مدلهائی که به منظور زمانبندی و تعیین توالی عملیات ساخت توسعه داده شده اند، عمدتا برای حل مسائلی بکار می روند که در آن فرض می شود طراحی فرآیند ساخت توسط طراحان ارائه شده و برنامه ریزان عهده دار زمانبندی و تعیین توالی عملیات با توجه به فرآیند طراحی شده می باشند. به هنگام زمانبندی عملیات اغلب برنامه ریزان با مشکل کمبود منابع تولیدی، بخصوص ماشین آلات روبرو خواهند شد و لذا به لحاظ ثابت فرض شدن فرآیند ساخت ، امر برنامه ریزی به صورت صحیح و استفاده از منابع تولیدی، به طور بهینه میسر نخواهد شد. رساله حاضر مسئله فوق را در حالتی بررسی خواهد کرد که در آن برنامه ریزان می توانند عندالزوم طراحی فرآیند را تعدیل کرده تا از این رهگذر از منابع به طریق مناسبتری بهره گیری کنند. مشخصا فرض می شود که به هنگام برنامه ریزی در صورتی که ماشین های تولیدی جهت انجام عملیات ساخت یک قطعه درگیر ساخت قطعات دیگر هستند برنامه ریزی می تواند ماشین دیگری را هر چند با کارائی کمتر برای ساخت قطعه مورد نظر اختصاص دهد. با توجه به مسائل مطروحه فوق، ضرورت ادغام طراحی فرآیند و زمانبندی عملیات بطور کامل مشهود است . در این پایان نامه حالت خاصی از طراحی فرآیند و زمانبندی هم زمان مورد بررسی قرار می گیرد. مسئله جانسون که یکی از مسائل پایه ای در سیستم تولیدی flow shop است به عنوان یک مدل پایه جهت ادغام طراحی فرآیند و زمانبندی مورد تحلیل قرار گرفته است . این مدل انتخاب شده از طراحی فرآیند و زمانبندی همزمان، به صورت یک مدل ریاضی ارائه و سپس الگوریتمی جهت دستیابی به جواب بهینه توسعه داده شده است . نظر به اینکه مسئله حاضر از نوع مسائل ترکیبی است و حل آن به زمان بسیار زیادی نیاز دارد و الگوریتمی جهت حل مسئله به منظور دستیابی به جواب نزدیک به بهینه نیز توسعه یافته است . نهایتا کارائی الگوریتمها توسط مسائل تولید شده تحلیل شده است