نام پژوهشگر: محمدرضا شهرکی

ارزیابی عملکرداجرایی طرح مدیریت منابع جنگلی زاگرس درمنطقه ی پشت کوه فریدون شهر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده جنگلداری 1392
  محمد جواد یزدی   سید فضل الله عمادیان

چکیده پایداری منابع طبیعی یکی از چالش های برنامه ریزان و سیاست گزاران توسعه به خصوص در مناطق روستایی کمتر توسعه یافته است. چرا که ارتباط بهره برداران با محیط در این مناطق پیچیده تر از مناطق توسعه نیافته است. در اکثر مناطق روستایی ایران به ویژه در روستاهای مناطق جنگلی، روستاییان در ارتباط تنگاتنگ با منابع طبیعی به خصوص جنگل می باشند، لذا برخورداری پایدار از این منابع در گرو حفاظت از منابع جنگلی است. در همین راستا تحقیق حاضر با هدف ارزیابی عملکرد اجرایی طرح مدیریت منابع جنگلی زاگرس در منطقه پشت کوه فریدونشهر از استان اصفهان انجام گرفته است. جامعه آماری این تحقیق، ساکنین روستای کلوسه از محدوده طرح صیانت در فریدونشهر است که دارای 128 خانوار می باشد. با استفاده از جدول کرجسی- مورگان حجم نمونه مشخص و تعداد 100 خانوار به روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه های آماری تعیین شدند. تکمیل پرسشنامه محقق ساخته به همراه مصاحبه به عنوان ابزار جمع آوری اطلاعات در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفت. روایی محتوایی پرسشنامه با نظرات اساتید راهنما، متخصصان و کارشناسان منابع طبیعی منطقه و پایایی آن بر اساس ضریب آلفای کرونباخ به دست آمد. پس از جمع آوری اطلاعات، استخراج و تجزیه تحلیل داده ها صورت پذیرفت. میزان محقق شدن اهداف از پیش تعیین شده در اجرای طرح مذکور به عنوان نحوه عملکرد این طرح در منطقه مورد مطالعه مورد سنجش قرار گرفت. میزان عملکرد طرح صیانت از جنگل در منطقه مورد مطالعه در سه بخش احیا و تقویت پوشش گیاهی، کاهش عوامل تخریب جنگل و کاهش وابستگی معیشتی مردم به دامداری، در چهار سطح ضعیف، متوسط، خوب و خیلی خوب مورد ارزیابی قرار گرفت که به ترتیب روستاییان وضعیت عملکردی طرح را در حد ضعیف (53 درصد)، متوسط (43 درصد) و ضعیف (41 درصد) ارزیابی کرده اند. یافته-های حاصل از اولویت بندی فعالیت های طرح صیانت نشان می دهد که طرح مذکور در زمینه های کشت محصولات فرعی و غیرچوبی و نگهداری مناطق احیا شده از فعالیت های احیایی، تغییر الگوی سوخت های جنگلی و کاهش تعداد دام در جنگل و همچنین خروج دام از آن، از فعالیت های کاهش در تخریب جنگل، و افزایش و توسعه باغداری و جایگزینی درختان مثمر و توسعه درختکاری و جنگل کاری چند منظوره از جمله فعالیت های کاهش وابستگی معیشتی مردم به دامداری، عملکرد بهتری نسبت به سایر فعالیت ها داشته است. همچنین یافته های به دست آمده از تحقیق، مشارکت حداکثری (44درصدی) روستاییان در برنامه های طرح صیانت در منطقه را نشان می دهد. در مقابل 39 درصد از افراد مورد مطالعه رضایت خوبی از برنامه های طرح مذکور نداشتند. یافته های حاصل از ضریب همبستگی بین متغیرها نشان داد که بین متغیرهای میزان تحصیلات، مدت آشنایی با طرح، میزان اراضی کشاورزی، میزان درآمد در سال، مشارکت افراد در اجرای طرح و میزان مقبولیت روستاییان از انجام طرح، با میزان عملکرد و موفقیت طرح صیانت در رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده، رابطه مثبت و معنی داری دارند. نتایج رگرسیون چند متغیره حاصل از تحقیق حاضر نیز بیانگر آن است که ازبین متغیرهای مستقل تحقیق، 9/49 از تغییرات در میزان موفقیت طرح مذکور را میزان مشارکت روستاییان در فعالیت های طرح، میزان مقبولیت روستائیان از برنامه های طرح، میزان درآمد روستاییان در سال و میزان تحصیلات تببین می کنند. در تحقیق حاضر با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاداتی جهت عملکرد مناسب تر طرح صیانت در منطقه مورد مطالعه ارائه گردیده است.

