هشتم(w8وw0) گرفته شد. ipc برای هر دو گروه کاهش خون موضعی به مدت 7 هفته با استفاده ازیک پروتکل (سه نوبت 5 دقیقه کاهش خون موضعی در هر دو پا با دوره استراحت 5 دقیقه دربین هر نوبت) انجام شد. برای تعیین معنی داری متغیر ها بین سه گروه از anova یک سویه با آزمون تعقیبی lsd و مقایسه تفاوت آماری بین مقادیر پایه و هفته هشتم از آزمون t همبسته استفاده شد(0/05 = ?). تفاوت معنی داری درvo2max ،pmax ، قدرت عضلانی پا، میزان لاکتات و کراتین کیناز و زمان رسیدن به واماندگی در گروه کاهش خون موضعی هنگام تمرین در مقایسه با دو گروه دیگر دیده شد (p?0/05). علاوه بر این، pmax، و میزان لاکتات در گروه کاهش خون موضعی قبل تمرین و کراتین کیناز در کنترل در پیش آزمون و پس آزمون معنی دار نشد. به نظر میرسد پس از 7 هفته تمرین،ipc قبل از ورزش برای افزایش کارایی مفیداست، اما در طی ورزش نه تنها مفید نیست بلکه در بعضی موارد باعث کاهش عملکرد نیز می شود
اعظم سرشاد استاد محسن امینایی
هدف از تحقیق حاضر مقایسه برخی ویژگی¬های آنتروپومتریک، آمادگی جسمانی و شاخص¬های کینماتیکی ضربه درایو لوپ بک¬هند و ارتباط این متغییرهادر بازیکنان تنیس روی میز زن ماهر و نیمه ماهراست. 15 ورزشکارماهر که چند سال سابقه مقام کشوری دارند(حداقل5 سال) و 15 ورزشکار نیمه ماهر که در مسابقات و تمرینات حضور دارند(حداقل 3 سال) به عنوان آزمودنی در این تحقیق شرکت کردند.نوع پژوهش علی مقایسه-ای-توصیفی است و از آمارهای توصیفی فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد و از آماراستنباطی t مستقل در سطح معناداری 05/0 و از ضریب همبستگی پیرسون در سطح معناداری 05/0 جهت بررسی ارتباط بین متغیرها استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین ویژگی¬های کینماتیکی(سرعت زاویه¬ای اکستنشن آرنج (rad/s 5/60±1/291 در برابر rad/s7/64±0/239 ؛ 03/0=p)، سرعت زاویه¬ای فلکشن آرنج (rad/s5/8±7/28 در برابر rad/s3/8±5/26 ؛ 02/0p=)، سرعت زاویه¬ای اولنار فلکشن مچ (rad/s0/2±5/15 در برابرrad/s6/4±7/11 007/0p=) و آمادگی جسمانی(توان بی¬هوازی (w6/35±8/249 در برابرw0/32±3/203001/0p=)و زمان عکس العمل (s41/0±11/0در برابرs06/0±16/0 04/0p=) وجود دارد در حالیکه در ویژگی¬های آنتروپومتریک فقط بین طول اندام فوقانی(cm 1/2±4/73 در برابرcm5/3±9/70 02/0p=)، دامنه حرکتی اولنار فلکشن مچ (θ 81/6±0/45 در برابر θ61/3±3/38 002/0p=) و دامنه حرکتی چرخش خارجی ساعد(θ 6/14±0/95 در برابر θ8/7±8/82008/p=)تفاوت معناداری مشاهده شد. درارتباط بین ویژگی¬های کینماتیکتکنیکدرایولوپبک¬هندباویژگیهایآنتروپومتریکدربازیکناندخترماهر و نیمه ماهر فقط بین طول ساعد با سرعت زاویه¬ای اکستنشن آرنج در گروه نیمه ماهر رابطه معنادار وجود داشت (01/0p=61/0r=). همچنین بینویژگی¬های آمادگی جسمانیوآنتروپومتریکدربازیکناندخترماهر و نیمه ماهر رابطه معنا داری مشاهده نشد. نتایج این تحقیق اهمیت و نقش برخی ویژگی¬های آنتروپومتری و آمادگی جسمانی در اجرای تکنیک¬های موثر در بین بازیکنان را نمایان می¬کند. توجه به این ویژگی¬ها می¬تواندمربیان تنیس روی میزرا در استعدادیابی ورزشکاران یاری کند.
ملیحه آوسه روح الله نیکویی
مطالعه حاضر از نوع تجربی بود که به منظور تعیین تأثیر 7 هفته تمرین استقامتی بر میزان بیان mct1 (مونوکربوکسیلات ترانسپورتر 1) و mct4 (مونوکربوکسیلات ترانسپورتر 1) و cd147 در تومور موش های مبتلا به سرطان سینه به اجرا درآمد. تعداد 19 موش نژاد balb/c در سن 3 هفتگی با میانگین وزنی 3/1± 5/17 گرم انتخاب و به طور تصادفی به 2 گروه کنترل [n=9] و تمرینی [n=10] تقسیم شدند. سرطان از طریق تزریق زیر پوستی سلول سرطان سینه mc4l2 ایجاد و تمرین استقامتی به مدت 7 هفته، هر هفته 5 روز بر گروه تمرینی سرطان سینه اعمال شد، شروع تمرین در جلسه اول با سرعت 15 متر بر دقیقه به مدت 20 دقیقه شروع شد و در جلسه ی آخر به 20 متر بر دقیقه به مدت 55 دقیقه رسید. تأیید ایجاد سرطان بواسطه لمس تومور در ناحیه سینه بود. در طول دوره تحقیق، وزن موش و حجم تومور هر هفته دوبار اندازه گیری شد. 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرینی موشها بی هوش و تومور در آورده شد. اندازه گیری غلظت لاکتات تومور به روش ria، اندازه گیری حجم تومور با استفاده از کالیپر و میزان بیان mct1،mct4 و cd147 با تکنیک western blot انجام گرفت.
سودابه یزدانی محسن امینایی
هدف این تحقیق مقایسه تمرین پلایومتریک و کلاستر بر قدرت بیشینه، توان انفجاری، استقامت در توان و سرعت حرکت ورزشکاران دختر کاراته کار است. 18ورزشکار(با میانگین سنی 02/3± 22/18سال، قد3/6± 63/1 متر و وزن34/7± 25/53 کیلوگرم) به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پس از همسان سازی، به دو گروه تمرینی: پلایومتریک(9 نفر) و کلاستر(9 نفر) تقسیم شدند. آنها به مدت 9 هفته تمرینات مرحله آمادگی (2 هفته)، مرحله قدرت (4 هفته) و مرحله توان (3 هفته) را با توجه به نوع تمرین خود اجرا کردند. متغیرهای تحقیق در پیش آزمون، پس آزمون اول (مرحله قدرت) و پس آزمون دوم (مرحله توان) اندازه گیری شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از واریانس دو راهه با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی bonferroni (p<0.05) استفاده شد. نتایج نشان داد که سطوح تمرینی بر همه ی متغیر های تحقیق تاثیر معناداری داشته است. اما از لحاظ آماری هیچ تفاوت معناداری در متغیرهای تحقیق بین دو گروه تمرینی کلاستر و پلایومتریک مشاهده نشد. بر پایه یافته های به دست آمده می توان اظهار داشت که هر دو برنامه تمرینی برای بالا بردن سطح آمادگی جسمانی کاراته کاران مناسب به نظر می رسد