نام پژوهشگر: محمدحسین احمدیه
فاطمه جلالی زاده محمود نوری شادکام
چکیده مقدمه: نوزاد زنده ای که قبل از هفته 37 حاملگی از نخستین روز آخرین قاعدگی متولد شود از نظرسازمان بهداشت جهانی نارس گفته می شود. یکی از شایعترین مشکلات در نوزادان نارس عدم تحمل تغذیه می باشد. مطالعات اخیر نشان داده فرآورده های پروبیوتیکی حاوی lactobacillus reuteri در افزایش حرکات روده ای? تحمل تغذیه و جلوگیری از nec موثر هستند. اهداف: هدف این مطالعه بررسی تأثیر مکمل پروبیوتیک خوراکی بر روی زمان رسیدن به تغذیه کامل روده ای در نوزادان نارس است. مواد و روش ها: این مطالعه ی کارآزمایی بالینی دو سوکور بر روی 60 نوزاد نارس (34-28 هفته حاملگی) بستری شده در nicu بیمارستان شهید صدوقی یزد در نیمه دوم سال 91انجام شد. نوزادانی که به مطالعه وارد شدند به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند (گروه پروبیوتیک و پلاسبو). گروه پروبیوتیک یک قطره از پروبیوتیک خوراکی (بیوگایا) هر 12 ساعت دریافت کردند. گروه پلاسبو فقط 5/0 میلی لیتر آب مقطر هر 12 ساعت دریافت کردند. درمان تا زمان رسیدن به تغذیه کامل روده ای ادامه داشت. زمانی که حجم شیر روزانه به ml/kg 120 رسیده باشد تغذیه کامل روده ای نامیده می شود. اطلاعات به دست آمده در پرسشنامه وارد گردید و با استفاده از تست های آماری آنالیز شد. نتایج: در این مطالعه تفاوت معنی داری از نظر جنسیت? میانگین سن حاملگی? میانگین وزن موقع تولد? وزن زمان ترخیص? زمان شروع تغذیه کمکی? مدت زمان نیاز به اکسیژن? مدت زمان تهویه مکانیکی? مدت زمان نیاز به cpap? مدت زمان بستری و هزینه بستری بین دو گروه پروبیوتیک و گروه پلاسبو دیده نشد. زمان رسیدن به تغذیه کامل خوراکی در گروه پروبیوتیک (83/12روز) نسبت به گروه پلاسبو (75/16روز) کوتاهتر بود که این اختلاف معنی دار بود(pvalue= 01/0). تفاوت معنی داری از نظر شیوع زردی? عفونت ?خونریزی داخل بطنی و مورتالیتی بین دو گروه دیده نشد. nec در گروه پروبیوتیک (7/6%) نسبت به گروه پلاسبو (7/36%) کمتر شایع بود که این اختلاف معنی دار بود (005/0( pvalue=. نتیجه گیری: قطره پروبیوتیک بیوگایا باعث کوتاه شدن زمان رسیدن به تغذیه کامل روده ای و کاهش شیوع انتروکولیت نکروزان در نوزادان نارس می شود. کلمات کلیدی: نوزاد نارس، بیوگایا، پروبیوتیک، زمان تغذیه کامل روده ای، انتروکولیت نکروزان
فرشته صلح دوست رضا بیدکی
مقدمه : پیشرفت تکنولوژی وتوسعه علوم تجربی سبب دسترسی بیشتر به داروها، مواد شیمیایی، کشاورزی وصنعتی شده وهمین عامل سبب بروز مشکلات زیادی گردیده است. زیرا انسان بطور خواسته(مسمومیت عمدی) یا ناخواسته(مسمومیت غیر عمدی) بسیاری از این ترکیبات را مورد استفاده قرار می دهد و همین امر به شکل غیر مستقیم منجر به بروز عوارضی در شخص می شوند.که عمدتاً بسیار خطرناک وکشنده هستند. طبق بررسی ها اکثر مسمومیت های عمدی تحت تاثیر اختلالات روانپزشکی است و این موضوع خود، اهمیت این مطالعه را اشکار می سازد. مواد وروش ها : در این مطالعه توصیفی-مقطعی، فراوانی نسبی اختلالات روانی شایع (اختلال وسواسی-جبری،اختلال اضطرابی،اختلال افسردگی عمده) در میان 116مورد مسموم مراجعه کننده به اورژانس علی ابن ابیطالب شهرستان رفسنجان در سال 1392 سنجیده شد. یافته ها : از نظر فراوانی نسبی افسردگی ،7/20 درصد از نوع خفیف ،29 درصد ازنوع متوسط و 3/54 درصد افراد از نوع شدید بودند. از نظر فراوانی نسبی اضطراب 1/12 درصد از نوع خفیف، 9/75 درصد از نوع متوسط و 1/12 درصد شدید بودند.از نظر فراوانی نسبی وسواس، 3/29 درصد از نوع خفیف، 8/38 درصد از نوع متوسط و 9/31 درصد از نوع شدید بودند. نتیجه گیری : فراوانی اختلالات روانپزشکی در مسمومین ناشی از انواع سموم و داروها شایعتر از جمعیت عمومی است که ضرورت مشاوره و درمان اینگونه اختلالات را در سطح جامعه قبل از وقوع و پس از آن توجیه می کند. واژه های کلیدی : مسمومیت ، وسواس ، اضطراب ، افسردگی
فریبا یزدان فر آذر پیر دهقان
مقدمه: سردرد هفتمین علت شایع مراجعه به کلینیک های نورولوژی به شمار می آید. سردرد به طور کلی به دو نوع اولیه (که به علت بیماری خاصی ایجاد نشده) و ثانویه (که ناشی از بیماری های خاص می باشد) تقسیم می شود. سردرد اولیه باعث افزایش ناتوانی و کاهش کیفیت زندگی می گردد. بسیاری از سردردهای مزمن در رابطه با مسائل رفتاری هستند. موضوعی که اخیراً در طرح سلامت و درمان مورد بحث قرار گرفته است، اثر سرمایه های اجتماعی به سلامت انسان ها و کیفیت زندگی آنان و حتی میزان پاسخ به درمان در بیماران بوده است. در واقع سرمایه اجتماعی به معنای سرمایه انسانی است. به طور کلی سرمایه اجتماعی عبارت است از روابط دو جانبه تعاملات و شبکه هایی که در میان گروههای انسانی پدیدار می گردد و در واقع سطح اعتمادی است که در میان گروه و جماعت خاصی به عنوان تعهد و هنجار اجتماعی شکل می گیرد، موجب ارتقای سطح همکاری اعضای جامعه و پایین آمدن سطح هزینه تبادلات و ارتباطات می گردد. هدف از این مطالعه، بررسی میزان سرمایه اجتماعی (social capital) در تعدادی از افراد مبتلا به سردرد اولیه در مقایسه با گروه شاهد می باشد. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع مورد شاهدی بر روی 60 نفر از بیماران مبتلا به سردرد اولیه مراجعه کننده به یکی از کلینیک های نورولوژی شهرستان یزد در مقایسه با 60 نفر از افراد غیر مبتلا به سردرد اولیه که از نظر ویژگی های دموگرافیک با گروه مورد مطالعه شباهت داشتند، انجام گرفت. ابزار مطالعه پرسش نامه بین المللی سرمایه اجتماعی می باشد که حاوی اطلاعات دموگرافیک بیماران بوده است. پرسش نامه با مصاحبه چهره به چهره و پس از ارائه توضیحات کامل در مورد تحقیق از تک تک بیماران پر گردیده است. یافته ها: میانگین کلی نمره سرمایه اجتماعی در گروه مبتلا به سردرد اولیه 5/193 با انحراف معیار 82/30 به دست آمد، در حالی که میانگین کلی سرمایه اجتماعی در گروه غیر مبتلا به سردرد در گروه شاهد 1/214 با انحراف معیار 22/34 به دست آمد با 001/0 p-value= که نشان می دهد بین میزان سرمایه اجتماعی و ابتلا به سردرد اولیه رابطه معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: افزایش سرمایه های اجتماعی و حمایت های گروهی ارتباط معناداری با کاهش میزان ابتلا به سردرد اولیه (غیر ارگانیک) دارد. کلمات کلیدی: سرمایه اجتماعی، سردرد اولیه.
مریم ردایی محمدحسین رسول زادگان
مقدمه: در بیماران با نارسایی مزمن کلیه به طور شایعی اختلالات متابولیسم املاح و عوارض استخوانی دیده می شود به طوریکه یکی از علل مهم موربیدیتی و مورتالیتی بیماران دیالیزی عوارض استخوانی می باشد . اختلال استخوانی که به طور شایع در این بیماران دیده می شود ofc(استئیت فیبروزا کیستیکا) می باشد که ناشی از هایپرپاراتیروئیدی ثانویه می باشد. در مطالعه ی حاضر ارزش تشخیصی آلکالین فسفاتاز در تشخیص ضایعات استخوانی بیماران دیالیزی مورد بررسی قرار می گیرد. مواد و روش ها: بررسی حاضر مطالعه ی تحلیلی است که بر روی 70 بیمار با نارسایی مزمن کلیه که تحت همودیالیز قرار داشتند انجام شد.بیماران با حداقل سابقه ی 4 ماهه دیالیز وارد مطالعه شدندو بیماران با سابقه ی بیماری کبدی واستخوانی و سایر معیارهای خروج از مطالعه خارج شدند.نمونه خون از تمام بیماران جهت انجام آزمایش pth وalp و سایر متغیرها گرفته شد. هم چنین برای ارزیابی شواهد رادیولوژیک ضایعات استخوانی بیماران جهت انجام گرافی فرستاده شدند.در نهایت داده ها با پرسشنامه های که از قبل طراحی شده بود جمع آوری گردید و با استفاده از آزمون های chi-squar, fisher exact وanova در محیط نرم افزاری spss ver 17 آنالیز شدند. یافته ها: میانگین سنی بیماران در کل نمونه ها 1/7 ± 5/59 بود. بیماران بر اساس معیار استاندارد جهت تشخیص ضایعات استخوانی (250 pth> به همراه یافته ی رادیولوژیک) به دو گروه تقسیم شدند.گروه اول بیماران با تشخیص ضایعات استخوانی که شامل 40 بیمار (1/57%) و گروه دوم بیمارانی بودند که فاقد ضایعه ی استخوانی بودند.میانگین alpدر کل نمونه ها معادل 18/121 ± 12/354 بود. بر اساس منحنی راک نقطه برش u/l 225 برای alp جهت تشخیص ضایعات استخوانی انتخاب شد و با استفاده از آنالیز کاپا ارزش تشخیص alp محاسبه شد و حساسیت 5/87 درصد و ویژگی 7/76 درصد به دست آمد. نتیجه گیری :تست آلکالین فسفاتاز در تشخیص ضایعات استخوانی در مقایسه با gold standard از ارزش تشخیصی بالایی برخوردار است وبا توجه به ارزان تر بودن،در دسترس تر بودن و بی خطربودن alp نسبت به pthو اقدامات تصویر برداری میتواند به عنوان مارکر جایگزین جهت تشخیص ضایعات استخوانی به کار رود. واژگان کلیدی: نارسایی مزمن کلیه، ضایعات استخوانی، آلکالین فسفاتاز، هورمون پاراتیروئید
مینا مهاجری پاریزی ابوالقاسم رحیمدل
مقدمه: مولتیپل اسکلروزیس(ms) یک بیماری خود ایمن است و شایع ترین اختلال ناشی از التهاب در دستگاه عصبی مرکزی می باشد . در این بیماری، تخریب میلین آکسون ها وجود دارد و پلاک های متعدد در مغز و نخاع ایجاد می شود. به دلیل اینکه آکسون ها در تمام مغز و نخاع گسترده شده اند، ضایعات گسترده می توانند باعث ایجاد علایم و نشانه های مختلف نورولوژی و روانی شوند . هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط بین تغییرات ماده خاکستری مغز با اختلال شناختی در بیماران مولتیپل اسکلروزیس می باشد. مواد و روش ها: در این مطالعه تحلیلی مقطعی که در سال 92-1391 صورت گرفت با پرسشنامه اختلال شناختی mini mental status examination که حاوی 11 سوال بود، به بررسی شدت اختلال عملکرد شناختی پرداخته شد. همچنین، معیارهای آتروفی مغزدرآخرین mri مغز بیماران مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج بدست آمده با استفاده از آزمون آنالیز واریانس (anova)، t-test و آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن تجزیه و تحلیل شد. نتایج: بر اساس این پژوهش، بین میانگین نمره اختلال عملکرد شناختی و شدت اتساع بطن های جانبی و بطن سوم و شدت آتروفی جسم پینه ای رابطه معناداری بود. همبستگی معکوس و معناداری بین نمره اختلال شناختی و فاصله دو هسته دم دار وجود داشت. این همبستگی، هم در زنان هم در مردان مشاهده شد اما این همبستگی از بعد از 5 سال از شروع بیماری و در سنین 49-35 سال شروع می شود. با در نظر گرفتن جنسیت و سن و طول مدت بیماری، رابطه ی بین میانگین نمره اختلال شناختی و شدت اتساع بطنهای جانبی و بطن سوم، به جنسیت، سن و طول مدت بیماری بستگی نداشت.ولی رابطه بین میانگین نمره اختلال شناختی و شدت آتروفی جسم پینه ای در مردان و در گروه سنی 49-35 سال مشاهده نشد.. نتیجه گیری: بین اختلال شناختی و شدت آتروفی جسم پینه ای، شدت اتساع بطن های جانبی و بطن سوم رابطه معناداری وجود دارد. و همبستگی معکوس و معناداری بین اختلال عملکرد شناختی با فاصله دو هسته دم دار وجود دارد. کلمات کلیدی: مولتیپل اسکلروزیس، اختلال عملکرد شناختی، بطن های جانبی، بطن سوم، فاصله دو هسته دم دار، جسم پینه ای.
