نام پژوهشگر: عبدالرسول قاسمی
یاسر مجیدی محمد آسیایی
میتوان از برق به عنوان موتور رشد و توسعه ی کشورها یاد کرد و این درحالی است که روز به روز تقاضای جهانی برق بیشتر می شود. سوختهای فسیلی عمده ترین منابع تولید برق در جهان میباشند، این منابع از طرفی در حال تمام شدن هستند و از طرف دیگر این سوختها یکی از عوامل اصلی ایجاد کننده ی گازهای گلخانه ای و گرم شدن کره ی زمین میباشند. لذا لزوم جایگزینی انرژیهای تجدیدپذیر به جای سوختهای فسیلی برای تولید برق روز به روز بیشتر میشود. در این میان پسماندهای شهری که از منابع اصلی سوخت زیست توده و از جمله منابع تجدیدپذیر در جهان میباشند خود از معضلات شهری و از اصلی ترین آلوده کنندههای محیط زیست میباشند. در این پایان نامه با معرفی و لزوم توجه بیشتر به سوختهای تجدیدپذیر از جمله سوخت زیست توده، به بیان جایگاه جهانی استفاده از این نوع سوخت و تکنولوژیهای مربوطه به آن و در نهایت به ارزیابی مالی و اقتصادی جایگزینی سوخت زیست توده به جای سوخت فسیلی در نیروگاههای تولید برق پرداخته می شود. در این پایان نامه همچنین دفنگاه زباله ی شهری شهر شیراز و یک نیروگاه برق به ظرفیت kw 1065 به عنوان یک مطالعه ی موردی بررسی میشود. نتایج حاصل از ارزیابی های مالی و اقتصادی طرح بیان کننده ی توجیه بالای این طرح میباشد. همچنین، با توجه به اهمیت لزوم استفاده از سوختهای تجدیدپذیر برای تولید برق و اینکه قیمت تمام شده ی برق در این نیروگاهها زیاد میباشد، به بیان لزوم دادن تسهیلات و یارانه هایی به این نوع از نیروگاهها پرداخته ایم؛ که در این راستا پیشنهاداتی را جهت خرید یارانه ای برق از نیروگاه با سوخت زیست توده به وزارت نیرو ارائه داده ایم.
شادی زارعی عبدالرسول قاسمی
بهبود عملکرد اقتصادی یکی از اهداف کلیه نظام های اقتصادی است، بدون شک هدف از رشد و توسعه اقتصادی در جامعه بشری افزایش رفاه مردم است و بدون افزایش کارایی و بهره وری، هیچ اقتصادی نمی تواند انتظار اعتلای سطح زندگی مردم خود را داشته باشد. هدف از انجام این تحقیق، شناخت عوامل موثر بر عملکرد اقتصادی مناطق و همچنین ارائه تصویری از ابعاد عملکرد اقتصادی استان های ایران با توجه به منابع و امکانات در اختیار هر استان می باشد و به همین منظور از دو روش تحلیل پوششی داده ها (dea) (محصول محور) و تحلیل تابع مرزی تصادفی (sfa) برای محاسبه کارایی فنی، کارایی فنی خالص و کارایی مقیاس و از ضریب همبستگی پیرسون برای شناسایی عوامل موثر بر کارایی استفاده شده است. نتایج حاصل ازکاربرد روش dea نشان می دهد، در صورت کارا عمل کردن استان ها امکان افزایش gdp به میزان 8? درصد (بطور میانگین درهر سال) و نتایج حاصل ازکاربرد روش sfa نشان می دهد، در صورت کارا عمل کردن استان ها امکان افزایش gdp به میزان 7? درصد (بطور میانگین در هر سال)، وجود دارد. نتایج حاصل از بررسی درجه اهمیت عوامل موثر بر کارایی فنی استان ها با استفاده از ضریب پیرسون حاکی از آنست که در روش dea؛ شاخص توسعه انسانی، تعداد دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد و دکتری درهراستان، تعداد تلفن همراه، تعداد تلفن منصوبه، نسبت تعداد تخت- های موجود در موسسات درمانی فعال به جمعیت در هر استان، مجموع آزاد راه ها و بزرگراه ها و نسبت تعداد موسسات درمانی فعال به جمعیت و در روش sfa ؛ مجموع آزاد راه ها و بزرگراه ها، شاخص توسعه انسانی، نسبت تعداد تخت های موجود در موسسات درمانی فعال به جمعیت در هر استان، نسبت تعداد موسسات درمانی فعال به جمعیت در هر استان و نسبت پزشکان شاغل در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به جمعیت در هر استان به ترتیب اهمیت (از اهمیت بیشتر به کمتر)، تاًثیر مثبت و معنی داری بر سطح کارایی فنی محاسبه شده در هر استان دارد.
سارا مشکانی فراهانی عبدالرسول قاسمی
زیر بخش زراعت به عنوان یکی از مهم ترین زیربخش های کشاورزی می باشد. یکی از عواملی که می توان مدنظر قرار داد، بهره وری عوامل تولید در آن بخش می باشد، از این رو در این تحقیق سعی شده است با توجه به اهمیت اندازه گیری بهره وری اهداف زیر مد نظر باشد: الف: اندازه گیری تغییرات بهره وری کل عوامل تولید در زیر بخش زراعت در طی دوره زمانی مورد بررسی. ب: تعیین روند تغییرات بهره وری کل نهاده ها. ج: اندازه گیری تغییرات تکنولوژیکی و تغییرات کارایی. د: تعیین سهم تغییرات تکنولوژیکی در بهره وری کل. ه( تعیین سهم تغییرات کارایی در بهره وری کل. و) شناسایی عوامل موثر بر تغییرات بهره وری در زیر بخش زراعت. ارتقاء بهره وری و کارایی یکی از اساسی ترین اهداف در دستیابی به رشد و شکوفایی اقتصادی به شمار می آید. مساله افزایش بهره وری از اصلی ترین دغدغه هایی است که هر بنگاه اقتصادی تولید کننده کالا و خدمات با آن مواجه بوده و ضروری است به هنگام برنامه ریزی برای توسعه هر بخشی جوانب مختلف آن در نظر گرفته شود. در بخش کشاورزی و زیر بخش زراعت نیز به عنوان یکی از مهم ترین بخش های اقتصادی کشور، افزایش تولید و درآمد برای کشاورزان عامل تعیین کننده در جذب سرمایه گذاران می باشد. تحقیق حاضر با هدف تحلیل تغییرات بهره وری عوامل تولید در زیر بخش زراعت و شناسایی عوامل تاثیرگذار در این زیر بخش انجام گرفته است. محقق از طریق مطالعات کتابخانه ای، اینترنتی و همچنین آمار موجود از بانک های اطلاعاتی در وزارت جهاد کشاورزی، اطلاعات مورد نیاز را کسب نموده است. برای بدست آوردن بهره وری کارایی از روش dea و نرم افزار کامپیوتری deap و برای شناسایی عوامل تاثیر گذار از نرم افزار eviews استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که میزان بهره وری در زیر بخش زراعت در هر سال از رشد مثبتی برخوردار بوده اما تغییرات تکنولوژیکی و تغییرات کارایی در دوره زمان مورد بررسی روند صعودی نداشته است. همچنین مشخص شد سرمایه گذاری و شاخص های توسعه انسانی، تاثیر مثبتی بر رشد بهره وری در زیربخش زراعت داشته است.