ارائه مدل تلفیقی برای ارزیابی و ارائه راهکارهای بهبود چابکی در واحدهای تولیدی، مطالعه موردی سه شرکت تعاونی تولیدی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده مهندسی صنایع 1393
  محمدحسین صمصام   علیرضا شهرکی

تغییر یکی از ویژگی های اصلی سازمان ها در عصر رقابتی جدید است. امروزه، کمتر سازمانی را می توان یافت که در یک دوره چند ماهه یا حتی کوتاه تر، تغییری را در محیط کاری خود شاهد نباشد. یکی از پارادایم های افزایش انعطاف پذیری در مقابل تغییرات، چابکی سازمانی است. در این پارادایم نوین سازمان قادر است توانایی کامیابی در محیط همیشه در حال تغییر و غیر قابل پیش بینی را به دست آورد. از این رو، در این پژوهش به ارائه یک مدل پرداخته شده است تا بتواند علاوه بر اینکه سطح چابکی مورد نیاز یک واحد تولیدی را تعیین کند وضعیت فعلی چابکی را بررسی نماید و در نهایت برای بهبود سطح چابکی آن واحد تولیدی، راهکارهایی را ارائه دهد. همچنین برخلاف بیشتر مدل های ارائه شده در زمینه چابکی، مدل این پژوهش به صورت تخصصی و عملیاتی به بررسی چابکی در واحدهای تولیدی می پردازد و به نسبت مدل های های مشابه از پیچیدگی کمتری در اجرا برخوردار است. این مدل، تلفیقی از سه مدل جکسون- جوهانسون، کومار- موتوانی و شریفی- ژانگ است و در سه مرحله اجرا می شود. در مرحله اول برای سنجش سطح چابکی مورد نیاز، بوسیله دو مدل جکسون- جوهانسون و شریفی- ژانگ؛ و در مرحله دوم و سوم برای بررسی وضعیت چابکی و ارائه راهکار، از تلفیق دو مدل جکسون- جوهانسون، کومار- موتوانی، استفاده شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی می باشد و به شیوه توصیفی- پیمایشی انجام شده و در هر سه مرحله، از پرسشنامه های استاندارد مقالات جکسون-جوهانسون و شریفی- ژانگ استفاده شد. برای ارزیابی و به کارگیری مدل مطرح شده، صنایع تولید لوله پلی اتیلن و پولیکا برگزیده و سه شرکت تعاونی تولیدی فعال در این صنعت، با نام های "خزر کاوه گستر"، "همت پلیمر توس" و "صنایع پلاستیک آرم"، انتخاب شد. نتایج حاصله از به کار گیری مدل بر روی هر سه شرکت نشان داد که: صنعت تولید لوله پلی اتیلن و پولیکا در محیط کسب و کار آشفته ای فعالیت می کند و به کارگیری راهکارهایی برای فائق آمدن بر این تغییرات امری ضروری است. در آخر نیز به طور جداگانه برای هر کدام از واحدهای تولیدی مورد مطالعه، با توجه به سطح چابکی مورد نیاز و وضعیت فعلی قابلیت های چابکی، راهکارهایی برای بهبود وضعیت چابکی ارائه شده است.

مدیریت بهره برداری از منابع آب حوضه آبریز با در نظر گرفتن نیازهای زیست محیطی و ارزیابی سناریو های مختلف
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده مهندسی 1393
  کاظم احمدی   محمدرضا شهرکی