اکبر زارع قاسم دستجردی
مقدمه: سوء مصرف مواد مخدر یک فاجعه برای افراد مصرف کننده ،خانواده وجامعه می باشد.روند روبه افزایش وابستگی به مواد مخدربه یک مساله مهم بهداشت عمومی تبدیل شده و موجب نگرانی سیاست گزاران شده است .درمان نگهدارنده با متادون ازرایج ترین روش های دارویی به کارگرفته شده برای این بیماران می باشد.اخیرأ درمان نگهدارنده با تنتور اپیوم نیز در کشور ما طبق پروتکل وزارت بهداشت در دسترس می باشد.این شیوه درمان به طور آزمایشی در ایران ارائه شده است تا در مطالعات تکمیلی به عنوان روشی موفق به دنیا عرضه شود.با توجه به جدید بودن این شیوه درمان و نبود مطالعات کافی در این زمینه ،مطالعه حاضر با هدف بررسی مقایسه ای کیفیت زندگی در بیماران تحت درمان نگهدارنده با متادون در مقایسه با بیماران تحت درمان نگهدارنده با تنتور اپیوم طراحی شده است . مواد و روش ها: در یک مطالعه شبه تجربی تعداد 72نفر از افراد وابسته به مواد مخدر تحت درمان با متادون و30 نفر از بیماران تحت درمان با تنتور اپیوم در کلینیک های درمان اعتیاد شهریزد مورد مطالعه قرار گرفتند . با استفاده از پرسشنامهsf-36افراد قبل از درمان و یک ماه وسه ماه بعد از درمان ارزیابی و مقایسه شدند . همچنین از برخی از اطلاعات موجود درپرونده درمانی آنان نیز استفاده شده است. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از برنامه t-test در محیط نرم افزاری spss ver 17 آنالیز شدند. یافته ها: یافته های این تحقیق با توجه به محورهای هشت گانه وضعیت سلامت و کیفیت زندگی نشان دادکه میانگین نمره افراد تحت درمان با متادون در مولفه عملکرد اجتماعی و درد بعدازیک ماه بالاترازافراد تحت درمان با تنتوراپیوم بود.همچنین میانگین نمره افراد گروه متادون درمولفه های ایفای نقش جسمانی ،نشاط و سرزندگی و سلامت عمومیبعدازسه ماه درمان بالاترازگروه تنتوراپیوم بوده است.ولی درگروه تنتوراپیوم نمره مولفه سلامت عاطفی بعداز سه ماه درمان بالاترازگروه متادون بوده است. نتیجه گیری :درمان باتنتوراپیوم اگرچه بعضی مولفه های کیفیت زندگی را بهبود بخشیده است ولی این بهبودنسبت به درمان با متادون بیشتر نبوده است.همچنین میزان تحصیلات و وضعیت تاهل افراد در هیچ یک از گروه هاارتباط معناداری با بهبود کیفیت زندگی نداشته است. واژگان کلیدی: متادون،تنتوراپیوم،اعتیاد،کیفیت زندگی
صفورا موسی بیکی وجیهه مدرسی
ویتامین d ویتامین محلول در چربی و یکی از ویتامین های لازم برای بدن است .با توجه به نقش اساسی این ویتامین در مینرالیزاسیون استخوان های در حال رشد،کمبود این ویتامین موجب اختلال رشد استخوانی وبیماری های متابولیک استخوان از جمله راشیتیسم در نوزادان و شیرخواران ودر بزرگسالان موجب نرمی استخوان می شود و نیز می تواند خطر ابتلا به آسم،بیماری های قلبی،عفونت های تنفسی،دیابت،افسردگی،انواع سرطان ها و... را افزایش دهد. هدف از این مطالعه ارزیابی میزان ویتامین d مادران پس از زایمان می باشد تا در مورد بخشی از ویتامین d که از طریق شیر مادر قرار است به نوزاد برسد تجدید نظر شود. این مطالعه از نوع توصیفی به روش (case series) بر روی 60 مادر باردار پس از زایمان در سنین39-15 سال مراجعه کننده به بیمارستان شهدای کارگر یزد انجام گردید،که سرم آن ها پس از زایمان جمع آوری شده و با ارسال به آزمایشگاه سطح ویتامین d3 آن تعیین ودر پرسشنامه ای طراحی شده ثبت گردید. در این مطالعه 3/93 %مادران کمبود ویتامین d داشتند.سطح ویتامینd3 مادران پس از زایمان بر حسب سن،bmi،تعداد حاملگی، مصرف این ویتامین در طول دوران بارداری مورد بررسی قرار گرفت که با توجه به p-value حاصل هیچ کدام از این ارتباطات معنی دار نبود. کمبود ویتامین d در مادران باردار شیوع نسبتا بالایی دارد ،سطح ویتامین d مادران پس از زایمان با سن،تعداد حاملگی،bmi،مصرف ویتامین d در دوران بارداری ارتباط معنی داری ندارد.
عباس فاطمیون محمد جلیلی منش
اختلال بدشکلی بدن در طبقه بندی dsm-iv ، یکی از انواع اختلالات شبه جسمی است. کسانی که این اختلال را دارند، اعتقاد دارند که یک نقص جدی در یکی از اعضای بدنشان دارند که نیاز به جراحی زیبایی دارد. این افراد به جای اینکه به دنبال درمان اختلال بدشکلی بدن باشند،به دنبال جراحی های زیبایی هستند که یکی از شایعترین جراحی های زیبایی، جراحی زیبایی بینی می باشد. در این مطالعه توصیفی- تحلیلی که در سال 1392 صورت گرفت با پرسشنامه نگرانی تصویر بدنی body image concern inventory به بررسی اختلال بدشکلی بدن پرداخته شد. نتایج بدست آمده با استفاده از آزمون t-test ، chi square تجزیه و تحلیل شد. بر اساس این پژوهش، فراوانی نسبی اختلال بدشکلی بدن در متقاضیان جراحی زیبایی بینی بر حسب سن، جنسیت، تحصیلات، وضعیت تاهل، وضعیت مالی و شغل یکسان است.در این مطالعه، فراوانی نسبی اختلال بدشکلی بدن در متقاضیان جراحی زیبایی بینی 9/16% بدست آمد. کمتر از نیمی از متقاضیان جراحی زیبایی بینی ، از اختلال بدشکلی بدن رنج می برند و سن،جنس،تحصیلات،وضعیت تاهل،وضعیت مالی و شغل در فراوانی نسبی این اختلال تاثیری ندارند.
الهه منصوری مقدم محمود وکیلی قاسم آباد
پرفشاری خون از علل مهم عوارض عروقی در بیماران دیابتی نوع 2 است. مطالعات اخیر نشان داده اند که کنترل مؤثر فشارخون سبب کاهش این عوارض و کاهش مرگ و میر قلبی- عروقی این بیماران می شود. هدف از این مطالعه بررسی وضعیت کنترل مطلوب فشار خون در مبتلایان به دیابت نوع 2 می باشد. این مطالعه به روش توصیفی بر روی 385 بیمار مراجعه کننده به مرکز دیابت شهر یزد در سال 1392 انجام گرفت و بیماران از نظر کنترل فشار خون مطابق پروتکل استاندارد معاینه گردیدند. افراد با فشارخون سیستولی بیش از 130 یا دیاستولی بیشتر از 80 میلی متر جیوه، در حداقل دو نوبت مراجعه و نیز افرادی که سابقه ی پرفشاری خون داشتند و تحت درمان دارویی بودند به عنوان افراد مبتلا به فشارخون بالا در نظر گرفته شدند. سطح فشارخون کنترل شده کمتر از80/130 میلی متر جیوه در نظر گرفته شد. همچنین در این مطالعه اطلاعات دموگرافیک، وضعیت درمانی شامل مصرف یا عدم مصرف دارو، نوع و تعداد داروهای مصرفی بیماران توسط پرسشنامه ای محقق ساخته جمع آوری و توسط نرم افزار spss18 به کامپیوتر وارد و با کمک آزمون chi-square test مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. از 385 بیمار مراجعه کننده 7/4% دارو مصرف نمی کردند ،9/44% بیماران درمان تک دارویی و 1/55% دو دارو یا بیشتر دریافت می کردند. در بین گروه های دارویی arb ها بیشترین شیوع مصرف را داشتند و بتابلوکر ها در رده دوم قرار داشتند. از بین بیماران 19% دارای کنترل مطلوب و 81% دارای فشار خون در محدوده نامطلوب بودند. یافته های این مطالعه بیانگر ارتباط بین سن، جنس ،مدت ابتلا به پرفشاری خون، مصرف سیگار و تحصیلات بر کنترل فشار خون است. نتایج این مطالعه بیانگر کنترل نامناسب پرفشاری خون در بیماران مبتلا به دیابت می باشد و به نظر می رسد با بازنگری در برنامه های بازآموزی پزشکان و آموزش مناسب بیماران، کنترل پرفشاری خون با کیفیت بهتری صورت پذیرد.
