امروزه سازمانهای خدماتی نقش اساسی و مهمی در رشد و توسعه اقتصادی کشورها ایفا می نمایند با توجه به اهمیت کیفیت درعرصه رقابت وافزایش روزافزون نقش سازمانهای خدماتی درعرصه های اقتصادی،این تحقیق موضوع ارزیابی کیفیت خدمات را مورد توجه قرارداده است. یکی از ابزارهای شناخته شده جهت اندازه گیری کیفیت خدمات مدل سروکوال میباشد که دراین تحقیق سعی شده است با استفاده از این مدل کیفیت خدمات ارائه شده دردانشکده بین الملل دانشگاه صنعتی امیرکبیر اندازه گیری شود. این تحقیق از نظر هدف کاربردی است واز نظرنحوه گردآوری اطلاعات، توصیفی وتحلیلی واز نوع همبستگی میباشد. ابزار اندازه گیری پرسشنامه میباشد که دربخش اول سعی شده است اولویت بندی ابعاد کیفیت خدمات از نظر دانشجو بررسی شود ودردو قسمت بیست ودو سوالی سعی شده است فاصله بین انتظاروادراک مشتری بررسی شود.جامعه آماری این پژوهش دانشجویان دانشکده بین الملل دانشگاه امیرکبیر هستند.پایایی پرسشنامه با روش آلفای کرونباخ اندازه گیری شه است.از آزمون tبرای گروههای مستقل به منظور مقایسه ادراک وانتظار استفاده شده است.نتایج تحقیق نشان میدهند که کیفیت خدمات ارائه شده دردانشکده بین الملل دانشگاه امیرکبیر انتظار دانشجویان را برآورده نکرده وادراک آنها درکلیه ابعاد کیفیت خدمات کمتر از انتظار آنها میباشد.درادامه خواهیم دید که بابررسی ابعاد مختلف کیفیت نتیجه میشود که از نظر دانشجویان پاسخگویی به سوالات آنها بیشترین وامکانات فیزیکی کمترین میزان اهمیت را دارد. دراین میان دربعد پاسخگویی که از نظر دانشجویان بیشترین اهمیت را داردبیشترین شکاف بین انتظارات وادراکات ودربعد همدلی کمترین میزان شکاف مشاهده میشود. واژه های کلیدی: کیفیت خدمات، مدل سروکوال،دانشجو ، واحد بین الملل دانشگاه امیرکبیر

پژوهش حاضر در پی شناسائی و بررسی عوامل موثر بر اشتراک دانش در اداره کل امور مالیاتی استان البرز میباشد. برای این منظور، مطالعات پیشین محققین را مورد بررسی قرار دادهایم و عواملی که در اکثر تحقیقات بعنوان عامل کلیدی موثر بر اشتراک دانش معرفی شدهاند، شناسایی نمودهایم. این عوامل عبارتند از؛ فرهنگ سازمانی (فرهنگ بروکراتیک، حمایتگر و خلاق)، ساختار سازمانی (پیچیدگی، رسمیت و تمرکز)، تعامل بین واحدها (اعتماد و تعهد). عوامل دیگری که با پیشرفت تکنولوژی و استفاده روزافزون در مدیریت دانش سازمانها مورد توجه قرار گرفتهاند، شبکههای اجتماعی و فنآوری اطلاعات میباشند و همچنین با توجه به نیاز اعلامشده از سوی مدیران سازمان مورد تحقیق، ویژگیهای فردی نیز مورد بررسی قرار گرفتهاند. دادههای مورد نیاز تحقیق، بوسیلهء پرسشنامه از نمونه آماری مشتمل بر 262 نفر در پنج گروه مدیر، معاونین، ممیزین کل، سرممیزین و ممیزین مالیاتی، جمعآوری گردیده و با استفاده از آزمونهای کروسکالوالیس، یومنویتنی، ضریب همبستگی اسپیرمن و فریدمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که در سازمان مورد مطالعه، اشتراک دانش با فرهنگ بروکراتیک و عوامل ساختار سازمانی شامل