نام پژوهشگر: غلامحسن حیدری
محسن چوپانی رستمی محمد اخباری
منطقه خلیج فارس از زمان پایان جنگ جهانی دوم همواره در صدر اولویتهای سیاست خارجی و امنیتی ایالات متحده آمریکا بوده است. اما این اهمیت در دوران پس از 11 سپتامبر 2001 و در پی آن اشغال عراق در مارس 2003 مضاعف گشته و به نظر می رسد در آینده نیز تداوم یابد. وجود ذخایر عظیم انرژی در منطقه خلیج فارس، حضور نیروهای آمریکایی که بویژه پس از اشغال عراق افزایش پیدا کرده است. بر این اساس، این کشور در تلاش است تا گزینه های متعددی را در خصوص آینده امنیتی خلیج فارس مورد اجرا قرار داده و از اجرای الگوهای امنیت منطقه ای جلوگیری کند . تحقیق حاضر قصد دارد با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی با پرداختن به اصلی ترین مولفه های تاثیرگذار در آینده امنیت خلیج فارس در قرن بیست و یکم، راهکارهایی را در این زمینه ارائه دهد. از آنجا که جمهوری اسلامی ایران تأثیرگذارترین کشور در منطقه خلیج فارس می باشد، نیاز است تا گزینه های امنیتی موجود را مورد تحلیل قرار داده و مناسب ترین راه ممکن برای ارتقای امنیت و منافع ملی جمهوری اسلامی ایران گزینش گردد.نقش عراق جدید در شکل دهی معادلات امنیتی منطقه خلیج فارس و بررسی روابط دولت جدید عراق با کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس و ایران و تأثیر این روابط بر امنیت سیاسی جمهوری اسلامی ایران در این مقاله به بحث گذارده می شود. نتایج یافته ها نشان می دهد که ایران به عنوان بزرگ ترین کشور خلیج فارس و یکی از مهم ترین کشورهای تأثیرگذار در منطقه، نیازمند این است که اهمیت ژئوپولیتیک خود را در نظام دگرگون شونده جهانی از راه ایجاد پیوندهای گسترده در روابط با کشورهای حاشیه خلیج فارس در ژرفای ژئوپولیتیک، ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک مشخص سازد و کارایی بیش تری بخشد. و در نهایت فرضیه که عنوان می کرد" به نظر می رسد ؛ به دلیل نقش مهم و بی بدیل جمهوری اسلامی ایران در منطقه خلیج فارس از یک طرف و عدم هماهنگی و همسویی منافع ملی کشورهای خلیج فارس از طرف دیگر پیاده سازی هرگونه نظام امنیتی بدون حضور جمهوری اسلامی ایران منتج به نتیجه نخواهد شد." تایید می شود
رشید خلف زاده غلامحسن حیدری
در طول تاریخ همواره شخصیت هایی بوده اند که افکار و اندیشه ها و رفتار آنان زمینه ساز تحولات تاریخی گشته است. این افراد را شخصیت های تاریخ ساز لقب داده اند. ماندگاری نام و نشان افراد همواره مبین میزان تاثیری گذاری آنان بر تاریخ قوم ، ملت و یا حتی جهان بوده اند. میرزا تقی خان امیر کبیر که بهعبارتی بنیان گذار ایران مدرن نام گرفته؛ از این شخصیت های تاریخ ساز است؛ در اینجا محقق بر آن است تا با مروری بر افکار و اندیشه ها و همچین اقدامات این شخصیت برجسته سیاسی ایران نقش او را در شکل گیری هویت ملی و شکل گیری دولت مدرن و ناسیونالیسم ایرانی مورد بررسی قرار دهد. این که اندیشه ملی گرایی امیر چگونه بود و در جستجوی کدام آرمان سیاسی قدم بر می داشت و چگونه توانست این آرمان ها را به واقعیت نزدیک سازد. در ادامه تحقیق به بررسی روند تحولات توسعه و شکل گیری ناسیونالیسم در کشورهای مدرن دنیا می پردازیم و همچنین روند شکل گیری حکومت در ایران مورد بررسی قرار می گیرد. مراحل تحول وطن پرستی و هویت، به ویژه در قرن نوزدهم و بیستم مورد کنکاش قرار می گیرد. بر این منظور از روش تحلیل محتوایی منابع کتابخانه ایی استفاده به عمل آمده است. از آنجا که این پایان نامه در رشته جغرافیای سیاسی تنظیم گردیده؛ بنابراین محور های اساسی آن دو مفهوم و هویت ملی و ناسیونالیسم ایرانی است که از واژگان مهم جغرافیای سیاسی به شمار می روند. این پایان نامه در پنج فصل به بررسی زیر ساخت های فکری و اقدامات این شخصیت سیاسی در دوره حساس از تاریخ ایران پرداخته و طی آن اهمیت نقش امیر کبیر را در تحول جامعه ایرانی از عصر سنت به مدرنیسم مورد تأکید قرار داده است و در این باره بخصوص تأثیر وی را در انقلاب مشروطه و بعد از مشروطه از بعد ناسیونالیسم ایرانیان مورد بررسی قرار می دهد. واژگان کلیدی : هویت ملی ، ناسیونالیسم ایرانی ، امیر کبیر
سید حمید سید جعفری محمد اخباری
در حدود شش دهه پیش بود که تهدیدات ناشی از بلوک شرق سبب شد تا سازمان پیمان آتلانتیک شمالی(ناتو) بمنظور مقابله با خطرات ناشی از اشاعه کمونیسم شکل بگیرد و در کمتر از نیم قرن آنچنان پایه های وجودی خود را استحکام بخشد که علیرغم از بین رفتن فلسفه وجودی(انحلال ورشو) همچنان به حیات خود ادامه داده و علاوه بر آن به سوی گسترش و توسعه نیز قدم بردارد و در نهایت موفق شد دشمنان سابق ناتو را به اعضای خود تبدیل نماید. گسترش ناتو به شرق تا بدان جا پیش رفت که این سازمان را با ج.ا.ا همسایه کرد و به مرور مرزهای مشترک آن دو را افزایش داد به نحوی که امروزه می توان ادعا کرد که ج.ا.ا تقریبا در محاصره کامل ناتو قرار گرفته است. این پدیده به طور قطع محدودیت هایی را برای ج.ا.ا در منطقه به دنبال داشته و امنیت ملی و سیاست خارجی آن را تضعیف نموده است. هدف ما در این تحقیق کشف و احصای این محدودیت ها و ارائه راهکارهایی در جهت رفع آن، با استفاده از روش «توصیفی-تحلیلی» با ماهیت «کاربردی» و با رویکرد «واقع گرایی» می باشد. در پایان تحقیق مشخص گردید که این تغییرات برای ج.ا.ا بیشتر جنبه منفی داشته و پیامدهای مثبت آن در مقابل آثار منفی چندان قابل طرح و لمس نیستند. امروزه بدلیل تضاد ناشی از دیدگاه ها و استراتژی های ج.ا.ا و ناتو به وضوح مشاهده می گردد، در هر منطقه ای که ردپایی از ناتو دیده می شود منافع ج.ا.ا مورد تهدید و تحدید واقع شده و عرصه بر این کشور تنگ گردیده است. هر چند این مناطق جز حیاط خلوت ایران و در قلمرو تمدنی و فرهنگی ایران بوده باشد.
حسین زمانی تکرمی غلامحسن حیدری
پایان نامه حاضر به بررسی پیامدهای ژنوپلتیکی حضور نیروهای فرا منطقه ای در خلیج فارس پس از پایان جنگ سرد تاکنون می پردازد. پرسش اصلی تحقیق این است که حضور نیروهای فرامنطقه ای که باعث عوامل بحران و تنش در حوزه خلیج فارس شده اند ناشی از چیست ؟ از این رو با بیان این موضوع که منطقه خلیج فارس با توجه به حضور کشورهای بیگانه یکی از کانون های بحران زا و تنش آفرین جهان به شمار می آید ، بحران های آن دارای ریشه های عمیق و ابعاد گوناگونی همچون موقعیت استراتژیک ، منابع انرژی و جنبه های مختلف ژنوپلتیکی ( سیاسی ، ایدئولوژیکی ، فرهنگی و اقتصادی ) است ، این تحقیق در نظر دارد با فرض اینکه عوامل بحران وتنش در حوزه ژئوپلتیکی خلیج فارس بخصوص پس از پایان جنگ سرد ناشی از واگرایی کشورهای منطقه و علائق ژنوپلتیکی قدرت های فرامنطقه ای در این حوزه می باشد به اهداف زیر نایل گردد . - شناخت و بررسی بحران های منطقه ای و عوامل موثر در شکل دهی کانون های بحران ساز بالقوه و بالفعل حوزه در ژنوپلتیکی خلیج فارس بخصوص پس از پایان جنگ سرد . دراین نوشتار نگارنده سعی دارد تا به بررسی علایق ژنوپلتیکی کشورهای قدرتمند فرامنطقه ای ، منافع دولت های منطقه ، چالش های موجود و پیش روی این دولت ها و همچنین ژنوپلتیکی انرژی که عامل اصل کشمکش های گذشته ، حال و آینده این منطقه ناشی از آن است ، بپردازد . لذا با بررسی های به عمل آمده نه تنها عامل مهم انرژی سبب اهمیت منطقه خلیج فارس شده است بلکه به عنوان عامل اصلی ایجاد بحران در منطقه می توان از آن نام برد که خود حضور قدرت های بزرگ را در منطقه فراهم می نماید . البته نباید از نظر دور داشت که در کنار عامل مهم انرژی ، واگرایی موجود در بین دولت های حاشیه خلیج فارس و عدم وجود وفاق دسته جمعی جهت برقراری امنیت منطقه ، به بحران های موجود در منطقه دامن می زند .