عابدین حسینی عبدالرسول قاسمی
اقتصاد حمل و نقل رشته ای از علم اقتصاد است که در جریان تجزیه و تحلیل عوامل عرضه و تقاضا، شیوه استفاده بهینه و مطلوب از امکانات و سرمایه های حمل و نقل را برای رفع نیازهای حمل و نقل در زمان و مکان معین ارائه می دهد. حمل و نقل از ضرورت ها و اساس مبادلات بازرگانی و کلید توسعه اقتصادی و اجتماعی است. بنابراین نارسایی در حمل و نقل، رشد اقتصادی را متوقف ساخته و از کارایی بخش های اقتصادی می کاهد. در این پایان نامه با بررسی عوامل موثر بر تقاضای حمل و نقل مسافری به تخمین تابع تقاضای سفر پرداخته شده است. عواملی را که بر تقاضای مسافر در هر یک از زیربخش های مسافرت جاده ای و ریلی موثرند شناسایی شده و با استفاده از روش اقتصادسنجی ardl، معنی داری هر کدام از متغیرها بررسی شد. پس از شناخت عوامل موثر، با تلفیق عناصری که در روش اقتصادسنجی معنی دارند با روش الگوریتم ژنتیک، اثرات هر یک از این موارد بررسی قرار گرفت. در ابتدا یک معادله رگرسیون تقاضای حمل و نقل مسافر در ایران از دو طریقه جاده ای و ریلی، با استفاده از داده های فصلی دوره های بهار 1376 تا زمستان 1385 برآورد گردید. پس از انجام آزمون مانایی متغیرهای مدل، به برآورد معادلات رگرسیونی پرداخته شد. نتایج برآورد تقاضای حمل و نقل مسافر جاده ای در ایران حاکی از آن است که متغیرهای قیمت واقعی بنزین، کرایه واقعی حمل مسافر از طریق جاده ای و کرایه واقعی حمل مسافر از طریق ریلی در سطح 90 درصد از نظر آماری بی معنا بوده درحالی که متغیر نسبت جاده به ریل، معنادار بوده و بیان می دارد یک درصد افزایش در نسبت طول جاده ها به ریل، 0.86 درصد به میزان تقاضای مسافرت جاده ای در کشور می انجامد. ضریب تولید ناخالص داخلی کشور به عنوان کشش درآمدی تقاضای مسافرت جاده معنادار بوده و مشاهده می شود به ازای یک درصد افزایش در gdp کشور، تقاضای سفر جاده ای، 0.68 درصد افزایش می یابد و حاکی از آن است که حمل و نقل مسافر از طریق جاده به عنوان یک کالای ضروری برای مسافران محسوب می شود. ضریب عبارت ecm(-1) که برابر 1.08- بوده، نشان می دهد که هرگونه شوک ایجاد شده در یک دوره، تعدیل برای دوره بعد به طور کامل انجام می گیرد. نتایج برآورد تقاضای حمل و نقل مسافر ریلی نشان می دهد که تمامی متغیرها به غیر از متغیر نسبت جاده به ریل، معنادار می باشد. متغیر نسبت جاده به ریل نشان می دهد که هرگونه افزایش در میزان طول جاده ها و راه های کشور نسبت به خطوط ریلی، تقاضای سفر ریلی را افزایش می دهد که خلاف انتظار می باشد. از بررسی ضریب تولید ناخالص داخلی کشور مشاهده می شود که به ازای یک درصد افزایش در gdp کشور، تقاضای سفر ریلی، 0.67 درصد افزایش می یابد و حاکی از آن است که حمل و نقل از طریق راه آهن برای مسافران به عنوان کالای ضروری محسوب می شود. ضریب متغیر کرایه واقعی حمل مسافر از طریق جاده ای از نظر آماری معنادار بوده و از لحاظ تئوریک نیز دارای علامت موافق انتظار می باشد. ضریب متغیر کرایه واقعی حمل مسافر از طریق ریلی به عنوان کشش قیمتی تقاضای مسافرت ریلی نشاندهنده کم کشش بودن آن می باشد. در مدل تصحیح خطای حمل و نقل مسافر ریلی نیز علامت ضریب بدست آمده، موافق انتظار بوده و برابر 0.5- می باشد که بیان می دارد که تعدیل از کوتاه مدت به بلند مدت پس از دو دوره انجام می گیرد. در گام بعدی یک الگوریتم ژنتیک با مجموعه متغیرهای ورودی برگرفته شده از معادله رگرسیون و یک لایه پنهان، با تابع فعال سازی تانژانت هیپربولیک درنظر گرفته شد. در این مدل، متغیرهای خروجی، تقاضای حمل و نقل مسافر جاده ای و ریلی می باشد و یک تابع فعال سازی سیگموئید برای نرون های خروجی پذیرفته شد. در نهایت قدرت پیش بینی دو مدل برای دوره فصول مختلف سال 1385 با استفاده از معیارهای مختلف آماری انجام گرفت. نتایج ارزیابی قدرت پیش بینی بر اساس آماره دایبولد- ماریانو نشان می دهد که در مدل تقاضای حمل و نقل مسافر جاده ای، مدل الگوریتم ژنتیک از مدل تخمین زده شده توسط ardl برتر است، اما این برتری معنی دار نمی باشد. این نتایج برای مدلسازی تقاضای حمل ونقل مسافر ریلی نشان می دهد که فرضیه برابر بودن قدرت پیش بینی دو مدل ardl و الگوریتم ژنتیک رد می شود. به عبارت دیگر مدل الگوریتم ژنتیک به طور معنی داری پیش بینی های دقیق تری از مدل رگرسیونی ardl در تقاضای حمل و نقل مسافر ریلی ارائه می کند.
علی اکبر بقایی عبدالرسول قاسمی
شاید بتوان انتخاب را مشکل ترین مسأله ی بشر امروز نامید. چرا که از سویی، گزینه های متنوع و متعدد، و از سویی، معیارهای متکثر، در دامنه ای وسیع و با طیفی گسترده ، پیچیدگی انتخاب را نسبت به اعصار قبل، دوچندان کرده است. در این بین، تصمیم گیران و مدیران ارشد، که مدام در معرض انتخاب قرار دارند، و در هر تصمیم باید برآیند نظرات کارشناسان و مدیران مجموعه ی خود را لحاظ نمایند، با مسأله ای به مراتب پیچیده تر از یک انتخاب عادی مواجهند. و برای اتخاذ تصمیمی قابل دفاع، ضروری است که با به کارگیری تکنیک هایی مناسب، تجمیع نظرات خبرگان و نخبگان حوزه ی مأموریتی خود را به دست آورند. حال اگر پیچیدگی های ذاتی یک مسأله، با ابهامات وایهامات معمولِ انتخاب عجین شود، تصمیم گیری را واقعاً بغرنج و طاقت فرسا می نماید. مبحث ترافیک و حمل و نقل شهری که به زعم بسیاری از کارشناسان، مشکل شماره ی یک تمام کلان شهرهاست، در ترکیب با مسأله ای دیگر تحت عنوان بودجه ریزی، که بدون شک از مهم ترین و حساس ترین لایه های مدیریت و برنامه ریزی یک سیستم است، نمونه ای شاخص از مسائل واقعاً پیچیده را می سازد، که تصمیم گیری در آن، مشکل تر از آن است که با محاسبات ساده ی ذهنی و حتی تکنیک های قدیمی، بتوان به نتیجه ای صائب رسید. به هر تقدیر، اهمیت اتخاذ تصمیمات درست در این حوزه و تأثیرات محسوس آن بر آرامش و آسایش شهروندان، نگاهی دقیق به مقوله ی ترافیک و بودجه ریزی، و نیز، کنکاش در تکنیک های جدید تصمیم گیری، از ضروری ترین فعالیت های پژوهشی برای کلان شهرها و حتی شهرهای کوچک تر است. این پژوهش، مبتنی بر مطالعات گسترده ی ترافیکی و بودجه ریزی، بر اساس نظرات کارشناسان و خبرگان این دوحوزه، با به کارگیری تکنیک «فرایند تحلیل سلسله مراتبی» (ahp)، به تعیین اولویت های کلان و خرد ترافیکی و بودجه ریزی، در سیستم های حمل و نقل شهری کلان شهر اصفهان پرداخته است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که «حفظ سلامت جسمی وروانی شهروندان»، در مقایسه با سایر معیارها، در اولویت اول، و «کاهش مصرف منابع ملی» در اولویت آخر قرار دارد. هم چنین در زمینه ی راه بردهای کلان، تخصیص بودجه به «بهبود سیستم حمل و نقل عمومی» اولویت بالاتر، و تخصیص بودجه به «اصلاح و تقویت زیرساخت های عمرانی» پایین ترین اولویت را دارا می باشد. در حوزه ی مناطق و نواحی شهر اصفهان، نتایج تحقیق بیان گر آن است که در لایه های درونی شهر، تخصیص اعتبارات به «بهبود سیستم اتوبوسرانی» نسبت به سایر گزینه ها اولویت بالاتری دارد. در حالی که در لایه های بیرونی و محیطی شهر، تخصیص بودجه به «راه اندازی و افزایش خطوط مترو» در اولویت اول قرار دارد.