رسمیت، پیچیدگی و تمرکز، رابطه منفی دارد. عوامل انسانی ( شامل؛ تعهد و اعتماد) و همچنین از بین عوامل فرهنگی، فرهنگ حمایتگر و فرهنگ خلاق و نوآور، با اشتراک دانش رابطهء مثبت دارند. شبکههای اجتماعی و فنآوری اطلاعات بر اشتراک دانش تأثیر مثبت دارند. از بین ویژگیهای فردی، تفاوت سن و سابقهء کار، برخلاف عواملی مانند جنسیت، تأهل، میزان تحصیلات و رشته تحصیلی، منجر به تفاوت در اشتراک دانش میگردند. در رتبهبندی عوامل بازدارنده، ابتدا تمرکز و سپس، بهترتیب، رسمیت، پیچیدگی و فرهنگ بروکراتیک ، بیشترین تأثیر منفی را بر اشتراک دانش دارند. از میان عوامل تسهیل کننده، تعهد در بالاترین رتبه و سپس فنآوری اطلاعات، فرهنگ خلاق، اعتماد، عوامل فردی، شبکههای اجتماعی و فرهنگ حمایتگر، در رتبههای بعدی قرار دارند.

نیروی انسانی با تجربه و آموزش‎دیده، از مهمترین سرمایه‎های یک سازمان و بنگاه اقتصادی محسوب می‎شود و ترک‎کار این نیروها، به‎ویژه در بنگاه‎های اقتصادی کوچک و متوسط، هزینه‎های مستقیم و غیرمستقیم زیادی را به سازمان تحمیل می‎کند. پژوهش حاضر با درنظر گرفتن نقش منزلت شغل و شاغل با دو نگاه درون سازمانی و بیرون سازمانی و با شاخص‎هایی چون: شرح شغل، محیط کار مناسب، کارراهه شغلی و آموزش و برای منزلت شغل و شاخص‎هایی چون: احترام به مهارت کارکنان، حمایت سازمان از شاغلین، توجه به سلامت روحی و فیزیکی شاغلین و توازن بین کار و زندگی برای منزلت شاغلین به تأثیر آن با غرور سازمانی پرداخته است. همچنین ترک‎کار با شاخص‎هایی چون ترک‎کار مستقیم و غیرمستقیم، تمایل به خروج و یا کم‎کاری و غیبت بررسی شده است. برای سنجش غرور سازمانی از شاخص‎هایی چون رهبری، کارآمدی سازمان، کارگروهی و چشم‎انداز سازمان استفاده شده است. همچنین رابطه بین غرور سازمانی با ترک‎کار و منزلت شغل و شاغل با ترک‎کار در شرکت نورویژه مورد بررسی قرار گرفته است. برای بررسی ارتباط بین منزلت شغل و شاغل با غرور سازمانی و ترک‎کار از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شده است. همچنین آزمون کولموگروف – اسمیرنوف برای تعیین توزیع جامعه نمونه مورد استفاده قرار گرفت. برای روایی پرسشنامه نیز آزمون آلفای کرونباخ استفاده شده که با عدد 0.94 مورد تأیید قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش را کارکنان شرکت نورویژه در کارخانه‎های مختلف (هندیجان، عسلویه، چابهار و دفتر تهران) تشکیل می‎دهد. پژوهش حاضر از نظر هدف، پژوهش کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده‎ها، پژوهش توصیفی پیمایشی و از نوع همبستگی می‎باشد. همسو با فرضیات پژوهش، ضرایب همبستگی نشان می‎دهند برای کاهش ترک‎کار در این شرکت می‎بایست به بالا بردن منزلت شغل و شاغل و متعاقب آن غرور سازمانی، اقدام نمود و بین منزلت شغل و شاغل با غرور سازمانی رابطه معنادار مثبت و با ترک‎کار رابطه منفی دارد. همچنین در این پژوهش مشخص شد که کارمندان سطح تکنسین و خدمه از منزلت شغلی و منزلت شاغل خوبی برخوردار نیستند و به همین دلیل تمایل به ترک‎کار بیشتری دارند. واژگان کلیدی: منزلت شغل، منزلت شاغل، غرور سازمانی، ترک‎کار، کارراهه شغل، شرح شغل، منزلت

