نام پژوهشگر: آذردخت یلدا
آذردخت یلدا
اطلاعاتی که از کشورهای مختلف سرمایه داری موجود است نشان میدهد که در اکثر این کشورها تبعیضاتی به ضرر زنان در امر آموزش دیده میشود، زنان اکثرا" به سطوح پائین تری از تحصیلات عالیه راه یافته اند و مشاغل پائین تری را هم نسبت به مردان در جامعه دارا میباشند. هدف این تحقیق بررسی وجود یا عدم وجود تفاوتهائی بین تعداد و درصد زنان و مردان پذیرفته شده، در دانشگاهها و موسسات آموزش عالی ایران میباشد. پیش بینی شده که تعداد زنان پذیرفته شده در این موسسات بین سالهای 1350 تا 1357 بنحو فاحشی از تعداد مردان کمتر بوده است . تعداد پذیرفته شدگان رشته های مختلف دانشگاهها و موسسات آموزش عالی طی سالهای مورد مطالعه، از آمار و اطلاعات موسسه تحقیقات و برنامه ریزی علمی و آموزشی استخراج شده و تعداد زنان و مردان با هم مقایسه شده اند. نتایج نشاندهنده آن هستند که در کلیه دانشگاهها و موسسات آموزش عالی در تمام سطوح مختلف آموزش عالی درصد دانشجویان مذکر (3ˆ68 درصد) طی سالهای مورد مطالعه بیشتر از دانشجویان مونث (7ˆ31 درصد) بوده است . در داخل دانشگاهها نیز اختلاف بین تعداد پذیرفته شدگان مرد و زن در برخی از دانشکده ها و رشته ها بیشتر از سایرین بوده است . با نگاهی به معدل کل تعداد دانشجویان مذکر و مونث طی سالهای مورد مطالعه می توان دریافت که درصد دانشجویان مذکر در دانشکده های علوم مهندسی 8ˆ80 درصد و دانشجویان مونث 2ˆ19 درصد بیشتر از دانشکده کشاورزی و دامپروری (8ˆ78 درصد دانشجویان مذکر، 2ˆ20 درصد دانشجویان مونث)، دانشکده های هنر و معماری (4ˆ73 درصد دانشجویان مذکر، 6ˆ26 دانشجویان مونث) و دانشکده های علوم انسانی و تربیتی (2ˆ61 درصد دانشجویان مذکر، 8ˆ38 درصد دانشجویان مونث) بوده است ، اختلافی که بین تعداد و درصد دانشجویان مذکر و مونث در آن دانشکده ها دیده می شود در دانشکده های علوم تندرستی (3ˆ58 دانشجویان مذکر، 7ˆ41 درصد دانشجویان مونث) کمتر به چشم می خورد. در رشته های گوناگون نیز اختلافات بین دانشجویان مذکر و مونث با یکدیگر متفاوت است . چنانکه بیشترین تعداد دانشجویان مذکر بترتیب در رشته های پزشکی، مهندسی کامپیوتری، علوم اداری ومدیریت بازرگانی، کتابداری و زیست شناسی میباشد و کمترین تعداد دانشجویان مذکر در رشته پرستاری است . برمبنای یافته ها نتیجه گیری شد که تفاوت ارزشهای فرهنگی و رلهای مختلفی که برای زنان و مردان در خانواده های ایرانی درنظر گرفته میشود ممکن است یکی از علل اصلی این تفاوتها باشد. نهادهای فرهنگی مستقل از سایر نهادهای اجتماعی نیستند و تفاوتهای بین امکانات مردان و زنان انعکاسی از تفاوتهای موجود در سایر نهادها می باشد.