الهام صدیقی قاسم دستجردی
تاثیر استرس بر جسم و نقش آن در بروز و یا تشدید شکایات جسمی موضوعی است که تحت عنوان اختلالات روان تنی مورد تایید منابع روانپزشکی است.در بی اختیاری ادرار که حدود 8-4 درصد جمعیت جهان از این مشکل رنج می برند، فرد از نشت غیر ارادی ادراری شکایت دارد.این بیماری مسئله بسیار شایع در مراجعه کنندگان به درمانگاه ارولوژی است و ما در درمانگاه شاهد این هستیم که در برخی از آن ها شاخص های روانشناختی نیز دیده می شود.اختلال وسواسی جبری یک بیماری عصبی-روانی است که با افکار زجرآور مکرر و رفتارهای تکراری یا عادات ذهنی مشخص می گردد.حدودا 3-2 درصد افراد در برهه ای از طول عمر خود مبتلا به این بیماری می شوند.وسواس شامل احساسات،اندیشه ها و یا تصاویر ذهنی مزاحم است و اجبار شامل رفتاری آگاهانه و عودکننده است.ریشه بیماری وسواس اضطراب است و بیماری به دو شکل فکری و عملی بروز می کند. با توجه به موضوعات فوق و فرضیه احتمالی مطروحه برآن شدیم تا شیوع همراهی اختلالات وسواسی اجباری را در افرادی که با شکایات بی اختیاری ادراری و یا تکرر ادراری به متخصصین اورولوژی مراجعه مینماید بررسی نماییم. مواد و روش ها: مطالعه توصیفی به روشcase-series بر روی 100 بیمار با شکایت تکرر و بی اختیاری ادراری مراجعه کننده به کلینیک های اورولوژی شهر یزد انجام شده وپس از آن با بهره گیری از پرسشنامه وسواس فکری- عملی مادزلی و مصاحبه بالینی مبتنی برdsm-iv مورد بررسی از نظر ابتلا به وسواس قرار گرفتند. در پایان مطالعه ارتباط اختلال وسواسی-جبری و تکرر و بی اختیاری ادراری بررسی شد. یافته ها: شیوع اختلال وسواسی جبری در افراد مبتلا به تکرر و بی اختیاری ادراری در این مطالعه بیش از 12 برابرشیوع آن در جامعه بدست آمد(05/0>p-value ) در این مطالعه فراوانی نسبی اختلال وسواسی جبری برحسب جنس،سن،میزان تحصیلات،شغل و وضعیت تاهل مورد بررسی قرار گرفت.ارتباط معنا داری بین اختلال وسواسی جبری و جنس و سن وجود داشت. رابطه اختلال وسواسی جبری با میزان تحصیلات، شغل، وضعیت تاهل با توجه به p-value حاصل معنی دار نبود. نتیجه گیری:اختلال وسواسی جبری در مراجعه کنندگان با شکایت تکرر و بی اختیاری ادرار شیوع نسبتا بالایی دارد و میزان تحصیلات،شغل ووضعیت تاهل افراد ارتباط معناداری با اختلال وسواسی جبری ندارد.
نرگس دهقانی محمدآبادی مریم توکلی
بیماری انسداد مزمن ریوی copd یکی از علل اصلی مرگ و میر در کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته است که میزان مرگ و میر آن در حال افزایش است و تا سال 2020 این بیماری از مقام ششم به سومین علت مرگ در جهان رشد خواهد کرد.همراهی ریسک فاکتور های بیماری های کاردیو واسکولار و اختلال عملکرد بطن چپ در بیماران copd شایع است .این مطالعه به بررسی فراوانی نسبی تروپونین i به عنوان یک بیومارکر اختصاصی قلب در بیماران copd که با حمله حاد تنگی نفس به اورژانس بیمارستان شهدای کارگر یزد مراجعه نمودند انجام شد .تشخیص بیماران با آسیب قلبی ممکن است در درمان و نتیجه ، اثر داشته باشد که تروپونینi به عنوان یک بیومارکر قلبی می تواند در تشخیص آسیب قلبی کمک کند . این مطالعه به روش توصیفی بر روی 120 بیمار مبتلا به copd انجام شد .برای گروه مورد بررسی پرسشنامه هایی شامل اطلاعات دموگرافیک ، سابقه و مدت مصرف سیگار ، سابقه و مدت مصرف مواد مخدر ،سابقه حادثه قلبی ،سابقه بستری در ccu ،مدت زمان ابتلا به copd ، تعداد حملات در سال ، طول دوره بستری و محل بستری در طی حمله اخیر تشکیل گردید .در انتها داده ها با استفاده از spss ver 17 آنالیز شد . میزان تروپونین قلبی در نمونه های خونی که در زمان پذیرش و 24 ساعت بعد گرفته شده بود؛ مورد آزمایش قرار گرفت .سطح تروپونین بالای ng/ml 0/6 به عنوان فاکتور بعد در نظر گرفته شد .میانگین گروه سنی مورد بررسی 10/73 ± 92/71 سال بود 72 نفر مرد (60%) و 48 نفر زن (40%) بودند. وضعیت سرمی تروپونین افزایش یافته در گروه سنی 91-80 ، 50% بود .همچنین در بیمارانی که وضعیت سرمی تروپونین افزایش یافته داشتند در طی حمله اخیر 12 بیمار (54/6%) طول دوره بستری بیش از 7 روز بود و 16 بیمار (68/2%) درicu بستری شدند .15 نفر از این بیماران (86/2%) دارای 3 حمله و بیشتر در سال بودند .19 نفر (86/3%) دارای سابقه حادثه قلبی بودند . افزایش تروپونین i قلبی یک معیار محکم و مستقل در پیش بینی مرگ و میر در بیماران copd پذیرش شده با حمله حاد تنگی نفس می باشد .
ابوالفضل بهنام فاطمه حسینی کسنویه
در تعریف شخصیت آمده است ویژگی های نسبتاً پایدار فرد که در نحوه رفتاری وی در شرایط مختلف تظاهر می کند طبق نظریه کلونینجر شخصیت از دو بعد سرشت و منش تشکیل شده است که عوامل مختلفی باعث تغییر در ویژگی های منش و تعدیل ویژگی های سرشت می شود. هدف از مطالعه: بررسی تغییرات سرشت و منش در دانشجویان پزشکی سال اول و آخر می باشد. روش اجرا : این مطالعه توصیفی مقطعی می باشد که بر روی 60 دانشجوی پزشکی سال اول و 60 دانشجوی پزشکی سال آخر انجام شد. اطلاعات با استفاده از یک پرسشنامه محقق ساخته که خصوصیات دموگرافیک را ارزیابی کرد و یک پرسشنامه استاندارد سرشت و منش 125 جمع آوری شد و سپس اطلاعات در محیط نرم افزاری 17 spss مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج: در بعد مزاجی شخصیت افزایش معنی دار تنوع طلبی در دانشجویان پزشکی سال آخر دیده شد. در اجتناب از آسیب تغییری نداشته و میزان وابستگی به پاداش و پشتکار در دانشجویان پزشکی سال آخر بطور معنی دار کاهش نشان داد. در بعد منش خود جهت دهی در دانشجویان پزشکی سال آخر بطور معنی داری بالاتر از دانشجویان پزشکی سال اول بود. نمره همکاری تغییری نکرد. و در خود اعتلابخشی نمره دانشجویان پزشکی سال آخر بطور معنی داری کمتر از دانشجویان پزشکی سال اول شده بود. نمره همکاری و خود اعتلا بخشی در دانشجویان دختر بطور معنادار بالاتر از دانشجویان پسر بود و نمره خود اعتلا بخشی در افراد مجرد بالاتر از افراد متأهل بود. بحث و نتیجه گیری: با توجه به آمار بدست آمده در بخش نتایج که نشان دهنده تغییر ویژگی های سرشت و افزایش خود جهت دهی و کاهش خود اعتلا بخشی در دانشجویان پزشکی سال آخر نسبت به سال اول می باشد و مقایسه آن با مطالعه دیگر که نشان دهنده تغییر در ویژگی های شخصیتی می باشد. می توان نتیجه گرفت که عوامل مختلفی در تغییر و تعدیل ویژگی های شخصیتی موثر می باشد و می توان با آموزش و تغییر روش های آموزش پزشکی باعث تقویت ویژگی های مثبت شخصیتی و خود اعتلا بخشی در دانشجویان پزشکی شد.
انسیه کوچک نزاد محمدرضا قاسمی راد
امروزه زندان در تمام جهان یکی از کانون های مسلم تمرکز hiv است . این موضوع باید مورد توجه جدی قرار بگیرد چرا که اکثر زندانیان دوره های حبس کوتاه مدت داشته و دوباره به جامعه باز میگردند در واقع زندانیان نه تنها خود در معرض عفونت hiv هستند بلکه به عنوان یک مخزن برای شروع و گسترش hiv در جامعه هستند . میزان عفونت hiv در بین زندانیان 6-4 برابر جمعیت عادی است . با توجه به این که در حال حاضر واکسن و درمان موثری در دسترس نیست همه ی کشور ها باید در کنترل و پیشگیری آن کوشا باشند. این پژوهش یک مطالعه ی توصیفی – تحلیلی است که به روش analytical cross-sectional انجام شده است. جمعیت مورد مطالعه در این تحقیق معتادین زندانی ندامتگاه مرکزی یزد با حجم نمونه 190 نفر می باشد که از این تعداد 150 نفر مرد و 40 نفر زن بودند . ابزار گرد آوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد شده مشتمل بر 3 بخش است . بخش اول اطلاعات فردی ، شامل 8 سوال و بخش دوم سوالات آگاهی شامل 15 سوال و بخش سوم سوالات عملکردی شامل 5 سوال می باشد در انتها اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از روش آماری spss 17 تجزیه و تحلیل شد. نتایج بررسی نشان داد که در این مطالعه میانگین نمره آگاهی نمونه ها از 15 نمره 33/2±17/12 می باشد و میانگین نمره عملکرد آن ها از 5 نمره 22/1 ± 93/3 می باشد که بیانگر آگاهی و عملکرد خوب نمونه های مورد بررسی بود . در این مطالعه میانگین نمره عملکرد نمونه ها ارتباط معنا داری با سطح تحصیلات داشت ( 028/0 = p.value ) . نتیجه گیری : آگاهی و عملکرد معتادین زندانی ندامتگاه مرکزی یزد از بیمازی ایدز و راههای انتقال آن در حد مطلوب است .
