نام پژوهشگر: رحمت عباس نژاد
پیمانه عابدی نژاد مصطفی رستمی
چکیده دستبافته ها جلوه ای از باور و فرهنگ بومی و گذشته ی یک سرزمین است که بی تردید فصلی با اهمیت از تاریخ هنر آن سرزمین را تشکیل می دهد و بیانگر چگونگی زندگی مردمان یک منطقه و بخش مهمی از فرهنگ و هویت آنان است. نقش و نگاره های بافته ها زائیده ی ذهن خلاق بافنده ی آن و جلوه ای از هویت فرهنگی و باور یک قوم را مشخص می نماید و وسیله ایست برای انتقال پیام و موضوعی خاص. با بررسی نقش ها و آثار خلقشده توسط آن ها ، میتوان ارتباط هنر و فرهنگ اقوام مختلف را شناسایی نمود. نقش ها و نگاره های دستبافته های منطقه ی هزارجریب، منعکسکنندهی شرایط اقلیمی، آبوهوا و فرهنگ و باورهای بافندگان آنان است و نقش های به کار رفته ویژگی های منحصر به فرد خود را از حیث زیباشناختی ومردم شناختی در طول روزگار یافته است. در این پروژه فرهنگ و باورهای عامیانه و آداب و رسوم مردم هزارجریب در روند شکل گیری نقش و نگاره های دستبافته های منطقه و استفاده از آن ها در سنت ها و مراسم های مختلف مد نظر بوده و مورد بررسی قرار گرفته است. برای دست یابی به اهداف مذکور به بررسی دستبافته های روستاهای مختلف منطقه هزارجریب پرداخته گردید و نتیجه ی بررسی ها حاکی از آن است که پیوندی عمیق بین بافته های منطقه و فرهنگ و آداب و رسوم آن وجود داشته است. باورها، آداب و رسوم، جشن ها و شادی ها، عزاداری ها و ... از جمله عواملی است که باعث به وجود آمدن و ماندگار شدن این بافته ها با این نقش و نگارها، تا به امروز گردیده است.
حسن هاشمی زرج آباد الیاس صفاران
به استناد منابع و متون تاریخی کجور در دوره میانه اسلامی با همین نام و قبل از تهاجم مغول با نام کجه مرکز سیاسی ایالت رویان و سپس پایتخت رستمدار بوده است . رویان یکی از ایالتهای مهم اسپبدان طبرستان در بخش غربی طبرستان بود که گسترش جغرافیایی آن از غرب آمل شروع وتا مرز دیلمان ( گیلان ) امتداد داشته است . بنا به نوشته این اسفندیار ، یکی از شعبات خاندان اسپهبدان بنام پادوسبانان از سال 45 تا 1005 ه . ق ( تا دوره صفویه ) در این منطقه فرمانروایی کرده و آثار بناهای ارزشمندی از خود بر جای گذاشتند. تاکنون پژوهشهای جامعی برای آثار و محوطه های منطقه کجور بویژه دوران اسلامی انجام نشده است . کمبود پژوهش و عدم شناخت استقرارهای یاد شده انجام پژوهشهای تطبیقی بین آثار و محوطه های دوران اسلامی مناطق همجوار بویژه شرق مازندران و کجور را که بی شک بر یکدیگر تاثیر و تاثر داشته اند را مشکل و مبهم نموده است . نگارنده جهت رفع این نقیصه به بررسی باستانشناسی محلهای دوران اسلامی منطقه کجور پرداخته است و برای پژوهش و بررسی دو فصل بررسی باستانشناسی انجام شد که برطبق شواهد و مدارک باستانشناسی تداوم و استقرار فرهنگی در منطقه از اواخر هزاره دوم ق. م ( عصر آهن ) تا دوره قاجار قابل مطالعه و بررسی است . پراکندگی استقرار های دوران اسلامی این منطقه بدلیل شرایط اقلیمی و زیست محیطی نقش موثری در روند شکل گیری فرهنگهای دوران مختلف اسلامی داشته است . بررسی باستانشناسی نشان می دهد که تراکم و گستردگی استقرار های دوران اسلامی منطقه کجور که عموما در مناطق دشت و هموار متمرکزند، نسبت به دوره های قبل بیشتر است . تحلیل معماری آثار و بناهای این منطقه نشان می دهد که با وجود تاثیر پذیری از بناهای شرق مازندران و گلستان چه در اصول معماری و چه در اصول تزئین تحت تاثیر توانهای محیطی و شرایط اقلیمی است . بدیهی است شناخت دقیق تر آثار دوران اسلامی منطقه کجور منوط به انجام بررسیهای هدفمند و کاوشهای علمی باستانشناسی جهت آگاهی از ارتباطات فرهنگی درون منطقه ای و برون منطقه ای با مناطق همجوار است .