نام پژوهشگر: خسرو درودیان
خسرو درودیان
نرخ ارز دارای نقش حیاتی در تجارت خارجی هر کشور می باشد. نرخ ارز عبارتست از قیمت پول خارجی برحسب قیمت پول داخلی . بنابراین، نرخ مبادله پول ایران با پول سایر کشورها ارزش خارجی پول ایران را تعیین می نماید. با درنظرگرفتن این موضوع، فرضیه ما در این مطالعه بدین شرح است : گرچه در حال حاضر تراز پرداختهای خارجی ایران مثبت است ، ریال پیش از اندازه در مقابل سایر ارزها ارزش گذاری شده است . اگر ارزش ریال در طول بیست سال آینده، که انتظار میرود در این مدت درآمدهای نفتی اتمام پذیرند، در مقابل ارزش سایر ارزها کاهش نیابد، کاهش فوق العاده ای در برابر ارزش پول ایران موردنیاز خواهد بود. این کاهش ارزش برابری پول بازتاب های مهمی در اقتصاد ایران خواهد داشت . این بازتاب برحسب میزان اشتغال در بخش صادرات و همچنین در بخشهای داخلی، توزیع درآمدها و غیره می باشند. بنابراین، بنظر می رسد که یکی از تدابیر اصلاحی، کاهش برابری ارزش ریال در حال حاضر باشد. اهداف این مطالعه بشرح زیر می باشد: 1) نشان دادن اینکه ارزش ریال در مقابل ارزش سایر ارزها بیش از اندازه است . 2) اندازه گیری میزان حساسیت صادرات و واردات ایران در مقابل تغییرات نرخ ارز و 3) بررسی امکان کاهش ارزش ریال . برای نیل به اولین هدف ، دو معیار را بکار گرفته ایم . اول، برابری قدرت خرید نرخ ارز رسمی برای واردات و صادرات ، و دوم وضعیت تراز پرداختهای خارجی . هر دوی این معیارها نشان دادند که بین سالهای 1340 و 1353 ارزش ریال در مقابل ارزش سایر ارزها بیش از میزان واقعی بوده است . کشش تقاضا برای واردات و عرضه صادرات محاسبه گردید تا ملاحظه شود که آیا صادرات و واردات در برابر تغییرات نرخ ارز دارای حساسیت می باشند یا خیر این محاسبات نشان دادند که کشش صادرات و واردات از یک بزرگتر است . بنابراین می توان پیشنهاد کرد که ارزش برابری ریال باید کاهش یابد. برای نیل به سومین هدف ، تاثیر 20 درصد کاهش ارزش برابری ریال در کوتاه مدت و بلندمدت بر واردات و صادرات ، شاخص قیمت داخلی، تولید داخلی سرمایه گذاری و مخارج دولت مورد بررسی قرار دادیم . این تجزیه و تحلیل نشان داد که کاهش برابری ارزش ریال مقرون بصلاح نیست . باین معنی که کاهش برابری ارزش ریال باعث افزایش کسری تراز پرداختهای خارجی، کاهش تولید داخلی و سرمایه گذاری و فشارهای بیشتر تورمی خواهد گردید. بنابراین باید برای ایجاد خودکفائی در تولید کالاهای اساسی مصرفی و سرمایه ای کوشش بعمل آید تا بتوان مواد اولیه اساسی موردنیاز بخش صادرات را بجای واردات در داخل تولید نمود. در چنین صورتی کاهش برابری ارزش ریال ممکن است سازنده بوده و شکاف بین واردات و صادرات غیرنفتی را کمتر نماید.