مرضیه احمدی بهروز هادی زنوز
این مطالعه با به کارگیری دو مدل پروبیت و توبیت، به تعیین و بررسی عوامل موثر بر تقاضای حمل و نقل و تفکیک این عوامل به دو گروه عوامل تأثیر گذار بر تصمیم خانوارهای شهری بر مالکیت اتومبیل و عوامل تعیین کننده بر میزان استفاده از اتومبیل شخصی و حمل و نقل عمومی در پنج بخش و برای مناطق شهری شهر تهران پرداخته است و از معدود مقالاتی است که عوامل موثر بر حمل و نقل عمومی را مورد بررسی قرار داده است. ابتدا با مدل پروبیت عوامل موثر بر مالکیت اتومبیل شخصی مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که مالکیت اتومبیل با درآمد، تعداد اعضای خانوار، تعداد اعضای در حال تحصیل، سطح تحصیلات سرپرست خانوار، جنسیت سرپرست خانوار و سن سرپرست خانوار رابطه معنادار و مثبت دارد. اما با شاغل بودن سرپرست خانوار رابطه معنادار ندارد. کاربرد مدل توبیت در بررسی عوامل موثر بر میزان استفاده از اتومبیل شخصی، نشان می دهد که بین درآمد، تعداد اعضای در حال تحصیل، سطح تحصیلات سرپرست خانواده و تعداد افراد ذکور خانواده با میزان استفاده از اتومبیل شخصی رابطه معنادار و مثبت دارد و نیز رابطه بین سن سرپرست خانوده با میزان استفاده از اتومبیل شخصی معنادار و منفی است اما بین تعداد اعضای خانوار و تعداد افراد شاغل خانواده با میزان استفاده از اتومبیل شخصی رابطه معنادار وجود ندارد. همچنین نتایج حاصل از کاربرد مدل توبیت در ارزیابی عوامل موثر بر میزان استفاده از اتوبوس و مینی بوس، حاکی از آن است که بین درآمد، تعداد اعضای خانواده، تعداد اعضای در حال تحصیل، تعداد افراد ذکور خانواده با میزان استفاده از اتوبوس و مینی بوس رابطه معنادار و منفی وجود دارد. اما این رابطه برای متغیر تعداد افراد شاغل خانواده معنادار و مثبت است. و سن سرپرست خانوار تنها در سه دهه سوم زندگی بامیزان استفاده از اتوبوس و مینی بوس رابطه معنادار و مثبت دارد اما در گروه های سنی دیگر و سطح تحصیلات سرپرست خانوار با میزان استفاده از اتوبوس و مینی بوس رابطه معنادار وجود ندارد. بررسی عوامل موثر بر میزان استفاده از تاکسی و آژانس با استفاده از مدل توبیت نشان می دهد که بین درآمد، تعداد اعضای در حال تحصیل و تعداد اعضای شاغل خانواده، سطح تحصیلات سرپرست خانواده درسطح دوم و سوم تحصیلات با میزان استفاده از تاکسی و آژانس رابطه معنادار و مثبت وجود دارد همچنین رابطه بین سن سرپرست خانواده با میزان استفاده از تاکسی و آژانس تنها در دهه پنجم زندگی معنادار و مثبت است. و همان طور که نتایج نشان می دهد به بین تعداد اعضای خانواده، تعداد افراد ذکور خانواده، رابطه معنادار وجود ندارد. در بررسی عوامل موثر بر میزان استفاده از مترو با استفاده از مدل توبیت نشان می دهد که بین درآمد، تعداد اعضای خانواده، تعداد اعضای در حال تحصیل، سطح تحصیلات سرپرست خانواده با میزان استفاده از مترو رابطه معنادار و مثبت وجود دارد اما این رابطه برای متغیر تعداد اعضای ذکور خانواده معنادار و منفی است و همچنین رابطه بین سن سرپرست خانواده با میزان استفاده از مترو تنها در دهه پنجم زندگی معنادار و مثبت است. اما بین تعداد اعضای شاغل خانواده با میزان استفاده از مترو رابطه معنادار وجود ندارد.
سمیرا سبزه پرور عبدالرسول قاسمی
صادرات به عنوان یکی از اجزاء تشکیل دهنده مبادلات تجاری محسوب می شود که آن را می توان به دو جزء نفتی و غیرنفتی تقسیم کرد. زیربخش صادرات نفتی پدیدآورنده بخش اعظم درآمدهای ارزی کشور است. اتکای بیش از حد به درآمدهای نفتی اقتصاد کشور را به شدت تحت تاثیر نوسانات قیمت های جهانی نفت قرار می دهد. از این رو کاهش اتکا به درآمدهای نفتی همواره یکی از اهداف برنامه های توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور بوده است. در راستای سیاست توسعه صادرات غیرنفتی، دو مقوله ی مهم را می توان مدّ نظر قرار داد : یکی افزایش درآمدهای ارزی حاصل از صادرات غیرنفتی و دیگری شناخت نوع محصولات صادراتی به جهت کاهش بی ثباتی در آمدهای صادراتی. نوع کالای صادراتی با توجه به اینکه کالای اولیه باشد یا صنعتی در ثبات درآمدهای ارزی حاصل تأثیر بسزایی خواهد داشت. هرچند افزایش صادرات غیرنفتی همواره یکی از اهداف پیش روی مدیران و برنامه ریزان بخش های مختلف اقتصادی کشور در سطح کلان بوده است اما این افزایش صادرات غیرنفتی را می توان از زوایای مختلفی مورد بررسی و کنکاش قرار داد. یکی از وجوه افزایش صادرات غیرنفتی با هدف حداکثرسازی ارزش افزوده است. وجه دیگر می تواند تاکید بر صادرات غیرنفتی حداقل کننده ریسک باشد و نهایتا صادرات غیرنفتی می تواند با تاکید بر افزایش درآمدهای ارزی متمرکز شود که این هدف یک هدف غالب در این بخش بوده است. لذا این مطالعه می خواهد به ترکیب بهینه ای از صادرات غیرنفتی دست یابد که ارزش افزوده صادرات غیرنفتی و درآمدهای ارزی را افزایش و ریسک صادرات را کاهش دهد. بدین منظور باید از روش های بهینه سازی بهره جست، اما از آنجایی که در ارتباط با آرمانهای تحقیق اطلاعات دقیقی از سطح مطلوب آنها وجود ندارد، شرایط حاکم بر این بهینه سازی از نوعی ابهام برخوردار است. بنابراین باید از بهینه سازی آرمانی فازی که روشی است برای بهینه سازی در شرایط عدم قطعیت استفاده کرد. با توجه به اهداف ذکرشده برای صادرات غیرنفتی کشور و طراحی مدل برنامه ریزی آرمانی برای تعیین سبد بهینه صادرات غیرنفتی و حل مدل، نتایج جالب توجهی حاصل شد. بر اساس این نتایج از بین گروه های کالایی انتخاب شده بر اساس جداول داده- ستانده 1370 و 1380 صادرات گروه های کالایی دام و طیور، ماهی،کاغذ، پوشاک، کفش و چرم، توتون و تنباکو، شیشه، منسوجات و محصولات شیمیایی در سبد صادراتی باید افزایش یابد، یعنی صادرات این کالاها تامین کننده ی همزمان اهداف مدل می باشند. همچنین سهم صادرات گروه های کالایی ذغال سنگ، سنگ آهن و سنگ مس طبق مدل در سبد صادراتی باید کاهش یابد یا اینکه به طرق مختلف ریسک صادراتی این محصولات کاهش یا ارزش افزوده آنها افزایش یابد تا این کالاها سهم خود را در سبد صادراتی حفظ کنند. برای این منظور می توان با افزایش کیفیت کالاها و تنوع بخشیدن به آنها، هرچه بیشتر در جهت رقابتی تر کردن این کالاها پیش رفت. به منظور متنوع کردن صادرات می توان به توسعه صنایع گوناگون پرداخت که این امر در راستای سیاست توسعه صادرات می باشد که می تواند منجر به کاهش وابستگی به درآمد تک محصولی نیز بشود.
تیراژه عیوضی خامنه محمدقلی یوسفی
تکنولوژی اطلاعات به طور موثری صنعت بانکداری را تحت تاثیر قرار داده است ،عملکرد بانک ها و موسسات مالی به عنوان واسطه های مالی از طریق بکارگیری تکنولوژی های اطلاعاتی گوناگون بهبود یافته است . بکارگیری تکنولوژی اطلاعات در عملیات بانکی و موسسات مالی بانکداری الکترونیک نامیده می شود . بانکداری الکترونیک بهره وری کانال های توزیع را از طریق کاهش هزینه های مبادله و افزایش سرعت خدمات افزایش می دهد . مزیت عمده بانکداری الکترونیک صرفه جویی در زمان و هزینه است . علی رغم ظهور خدمات پیشرفته الکترونیکی بانکی هر دو گروه مصرف کنندگان و بانک ها از ابزارهای غیرالکترونیکی به منظور انجام تراکنش های مالی استفاده می کنند و این مسئله بانک ها و موسسات مالی را وادار می سازد تا در جهت یافتن پاسخی برای این موضوع که چه عواملی منجر به استفاده از بانکداری الکترونیکی می شود تلاش کنند. این پژوهش به دنبال بررسی چگونگی تقاضای خدمات بانکداری الکترونیک و به ویژه نحوه تاثیرپذیری آن از عامل ریسک و مشخصه های جمعیت شناختی می باشد . در این راستا بانک سامان به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده است از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی برای بررسی تاثیر متغیرهای گوناگون بر تقاضای خدمات بانکداری الکترونیک استفاده شده است . نتایج تحقیق نشان می دهد که میان درجه اهمیت ریسک زمانی ، درجه اهمیت ریسک امنیتی و درجه اهمیت ریسک مالی و میزان تمایل به استفاده از خدمات بانکداری الکترونیک رابطه معناداری آماری وجود دارد . همچنین نتایج مدل نشان می دهد که عوامل جمعیت شناختی نیز در درجه اهمیت هر یک از ریسک های زمانی ، امنیتی و مالی موثر می باشند .