موسی عباسی غلامحسن حیدری
چکیده: درپژوهش حاضر به شناسایی رابطه بین شرایط محیطی و مکانی در ارتکاب جرم با عنوان بررسی جغرافیای جرم خیزی در کلان شهر تهران (مطالعه و بررسی قتل و سرقت) پرداخته و به منظور کسب نتیجه منطقی، آمار فراوانی قتل و سرقت در سالهای 88و89 مربوط به کلان شهر تهران، مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت و درصد فراوانی هر یک از جرایم در نقاط مختلف تهران با ذکر علل بررسی گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد به موازات رشد، اندازه و جمعیت شهر تهران و به تبع آن افزایش تراکم و تنوع کارکرد ها و با کم شدن کنترل های جمعی، افزایش سطح اصطکاک افراد و از هم گسیختن پیوند های اجتماعی،برخی نیروهای منفی تسهیل کننده ارتکاب جرم در فضای شهر ایجاد شده است.این امر بدلیل تمرکز و تنوع شدید فعالیتها و رفت و آمد در بخش مرکزی شهر بیشتر است.برخی بزه های اجتماعی بیشتر در محل سکونت و زندگی مجرمین،برخی در محل کار و فعالیت های آنها و برخی در سایر مکان ها رخ می دهد. از طرفی تحر کات مکانی،عامل مهمی در افزایش جرایم در مکان های جغرافیایی مقصد مهاجرت (شهر تهران) می باشد.
محمد مشهدی میقانی غلامحسن حیدری
این پایان نامه در 5 فصل با تکیه بر روش توصیفی – تحلیلی با استفاده از منابع مکتوب و مقالات مطرح در حوزه روابط دو کشور به شرح ذیل ، تدوین گردیده است . در این پژوهش در راستای شناخت تاثیر عوامل ژئوپولیتیکی بر همکاری و روابط جمهوری اسلامی ایران و ترکمنستان، ابتدا به تشریح کلیات تحقیق پرداخته شد. در فصل دوم پس از پرداختن به مفاهیم اساسی چون ژئوپلیتیک ، تحلیل ژئوپلیتیکی ، نظریه های جهانی ژئوپلیتیک ، مفهوم استراتژی و تحول در این مفهوم به بیان مفاهیمی چون رقابت، تنش، بحران و منازعه و واحد تحلیل در نظریه های منازعه بیان گردید . در ادامه این فصل به نظریه های همکاری و همگرایی در روابط بین دولت ها پرداخته شد. در قسمت پایانی این بهره تاثیر عوامل ژئوپولیتیکی بر همکاری دولت ها ارائه گردید.عواملی چون وابستگی های قومی یا نژادی ، زبانی، مذهب، جغرافیا و پیوستگی سرزمین ،که می توانند در همکاری یا تضاد دو کشور موثر باشند . در پایان این فصل به موانع داخلی و خارجی همکاری دولت ها پرداخته شد. فصل سوم این پژوهش به تشریح جغرافیایی منطقه مورد مطالعه یعنی کشور ترکمنستان پرداخته شده است که شامل جغرافیای طبیعی و اوضاع اقلیمی ، جغرافیای انسانی وسیاسی ، ادیان و مذاهب و اوضاع فرهنگی ، اجتماعی و آموزشی ، رسانه های گروهی ، اوضاع اقتصادی و حکومت ، سازمانهای اداری و سیاسی و ... می باشد . فصل چهارم که فصل تجزیه و تحلیل است با اتکاء به مطالب یاد شده در فصول دوم وسوم به تجزیه و تحلیل عوامل ژئوپلیتیکی موثر در روابط ایران و ترکمنستان پرداخته شده است. تاثیر همبستگی نهادهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی ، اقتصادی و سازمانی بر همکاری دو کشور همچنین تاثیر موقعیت جغرافیایی بر همکاری دو کشورو همکاریهای اقتصادی و روابط تجاری و موانع تاثیر گذار داخلی و خارجی همکاری دو کشور مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرارگرفته است . با عنایت به نتیجه گیری کلی که در اثبات فرضیه ها در فصل پایانی-فصل پنجم- تحقیق انجام گرفت (با توجه به دستاوردهای تحقیق )، راهکار و الگوی مناسب و مطلوب برای سیاست خارجی ایران که کسب حداکثری منافع ملی جمهوری اسلامی ایران را در بر دارد و باعث توسعه هرچه بیشتر روابط بین دو کشور می گردد ؛ ارائه شد . باشد که قدم کوچکی در اعتلای نام ایران عزیز برداشته باشیم .
رضا قهرمانی غلامحسن حیدری
دولتها بعنوان عالی ترین نهادهای تصمیم گیرنده درزمینه چگونگی سازماندهی سیاسی فضا،وظیفه دارندباطراحی برنامه ریزیهای محیطی و آمایش سرزمین،تعادل فضایی را درسرزمین ملی ایجادوازنابرابری های ناحیه ای جلوگیری نمایند.ازآنجا که معمولاًرابطه معناداری بین ساختاردرونی نظام سیاسی باعدم تعادل های فضایی درکشورهای مختلف مشاهده میگردد،بنابراین میزان انسجام ناحیه ای وتعادل فضایی درکشورهای مختلف بیانگرمیزان اقتدارسیاسی آنهامحسوب میشود.ازسوی دیگرباتوجه به اینکه دردولتهای ازنوع بسیط(متمرکز)درتدوین واجرای طرح های توسعه ملی،نقش گروه های ذی نفوذ رابه هیچ وجه نمیتوان نادیده گرفت،ومعمولاًاین گروه ها تلاش دارند تاجریان تخصیص اعتبارات را به اشکال مختلف به سمت وسوی استان یاناحیه موردنظر خود سوق دهند.به همین سبب دراین بایان نامه سعی شده ضمن ارائه چشم اندازی بروضعیت کنونی نابرابری های ناحیه ای درایران تاحدودی نقش این گروه ها درجابجایی اعتبارات عمرانی مورد بررسی قرارگیرد. واژگان کلیدی:توسعه،آمایش سرزمین،توسعه ناموزون،عدم تعادل فضایی.
عسکر برزگر فرهاد حمزه
استان فارس 121608 کیلومتر مربع وسعت و تقریباً 3/7% کشور را شامل می شود چه ازلحاظ طبیعت گردشگری و چه از لحاظ فرهنگی و چه از لحاظ اقتصادی از مهمترین مناطق کشور به شمار می آید با توجه به وسعت زیاد و نزدیکی به خیلج فارس در نواحی جنوبی و مجاورت به کویر داخلی دارای تنوع اقلیمی زیاد و منحصر به فرد می باشد و منابع زیاد معدنی و کشاورزی و اقلیم های مختلف به محوریت شیراز سخت تر قابل کنترل می باشد به این دلیل طرح چگونگی تقسیم استان، به چند استان کوچک تر، تا قابل کنترل بیشتر شود که به عنوان شریان حیاتی می باشد. به وجود آوردن کارایی بیشتر و کمتر کردن مهاجرت روستائیان به مراکز شهری. به نظر می رسد در صورت استان سازی در محدوده استان فارس مناسب ترین گزینه برای تقسیم شهرهای شیراز و لارستان و فسا خواهد بود و سبب افزایش سطح کارکردی خواهد بود که در این راستا به بررسی کلیات مطالعات انجام شده در سطح استان بین المللی و جهانی و شاخص های موجود،ویژگی های تاریخی و فرهنگی ، اقتصادی و سیاسی در دوره های مختلف و بررسی پتانسیل ها پرداخته و به اثبات فرضیات می پردازیم، به این نتیجه خواهم رسید ادامه روند فعلی تقسیمات و ارتقاء سطوح منجر به از بین رفتن روند توسعه در سطح استان و همچنین در سطح ملی خواهد شد.
