نام پژوهشگر: حسام اصلانی
یاسر حمزوی حسام اصلانی
!" # $% & ( ) % * ) ) ) % + ) , ) * ) % ) ) * ) %
آصفه میرنیام حسام اصلانی
چکیده پژوهش حاضر به بررسی و شناسایی تکنیک ساخت گچبری های خاص دوره قاجار در شهر یزد و بازنمایاندن ظرافت ها و ویژگیهای این هنر می پردازد. در این راستا با در نظر گرفتن سابقه اندک توجه به هنر قاجار و حفظ آثار آن به عنوان یک مکتب مستقل هنری ، توجه به زمینه ها و زیرساخت های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی این مکتب در شهر یزد، به عنوان پیش زمینه مکتب هنریِ شکل گرفته در آرایه های گچی معماری دوره قاجاردر شهر یزد، مد نظر بوده است. سپس در ادامه بناهای دوره قاجار در یزد به عنوان زمینه بروز انواع تزیینات معرفی می گردد تا با آگاهی از تنوع گونه های تزیینی و تزیینات گچی بناهای متفاوت، شناخت نمونه های شاخص تزیینات گچی این دوره حاصل شود. با دسته بندی تزیینات گچی مشابه و همسان و نمونه برداری از بناهای شاخص بررسی های بیشتر صورت گرفته است. آنگاه با تکیه بر نتایج پژوهش های میدانی و مطالعات علمی و آزمایشگاهی نمونه ها، شیوه ها و فنون اجرای این تزیینات بررسی شده است. سپس نمونه موردی خانه شیخ الاسلام ، با نگاه ویژه به تزیینات گچی و با توجه به انواع آسیب های وارده بر آن، جهت ارایه راهکار حفظ و مرمت تزیینات مورد مطالعه قرار می گیرد. ره آورد این پژوهش احساس مسولیتی است که از پس شناخت و درک عمیق مواریث فرهنگی و آثار هنری، ایجاد می شود و حفظ و تداوم شیوه های موجود را الزامی می دارد.
مریم احمدی محمدرضا نیلفروشان
آجرهای لعاب دار نفیس مکشوفه از تپه ربط، منتسب به حکومت محلی ماناها در هزاره اول پیش ازمیلاد در شمال غرب ایران می باشد. انجام مطالعات فنی باعث شناخت تکنولوژی ساخت لعاب دراین آجرهای منحصر به فرد، و نیز روشن نمودن هنر لعاب سازی در ادوار پیش از هخامنشیان در ایران خواهد بود. ویژگی این آجرها تنوع بسیار در فرم و نقوش آنها می باشد. بیشتر آجرها به فرم مکعب، مکعب مستطیل های کنگره دار می باشند. نقوش این آجرها شامل دوایر متحد المرکز و هم چنین نقوشی شبیه ستاره محتمل به کاربردهای نجومی؛ نقوش گیاهی و نیز تعداد زیادی الهه های بالدار با سر انسان و بدن جانوران اسطوره ای، که برگرفته از هنر آشوری است، می باشد. قدمت این آجرها حدود 800 تا 600 پ.م. تعیین شده است. دراین پروژه جهت تکمیل مطالعات باستان شناختی؛ مطا لعات فنی و شناسایی ترکیب و ساختار بدنه آجرها و لعاب ها انجام شده است و آسیب ها و مشکلات آجرها نیز بررسی شده که بیشتر ناشی از ضعف تکنیک و با تأسف بسیار صدمات جبران ناپذیر وارده درحین حفاری می باشد.
جعفر پرویز حسام اصلانی
چکیده همان طور که مشخص است فن شنا سی وآسیب شناسی دو اصل اساسی در مرمت آثار تاریخی میباشند پروژه مورد نظر با مبنا قرار دادن این دو اصل سعی بر آن داشت که نقوش مهری که در این بنا اجرا شده است را شناسایی کرده ، به سوالاتی همچون ، تهیه مواد اولیه این تزیینات چگونه بوده است؟ آیامواد افزودنی به ماده پایه اضافه شده ؟ آیا این نقوش به روش استنپی ارا شده اند و... با آزمایش های علمی وکاربردی همچون شیمی تر، میکروسکپ الکترونی semروبشی ، atr_ftirو استفاده از دوربین های دیجیتال ونرم افزار های پیشرفته سعی گردید به سوالات و فرضیه ها جواب داده شود. از نظر تاریخی سعی شد که با بناهای هم دوره مقایسه تطبیقی شود وشباهت ها ونزدیکی های نقوش نمایان گردد. در آخر به ارائه طرح مرمت وحفاظت از تزیینات این بقعه پرداخته شده است . امید آن است این تحقیق برای تحقیقات کاملتر وجامع تر کمک وزمینه ای مناسب باشد
حامد جهاندوست دالنجان ترکیه حسام اصلانی
این پروژه با هدف کسب شناخت کلی درباره ی وضعیت بنای امامزاده شاه احمد قاسم شهر قم و ارائه ی راهکارهای علمی، حفاظت آن آغاز و با سه رویکرد فن شناسانه، آسیب شناسانه و مرمتی بنیان نهاده شد. بنا به صورت سازه ای منفرد برجی شکل با نمای آجری و گنبد دو پوسته ی رک و با تزیینات گچبریِ درون بنا، در گورستان قدیمی مالون در دوره ی حکومت آل صفی در قم به سال 780 هجری قمری و به سبک هنری ایلخانی ساخته شده و در دوره های مختلف دچار دخل و تصرف هایی در قسمت های مختلف گشته است؛ این دخل و تصرف ها،شامل برداشتن خُود احتمالاً آسیب دیده ی گنبد رک بنا، استفاده از آهیانه ی گنبد به عنوان گنبد فعلی به صورت شکل خاصی از گنبد نار، اضافه کردن بناهای جدید و متصل به بنای اصلی، مسدود کردن درب احتمالاً اصلی بنا و قراردادن درب فعلی در ضلع شمالی و به واسطه ی آن تخریب قسمتی از کتیبه ی نال درگاه، تعویض و تغییر در پنجره های مشبک بنا با پنجره های فلزی جدید، اجرای تأسیسات ساختمانی بر روی تزیینات گچبری، نمای بیرونیِ معاصرِ آجرکاری و کاشی کاری شده ی بنا، ازاره ی سنگی درون بنا و مرمت های غیراصولی در قسمت های مختلف تزیینات گچبری می شوند. در این بحث، پس از ارائه ی تاریخچه ای کلی در مورد بنا، معرفیِ آن، فن شناسی تزیینات و مطالعات مرتبط با بنا و بررسی آسیب های موجود، در نهایت به طرحی علمی در راستای مرمت و محافظت تزیینات گچبری آن بخصوص کتیبه ی گچبری نال درگاه (کتبیه ی سوم)، از جمله برداشتن پوشش سفید براق روی کتیبه، استحکام بخشی موضعی در قسمت های مورد لزوم پیش و پس از برداشتن پوشش سفید براق، بازسازی قسمت های تخریب شده ی تزیینات گچبری و در انتها اجرای لایه ی محافظ بر کل سطح تزیینات پرداخته شد و در جهت حاکم بودن فضای یک بنای تاریخی بر بنای مورد نظر و جلوگیری از آسیب های بیشتر و همینطور نمایاندن ارزش های تاریخی و فرهنگی این بنا به مخاطبین آن، پیشنهادهایی ارائه شد.
