نام پژوهشگر: سهیلا داوری
سهیلا داوری سعید عمادی
بررسی اثر مهارکننده ها نیز نشان داد که مهارکننده ها اثر مهاری قابل ملاحظه ای بر تشکیل تجمع های آمیلوئیدی پپتید آمیلوئید بتا 40 دارند. فسیکولین و پروپیدیوم به عنوان مهارکننده های مکان حاشیه ای به ترتیب اثر مهاری 34% و 30% برای استیل کولین و 17% و 15% را برای بوتیریل کولین استراز در تشکیل تجمع های آمیلوئیدی برجای گذاشتند. گالانتامین اثر مهاری به نسبت کمتری را از خود نشان داد. این مهارکننده تشکیل تجمع های آمیلوئیدی پپتید آمیلوئید بتا ناشی از استیل کولین استراز را 27% و در مورد بوتیریل کولین استراز به میزان 22% مهار کرد. نتیجه دیگر این مطالعه حاکی از آن است که حضور هم زمان دو آنزیم تاثیری در افزایش تعداد اولیگومرها و پیش فیبریل های پپتید آمیلوئید بتا 40 ندارد. استفاده از هر یک از مهارکننده های مذکور در حضور هم زمان آنزیم های استیل و بوتیریل کولین استراز اثر مهاری بر روی تشکیل تجمع های آمیلوئیدی پپتید آمیلوئید بتا 40 نداشت. این مطالعه همچنین نشان داد که مهارکننده هایی که به مکان حاشیه ای کولین استرازها وصل می شوند (پروپیدیوم و فسیکولین) تاثیر کاهنده بیشتری بر تشکیل تجمع های آمیلوئیدی از خود نشان می دهند.
سهیلا داوری ابوالقاسم رادفر
در این پایان نامه برآنیم تا جنبه های زیبایی شبه جمله در دیوان شمس را بررسی نماییم و به تدوین فرهنگ آن بپردازیم. هدف از انجام این پژوهش: یکی نشان دادن زیبایی طبیعی این مقوله ی دستوری به کاربران زبان و غرابت کاربرد آن در دیوان شمس، و دیگری تدوین فرهنگ جامعی از شبه جمله است. هنر جزئی از فرهنگ، نمایانگر شیوه ی زیست و افشاگر نیازهای اجتماعی در هر برهه از تاریخ است؛ کوششی است برای ایجاد زیبایی و زیبایی، تمایلات عالی و جسمانی و عقلانی انسان را ارضا می کند. ادبیات، هنر آفرینش زیبایی با کلمات است. کلمات وسایل بلاغی شاعر برای آفرینش اثر هنریند، در زندگی تداعی های عاطفی دارند و ابزار ارتباط انسان ها بایکدیگرند. صوت یا شبه جمله یک گروه از کلمات و یکی از انواع شگردهای انتقال معانی است که از راه های بلاغی موجب بیداری احساسات و تشخص زبان یک اثر ادبی می شود؛ انتقال معانی را موثر و اثر را زیبا و ماندگار می کند. شبه جمله در دیوان شمس زیباست زیرا مبین جهان غنی عاطفه و حقیقت و احساس و اندیشه مولاناست؛ دیگر آنکه کاربرد صنایع معانی و بدیعیِ ایجاز و تکرار موجب آفرینشی پرمعنا و آهنگین در شعر شده است. و بالاخره اینکه مولانا با کاربرد آن خلاف انتظار خواننده موجب آشنایی زدایی و رستاخیز شبه جمله شده است.