فخرالسادات آذرپیکان محمود اخوان تفتی
مقدمه:نئوپلازی داخل اپیتلیالی یک نوع تغییر پیش سرطانی وسرطان سرویکس یک نئوپلاسم بدخیم بامنشأ سلولهای گردن رحم میباشد و در مراحل اولیه می تواند بدون علامت باشند.این ضایعات توسط تیپهای خاصی از hpvایجاد میگردند.انجام برنامه های غربالگری توانسته است شیوع وبروز آنها را تا حدودی کاهش دهد. تشخیص زود هنگام آنها می تواند در پیش آگهی بیماران نقش به سزایی داشته باشد. لذا در صدد برآمدیم فراوانی نسبی نئوپلازی داخل اپیتلیالی وسرطان گردن رحم را در میان جمعیت بیمارانی که تحت هیسترکتومی،کورتاژ و بیوپسی سرویکس قرار گرفته اند مورد بررسی قرار دهیم. مواد و روش ها: ابتدا با مراجعه به بخش پاتولوژی بیمارستان شهید صدوقی شهر یزد 600 پرونده بیمارانی که در سال های 1391-1386 تحت هیسترکتومی،کورتاژ و بیوپسی سرویکس قرار گرفته بودند، مورد بررسی قرار گرفت . سپس کلیه اطلاعات جمع آوری شده ، در محیط نرم افزار spss version 17 وارد کامپیوتر شد. جداول وشاخص های مورد نیاز تهیه و جهت مقایسات آماری از آزمون های t-test ، chi-square و fisher exact استفاده گردید. نتایج: در این تحقیق که به روش case series انجام شد تعداد کل نمونه ها 600 نفر بود که در میان آنها 45نفر دارای دیسپلازی و 68 نفر دارای سرطان سرویکس بودند. افراد تحت بررسی در محدوده ی سنی 87-18سال بودند که مینیمم سنی سرطان سرویکس20 سال و ماکزیمم سنی 85 سال بود.مبتلایان به نئوپلاری داخل اپیتلیالی سرویکس در محدوده سنی 77-28 بودند.با توجه به آزمون chi-square و p.value بدست آمده نئوپلازی داخل اپیتلیالی در گروه سنی 49-40 سال وسرطان سرویکس در گروه سنی 87-60 سال شایع تر بود. نتیجه گیری: فراوانی نسبی نئوپلازی داخل اپیتلیالی وسرطان گردن رحم در شهر ما تا حدودی کم تر ازگزارشات جهانی است.ولی به نظر می رسد فراوانی آدنوکارسینوم سرویکس در حال افزایش بوده که بیشتر در جمعیت جوان مشاهده می گردد. واژگان کلیدی: نئوپلازی داخل اپیتلیالی،سرطان سرویکس،بیوپسی،آدنوکارسینوم
سمانه سردارکرمانی هنگامه زندی
از سال 1980 گروه های جدید آنتی بیوتیکی به نام اکسی ایمنیو سفالوسپورین ها که به فعالیت هیدرولیتیک بتالاکتامازها مقاوم بودند برای درمان عفونت های باکتری های گرم منفی مورد استفاده قرار گرفتند. در اوایل سال 1990 آنزیم بتالاکتاماز وسیع الطیف(esbls) تولید شده توسط باکتری های گرم منفی، نسبت به سفالوسپورین هایی مانند سفتازیدیم و سفوتاکسیم مقاومت نشان دادند که مقاومت نسبت به سفوتاکسیم بیش از سفتازیدیم بود. با توجه به اینکه مقاومت در گونه های باکتریایی انتروباکتریاسه به واسطه داشتن esbls در برابر آنتی بیوتیک ها رو به افزایش بوده و در کشورها، مناطق و حتی بیمارستان های مختلف شیوع آن ها متفاوت می باشد بر آن شدیم تا شیوع این آنزیم را در نمونه های جمع آوری شده از بیمارستان های آموزشی یزد با استفاده از روش double disk synergy test بررسی کنیم. جامعه مورد بررسی سویه های کلبسیلا پنمونیه به دست آمده از بیماران بستری در بیمارستان های دانشگاهی استان یزد در اسفند 91 تا اسفند 92می باشد. این مطالعه از نوع مطالعه ای توصیفی-تحلیلی از نوع مقطعی می باشد و ایزوله های کلبسیلا پنمونیه با استفاده از آزمایشات متداول بیوشیمیایی تعیین هویت گردیده و سنجش حساسیت به آنتی بیوتیک ها به روش دیسک دیفیوژن انجام شده و جهت تایید وجود آنزیم esbls در سویه ها از روش double disk synergy test استفاده شد. در این مطالعه 118 ایزوله کلبسیلا پنمونیه مورد بررسی قرار گرفت. 38 نمونه(2/32 درصد) از کل ایزوله ها مولد esbls بودند. فراوانی ایزوله های کلبسیلا پنمونیه تولید کننده esbls بترتیب در در نمونه های ادراری(7/27 درصد)، زخم و خون و کاتتر(8/23 درصد) و ترشحات( گوش و حلق وبینی و ریه و csf) و خلط (9/46 درصد) به دست آمد. بیشترین شیوع esbls در بخش مراقبت های ویژه (39.1 درصد) بود. بین بازه های سنی ، جنس، نوع نمونه و نوع بخش باتولید esbls توسط ایزوله های کلبسیلا پنمونیه ارتباط معنی داری وجود نداشت (p.value> 0.05). سویه های کلبسیلا پنمونیه بیشترین مقاومت را به ترتیب نسبت به آمپی سیلین (4/92 درصد)، سفوتاکسیم(2/60 درصد ) و کوتریموکسازول (1/55 درصد) نشان دادند. همچنین بیشترین حساسیت سویه های کلبسیلا پنمونیه نسبت به آنتی بیوتیک های ایمی پنم (1/77 درصد)، پیپراسیلین (5/69 درصد) و سیپروفلوکساسین(1/66 درصد) بود. وضعیت مقاومت به آنتی بیوتیک ها با 0.000=p-value معنا دار بود. نتیجه گیری: در این مطالعه بین سن و جنس و نوع بخش با فراوانی آنزیم esbls ارتباط معناداری یافت نشد. بیشترین شیوع این آنزیم در ترشحات گوش و حلق وبینی به دست آمد و بیشترین شیوع esbls در بخش مراقبت های ویژه (39.1 درصد) بود. بیشترین مقاومت آنتی بیوتیکی به ترتیب به آمپی سیلین ، سفوتاکسیم و کوتریموکسازول و بیشترین حساسیت به ایمی پنم ، پیپراسیلین و سیپروفلوکساسین داشتند. با توجه به نتایج بدست امده و مقاومت زیاد این ایزوله ها پیشنهاد می گردد به غیر از موارد اورژانسی قبل از استفاده از آنتی بیوتیک، سنجش حساسیت آنتی بیوتیکی انجام شود و تشخیص وجود این آنزیم ها در ازمایشگاههای طبی رایج گردد.
مصطفی جعفری بندر آبادی محمد صالحی
یکی از عوارض نادر انفارکتوس میوکارد که طی هفته ها و ماهها بعد از آن اتفاق می افتد آنوریسم بطن چپ است که به صورت قطعه ای نازک و گسسته دیواره بطن چپ که هم در طول سیستول و هم در طول دیاستول برآمده است و پایه عریضی دارد تعریف می شود . اکثر آنوریسم های بطن چپ در دیواره قدامی و اپکس و در تعداد کمی در دیواره خلفی قاعده ای قلب رخ می دهد. هدف از این مطالعه تعیین یافته های الکتروکاردیوگرافی در بیماران مبتلا به آنوریسم بطن چپ ناشی از انفارکتوس میوکارد می باشد. مواد وروشها : این مطالعه توصیفی از نوع case series روی 60 نفر از بیماران مبتلا به آنوریسم بطن چپ از بهمن ماه 1391 تا اسفند ماه 1392 انجام گرفت و در نهایت داده ها با استفاده از آزمون chi-square و anova و fisher exact test در محیط نرم افزار spss ver.17 آنالیز شد. یافته ها : میانگین سنی در این بیماران 67/12±58/63 سال بود .در مطالعه حاضر ارتباط الکتروکاردیوگرام با سن، فشار خون ، هایپرلیپیدمی، مصرف سیگار و تعداد عروق درگیر معنی دار نبود ولی با سابقه دیابت و درصد ef ارتباط معناداری را نشان داد. 70 درصد بیماران دارای st elevation بودند و اکثر بیماران درگیری سه رگ از عروق کرونر را داشتند و 86 درصد آنوریسم بیماران در دیواره apical وanteroapical بود. نتیجه گیری : در این مطالعه بیمارانی که ef بالاتری داشتند فراوانی st elevation در آن ها کمتر بوده است.همچنین میانگین ارتفاع موج p در بیماران مرد و بیمارانی که dm نداشتند بلندتر بود. ولی در این تحقیق ارتباط معنی داری بین نوار قلب ،سابقه htn، سابقه hlp ،سابقه مصرف سیگار و تعداد عروق درگیر مشاهده نشد
ویدا امیری مریم توکلی
بیماری انسداد مزمن ریوی copd یکی از علل اصلی مرگ و میر در کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته است که میزان مرگ و میر آن در حال افزایش است و تا سال 2020 این بیماری از مقام ششم به سومین علت مرگ در جهان رشد خواهد کرد.اسیداوریک سرم محصول نهایی کاتابولیسم پورین می باشدکه به نظرمی رسدطبق تحقیقات انجام شده درسایرکشورهااسیداوریک دربیماران ریوی مخصوصا درمرحله هایپوکسی copdافزایش می یابدکه شایدبتوان از سطح اسیداوریک سرم برای پیش بینی مورتالیتی وبقا بیماران استفاده کرد. مواد و روشها: این مطالعه به روش توصیفی بر روی 150 بیمار مبتلا بهcopd انجام شد. برای گروه مورد بررسی پرسشنامه هایی شامل اطلاعات دموگرافیک، سابقه و مدت مصرف سیگار، سابقه بستری در بیمارستان به علت تشدید بیماری، مدت زمان ابتلا بهcopd، تعداد حملات در سال، طول دوره بستری در طی حمله اخیر تشکیل گردید. در انتها داده ها با استفاده از spss ver 17 آنالیز شد. نتایج: میزان اسیداوریک در نمونه های خونی که24 ساعت پس از پذیرش گرفته شده بود؛موردآزمایش قرارگرفت.سطح اسیداوریک بالای 7درمردان وبالای6/5درزنان به عنوان فاکتور بعد درنظر گرفته شد.میانگین گروه سنی مورد بررسی 15/13 ± 85/76 سال بود 102 نفر مرد(68%) و48 نفر زن (32%) بودند.که در بیمارانی که وضعیت سرمی اسیداوریک افزایش یافته داشتند (32%) دارای سابقه حملات ودفعات بستری بیشتری می باشند (86/1 بار) که میانگین مدت روزهای بستری دراین افراد بیشتراز افراد عادیست (14/8روز). نتیجه گیری : افزایش اسیداوریک یک معیار محکم و مستقل در پروگنوز بیماران copd پذیرش شده با حمله حاد تنگی نفس می باشد.