حامد پورتقی حسام اصلانی
در ایران مطالعات مدون و سازمان یافته ای در رابطه با شناخت فنی تزیینات گچ بری دوره ایلخانی صورت نگرفته است ولی می توان برخی از پژوهش های عمده در زمینه های مشابه را سرمشقی برای این هدف در نظر گرفت. از جمله مطالعات فنی انجام شده توسط م.میش مست نهی بر روی گچ بری های کوه خواجه سیستان را می توان نام برد که در آن عمده فرسایش قابل ملاحظه در نمونه ها یعنی پودری شدن لایه های گچ و خاک و انیدریته شدن این لایه ها با توجه به نتایج آزمون های xrd و sem مورد بررسی قرارگرفته است، در پژوهش مذکور ضمن مدل سازی فرایند آسیب، با نگاهی به مطالعات فن شناسی و آسیب شناسی نمونه ها، راه کارهای حفاظتی در جهت کنترل فرایند تخریب ارائه شده است. بررسی های انجام شده توسط پ.هلاکویی بر روی تزیینات گچ بری بقعه ی پیر بکران را می توان نمونه ای دیگر برای این پژوهش در نظر گرفت. در خارج از ایران حجم محدود تزیینات گچ بری، امکان مطالعات گسترده را بر روی این تزیینات فراهم نیاورده است اما می توان به مطالعات عمده در زمینه ساختار شناسی گچ اشاره کرد که حجم قابل ملاحظه ای را داراست. دامنه ای از این بررسی ها به اختصار در فهرست منابع این پایان نامه ارائه شده است. در راستای تکمیل پژوهش های مرتبطِ پیشین و هم چنین با هدف کاستن از حجم بی مصرف مطالب، در این نوشتار به جای بازتکرار و درجِ رونوشت گونه ی مطالب مندرج در منابع مطالعاتی و سابقه ی تحقیق، به تحلیل داده های اکتسابی موجود بسنده شده است و به جای برداشت های بریده و ناقص از دانش مکتوب، با معرفی منابع مطالعاتی مرتبط در پایان هر فصل، امکان دسترسی به مطالب توضیحی و تکمیلی میسر شده است. روند پی گیری مطالب در این پایان نامه از کل به جزء و در شش فصل گردآوری شده است. نخستین فصل با پرداختن به دلایل وجودی، اهداف، محتوای نوشتاری و چگونگی ارائه ی مطالب در این پایان-نامه به عنوان راهنمایی برای مطالعه ی کلّ محتوی ارائه شده است. فصل دوم با معرفی شهر پیربکران، بقعه ی تاریخی و محراب نفیس موجود در آن سرآغازی برای عنوان طرح شده است. دلیل معرفی شهر پیربکران، موقعیت اقلیمی منطقه و تاریخ چه ی اثر، ایجاد آشنایی کلّی نسبت به موضوع بحث و هم-چنین بهره گیری از داده های گردآوری شده برای تحلیل های فن شناختی و آسیب شناختی است. در روند مشاهده، تحقیق و داده اندوزی برای این فصل، نتایج نوینی دست داده است که با استناد به آن ها پیشینه ی ذکر شده برای ساخت و الحاقات سازه ای در این بنا و محراب باشکوه آن دچار دگرگونی خواهد شد. فصل سوم این پایان نامه با عنوان مستندنگاری و آزمون های شناسایی مواد مرتبط با اثر، مجموعه داده های را دست داده که با استناد به آن ها در فصل چهارم استدلال لازم برای فن شناسی و در پنجمین فصل ریشه یابی آسیب های درگرفته برای محراب بقعه ی پیربکران ارائه شده است. با ارائه ی جدولِ نتایج آزمون ها در بخش پایانی، نام مواد سازنده ی اجزاء سازه ای و تزیینی محراب درج شده و در ادامه ی مطلب به آن رجوع شده است. حاصلِ مشاهده، تحقیق و داده اندوزی در این فصل، مجموعه ای از مستندات تصویری و نتایج آزمون های شناسایی مواد را دست داده که می تواند راه گشای پژوهش های آینده نیز باشد. در این ره گذر نتایج نوینی برای پاسخ گویی به چیستیِ ترکیب ملات در تزیینات گچ بری ارائه شده است. هم چنین با درج شواهد لازم، چیستیِ کانی سازنده ی رنگ سفید در تزیینات این محراب و داده های پیرامونی آن برای جامعه ی علمی این رشته در ایران، عرضه شده است. در چهارمین فصل، در راستای شناخت شیوه ی اجرای تزیینات محراب، شناخت تزیینات تکمیلی و شناخت نحوه ی عمل آوری گچ در اجرای تزیینات گچ بری محراب نتایج نوینی دست داده است که با استناد به آن ها بخشی از رموز فن شناختی مرتبط به شیوه و نحوه ی اجرای تزیینات گچ بری بقعه ی پیربکران مشخص شده است. در فصل پنجم، داده های حاصل از مستندنگاری، آزمون های شناسایی مواد و هم چنین فن شناسی اثر، امکان آسیب شناسی و شناخت فرایند های تخریب را فراهم آورده است. برای نخستین بار گونه ی حشره ای متفاوتی به عنوان یکی از عوامل اصلی تخریب یک اثر گچ بری معرفی شده است. برآیند این پنج فصل با نتیجه گیری و ارائه ی طرح حفاظت و مرمت محراب بقعه ی تاریخی پیربکران در فصل ششم، نیل به اهداف موجود در طرح نامه ی پیشنهادی این پروژه ی نهایی را تا حد امکان میسر ساخته است. در این فصل با پیش نهاد بهره گیری از سازه ی هوشمند محافظ و مواد بازدارنده ی آسیب های حشره ای، راه کارهایی به منظور حفاظت پیش گیرانه یِ هستی ِ عناصر تزیینی این اثر معرفی شده است. هم چنین با پیش نهاد استفاده از مواد استحکام بخش، راه کار لازم برای تثبیت وضع موجود و حفاظت از بخش های در حال تخریب مطرح شده است. لازم به ذکر است در این نوشتار اغلب عکس ها، شکل ها و جداول ارائه شده، توسط نگارنده تهیه شده است و به همین دلیل به منظور جلوگیری از تکرار واژه ی "نگارنده" به عنوان منبع برای تک تک این تصاویر، ذکر منبع تنها برای تصاویر گردآوری شده صورت گرفته است. در این پایان نامه ارجاء دهی منابع از روش شیکاگو پیروی می کند.
محمد شعرباف حسام اصلانی
چکیده: بقعه ی درب امام از بناهای تاریخی بجا مانده از دوره ی قراقویونلو است که به واسطه ی دفن دو امامزاده در آن، جزء زیارتگاه های معروف اصفهان به شمار می آید. اما شاید کمتر کسی از مردم بداند که مادر جهان شاه قراقویونلو در این مکان دفن است. گنبد کوچک یا همان گنبد شمالی بنا بر روی این مقبره ساخته شده که سرشار از تزئینات است. این تزئینات شامل گچبری، نقاشی، طلاکاری، لایه چینی، رسمی بندی، پنجره مشبک گچی و کاشیکاری بسیار نفیسی است که در ازاره ی آن خودنمایی می کند. این تزئینات به واسطه عبور از دوران تیموری و شروع دوره ی صفوی دارای اهمیت بسیار است، چرا که در هر دو دوره شاهد سبک خاص هنری هستیم که تأثیرات دوره ی قبل و پیش زمینه های سبک هنری بعد را می توان در آن به خوبی مشاهده نمود. در این تحقیق سعی برآن است تا انواع تزئینات موجود در این بنا بررسی و معرفی گردد و تزئینات گچی گنبد شمالی آن به طور خاص مورد مطالعه قرار گیرد. آزمایشات، مشاهدات و آنالیزهای انجام شده حاکی از آن است که تزئینات گچی به شیوه ی فتیله ای و قالبی اجرا شده و فرضیه ی گچبری و اجرای تزئینات با ابزار گچبری رد گردید. با توجه به عدم آگاهی و درک صحیح از ساختار تزئینات، مرمت های نادرستی طی سال های گذشته بر روی آن انجام گرفته است. با توجه به وظیفه مرمت گر در قبال میراث فرهنگی و تاریخی و برای جلوگیری از تخریب و به فراموشی سپردن کامل این هنر در گام اول در راستای شناخت دقیق، فنی و علمی ماهیت این آثار قدم برداشته تا با آگاهی بتوان هرچه بهتر و موثرتر در جهت حفظ و نگهداری این آثار ارزشمند از لحاظ موجودیت مادی و غیر مادی آن ها عمل نماییم.