هدف اصلی پژوهش حاضر مشخص کردن عوامل درونی موثر برانگیزش کارکنان شعب تهران بانک کارآفرین می باشد، که به دنبال آن به شناخت وضعیت انگیزشی موجود و رتبه بندی عوامل شناسایی شده توسط کارکنان پرداخته شد. نمونه ای به حجم 203 نفر از کارشناسان شعب تهران بانک کارآفرین به صورت تصادفی انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است. این پرسشنامه پنج مولفه ی نیاز به خودشکوفایی ، قدرت، تعلق، موفقیت و احترام را درجامعه ی مذکور مورد سنجش قرار داد. بررسی تحلیل واریانس عوامل دورنی با مشخصات دموگرافیک پاسخ دهندگان شامل جنس، سن، سطح تحصیلات، وضعیت تاهل و سابقه کار نتایج زیر را نشان داد. در هیچ یک از عوامل انگیزش درونی تفاوت معناداری میان زنان و مردان وجود ندارد، اما نیاز به قدرت و خودشکوفایی در مردان بالاتر است. بین مولفه خود شکوفایی و تحصیلات در سطوح مختلف تفاوت معناداری وجود دارد. بررسی تاثیر عوامل دموگرافیک شامل: سن ، وضعیت تاهل و سابقه کار بر روی عوامل یاد شده، نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه های مختلف بر روی این عوامل مشاهده نشده است. نتایج تحلیل عاملی بر روی پنج مولفه ی مدل این تحقیق نشان داد که هر پنج عامل بر روی انگیزش موثر هستند ولی نیاز به خودشکوفایی و احترام بیشترین سهم را در تبیین مدل استفاده شده دارند. بررسی تحلیل واریانس نشان داد که مولفه های انگیزش درونی از نظر کارکنان این بانک از از اهمیت بالایی برخوردار بوده است. بررسی رتبه مولفه ها از نظر کارکنان نشان داد: نیاز به موفقیت نسبت به نیاز به تعلق و نیاز به قدرت رتبه بالاتری دارد. اما رتبه پائین تری نسبت به نیاز به خودشکوفایی دارد. رتبه نیاز به تعلق از نیاز به خودشکوفایی و نیاز به احترام پایین تر است. رتبه نیاز به قدرت از نیاز به خودشکوفایی و نیاز به احترام پایین تر است. رتبه نیاز به خودشکوفایی از نیاز به احترام بالاتر است.

هدف اصلی در این پژوهش، شناسایی و تعیین فاکتورهای کلیدی موفقیت نظام یکپارچه یادگیری الکترونیکی در موسسه آموزش عالی مهرالبرز است. بر اساس نتایج استخراج شده از ادبیات پژوهش، چارچوب نظری تدوین و فاکتورهای کلیدی موفقیت در غالب فاکتورهای سازمانی، مدیریتی، تکنولوژی، تربیتی، محیطی، ارتباطی، پشتیبانی، ارزیابی، سواد اطلاعاتی، انگیزشی و رضایتی شناسایی شدند. روش تحقیق در پژوهش حاضر از نوع کمی و ابزار گردآوری داده های کمی استفاده از پرسشنامه در غالب دو پرسشنامه خبرگان و پرسشنامه دوم در غالب دو پرسشنامه مجزا برای استادان، دستیارن و دانشجویان می باشد؛ پایایی پرسشنامه ها به ترتیب با ضریب آلفای کرونباخ 0.76، 0.77 و 0.91 مورد تائید قرار گرفت. پس از جمع آوری داده ها، برای آزمون فرضیه ها و کشف و شناسایی روابط بین فاکتورها از تحلیل عاملی تائیدی استفاده می شود. از آنجایی که با توجه به نتایج آزمون کولموگروف-اسمیرنوف، توزیع