میلاد جلیلی تیمور محمدی
با توجه به اینکه وجود نااطمینانی ها به صورت جزء لاینفک از شرایط اقتصادی اکثر کشورها بویژه کشورهای درحال توسعه درآمده است، در سال های اخیر ادبیات اقتصادی شاهد ظهور و گسترش روزافزون این مقولات در حیطه تحقیقات نظری بوده است. بطور کلی نااطمینانی به شرایطی گفته می شود که در آن پیشامدهای آینده مشخص، معلوم و با احتمال معین در دسترس نیست. فیشر، گالوب و هولاند معتقدند که این عدم اطمینان اثر منفی بر روی کارایی در تخصیص بهینه منابع خواهد گذاشت. همچنانکه نااطمینانی تورمی طول دوره قراردادها را کاهش می دهد، مکانیزم قیمت ها را مختل می سازد، در تصمیمات سرمایه گذاری و پس انداز اختلال ایجاد می کند و در کل هزینه های بسیاری بر عاملین اقتصادی تحمیل می نماید. نوسانات مخارج دولت نیز به دلیل تأثیر بر درآمد مصرف کنندگان و همچنین تأثیر بر سرمایه گذاری بخش خصوصی می تواند روند فعالیت های اقتصادی و رشد را متأثر سازد. اما از آنجاکه مطالعات دربردارنده بازار مالی و رشد اقتصادی می گوید بنگاه ها در کشورهایی با بازار مالی توسعه یافته تر بهتر می توانند مدیریت ریسک و مخاطره را انجام دهند، بنابراین تا حدودی می توانند اثرات منفی نااطمینانی را خنثی نمایند؛ لذا محور اصلی تحقیق حاضر به بررسی اثرات نااطمینانی تورمی و مخارج دولت و همچنین نقش توسعه مالی در این رابطه اختصاص یافت. بدین منظور، به کمک مدل معرفی شده توسط رابرت لنسینک (2001) به بررسی رابطه توأمان نااطمینانی سیاست گذاری، توسعه مالی و رشد اقتصادی در کشورهای توسعه یافته و کمتر توسعه یافته مالی پرداخته شد. نتایج تحقیق نشان داد هم در کشورهای توسعه یافته و هم کشورهای کمتر توسعه یافته به لحاظ مالی، نااطمینانی سیاست گذاری (نااطمینانی تورمی و مخارج دولت) اثر منفی و کاملاً معنی دار روی رشد اقتصادی دارد. اما کشورهای توسعه یافته مالی به علت بازار مالی پیشرفته (بازار سرمایه وسهام) می توانند بخش اعظمی از اثرات منفی این نااطمینانی را جبران کنند. در حالیکه کشورهای کشورهای کمتر توسعه یافته مالی بواسطه عدم سطح بالای توسعه مالی خود نمی توانند به خوبی اثرات منفی نااطمینانی سیاست گذاری اقتصادی را خنثی نمایند.
الهام شاداب فر عبدالرسول قاسمی
طول سالهای تحصیل و صرف هزینه های مختلف توسط فرد و جامعه برای آن، (طبعاٌ توقع سطوح زندگی بالاتر بویژه مسکن مطلوب تر را ایجاد می کند؛) بررسی میزان تأثیرگذاری افزایش سطح تحصیلات بر نوع مالکیت مسکن (ملکی یا استیجاری) و همچنین ارزیابی روند این تأثیر در طول زمان را دارای اهمیت بالایی نموده است.از همین رو همسو با مدل های توسعه یافته بازار مسکن که در آنها نیاز به فهم بیشتر درباره فرآیند تصمیم سازی مصرف کننده و اهمیت فزاینده ویژگیهای اثرگذار بر درک رفتار خانوار تاکید می گردد، در این مطالعه به بررسی اثر خصوصیات اقتصادی-اجتماعی خانوار با تاکید بر تحولات تحصیلی سرپرست خانوار بر مالکیت مسکن با استفاده از مدل لاجیت در سالهای 1376، 1381 و 1386 پرداخته شد. اهم نتایج این تحقیق حاکی از آن است که خصوصیات اقتصادی-اجتماعی خانوار اثر معنی داری بر مالکیت مسکن دارند و همچنین رابطه سطح تحصیلات سرپرست خانوار و مالکیت مسکن منفی بوده بگونه ای که بیشترین اثر منفی مربوط به سال 1386 و کمترین آن مربوط به سال 1381 است.
مرضیه رضایی اسفندیار جهانگرد
امروزه فناوری اطلاعات و ارتباطات، محور توسعه ی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشورهای مختلف قرار گرفته است. یکی از نمودهای عینی انقلاب فناوری اطلاعات و ارتباطات در عرصه ی اقتصاد، ظهور تلفن همراه و خدمات آن می باشد. پس از ظهور فناوری های نوینی همچون تلفن همراه، اینترنت، پست الکترونیکی و... تلاش های گسترده ای برای بررسی خصوصیات و ویژگی های اقتصادی این دسته از کالاها وخدمات انجام گرفت. یکی از ویژگی های کالاها و خدمات شبکه ای، اثرات شبکه ای می باشد که از اواسط دهه ی 1980 مطالعات متعددی در زمینه ی بررسی و برآورد اثرات شبکه ای توسط اقتصاددانان، در دیگر کشورها انجام شده است. ازجمله اقتصاددانان پیشگام در این زمینه،"کاتز و شپیرو" می باشند که در سال 1985 به تعریف و بررسی اثرات شبکه ای پرداخته اند. این دو اقتصاددان اعتقاد داشتند که یک کالا زمانی دارای اثرات خارجی شبکه ای است، که مصرف آن کالا توسط فرد سبب افزایش سطح مطلوبیت سایر افرادی شود که کالا را از قبل در اختیار داشته اند. این مطالعه ی "کاتز و شپیرو" موجب توجه تعداد زیادی از اقتصاددانان به این ویژگی کالاها و خدمات شبکه ای شد و در طی دو دهه ی اخیر، مطالعات تئوریک متعددی در این زمینه انجام شده است و در دهه ی اخیر تعدادی از مطالعات نیز به بررسی و برآورد تجربی اثرات شبکه ای در کشورهای مختلف پرداخته اند. در مطالعات تجربی موجود در زمینه ی بررسی و برآورد اثرات شبکه ای در تلفن همراه، این موضوع که وجود اثرات شبکه ای بر نحوه ی تصمیم گیری افراد در انتخاب کالاها و خدمات شبکه ای موثر می باشد، مورد بررسی قرار گرفته است و وجود اثر شبکه ای در شبکه های ارتباطی تلفن همراه تعدادی از کشورها همانند انگلیس، آلمان،اسلونی، لهستان و... نیز تایید شده است. اما در ایران هیچگونه مطالعه ی تجربی و عملی در زمینه ی بررسی وبرآورد اثرات شبکه ای انجام نگرفته است و تعداد محدودی مطالعه ی تئوریک در این زمینه انجام شده است.
ناهید عبداللهی اصل علی امامی میبدی
با توجه به جایگاه ایران به عنوان دومین دارنده ذخایر گازی جهان به منظور افزایش توان صادرات گاز کشور در راستای تحقق اهداف سند چشم انداز 20ساله برای افزایش صادرات گاز ،در این پژوهش اجرای پروژه صادرات گاز به اروپا از طریق مسیر های مختلف خط لوله بررسی شده است . براساس طرح برنامه پنجم توسعه اروپا به عنوان اصلی ترین بازار هدف صادراتی ایران از طریق خط لوله قلمداد می شود اما یکی از سوالاتی که پیش روی کارشناسان قرار دارد این است که انتقال گاز از کدام یک از مسیرهای خط لوله ارزش افزوده بالاتری را ایجاد می کند .طبق نتایج این تحقیق در سطح میانگین قیمت گاز پروژه خط لوله ترکیه و در سطح حداکثر قیمت گاز پروژه خط لوله نوباکو بالاترین اولویت اقتصادی را دارند .
