نام پژوهشگر: پروین صادقی
عبدالصمد دهقان تورج ولی نسب
پویایی جمعیت ها در ارتباط با محیط زیست آن ها است و ثبات و تعادل زیستگاه ها و شرایط محیطی عامل موثری در تنوع زیستی و فراوانی موجودات زنده می باشد. خرچنگ ها از جمله موجودات بنتوزی ساکن در منطقه جزر و مدی می باشند. در این پژوهش با توجه به اهمیت اکولوژیک و ارزش اقتصادی این موجودات، تراکم و تغییرات فصلی تنوع آن ها با در نظر گرفتن تأثیر عوامل محیطی بر روی جمعیت مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور نمونه برداری در منطقه بین جزر و مدی سواحل استان سیستان و بلوچستان در سه فصل متوالی بر اساس شدت مانسون و در طول یک سال انجام گردید. در طی این تحقیق فاکتورهای محیطی مختلفی از قبیل شوری، دما، اسیدیته، هدایت الکتریکی، محتوای مواد آلی و دانه بندی رسوبات بستر در تمامی ایستگاه ها سنجیده شد. همچنین شاخص های اکولوژیکی مختلف شامل غنای گونه ای، تنوع گونه ای، ترازی زیستی، غالبیت، شاخص تشابه و تراکم در طی این مطالعه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بررسی حاضر بیانگر تغییرات محسوسی در تراکم و تنوع خرچنگ های حقیقی در سه فصل می باشد. بطوریکه کمترین تنوع و تراکم گونه ای در طول سال در فصل مانسون مشاهده گردید. از طرفی بررسی شرایط محیطی مختلف در طول سه فصل در ارتباط با اکولوژی خرچنگ ها، بیانگر تأثیر جریانات مانسون بر شرایط فیزیکی و شیمیایی منطقه بوده است. بطوریکه شرایط محیطی در فصل مانسون موجب تنش در اکوسیستم شده و در نهایت سبب تغییرات فراوانی در تنوع و تراکم خرچنگ ها گردیده است. همچنین در بین ایستگاه های مورد بررسی گواتر، جزیره خرچنگ و تیس دارای بیشترین تراکم و تنوع گونه ای بوده اند، که از دلایل آن می توان به مساعد بودن فاکتور های محیطی از قبیل بالا بودن مواد آلی، گلی بودن بستر و تنوع اکوسیستمی ناشی از اکوسیستم مانگرو و سواحل قلوه سنگی و صخره ای اشاره نمود. در مجموع نتایج این تحقیق بیانگر کاهش تنوع زیستی خرچنگ های حقیقی در طول دوره مانسون به سبب بروز عوامل تنش زا می باشد.
پروین صادقی عبدالعلی موحدی نیا
در این پژوهش تغییرات اکوفیزیولوژیک، هماتولوژیک و بافتی کلیه هامورماهی لکه زیتونی منقوط تحت تأثیر کروم در شرایط محیطی و آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت. در بخش محیطی 10 ایستگاه در محدوده خلیج چابهار و دریای مکران انتخاب گردید. میزان غلظت کروم در رسوب، آب و بافت کلیه هامورماهی صید شده در این ایستگاهها اندازهگیری شد. میزان تغییرات پارامترهای پلاسمایی خون (هورمون اریتروپوئیتین، پروتئین و گلوکز)، پارامترهای خونی (تعداد گلبول قرمز، هماتوکریت، هموگلوبین، تعداد گلبول سفید، متوسط حجم گلبولهای قرمز، متوسط هموگلوبین گلبولهای قرمز و متوسط غلظت هموگلوبین سلولی) و شاخص هیستوپاتولوژیک در برخی ایستگاهها اختلاف آماری معنیداری نشان داد (p<0.05). جهت مطالعه آزمایشگاهی تعداد مورد نیاز هامورماهی لکه زیتونی منقوط از منطقه جمعآوری شد و به مدت دو هفته با شرایط آزمایشگاه سازگار گردید. میزان غلظت کشنده متوسط کروم در هامورماهی لکه زیتونی منقوط محاسبه شد که میزان این فاکتور 09/73 برآورد گردید. پس از آن هامورماهی لکه زیتونی منقوط به مدت 21 روز تحت القاء غلظتهای 5%، 10% و 20% غلظت کشنده متوسط قرار داده شدند. جهت بررسی فاکتورهای خونی و بافتی در فواصل زمانی 12 و 24 ساعت و 7، 14 و 21 روز از ماهیها نمونه خون و کلیه گرفته شد. هورمون اریتروپوئیتین به عنوان هورمون خونساز در بدن ماهی مورد سنجش قرار گرفت. تغییرات معنیدار (p<0.05) این فاکتور در طی زمانهای نمونهگیری حاکی از تأثیر کروم است. تغییرات پارامترهای خونشناسی بهصورت کاهش معنیدار در میزان پروتئین، متوسط حجم گلبولهای قرمز، متوسط هموگلوبین گلبولهای قرمز، بازوفیل و نوتروفیل و افزایش معنیدار درصد لنفوسیت، مونوسیت، ائوزینوفیل، متوسط غلظت هموگلوبین سلولی و دوفاز افزایش و کاهش معنیدار در میزان اریتروپوئیتین، گلوکز، تعداد گلبول قرمز، هموگلوبین، هماتوکریت و گلبول سفید بود (p<0.05). شاخص تغییرات هیستوپاتولوژیک کلیه بر اساس زمان نمونهگیری و غلظت کروم محاسبه شد. نتایج حاصل از مطالعه هیستوپاتولوژیکی تائیدکننده نتایج سایر فاکتورهای بررسی شده بود.
کبری مهدوی پور محمد علی جعفری زاده
در سیستم های ارتباطات کوانتومی، اطلاعات به وسیله حالت های کوانتومی غیر متعامد کد گذلاری می شوند. حالت های همدوس حالت های غیر متعامد به شمار می آیند. و بر اساس قوانین مکانیک کوانتومی تشخیص حالت های همدوس با خطا همراه است. در یک پروتکل ارتباط نوری اطلاعات در فرستنده به وسیله یک یا چند پارامتر نوری کد گذاری می شوند و به جای فرکانس از دامنه و فاز استفاده می کند و از طریق کانال ارتباطی به گیرنده منتقل می شوند. فرستنده اطلاعات را به شکل m-ary psk کدگذاری می کند، این حالت ها نمونه ای از حالت های همدوس هستند که اطلاعات را به صورت فاز انتقال می دهند و از آن جهت که حداکثر اطلاعات را در کانال های ارتباطی انتقال می دهند و قادر به انتقال اطلاعات در فواصل طولانی می باشند، بهترین حامل های انتقال اطلاعات به شمار می آیند در نتیجه موثرترین نوع کدگذاری محسوب می شوند. ما در این پروژه استراتژی بهینه برای تشخیص حال های همدوس کلید زنی انتقال فاز m-پرتوی را بررسی کردیم: افزایش بعد فضای هیلبرت به کمک فضای هیلبرت کمکی با استفاده از گیرنده های کوانتومی استفاده از عملیات کنترلی پیش نگر در گیرنده های کوانتومی ما بوسیله روش توام با خطا به تشخیص حالت های همدوس دوتایی و کیدزنی انتقال 3-پرتوی پرداختیم. و به طور تحلیلی موفقیت بهینه و اندازه گیری های بهینه در هر ناحیه توام با خطا به دست آوردیم
پروین صادقی
چکیده ندارد.