سعید لطفی محمد اخباری
همانطور که می دانیم برسی و مطالعه روابط سیاسی کشورها در عرصه بین المللی به ویژه کشورهای همسایه از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. این قبیل مطالعات از منظرهای گوناگونی به جستجو در مسائل مربوط به تعاملات دولت ها با یکدیگر و عوامل تأثیرگذار بر روابط سیاسی میان آنها می پردازد از جمله این مطالعات پژوهش هایی در عرصه ژئوپلیتیکی می باشد که در زمینه شناسایی عوامل و متغیرهای سیاسی و جغرافیایی و دور نمای مسائل سیاسی مطرح در مناطق جغرافیایی و در خصوص روابط دو جانبه بین دولت ها به فعالیت می پردازد. با نگاهی به روابط سیاسی دو کشور مهم و همسایه ایران و ترکیه در منطقه خاورمیانه شاهد نوساناتی بسیار ناشی از تأثیرگذاری عوامل ژئوپلیتیکی – سیاسی و اقتصادی در تعاملات فی ما بین دو کشور هستیم. از آنجا که روابط این دو کشور نقشی اساسی و تعیین کننده در معادلات منطقه ای ایفا می نماید و ژئوپلیتیک منطقه تأثیر بسزایی را از این روابط می پذیرد لذا در این پژوهش سعی داریم با برسی کیفیت چرایی و چگونگی عوامل عمده ژئوپلیتیکی ما بین دو کشور به اثرات و پیامدهای آن در روابط سیاسی فی ما بین ایران و ترکیه و نقش آن در آینده روابط دو کشور در منطقه بپردازیم و از طرفی تأثیر و تأثر این روابط بر ژئوپلیتیک منطقه ای در آینده بر می گردد. در این پژوهش سعی گردیده عوامل ژئوپلیتیکی مهمی همچون اختلافات ایدئولوژیک بین دو کشور – بحران کردستان ترکیه و شمال عراق – الگوی تعامل و همکاری با قدرت های جهانی و غربی، تعاملات و تعارضات منطقه ای و مبحث شیعیان و اقلیت علویان کشور ترکیه و نقش آنها در روابط دو کشور برسی گردد. به طور کلی این پژوهش بر آن بود که آینده روابط ایران و ترکیه را با توجه به نقش آفرینی های آنها در منطقه و تأثیر عوامل اختلاف برانگیز فی ما بین این دو کشور را بر این ارتباط را برسی نماید که در پایان این پژوهش فرضیه های مطرح اثبات و تأثیرپذیری ژئوپلیتیک منطقه از روابط دو کشور تأثید گردید. واژگان کلیدی: ایران، ترکیه، ژئوپلیتیک، روابط سیاسی
غلامرضا غلامی غلامحسن حیدری
شبکه معابر شهری یکی از موضوعاتی است که در رخداد و پیشگیری ازسرقت نقش بسزایی دارد. از آنجایی که فرسودگی بافت معابر شهری ناشی از نارسایی های متعددی نظیر تراکم بالای جمعیت، فقر و محرومیت ، ناامنی و معضلات اجتماعی و سایر مشکلاتی است که بر شرایط کالبدی ، کارکردی و کیفیت زندگی در مناطق مختلف شهری تأثیر گذار است. هدف این تحقیق شناسایی و تبیین عوامل موثر در انتخاب محل جرم از سوی سارقان در سطح معابر شهری مناطق 2 و 12 کلانشهر تهران است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای (اسنادی) است. یافته های تحقیق حاکی است که اولاً بافت و ساختار شبکه معابر شهری در رخداد و پیشگیری از وقوع سرقت در کلانشهر تهران بویژه در مناطق 2 و 12 تأثیر دارد. ثانیاً بین موقعیت زمانی وقوع سرقت و انتخاب مکان آن رابطه وجود دارد. ضمنا موقعیت زمانی و مکان سرقت با توجه به موقعیت خاص هر منطقه با یکدیگر متفاوت است از آنجمله در منطقه 2 عمده سرقت ها در معابر منطقه اکثراً در اوایل صبح و آخر شب رخ می دهد در حالی که در منطقه 12 وقوع سرقت در معابر شهری زمانی رخ می دهد که منطقه در فعالیت کامل است وبیشتر این سرقتها در معابر شهری که انبوهی از مردم در حال تردد هستند . ثالثا کم توجهی به استانداردهای منطقه بندی (تراکمی، کاربردی و ارتفاعی) در افزایش وقوع سرقت در قسمتی از منطقه 2 و اکثر نقاط منطقه 12 موثر بوده است. در خاتمه لازم به ذکر است که فرسودگی معابر یکی از مهمترین مسائلی است که در شهرها باعث بی سازمانی ، عدم تعادل و تناسب می شود. و همین آشفتگی باعث سوء استفاده سارقان و ایجاد مشکلات شهرنشینی در مناطق مورد مطالعه شده است.
سعید خرازچی غلامحسن حیدری
جنبش های اجتماعی و اعتراضات اخیر که در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا بوقوع پیوسته دارای پیامدهای ژئوپلیتیکی برای منطقه بوده است و بدون شک این تحولات به دلیل ماهیت درونی و بیرونی آن پیامدهایی نیز برای جمهوری اسلامی ایران خواهد داشت.لذا در این تحقیق تلاش شده است که به بررسی ژئوپلیتیکی روند مردم سالاری در خاورمیانه و شمال آفریقا و تأثیرات آن بر جمهوری اسلامی ایران پرداخته شود.روش جمع آوری اطلاعات بصورت کتابخانه ای بوده و با مرور مطالب و مستندات ، اطلاعات جمع آوری شده است.بر این اساس فرضیه های تحقیق بر مبنای تأثیر موثر عوامل درون زا و برون زا در شکل گیری و وقوع تحولات اجتماعی سیاسی این کشورها تعیین شده است ضمن اینکه نتایج سیاسی متفاوت موجود در اعتراضات اجتماعی کشورهای مربوطه، مرهون ترکیبی از عواملی چون: میزان مشروعیت سیاسی حکومت ها، میزان بسیج اجتماعی معترضان و در نهایت واکنش ارتش و قدرت های بین المللی بوده است.آزمون فرضیات فوق نشان میدهد حمایت قدرت های خارجی از بعضی از این تحولات و در کنار مخالفت آنان با اعتراضات در برخی کشورهای دیگر قطعاً بر جمهوری اسلامی ایران تأثیرگذار خواهد بود.در مورد مصر، با توجه به اینکه، روابط ایران با این کشور از زمان ترور انور سادات ، همواره دارای فراز و نشیب بوده است وقوع این انقلاب می تواند تأثیرات گسترده ای در بهبود روابط ایران با کشور مصر ایفا کند.اما مهم ترین تأثیرات را در تحولات بحرین میتوان جستجو کرد با توجه به حضور ناوگان پنجم آمریکا در بحرین و رابطه نزدیک آل خلیفه با آل سعود که در نقطه مخالفت با جمهوری اسلامی ایران می باشد.تحولات در این کشور بدون شک برای جمهوری اسلامی ایران پیامدهای مثبت خواهد داشت لذا پیشنهاد میگردد با توجه به سه قدرت عمده منطقه یعنی ایران، عربستان و ترکیه، ایران باید در ایجاد روابط با دیگران علی الخصوص دولت های تازه شکل گرفته سیاست واقع بینانه تری را دنبال کند. واژه های کلیدی: ایران، شمال افریقا، خاورمیانه، تحولات ژئوپلیتیکی ، مردم سالاری، مصر، لیبی، تونس، یمن، بحرین.
حجت اله پاشاپور کورعباسلو محمد اخباری
حادثه 11 سپتامبر و طرح تهدیدات چون تروریسم ،بنیادگرایی اسلامی وگسترش تسلیحات دسته جمعی باعث شد سازمان ناتو به عنوان قدیمیترین ،باثبات ترین ومهمترین نهاد امنیتی جهان اولین ماموریت خارج از حوزه سنتی خود را درافغانستان تجربه کند در واقع با حادثه 11 سپتامبر ایالات متحده به عنوان سرکرده ناتو موضوع امنیت و مبارزه با تروریسم را برای خود و شرکایش حیاتی دانست ولی اهداف واقعی ناتو مبارزه با تروریسم نبود بلکه ناتو به منابع اروآسیا نیاز شدید داشت و باحضور در افغانستان می توانست نه تنها منابع عظیم انرژی منطقه را در کنترل داشته باشد بلکه قدرت های منطقه ای نظیر چین، روسیه ، هند و جمهوری اسلامی ایران را تحت کنترل داشته باشد هدف ما در این تحقیق این است که پیامدهای ژئوپلیتیکی حضور ناتو در افغانستان را بررسی کرده و راهکارهای لازم را ارائه دهیم این تحقیق با استفاده از روش توصیفی –تحلیلی با ماهیت کاربردی و رویکرد واقع گرایی انجام شده است در پایان این تحقیق مشخص شد حضور ناتو در افغانستان پیامدهای ژئوپلیتیکی متعددی داشته است ناتو با حضور در افغانستان این کشور را به عنوان مرکز عملیات بر علیه دشمنان خود قرار داده است با شعار مبارزه با تروریسم گسترش خود را به شرق توجیه کرده و حضور خود را در منطقه نهادینه کرده است همچنین حضور ناتو در افغانستان باعث افزایش تولید مواد مخدر ، تضعیف طالبان و انزوای جمهوری اسلامی ایران شده است. واژگان کلیدی: ناتو، تروریسم، ژئوپلتیک، ژئواکونومیک
