نام پژوهشگر: بهرام امین زاده گوهرریزی
محمد صادق یوسفی کوپایی مجید زارعی
چکیده: شکل گیری بافت های فرسوده شهری و معضلات و مشکلات ناشی از آن، سبب گردیده که طرح های بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده به عنوان برنامه ای برای رفع این مشکلات معرفی گردند. یکی از نتایج و محصولات این طرح ها، پروژه های پیشتاز مداخله می باشد. این پروژه ها یکی از محصولات و نتایج تهیه طرح های بهسازی و نوسازی شهری می باشند، که با اجرایی شدن آن ها سبب گسترش و اشاعه فرهنگ بهسازی و نوسازی در بافت می گردند. در حال حاضر در ایران بدلیل عدم توجه به مشکلات و عوامل موثر بر روند محقق گردیدن پروژه های پیشتاز مداخله، با عدم اجرای این پروژه ها مواجه می باشیم. در این تحقیق در ابتدا به بررسی وضعیت دقیق تر تهیه طرح های بافت فرسوده شهری و مشکلات مربوط به آن در ایران پرداخته می شود و در ادامه با کمک گرفتن از رویکرد برنامه ریزی مشارکتی و معرفی خصوصیات و ویژگی های آن به بررسی تاثیر مشارکت ذینفعان و ذینفوذان در روند تهیه طرح های بهسازی و نوسازی پرداخته شده و از این میان، شاخص های موثر بر روند محقق گردیدن این پروژه ها حاصل آمده است. سپس با توجه به اصول فرآیند تحلیل سلسله مراتبی به تعریف ساختار سلسله مراتبی برای مقایسه زوجی شاخص های مذکور پرداخته شده است. در بخش بعدی بر اساس ساختار سلسله مراتبی تعریف شده، به جمع آوری اطلاعات و داده های مورد نیاز برای شاخص های تعریف گردیده در سطح نمونه موردی 5 پروژه پیشتاز مداخله بافت فرسوده شهر کازرون پرداخته شده و بر اساس آن وزن دهی به شاخص ها انجام شده، در مرحله بعد نیز میزان اهمیت شاخص های مذکور در روند تحقق طرح محاسبه گردیده است. در پایان نیز به جمع بندی و نتیجه گیری بر اساس یافته ها و سوالات تحقیق پرداخته شده است. کلید واژه ها: برنامه ریزی مشارکتی، تحقق پذیری، اولویت بندی، تحلیل سلسله مراتبی، بافت فرسوده، بهسازی و نوسازی با توجه به مباحث فوق به طور کلی این پژوهش به دنبال پاسخگویی به سوالات زیر می باشد: 1- چه شاخص هایی بر روند محقق گردیدن پروژه های پیشتاز پیشنهادی مداخله در بافت های فرسوده شهری موثر می باشند؟ 2- میزان اهمیت شاخص های فوق در نسبت با یکدیگر به چه میزانی می باشد؟ 3- تاثیر شاخص های فوق در نمونه موردی پروژه های پیشتاز مداخله بافت فرسوده شهر کازرون به چه نحوی می باشد؟
نیکتا پیل بالا بهرام امین زاده گوهرریزی
چکیده با وجود آنکه اخیراً در مطالعات گوناگون طرح های توسعه شهری، توجه به مباحث ساختار و سازمان فضایی محدوده مورد مطالعه پررنگ تر شده، ولیکن وحدت رویه مشخصی در تهیه این شناخت و بررسی و تحلیل آن مشاهده نمی شود و با این موضوع به صورت سلیقه ای برخورد شده است. مطالعه ساخت شهر که با واژه های گوناگون، کاربرد زیادی در مباحث شهرسازی دارد، به بررسی مهم ترین عناصر و اجزای تشکیل دهنده شهر و چگونگی ترکیب آنها می پردازد. در نظریات مختلف، تعابیری متنوع از اجزای تشکیل دهنده ساخت شهر شده و هر یک عناصر متفاوت و گاه مشابهی را نماینده ساختار اصلی شهر می دانند. اما آنچه مهم و هدف غایی این تحقیق می باشد، کاربست مجموعه کامل و جامعی از عوامل موثر و دخیل در شناخت این ساخت و ارائه روشی منطقی در راستای شناخت ساخت اصلی یک