زهرا حیدری محمد نادی سخویدی
مقدمه: مطالعات اخیر نقش فاکتورهای روان شناختی در ایجاد پپتیک اولسر را مطرح کرده است که مهمترین این فاکتورها استرس میباشد. طبق نظریه کلونینجر شخصیت از دو بعد سرشت و منش تشکیل شده است.. هدف از مطالعه بررسی ارتباط میان صفات شخصیتی و بروز بیماری پپتیک اولسر می باشد. روش اجرا : این مطالعه به روش مشاهدهای – تحلیلی و از نوع مورد-شاهدی می باشد. که بر روی100 فرد مبتلا به پپتیک اولسر و 100 فرد غیر مبتلا (سالم) انجام شد. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه استاندارد سرشت و منش 125 جمع آوری شد و سپس اطلاعات در محیط نرم افزاری 17 spss مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج: در مقایسه بعد سرشت شخصیت، در نمره پاداش خواهی، اجتناب از آسیب، نوجویی و پایداری در دو گروه افراد مبتلا به پپتیک اولسر و افراد سالم با 05/0< p.value، تفاوتی دیده نشد. همچنین در بعد منش نمره خود اعتلا بخشی، خودراهبری و همکاری در هر دو گروه افراد مبتلا به پپتیک اولسر و افراد سالم تفاوتی نداشت. نتیجه گیری: طبق این مطالعه رابطه مشخص و معناداری بین فاکتورهای سرشت و منش و بروز بیماری پپتیک اولسر دیده نشد. کلید واژه ها : شخصیت، سرشت، منش، پپتیک اولسر، کلونینجر
صدیقه دهقان شکوفه بهداد
مقدمه : لرز بعد از عمل یکی از مشکلات شایع به دنبال بیهوشی عمومی و بی حسی نخاعی می باشد که می تواند منجر به عوارض متعددی برای بیمار شود. درمان با کتامین در دوزهای مختلف در لرز بعد از عمل موثر گزارش شده است. هدف از این مطالعه مقایسه اثر تزریق وریدی کتامین با دوز کم در جلوگیری از لرز بعد از عمل جراحی سزارین تحت بی حسی اسپاینال می باشد. مواد و روش ها:در یک کارآزمایی بالینی دوسو کور تصادفی شده 70 بیمار با asa i , ii کاندید عمل جراحی سزارین غیر اورژانس تحت بی حسی نخاعی مورد بررسی قرار گرفتند. بلافاصله پس از انجام اسپاینال، در گروه اول کتامین به میزان mg/kg 2/0 و در گروه دوم نرمال سالین وریدی (پلاسبو) تزریق شد. بیهوشی اسپاینال در پوزیشن نشسته برای همه بیماران در فضای l3-l4 یا l4-l5 و با تزریق بوپیواکائین %5/0 هایپرباریک (mg 5/12) و با سوزن اسپاینال g 25 انجام می شود. درجه حرارت پرده تیمپان و وجود لرز در بیمار از زمان انجام اسپاینال هر 15 دقیقه (از t1تا t4) در بیمار بررسی و نتایج در پرسشنامه ثبت شد. نتایج: در دقیقه 15، هیچ کدام از بیماران 2 گروه لرز نداشتند. در دقیقه 30 و 60 تفاوت معنی دار بین دو گروه از نظر وجود لرز وجود نداشت. در دقیقه 45 بعد از تزریق دارو، وجود لرز در گروه کتامین کمتر از گروه پلاسبو بود. درجه حرارت مرکزی در تمام زمان ها در گروه کتامین بیشتر بود.عوارض جانبی در ریکاوری بین دو گروه تفاوت نداشت و برادیکاردی و هایپوتانسیون حین عمل در گروه کتامین کمتر بود. نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که تجویز کتامین با دوز کم در بیماران تحت عمل جراحی سزارین با بی حسی اسپاینال بروز لرز را در این بیماران کاهش می دهد. همچنین این مطالعه نشان داد که میانگین درجه حرارت حین عمل در بیمارانی که پس از انجام بی حسی اسپاینال کتامین وریدی با دوز کم دریافت کرده اند، بیشتر از بیمارانی بوده است که پلاسبو تجویز شده است.
سمیه عبدالهی فریبا بینش
مقدمه: حلق بینی در پشت بینی و قسمت بالای کام نرم واقع شده است. تومورهای نازوفارنکس شامل دو دسته خوش خیم و بدخیم است. تومورهای نازوفارنکس از جمله تومورهای نادر می باشد اما نوع بدخیم آن مخصوصا کارسینوم نازوفارنکس در نواحی مشخصی از امریکا و جنوب چین شایع است. فراوانی این تومورها در دو جنس مرد و زن متفاوت است. پیش آگهی بیماران مبتلا به تومور خوش خیم نازوفارنکس خوب است ولی در نوع بدخیم آن برحسب سن، جنس و مرحله متفاوت است. به دلیل اینکه مطالعات مشابهی در این زمینه وجود ندارد و این تومورها درمان پذیرند لزوم بررسی میزان بقا و علائم بالینی تومور نازوفارنکس را روشن می سازد. هدف از انجام این مطالعه بررسی میزان بقا و خصوصیات کلینیکو پاتولوژیک بیماران مبتلا به تومور نازوفارنکس برحسب سن، جنس، نوع پاتولوژی، علائم بالینی، مرحله و درمان است. مواد و روش ها: مطالعه تحلیلی بر روی 123 بیمار مبتلا به تومور نازوفارنکس مراجعه کننده به بیمارستان شهید صدوقی و مرکز پرتو درمانی شهید رمضان زاده یزد از سال 1384 تا 1393 انجام شد. ابزار مطالعه پرسشنامه حاوی اطلاعات دموگرافیک بیماران بود. اطلاعات بیماران با مراجعه به پرونده بیماران و در صورت لزوم با تماس تلفنی تکمیل گردید. در پایان مطالعه میزان بقا و علائم بالینی سنجیده شد. یافته ها: میانگین سن نمونه های مورد بررسی هنگام تشخیص بیماری 33/20±51/41 سال بود. از نظر جنس 38 نفر(9/30%) زن و بقیه 85 نفر(1/69%) مرد بودند.از نظر نوع تومور 83 نفر (5/67%) مبتلا به تومور بدخیم و 40 نفر(5/32%) مبتلا به ضایعات غیربدخیم بودند که در بین آنها نازوفارنژیال کارسینوما با 68 نفر(3/55%) شایع ترین توموربدخیم و آنژیوفیبروما با 16 نفر(13%) شایع ترین تومور خوش خیم بود. میانگین مدت بقای بیماران مورد مطالعه 32/4±5/94 ماه به دست آمد. در این مطالعه میزان بقا ارتباط معنا داری با مرحله بیماری(0234/0=p-value) و با نوع پاتولوژی (0014/0=p-value) و نوع درمان(0039/0=p-value) داشت. هم چنین فراوانی نسبی علامت خونریزی بینی، گرفتگی بینی و اختلال گوشی بر حسب سن وفراوانی نسبی علامت توده گردنی، خونریزی بینی و گرفتگی بینی بر حسب نوع پاتولوژی معنا دار شد. نتیجه گیری: بقای بیماران مبتلا به تومورهای نازوفارنکس ارتباط معنا داری با مرحله بیماری، نوع پاتولوژی و نوع درمان داشت. هم چنین فراوانی نسبی خونریزی بینی، گرفتگی بینی و اختلال گوشی بر حسب سن و فراوانی نسبی توده گردنی، خونریزی بینی و گرفتگی بینی بر حسب نوع پاتولوژی معنا دار شد. کلمات کلیدی: بقا، کلینیکوپاتولوژیک، تومور نازوفارنکس
کیانا مجیدی حسین سلیمانی صالح آبادی
مقدمه : بیماری های روماتیسمی به طور شایع، زنان را در سنین باروری مبتلا میکنند.این بیماری ها عوارض مختلفی بر روی مادر و جنین طی حاملگی دارند.هدف از این مطالعه بررسی پیامد های حاملگی بر مادر و جنین در مبتلایان به بیماری های روماتیسمی است تا بتوان با نتیجه این تحقیق،بارداری با کمترین عارضه را برای آنها ممکن ساخت. مواد و روش کار: این مطالعه با روش کوهورت تاریخی در دو گروه انجام گرفت.گروه بیمار زنان مبتلا به نوعی بیماری روماتیسمی شناخته شده که حین درمان باردار شده اند وگروه کنترل زنان حامله غیر مبتلا به بیماری بودند.اطلاعات لازم براساس پرسشنامه و پرونده پزشکی بیماران جمع آوری گردید سپس پیامد بارداری در دو گروه مقایسه شد. یافته ها : مطالعه بر روی 200 نمونه انجام شد.میانگین سن آنها 15/5± 11/31 سال که در گروه بیمار 76/4 ± 75/31 و در گروه کنترل 34/5±76/30 سال بود.در میان بیماری ها،آرتریت روماتوئید و لوپوس به ترتیب با %7/35 و%1/27 بیشترین درصد را داشتند.میانگین سن حاملگی زمان ختم بارداری در افراد مطالعه 7/37 هفته بود .این میزان درگروه بیمار 7/36 هفته و نسبت به گروه کنترل کمتر است(05/0(p<.میانگین وزن هنگام تولدجنین درگروه بیمار بطور معناداری کمتر از گروه کنترل است. (05/0p<).ریسک پره اکلامپسی در زنان باردار مبتلا 11/2 برابر زنان باردار سالم است(05/0 p<،11/2=rr).ریسک خونریزی اوایل بارداری در بیماران 96/1 برابر زنان سالم است(05/0p< ،96/1=rr) ارتباط معناداری در دیابت حاملگی،اختلالات جفت و روش زایمان بین دو گروه وجود نداشت( 05/0p> ).هیچ مورد مرگ در مادر باردار دیده نشد.بیماری که بیشترین میزان عوارض را داشت،بیماری اسکلرودرمی بود. نتیجه گیری : در زنان مبتلا به بیماری روماتیسمی ریسک پیامدهای حاملگی از جمله خونریزی اوایل بارداری،پره اکلامپسی و بستری در icu و در جنین ریسک سن زایمانی کمتر،سقط و iugr بیشتر می باشد ولی امروزه با وجود درمان های مناسب مادران حاملگی موفقی را پشت سر می گذرانند. کلید واژه ها: بیماری روماتیسمی، پیامد حاملگی
زهرا سلطان زاده زرندی محمد صالحی
مقدمه: دیابت شیرین یکی از شایع ترین بیماری های مزمن در سراسر جهان است،که از انواع آن می توان به دیابت شیرین نوع 1 و دیابت شیرین نوع 2 اشاره کرد.به سرعت بر مبتلایان به این بیماری خصوصا نوع 2 افزوده می گردد. از عوارض مزمن دیابت می توان به عوارض میکرو واسکولار و ماکرو واسکولار اشاره کرد. یکی از مهمترین عوارض ماکروواسکولار عوارض قلبی عروقی است. تخمین زده می شود که دیابت پنجمین علت مرگ در جهان باشد و علت عمده مرگ بیماران دیابتی بر اثر عوارض قلبی عروقی آن می باشد. هدف از انجام این مطالعه بررسی اثرات نحوه درمان دیابت نوع 2 بر پروگنوز داخل بیمارستانی مبتلایان به سندرم کرونری حاد می باشد تا بتوان با انتخاب درمان مناسب پروگنوز این بیماران را بهبود بخشید. مواد و روش ها: در طی این مطالعه تحلیلی که با روش historical cohort در طی فروردین 1393 تا مرداد 1393 بر روی 100 نفر از بیماران دیابتی نوع 2 مبتلا به سندرم کرونری حاد در گروه سنی 80-40 سال که در ccuبیمارستان شهدای کارگر یزد بستری شدند انجام گرفت، بیماران به دو گروه تحت درمان با داروهای خوراکی (50 نفر) و تحت درمان با انسولین (50 نفر) تقسیم شدند. اطلاعات مورد نیاز به وسیله پرسشنامه و با استفاده از اطلاعات دموگرافیک، نتایج آزمایشگاهی،اکوکاردیوگرافی والکتروکاردیوگرافی جمع آوری شد.اطلاعات در محیط نرم افزاری spss 17 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته ها: در این تحقیق بر اساس یافته ها ،فراوانی نسبی مرگ داخل بیمارستانی در هر دو گروه برابر (6%) بود و در دیگر موارد دخیل در پروگنوز داخل بیمارستانی سندرم کرونری حاد نظیر درد سینه، سمع رال در ریه، آریتمی قلبی، تنگی نفس، نتایج اکوکاردیوگرافی و سطح مارکرهای خونی تفاوت معنی داری بین دو گروه تحت درمان با انسولین و تحت درمان خوراکی وجود نداشت. نتیجه گیری: کنترل سطح گلوکز خون با استفاده از داروهای خوراکی و یا انسولین تراپی ، در بیماران دیابت نوع 2 مبتلا به سندرم کرونری حاد تغییری در پروگنوز داخل بیمارستانی این بیماران ایجاد نمی کند . کلمات کلیدی: دیابت نوع 2، سندرم کرونری حاد، پروگنوز
مهدیه شیرغلامی زرجوع گلرسته خلاصه زاده
مقدمه: اختلالات سوماتیزاسیون و بدشکلی بدن بر اساس dsm-iv-tr جزء اختلالات سوماتوفرم طبقه بندی می گردند. اختلال سوماتیزاسیون، بیماری مزمنی است که طی آن فرد با شکایت سوماتیک متعدد در سیستم های مختلف بدن به پزشکان مختلف مراجعه می کند و حداقل طی 6 ماه، چهار علامت درد در بخش های مختلف بدن، دو علامت گوارشی، یک علامت جنسی و یک علامت عصبی کاذب دارد. اختلال بدشکلی بدن، یک اشتغال ذهنی در فرد با نقص در ظاهر که این نقص یا خیالی است یا نوعی نابه هنجاری جسمی جزئی است که دلواپسی بیمار در مورد آن افراطی و عذاب آور است. طی بررسی های انجام شده شیوع متفاوتی ازاین اختلالات گزارش گردیده است. هدف از مطالعه: تعیین توزیع فراوانی اختلالات سوماتوفرم (در ابعاداختلال سوماتیزاسیون واختلال بد شکلی بدن ) در بیماران بستری در بخش داخلی بیمارستان شهدای کارگر و شهید صدوقی یزد در تابستان 1393 می باشد. مواد و روش ها: مطالعه به روش توصیفی – تحلیلی بر روی 180 بیمار بستری در بخش داخلی به روش نمونه گیری تصادفی انجام شد. بدین منظور از دو پرسشنامه phq-15 برای اختلال سوماتیزاسیون و پرسشنامه وسواس فکری – عملی ییل براون برای اختلال بد شکلی بدن استفاده گردید. در نهایت اطلاعات به دست آمده در نرم افزار spss ver17 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: شیوع اختلال سوماتیزاسیون در بیماران بستری در بخش داخلی 9/8% می باشد و این اختلال با جنس و وضعیت تحصیلات ارتباط معنی دار دارد. در مورد اختلال بدشکلی بدن باید گفت که شیوع این اختلال در بیماران بستری در بخش داخلی 7/11% می باشد و این اختلال با جنس، سن، وضعیت تاهل، وضعیت تحصیلات، وضعیت اقتصادی و وضعیت شغلی ارتباط معنی دار دارد. نتیجه گیری: در این پژوهش تلاش شد تا با بهره گیری از روش شناسی دقیق، تصویر واقع بینانه تری نسبت به اختلالات بدشکلی بدن و سوماتیزاسیون در بیماران بستری ارائه شود. با توجه به شیوع نسبتا بالای این اختلالات و پیامدها و عوارض نامطلوب آن توصیه می شود برنامه هایی در جهت شناسایی و درمان زودرس این اختلالات در جهت اعتلای بهداشت روانی بیماران ارائه گردد.