فائزه اصفهانی پور هنزایی عباس عابد اصفهانی
در دوره آل مظفر اکثر بزرگان، هنرمندان و دانشمندان برای در امان ماندن از حملات مغول شهریزد را مرکز فعالیت های علمی و هنری خود قرار دادند. برقراری امنیت و آرامش در یزد و نیز توجه زیاد حاکمان ایلخانی به حکومت آل مظفر باعث شد تا در این دوره تبادلات علمی هنری بسیاری بین این دو حکومت صورت گیرد. گرد آمدن دانشمندان و هنرمندان در یزد و از سوی دیگر آشنایی و تبادل فنون تزیینات معماری در یزد و در پی آن توسعه و تکوین تزیینات معماری این دوره شد. این ابداعات بر اساس ویژگی های اقلیمی، فرهنگی، باورها و اعتقادات مذهبی در یزد صورت گرفته است. وجود ویژگی های خاص در معماری و تزیینات بناهای دوره آل مظفر در یزد، موجب ایجاد مکتبی محلی به نام مکتب مظفری شده است. آنچه در این رساله به آن پرداخته می شود، بررسی سبک تزیینات معماری دوره آل مظفر در یزد است. مدرسه شمسیه در یزد نمونه هایی شاخص از مکتب مظفری و نشان دهنده توسعه و تکوین تزیینات معماری این دوره نسبت به دوره های قبل است. معرفی این مکتب گامی مهم در زمینه بازشناسی تزیینات معماری دوره مظفری و جایگاه این تزیینات در هنرهای سنتی ایران است. همان طور که از عنوان پایان نامه می توان انتظار داشت، این تحقیق شامل بررسی های فن شناسی، آسیب شناسی و ارائه طرح حفاظت تزئینات معماری مدرسه شمسیه خواهد بود. به طور کلی مطالب این پژوهش در پنج فصل گنجانده شده است؛ در فصل اول به کلیات تحقیق و در فصل دوم به مطالعه تزیینات معماری در مدرسه شمسیه پرداخته شده است. در فصل سوم آسیب های موجود در بنا و علل ایجاد آن مورد بررسی قرار گرفته و در فصل چهارم با توجه به نتایج به دست آمده به بررسی در زمینه فراوری و بهینه سازی مواد سنتی جهت حفاظت از تزئینات بنا پرداخته شده است.
حسام اصلانی سید محمد امین امامی
شاهکارهای متعدد و متنوع باقی مانده از آرایه ها ی گچی در معماری ایران دوران اسلامی، گنجینه ای از سنت های هنری و فنی این سرزمین را در بر دارد. منابع مکتوب و معتبری که به فن شناسی تخصصی و طبقه بندی فنی گونه های مختلف این آرایه ها پرداخته باشد، وجود ندارد. شناسایی و معرفی فنون به کار گرفته شده در خلق این آثار و نیز ارایه نمودن یک طبقه بندی از دیدگاه فن شناسی به منزله هدف کلی رساله، در پی دستیابی به اهدافی فراتر از فعالیت های آزمایشگاهی و داده های تکنیکی است. این اهداف ورای دستیابی به ویژگی های فنی گونه های متنوع آرایه های گچی و شناخت فنی، در پیشبرد طرح ها و اقدامات حفاظتی و نیز اتخاذ شیوه های مناسب درمان، یاری گر مرمتگران این تزیینات است، موجبات پیدایش زبانی مشترک در میان پژوهشگران حوزه های مرتبط همچون حفاظت و مرمت؛ باستان شناسی؛ و تاریخ هنر؛ خواهد شد. روش تحقیق رساله پیش رو از نظر ماهیت، توصیفی است؛ به لحاظ شیوه جمع آوری اطلاعات و نتایج، نیمه تجربی؛ و از این بابت که به تحلیل و تفسیر نتایج بدست آمده از اطلاعات نیز پرداخته است، تحلیلی بحساب می آید. ابزار و مراحل انجام این پژوهش شامل مطالعه میدانی و معاینات بصری؛ نمونه گیری؛ بررسی های آزمایشگاهی شیمی تر، میکروسکوپی نوری انعکاسی،sem و sem-edax ، xrd ،ftir ، و تحلیل نتایج حاصل از مطالعات؛ ارایه فرضیاتی در راستای فن شناسی آرایه های هر گروه؛ شبیه سازی نمونه های مورد پژوهش با استناد به نتایج مشاهدات عینی و آزمایشگاهی در موارد نیاز؛ بحث و تفسیر نتایج به دست آمده از مطالعات انجام شده بر روی نمونه های شبیه سازی شده و تاریخی، به منظور سنجش فرضیه و نتیجه گیری برای هر یک از گونه های مورد مطالعه؛ است. در این رساله پس از طرح کلیات پژوهش و همچنین مروری بر پیشینه تحقیقات انجام شده در حوزه گچ و آرایه های گچی، دستیابی به شیوه ای مناسب جهت رده بندی تزیینات گچی امکان سنجی شده است. با استناد به نتایج حاصل از این امکان سنجی، شاخصه فنون اجرایی و شگردهای فنی بکار گرفته شده در ساخت تزیینات، به عنوان معیاری کارآمد برای طبقه بندی مورد نظر انتخاب گردیده است. بر این اساس، آرایه های گچی در معماری دوران اسلامی ایران، در 9 گروه شامل تزیینات گچبری برجسته؛کم برجسته؛ معرق؛ تزیینات گچی قالبی؛ فتیله ای؛ مجوف؛ مشبک؛ آرایه های گچی تلفیق شده با مصالح بنایی؛ و تزیینات تلفیقی با آیینه؛ طبقه بندی شده است. محور اصلی در ادامه فرآیند پژوهش، بر شناسایی مواد بکار گرفته شده؛ فنون و مراحل اجرا؛ شاخصه های مهم فنی جهت تمایز زیرگروه ها و 58 گونه تزیینی معرفی شده در رساله، استوار گردیده است. گزارشات تحلیل فن شناسی انواع آرایه های گفته شده، همراه با معرفی نمونه هایی تاریخی از هر گونه، در فصول جداگانه این رساله ارایه شده است. در فصل آخر نیز علاوه بر جمع بندی نتایج حاصل از پژوهش، سوالات پدید آمده در حین مراحل مختلف تحقیق که پاسخ به آنها پژوهش های آتی را می طلبد، طرح گردیده است.
فرزانه حیدری حسین احمدی
ارزش تزیینات گچی روی پارچه ی موسوم به پته در گنبد سلطانیه به قدمت، سبک و فن اجرای مبتکرانه-ی آن است. در حال حاضر از این تزیینات آثار اندکی به جای مانده است. با استناد به شواهد ارائه شده در این نوشتار، ساختار تزیینات مذکور لایه ای است. این تزیینات به صورت الحاقی در فضای زیر کاسه ی گنبد و همچنین مقرنس های ایوان شمال غربی و جنوب شرقی در طبقه ی اول اجرا شده اند. ترتیب قرارگیری لایه-ها ی تزیینات عبارتند از: تکیه گاه پارچه ای-لایه چسب سریشم-لایه گچ- لایه چسب سریشم- کاغذ- لایه ی تدارکاتی طلاچسبان- لایه رنگ و طلا. این تزیینات توسط میخ آهنی بر روی بستر گچی زیر کاسه ی گنبد سلطانیه نصب شده اند. طبق نتایج حاصل از مشاهدات میکروسکوپی و آزمایش های شیمی تر مشخص شد که از پارچه ی پنبه ای و دستباف به عنوان تکیه گاه استفاده شده است. همچنین آزمون های شیمی تر و آنالیز ftir-atr بر روی پارچه، نشان از یک لایه ی نازک چسب سریشم برای اتصال بهتر میان لایه های گچ و پارچه داشتند. طبق آزمون های شیمی تر و آنالیز های ftir-atr از مغز گچ تزیینات، مشخص شد که جهت اجرای لایه ی گچ، در ترکیب ملات از مواد پروتئینیِ کندگیر کننده استفاده شده است. طبق نتایج آنالیز xrd در بررسیِ میزانِ هر یک از فازهای شناسایی شده در گچ تزیینات، به نظر می رسد که ملات گچ نمونه همچنان در حال تغییر است. فاز بازانیت همچنان در حال از دست دادن آب و تبدیل به فاز آن هیدریت است. در این میان واکنش یون کلر به عنوان کاتالیزور می تواند بسیار تاثیرگذار باشد. در آزمون های شیمی تر و همچنین آنالیز edax نیز حضور این یون اثبات شده است. از آنالیز edax و تصاویر sem برای شناخت ساختار و ترکیب مغز گچ تزیینات، لایه ی رنگ آبی، ورق طلا و میخ آهنی استفاده شده است. بر روی لایه ی گچ از لایه ای چسب و سپس از لایه ی کاغذ به عنوان لایه ی تدارکاتی برای رنگ و طلا و همچنین مانعی برای چسنبدگی گچ به قالب استفاده شده است. به احتمال این تزیینات به کمک یک قالب از جنسی غیر منعطف نظیر چوب، ساخته شده اند. این امکان وجود دارد که تزیینات مذکور در کارگاهی خارج از بنا ساخته، به محل نصب منتقل شده و سپس به وسیله ی میخ آهنی به تکیه گاه گچی گنبد متصل شده اند.
