نام پژوهشگر: مهدی رشیدفرخی
مهدی رشیدفرخی عماد روغنیان
در دنیای رقابتی امروز توانایی مدیریت پروژه در زمان بندی فعالیتها و کنترل پیشرفت پروژه درهزینه و زمان معین و ارائه رهنمودهای موثر برای رسیدن به اولویتهای رقابتی مانند تحویل به موقع و مشتری مداری بسیار با اهمیت می باشد.یکی از جدی ترین مشکلات موجود در پرت سنتی دشواری محاسبه دقیق زمان فعالیتها در آن می باشد. زمان انجام فعالیتها در شبکه های سنتی پرت معمولاٌ یا بصورت مقادیر قطعی بیان می شوند و یا بعنوان یک متغیر تصادفی از توزیع بتا و نرمال بدست می آیند که در هر صورت با عدم قطعیت همراه است. به منظور کاهش عدم قطعیت و افزایش آستانه دقت زمان فعالیتها لزوم استفاده از تئوری فازی مشخص می شود .در این تحقیق به تعریف مسیر بحرانی در شبکه پروژه ها ی پیچیده پرداخته شده است. چارچوب جدیدی برای افزایش قابلیت زمانبندی پروژه های سنتی ارائه می شود که ترکیبی است از منطق فازی و تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره . هدف در اینجا تعریف مسیر بحرانی است. دراین تحقیق یک برنامه کامپیوتری در محیط ویژوال بیسیک نوشته شده است که کلیه مسیرهای شدنی پروژه را بر اساس پارامترهای دیگری علاوه بر زمان مورد انتظار فعالیت ها چون ،طول مسیر (pl)، بحرانیت مسیر (pcr)، هزینه مورد انتظار مسیر (pc)، محافظت در دسترس (ap)، ریسک تجدید نظر طراحی (rmr )، ریسک های خارجی (er) را محاسبه می نماید و سپس تمامی پارامترها بر اساس منطق فازی مورد ارزیابی قرار می گیرند و بحرانی ترین مسیر پروژه با استفاده از تکنیک تاپسیس جهت ترکیب پارامترها به دست می آید . در حقیقت از دو روش تاپسیس استاندارد (با به کارگیری روشهای دفازی) و تاپسیس فازی برای مسائل تصمیم گیری گروهی استفاده شده است .به وسیله روش ارائه شده در این مقاله میتوان بحرانیت مسیر را دقیق تر محاسبه نمود زیرا در این مدل تنها فاکتور زمان در نظر گرفته نمی شود بلکه عوامل ریسک و هزینه با توجه به درجه اهمیت آن برای هر پروژه در تعیین مسیر بحرانی موثر دانسته و مسیر ی که انتخاب می شود دارای حساسیت بالاتری نسبت به مسیر های دیگر پروژه می باشد و نیاز به نظارت وصرف انرژی بیشتری دارد و نگاه جامع تری به هر یک از فعالیتها و ماهیت آنها می شود که هرچه این شناخت کامل تر باشد برنامه ریزی دقیق تر شده و راحت تر و با انحراف کمتری نسبت به برنامه زمانی و هزینه اختصاص داده شده می توان پروژه را با موفقیت به پایان رساند.مطالعه موردی بر روی دو مسئله واقعی در صنعت مس(یک پروژه شامل سه بخش مهندسی ، تأمین تجهیزات و نصب و یک پروژه مهندسی) نیز ارائه شده است تا قابلیت ها ی این روش پیشنهادی بهتر نشان داده شوند.
مهدی رشیدفرخی
چکیده ندارد.