سمیه ناصرزاده علی امامی میبدی
هدف بنگاه های اقتصادی همواره بر این اصل استوار است که حداکثر استفاده را از حداقل منابع به دست آورند و این اصل به تحصیل کارایی بالاتر در بنگاه ها اشاره دارد .از سوی دیگر امروزه در نظر گرفتن شاخص های آلودگی محیط زیست جهت آغاز و گسترش فعالیت صنایع مختلف امری جدی و اجتناب ناپذیر است چرا که آمارها گویای آن است که بزرگ ترین عامل انهدام و آلودگی محیط زیست درمیان عوامل انسان ساخت عبارت اند از: تولید، تبدیل و مصرف انواع انرژی و این درحالی است که نه تنها مصرف انرژی درجهان در سطح ثابتی باقی نخواهد ماند، بلکه پیش بینی ها حاکی از افزایش مصرف آن در سال های آتی است. نیروگاه های حرارتی به عنوان عمده ترین تولید کننده ی تولید برق در ایران از منابع مختلفی از جمله سوخت ، نیروی کار و سرمایه استفاده می نمایند .این رساله با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها (dea)در پی اندازه گیری زیست کارایی و کارایی فنی نیروگاه های حرارتی کشور و رابطه بین نوع سوخت و زیست کارایی می باشد . در این طرح تحقیقی ، 40 نیروگاه حرارتی برق ایران بین سال های 1386-1382مورد ارزیابی قرار گرفته است . بر اساس یافته های به دست آمده از روش dea و با استفاده از نرم windeapمیانگین زیست کارایی این نیروگاه ها به دست آمده است . و نتایج حاصل از این نرم افزار نشان می دهد که میانگین زیست کارایی نیروگاه های حرارتی کشور در طول دوره مورد نظر کاهش یافته است. و نتایج حاصل ازنرم افزارeviews نشان می دهد بین نوع سوخت و زیست کارایی رابطه معناداری وجود دارد .
حسین عیوقی پورتفتی عبدالرسول قاسمی
یافتن علل نوسانات اقتصادی یک کشور از مباحث با اهمیت اقتصاد می باشد که همواره در مدل سازی ها مورد توجه قرار گرفته است. در واقع محققان با یافتن تأثیرات عوامل و شوک های اصلی بر متغیرهای کلان اقتصادی و وارد کردن آنها در مدل به پیش بینی اثرات آنها در آینده می پردازند. این پیش بینی باعث می شود تا سیاستگذاران اقتصاد بتوانند سیاست های مناسبی در جهت رویارویی با نوسانات به وجود آمده، اتخاد نمایند. در این تحقیق با طراحی یک مدل تعادل عمومی پویای تصادفی در قالب تئوری ادوار تجاری حقیقی، تأثیرات شوک های درآمدی نفت، بهره وری و مخارج دولت، به عنوان سه عامل مهم در بروز نوسانات اقتصادی ایران، بر روی سه متغیر تولید غیرنفتی، مصرف خصوصی و سرمایه گذاری خصوصی بررسی شده است. برای این منظور پس از طراحی و کالیبره کردن مدل، با حل آن نمودارهای پاسخ آنی و تجزیه واریانس بدست آمده است که به ترتیب عکس العمل متغیرهای کلان در برابر شوک های مفروض و سهم هر شوک را در توضیح نوسانات آنها مشخص می کنند. بر اساس مدل هر سه متغیر تولید غیرنفتی، مصرف خصوصی و سرمایه گذاری خصوصی در برابر شوک مثبت بهره وری افزایش می یابند. شوک درآمدی نفت نیز مصرف خصوصی و سرمایه گذاری خصوصی را افزایش داده اما تولید غیرنفتی را ابتدا کاهش و سپس افزایش می دهد. شوک مخارج دولت باعث کاهش مصرف خصوصی و سرمایه گذاری خصوصی می شود و تولید غیرنفتی را نیز ابتدا افزایش و سپس کاهش می دهد. در تمامی سه شوک بالا میزان عکس العمل سرمایه گذاری خصوصی از بقیه متغیرها بیشتر است اما زودتر به حالت پایدار خود می رسد که همگی نتایج بالا با دنیای واقعی مطابقت دارد. نتایج تجزیه واریانس نیز سهم بالای شوک های بهره وری را در نوسانات تولید غیرنفتی نشان می دهد. همچنین شوک های درآمدی نفت بیشترین سهم را در نوسانات مصرف خصوصی و سرمایه گذاری خصوصی دارند.
فاطمه آقایی عبدالرسول قاسمی
پیش بینی متغیرهایکی از وظایف اصلی و مهم علوم مختلف از جمله اقتصاد می باشد. به طوری که پیش بینی متغیرهای کلان اقتصادی از اهمیت و جایگاه ویژه ای در مباحث علمی اقتصاد برخوردار بوده و مدل های مختلفی برای پیش بینی مقادیر آتی متغیرها به وجود آمده اند تا سیاست گذاران اقتصادی را در اتخاذ سیاست های پولی و مالی مناسب یاری نمایند. به طور کلی پیش بینی ها می توانند در ارتباط با انجام بخشی از سیاست ها کاربردهای مفید و موثری را به نمایش گذارند و در بسیاری از موارد سیاست گذاران اقتصادی بیشتر به مبنای کمی نیاز دارند تا مبنای کیفی. در این پایان نامه به طور مشخص روی استفاده از مدل تلفیقی داده ستانده و شبکه عصبی در پیش بینی تقاضای نهایی و تولید کل کار شده و با نتایج به دست آمده از مدل داده ستانده مقایسه گردیده است. ابتدا با استفاده از میانگین نرخ رشد تقاضای نهایی طی سال های 1365 الی 1375 به برآورد تقاضای نهایی پرداخته و سپس تولید کل با استفاده از روش داده ستانده پیش بینی شده است. در گام بعدی دو شبکه عصبی پیش خور تعمیم یافته به ترتیب با یک و سه لایه پنهان و توابع فعال سازی تانژانت هیپربولیک و axon در نظر گرفته شده اند. متغیر خروجی شبکه اول، تقاضای نهایی سال 1380 و متغیر خروجی شبکه دوم، تولید کل سال 1380 می باشد. استفاده از معیارهای mse، rmse، mad، mape و u-thail در مقایسه دو مدل نشان می دهد که مدل تلفیقی داده ستانده و شبکه عصبی نسبت به مدل داده ستانده در پیش بینی تولید کل دارای برتری است.
بهنوش سادات آقایان تیمور محمدی
سلامتی و تامین آن یکی از مقوله هایی است که از دیرباز مورد توجه بشر بوده است. ولی در گذشته، مقوله سلامتی به عنوان یک پدیده اجتماعی تلقی نمی شد و بیشتر به عنوان یک پدیده فردی به حساب می آمده است.با شکل گیری حکومت های مردم سالار، تامین سلامتی به عنوان یک حق و درخواست اجتماعی در مجموعه وظایف دولت ها قرار گرفته است، از طرف دیگر دولت ها منابع محدودی در اختیار دارند و باید آنرا میان بخش های مختلف تخصیص دهند، از این رو توزیع مناسب تسهیلات بهداشتی و استفاده کارا از این امکانات بسیار مهم و حیاتی تلقی می شود.در این راستا در مقاله حاضر در ابتدا به منظور ارزیابی کارایی بخش بهداشت و درمان استان ها، از روش تحلیل پوششی داده ها (dea) و از هر دو رهیافت نهاده محور و ستاده محور و همچنین به منظور رتبه بندی واحدهای کارا از روش ابرکارایی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد از طریق مدیریت صحیح و بهبود در مقیاس(از طریق متعادل نمودن توزیع نهاده ها)، امکان افزایش کارایی در بخش بهداشت و درمان وجود دارد. در ادامه با توجه به آنکه عواملی خارج از حیطه نظام سلامت وجود دارند که بر کارایی بخش بهداشت و درمان موثر هستند، این عوامل، در دو سطح فردی و اجتماعی برای 30 استان طی سال های 86-1383 در نظر گرفته شده است. سطح فردی متغیرهای عادات بد غذایی و هزینه های بهداشتی افراد و سطح اجتماعی متغیرهای نرخ سواد، نرخ پوشش بیمه و gdp سرانه را در بر می گیرد. نتایج حاصل از تخمین این عوامل بر روی کارایی بخش بهداشت، نشان دهنده تاثیر منفی متغیرهای عادات بد غذایی، هزینه های بهداشتی افراد و تاثیر مثبت نرخ سواد است همچنین متغیر gdp نیز پس از گذشتن از حد آستانه دارای تاثیر مثبت بر کارایی است. یکی از نتایج قابل تامل آن است که نرخ پوشش بیمه در تمام سال های مورد بررسی دارای تاثیر منفی بر کارایی بخش بهداشت و درمان است که لزوم توجه بیشتر در جهت بهبود سیستم های بیمه را می طلبد.علاوه بر آن نتایج نشان می دهد می توان عوامل فردی را از طریق تغییر در عوامل اجتماعی بهبود بخشید، بدین معنی که می توان عادات بد غذایی را از طریق افزایش نرخ سواد جامعه خصوصاً سواد بهداشتی و هزینه های بهداشتی افراد را از طریق افزایش کارایی سیستم های بیمه ای و بالا بردن سهم بیمه ها و دولت در تامین هزینه های درمانی مردم بهبود بخشید، که این امر مستلزم توجه بیشتر به عوامل اجتماعی نسبت به عوامل فردی در بهبود کارایی بخش بهداشت و درمان است.