احمد بزله غلامحسن حیدری
چکیده درحال حاضر درجهان 180 کشوراز 200 کشورجهان به لحاظ قومی ناهمگون هستند، اکثراین کشورها بالقوه آماده درگیریهای قومی هستند برخی ازاین بحرانها دربستری از دخالتهای بیگانگان و کشورهای همسایه و قدرتهای جهانی شکل میگیرد ولی سیاستهای اعمال شده توسط حکومتها روی این بحرانها اثر مستقیم دارد کشور عراق هم کشوری ناهمگون میباشد یکی ازاین اقوام که در کشور عراق وجود دارد کردها میباشند که باکردهای ایران ، ترکیه وسوریه هم مرز می باشند که دارای اشتراکات تاریخی، فرهنگی ، زبانی و... میباشند مسأله کردستان با فروپاشی نظام دوقطبی و شکست صدام در سال 1991 و سقوط دولت صدام در سال 2003 باعث بوجودآمدن حکومتی فدرال در عراق شد و کردها دارای حکومتی خودگردان که دارای پارلمان ،حکومت، انتخابات آزادمیباشد، شدند دراین پایان نامه باروشی ،توصیفی-تحلیلی بارویکردژئوپلتتیکی به این سوال پاسخ داده میشود ایافدرالیسم درعراق میتواندباعث یکپارچگی سرزمینی عراق شود؟ و تاچه حدمیتواند ناحیه کردستان را با خودهمراه کند؟ همچنین تحولاتی که منجر به ایجاد نظام فدرالی گردیده و همچنین چالشهای پیش رو و رویکرد همسایگان در مورد نظام فدرالی عراق،مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته است و نتیجه گیری شده است بهترین گزینه برای اداره عراق نظام فدرالی می باشد که بتواند سه گروه عمده کرد ، شیعه و سنی را جداکند تا هر یک از گروها بتوانند قدرت مورد نظرخود را درمنطقه مورد نفوذ خود اعمال کنند.ولی باید درامدهای نفتی بصورت عادلانه تقسیم گردند در این صورت سیستم جدیدضامن یکپارچگی سیاسی ـ سرزمینی عراق میباشد. کلید واژه ها اقلیم کردستان ، حکومت فدرال عراق ، یکپارچگی سرزمینی
مقداد یگانه غلامحسن حیدری
یکپارچگی و وحدت سیاسی درمیان مسلمانان از جایگاه والایی برخوردار است . از ظهور اسلام تا اوایل قرن بیستم وجود پی درپی چند امپراطوری مسلط بر سرزمین های مسلمان نشین عامل وحدت بخش بین ملل مسلمان بوده است . البته در طول تاریخ اسلام تشتت و گسستگی هایی نیز بوجود آمده ولی با تشکیل امپراطوری دیگر که با فتوحات مجدد سرزمین های مسلمان نشین بوجود می آمد ،وحدتی دوباره شکل می گرفت. پس از فروپاشی امپراطوری عثمانی در اوایل قرن بیستم ،جهان اسلام وحدت سیاسی خود را بیش از پیش از دست داد. نخبگان سیاسی مسلمان برای احیای وحدت از دست رفته ،دست به فعالیتهایی زدند و از هرگوشه جهان اسلام تشکل های سیاسی مختلفی شکل گرفت که به فعالیت خود ادامه می دهند به منظور ارائه یک طبقه بندی از این گرایشات مختلف می توان آنها را در حال حاضر حداقل به چهار دسته اصلی بنیادگرا تقسیم کرد: 1- جنبش های شیعی 2- اخوان المسلمین 3- گروه های جهادی 4- وهابیت این گرایشات با توجه به اختلافات فکری و خاستگاه جغرافیایشان، در جهان اسلام علی الخصوص خاورمیانه آرایش فضایی خاصی یافته اند وهر یک از آنها توانسته اند حوزه نفوذ نسبتا وسیعی داشته باشند و در آنجا به فعالیت گسترده سیاسی- مذهبی بپردازند.در این پژوهش سعی می شود به این سوال پاسخ داده شود که با توجه به تباینات فکری ،سیاسی و جغرافیایی موجود بین این گرایشات و همچنین واستقرارنظام دولت- ملت یا دولتهای ملی در بیشتر کشورهای اسلامی و همچنین نفوذ ابرقدرتهای خارج از منطقه در خاورمیانه و همچنین با وجود چالش های دیگر،آیا استقرار نظام سیاسی منطقه ای به عنوان یک الگوی نوین سازمان سیاسی فضا در خاور میانه به عنوان خاستگاه و مرکز جهان اسلام ممکن است؟ در بخش تجزیه و تحلیل مساله در سه بخش زیر این پژوهش پیگیری می شود. - ارائه چشم اندازی از آرایش فضایی گرایشات سیاسی- مذهبی در خاور میانه - تاکید بر خاستگاه جغرافیایی،شکل گیری و روند حرکت این جریانات - ارائه دورنمای از آینده جریانات سیاسی یاد شده در منطقه خاور میانه
مینا آزمون مساعد غلامحسن حیدری
فضای جغرافیایی اصولاً با تصمیمات انسانی، فردی یا جمعی، اختیاری یا اجباری، آگاهانه یا ناآگاهانه، بطور مرتب تغییر می یابد. طبق نظریه پخش که توسط تورستن هاگراستراند جغرافیدان مطرح سوئدی مطرح گردیده است: پخش فضایی، حرکتهای است که دگرگونی چشم انداز و یا شیوه رفتار را سبب می شود. با شروع جنبش های اجتماعی از تونس و گسترش آن در لیبی، مصر و.... منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا دچار تحولات ژئوپلتیکی عدیده ای گشت. در این تحولات از یک طرف علل و عوامل داخلی و از طرف دیگر حضور و نقش بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای همچون آمریکا، ناتو و... قابل بحث است. لذا در این پژوهش سعی شده است با بهره گیری از نظریه پخش به تحلیل فضایی جنبش های اجتماعی در خاورمیانه و شمال آفریقا پرداخته و نتایجی روشن و مناسب حاصل گردد. علیرغم محک نخوردن نظریه پخش در ایران و بخصوص در زمینه جنبش های اجتماعی، اینک در مورد پخش فضایی جنبش های اجتماعی رخ داده در خاورمیانه و شمال آفریقا، نتایج حاصله، حاکی از آن است که تطابق نسبی با بسیاری از کارکردهای مورد نظر در تئوری انتشار فضایی، را این جنبش های اجتماعی اخیر داشته و دارد: چنانچه از نظر نوع انتشار، وجه (پخش سرایتی) در خصوص جنبش های اجتماعی در خاورمیانه و شمال آفریقا صادق بوده است. بطوری که کشورهای مصر، لیبی، سوریه، بحرین، یمن و....تحت تاثیر انقلاب تونس جنبش مردمی را ادامه دادند. جنبش رخ داده از 18 دسامبر 2010 شروع شد و هنوز نیز ادامه دارد. در این نوع جنبش، افکار، اندیشه ها، مفاهیم از سرزمین میزبان (تونس) به سرزمین میهمان و جدید (الجزائر، لیبی، مصر و...) هجرت کرد و چون هجرت فیزیکی نبود، دارای سرعت انتشار بالایی بود. بطوری که همانند گلوله برفی تعداد کشورها به مرور زمان گسترش و به همین ترتیب ناحیه تحت پوشش نیز بزرگ شد. از نظر «عوامل موثر در پخش فضایی» مراحل بیان شده توسط هاگراستراند (حوزه یا محیط، زمان، موضوع پخش، مبدأ پخش، مقصد پخش، مسیر حرکت پدیده ها) در تئوری پخش، در خصوص جنبش های اجتماعی خاورمیانه و شمال آفریقا نیز قابل تطبیق است.
یحیی یوسف زادگان محمد اخباری
چکیده: پاکستان کشوری است که به لحاظ جغرافیایی دارای موقعیت ویژه سیاسی _ امنیتی در شرق ایران و شبه قاره می باشد. از مجموع عوامل همگرایی که می تواند در مناسبات بین دو کشور: پاکستان و ایران تقویت شود و زمینه ساز همکاری های گسترده گردد و همچنین کمک به حل یا کاهش منازعات موجود در سطح منطقه ای می شود که عبارتند از: 1-عوامل سیاسی – امنیتی ( پیمان ها و مناسبات بین دو کشور ایران و پاکستان) 2- عوامل اقتصادی ( انرژی ، کریدور شمال –جنوب و شرق – غرب ) 3- عوامل همگرایی ( دین ، فرهنگ ، امنیت ) مهمترین اهدافی که این نوشتار دنبال می نماید بررسی عوامل سیاسی – امنیتی و همگرایی موجود بین دو کشور در جهت تقویت مناسبات منطقه ای می باشد. برای رسیدن به این موضوع، روش به کارگیری تحقیق به صورت: توصیفی – تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای می باشد. اصلی ترین نتیجه ای که می توان از کل این تحقیق گرفت ، این است که دو کشور پاکستان و ایران درکنار اهداف ، مسائل سیاسی – امنیتی ، اقتصادی ، فرهنگی ، خود را نیز به صورت گسترده تر دنبال نمایند و طبیعتا بنابر بر ماهیت همگرایی که بین دو کشور فی النفسه موجود است ، بتواند ضمن تقویت بنیه سیاسی- امنیتی در حل منازعات منطقه ای نقش بسیار ارزنده ای را ایفا نمایند و عوامل واگرا را در سطح روابط خود کاهش دهند.