فاطمه گوشه حسام اصلانی
تنگ بری از جمله آرایه های گچی است که کاربرد آن در معماری دوره ی صفوی و به ویژه بناهای شاهی و خانه های ارامنه به اوج می رسد ریشه های این نوع تزیین در بناهای دوره ی تیموری قابل پیگیری است تا آنجا که براساس فرضیه این پایان نامه می توان ارتباط مشخصی را بین این آرایه و تزیینات مقرنس پیدا کرد که در قالب بررسی سیر تحول و تطور تنگ بری در ایران سامان یافته است. تنگ بری علاوه برکارکرد تزئیتی در بنا ، برای نگهداری ظروف نیز به کار می رفته است کارکرد اخیر با توجه به وضعیت تنگ بری چینی خانه بقعه شیخ صفی اردبیلی و سایر نمونه های مشابه و هم دوره در هند (با تاکید بر نگاره های مکتب مغولی ایرانی) قابل اثبات است. تنگ بری خانه ی مارتا پیترز در اصفهان از جمله ظریف ترین تنگ بری هایی است که به صورت مشبک اجرا شده است معرفی، فن شناسی، آسیب شناسی و ارائه راهکار حفظ و مرمت برای این تنگ بری از محورهای اساسی این پایان نامه است . واژگان کلیدی:سیرتحول تنگ بری،مقرنس،دوره ی تیموری،خانه های ارامنه ،تنگ بری های شاه نشین خانه ی مارتاپیترز، راهکار حفظ ومرمت
فرشاد موذنی حسام اصلانی
چکیده مرمت آثار تاریخی نه تنها رویکردی در راستای حفاظت و نگهداری از آثار تاریخی مطرح می شود، بلکه در هر چه بهتر شدن سیمای ظاهری آثار به بیان راهکار می پردازد. مهم ترین شاخصه ها در این زمینه در نظر داشتن اصالت تاریخی و اصل زیبایی شناسی اثر است. در این پژوهش به بررسی بخش های تخریب شده ی اندودها و تزئینات گچی معماری، به عنوان یکی از این اختلالات پرداخته شده است و تاکید اصلی آن بر روی بازسازی بستر در کمبودها است. چرا که به همان میزان که نوع رنگ و نحوه رنگ گذاری حساس و با اهمیت است تدارک بستری مناسب برای رنگ نیز قابل توجه می باشد و در این راستا تمرکز اصلی بر روی بافت این سطوح قرار می گیرد. همچنین به بررسی جایگاه صحیح استفاده از سطوح زبره ی گچی در بازسازی انواع کمبودها پرداخته می شود. در واقع اهداف اصلی در این پژوهش بررسی درستی یا نادرستی روش هایی است که در بازسازی بستر کمبودها در اندودها تزئینات گچی معماری در ایران به کار گرفته می شود و در نهایت دست یابی به شیوه ای عملی جهت اجرای بهینه سطوح زبره ی گچی است تا مرمتگران بتوانند با بکارگیری آن در بهبود کیفیت کار تلاش کند و یا با استفاده از آن به پرورش نیروی متخصص جهت اجرای سطوح بپردازند. مطالعات بر پایه دو فرضیه پی گیری شد 1- استفاده از اندود بافت دار راه حل مناسبی برای بازسازی کمبودها در اندود و تزئینات معماری است. 2- با کنترل دانه بندی، رعایت زمان بندی مراحل اجرای اندود با توجه به گیرش ملات و استفاده از افزودنی های رنگی، میتوان به اندودهای زبره ی مناسب جهت بازسازی انواع کمبودها دست یافت. در بررسی فرضیات از منابع کتابخانه ای، مصاحبه، آزمایش و نمونه سازی استفاده شد. با توجه به بررسی ها و مطالعات انجام شده کمبودها به سه نوعِ؛ کمبودهای کوچک، کمبودهای غیر قابل بازسازی و کمبودهای بزرگ قابل بازسازی رنگی تقسیم بندی شد و نقش بافت در بازسازی بستر این کمبودها مورد بررسی قرار گرفت. در کمبودهای کوچک بافتی مشابه بافت سطوح اصلی پیشنهاد شد. برای کمبودهای غیر قابل بازسازی سطحی با بافت نسبتا خشن توصیه شد که به نوعی بازسازی لایه آستر تزئینات محسوب می شود و برای کمبودهای قابل بازسازی سطحی بافت دار با بافتی نرم تر اما متفاوت با سطوح اصلی در نظر گرفته شد. در اجرای سطوح بافت دار تنظیم دانه بندی مهم ترین عامل در دستیابی به بافت مناسب است. در این راستا عمل آوری ملات و زمان بندی در انجام مراحل می تواند در سهولت و کیفیت کار بسیار موثر باشد و بهتر است ملات بدون هیچ گونه افزودنی استفاده شود.
رضا خنجری دولت آبادی حسام اصلانی
محراب مسجد کوشک فردوس دارای دو کتیبه ی گچبری شده به خط کوفی و ثلث تزئینی است که متعلق به اواخر دوره ی سلجوقی می باشند. در کتیبه ی ثلث تاریخ 554 هجری قمری ثبت گردیده است.. تکنیک برجسته، استفاده از چندین رنگ و استفاده از نقوش اسلیمی و گیاهی، نشان گر وجود سبک رازی در کتیبه های کوفی و ثلث است. بر اساس مطالعات تاریخی- تطبیقی، سنگ روضه ی علیه ی رضویه(ع)، یک قطعه در چوبی متعلق به اواخر قرن 6 هـ ق و یک مورد از محراب های موجود در رباط شرف با کتیبه ی کوفی محراب مسجد کوشک فردوس تقریباً هم عصر هستند. وجود لایه های آستر و بستر در هر دو کتیبه، نشان گر اجرای کتیبه ها به صورت درجا (دستی) است و به روش قالبی اجرا نشده اند همچنین رنگ سفید به عنوان بوم کننده و یا زمینه، کاربرد داشته است و سپس رنگ های آبی و قرمز بر روی آن اجرا شده اند. بر اساس آزمایش های شیمی تر، رنگ های مورد استفاده در اثر عبارتند از: لاجورد، اُخرا و سفید ژیپس. همچنین بر اساس آزمایش های شیمی تر، ماده ی آلی گیاهی (سلولزی) و آلومینوسلیکات ها در لایه ی آستر و بستر کتیبه ی کوفی وجود دارند. در ادامه ذرات بسیار ریز زغال نیز شناسایی شد که منجر به تغییر رنگ گچ لایه ها به رنگ خاکستری می شوند که بر اساس نتایج نمونه سازی، تأثیری در زمان گیرش و میزان سختی ملات گچ ندارند. شکل و فرم و نحوه ی قرارگیری بلورهای ژیپس در لایه های آستر و بستر بر اساس نتایج میکروسکوپ الکترونی روبشی (sem) بیان گر استفاده از گچ زنده است. بلورهای ژیپس در لایه ی آستر بسیار حجیم و کوتاه هستند و شباهت زیادی به مخلوط گچ وکتیرا دارند. درآنالیز طیف سنجی نقطه ای اسپکتروفوتومتری پرتو اشعه ی ایکس(eds) میزان بالایی از دو عنصر اصلی و سازنده ی ژیپس، سولفور و کلسیم نشان داده می شود و بقیه ی عناصر، ناشی از وجود خاک و ناخالصی در نمونه ی مورد نظر است. نتایج طیف سنجی پراش اشعه ی ایکس(xrd) هم میزان بالایی از فاز ژیپس و مقدار کمی فاز آلومینوسیلیکات را نشان می دهند. اما میزان خاک در لایه ی آستر به مراتب بیشتر از لایه ی بستر است. قطعات مورد نظر دارای آسیب های مکانیکی شدیدی هستند و آنیون هایی مانند کلر،کربنات و سولفات نیز در قطعات مورد نظر وجود دارند که به دلیل عدم وجود رطوبت در محیط، آسیب خاصی را به قطعات کتیبه وارد ننموده اند. نتایج میکروسکوپ الکترونی روبشی (sem) ، نشان دهنده ی وجود فاز آن هیدریت در لایه ی گچ بستر است. با توجه موقعیت مکانی مسجد کوشک و عدم امنیت مناسب در محل مورد نظر، بهترین مکان برای حفاظت و نمایش قطعات باقی مانده از کتیبه ی کوفی، فضای موزه ای است. با توجه به شدت آسیب های مکانیکی در قطعات و کمبود های فراوان در کتیبه ی کوفی، امکان بازسازی اثر مورد نظر وجود ندارد. در همین راستا به منظور حفاظت پیشگیرانه از قطعات باقی مانده ی کتیبه ی مورد نظر، از یک سری مواد جدید مانند سیلیکون، لاتکس برای حفاظت از لبه های قطعات و از ورقه های آلومینیوم، پلی اتیلن و یونولیت نیز به عنوان محلی برای نگهداری قطعات مورد نظر استفاده می شود.
