نام پژوهشگر: گلرخ گلشن ابراهیمی
گلرخ گلشن ابراهیمی
برای شناخت روش های تربیت فرزند والدین پرسشنامه ای حاوی 73 سئوال تهیه شد. آزمودنی ها شامل 360 نفر دانش آموزان دوره راهنمائی (سال اول، دوم و سوم) در 6 مدرسه از سه سطح مختلف و بتعداد مساوی دختر و پسر بودند. نتایج نشان میدهد که نوجوانان در این نمونه از آزادیهای نسبتا" زیادی در مسائل شخصی برخوردارند و کنترل شدید از طرف والدین بمیزان کم اعمال میشود. آنها والدین خود را با محبت معرفی کردند و طرد فرزند از جانب والدین بندرت دیده شد. والدین همچنین باستقلال نوجوانان علاقمند بودند و از کودکی آنها را برای کسب رفتار مستقلانه تشویق میکردند و از این رو رفتار حمایت گرانه افراطی در والدین گزارش نشده است . الگوی تشویق خانواده ها تشویق لفظی و روش اصلی تنبیهی نصیحت و بحث و گفتگو و دستورآمرانه بود. افزایش تحصیلات والدین سبب آزادی و کنترل بیشتر نوجوانان، محبت بیشتر و طرد کمتر، استقلال و تشویق بیشتر، و تنبیه کمتر شده است . یافته ها نشان میدهد که نوجوانان در مسائل مهم بوالدینشان متکی هستند ولی در مواقع تفریح و مسائل کم اهمیت بطرف دوستان تمایل دارند. آنها والدین خود را بعنوان مدلی مناسب درنظر دارند، ولی اکثرا" نمی خواهند شغلی همانند شغل والدین خود داشته باشند. اکثر آزمودنی ها پدر خود را رئیس خانواده میدانند و گروهی نیز هر دو پدر و مادر را باین منظور معرفی کرده اند. هدف تحصیلی اکثریت قریب باتفاق دانش آموزان تحصیلی در دانشگاه است که با هدفهای والدین آنها هماهنگی دارد، در نتیجه مشاغلی چون پزشکی، مهندسی و معلمی طرفدار زیادی بین آنها دارد. هدفهای تحصیلی و شغلی دانش آموزان نیز با افزایش تحصیل والدین بالا میرود. تمام والدین بموفقیت و پیشرفت تحصیلی فرزندان خود بدرجاتی رسیدگی میکنند. رویهمرفته میتوان نتیجه گرفت که سطح تحصیلات والدین نقش اساسی در تعیین روش های تربیت فرزند آنان دارد.