فریبا دینار نسرین خانیها
چکیده : درعصر حاضر یکی از الزامات توسعه کشورها، مشارکت عمومی برای همگرایی قومیت ها، مذاهب، اقلیت ها و گروههای قومی است و موضوع قومیت ها در سرفصل منافع ملی هر کشور جایگاه مهمی را دارد. با توجه به پدیده جهانی شدن و ورود رسانه های جمعی به عرصه زندگی بشر، فرهنگ ها و قومیت ها در کنار هم قرار گرفته و شرایطی را به وجود آورده که می تواند به بازگشت هویت های قومی کمک کند و به این روند شتاب مضاعف بخشد. همچنین می تواند شرایطی مناسبی بوجود آورد تا در این فضا گروه قابل توجهی از گروه های قومی در جهت استیفای حقوق از دست رفته خود اقدام کنند. مشکل قومیت گرایی در کشور های در حال توسعه و تازه استقلال یافته وسعت و شدت بیشتری داشته، می توان گفت که پدیده قومیت گرایی پدیده ای داخلی و در عین حال متاثر از محیط پیرامونی سیستم سیاسی است. از سویی دیگر پدیده ای جهانی است که در کشور های چند قومیتی در حال توسعه و توسعه نیافته از موضوعیت و حساسیت بیشتر برخوردار است. فروپاشی امپراتوری روسیه، اتریش و عثمانی در پایان جنگ جهانی اول باعث شکل گیری انبوهی از خواسته های قومی و ملی در بخش های برجای مانده از این امپراتوری ها برای کسب نوعی موجودیت مستقل و پدید آمدن مسایلی بود که هنوز هم تا حل و فصل نهایی آنها، راه دشواری در در زندگی سیاسی کشورهایی که اقوام مختلف در آن زندگی می کنند باقی مانده است. از آن جمله اقوام مسئله ساز در جنوب غرب آسیا اقوام کرد هستند، که به صورت اقلیت های قومی در سه کشورهای ایران، عراق و ترکیه پراکنده اند. با توجه به حضور کردها درایران وعراق ومشابهت نژادی آنها با کردهای ترکیه، مسائل ومشکلات فراوانی را درطول تاریخ برای کشورهای مذکور بوجود آورده است. به همین دلیل در مرزهای ایران، ترکیه وعراق عامل با لقوه بحران ساز در درجه نخست کردها هستند و تصمیم گیری های سیاسی که درخصوص اقوام کرد صورت می گیرد، تاثیر همزمان بر روابط ژئوپلیتیک این سه کشور دارد. این تحقیق با روش تحلیلی توصیفی درپی بررسی تاثیر قومیت گرایی کردها بر روابط ژئوپلیتیکی سه کشور ایران، ترکیه وعراق است. نتایج حاصله نشان می دهد که جهانی شدن و پیامدهای آن باعث شکل گیری نوع جدیدی قومیت گرایی در میان کردها می شود، این امر تاثیر بسزایی بر روابط ژئوپلیتیکی این کشورها خواهد گذاشت و مناسبات جدیدی را رقم خواهد زد. کلید واژه ها: روابط ژئوپلیتیکی، قومیت گرایی، جهانی شدن، جنوب غرب آسیا، کردها.
محمد مهدی ملکی حاجی آقا غلامحسن حیدری
چکیده پایان نامه( شامل خلاصه ، اهداف ، روشهای اجرا و نتایج بدست آمده ) به دنبال تحولات صورت گرفته در شوروی سابق و خطر نفوذ کمونیست به سمت غرب ، پیمان آتلانتیک شمالی تشکیل گردید. ناتو بعد از انحلال پیمان ورشو برای پویایی خود به بهانه های مختلف از جمله مبارزه با تروریسم ، مبارزه با اشاعه تسلیحات کشتار جمعی و مواد مخدر شروع به گسترش به سمت شرق نمود .ناتو با توجه به حضور خود در کشورهای همجوار ایران هم اکنون همسایه ایران محسوب می شود. حوزه خلیج فارس به علت موقعیت استراتژیکی یکی از اهداف این سازمان می باشد تا بتواند با همگرایی با کشورهای حاشیه خلیج فارس یک کریدور امنی برای ترانزیت نفت به سمت کشورهای عضو ایجاد نمایدو از وزن ژئوپلتیکی ایران در این منطقه بکاهد که این پدیده بطور قطع محدودیتهایی برای جمهوری اسلامی ایران به دنبال دارد و امنیت ملی و سیاست خارجی آن را تضعیف می نماید .در این میان ج.ا.ایران باید با دیپلماسی قوی و اثرگذار در منطقه خلیج فارس به دنبال اعتمادسازی باشد و زمینه های همکاری سیاسی ، فرهنگی و اقتصادی دوجانبه و چند جانبه را با کشورهای حاشیه خلیج فارس فراهم ساخته و از تهدیدات احتمالی بکاهد. مهمترین هدف این تحقیق بررسی کلی اهداف و انگیزه های ناتو در همگرایی با کشورهای حاشیه خلیج فارس و ارائه راه کارهایی مناسب برای مقابله با آثاری است که امنیت جمهوری اسلامی ایران را با خطرات جدی مواجه می سازد . روش تحقیق توصیفی و تحلیلی است و نتیجه این تحقیق : گسترش ناتو به سمت خلیج فارس موازنه قدرت را در منطقه به ضرر ایران و به نفع ناتو سوق خواهد داد.
قربانعلی جعفری تملی غلامحسن حیدری
چکیده نابرابری های ناحیه ای با شاخص های متعددی مانند درآمد، میزان سواد، سرمایه گذاری و غیره در سطوح مختلف از جمله درسطح ملی وناحیه ای قابل مطالعه و بررسی است. مکان گزینی صنایع معمولاً بر اساس منابع موجود در نواحی مختلف، نیاز نواحی، نیروی انسانی ماهر و با یک آینده نگری در سطوح مختلف ملی و ناحیه ای صورت می گیرد. عدم رعایت موارد فوق منجر به رشد ناموزون در بعضی از نواحی شده و از طرفی مشکلاتی را هم برای ناحیه صنعتی شده و هم برای سایر نواحی اطراف بوجود می آورد؛ ازجمله هجوم جمعیت سایر نواحی به ناحیه صنعتی شده و تراکم بیش از حد جمعیت در آن و مشکلات حاشیه نشینی، بزه کاری ، آلودگی بیش از حد و غیره را منجرخواهدشد و از طرفی در نواحی غیرصنعتی فقر، بیکاری، روی آوردن به شغلهای کاذب و دیگر مشکلات بوجود خواهد آمد. دیدگاه های علمی در مکان گزینی صنایع ایران کمترین نقش را داشته که به تمرکز شدید صنعت در چند استان خاص مخصوصاً تهران منجر شده و مشکلات متعددی را برای دولت مرکزی به وجود آورده است؛ اما سایر استانهای کشور به علت نداشتن امکانات و تأسیسات زیربنایی از حداقل سرمایه گذاری در بخش صنعت برخوردار بوده و با فقر و درنتیجه عدم نارضایتی مردم روبه رو هستند. این تحقیق با روش توصیفی – تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای، درپی بررسی نابرابری های ناحیه ای در استقرار صنایع در ایران بطور عام و بصورت موردی مطالعه استان گیلان، از دیدگاه جغرافیای سیاسی است. نتایج حاصله بیانگر این مسئله است که نابرابری های ناحیه ای در استقرار صنایع به شکل حاد در استان گیلان وجود دارد. در حقیقت مکان گزینی صنایع در ایران تنها به چند استان خاص محدود می شود. این در حالی است که استان گیلان نیز به دلیل ضعف مدیریت در مکان گزینی صنایع، از این نابرابری رنج می برد. واژه های کلیدی: نابرابری های ناحیه ای- مکان گزینی صنایع- توسعه نیافتکی- استان گیلان
خوشنود عزیز نژاد غلامحسن حیدری
عدم تعادلهای فضایی توصعه صنعتی با شاخص های متعددی مانند درآمد،میزان سواد،سرمایه گذاری و غیره در سطوح مختلف از جمله در سطح ملی و استانی قابل مطالعه و بررسی است.توسعه صنایع معمولا بر اساس منابع موجود در نواحی مختلف،نیاز نواحی،نیروی انسانی ماهر،صرفه اقتصادی و با یک آینده نگری در سطح ملی و استانی صورت میگیرد.عدم رعایت موارد فوق منجر به رشد ناموزون در بعضی از نواحی شده و از طرفی مشکلاتی را هم برای ناحیه صنعتی شده و هم برای سایر نواحی که عقب مانده اند بوجود می آورد،از جمله هجوم جمعیت نواحی حاشیه ای محروم به نواحی صنعتی و دارای امکانات رفاهی که تراکم بیش از حد جمعیت درآن مشکل،حاشیه نشینی،بزه کاری،آلودگی بیش از حد ، خالی شدن استانهای مرزی از نیروی ماهر و غیره را منجر می شود و از طرفی در نواحی غیر صنعتی فقر،بیکاری،قاچاق،نارضایتی،واگرایی،بی اعتمادی به دولت مرکزی و غیرپیامد های ناگوار دیگر بوجود می آید. دیدگاههای علمی،در نحوه توزیع فضایی صنایع و سرمایه گذاری های صنعتی در ایران کمترین نقش را در ایجاد اعتدال و برابری داشته است و باعث تمرکز شدید صنعت در چند استان خاص مخصوصا تهران شده و مشکل متعددی را برای دولت مرکزی و استانهای دیگر بوجود آورده است و استانهای حاشیه ای از جمله ایلام به علت نداشتن امکانات و تاسیسات زیربنایی از حداقل سرمایه گذاری در بخش صفت برخوردار بوده و با فقر و در نتیجه عدم رضایت مردم روبرو هستند.این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای در پی بررسی عدم تعادلهای فضایی توسعه صنعتی در سطح ملی و بصورت موردی استان ایلام از دیدگاه جغرافیای سیاسی است . نتایج حاصله بیانگر این مسئله است که عدم تعادلهای فضایی توسعه صنعتی به شکل حاد باعث عقب ماندگی استان ایلام شده است در حقیقت این عدم تعادلهای فضایی و عدم استفاده بهینه از فضای موجود استان ایلام باعث بکر ماندن منابع و پتانسیل های استان شده با وجود اینکه نزدیک به 15% منابع نفت و گاز کشور را دارا می باشد و نزدیکترین راه به کشور عراق و دارای بازارچه مرزی مهران نیز می باشد. واژگان کلیدی:فضا،توسعه،تمرکز گرایی،تمرکز زدایی،توسعه صنعتی،عدم تعادل فضایی
مرتضی شکری نسرین خانیها
تقسیمات کشوری نوعی سازماندهی
سهراب حبیبی محمد اخباری