نسیم بابایی علی امامی میبدی
انرژی از عوامل ضروری برای توسعه اقتصادی_اجتماعی و ارتقای کیفیت زندگی است. وجود انرژی مستمر و پایدار لازمه هرگونه توسعه و رشد اقتصادی می باشد. البته مصرف انرژی منجر به کاهش و در نهایت اتمام منابع انرژی میشود. با توجه به محدود بودن منابع انرژی سوال مهمی که مطرح می شود این است که این منابع چگونه بین نیروگاه های مختلف تخصیص یابد؟ در این تحقیق ضمن معرفی معیارهای اقتصادی، زیست محیطی و سیاسی به عنوان معیارهای موثر در بخش نیروگاهی کشور، اولویت بندی نیروگاه ها با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی که یکی از روش های تصمیم گیری چند معیاره است مورد بررسی قرار می گیرد. البته لازم به ذکر است که هر کدام از معیارهای معرفی شده زیرمعیارهایی دارند که تک تک به معرفی ومیزان اثرگذاری آنها پرداخته می شود. برای این منظور از نرم افزار expert choice استفاده می شود. نتایج حاصل از تحقیق حاکی از آن است که در اولویت بندی سرمایه گذاری در بخش نیروگاهی کشور، نیروگاه سیکل ترکیبی اولویت اول را دارا می باشد و بعد از آن اولویت نیروگاه ها بدین ترتیب است: نیروگاه گازی، نیروگاه بادی، نیروگاه آبی، نیروگاه خورشیدی، نیروگاه بخاری، نیروگاه هسته ای
شبنم امیرکواسمی فتح الله تاری
نهادهای مالی و اعتباری در ساختار اقتصادی جوامع از اهمیت بالایی برخوردار هستند.ارتباط صحیح بین نظام های مالی و تولیدی در هر کشوری یکی از مهمترین عوامل رشد و توسعه اقتصادی محسوب خواهد شد. هرگونه اقدامی در جهت بهبود و ارتقای سیستم بانکداری موجب خواهد شد که جریان پس انداز، سرمایه گذاری و تخصیص منابع بهبود یابد و امکانات بالقوه، پراکنده و نهفته در کشور برای پیشرفت و رفاه عمومی به کار گرفته شود.با توجه به ماهیت عملیات بانکی، ریسک جزء ذاتی فعالیتهای بانکداری می باشد. پیامدهای چنین ریسکی در مواردی ممکن است موجب بروز تنگناهای مالی شدید و یا حتی باعث ورشکستگی موسسه اعتبار دهنده شود. لذا موفقیت پیوسته و بلند مدت یک نهاد مالی، در گرو اعمال مدیریت ریسک بهینه در آن نهاد می باشد. فلسفه مدیریت ریسک های بانکی وابسته به هدفی است که بانک دنبال می کند و آن افزایش بازده سهامداران در چارچوب کلی احتمال وقوع ریسک می باشد. مدیریت ریسک بر شناسایی سنجش و کنترل ریسک ها متمرکز است و بدین طریق می تواند ریسک ها را رتبه بندی مناسب نموده و موجب تخصیص بهینه منابع گردید. با توجه به رشد سریع مطالبات معوق در طی سالهای اخیر به نظر می رسد به منظور کاهش زیانهای ناشی از عدم بازپرداخت تسهیلات تدابیر پیش گیرانه ای باید صورت گیرد. یکی از اصلی ترین راهکارهای موجود در این بخش استفاده از الگوهای رایج برای اعتبار سنجی مشتریان قبل از اعطای تسهیلات می باشد که این راهکار به کرات در توصیه های کمیته بال بویژه در بیانیه بال 2 مورد تاکید قرار گرفته است. استفاده از الگوهای اعتبارسنجی نیازمند دسترسی به اطلاعات کافی و صحیح از صورت های مالی و همچنین وضعیت بنگاههای متقاضی اعتبار می باشد که بتوان بر اساس آنها یک قضاوت صحیح در خصوص اعطاء و یا عدم اعطای تسهیلات به آنها صورت گیرد.. با توجه به بررسی های بعمل آمده مشخص گردید در حال حاضر بانک مورد مطالعه از الگوی علمی خاصی برای اعتبار سنجی مشتریان خود بهره ای نمی برد و این اعتبار سنجی بیشتر قضاوتی بوده و با توجه به تجربه و تخصص روسای شعب و مدیران اعتباری صورت می گیرد. بنابراین ارائه یک الگوی اعتباری سنجی مشتریان برای این بانک خصوصی می تواند در ارتقاء سیستم اعتبار دهی این بانک بسیار موثر واقع شود.
نرگس اکبرپور روشن مهنوش عبداله میلانی
در این پایان نامه به برآورد حجم فرار مالیاتی ناشی از اقتصاد سیاه در دوره 86-1370 پرداخته شده است. در این بررسی، از روش غیرمستقیم برای برآورد اندازه فرار مالیاتی بهره بردیم. از آن جایی که این روش مبتنی بر تخمین حجم اقتصاد سیاه است، در ابتدا، با استفاده از روش تخمین تابع تقاضای پول، حجم اقتصاد سیاه برآورد گردید. برای این کار، از الگوی ardl برای تصریح تابع تقاضای پول استفاده شد.متغیرهای این پژوهش عبارتند از:حجم اسکناس ومسکوک دردست اشخاص واقعی، نرخ متوسط مالیات، نرخ رشد ابداعات مالی، درآمدقابل تصرف واقعی، نرخ ارز بازار غیررسمی ونرخ سود سپرده های یک ساله بانک ها. بر اساس نتایج این تحقیق، حجم واقعیِ اقتصاد سیاه در ایران، از 342.72 میلیارد ریال در سال 1370 به 605.35 میلیارد ریال در سال 1386 رسیده است. با بررسی روند این متغیر طی دوره مذکور، دیده شد که حجم واقعی اقتصاد سیاه روندی افزایشی داشته است. در این تحقیق، میانگین نسبت حجم اسمی اقتصاد سیاه به gdp بر اساس شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی به قیمت سال پایه 1376،طی دوره مورد بررسی حدود 13.16 درصد برآورد شد، در حالی که مقدار آن بر اساس شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی به قیمت سال پایه 1383، 4.79 درصد محاسبه گردید. هم چنین، نتایج حاصل از برآورد حجم فرار مالیاتی در ایران نشان داد که پدیده مذکور در سال های مورد بررسی از روندی افزایش برخوردار بوده است. به استناد نتایج تحقیق، حجم فرار مالیاتی در تمام سال ها از درآمدهای مالیاتی دولت کمتر بوده است.
راحله احمدلو عبدالرسول قاسمی
در این تحقیق سعی شده تا با استفاده از روش فرایند تحلیل شبکه ای (anp) و متغیر های مختلف مقایسه میان میزان پایداری گزینه های مختلف حمل و نقل عمومی انبوه بر (مترو، تاکسی و اتوبوس) در شهر تهران صورت گیرد. متغیرهای مورد استفاده، دو دسته متغیرهای کمی و کیفی می باشد. متغیرهای کمی شامل میزان انرژی مصرفی، هزینه هر سفر (از دید ارائه دهنده خدمات)، متوسط سرعت، هزینه هر سفر (از دید مصرف کننده خدمات)، آلودگی هوا و متغیرهای کیفی که برای بدست آوردن اطلاعات آنها از پرسشنامه استفاده شده است شامل آلودگی صوتی، در دسترس بودن و ایمنی می باشند. بر اساس نتایج مدل ، سیستم مترو پایدارترین سیستم حمل و نقل درون شهری است و با اختلاف زیاد نسبت به دو سیستم دیگر کمترین نقش را در تولید آلاینده های مونوکسید کربن و ذرات معلق داشته است. همچنین بر اساس متغیر متوسط سرعت، سیستم مترو نسبت به دو سیستم دیگر در وضعیت بسیار مناسب تری قرار دارد. بنابراین در صورت برنامه ریزی حمل و نقل شهری تهران بر پایه شبکه مترو می توان از مزایای متوسط سرعت بالاتر در سال های آینده بهره مند شد.