مهدی سلمانی ندوشن راضیه فلاح
سردردهای میگرنی ، مهم ترین و شایع ترین سردرد در گروه سنی کودکان می باشد که در 6/10 % از کودکان 15-5 ساله رخ می دهد . تکرار و تداوم سردردهای میگرنی در بیماران صرف نظر از آثار اقتصادی ناشی از هزینه های دارو و درمان مکرر، به لحاظ اختلال در عملکرد فردی و اجتماعی بیماران ، عوارض سوء در بردارد.به منظور پیشگیری از سردردهای میگرنی ، داروهای مختلف استفاده شده است ، اما اتفاق نظر در باره داروی ارجح وپروتوکل واحد وجود ندارد. هدف از انجام این مطالعه ،بررسی کارآیی وعوارض جانبی کلینیکی لواتیراستام در پیشگیری از حملات سردرد میگرنی در کودکان بود. در یک مطالعه از نوع قبل و بعد , 42 کودک 15- 5 ساله مبتلا به سردرد میگرنی مراجعه کننده به کلینیک اعصاب اطفال دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد از فروردین 1393که درمان پیشگیری از سردرد در آنها اندیکاسیون داشت ، پس از اعلام رضایت والدین، وارد تحقیق شده وبه مدت سه ماه تحت درمان با لواتیراستام با دوز mg/kg/day 20 دردو دوز منقسم قرار گرفتند وارزیابی ماهیانه کودک تا سه ماه بعد از مصرف دارو صورت گرفت . در پایان دوره سه ماه درمان، ارزیابی نهایی از نظر شدت، مدت و تعداد حملات سردرد در ماه و نمره ناتوانی ناشی از سردرد وعوارض جانبی کلینیکی دارو صورت گرفت . پاسخ مناسب به درمان (معیار اثر بخشی دارو و موثر بودن آن ) کاهش بیش از 50 % در تعداد حملات ماهیانه سردرد در نظر گرفته شد. اطلاعات در محیط نرم افزارspss:15 وارد شد. برای تعیین رابطه بین متغیرهای کیفی از آزمون آماری کای اسکوار و تست دقیق فیشر و برای مقایسه میانگین ها از آزمون تی تست و تی تست زوج شده استفاده شد و 05/0p-value < به عنوان اختلاف معنی دار درنظر گرفته شد. 42 کودک شامل 23دختر و 19 پسربا میانگین سنی 31/2 ± 25/10 بررسی شدند . پاسخ مناسب به درمان (کاهش بیش از 50 % در تعداد حملات ماهیانه سردرد) در28 کودک (7/66 %) دیده شد. دارو در کاهش تعداد حملات ماهیانه سردرد از 81/8± 74/16 حمله به 11/3± 55/6 شدت سردرد ازنمره 88/1±26/6 به 87/1± 31/3 ، مدت سردرد از19/1± 97/2 ساعت به 41/0± 92/0 و میزان ناتوانی از سردرد از7/8± 19/32 به 9/1± 14/17 موثر بود.(05/0p< برای همه) ازنظرعوارض جانبی ، خواب آلودگی شدید دردو کودک، که منجر به قطع مصرف دارو شد ،بی اشتهایی در سه کودک ، استفراغ دردو کودک و خواب آلودگی خفیف دردوکودک دیده شد . لواتیراستام می تواند در پیشگیری از سردرد میگرنی وکاهش شدت،مدت و تعدادحملات ماهیانه سردرد در کودکان موثر باشد و عوارض جانبی خطرناکی نیز ندارد.
فاطمه السادات حسینی پور اردکانی مریم توکلی
دیابت به عنوان شایعترین بیماری اندوکرین به علت اختلال در متابولیسم گلوکز بر تمامی سیستم های بدن تاثیر گذار می باشد . همانطور که عوارض میکروواسکولار و ماکروواسکولار دیابت تهدید کننده حیات هستند اختلالات روماتولوژیک آن نیز باعث کاهش کیفیت زندگی می شود . اندام فوقانی یک هدف برای عوارض دیابت می باشد و درگیری هایی مانند انگشت ماشه ای ٬ سندرم تونل کارپ و کپسولیت چسبنده در بیماران دیابتی دیده شده است . با توجه به شیوع بالای دیابت و افزایش بروز این عوارض در بیماران دیابتی بر آن شدیم تا به بررسی ارتباط وضعیت کنترل قند با تظاهرات اسکلتی عضلانی فوقانی در بیماران دیابتی تیپ دو بپردازبم . این یک مطالعه توصیفی تحلیلی است که به روش مقطعی و با مشارکت 384 نفر بیمار دیابتی تیپ دو مراجعه کننده به مراکز درمانی وابسته به سازمان تامین اجتماعی انجام شد .نمونه گیری از بهار 1393 و به روش تصادفی صورت گرفت . از نظر پاراکلینیک تشخیص دیابت بر اساس معیارهای انجمن دیابت آمریکا و تشخیص وضعیت کنترل دیابت بر اساس معیارهای هاریسون گذاشته شد .از تمام بیماران دیابتی توسط یک پرسشنامه شرح حالی در مورد هرکدام ازاختلالات گرفته شد همچنین سن ٬ جنس ٬ طول دوره ابتلا ٬ وضعیت کنترل دیابت بر اساس نتایج پاراکلینیکی (fbs٬bs٬hba1c) ٬ نوع درمان ٬ دست غالب و دست درگیر ثبت شد وسپس افراد تحت معاینه فیزیکی قرار گرفتند . تشخیص قطعی با تایید استاد راهنما بود .در پایان داده ها مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند .در این مطالعه 9/63 درصد افراد زن بودتد و 1/36 درصد مرد بودند و میانگین سنی افراد شرکت کننده 4/57 سال بود . مردان با 6/59 درصد دیابت کنترل شده به صورت معنا داری نسبت به زنان با 48 درصد دیابت کنترل شده ٬ موفقتر عمل کرده بودند ولی در صورت کنترل دیابت ٬ زنان به صورت معنا داری نسبت به مردان کاهش فراوانی اختلالات اسکلتی عضلانی داشتند .نتایج نشان داد در صورت کنترل دیابت فراوانی کلی اختلالات اسکلتی عضلانی فوقانی کاهش معنا داری داشته است ولی در مورد بیماری انگشت ماشه ای این موضوع صادق نیست . نتایج نشان داد در میانگین سنی پایین تر (4/51 سال) در مقایسه با میانگین سنی بالاتر (6/58 سال ) ٬ هم کنترل دیابت به صورت معناداری موفق تر بوده است و هم در صورت کنترل دیابت فراوانی اختلالات اسکلتی عضلانی فوقانی کاهش معناداری داشته است . کاهش فراوانی اختلالات اسکلتی عضلانی فوقانی در بیماران با طول مدت کمتر بیماری (7/4 سال ) نسبت به بیماران با طول مدت بیشتر (6/8 سال ) در صورت کنترل دیابت معناذار بوده است .یافته های این پژوهش نشان میدهد که فراوانی بیماریهای سندرم تونل کارپ و کپسولست چسبنده با سن ٬ جنس و طول مدت بیماری و کنترل بیماری ارتباط معنادار دارد ولی در مورد بیماری انگشت ماشه ای ارتباط معنا دار نبود . در مورد سندرم تونل کارپ نیز ارتباط معناداری بین فراوانی بیماری و سن دیده نشد . با توجه به مطالعه اخیر و شیوع نسبتا بالای این اختلالات و ارتباط فراوانی این اختلالات با سن بالا ٬ طول مدت دیابت و وضعیت کنترل دیابت ٬ می بایست به افراد دیابتی در زمینه توجه به علائم و کنترل دقیقتر بیماری آگاهی داده شود و بیماران دیابتی از نظر وجود اختلالات اسکلتی عضلانی به صورت دوره ای ارزیابی و معاینه شوند و کنترل دقیقتر دیابت بویژه در سنین بالا و بیماران با طول مدت بیشتر دیابت انجام شود .