ما نرمال تشخیص داده شد. به منظور بررسی رابطه علی بین متغیرهای پژوهش و بررسی تناسب داده های مشاهده شده با چارچوب مفهومی پژوهش، فرضیه های پژوهش با استفاده از مدل معادلات ساختاری نیز آزمون شدند. نتایج حاصل شاخص های برازندگی چارچوب پژوهش را مورد تایید قرار می دهند. و آزمون معناداری نشان می دهد که تمامی روابط میان فاکتورها مورد تایید قرار می گیرد، از این رو این فرضیات مورد تایید قرار می گیرند. نتایج حاصل از اولویت بندی فاکتورها با استفاده از آزمون فریدمن نشان داد، اثرگذاری هریک از فاکتورها بر نظام یکپارچه یادگیری الکترونیکی به ترتیب عامل تکنولوژی، ارتباطی، ارزیابی، رضایتی، انگیزشی، مدیریتی، سواد اطلاعاتی، پشتیبانی، سازمانی، تربیتی، محیطی است که این نتیجه نشان دهنده اهمیت تکنولوژی در این پژوهش نسبت به فاکتورهای دیگر می باشد و در سطح بعدی فاکتورهای ارتباطی، ارزیابی، رضایتی و انگیزشی از نظر اهمیت در رتبه دوم قرار دارند و فاکتورهای دیگر از نظر اهمیت در رتبه پایین تری نسبت به دیگر متغیرها قرار دارند.

در حال حاضر، درس شیوه های ارزشیابی از آموخته های دانش آموزان به عنوان یکی از دروس مشترک برای کلیه رشته های مراکز تربیت معلم (دوره کاردانی) تدریس میشود هدف از این تحقیق که بررسی میزان کاربرد درس شیوه های ارزشیابی از آموخته های دانش آموزان در مدارس راهنمائی پسرانه شهر یزد میباشد، این است که آیا معلمان هنگام تهیه و اجرای سئوالات امتحانی و همچنین در تفسیر نتایج امتحانات ، آموخته های خودرا در زمینه ارزشیابی از آموخته های دانش آموزان، بکار می برند؟ بدین منظور معلمان مدارس راهنمائی پسرانه شهر یزد بعنوان جامعه آماری 20 آنها بطور تصادفی، جهت نمونه آماری انتخاب شدند، که به پرسشنامه معلمان پاسخ دهند. ضمنا 1381 پرسش از آزمون های مختلف معلم ساخته نیز مورد تحلیل محتوا قرار گرفته است .یافته ها و نتایج تحقیق عبارتند از:-1 حدود 92 معلمان مورد نمونه اصول و قواعد شیوه های ارزشیابی را بکار میبرند. -2 44 معلمان رسم نمودارها را بکار می برند. -3 59/3 معلمان از شاخص های مقدار متوسط استفاده می کنند. -4 حدود 47 درصد معلمان مورد نمونه از شاخص های مقدار پراکندگی استفاده میکنند در پایان به منظور هرچه بهتر شدن امر ارزشیابی از آموخته های دانش آموزان پیشنهادات نیز ارائه شده است .

آموزش و بهسازی منابع انسانی به عنوان یکی از استراتژیهای اصلی دستیابی به سرمایه انسانی و سازگاری مثبت با شرایط تغییر به عنوان دو مزیت رقابتی سازمانها قلمداد می شود. آموزش موثر می تواند موجب برتری عملکرد سازمانی و زمینه ساز رشد کارکنان باشد. شرکت ایران خودرو برای توسعه دانش، توانائیها و مهارتهای کارکنان خود از برنامه های آموزشی موسسات خصوصی و دولتی خارج از شرکت بهره می برد. لذا با توجه به حجم زیاد دوره های آموزشی و صرف منابع مالی زیاد ، این سوال مطرح می شود که دوره های آموزشی خارج از شرکت از چه کیفیتی برخورداند؟ و کدامیک از موسسات آموزشی، آموزش های با کیفیت را ارائه می دهند؟