سارا زحمتکشان حسام اصلانی
حمام ها جزئی از بناهای عام المنفعه در دوره اسلامی است، که معمولاً در کنار مساجد جامع و بازار ساخته شده اند. و معمولاً دارای تزئینات متنوعی، که پایه آنها آهک است می باشد. از جمله حمام های که در کنار مساجد جامع و بازار ساخته شده اند، حمام شیخ بهایی است که مربوط به عصر صفوی و عالم بزرگ این عصر، شیخ بهایی است. این حمام در حال حاضر دیگر کاربری اولیه را ندارد و از تزئینات آن چیزی زیادی برجای نمانده است. تنها یک نقاشی بر روی آهک در سربینه مردانه باقی مانده است که در شرایط نامطلوبی قرار دارد در این پژوهش قصد، معرفی حمام شیخ بهایی و شناخت فن نقاشی و بررسی و شناسایی آسیبهایی که باعث تخریب قسمتهای زیادی از نقاشی گردیده است و در نهایت ارائه راهکارهایی برای حفظ و مرمت باقی مانده های این نقاشی ارزشمند است. گردآوری اطلاعات براساس مطالعات کتابخانه ی و مطالعات آزمایشگاهی است.
سمانه احترام صمد سامانیان
چکیده گنبد مصلی عتیق یزد از جمله بناهای شهر یزد است که دارای تزیینات ارزشمند نقاشی می باشد. این بنا از نظر شیوه ی معماری شباهت زیادی با اکثر بناهای تیموری در آسیای مرکزی و نیز برخی بناهای قرن نهم در خراسان دارد. بررسی و مقایسه ی ویژگی های خاص معماری و تزیینات این بنا با دیگر بناهای تیموری باعث قرار گرفتن بنای گنبد مصلی عتیق در بین آثار این دوره در یزد شده است. این بنای منسوب به عصر تیموری اگرچه دارای ویژگی های خاص نسبت به سایر بناهای هم دوره خود در شهر یزد می باشد، لیکن به همان اندازه نیز گمنام تر از آثار یاد شده است. بدین صورت که تزیینات بنا در معرض عوامل آسیب رسان متعددی قرار گرفته و تا به حال هیچ گونه اقدام مرمتی جهت حفظ تزیینات نقاشی این بنا نشده است. هدف اصلی این پژوهش به منظور انجام عملیات حفاظت و مرمت تزیینات بنا در مراحل بعدی، بررسی فنی و شناخت آسیب های موجود در تزیینات بنا می باشد. اطلاعات بدست آمده در این پایان نامه بر اساس مطالعات کتابخانه ای، میدانی، مستند نگاری، مطالعات تطبیقی، آزمایشگاهی، آنالیز دستگاهی و روش توصیفی- تحلیلی حاصل شد و سپس آسیب های موجود در بنا و تزیینات، مورد بررسی قرا می گیرد. در این پایان نامه به منظور شناسایی رنگ ها و آنالیز نمونه های رنگی از روش آزمایشگاهی شیمی تر، آنالیز دستگاهی sem-eds ، xrf و raman و همچنین میکروسکوپ پلاریزان استفاده شده و همچنین تعیین ضخامت ورق طلا و مشاهده ی ساختار میکروسکوپی لایه ها با روش sem انجام می گردد. نتایج حاصل از آزمایشات و بررسی های انجام شده، نشان می دهد در تزیینات نقاشی گنبد مصلی عتیق ابتدا لایه ای از رنگ سفید (huntite)، بر روی گچ بستر به منظور لایه ی تدارکاتی اجرا شده و پس از ترسیم طرح اولیه به ترتیب بست طلا، ورق طلا، رنگ های آبی و سبز اجرا گردیده است. رنگ های به کار رفته در تزیینات، آبی اسمالت، سبز مس (آتاکامیت)، سیاه کربن و سفید هونتیت تشخیص داده شد.
میثم کاظمیان حسام اصلانی
در معماری اسلامی ایران، مساجد جامع از مهم ترین و شاخص ترین بناهای هر شهر محسوب می شوند. مسجد جامع عتیق اصفهان که گویای بیش از 800 سال هنر معماری ایران است، از جنبه های گوناگون هنری و معماری حایز اهمیت است. یکی از تزیینات شاخص در این بنای یگانه، آرایه های گچی بندآجری است که در منابع مکتوب از آنها با عنوان توپی گچی ته آجری نیز یاد می شود. در این پژوهش پس از پرداختن به نمونه های تاریخی آرایه های گچی بند آجری از دوره های آل بویه، سلجوقی و ایلخانی در مسجد جامع اصفهان، نقوش این تزیینات در چهار گروهِ هندسی، گیاهی، نوشتاری (اسماء و عبارات مقدس) و همچنین نقوش زنجیره ای دسته بندی شده و برخی از رایج ترین آن ها با نرم افزار autocad 2008 ترسیم و ویژگی های هر گروه به طور جداگانه بحث و بررسی شده است. در ادامه با اطلاعات حاصل از مطالعات میدانی، مشاهدات بصری، مدل سازی از فنون مختلف، روش های آزمایشگاهی کلاسیک و روش های دستگاهی شامل تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی (sem)، آنالیزهای حاصل از پراش پرتوی ایکس (xrd)؛ به شناخت مصالح و فنون ساخت این تزیینات پرداخته شده است. با توجه به فنون مختلف اجرای این تزییناتِ تلفیقی و موقعیت متفاوت قرارگیری این آرایه ها نسبت به آجرهای تکیه گاه، ویژگی های فنی هر تکنیک به طور جداگانه مورد بررسی قرار گرفته است. فنون اجرای نقوش در این تزیینات نیز بر اساس شیوه ی شکل دهی در سه دسته ی گچبری، قالبی از نوع مهری و قالبی پیش ساخته طبقه بندی و مورد تحلیل واقع شده است. به جهت دستیابی به طرحی جامع و کارآمد در حیطه ی حفاظت و مرمت آرایه های مذکور، آسیب های آنها در راستای اطلاعات حاصل شده از فنون اجرایی، موقعیت های مکانی و سایر عوامل آسیب رسان، شناسایی و دسته بندی شد. در پایان با بیان پیشنهادات حفاظتی و مرمتی سعی در افزایش ماندگاری آرایه های گچی بند آجری مسجد جامع اصفهان شده است.