نگین لطیفی کاسانی حمید آماده
در این تحقیق، ابتدا با استفاده از تکنیک های تجزیه، کل انتشار آلودگی، به عوامل ساختاری آن یعنی اثر مقیاس، ترکیب و تکنیک تفکیک میشود. این تکنیک، این امکان را در اختیار ما قرار می دهد تا از زاویه ای دیگر به منحنی ??c بنگریم و تحلیل های ساختاری موشکافانه تری ارائه دهیم. در مرحله بعدی از نتایج تجزیه برای برآورد منحنی ??c در قالب فرم درجه 2 آن استفاده می شود. انتشار co2 به عنوان شاخص آلودگی انتخاب شده و تجزیه و برآورد مدل ها براساس داده های سری زمانی مربوط به 3 بخش صنعت، کشاورزی و حمل و نقل در دوره 30 ساله (86-1356) بوده است. نتایج برآورد با تکنیک ols حاکی از اثبات رابطه ekc برای اثر مقیاس است و اثر تکنیک عمده ترین عامل در کاهش انتشار co2 برآورد شده است، اما هیچ رابطه قطعی بین رشد اقتصادی و اثر ترکیب بخش های اقتصاد یافت نشد.
میثم نصیری تاج آبادی عبدالرسول قاسمی
در این تحقیق سعی شده تا علاوه بر اینکه سیستم های مختلف حمل و نقل عمومی (اتوبوس، تاکسی و مترو) به لحاظ متغیرهای اقتصادی با هم مورد مقایسه قرار می گیرند، متغیر بسیار مهم آلودگی هوا نیز به آنها اضافه شده و در نهایت کارایی اقتصادی و زیست محیطی (زیست کارایی) سیستم حمل و نقل عمومی شهر تهران محاسبه می شود. روش مورد استفاده در این تحقیق تحلیل پوششی داده ها (dea) و متغیرهای مورد نظر میزان انرژی مصرفی، هزینه هر سفر، متوسط سرعت، مسافر-کیلومتر جابجا شده و آلاینده های هوا می باشند. نتایج تحقیق در قالب دو مدل جامع و مولفه ای ارائه شده است. بر اساس نتایج مدل جامع مترو با متوسط زیست کارایی 104.59 درصد بالاترین و تاکسی با متوسط زیست کارایی 84.36 درصد کمترین میزان زیست کارایی را به خود اختصاص داده اند. بر اساس نتایج مدل های فرعی، سیستم مترو پاکترین سیستم حمل و نقل درون شهری است و با اختلاف زیاد نسبت به دو سیستم دیگر کمترین نقش را در تولید آلاینده های مونوکسید کربن و ذرات معلق داشته است. بر اساس مدل فرعی مبتنی بر متوسط سرعت، سیستم مترو نسبت به دو سیستم دیگر در وضعیت بسیار مناسب تری قرار دارد. بنابراین در صورت برنامه ریزی حمل و نقل شهری تهران بر پایه شبکه مترو می توان از مزایای متوسط سرعت بالاتر در سال های آینده بهره مند شد.
بهاره طهوری عبدالرسول قاسمی
از بین روش های مختلف حمل و نقل، صنعت حمل و نقل ریلی با توجه به نقشی که در حمل و نقل انبوه کالا و مسافر، همخوانی با محیط زیست، صرفه جویی در مصرف سوخت و ایمنی دارد نقشی راهبردی را در حمل و نقل کشور ایفا می نماید. این نقش کلیدی تا بدانجاست که در سیاستهای کلی نظام در بخش حمل و نقل، برای توسعه این بخش اولویت ویژه ای در نظر گرفته شده است. از اینرو توجه به ارتقاء کارایی در این بخش همواره مورد توجه سیاستگذاران و برنامه ریزان بوده است. از جمله می توان به خصوصی سازی در این بخش اشاره نمود. از سال 1373 به مرور زمان شرکت های خصوصی در بخش حمل و نقل مسافر و بار وارد سیستم حمل و نقل ریلی شدند. با توجه به اهمیت موضوع حمل و نقل ریلی و همچنین ارزیابی سیاستهای خصوصی سازی در این بخش، هدف این پژوهش بررسی تأثیر خصوصی سازی بر عملکرد حمل و نقل ریلی در حوزه های مسافری و باری است. از این رو کارایی سیستم حمل و نقل ریلی در سال های 1349 تا 1387، یعنی قبل و بعد از انجام خصوصی سازی با استفاده از تکنیک تحلیل دریچه ای و با رویکرد ستاده محور در بخش های حمل مسافر و کالا با داده های تعداد واگن مسافری در سرویس، تعداد واگن باری در سرویس و طول خطوط اصلی در راه آهن و خروجی نفر کیلومتر جابه جا شده و تناژ کیلومتر جابه جا شده، محاسبه گردید. همچنین در این تحقیق به بررسی بازده نسبت به مقیاس سیستم حمل و نقل ریلی کشور پرداخته شده است که وجود بازده فزاینده نسبت به مقیاس در این بخش را تأیید نموده و نشان دهنده وجود پتانسیل توسعه زیرساخت ها در بخش حمل و نقل ریلی است. ارزیابی تأثیر سیاست های خصوصی سازی بر کارایی بخش حمل و نقل ریلی، نشان دهنده تأثیر مثبت و معنی دار خصوصی سازی بر عملکرد سیستم حمل و نقل ریلی در هر دو بخش می باشد که البته این تأثیر در حوزه مسافر، پررنگ تر بوده است.
داود معین فر عبدالرسول قاسمی
در این پایان نامه پیاده سازی و ساخت کامل یک rfid فعال با توان مصرفی پایین و دقت بالا در فرکانس مایکرویو جهت شناسایی خودکار محموله ها انجام شده است. در باند آزاد (ism) برد شناسایی بیش از 50 متر برای این سیستم پیاده سازی شده گزارش شده است. سیستم پیاده سازی شده از یک قرائتگر مرکزی و تعدادی برچسپ فعال تشکیل شده است. تمرکز اصلی در این پیاده سازی برروی کاهش پیچیدگی سخت افزاری سیستم rfid بوده است. با استفاده از تراشه cc2530 با توان مصرفی پایین ساخت شرکت ti، کل وظایف رادیویی و کنترلی داخل یک تراشه ی مجتمع انجام می-گیرد. این ماژول از استاندارد جهانی ieee 802.15.4 برای تبادل داده استفاده می کند. با این کار پیچیدگی سخت افزاری به مراتب کاهش می یابد و ابعاد tag به مراتب کوچکتر می شود. کاربرد این سیستم در کنترل عبور و مرور وسایل نقلیه می باشد. علاوه بر این پیاده سازی، بخش باند پایه ی rfid نیز مطالعه شده است و سیستم مدولاسیون در باند پایه مورد بررسی قرار گرفته است. یک دمدولاتور شیفت فاز باینری با ساختار ناهمدوس در باند پایه برای گیرنده های مخابراتی و کاربردهای بیوالکتریک ارائه شده و مدار کامل آن در نرم افزار hspice شبیه سازی شده و پارامترهای اصلی دمدولاتور ذکر شده است
هادی فنی ممتاز اسفندیار جهانگرد
برای رشد مسیرهای متفاوتی وجود دارد که بستگی به این دارد که در چه بخشهایی از اقتصاد، سرمایه گذاری انجام گیرد.نرخ رشد نیز با توجه به بخشهایی که در آن ها سرمایه گذاری می شود، فرق می کند.بنابراین ، در دراز مدت به حداکثر رشد،در گرو تخصیص هرچه بیشتر سرمایه گذاری در بخشهای کلیدی و مهم اقتصاد است.یکی از راههای شناسایی بخشهای کلیدی در هر اقتصاد روش تحلیل داده-ستانده است.در این مطالعه ، برای شناسایی بخشهای کلیدی اقتصاد ایران از نظر نظام تولید، از جدول داده-ستانده سال 1380 مرکز آمار ایران به صورت 20 بخشی سود جسته ایم.برای این منظور، از روشهای معمول داده-ستانده و روش تلفیقی داده-ستانده وفازی برای شناسایی بخشهای کلیدی اقتصاد ایران استفاده کرده ایم.بر اساس پژوهش حاضر بخشهای 3 (آب ، برق و گاز)، 6(محصولات ساخته شده از چوب) ،7(خمیر کاغذ و سایر محصولات کاغذی)، 8(محصولات شیمیایی همرا با لاستیک و پلاستیک) ،9(محصولات شیشه ای و کانی ها) و 10 (فلزات و محصولات آنها) جزو بخشهای کلیدی نظام تولید ایران بر اساس رویکرد معمول داده-ستانده به شمار می روند و از طرف دیگر بخشهای 3 (آب ، برق و گاز)، 6(محصولات ساخته شده از چوب) ،7(خمیر کاغذ و سایر محصولات کاغذی)، 8(محصولات شیمیایی همرا با لاستیک و پلاستیک) ،9(محصولات شیشه ای و کانی ها) و 10 (فلزات و محصولات آنها) جزو بخشهای کلیدی نظام تولید ایران با استفاده از رویکرد تلفیقی داده-ستانده و فازی به شمار می روند و همانطور که واضح می باشد، با قبول فروض اولیه ی مورد استفاده در این پایان نامه برای محاسبه ضرایب فزاینده تولید به روش تلفیقی داده-ستانده و فازی،نتایج رویکرد معمول داده-ستانده و رویکرد تلفیقی داده-ستانده و فازی یکی می باشد.