مصر به عنوان یک بازیگر ژئوپلیتیک محور، کلید ایجاد یا تغییر توازن استراتژیک در خاورمیانه و آفریقای عربی است و تغییر در نوع و ماهیت نظام سیاسی این کشور، به مثابه تغییر در توازن استراتژیک و متعاقبا تغییر در ترتیبات امنیتی و مناسبات سیاسی منطقه خواهد بود. تحولات داخلی کنونی در مصر و شکل گیری جنبش مخالف فراگیر در مقابل رژیم مبارک، که بعد از تحولات تونس و فرار بن علی رئیس جمهور این کشور آغاز شد و به کنارگیری مبارک از قدرت منجر شد، نشانگر آغاز مرحله جدیدی در حیات سیاسی مصر است که ساختار و فضای سیاسی داخلی و احتمال جهت گیری های سیاست خارجی آن کشور را با دگرگونی هایی، هر چند متفاوت، روبه رو می کند. در این پژوهش سعی شده است با تحلیل وقایع مصر به تحلیل ژئوپلیتیکی پرداخته و اثرات آن را در منطقه مورد ارزیابی قرار دهد. نتایج حاصله نشان می دهد که هرچند سرانجام تحولات مصر هنوز مشخص نشده است و تحولات ماه های آینده سطح تغییر و تحولات در این کشور را مشخص می کند، اما دگرگونی در نظام سیاسی و ساختار قدرت در این کشور و انجام اصلاحات سیاسی و اقتصادی، فارغ از گستره و عمق آن، ضروری و محتمل به نظر می رسد. به عبارت دیگر، مصر پس از مبارک، با وجود ابهامات و موانع و محدودیت ها، به سوی نظام سیاسی متکثر و فضای باز سیاسی حرکت خواهد کرد و دیدگاه ها و آراء مردم، جزئی غیرقابل چشم پوشی در پویش ها و تصمیم گیری های نظام سیاسی خواهد بود. هرچند که عمق اصلاحات و زمان قطعی تحقق تکثرگرایی و فضای باز سیاسی هنوز مشخص نیست، اما بازگشت شرایط سیاسی مصر به دوره اقتدارگرایی مبارک، بسیار بعید به نظر می رسد. کلید واژگان: مصر، تحولات ژئوپلیتیکی، حسنی مبارک، خاورمیانه
سید مصطفی هاشمی محمد اخباری
چکیده پایان نامه (شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده) : قدرت ملی هر کشوری نشان از میزان سطح تأثیرگذاری در سطوح مختلف سیاسی، اقتصادی و ... برای پیشبرد اهداف کلان و اساسی یک کشور می باشد. فدرت ملی یک مقوله مجرد و انتزاعی صرف نیست بلکه قدرت ملی یک کشور برآیند عملکرد مجموعه متغیرهای زیادی است که همگی با هم منجر به شکل گیری قدرت ملی یک کشور می شود. یکی از ارکان اصلی قدرت ملی یک کشور قدرت اقتصادی یک کشور محسوب می شود. این مهم درحالیست که قدرت اقتصادی صرفاً یک متغیر انتزاعی نیست بلکه بسته به ویژگی ها و خصوصیات هر کشوری، چنانکه از تمامی متغیرهای موثر یک کشور تأثیر می پذیرد، بر هر یک از آنها نیز تأثیر می گذارد. قدرت ملی جمهوری اسلامی ایران در عرصه اقتصادی در بازه زمانی سال های 1380 الی 1388 وابسته به یک مجموعه متغیرهایی بوده است که از مهم ترین آنها می توان به متغیر سیاسی که مشتمل بر سیاست داخلی و نیز فضای امنیتی و سیاست خارجی ایران می باشد و نیز متغیرهای چالش هسته ای، متغیر علمی- فناوری و نهایتاً متغیر دفاعی- نظامی بوده است. در بازه زمانی مد نظر، ضمن بیان وضعیت جغرافیایی و سیاسی پیرامون جمهوری اسلامی ایران، عوامل اصلی دخیل در رشد و تقویت قدرت ملی ایران مورد بحث واقع شده و در نهایت به واسطه محاسبه میانگین نرخ رشد تولید ناخالص داخلی ایران در دوره مسئولیت اجرایی دولت های هشتم و نهم، قدرت ملی ایران در عرصه اقتصادی مورد مقایسه قرار گرفته است. البته قابل ذکر است به دلیل جلوگیری از کلی گویی محض، صرفاً به این موضوع اکتفا نشده و در یک بخش مجزا، عوامل و متغیرهای دخیل در افزایش نرخ رشد تولید ناخالص داخلی در بازه های زمانی یکساله در دوره مسئولیت دولت هشتم و دولت نهم با یکدیگر مورد مقایسه و ارزیابی قرار گرفته و ضمن ارزیابی متغیرهای مد نظر، میزان ثبات و یا بی ثباتی سیستم مدیریت کشور تجزیه و تحلیل شده و مورد ارزیابی قرار گرفته است. واژگان کلیدی: قدرت ملی، قدرت اقتصادی، تولید ناخالص داخلی، دولت هشتم و دولت نهم
حمیدرضا ملی غلامحسن حیدری
اهداف پایان نامه عبارتند از: 1- تشریح جغرافیایی جایگاه ایران در نظام انرژی جهان 2-بررسی فرصت ها و تهدیدات ناشی از موقعیت ژئوپلیتیکی ایران در شبکه تولید و انتقال انرژی 3-تحلیل سیاست ها و رفتارهای دولتمردان جمهوری اسلامی در قبال این موقعیت ژئوپلیتیکی 4-ارایه دورنمایی از وضعیت آینده روش تحقیق: از نظر ماهیت: کاربردی ، از نظر متدولوژی : توصیفی – تحلیلی ، از نظر رویکرد فلسفی: کارکردی، از نظر مدل یا الگو ، نظریه جفری کمپ درباره بیضی استراتژی انرژی خلاصه: ایران به عنوان یک کشور که دارای موقعیت، بحری ، بری و گذرگاهی می باشد پل ارتباطی بین غرب و شرق و کشورهای حوزه دریای خزر و کشورهای حوزه خلیج فارس محسوب می شود. داشتن ضریب امنیتی بالا، دسترسی بهآب های آزاد و کوتاه بودن مسافت برای صادرات امتیازاتی است که ایران برای ترانزیت انرژی خاورمیانه می نوان در نظر گرفت. البته این مزیت ها باعث نگرانی های قدرت های منطقه ای و فرامنطق ای شده است به همین دلیل باایجاد مشکلات و موانع قصد جلوگیری از روابط ایران با دیگر کشورهای منطقه دارند دستاوردهای تعامل ایران با منطقه تنوع بخشیدن به درآمد های نفتی ، منافع طولانی مدت در مبادلات خارجی، خروج از انزوای سباسی و درآکد ترانزیتی می باشد. نتیجه ارتباط و انتقال انرژی از کشورهای محصور در خشکی آسیای میانی از طریق ایران - تامین منافع ملی ایران بااستفاده از دیپلماسی انرژی جایگاه بی بدیل ایراندر عرصه ژئواکونومی – استفاده از توان سیاسی برایتسهیل ارتباطات و تبادلات اقتصادی
محمد صدقی فرهاد حمزه
جهانی شدن فرایندی سیال از تحولات سیاسی و اقتصادی است که ضمن گسترش ارتباطات، تعاملات فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی راافزایش می دهد. جهانی شدن با مشخصه های یکپارچگی تجارت، حرکت سریع سرمایه، تسریع در مبادله ی فن آوری، پیشرفت های فنی و نزدیک نمودن اقتصادهای ملی به اقتصادهای واحد و فراملی، ارائه کننده ی تعریف جدیدی از روابط، متغیرها و سیاست های اقتصادی است. جهانی شدن صرفا یک پدیده اقتصادی نیست بلکه پدیده ای اجتماعی ، سیاسی ،فرهنگی ، اقتصادی و تکنولوژیکی است و مستلزم همگرایی کلیه اهداف عالیه در حوزه های علمی، فناوری،فرهنگی و تجاری و...می باشد تا بتوان با استفاده از فرصت های مناسب امکانات بالقوه کشور را به بالفعل تبدیل کرد.از آنجا که جمهوری اسلامی ایران با مشکلات اقتصادی روبرو است و در زمینه فرهنگی نیز با مشکل مواجه است این سوال مطرح می شود که این کشور چه رفتارهایی را دراین موارد ازخود درسطح جهان نشان داده است که این پژوهش به بررسی نقاط ضعف و قوت جمهوری اسلامی ایران و ارائه راهکار دراین موارد می پردازد. چالش های فرا روی جمهوری اسلامی ایران برای جهانی شدن را از دو بعد اساسی می توان مورد بحث و نقد قرار داد: 1- بعد درونی 2- بعد بیرونی در بعد درونی توجه به کلیه شاخص های عملکردی در حوزه نیروی انسانی ،مالی ،ساختاری و بهره وری و... درسازمان های دولتی و خصوصی از الزامات خواهد بود.در این بعد بررسی نقاط ضعف و قوت و چگونگی ارائه راه کارهای کاربردی برای حضور موثر در عرصه جهانی مورد بحث قرار می گیرد. در بعد بیرونی باید به کلیه ابعاد جهانی شدن از جمله عرصه اقتصاد ،تکنولوژی،سیاست ، فرهنگ و...توجه شود.این بررسی ها، قبل از همه نیازمند کمی کردن این پدیده وساخت و به کارگیری شاخص های مناسب برای اندازه گیری آن می باشد.واژگان کلیدی:جهانی شدن،فرهنگ،اقتصاد ،جمهوری اسلامی ایران
حسین معتمدی نیا محمد اخباری
پیروزی انقلاب اسلامی در دهه های پایانی قرن بیستم, قرنی که از ان به عصر پایان ایدئولوژی ها و پایان تاریخ تعبیر می شد. به صورت غیر قابل باوری در مقابل اندیشه ها و نظریه های مادی گرایانه شرقی و غربی قرار گرفت. و راه سومی را جدای از مکاتب مادی شرق و غرب فرا روی ملت ها, به ویزه ملت های مسلمان قرار داد که مبتنی بر اسلام و بازگشت به هویت دینی و اسلامی ملت های مسلمان منطقه بود. این انقلاب توانست موازنه ژئواستراتژیک و ژئوپلیتیک را در خاورمیانه به هم ریخته و بازیگر جدیدی به نام جمهوری اسلامی ایران را وارد عرصه بین الملل کرد.که در طی این سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی توانسته است تحولات چشمگیری را در منطفه مهم خاورمیانه ایجاد کند. که از مهمترین انها تاثیرپذیری بیداری اسلامی از گفتمان انقلاب اسلامی, ایجاد جنبش های منطقه ای از جمله حزب الله لبنان و همچنین تاثیرگذاری برسیاست های کشورهای منطقه از جمله لبنان و سوریه و عراق در همسو کردن با خواسته های جمهوری اسلامی است, که توانست از این طریق باعث به چالش کشیدن سیاست های خاورمیانه ای ایالات متحده در این منطقه حساس از جهان شود, به طوری که هیچ کونه از تصمیم گیری های سیاسی در منطقه خاورمیانه بدون دخالت جمهوری اسلامی امکان پذیر نیست.
