نام پژوهشگر: هداک اواکم سلطان آبادی
هداک اواکم سلطان آبادی علی محمد حق شناس
رساله حاضر ترجمه بخش های 5 و 6 از کتاب "واجشناسی بالینی" است . در این فصول نویسنده سعی دارد که با کمک گرفتن از تجزیه مشخصه ممیز و نیز واجشناسی زایشی راه حل هایی را جهت رفع اختلال گفتاری در کودکان ارائه نماید. نظریه مشخصه ممیز و تجزیه و تحلیل در اصل از تجزیه واجی سرچشمه گرفته و همانند واج یک مفهوم مجرد و نظری است که در تجزیه و تحلیل واجی الگوهای تلفظ بکار گرفته می شود. اولین سیستم مشخصه ممیز که به لحاظ نظری یکدست بود توسط یاکوبسون، فانت و هله در سال 1952 پیشنهاد گردید که مشتمل بر 12 مشخصه ممیز فیزیکی بود. سیستم های جدیدتر (چامسکی و هله 1968، لیدفوگد 1975-1971) بیشتر براساس ابعاد تولیدی مورد توصیف قرار گرفته است . سیستم مشخصه تولیدی بر سیستم مشخصه فیزیکی مرجح است ، زیرا به جنبه آوایی که یک بالین شناس می تواند با آن در رابطه با روشهای درمانی کار کند نزدیکتر است . تنها جنبه نظریه مشخصه ممیز که اختلاف نظر در مورد آن نیست حقیقت غیرقابل انکاری است مبنی بر اینکه چهارچوب تجزیه آوایی یا واجی این امکان را فراهم می سازد که واجها را به دسته ها و یا طبقات طبیعی که خواص مشترکی را دارا هستند گروه بندی نمود. این جنبه از نظریه به سادگی قابل اعمال برای داده های اختلال گفتاری بوده و از نقطه نظر بالینی بیشترین اعتبار را دارد. به نظریه تجزیه مشخصه ممیز انتقاداتی نیز وارد است که والش (1974)، پارکر (1976) و کارنی (1979) به آن پرداخته اند. واجشناسی زایشی مانند تجزیه مشخصه ممیز، نظریه ای از ساخت آوایی زبان بشری است که الگوهای آوایی زبان را برحسب قوانین واجی توصیف می نماید.