نام پژوهشگر: مهرانگیز نعمتی
مهرانگیز نعمتی ملیحه صابری
چکیده: ماهیت انسان در مکتب اگزیستانسیالیسم در اثر انتخاب آزاد و آگاه او تحقق می یابد.انسان هستی را جولانگه خویش می داند و بر اساس انتخاب آگاه و آزادانه ی خود خالق سر نوشت خویش است و همین باعث شور و نشاط و کمال زندگیش می شود .در آثار علی شریعتی تأکید فراوانی بر مسأله انسان و مسائل و موضوعات مرتبط با آن شده است و به همین دلیل مملو از مولفه های اگزیستانسیالیستی است. علی شریعتی از طریق شخصیت پردازی الگوهای شاخص اسلام مانند حضرت علی (ع)،فاطمه (س)، امام حسین (ع)،حضرت زینب (س)،ابوذر و حر، نقش ویژه ای در معرفی مفاهیم بلند اسلامی دارد.کی یر که گور مسیحی نیز با بررسی شخصیتی چون حضرت ابراهیم (ع) ، در تلاش است تا مومن حقیقی را معرفی کند.با وجودی که هر دوی آنها بر عنصر اختیار انسان تأکید دارند، کی یر که گور ،طبق آموزه ی گناه اولیه در مسیحیت و نجات بخش بودن مسیح موعود معتقد است که گناه بشر ازلی است و در همه ی فرزندان آدم به ارث رسیده اما شریعتی معتقد است هر انسانی مسول سرنوشت خویش است و هیچ کس بار گناه دیگری را به دوش نمی کشد . شریعتی قائل به وجود آفریدگاری مطلق برای هستی است در حالی که سارتر اعتقاد به دینداری را با اختیار انسان در تنافی می داند و معتقد است بشر در این جهان به خود وانهاده شده است. اگزیستانسیالیست دینی با بینشی عرفانی که به جهان وهستی دارد باعث می شود انسان از احساس پوچی رها شود و احساس هدفمندی نماید و در جهت کمال که همان رسیدن به بی نهایت است گام بردارد. در حالی که اگزیستانسیالیست غیر دینی با وجود همه ی ارزشی که برای انسان قائل است اما نمی توانند برای سرنوشت نهایی بشر آینده ی دلخوش کننده ،امید بخش و هدفداری را پیش بینی کند و در نتیجه انسان به نوعی سر خوردگی ،پوچی و سر گردانی دچار می شود . کلیدواژه ها:شریعتی،مولفه های اگزیستانسیالیستی ،آزادی،اندیشه ی دینی،کی یر که گور ،سارتر
مهرانگیز نعمتی
چکیده ندارد.