واله وفایی حسین احمدی
سردر جورجیر تنها باقیمانده ی مسجد جورجیر و از آثار شاخص آل بویه است. این سردر هم اکنون در جبهه ی شمال غربی مسجد حکیم واقع در اصفهان است. تزیینات سردر جورجیر تلفیقی از آجر و گچ بوده که شیوه ی اجرای این تزیینات در سراسر آن یکسان نیست. این امر سبب شده است تا احتمال اجرای تزیینات در دوره های متفاوت وجود داشته باشد. فن شناسی سردر جورجیر می تواند درک صحیحی از تزیینات اصیل آل بویه ارائه دهد. بنابراین به یاری آن می توان دوره های احتمالی ساخت تزیینات را شناسایی کرد. از آنجا که این سردر بیش از نیم قرن تغییراتی را متحمل شده است که قابل تفکیک و شناسایی با بخش های اصیل بنا نیست، در نتیجه در این پژوهش سعی بر آن است تا حد ممکن بخش های مرمتی از قسمت های اصلی بنا تشخیص داده شود. به دلیل از بین رفتن بخش عمده ای از تزیینات سردر در حین مرمت های اخیر و نیز در بستر زمان، برای ایجاد هماهنگی و یکپارچگی در کل اثر و حفظ ارزش ها و اصالت آن، نیازمند طرحی برای بازگرداندن این تزیینات از دست رفته و در نتیجه بازگرداندن هویت این اثر معماری شاخص آل بویه دیده می شود. در راستای این امر، نقوش و لایه های متفاوت به کار رفته در تزیینات بررسی و شناسایی شدند. مصالح به کار رفته در تزیینات نیز علاوه بر مشاهدات در محل، توسط آنالیز پراش پرتو ایکس (xrd)، آنالیز توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی مجهز به دستگاه طیف سنج پراش انرژی اشعه ایکس (sem-eds) و آنالیز بازتاب کلی تضعیف شده تبدیل فوریه مادون قرمز (atr-ftir) تا حدودی شناسایی شدند. اجرای متفاوت لایه های تزیینات سردر، به دلیل وجود تنوع در نقوش و تزیینات متفاوت آن است و نه به دلیل اجرای تزیینات در دوره های مختلف. در نتیجه مشخص گردید که به غیر از دو طاقنمای سردر جورجیر، تمامی تزینات آن و به ویژه تزینات پیلک که اجرای دو لایه ی تزیینات آن به دو دوره ی متفاوت نسبت داده شده بود، مربوط به یک دوره تاریخی است. ملات به کار رفته در تزیینات مخلوطی از گچ و خاک است که در برخی تزیینات در آن ماده ای آلی نیز به کار رفته است. بر روی اغلب تزیینات سردر رنگ سفید که رنگدانه ی سفید گچ است و رنگ زرد که رنگدانه ی اکر می باشد، اجرا شده است. لایه ای از اندود گچ بر روی آجرکاری های لوزی شکل اجرا شده تا علاوه بر رفع نواقص ظاهری آجرها، زمینه ای هموار را به عنوان بستری برای رنگ روی آن ایجاد کند. در جهت بازگرداندن تزیینات پیلک، آجرکاری با نقوش گچبری روی آن تطبیق داده شد. بازخوانی حروف کتیبه ی سردر نیز با توجه به مستندات باقیمانده صورت گرفت. در دیگر موارد از عکس های قدیمی در جهت بازیابی نقوش بهره برده شد.
یاسمن رحمتی حسین احمدی
در این پژوهش بر شناسایی انواع کمبود در محراب های قرن هشتم هجری و ارائه ی روش های مناسب برای کاهش یا حذف اختلال ایجاد شده توسط کمبود موجود در آرایه های گچی محراب ها تاکید شده است. در این راستا ابتدا به بررسی فرم کلی محراب ها و نقوش و تزئینات معمول در آن ها پرداخته شده است تا پیش از پرداختن به مبحث کمبود، به شناختی کلی از جوانب مختلف محراب دست یافته شود. پس از آن به بیان مشکلاتی که به دلیل کمبود بخش هایی از اثر ایجاد شده به مباحث زیبایی شناسی و حفظ اصالت اثر پرداخته شده و سپس با بررسی انواع کمبود در سطوح نقاشی و مشخصات کلی کمبودها، به دسته بندی کمبودها در دو بخش کمبود در ساختار و شالوده ی محراب و کمبود در نقوش و تزئینات محراب پرداخته شده است. در این دسته بندی، کمبودهای موجود در کلیت محراب به دو دسته ی کمبودهای قابل بازسازی و کمبودهای غیرقابل بازسازی و کمبودهای موجود در تزئینات و نقوش محراب نیز به سه دسته ی کمبودهای کوچک قابل بازسازی، کمبودهای بزرگ قابل بازسازی و کمبودهای غیرقابل بازسازی تقسیم شده است. در ادامه با بررسی های مختصری از مرمت های انجام شده ی پیشین به بررسی راهکارهایی برای بازسازی هر نوع کمبود پرداخته شده است. به این منظور، برای بازسازی کمبودهای قابل بازسازی در نظر گرفتن سطح زمینه ی گچبری به عنوان معیار پیشنهاد گردیده است. برای کمبودهای غیر قابل بازسازی استفاده از سطحِ هم سطح با لایه ی آستر و با بافت مشابه آن مورد توصیه قرار گرفته است؛ که به منظور ایجاد نظم و هماهنگی کلی در فضا انجام می گیرد. در کمبودهای کوچک قابل بازسازی در صورت عدم ایجاد آسیب برای بخش های مجاور و به منظور حفظ حس تاریخی اثر توصیه به عدم بازسازی شد ه است و در صورتی که نیاز به ایجاد استحکام بیشتر و بازسازی یخش کمبود احساس شد، استفاده از اختلاف رنگ به منظور ایجاد تمایز بین بخش اصلی و مرمتی، پیشنهاد شده است. برای کمبودهای بزرگ قابل بازسازی، عدم بازسازی جزئیات نقش، به منظور تشخیص بخش اصلی از بخش بازسازی شده، عدم رقابت با اصل اثر، عدم جعل و یا تکمیل اثر مورد پیشنهاد قرار گرفته است. کمبودهای غیرقابل بازسازی هم در صورت باقی ماندن بخش هایی از لایه ی بستر، عدم بازسازی و حفظ اثر به همان شکل دارای کمبود پیشنهاد شده و در صورت پیشروی کمبود تا لایه های آستر و تکیه گاه، استفاده از سطح لایه ی آستر به عنوان مرجع بازسازی کمبود، توصیه شده است. در نهایت به منظور شناسایی ملات با عملکرد مناسب برای بازسازی کمبود، نمونه سازی هایی صورت گرفته که در نتیجه ی آن ها استفاده از گچ خوش مایه بدون هیچ گونه افزودنی پیشنهاد شده است. به طور کلی در این پژوهش از روش های مطالعات کتابخانه ای، میدانی، انجام مصاحبه و نمونه سازی و بهره گرفته شده است.
ابراهیم قاسمی جوجیلی حسین احمدی
دیوارنگاره سر شرلی یک دیوارنگاره استراپو شده است، که توسط هیات ایتالیایی ایزمئو، در خلال دهه پنجاه شمسی در پی اثبات فرضیه ای مربوط به تاریخ ساخت بنا، از دیوار ایوان کاخ عالی قاپو اصفهان جداسازی شده است. لایه تزیینات زیر آستر گچی دیوارنگاره، که آجر نماکاری بود، مشخص نمود، که بنا در دو دوره ساخته و تکمیل شده است. هدف این پژوهش پاسخ به نیاز سازمان میراث فرهنگی، مبنی بر بازگرداندن دیوارنگاره، به محل اصلی آن، همراه با نمایش لایه آجری نماکاری است. این دیوارنگاره در دهه ی گذشته توسط کارشناسان میراث مورد مرمت قرار گرفته است. مرمت گذشته با این پیش فرض انجام شده بود که، لایه های رنگ توسط کارشناسان ایزمئو، بازیابی شده است. (پشت و رو نمودن لایه رنگ و انتقال آن به یک تکیه گاه جدید). پس از مطالعات انجام شده در این پژوهش، روشن شد که لایه های رنگ، توسط کارشناسان ایزمئو، بازیابی نشده (پشت و رو نشده) و بر تکیه گاه جدید انتقال نیافته است. متأسفانه در دهه ی گذشته به دلیل تشخیص غلط، و به اشتباه، عملیات حفاظت و مرمت بر پشت لایه رنگ انجام شده، و کرباس مرحله جداسازی بر روی یک لایه کرباس جدید چسبانده شده است. در این پژوهش، مطالعات فن شناسی و آسیب شناسی، با انجام آزمایشات شیمی کلاسیک و دستگاهی ftir ، نقش کلیدی در تشخیص وضعیت اثر و آنچه بر دیوارنگاره گذشته را فراهم نمود، و مطالعات کتابخانه ای و تاریخی، باعث تفسیر، توجیه و تایید یافته ها گردید. همچنین با نگاهی به روش های جابجایی نقاشی های دیواری و فن شناسی دیوارنگاره های جابجا شده، به بررسی میزان آسیب هایی که پس از چند دهه بر اثر وارد گردیده، پرداخته شد. از جمله یافته های پژوهش، که به وسیله انجام آزمایشات شیمی کلاسیک و دستگاهی و مشاهده و تحلیل نتایج، به دست آمده، می توان به شناسایی احتمالی رنگدانه ها، شامل سفیدآب شیخ، آبی لاجورد، سبز مالاکیت، قرمز سرنج و سیاه کربن، اشاره نمود. وجود لایه چینی نیز تشخیص داده شد. همچنین چسب مرحله جداسازی با منشأ گیاهی و استفاده از پرکننده کربنات کلسیم به همراه بست، به عنوان استحکام بخش در پشت لایه رنگ، استفاده شده توسط گروه ایزمئو، شناسایی شد. همچنین به شناسایی استفاده از پریمال ac-33 به عنوان استحکام بخش لایه رنگ و به عنوان چسب آسترگیری، در دوره مرمت اثر در دهه ی گذشته، می توان اشاره نمود؛ و نیز شناسایی این حقیقت که لایه های رنگ هنوز پشت و رو نشده است. در بخش عملی پایان نامه، بخش کوچکی از اثر، مورد آزمایش قرار گرفت، و به تکیه گاه جدید منتقل و لایه رنگ، پشت و رو گردید. این تجربه، فرضیه وارونه بودن لایه رنگ را تایید نمود. همچنین در این پژوهش، طرح درمان اثر ارایه و همچنین طرحی برای بازگرداندن اثر به مکان اصلی و بازنمایی آن، پیشنهاد گردیده است.
