نام پژوهشگر: عباس اردیبهشت

بررسی برخی از فعلهای فارسی براساس نظریه مولفه های معنایی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران 1357
  عباس اردیبهشت   محمدرضا باطنی

این رساله پژوهشی است در باره برخی از فعل های فارسی براساس نظریه مولفه های معنایی . این دیدگاه متعلق به چیف می باشد. نظریه چیف جمله را مجموعه ای از واحدها می داند که بر گرد واحد "اسنادی" جمع شده اند. واحدهای اسنادی را "فعل" و واحدهای اسمی را "اسم" می نامند. اسم و فعل واحدهای معنایی هستند نه واحدهای روساختی . فعل شامل حالتها و رویدادها و اسم شامل اشیاء فیزیکی و انتزاعی است . فعل هسته مرکزی جمله است و برای بررسی ساخت معنایی جمله می توان از ساخت معنایی فعل شروع کرد. در این نظریه زبانی چهار نوع واحد معنایی اصلی وجود دارد که عبارتند از: واحدهای گزینشی، واحدهای واژگانی، واحدهای اشتقاقی و واحدهای صرفی . واحدها در ساخت معنایی یک واحد زبانی به ترتیب یاد شده وارد می شوند. واحدهای گزینشی : آندسته از واحدهای معنایی هستند که در گزینش سایر واحدهای معنایی فعل و همچنین در گزینش اسمهایی که به همراه فعل می آیند نقش اساسی دارند. این واحدها عبارتند از: حالت ، فرآیند، عمل و فرآیند - عمل . واحدهای واژگانی : یک فعل می تواند واحدهای معنایی گوناگون و مرتبط بهم داشته باشد. مثلا" فعل "دیدن" دارای دو واحد گزینشی فرآیند و تجربی است . این ارتباط نشان دهنده سلسله مراتبی است که هر عضو آن نسبت به عضو بالاتر دارای شمول کمتری است و آخرین عضو آن یعنی "دیدن" شامل واحد دیگری جز خودش نمی شود. این واحدها را واحد واژگانی می نامیم . واحدهای اشتقاقی : به آن دسته از واحدهای معنایی در فعل می گوییم که موجب می شوند واحد گزینشی اصلی یک فعل به واحد گزینشی دیگری تبدیل شوند. مثلا اگر یک فعل حالتی به یک فعل فرآیندی تبدیل شود می گوئیم این فعل فرآیندی از آن فعل حالتی مشتق شده است . عامل این تبدیل واحد اشتقاقی نام دارد. مثلا با افزودن فعل کمکی "کردن" به فعل حالتی "زرد" فعل فرآیند - عمل "زردکردن" بدست می آید. مهمترین واحدهای اشتقاقی فعل های فارسی عبارتند از فرآیندساز، حالت ساز، سببی ساز، خنثی گر، فرآیند زدا و اشتقاقهایی که از بن اسمی بوجود می آیند. واحدهای صرفی : آندسته از واحدهای معنایی که پس از مشخص شدن واحد واژگانی بکار گرفته می شوند واحدهای صرفی نامیده می شوند. واحدهای صرفی اکثرا دارای نمود روساختی هستند. مهمترین واحدهای صرفی فعل های فارسی عبارتند از: همواره ای، پرداخته، استمراری و گذشته . علاوه بر واحدهای صرفی مذکور واحدهای صرفی دیگری نیز در زبان فارسی وجود دارند که در رابطه با فعل "باید" مطرح می کند که عبارت از: احتمال، شایستگی و اجبار می باشند.