مرجان منتظری غلامحسن حیدری
دریاچه خزر، بزرگترین دریاچه درون خشکی در کره زمین در محل برخورد آسیای مرکزی، قفقاز و ایران قرار دارد. به لحاظ انرژی این دریاچه پس از خلیج فارس و منطقه سیبری یکی از مهمترین منابع انرژی جهان به حساب می آید. فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در دهه1990و تبدیل دو کشور کرانه ای ایران و شوروی به پنج کشور ساحلی ، سبب افزایش اهمیت استراتژیک این دریاچه بیش از گذشته گردید. این تحول سبب به وجود آمدن مسائل جدیدی همچون، رژیم حقوقی جدید، توجه بیشتر و جدی تر به مسائل زیست محیطی این دریا و نگاه جدید قدرت های بزرگ به این منطقه ژئوپلتیکی شد. هدف پژوهش حاضر مطالعه سیاست های زیست محیطی دریای خزر می باشد. از این رو سوال اصلی تحقیق حاضر این است که، دسترسی به وحدت رویه در خصوص بحران زیست محیطی دریای خزر بین کشورهای حاشیه دریای خزر چگونه محقق خواهد شد؟ در پاسخ به سوال فرضیه تحقیق بدین صورت است که، به نظر می رسد مشخص نبودن رژیم حقوقی دریای خزر، مهمترین عامل بازدارنده همکاری های زیست محیطی کشورهای ساحلی دریای خزر می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد، فقدان رژیم حقوقی در دریای خزر سبب شد هر یک از دولتهای ساحلی به منظور کسب امتیاز بیشتر به طور یکجانبه اقدام به بهره برداری از منابع دریا کرده و در این راستا کنسرسیومهای بزرگ نفتی را به منطقه فراخونده اند. چشم انداز بهره برداریهای گسترده از نفت و گاز خزر، صید بی-رویه منابع زنده، چالشهای جدی را در قبال محیط زیست منطقه توسط جمهوریهای تازه استقلال یافته ارایه می دهد. در میان کشورهای ساحلی، آثار زیانبار زیست محیطی بیش از همه متوجه سواحل ایران می شود. کف دریا وجریان آب دریای خزر طوری است که آبهای آلوده را به سمت سواحل ایران سوق می دهد. لذا با توجه به وضعیت طبیعی و جغرافیایی دریای خزر، مشکلات زیست محیطی در سواحل ایران طیف گسترده ای خواهد داشت و امنیت و منافع ملی ایران را مورد تهدید قرار می دهد. لازم به ذکر است که روش مورد استفاده در این تحقیق توصیفی – تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای می باشد.
صادق روستایی فرهاد حمزه
موضوع بررسی عدم تعادل های فضایی در بازرگانی داخلی ایران به بررسی وضعیت تعادل و یا عدم تعادل در بازرگانی داخلی، نقاط ضعف و قوت استان ها، مزیت ها و محرومیت ها پرداخته است و در این پایان نامه مورد بررسی قرار گرفته است و شاخص هایی از قبیل تراز بزرگانی اعم از مثبت یا منفی که حاصل عملکرد دولتمردان وفعالت اقتصادی و تجار و بازرگانان در هراستان می باشد که با عنایت به وجود آمار و ارقام عملکرد مورد پردازش و تحلیل قرار گرفته و در این پایان نامه مورد برسی قرار گرفته کهدر نتیجه آن مشخص می گردد به دلایل متعدد در بازرگانی داخلی ایران عدم تعادل فضایی وجود دارد و به دلیل بخشی نگری و فقدان بسترهای قانونی جامع، حداقل مشارکت مردم و مقامات محلی در تدوین واجرای برنامه ها، ضعف فرهنگ برنامه ریزی در سطوح مدیریتی ، نقصان منابع و اطلاعات و سایر موانع توسعه باعث عدم تعادل گردیده است.
سهیل منصوردهقان غلامحسن حیدری
با توجه به این که کشور ایران از نظر بالقوه دارای شبکه ارتباطی در زمینه حمل و نقل می باشد و از اشکال چند وجهی این صنعت نظیر، راه آهن- جاده- بزرگراه-خطوط هوائی و تا حدودی دریائی بهره مند می باشد ولی متاسفانه تاکنون نتوانسته است نسبت به جلب نظر این صنعت در منطقه گام بردارد. البته پروژه های نیمه تمام و عدم بهبود زیر ساختهای این بخش و سیاستهای جهانی و اقتصادی همه و همه در دستیابی به موفقیت بی تقصیر نبوده اند. شاید شناخت اثرات و فواید و بررسی دقیق و همه جانبه آثار اقتصادی طرحهای این چنین بر اقتصاد کشور می تواند در تقویت انگیزه ملی دستگاههای اجرائی تاثیراتی مثبت و رو به جلو داشته باشد. رشد فرآیند اقتصاد در کشورهای شرق و جنوب آسیا ازیک سو و نیاز روز افزون کشورهای آسیای میانه برای دسترسی به آبهای آزاد از سوی دیگر باعث گردیده تا ایران بار دیگر مورد توجه بیش از بیش واقع گردد. مسیرهای ارتباطی موجود در حال حاضر که افغانستان و پاکستان را در بر می گیرد از عدم امنیت سیاسی، اقتصادی و فیزیکی زخم های فراوانی را بر خود دیده است. جمهوری اسلامی ایران با قرار گرقتن در مسیر انتقال 75 درصد مخازن نفت و گاز جهان کوتاه ترین مسیر دارا می باشد. اهمیت ژئواکونومی ایران برای منطقه آسیای مرکزی به حدی بالاست که کارشناسان جهان و استراتژیهای توسعه نقش رهبری و پیش تازی ایران را برای آسیای میانه محرز می دانند. امکان دسترسی به آبهای آزاد جهان یکی از عوامل رشد اقتصادی کشورها می باشد. فرصت طلائی ترانزیت سوخت از کشور ایران به دلیل وجود ذخایر نفت و گاز آسیای میانه ( ترکمنستان، قزاقستان و تا حدودی ازبکستان) همچنین عواملی نظیر حضور ایران در سازمان اقتصادی اکو و موقعیت ترانزیتی که ایران از آن برخوردار است. کشورهای نفت خیز همسایه شمالی ایران را بر آن داشته تا از طریق خطوط راه آهن و جاده امکان دسترسی به بنادر شهید رجائی و امام خمینی واقع در خلیج فارس و در نتیجه آبهای آزاد از طریق ایران را مغتنم شمارند. بندر چابهار نیز به عنوان تنها بندر تجاری سواحل شرقی کشور که به دریای عمان راه داشته و با عنایت به این موضوع که نزدیکترین بندر به جمهوریهای قزاقستان-ترکمنستان و ازبکستان است می تواند سهم مناسبی از ترانزیت سوخت این کشورها را به عهده بگیرد. از طرف دیگر حجم تولید کالاهای مختلف در جنوب شرق آسیا و امکان مبادله سریع انها با اروپا باز هم نقش کشور ایران را در این میان بیشتر از پیش آشکار می سازد. امروزه صنعت حمل و نقل و ترانزیت کالا یکی از پرسودترین تجارت ها در دنیا به شمار می رود و طبعاً کشورهایی که در مسیر کریدورهای ترانزیتی قرار می گیرند می توانند بیشترین بهره را از این تجارت ببرند. در حال حاضر حجم گردش پول حاصل از انتقال کالا و انرژی بین آسیا و اروپا 1500 میلیارد دلار در سال است که 120 میلیارد آن به حمل و نقل مربوط می شود. در نظر گرفتن درآمد بالقوه 005/0 از 120 میلیارد دلار ترانزیت کالا بین آسیا و اروپا خود موید این نکته است که بهره گیری از این فرصت طلائی سهم بسزائی در کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی و شکوفائی اقتصادی دارد. اگر چه بنا به اظهار کارشناسان رسیدن به این سطح از درآمد را بعلت ظرفیت فعلی ناوگان ترانزیتی کشور، و حرکت کند کشور در روند برطرف سازی مشکلات در کوتاه مدت، کاری غیر عملی و غیر ممکن می باشد و هم اکنون درآمد سالیانه ایران از ترانزیت کالا و سوخت حدود 5/0 میلیارد دلار است و کسب درآمد 1 الی 5/1 میلیارد دلار در سال با وضع کنونی موفقیت بسیار بزرگی می باشد ولی می توان با اجرای صحیح برنامه توسعه و استفاده از پتانسیل های کشور و رفع مشکلات و موانع پیشرو با تدوین برنامه های راهبردی در بلند مدت به کسب درآمد 5 الی 6 میلیارد دلاری در سال امیدوار بود. بعقیده کارشناسان صنعت حمل و نقل صنعت برتر جهان پس از صنعت گردشگری در چند سال آینده خواهد بود و بدیهی است که بدون رشد و توسعه صنعت حمل و نقل به عنوان یکی از عوامل موثر بر صنعت گردشگری، توسعه و گسترش گردشگری نیز غیر ممکن به نظر می رسد لذا بسط و توسعه این صنعت در کشورهای در حال توسعه نظیر ایران که دارای امکانات بالقوه و بالفعل بسیار مناسبی جهت گردشگری می باشد ضروری به نظر می رسد.