مهدی تولمی حسام اصلانی
بنای نیمه مخروبه ی مسجد جامع هفتشویه ، متعلق به دوره ی سلجوقی ، در حاشیه ی شرقی شهر اصفهان واقع شده است . این بنا تنها اثر تاریخی است که ، هم قدمت روستای هفتشویه را نشان می دهد و هم گویای قدمت و آبادانی روستاهای همجوار است . محراب ایلخانی این مسجد به سبب ارتفاع زیاد و تزیینات گچ بری متنوع و پرکار هم ردیف محراب های شاخصِ دوره ی ایلخانی قراردارد . تخریب گنبدخانه ی مسجد و قرارگیری محراب در شرایط اقلیمی نامساعد سبب شده است ، آسیب های فراوانی به این محراب وارد گردد . هدف از این پژوهش ارائه طرح حفاظتی برای محراب مسجد جامع هفتشویه است . با توجه به وجود مستندات تصویری و داده های سازمان هواشناسی ، سال های پرخطر از نظر شرایط اقلیمی و میزان آسیب-های محراب در پنجاه سال گذشته بررسی گردید . پس از شناسایی عوامل آسیب رسان ، راهکارهای حفاظتی و مرمتی در جهت حذف و یا کاهش علل آسیب رسان و حفظ محراب با سه اولویت ، انجام اقدامات ضروری در کوتاه مدت ، انجام اقدامات حفاظتی در میان مدت وانجام اقدامات حفاظتی در بلند مدت تعریف گردید .
زهره مطلبی حسام اصلانی
حمام شاه اصفهان در دوره ی صفویه و در سال 1012ه.ق به دستور شاه عباس کبیر ساخته شده است. این حمام هم اکنون در سمت شمال شرقی میدان نقش جهان واقع شده است. در حال حاضر در حمام شاه شواهد اندکی از کاشی روی ازاره ها باقی مانده است. این شواهد محدود به کاشی های هشت ضلعی و صابونکی به رنگ های گوناگون با چیدمان هندسی خاص، کاشی های آبی به شکل خشت و انواع دیگر کاشی می باشد. با توجه به این که حمام های تاریخی با گذشت زمان کاربری قدیم خود را از دست داده اند، حفظ و نگهداری این گونه بناها تنها در سایه ی باززنده سازی آن امکان پذیر می باشد. باززنده سازی علاوه بر بنا در تزیینات وابسته به معماری از جمله کاشی کاری نیز باعث ایجاد تغییرات و مداخلاتی در ارائه طرح های مرمتی می شود. به منظور ساماندهی و رسیدن به وحدت و یکپارچگی بصری و زیبایی شناسی فضاها در کاربری آینده، نیازمند طرحی برای بازسازی کاشی کاری های ازاره ی حمام شاه می باشد که در چارچوب طرح کلی باززنده سازی حمام مذکور - مد نظر سازمان میراث فرهنگی – قرار گیرد، به طوری که بتواند جوابگوی توقعات و نیازها در کاربری آینده باشد. در راستای این امر از کاربرد رنگ خنثی در بازسازی کاشی کاری ها در بخش های وسیع بدون شواهد کاشی که باعث بی روح شدن حمام در کاربری آینده می شود، پرهیز شده است. در نهایت طرح بازسازی کاشی کاری ازاره های حمام شاه بر اساس آخرین شواهد موجود در حمام (شناسایی طرح و چیدمان کاشی ها)، منابع مکتوب، استناد به مطالعات تاریخی - تطبیقی با حمام-های هم دوره با حمام شاه و آخرین شواهد باقی مانده در این حمام ها، و در چارچوب طرح کلی باززنده سازی و همچنین اصول حاکم بر علم مرمت انجام شده است تا از تحریف در بازسازی کاشی کاری ها جلوگیری شود.
صبرا سعیدی احمد صالحی کاخکی
در بحث فن شناسی کاشی های تزئین شده با ورقه ی طلا، دغدغه اصلی ؛ متفاوت بودن روش تولید این کاشی ها در دوره های تاریخی مختلف، هم چنین ظرافت اجرای ورقه های نازک طلا بر سطح صیقلی لعاب است. در این پایان نامه رسیدن به جوابی قابل قبول ، در زمینه چگونگی دقیق اجرای ورق طلا بر سطح کاشی، در نمونه های خاص مورد مطالعه، از اصلی ترین اهداف پژوهشگر به شمار می رود. روند شکل گیری این تزئینات ، و بررسی آن ها در بستر تاریخی از جمله مسائل اصلی است که در پایان نامه به آن پرداخته شده است. در این راستا در ابتدا ، به بحث چگونگی تولید کاشی های مینایی وکاشی های لاجوردینه پرداخته شده است . این دو دسته کاشی از جمله کاشی هایی هستند که معمولا با تزئین طلاکاری یافت می شوند. در ادامه، دسته-بندی کلی برای معرفی نمونه های گوناگون کاشی مطلا که تا دوران صفوی تولید می شده است انجام گرفته است.که : کاشی-های لاجوردینه مطلا ، کاشی های هفت رنگ مطلا ، کاشی های لعاب دار تک رنگ مطلا و کاشی های معرق مطلا دراین دسته-یندی جای می گیرند. هدف از این دسته بندی ، رسیدن به شناختی کلی از آنچه کاشی مطلا نام می گیرد است. برای رسیدن به این هدف از روش یافته اندوزی تاریخی- تحلیلی بهره گرفته شده است. روش نشاندن ورق طلا بر روی سطح کاشی در هر یک از انواع گوناگون کاشی ، متفاوت است. آنالیز های دستگاهی نظیر xrfو sem.edxو ftir به منظور شناخت مواد متشکله اجزای تشکیل دهنده کاشی ها و تزئینات آن ها انجام گرفته است که در نهایت به شناخت بهتر چگونگی اجرای هر بخش از این تزئینات کمک می کند. از آنجایی که از طریق شناخت مواد هیچ گاه نمی توان به صورت قطع راجع به مراحل کار فنون پیشینیان نظریه صادر کرد ، در ادامه یافته های آزمایشگاهی ، به انجام نمونه سازی از روی کاشی های مطلای درب امام اصفهان، اقدام شده است، تا با تکیه بر آنچه علم به ما ثابت کرده به صورت عملی یافته ها را مورد بررسی قرار دهیم. در نهایت تکنیک طلاکاری بر روی کاشی های درب امام لایه چینی و سپس نشاندن ورق طلا تشخیص داده شد . در زمینه تکنیک اجرای ورق طلا بر روی کاشی های امام زاده اسماعیل و بقعه هارون ولایت ، روش های متفاوت دیگری شناسایی شده است. در بخش نتیجه گیری پایان نامه استفاده از لایه چسب محافظ به عنوان تنها برخورد قابل اجرا در حفاظت این آثار ، پیشنهاد شده است.