طبیعت پیچیده مسائل منابع آب نیازمند روش¬های جدیدی است که دیدگاه¬های فنی، اقتصادی، زیست محیطی، اجتماعی و منطقی را دریک قالب بهم پیوسته گرداوری نماید. این همان مفهوم مدیریت جامع آب است. هدف از این تحقیق بررسی تأمین تقاضای بخش¬های مختلف در حوضه مورد¬نظر و ارزیابی سیاست¬های مختلف مدیریتی می¬باشد. برای رسیدن به این اهداف در این رساله ، از روش¬های شبیه سازی سیستم¬های منابع آب با کمک نرم افزار weap استفاده شده است. ابتدا هندسه حوضه مورد مطالعه به کمک نرم افزار شبیه-سازی می¬شود. در گام بعد با تعریف سناریوهای مختلف، سیاست¬های مدیریتی چه دربخش تقاضا و چه در بخش عرضه پیاده می¬شود. در پایان با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی (ahp) سناریوهای تعریف شده با اولویت معیارهای زیست محیطی مورد ارزیابی قرار می¬گیرند. در نهایت سناریویی که بیشترین امتیاز را دارد به عنوان بهترین سناریو در نظر گرفته می¬شود. منطقه مورد مطالعه در این رساله حوضه بهشت آباد در استان چهار محال و بختیاری می¬باشد که این حوضه یکی از حوضه¬¬های بالادست سد کارون چهار است. نتایج شبیه¬سازی نشان داد با ادامه شرایط فعلی در افق زمانی مورد نظر(15 سال)، 82/8941 میلیون متر مکعب تقاضا وجود دارد که از این مقدار، 6/3031 میلیون متر مکعب تقاضای تأمین نشده می¬باشد. همچنین با ارزیابی سناریوهای مختلف مشاهده شد که در بخش تأمین تقاضا سناریوی ترکیبی از همه سناریوها، بهترین عملکرد را در بین همه سناریوها با فقط 126 میلیون متر مکعب تقاضای تأمین نشده دارد و با در نظر گرفتن معیارهای زیست محیطی و ذخایر آب زیر-زمینی سناریوهای افزایش راندمان آبیاری بهترین عملکرد را باندازه 7 درصد از کل نسبت به سایر سناریوها دارند.

رتبه بندی صنایع هایتک به کمک تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره جهت سرمایه گذاری؛ مطالعه ی موردی در شیراز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده مهندسی صنایع 1393
  اسماعیل رضایی   علیرضا شهرکی

جهان امروز گرایش به فناوری های جدید دارد و فناوری ها بخصوص فناوری برتر در پیشرفت صنعت و اقتصاد کشور و افزایش توان رقابتی آن نقش بسزایی دارد.فناوری های برتر، ابزارهای قدرتمند برای خلق فرصت های شغلی جدید،بازسازی اقتصاد منطقه ای و اساسی ترین عامل موثر در رقابت پذیری در بازارهای پیچیده امروز می باشد. با توجه به اهمیت استراتژیک فناوری برتر در کشورهای مختلف، مناطق مستعد در کشورها از نظر سرمایه گذاری بر روی صنایع فناوری برتر، باید شناسایی شوند و نظر به اینکه در اکثر مناطق کشور با محدودیت منابع مواجه هستیم نیاز به تعیین اولویت سرمایه گذاری بر روی صنایع فناوری برتر شدیدا احساس می شود در نتیجه رتبه بندی صنایع فناوری برتر جهت سرمایه گذاری ضروری است. هدف از این پژوهش، شناسایی و رتبه بندی صنایع فناوری برتر با روش رتبه بندی vikor جهت سرمایه گذاری درشهر شیراز می باشد. بدین منظور با مراجعه به تحقیقات انجام گرفته و مطالعه نظرات محققین داخلی و خارجی ، 10 صنعت به عنوان صنایع فناوری برتر شناسایی شدندو ابعاد مرتبط با سرمایه گذاری بر روی صنایع فناوری برتر، نیز شناسایی شد و بر مبنای این مولفه ها، پرسشنامه ای مبتنی بر 36 معیار طراحی گردید و روایی آن از طریق اعضای هیئت علمی گروه مهندسی صنایع مورد تأیید قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش نخبگان و فعالان صنایع فناوری برتر شهر شیراز می باشد، که حجم نمونه برابر 58 نفر می باشد. همچنین، با استفاده از تکنیک آنتروپی شانون وزن معیارها بدست آمد و با روش vikor به رتبه بندی صنایع فناوری برتر پرداخته شد که نتایج حاصل، حاکی از آن است که صنعت داروسازی، داروشناختی و پزشکی دارای اولویت بالاتری نسبت به 9 صنعت دیگر، جهت سرمایه گذاری در شهر شیراز است.