مسعود زاده علی بنام غلامحسن حیدری
بروز تحولات در نظام بین المللی پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و شکل گیری ساختار نوین ژئوپلیتیکی در جهان و به موازات آن توسعه بیش از بیش تکنولوژی ارتباطات، اندیشمندان و تحلیل گران مسائل مرتبط با سیاست و قدرت را متوجه اهمیت فراینده فرهنگ و نقش سیاسی آن ساخت. ژئوکالچر هنوز به صورت کامل شکل نگرفته است. ژیش بینی آینده نیز بسیار مشکل می نماید. اما آنچه از پدیده های در حال تحول و اتفاقات علمی برداشت می شود، حکایت از آن دارد که به زودی مشائل مربوط به ژئوکالچر در کانون مباحث جهانی شدن قرار می گیرد. ژئوکالچر فرایند پیچیده ای از تعاملات قدرت، فرهنگ و محیط جغرافیایی است که طی آن فرهنگ ها، همچون سایر پدیده های نظام اجتماعی همواره در حال شکل گیری، تکامل، آمیزش و جابجایی در جریان زمان و در بستر محیط جغرافیایی کره زمین اند، ساختار ژئوکالچر جهانی به صورت نظامی سلسله مراتبی است که از حوزه های تمدنی متفاوت تشکیل یافته که هر حوزه خود در برگیرنده نواحی کوچکتر فرهنگی می باشد. از این رو ساختار ژئوکالچر جهانی بیانگر موزاییکی از نواحی فرهنگی کوچک و بزرگی است که محصول تعامل های مکانی- فضایی قدرت فرهنگی اند که در طول و به موازات یکدیگر حرکت می کنند. جهانی شدن بارزترین وجه تمایز دیروز و جهان امروز است. آنچه به عنوان چشم انداز آتی جهانی شدن فرهنگ به چشم می خورد، این است که فرهنگها با ماهیت ارگانیک به فرهنگهای کارکردی تبدیل می شوند و فرهنگ جهانی شکل می گیرد.
المیرا نصری غلامحسن حیدری
امروزه به گفته سران اروپایی نقش اتحادیه اروپایی در تحولات جهانی پر رنگ تر است و این اتحادیه یک مکانیسم مهم و تأثیرگذار در حل بحرانهای منطقه ای و بین المللی بشمار برود. گسترش اتحادیه اروپایی هم به لحاظ تعداد و هم به لحاظ کشورهایی که به این اتحادیه پیوسته اند، حائز اهمیت است. این تحول ژئوپلتیکی به لحاظ فرصتهای ایجاد شده از رهگذر وضعیت جدید مورد توجه می باشد. اتحادیه اروپایی برخلاف سنت دیرین خود به یکباره به سمت شرق گسترش یافته و این امر عین آفرینش فرصت ها، چالش هایی را نیز در برابر آن قرار داده است. این اتحادیه شامل کشورهایی است که به خاطر سابقه استعماری روابط طولانی با بسیاری از کشورهای خاورمیانه و مدیترانه یا خاور بزرگ دارند و در پرتو گسترش جغرافیایی، اینک قرابت بیشتری نیز با منطقه یافته است و سیاست خارجی اتحادیه اروپا در قبال منطقه خاورمیانه با چالش هایی مواجه است و با توجه به بررسی کارنامه اتحادیه اروپا در چند سال اخیر بعد از تحولات 11 سپتامبر به عبارتی وزن سیاسی اتحادیه اروپا در تصمیم گیریهای مهم و اساسی از عیار قابل قبولی برخوردار نیست.
علی مهران زاده غلامحسن حیدری
شهر تنیده از مفاهیم کالبدی، اجتماعی، فرهنگی با هدف ایجاد محیطی مناسب برای زندگی و بالندگی شهروندی است و هماهنگی و انطباق آن با نیازهای شهر و شهروندان عامل اصلی در ایجاد محیط زیست مناسب و مطلوب شهری است. مهمترین و اصلی ترین شاخصه واحد محلی، وجود اجتماع انسانی به هم پیوسته و متشکل از فضاهای جغرافیایی است که در آن انسانها ادراک مشترکی نسبت به ویژگیها و منافع یکدیگر داشته باشند و برای دستیابی به این مقصود به طور مستقیم در تأسیس نهادهای محلی برای اداره امور محیط زندگی خود اقدام نمایند. به موازات افزایش میزان شهرنشینی و گسترش شهر تهران و نیز اهمیت منطقه ده تهران این پژوهش کوشش مینماید با بهره گیری از دو روش گردآوری کتابخانه ای (توصیفی- تحلیلی)و میدانی به بررسی جایگاه ناحیه ها و محلات و تأثیرات سیاسی- اجتماعی آنها در مدیریت شهری تهران بپردازد.
محمدعلی احمدی مقدم محمد اخباری
استان خراسان شمالی یکی از جدیدترین استانهای ایران است که از تجزیه استان بزرگ (خراسان) به وجود آمده است، این منطقه هفت شهرستان با نام های بجنورد، گرمه، جاجرم، اسفراین، فاروج، شیروان، مانه سملقان را دربرمی گیرد. مرکز این استان شهرستان بجنورد است که در مرکز استان واقع شده است. وجود قومیت های گوناگون کرمانج، فارس(تات)، ترکمن، کرد و اقلیت های بلوچ، عرب، لر و ترک ها با همه ویژگی های فرهنگی خاص خودشان سبب شده لقب «گنجینه فرهنگ ها» برازنده این خطه با اهمیت از جمهوری اسلامی ایران باشد از آنجا که از بین اقوام فوق ترکمن ها سنی مذهب هستند لذا به نظر میرسد که تأثیرات سیاسی و امنیتی آنها بیش از دیگر اقوام می باشد.
محمد اسدی غلامحسن حیدری
در عصر کنونی هر حکومتی برای تامین امنیت و اعمال حاکمیت و اداره کشورش آن را به واحدهای کوچکتری تقسیم می نماید که سلسله مراتب نظام تقسیمات کشوری می باشد. شهرستان شهریار هم از این امر مستثنی نبوده و در طول سالیان اخیر دستخوش تغییرات گردیده و دو بار به دلایل مختلف ) یک بار در سال 1316 و یک بار هم در سال 1300 ( مورد تجزیه و تقسیم قرار گرفته که از جهات سیاسی و حقوقی قابل بررسی می باشد با توجه به اینکه شهرستان شهریار که در سافل 1300 وسعتی در حدود 1323 کیلومتر مربع جمعیتی نزدیک به 1200000 نفر را در خود جای داده بود در صورت استمداد دولت این قابلیت را داشت که بتواند به عنوان یک استان یا کلانشهر شناخته شود اما تقسیم این واحد سرزمینی و تجزیه آن به سه شهرستان را می توان در یک مجموعه تصمیمات سیاسی و یا حقوقی متصور شد و به هر شکل تجزیه شهرستان شهریار به 3 واحد جغرافیایی ، سیاسی همراه خود یک مجموعه آثار و پیامد های سیاسی و یا عشیره ای و طایقه گری باشد. و یا از نظر اقتصادی موجب تخریب و یا توسعه فضاهای شهری و یا تملیک و تملک بر باغات و زمین های بایر باشد و نیز راه اندازی شهرستان های جدید التاسیس هزینه های بسیار زیادی برای دولت خواهد داشت. روش های اجرایی این تحقیق از نظر ماهیت کاربردی و از لحاظ متدولوژی توصیفی تحلیلی می باشد.
غلامحسن حیدری
چکیده ندارد.