فاطمه کازرونی وجیهه مدرسی سریزدی
شیر مادر بهترین غذا برای شیرخواران است که تنها منبع تغذیه در شش ماه اول و ادامه آن تا یک سالگی و بعد از آن تا هر زمان که شیرخوار تمایل داشته باشد توصیه می شود. شیردهی با شیر مادر فوایدی چون کاهش اسهال، بیماری تنفسی، مننژیت باکتریال، آلژی غذایی، اوتیت مدیا وکاهش خطرمرگ نوزادی و جلوگیری از مشکلات روحی روانی و ... را برای کودک و مزایایی چون کاهش خطر خونریزی بعد از زایمان، کاهش خطر سرطان تخمدان و پستان بعد از یائسگی و ... برای مادر و مزایایی اجتماعی چون کاهش هزینه بهداشتی برای جامعه به دنبال دارد. با توجه به اهمیت دوران شیردهی و امکان بروز مشکلات و پیامدهای نامطلوب این مطالعه ای را با هدف بررسی علل، روش و پیامدهای نامطلوب ازشیرگرفتن کودکان زیر 2 سال در شهر شیراز در سال 1393 به انجام رسیده است شاید بتوان برای رفع مشکلات آتی چاره اندیشی کرد. این مطالعه توصیفی– تحلیلی است که روی 105 نمونه تصادفی از کودکان زیر 2 سالی که در محدوده زمانی انجام پژوهش توسط مادران خود برای پایش رشد یا واکسیناسیون به مراکز بهداشتی شهر شیراز آورده شده و به طور کامل از شیر گرفته شده اند، تمرکز یافته است. جمع آوری اطلاعات از طریق تهیه پرسش نامه و مصاحبه حضوری شامل{مشخصات فردی مادر( سن، سطح تحصیلات و وضعیت اشتغال) و مشخصات کودک (جنسیت، زمان و علت و نحوه از شیر گرفتن، ماده استفاده شده و عوارض ناشی از شیر گرفتن)} صورت گرفته است. داده ها بعد از جمع آوری و کنترل در محیط نرم افزار spss 11.5 به کامپیوتر داده می شود و علل ، نحوه و پیامد زود از شیر مادر گرفتن درکودکان آنها بررسی می گردد. در انتها از آزمون های آماری t-test و آنالیز واریانس (anova) برای تحلیل داده های آماری استفاده شد. یافته های حاصل از این مطالعه نشان داد که بیشترین علت از شیر گرفتن کودکان کمبود شیر مادر بوده که 34.3% از نمونه ها را در بر می گیرد. سایر علل از شیرگرفتن به ترتیب کثرت کم غذا خوردن کودک، توصیه اطرافیان، عدم تمایل به شیردهی، خود از شیر گیری کودک، حاملگی مجدد، اشتغال مادر، حساسیت به شیر گاو، بیماری مادر و بیماری کودک مشاهده شد. در خصوص روش از شیر گرفتن کودکان یافته ها نشان می دهد که در 47.6% از کودکان به صورت تدریجی و در 52.4% به طور ناگهانی صورت گرفته است و در کل، 64% موارد از مواد حائل برای ختم شیردهی بر روی پستان استفاده شده است. در 42.9% از موارد عوارضی بعد از ختم شیردهی در کودک مشاهده شد. اضطراب و بی قراری، اسهال، بدخلقی و لجبازی، کاهش وزن، یبوست و کم خونی نیز به ترتیب از جمله عوارض شایع در بین کودکان زود از شیر گرفته شده بودند. میانگین مدت شیردهی مادر 8.1 ± 11.4 ماه با دامنه ی تغییرات از 3 روز تا 23 ماه بود. حدود اعتماد 95% مدت شیردهی از 9.9 تا 13 ماه بود. میانگین مدت شیردهی مادران گروه سنی 30-37 سال 13.47 ماه و مادران گروه سنی 25-29 سال 13.13 ماه و مادران 16-24 سال 6.16 ماه می باشد. یعنی با افزایش سن مادران دوره شیردهی افزایش یافته است. بررسی این تفاوت توسط آزمون آنالیز واریانس (anova) با p-value= 0.000 نشان می دهد که معنی دار ارزیابی گردید (p-value<0.05 ). همچنین میانگین مدت شیردهی در مادران خانه دار 9.5 ماه و در مادران شاغل 14.7 ماه بود. این تفاوت توسط آزمون t-test با p-value= 0.001 معنی دار ارزیابی گردید (p-value<0.05 ). در کل با توجه به یافته های این پژوهش می توان اینگونه نتیجه گیری کرد که مادران شاغل بیشتر از مادران خانه دار به بچه های خود شیر داده اند همچنین با افزایش سن مادران دوره شیردهی نیز افزایش یافته است. از سویی درصد بالایی از ختم شیردهی در جامعه مورد پژوهش ما به صورت ناگهانی و بی مقدمه و نادرست صورت گرفته که می تواند پیادهای نامطلوبی را ایجاد نماید. لذا نیاز به آموزش های مدون مادران در خصوص فرآیند از شیر گرفتن کودکانشان حیاتی می نماید، تا این روند برای مادران و کودکان آن ها با کمترین آسیب های جسمی و روانی احتمالی انجام پذیرد.
مانا حاجی محمد جعفربیک احمد شجری
عفونت ادراری شایع ترین بیماری سیستم ادراری-تناسلی و یکی از مهم ترین عفونت های باکتریال در گروه سنی اطفال است. شیوع آن از 1/0% تا 1% در بین نوزادان و از 5% تا 11% در بین شیرخواران تب دار کمتر از 8 هفته متغیر می باشد. در سه ماهۀ اول زندگی، در بین پسرها به ویژه آن ها که ختنه نشده اند فراوان تر است. اهمیت عفونت ادراری در نوزادان از یک سو و فراوانی سپسیس در دورۀ نوزادی از سوی دیگر و این که چه ارتباطی بین این دو می تواند وجود داشته باشد انگیزه برای این تحقیق بوده اند. هدف از این مطالعه بررسی فراوانی نسبی عفونت ادراری در نوزادان مبتلا به سپسیس بستری در بخش nicu می باشد. در این مطالعه 300 نوزاد مبتلا به سپسیس که در بخش nicu بستری شده بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. ملاک ورود بیماران در این مطالعه علایم و نشانه هایی شامل ناپایداری درجه حرارت، هیپوتانسیون، پرفیوژن کم با رنگ پریدگی و پوست مرمری، اسیدوز متابولیک، تاکی کاردی یا برادی کاردی، آپنه، دیسترس تنفسی، ناله، سیانوز، تحریک پذیری، لتارژی، تشنج، عدم تحمل خوراکی، دیستانسیون شکمی، زردی، پتشی، پورپورا و خون ریزی در نظر گرفته شد. تأیید تشخیص عفونت ادراری با آنالیز ادرار و کشت ادرار تعیین شد. در این مطالعه 300 نوزاد که میانگین سنی نمونه های مورد بررسی 40/6 ± 95/4 روز بود، 167 نفر (7/55%) پسر و بقیه 133 نفر (3/44%) دختر بودند. در این مطالعه 2 نوزاد (67/0%) مبتلا به عفونت ادراری بودند و بقیه 298 نوزاد (33/99%) مبتلا به عفونت ادراری نبودند. عامل عفونت در هر دو نوزاد ای-کلای بود. فراوانی نسبی عفونت ادراری در نوزادان دختر و پسر یکسان بود. فراوانی نسبی عفونت ادراری در نوزادانی که مادر آن ها در دوران بارداری سابقه مصرف دارو، بیماری و سابقه زایمان نوزاد نارس داشتند، بیشتر شد و اختلاف آماری معنی دار بین سن، سن زایمان، مدت بستری در nicu، جنس، نتیجۀ درمان، عوارض زایمانی نظیر پره اکلامپسی، اکلامپسی، فشار خون بالا، دیابت حاملگی و سابقه عفونت در دوران بارداری و سقط در مادر به دست نیامد. به نظر می رسد با توجه به این که یکی از علل مهم سپسیس دوران نوزادی، عفونت ادراری است باید نوزادان با علائم سپسیس از نظر عفونت ادراری مورد بررسی قرار دهیم.
افسانه باقرپور حسنعلی واحدیان اردکانی
مقدمه: پلاسما فرزیس روشی است که پلاسمای فرد را جدا می کنیم و با این کار عوامل، انتی بادی ها و مواد موجود در پلاسما خارج و جایگزین ان پلاسما و یا البومین و یا سرم به بیمار تزریق می شود. ازجمله عوارض این روش درمانی عبارتند از: هیپوکلسمی، افت فشارخون، اختلالات انعقادی،هیپوکالمی، راش، عفونت های مرتبط با پلاسمافرزیس، تب، تنگی نفس، آلکالوز متابولیک. هدف از این مطالعه تعیین عوارض و نتایج درمانی پلاسمافرزیس برحسب سن، جنس، نوع بیماری و دفعات پلاسمافرزیس می باشد. مواد و روش ها: مطالعه توصیفی بر روی 120 بیمار تحت پلاسما فرز در طی سالهای 92-82 در بیمارستان شهید صدوقی یزد که پرونده بستری داشتند انجام شد. یافته ها: در این مطالعه 120 بیمار تحت پلاسمافرزیس با میانگین سنی 39/8سال، که 64 نفر (53/3%) زن و 56 نفر (46/7%) مرد بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. این افراد درمجموع 954بار یعنی بطور متوسط 7/9 بار پلاسما فرزیس شدند. شایعترین عوارض پلاسما فرزیس در این بیماران اسپاسم عضلات با فراوانی 14/3%، افت فشار خون با فراوانی 13/2% و اضطراب بافراوانی 11/2% می باشد. عوارض پلاسمافرزیس به سن و جنس و نوع بیماری بستگی نداشت، ولی با افزایش دفعات پلاسمافرزیس شدت یافت. نتایج درمانی شامل 38/3% بهبودی کامل، 44/2% بهبودی نسبی، 5/8% عدم بهبودی و 11/7% مرگ می باشد که این نتایج با سن و جنس و دفعات پلاسمافرزیس رابطه ای ندارند ولی به نوع بیماری بستگی دارد. نتیجه گیری:هیچکدام از عوارض پلاسمافرزیس منجر به متوقف شدن جلسات پلاسمافرزیس نشدند و هیچ گونه عارضه شدید و تهدید کننده حیات در جریان پلاسمافرزیس ها اتفاق نیفتاد. پلاسمافرزیس در 82/5% از بیماران درارای نتیجه مطلوب بود. و هیچ مرگی در رابطه با پلاسمافرزیس اتفاق نیفتاد و تمام مرگ و میرها در رابطه با پیشرفت بیماری زمینه ای در نمونه های مورد بررسی می باشد. بنابراین با توجه به عوارض خفیف و گذرا و نتایج درمانی مطلوب، پلاسمافرزیس می تواند به عنوان یک روش درمانی موًثر و بی خطر در درمان بسیاری از بیماری ها به کار رود.