استفاده از روش کارت امتیازی متوازن(bsc) برای ایجاد یک ارزیابی عملکرد و مدل روابط در دانشگاه سیستان و بلوچستان بر اساس فرایند تحلیل شبکه¬ای(anp)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده مهندسی 1393
  امین نقیب طباطبائی   علیرضا شهرکی

ارزیابی عملکرد سازمان¬ها همواره یکی از اساسی¬ترین پیش¬نیازهای تدوین برنامه¬های بهبود و برنامه¬ریزی راهبردی است، که دارای اهمیت بالایی در سازمان می¬باشد. تاکنون مدل¬های گوناگونی برای ارزیابی عملکرد سازمان¬ها مطرح شده است و هر یک با رویکرد خاصی به این منظر نگریسته¬اند. یکی از این مدل¬های راهبردی، روش کارت امتیازی متوازن( bsc) می¬باشد، که به بررسی تعامل بین جنبه-های مختلف سازمان می¬پردازد. این تحقیق با هدف ارزیابی عملکرد دانشگاه سیستان و بلوچستان به عنوان یک واحد دانشگاهی با تلفیق روش کارت امتیازی متوازن و روش تحلیل شبکه ای ( anp) تشکیل شده است. پس از شناسایی مولفه¬های چشم¬انداز، ماموریت، اهداف و استراتژی¬های دانشگاه، شاخص¬های عملکرد آنها با استفاده از 4 بعد کارت امتیازی متوازن مورد بررسی قرار گرفت. به بیان دیگر در این مقاله معیارهای هر یک از 4 منظر کارت امتیازی متوازن تشریح و با استفاده از روش تحلیل شبکه¬ای روابط بین معیارها بررسی شده است. سپس امتیاز هر منظر تعیین شده و در انتها راهکارهایی را جهت بهبود عملکرد برای مدیریت اتخاذ می¬نماید. نتایج حاصل از این تحلیل با استفاده از روش تلفیقی مذکور نشان داد که، عملکرد دانشگاه سیستان و بلوچستان در وضعیت قابل قبولی قرار بوده و با تمرکز بر منظر رشدوتوسعه و مشتری می¬توان عملکرد سازمان را بهبود بخشید. همچنین میتوان به طور کاربردی این مدل را برای ارزیابی عملکرد دانشگاه¬ها و موسسات آموزش¬عالی ارائه داد که ضمن ارائه وضعیت موجود برای مدیران موسسات آموزش عالی سراسر کشور، آن¬ها را در نیل به اهداف و استراتژی¬های سازمان، در سریع¬ترین زمان ممکن کمک کند.

تعیین سطح آگاهی دانشجویان تربیت بدنی دانشگاههای زاهدان از عوارض داروهای دوپینگ در سال 1380
پایان نامه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان سیستان و بلوچستان 1379
  علیرضا سرگلزایی   محمدرضا شهرکی

با توجه به عوارض داروهای دوپینگ و افزایش شیوع دوپینگ در جامعه ورزشی و نظر به اینکه دانشجویان تربیت بدنی مربیان و سرپرستان آینده ورزشکاران خواهند بود و از جمله افرادی هستند نقش نقش تعیین کننده ای در تصمیم گیری های ورزشی این مرز و بوم دارند. بنابراین در این مطالعه سطح ‏‎‎‏‏‎‎‏آگاهی دانشجویان تربیت بدنی زاهدان از عوارض جانبی داروهای دوپینگ براساس سن وجنس و تعداد واحد گذرانده و حضور در رشته ورزشی و نوع دانشگاه بررسی شد.آنالیز اطلاعات حاصل ازاین بررسی نشان داد که سطح آگاهی از عوارض داروهای دوپینگ در دانشجویان در هر دو دانشگاه ( آزاد اسلامی و سیستان و بلوچستان ) با تعداد واحدهای گذرانده و حضور دو رشته ورزشی خاص ارتباط معنی داری وجود داشت و نیز هر دو دانشگاه سطح آگاهی از عوارض داروهای دوپینگ با جنس ارتباط معنی داری را نشان نداد بعلاوه نتایج نشان داد که در دانشگاه آزاد اسلامی سطح آگاهی از عوارض داروهای دوپینگ با سن ارتباط معنی داری نداشت در حالیکه در دانشگاه سیستان و بلوچستان ارتباط معنی داری را نشان می داد. براساس مدل رگرسیون نشان داده شد که مهمترین عوامل افزایش در سطح آگاهی از عوارض جانبی داروهای دوپینگ در کل دانشجویان تربیت بدنی به ترتیب : حضور در رشته ورزشی خاص، سن و تعداد واحدهای گذرانده بود. با افزایش سن و تعداد واحدهای گذرانده و حضور در رشته ورزشی خاص سطح آگاهی نیز در این مورد افزایش می یافت.