شهر است. اهمیت مطالعه در خصوص یافتن روشی اصولی و هدفمند، به سبب ضرورت شناخت بخشی از شهر است که استخوانبندی آن را شکل داده و حفظ و اتخاذ برخوردی ویژه و در خور با آن، منجر به حیات شهر در تداوم با اصل خویش می گردد. شهر از یک استخوانبندی شامل اجزای ساختاری و یک بخش پیرامونی که در برگیرنده بافت پر شهر است تشکیل شده و از انجا که تغییر و تحول لازمه هر پدیده پویایی است، برای آنکه این تغییرات منجر به از دست رفتن هویت و ساختار شهر نگردد، بایستی با اتخاذ روشی مناسب به شناخت این ساختار اهتمام ورزید تا پیچیدگی و دشواری شناخت ماهیت کل شهر منجر به درک ناصحیح از اجزای اصلی و برخوردی نا آگاهانه و غیر اصولی با این بخش از شهر نگردد. در این راستا، محقق پس از شناخت نقطه نظرات گوناگون پیرامون نحوه شناسایی ساخت اصلی شهر، مجموعه ای از معیارهای برگزیده شده را با کارشناسان شهری به مشورت گزارده و نهایتاً معیارهای نهایی مورد نیاز را بدست آورده است.پس از شناختی اجمالی از کلیه جنبه های مورد نیاز به تفصیل به تحلیل و بررسی هر یک از ابعاد شهر در رابطه با معیارهای مورد بحث پرداخته و از رویهم گذاری لایه های شناختی مختلف نتاجی را بدست آورده است. از جمله سوالاتی که در آغاز این تحقیق مطرح بود، به غیر از نحوه شناسایی ساخت اصلی شهر مورد مطالعه (کرج)، بررسی چگونگی روابط فضایی اجزای ساختاری شهر است که نتیجه حاصل پس از شناخت لایه های ساختاری مورد مطالعه آن بود که این شهر علی رغم برخورداری از عناصر ساختاری مهمی چون طبیعی، تاریخی، اجتماعی و کارکردی به سبب فقدان برخورد ویژه با این عناصر به اجزایی منفرد و پراکنده در شهر تبدیل شده که حتی بسیاری از آنها (خصوصاً عناصر تاریخی) در تصویر ذهنی شهروندان از شهر محل سکونت شان، گم گشته است. بنابراین ساختار شهر از پیوستگی و انسجام مناسبی که ارتباطات این اجزا را به منظور کارکرد بهتر در شهر فراهم سازد، برخوردار نیست. در نهایت نتیجه مهم و در خور توجه این تحقیق، ارائه دستاوردهایی است که می تواند ادامه مسیر را روشن سازد و اهمیت انجام چنین مطالعاتی را به طور جدی تر در طرح های شهری و حتی در چارچوب طرح های ویژه و مجزا برای این بخش از شهر مطرح نماید.
منا زارع بهرام امین زاده گوهرریزی
چکیده امروزه یکی از مسائل مهم در مدیریت و برنامه ریزی شهری، ارائه الگو و سیاست های مناسب جهت استقرار کاربری زمین در مناطق مختلف شهر است. ارائه این الگو و راهکارهای آن می تواند با توجه به اصول نوین برنامه ریزی و ویژگی های محدوده ها و همسایگی ها باشد. بر پایه این نگرش، برنامه ریزی کاربری اراضی وارد مرحله نوینی شده است که بر خلاف رویکردهای پیشین بر شناخت نسبی واقعیت، لزوم احتیاط مداخله در پدیده های اجتماعی و ضرورت استفاده پایدار از منابع محیطی در بالا بردن کیفیت محیط زندگی انسان در این برنامه ریزی، تاکید می ورزد. هدف این پایان نامه، از یک سو شناسایی و تحلیل مشکلات و نارسایی های برنامه ریزی و پهنه بندی کاربری اراضی کشور، و از سوی دیگر تدوین راهکارهایی در راستای نیل به الگوی بهینه ای از پهنه بندی کاربری اراضی شهری با بهره گیری از رویکردهای نوین و سنجش جوابگویی راهکارهای تدوین گردیده از دیدگاه مشکل گشایی در مقابل مشکلات و نارسایی های بدست آمده است. بدین