عاطفه اشرفی محمد نادی سخویدی
مقدمه: در تعریف شخصیت آمده است ویژگی های نسبتاً پایدار فرد که در نحوه رفتاری وی در شرایط مختلف تظاهر می کند طبق نظریه کلونینجر شخصیت از دو بعد سرشت و منش تشکیل شده است که عوامل مختلفی باعث تغییر در ویژگی های منش و تعدیل ویژگی های سرشت می شود. copd (بیماری انسدادی مزمن ریوی) به عنوان یک بیماری که به وسیله ی محدودیت جریان هوا که به طور کامل برگشت پذیر نمی باشد، معرفی شده است هدف از مطالعه ما بررسی صفات شخصیتی بیماران copd در مراکز درمانی شهر یزد می باشد. مواد و روش ها : این مطالعه از نوع مشاهده ای-تحلیلی و از نوع مورد-شاهدی می باشد که بر روی 70 مورد از افراد copd در سال 92-93 در یزد انجام شد. اطلاعات با استفاده از یک پرسشنامه استاندارد سرشت و منش 125 جمع آوری شد و سپس اطلاعات در محیط نرم افزاری 17 spss مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج: در مقایسه ابعاد مختلف سرشت و منش در افراد copd در بعد سرشت و منش شخصیت کاهش معنادار در نمره تنوع طلبی(p.value=0/015) و خود اعتلا بخشی (p.value=0/000) دربیمارانcopd دیده شد و همچنین کاهش نمره خود جهت دهی و وابستگی پاداش به ترتیب در بازه های سنی 49-30 و64-50 سال در بیماران copd دیده شد و نمره سایر شاخص ها در هر دو گروه یکسان بود. نتیجه گیری :طبق این مطالعه بین فاکتورهای سرشت ومنش وcopd رابطه معنادار وجود دارد، بطوریکه شخصیت افراد می تواند آن ها را مستعد بیماری copd کند. کلید واژه ها : شخصیت، سرشت، منش، copd، کلونینجر
فاطمه علیزاده قربانی رضا بیدکی
مقدمه: دیابت در اثر صدمات اتوایمیون به سلولهای ترشح کننده انسولین رخ داده و از جمله اختلالاتی است که عوامل ژنتیکی و محیطی در بروز آن نقش مهمی دارد. از آنجایی که دیابت، کیفیت زندگی فرد را تحت تاثیر قرار میدهد، بدین لحاظ اختلالات روانپزشکی در این بیماری شیوع بیشتری دارد. خودکشی یکی از مواردی است که نه تنها در افسردگی اساسی بلکه در بیمارانی که از بیماریهای جسمی رنج میبرند، نیز دیده میشود. از معیارهای کنترل بلند مدت دیابت hba1c می باشد. این مطالعه با هدف بررسی افکار خودکشی در بیماران دیابتی و ارتباط آن با وضعیت کنترل قند خون بر اساس hba1cصورت گرفت. مواد و روش ها: این مطالعه به بررسی افکار خودکشی در افراد دیابتی و وضعیت آن بر اساس کنترل قند خون بر حسب hba1c، پرداخته است. در این مطالعه 180 نمونه مورد بررسی قرار گرفت، که این افراد از مراجعه کنندگان به مرکز دیابت بیمارستان علی بن ابیطالب رفسنجان بودند. مطالعه حاضر از نوع توصیفی مقطعی می باشد و نمونه ها بصورت تصادفی انتخاب شدند. داده های این مطالعه از سه پرسشنامه، شامل دموگرافیک که شامل سن، جنس، میزان هموگلوبین a1c، مدت زمان تشخیص دیابت و سابقه بیماری افسردگی می باشد، پرسشنامه افسردگی بک وسنجش افکار خودکشی بک تشکیل شده و توسط بیماران تکمیل گردید، hba1c بیماران از پرونده آنها استخراج شد. در انتها با استفاده از نرم افزار 17spss آنالیز شد و از آزمون های t-test و anova و کای اسکویر و آزمون ضریب همبستگی استفاده شد. یافته ها:. از افراد مورد مطالعه 66 نفر(7/36%) مرد و 114 نفر (63.3%) زن بودند. میانگین سنی نمونه های مورد بررسی 28/14 ± 98/56 سال، با دامنه تغییرات از 14 تا 88 سال بود. از این افراد 66 نفر(7/36%) سابقه ای از افسردگی را ذکر میکردند و 114 نفر (3/36%) سابقه ای از افسردگی نداشتند. مدت زمان از شروع دیابت بطور میانگین 15/6 ± 25/9 سال بود.2 نفر به این سوال که چند سال از دیابت آنها گذشته، پاسخ ندادند. میزان hba1c آنها بطور میانگین 8/2± 4/8 بود، که کمترین این مقدار 8/4 و بیشترین مقدار 6/19 بود. نتیجه گیری: در مجموع نتایج این مطالعه نشان داد که شیوع افکار خودکشی در جمعیت دیابتی شهر رفسنجان نسبت به جمعیت عمومی و سایر مطالعات پایین میباشد. بین افکار خودکشی و سن، جنس، میزان hba1c، طول مدت دیابت و سابقه افسردگی رابطه معناداری وجود ندارد. کلمات کلیدی: دیابت، هموگلوبین گلیکوزیله تایپ a1c، افکار خودکشی
علیرضا آیت اللهی حمیده عزیزخان
مقدمه: روی یکی از ریزمغذی های لازم برای بدن است. با توجه به نقش اساسی این ریزمغذی درتنظیم پاسخ ماکروفاژها و تحریک بیان ژنی پپتیدهای ضد میکروبی در رده های مختلف سلول ایمنی، کمبود آن باعث مختل شدن سیستم ایمنی در تخریب میکرو ارگانیسم های مهاجم و در نتیجه عفونت های تنفسی مکرر می شود. همچنین می تواند خطر ابتلا به بیماری های قلبی، دیابت، افسردگی، انواع سرطان ها، اختلال رشد و کوتاهی قد و... را افزایش دهد. هدف از این مطالعه مقایسه سطح سرمی روی در کودکان مبتلا به عفونت تنفسی مکرر فوقانی و تحتانی است تا شاید بتوان با درمان به موقع این کمبود، از عفونت های تنفسی مکرر کاسته و تا حدودی از عوارض آن جلوگیری کرد. مواد وروش ها: مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد که به روش مقطعی- تحلیلی (analytical cross-sectional) انجام شد. نمونه های این مطالعه به روش تصادفی از بین کودکان مراجعه کننده به بیمارستان شهدای کارگر در سال1393، کودکان مبتلا به عفونت تنفسی مکرر ( با رضایت و توجه والدین ) وارد مطالعه شدند. پرسشنامه های از پیش تعیین شده شامل اطلاعات دموگرافیک کودکان تکمیل شده و سپس نتایج آزمایشات این کودکان به پرسشنامه ها اضافه شده و در نهایت اطلاعات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: در این مطالعه میانگین سطح سرمی روی در 36 کودک مبتلا به عفونت تنفسی مکرر فوقانی و 35 کودک مبتلا به عفونت تنفسی مکرر تحتانی مقایسه شد و با توجه به p-value حاصل،ارتباط معنی دار نبود.میانگین سطح سرمی روی با تکرار عفونت،کاهش یافت ولی کاهش سطح سرمی این ریزمغذی رابطه معنی داری با جنس، سن و وزن موقع تولد نداشت. 41 کودک (7/57 %)سطح روی ناکافی داشتند.میانگین سنی 08/1 ± 24/3 سال و دامنه تغییرات از 1 تا 6 سال بود. میانگین کلی سطح روی 31/10 ± 09/48 میکروگرم بر دسی لیتر با دامنه تغییرات از 24 تا 1/70 میکروگرم بر دسی لیتر و حدود اعتماد 95% ( ci = 95%) از 65/45 تا 50/50 بود. نتیجه گیری: نتیجه این تحقیق نشان داد که تفاوتی بین میانگین سطح سرمی روی در کودکان مبتلا به عفونت تنفسی مکرر فوقانی و تحتانی وجود ندارد. میانگین سطح سرمی روی با تکرار عفونت،کاهش یافت ولی کاهش سطح سرمی این ریزمغذی ارتباط معنی داری با جنس، سن و وزن موقع تولد نداشت. کلمات کلیدی: روی، عفونت های تنفسی مکرر، عفونت تنفسی فوقانی، عفونت تنفسی تحتانی، اطفال
سارا غضنفری محمدرضا مرتضوی زاده
مقدمه: بیماری تالاسمی کم خونی ژنتیکی و شایعی است که به صورت اتوزوم مغلوب به ارث می رسد. این بیماری در کشور ما ایران و به خصوص در استانهای ساحلی و فارس بیشتر دیده می شود. تاثیرات شدید و کشنده ای که نوع اصلی و اصطلاحا "تالاسمی ماژور" ایجاد می کند موجب بی توجهی به تالاسمی مینور گردیده، در حالی که این نوع نیز در حد خود جزء کم خونی ها محسوب شده و عوارض مربوط به خود را دارد. این بیماران از سردرد، ضعف، خستگی زودرس، ریزش مو و دردهای عضلانی اسکلتی شکایت دارند. با توجه به نتایج حاصل از تحقیقات محدود به منظور بررسی میزان درصد و شدت احتمالی دردهای عضلانی اسکلتی بر آن شدیم تا طی یک مطالعه مقطعی از بیماران تالاسمی مینور مراجعه کننده به درمانگاه های هماتولوژی-آنکولوژی به ارزیابی این مشکلات بپردازیم . مواد و روش: تعداد 133 فرد تالاسمی مینور مراجعه کننده به بخش ژنتیک و تالاسمی درمانگاه نادر کاظمی شیراز به صورت تصادفی وارد مطالعه شدند. شیوع، میزان، محل، مدت و زمان درد(عضلانی، اسکلتی و مفصلی)، خشکی مفصلی و التهاب بر حسب سن، جنس و نوع تالاسمی با پرسشنامه معین در بیماران بررسی شد. داده ها جمع آوری و وارد نرم افزار spss17 شد و جداول و شاخص های مورد نیاز تهیه وجهت محاسبات آماری از آزمون t-test و آنالیز واریانس و chi-square و fisher exact test استفاده گردید. یافته ها: میانگین سنی نمونه های مورد بررسی 71/6 + 47/25 سال با دامنه تغییرات از 14 تا 49 سال بود. شیوع درد عضلانی 3/ 17% درد استخوانی 3/11% و درد مفصلی 6/13% بود. شیوع درد عضلانی و مفصلی به ترتیب در زنان بیشتر از مردان است، ولی شیوع درد استخوانی در دو جنس یکسان است. میزان وقوع درد های عضلانی در اندام تحتانی و ستون فقرات به ترتیب 9/17 % و2/9 % ، درد های استخوانی 2/9 % در ستون فقرات و9/7 % در اندام تحتانی و درد های مفصلی 21 % در اندام تحتانی و 8/4 % در ستون فقرات گزارش شده است. خشکی صبحگاهی در 3/2 % ، خشکی بعد ازفعالیت در 8/3 % و محدودیت حرکات 8/0 % افراد گزارش شده است. نتیجه گیری: درد های عضلانی اسکلتی و مفصلی شیوع بالایی در میان افراد تالاسمی مینور دارد، که درد های عضلانی شایعترین مشکل عضلانی اسکلتی در میان این افراد و در زنان شایعتر از مردان است. درد های استخوانی کمترین میزان وقوع را دارد که فاکتور های سن، جنس و نوع تالاسمی تاثیری در آن ندارد.با وجود معنی دار بودن تاثیر جنس بر محل درد های عضلانی اسکلتی به دلیل تعداد کم نمونه مثبت نیاز به بررسی بیشتری دارد. ولی نوع تالاسمی و سن تاثیری بر شدت، محل، مدت و زمان درد ندارد. شایعترین محل درگیری اندام تحتانی و بعد از آن ستون فقرات است. بیشترین شیوع درد های عضلانی اسکلتی و مفصلی ماهی یک بار و در شب گزارش شده است. واژه های کلیدی: تالاسمی مینور، شکایت های عضلانی اسکلتی
فهیمه بیاتی محمدحسین احمدیه
چکیده ندارد.
مینا میرزایی محمدحسین احمدیه
چکیده ندارد.