مریم میرزارضی حسام اصلانی
آجر قدیمی ترین ماده مصنوعی ساخت بشراست که در حال حاضر نیز از آن استفاده می شود. تمدن عیلام یکی از بزرگترین تمدن های شناخته شده کهن ایران باستان است (حدود4000 سال پیش). این تمدن با ایجاد بناهای عظیمی از آجر، اسناد و مدارک مهمی از نظر شناخت تکنولوژی آن زمان برای آیندگان بر جای گذاشتهاست. در این رساله تلاش شده تا با مطالعه بر روی آجرهای یکی از آرامگاه های سلاطین عیلامی در سایت جهانی هفتتپه، به نام "تپتی آهار"، بتوان برگی هر چند اندک از چگونگی ساخت آجر در آن زمان را آشکار کرد. در حال حاضر آجرهای آرامگاه تپتی آهار دچار آسیبهای فراوانی همچون ورقه ورقهشدگی، پودرشدگی و شورهزدگی و در نهایت هوازدگی آجرها شدهاست. گمان بر آن بوده، آسیبهای وارده بیشتر به دلیل ضعف تکنیکی آجرها است. بنابراین تصمیم برآن شد در مورد دلیل و منشا این آسیبها مطالعات علمی صورت گیرد. نتایج بهدست آمده مبتنی بر تجزیه و تحلیل دادههای حاصل از آنالیزهای دستگاهی مانند تفرق پرتو ایکس(xrd)، فلوئورسانس پرتو ایکس(xrf) و میکروسکوپ الکترونی روبشی (sem-edx) و همچنین آزمایشهای حرارتی (بازپخت در کوره) است. نتایج به دست آمده نشان میدهد آجرهای آرامگاه تپتی آهار از نظر تکنیک ساخت، مرغوب بوده تا جایی که میتوان گفت به استانداردهای کنونی آجر نزدیک هستند. با بررسیهای منشا آسیبهای مختلف، سهم بیشترین آسیب از نظر درجه اهمیت مختص به رطوبت ناشی از آبهای زیر زمینی در بنا است.
اسحاق منصوری حسام اصلانی
در مطالعات پتروگرافی بر روی مقطع نازک مشاهده شده فضای خالی (تخلخل) در این نمونه دیده نمی شود و فضاهای موجود با کانی کلسیت و اکسید آهن ثانویه پر شده اند. با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی ، مدل رقومی ارتفاعی، شیب ، جهت شیب، تراکم جریان آب، حوضه ها، زیرحوضه ها، محل خروج آبراهه ها و جهت جریان آب در منطقه به دست آمد. لذا بر همین اساس برای حفاظت کتیبه های سنگی و کنترل منابع آب سطحی ابندا روش های زهکشی( کانال یا لوله) و انحراف مسیر آب پیشنهاد شد،که می توان مانع از جریان منابع سطحی رواناب ها ناشی از چشمه فصلی، نزولات جوی و ذوب برف ها در دامنه کوه شد و سپس برای حفاظت محل استقرار کتیبه ها از رواناب ها، با استفاده از یک حفاظ فلزی شیب دار و قرار دادن ناودانی ها پیشنهاد گردید.
امیر اشکان اویسی عباس عابد اصفهانی
این تحقیق پیرامون آسیب شوره زنی بر روی لایه گل سفید می باشد که به صورت نمونه موردی در خان? تاریخی بخردی مورد بررسی قرار گرفت. گل سفید به طور متداول در تزیینات معماری دوره قاجار استفاده شده است و شرایط تخریب آن در حضور نمک های محلول چندان مورد بررسی قرار نگرفته است. از قسمت های مختلف بنا نمونه برداری شده و نمونه ها مورد آزمایش شیمی تر قرار گرفتند که کربناته بودن و وجود ماده آلی مانند کتیرا یا سریش اثبات شد. پس از آن از گل سفید و شوره ها آزمایش xrd به عمل آمد که حضور نمک محلول سولفات منیزیم به عنوان عامل شوره زنی مشخص شد. پس از آن آزمون پیرسازی صورت پذیرفت و نمونه هایی با گل سفید و افزودن میزان مشخصی نمک سولفات منیزیم ساخته و با ایجاد رطوبت محیطی رطوبت دهی انجام و به آرامی رطوبت نمونه ها گرفته و آثار شوره نمایان شد که به دلیل تفاوت در شکل شوره ها آزمون جذب اتمی از نمونه تاریخی انجام شد که به دلیل وجود درصد بالایی از نمک محلول تفاوت شکل شوره ها با نمونه پیرسازی توجیه و پس از آن راهکارهای مقابله با آسیب ارائه گردید.
زینب حقیقت محمد سهرابی
صخره نگاره ها، سنگ نوشته ها، سایت های باستان شناسی و ساختمان های تاریخی بسیاری در ایران و سایرکشورهای جهان وجود دارند که در معرض عوامل محیطی و آب و هوایی (بارش باران، فشار اتمسفر، باد، رطوبت و دما) و همچنین فرسودگی زیستی توسط رشد برخی از اجتماعات بیولوژیکی قرار گرفته اند. گلسنگ ها از جمله عوامل بیولوژیکی هستند که با رشد و فعالیت خود موجب از بین رفتن سطح سنگ می شوند. روش های متعددی برای کنترل روند فرسودگی زیستی بناهای تاریخی سنگی استفاده شده است که هر کدام مزایا و معایب خاص خود (هزینه های کنترل فرسایش و عوارض جانبی) را دارا هستند. کاربرد هر کدام از این روش ها نیاز به تحقیقات تجربی با استفاده از ابزار مشاهده مستقیم و غیر مستقیم یا آزمایش در این زمینه را دارد. به طور کلی مطالعات بسیار ناچیزی در ایران و تحقیقات کمی در سراسر جهان در مورد گلسنگ زدایی بر روی آثار سنگی انجام شده است؛ بنابراین ضرورت مطالعه بر روی این موضوع کاملاً محسوس است. دمش یخ خشک، روشی است که اخیراً وارد حوزه مرمت و حفاظت از آثار تاریخی شده و از آن برای پاکسازی چرکی ها از روی سطوح مختلف استفاده گردیده است. با توجه به مزیت های این روش در حوزه صنعت، از آن در پاکسازی گلسنگ های موجود بر روی سطوح مختلف سنگی و ایرانیت استفاده و بررسی های دقیقی بر روی آن ها انجام شد. به طور کلی دستگاه دمش یخ خشک، گلسنگ های سطح سنگی موجود بر روی تمامی نمونه ها را پاک نمود و قادر به پاکسازی گلسنگ های درون سنگی نبود. نتایج نشان داد که دستگاه دمش یخ خشک موجب سایش، پخش شدن اسپور گلسنگ ها، از بین بردن بخش های سست سنگ و باقی ماندن قسمت هایی از گلسنگ بر روی سطح سنگ شده است. به علاوه بر روی یکی از نمونه ها، گلسنگ های درون سنگی در زیر گلسنگ های سطح سنگی رشد کرده بودند. مشاهدات نشان داد که با پاکسازی گلسنگ های سطح سنگی، سطح بسیار متخلخل شده و موجب تخریب بیشتر سطح سنگ می شوند. باید دقت شود که انتخاب هر روش پاکسازی بدون مطالعه و آزمایش ممکن است باعث آسیب به سطح بستر شده و حتی در تسریع رشد گلسنگ ها کمک کند. به علاوه باید میزان کارایی هر روش پیشنهادی نیز در بعد زمان و مکان ارزیابی شده و عواقب احتمالی آن برای آثار باستانی کشور به دقت بررسی شود.
معصومه غلامرضایی عباس عابد اصفهانی
از هنرهای تزئینی و ارزشمندی که در حمام ها استفاده فراوان داشته، آهک بری است. این هنر از دوران صفویه با رونق گرفتن ساخت حمام ها، برای تزئین آنها به کار گرفته شده است. حمام خصوصی قلعه ضرغام السلطنه فرادنبه، مربوط به دوره ی قاجار، از جمله این حمام هاست. این اثر تنها نمونه آهک بری در استان چهارمحال و بختیاری است؛ که به دلیل متروک ماندن بنا برای سال های متوالی و همچنین عدم توجه و حمایت کافی، دچار آسیب های جبران ناپذیری شده است. هدف این پژوهش، ارائه راهکار مناسبی برای حفظ و نجات بخشی تزئینات باقیمانده، از طریق مطالعه شرایط اقلیمی منطقه، شناسایی فن ساخت تزئینات و مطالعات آسیب شناسی است.