منظور، در این پایان نامه با استفاده از زمینه و بستر شناخت و دانش بدست آمده از چارچوب نظریه ای و تجربی موضوع، از طریق شیوه تحلیل ادبیات پژوهش، راهکارهایی برای دستیابی به الگوی بهینه پهنه بندی کاربری اراضی شهری با بهره گیری از رویکردها و نظریه های نوین در دو زمینه محتوایی و روندکاری تدوین گردیده و نحوه کاربست آنان در نمونه موردی (منطقه12 تهران) نشان داده شده است. همچنین مشکلات و نارسایی های برنامه ریزی کاربری اراضی کشور از طریق بررسی سه مرحله تشخیص فرآیند، نقدوتحلیل سیستم و بررسی رویکرد به تحولات موجود استنتاج شده و در نهایت با بهره گیری از روش قیاسی راهکارهای تدوین گردیده و مشکلات و نارسایی ها در تقابل باهم مورد سنجش قرار گرفته است. دستاوردهای پایان نامه نشان دهنده، مشکلات، نارسایی های عمده وعدم وجود الگوی نظام یافته در برنامه ریزی کاربری اراضی کشور بوده و همچنین مبین این امر است که از نظر دیدگاه مشکل گشایی راهکارهای تدوین گردیده با بهره گیری از رویکردهای نوین می تواند جایگزین مناسبی برای سیستم موجود بوده و باعث بهینه سازی آن گردد. کلمات کلیدی: برنامه ریزی کاربری اراضی شهری – پهنه بندی- رویکردها و نظریه های نوین- تکنیک های پهنه بندی
محدثه نقوی بهرام امین زاده گوهرریزی
روند سکونت در شهر با توجه به تغییرات در ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی عموماً با تغییر در بازه های زمانی نتیجه مطلوبی را در زیست انسانها بهمراه نداشته است؛ بطوریکه بخشی از جامعه انسانی بواسطه محرومیت، از دسترسی به حداقل نیازها همچون مسکن محروم مانده اند. توجه به تأمین سرپناه برای گروههای کم درآمد در شهرها همواره بخش قابل توجهی از سیاست گذاریها و برنامه ریزیها را در شهر به خود اختصاص داده است. از سویی دیگر بواسطه اهمیت مسکن و سکونت در شهر با برآیندهای کالبدی، اجتماعی و حتی اقتصادی، ضرورت بررسی و ارزیابی سیاستهای اتخاذشذه در همسویی با اسناد توسعه کالبدی شهر مطرح می گردد. روش تحقیق بکارگرفته شده در این پژوهش مطالعه موردی سیاستهای تأمین مسکن اقشار کم درآمد در شهر ارومیه در ارتباط با اسناد توسعه شهر برای ارزیابی تحلیلی و انتقادی بر اساس شاخصهای موثر در شکل گیری مسئله است. اطلاعات اولیه در خصوص عوامل و عناصر تأثیرگذار بر شکل گیری مسئله و اقدامات صورت پذیرفته در خصوص حل آن، از طریق مطالعه اسناد و مدارک و همچنین مطالعات میدانی گردآوری شده است. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن است که به رغم وجود بسترهای مناسب برای سیاست گذاری و برنامه ریزی مسکنِ گروههای کم درآمد در برنامه توسعه شهرها، عملاً این مهم مورد غفلت واقع شده و نگرشهای بخشی و موضعی مانع از تحقق اهداف و چشم اندازهای متصور برای برنامه های تأمین مسکن گروههای کم درآمد شده است. علاوه بر این در مورادی نیز عدم توجه به دلایل ایجاد مسئله ی مسکن برای گروههای کم درآمد منجر به اتخاذ سیاستهای نادرست و ناکارآمد شده است. برنامه ریزی و سیاست گذاری مسکن بطور عام و مسکن گروههای کم درآمد بطور خاص در قالب برنامه های جامع توسعه شهرها راه حلی است که مانع از تسرّی مشکل در ارتباط با جنبه های کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و تکرار آن در بازه های زمانی خواهد شد.