بررسی معیارهای استاد خوب از دیدگاه اساتید و دانشجویان دانشکده پزشکی زاهدان در نیمه اول سال تحصیلی 81-1380
پایان نامه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان سیستان و بلوچستان 1380
  اعظم مرندی   محمدرضا شهرکی

مراکز آموزش عالی برای تعیین شایستگی اساتید خود ملاکهایی را تعیین ، تا عملکرد آنها را مورد ارزشیابی قرار دهند و از این طریق استادان نمونه خود را مشخص و با استفاده از آن ، سعی می گردد کیفیت آموزش را ارتقا بخشند . این پژوهش یک مطالعه توصیفی - تحلیلی می باشد. جمعیت مورد مطالعه اساتید و دانشجویان دانشکده پزشکی زاهدان بوده است که به منظور بررسی و مقایسه نظرات دو گروه در مورد معیارهای یک استاد خوب دانشگاهی در چهار جنبه شخصیت فردی ، دانش پژوهی ، روش تدریس و توانایی در ایجاد ارتباط و مشاوره انجام گرفته است.

مقایسه نتایج خودسنجی و ارزشیابی دانشجویان از عملکرد اعضا هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان در نیمسال اول سال 1379
پایان نامه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان سیستان و بلوچستان 1380
  مهدی مقدم   محمدرضا شهرکی

ارزشیابی به علت ماهیت و عملکرد خاص خود در هر گونه نظام آموزشی یکی از گسترده ترین مباحث فرآیند آموزش است و علیرغم اهمیت فراوان آن و نیز اختصاص دادن حجم عظیمی از مباحث تربیتی به خود، نتایج آن به مقدار کمی مورد استفاده قرار می گیرد. به واقع می توان گفت تاکنون بیشتر از ضرورت اجرای ارزشیابی صحبت به میان آمده تا به کارگیری آن روشهای ارزشیابی استاد بر حسب هدف ارزشیابی و ملاکهای آن متفاوت است. اگر منظور، ارزشیابی دقیق و قابل اعتماد از عملکرد هیات علمی می باشد، لازم است که روشهای مختلف مورد استفاده قرار گیرد. این پژوهش بصورت یک مطالعه مقطعی - تحلیلی می باشد. جمعیت مورد مطالعه کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه در نیمه اول سال تحصیلی 79 بوده اند که فرم های خودسنجی را تکمیل نموده و نتایح حاصله از ارزشیابی آنها توسط دانشجویان در آن ترم موجود بوده است. حیطه های مورد بررسی در پرسشنامه های جمع آوری اطلاعات شامل: حیطه های تسلط علمی، تاثیر روحی - معنوی و اجتماعی استاد بر دانشجو، فن تدریس و استفاده از امکانات سمعی و بصری، ایجاد انگیزه جهت مطالعه و نحوه کنترل کلاس بوده اند. نتایج بدست آمده توسط نرم افزار ‏‎spss‎‏ و به کمک آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن ‏‎(spiarman)‎‏ مورد بررسی قرار گرفت. در این بررسی از بین 216 نفر عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان، 118 نفر فرم خودسنجی را تکمیل نمودند (53% - ‏‎response rate‎‏) به کمک آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن در تمام حیطه های عملی، معنوی و اخلاقی، تسلط علمی، کنترل کلاس و نظم کلاس بین نتایج خودسنجی با ارزشیابی توسط دانشجویان تفاوت معنی داری موجود نبود ‏‎(p> 0/05)‎‏ در این بررسی مشخص شد که میانگین نمرات ارزشیابی توسط دانشجویان از نمرات خودسنجی کمتر بوده است. در بعضی از مطالعات دیگر نیز به این امر اشاره شده است که نتایج خودسنجی با نتایج سایر روشهای ارزشیابی تطابق و همخوانی ندارد. علل این امر باید مشخص شوند تا نتایج ارزیابی ها پایائی ‏‎(stability)‎‏ و روائی ‏‎(viability)‎‏ بیشتری داشته باشند. با توجه به بالاتر بودن نمرات خودسنجی نسبت به ارزشیابی دانشجویان از اساتید، بنظر می رسد که تفسیر نتایج خودسنجی بایستی با احتیاط بیشتری انجام پذیرد. در ضمن بایستی در جهت یافتن راه حلهایی در زمینه دقیق تر شدن نتایج ارزشیابی ها ، بویژه خودسنجی، اقدامات موثری صورت گیرد.