زهرا رحیمی بهرام امین زاده گوهرریزی
چکیده فرایند توسعه شهرها و شکل و الگوی توسعه آن همواره یکی از مهم ترین موضوعات پیش روی پژوهشگران مسائل شهری بوده است. شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور در هر دوره زمانی در شکل گیری بافتهای شهری موثر بوده است. سیاست تامین مسکن کم درآمدها که در دهه 90-80 مطرح شده است ، به نظر می رسد بدون توجه به ظرفیت های توسعه از درون، باعث توسعه بیرونی و گسسته شهرهای موجود گردیده است. لذا سیاستهای توسعه شهری بایستی به این نکته که افزایش محدوده شهرها هزینه های سنگین و گاه تبعات جبران ناپذیری را به همراه دارد، توجه نماید. بنابراین از جمله ایراداتی که به سیاست دهه اخیر تامین مسکن گرفته می شود، تاثیرگذاری منفی بر جهت توسعه شهریست. لذا منظور از توسعه گسسته در این پروژه توسعه ای است که ضمن بی توجهی به طرح های مصوب بالادست وجهت بهینه توسعه، از ظرفیت های توسعه درونی شهر استفاده نکرده و باعث رشد پراکنده در پیرامون شهر می شود. برای بررسی این ادعا تحقیق حاضر بر آن است تا ضمن بررسی ظرفیت های توسعه درونی شهرها در نقاط شهری استان قزوین به عنوان نمونه موردی (شهرهای قزوین، محمدیه، الوند، آبیک، بوئین زهرا و تاکستان) نحوه تامین زمین در سیاست دهه اخیر و میزان تطبیق آن با طرح ها و اصول توسعه شهری را مورد ارزیابی و بررسی قرار دهد. بر اساس نتایج تحقیق در مکانیابی اراضی توسعه دهه اخیر نقاط شهری استان قزوین از معیارهای مکانیابی استفاده نشده است و در شهرهای قزوین، محمدیه و بوئین زهرا، توسعه شهر با محدوده مصوب، و جهات توسعه پیشنهادی طرح مصوب بالادست مطابقت ندارد. در این پژوهش، در قالب تعدادی شاخص برگرفته از تعاریف توسعه میان افزا، ظرفیت های توسعه درونی نقاط شهری استان قزوین مشخص شد و شاخص هایی که بیشترین ظرفیت و فرصت جهت مکانیابی توسعه شهر داشتند شناسایی شدند. نتایج پژوهش حاضر گویای عدم استفاده از پتانسیل های توسعه درونی شهر در تامین اراضی توسعه دهه اخیر است. در راستای ارتقای توسعه درونی نقاط شهری مورد مطالعه و استفاده از ظرفیت های موجود توسعه داخل شهرها می بایست از ظرفیت های توسعه درونی شهرها در اختصاص اراضی به سیاستهای توسعه شهر استفاده نمود. به منظور استفاده از ظرفیتهای توسعه درونی نقاط شهری مورد مطالعه می بایست ارتقای شاخص هایی که بیشترین ظرفیتها را دارند، در اولویت سیاستهای توسعه آتی شهرها قرار گیرد. از مواردی که در حوزه کار سیاست توسعه شهری درونی قرار می گیرد، محدوده بافت های قدیمی، فرسوده و ناکارآمد شهری است. بیش از 1000 هکتار بافت فرسوده شهری شناسایی شده و به تصویب شورای عالی شهرسازی و معماری ایران و کمیسیون ماده 5 استان رسیده است ( 14درصد) همچنین حدود 2000 هکتار (یعنی دو برابر سطح بافت فرسوده شهری) از سطح اراضی شهری درون نقاط شهری مورد مطالعه که مستعد جمعیت پذیری است در قالب اراضی بایر، رها شده و با کاربری نامناسب شهری نظیر پادگان ها، صنایع مزاحم و نظایر آن قرار دارند.
سعید توحیدی راد بهرام امین زاده گوهرریزی
مکان یابی نادرست فرودگاه ها یکی از مهم ترین مسائلی است که در برخی فرودگاه ها با آن روبه رو هستیم، به گونهای که در اثر این اشتباه صدمات جانی و مالی فراوانی به وقوع می پیوندند. این امر بر لزوم استفاده از روش های مناسب و دقیق در مکان یابی فرودگاه ها تاکید می کند. هدف اصلی این پژوهش معرفی و ارائه ی یک روش بهینه برای مکان یابی فرودگاه ها می باشد.