هستی شادمانی مصطفی شریف
دستیابی به توسعه ی پایدار و همه جانبه از اهداف اصلی جوامع امروزی می باشد که برای تحقق این هدف باید علاوه بر شاخص های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، شاخص های زیست محیطی نیز در نظر گرفته شود و زمینه های لازم جهت بهبود اینگونه شاخص ها فراهم گردد. صنعت سیمان یکی از صنایع مهم و استراتژیک در اقتصاد کشورها است و علی رغم این اهمیت، با ایجاد آلودگی ها یی که در هوا منتشر می کند از نظر زیست محیطی زیان هایی را به جامعه وارد می سازد در نتیحه باید به این صنعت توجه خاص مبذول گردد. از این رو این پژوهش به ارزیابی عملکرد صنعت سیمان کشور از نظر اقتصادی در سال های 1385-1365 و ارزیابی عملکرد واحدهای تولید سیمان استان تهران و اطراف آن درسالهای 1387-1385 از نظراقتصادی با منظور کردن آثار زیست محیطی پرداخته است. از اهداف اصلی این تحقیق محاسبه کارایی و زیست کارایی واحدهای تولید سیمان استان تهران و رتبه بندی واحدها از نظر کارایی و کارایی زیست محیطی می باشد؛ به همین منظور از روش تحلیل پوششی داده ها (dea) با رویکرد نهاده محور و فرض بازدهی متغیر نسبت به مقیاس استفاده شده است. در محاسبه زیست کارایی واحدها، متغیرهای نامطلوب (ذرات گردوغبار) به عنوان نهاده وارد مدل شده اند. نتایج حاصل از بکارگیری مدل مذکور نشان می دهد که: بیشترین کارایی صنعت سیمان در دوره مورد بررسی درکشور مربوط به سال های 1369 و 1385 به میزان بیش از 1/7 می باشد و این صنعت در سال 1378 با کارایی 0/74 کمترین میزان کارایی را در بین سال های مختلف داشته است و کارایی صنعت سیمان از سال 1378 به بعد روند افزایشی داشته است. در بین واحدهای تولید سیمان استان تهران در سه سال 1385، 1386 و 1387، بیشترین کارایی و زیست کارایی مربوط به واحد 2 در سال 85 و کمترین آن ها مربوط به واحد 12 در سال 1387 بوده است. همچنین در این پژوهش به بررسی تأثیر عوامل مقیاس بنگاه، طول عمر و نوع فرآیند تولید بر زیست کارایی با محاسبه ضریب همبستگی پیرسون پرداخته شده است که نتایج حاصل، عدم وجود رابطه معنی دار بین این سه عامل و زیست کارایی را نشان می دهد. از دیگر نتایج حاصل شده وجود همبستگی مثبت بین میزان کارایی و زیست کارایی واحدها است. واژه های کلیدی: سیمان؛ روش تحلیل پوششی داده ها؛ زیست کارایی؛ گازهای گلخانه ای.
مینا فهیمی پیره گلین عبدالرسول قاسمی
در این پایان نامه الگوریتمی بر اساس نظریه بازی های غیر مشارکتی برای مسئله اشتراک طیف در شبکه های رادیوی هوشمند با در نظر گرفتن اثر handoff در این شبکه ها ارائه می کنیم. هدف اصلی کمینه کردن کل زمان دسترسی به طیف در یک محیط ناهمگن برای کاربران رادیوی هوشمند است که برسر فرصت های طیفی با یکدیگر رقابت می کنند. با در نظر گرفتن توام تاخیر صف و تاخیر handoff در هر کانال، احتمال بهینه برای انتخاب کانال ها را برای هر کاربر رادیوی هوشمند به دست می آوریم. این مسئله به صورت یک مسئله بهینه سازی فرمول بندی می شود که در آن زمان کل سیستم یعنی زمان کل دسترسی به طیف که شامل تاخیر صف و تاخیر handoff است را به همراه شرایط ظرفیت کانال به عنوان تابع هدف در نظر گرفته می شود. برای پیدا کردن راه حل توزیع شده برای این مسئله برای کاربران رادیو هوشمند، بازی موازنه بار دراشتراک طیف همراه با مدیرت handoff (slbhm) ارایه می شود. همچنین نشان داده می شود که این بازی دارای یک نقطه تعادل نش یکتا است که کاربران رادیو هوشمند به عنوان تصمیم گیرندگان در این بازی به این نقطه همگرا می شوند. در چنین نقطه تعادلی هر کاربر ثانویه کمترین تاخیر را روی تمام کانال ها حس می کند، در حالی که به شیوه ای موثر نیز از فضاهای خالی طیف بهره می گیرد. در انتها نتایج شبیه سازی برای ارزیابی کارایی طرح ارایه شده از لحاظ زمان کل سیستم، استفاده موثر کانال، معیار موازنه و توان عملیاتی در مقایسه با طرح های اخیر ، ارایه می شود.
حنانه بیژنی عبدالرسول قاسمی
رادیو هوشمند یا رادیو شناختی، روشی نوین به منظور بهبود بکارگیری یک منبع طبیعی بسیار ارزشمند، با نام طیف فرکانسی است. این روش بر اساس یادگیری محیط، می تواند درکی از محیط اطراف داشته باشد. یکی از مهمترین اهداف رادیو شناختی، قابلیت دسترسی به طیف است. از آنجایی که این مساله نوعی استدلال و یادگیری است، می توان برای هوشمند سازی آن از الگوریتم های یادگیری استفاده کرد. در این پایان نامه، به دنبال دو هدف اصلی هستیم: 1) تخمین احتمال در دسترس بودن کانال های موجود کاربر اولیه و 2) کنترل دسترسی کاربران ثانویه برای کاهش میزان تداخل بین آن ها. به این منظور دو سناریوی تک کاربره و چندکاربره را دنبال می کنیم. در سناریوی اول، تنها یک کاربر ثانویه در محیط موجود است. برای حل مساله ی انتخاب کانال در این سناریو، از آتاماتای یادگیر استفاده و به بحث و بررسی رفتار مدل های مختلف آتاماتای خطی پرداخته شده است. در سناریوی دوم، چندین کاربر ثانویه در محیط موجود است. در این حالت می بایست تداخل بین کاربران را نیز در نظر گرفت. به همین منظور از آتاماتای یادگیر چند پاسخه (mrla) استفاده کردیم تا علاوه بر یاد گرفتن مدل ترافیکی کاربر اولیه، میزان تداخل کاربران ثانویه را کاهش دهیم. همچنین برخی کاربران ثانویه را در برخی از شیارهای زمانی با تعریف حالت کاری action/noaction و در نظر گرفتن عدالت بین آنها، بلوکه کردیم. احتمال بلوکه شدن به صورت ثابت و وفق پذیر بحث شده است و همگرایی روش پیشنهادی بررسی شده است. نتایج شبیه سازی نشان از بهبود کارایی روش پیشنهادی در گذردهی کل و نیز کاهش هزینه ی تعویض کانال دارد. همچنین، در این پایان نامه با درنظر گرفتن همکاری بین کاربران ثانویه، روش دسترسی به طیف پویا بر اساس آتاماتای یادگیر سلولی پیشنهاد شده است. روش پیشنهادی، بهبود قابل توجهی نسبت به سایر روش های موجود دارد. اما، هزینه ی بالای تعامل بین کاربران ثانویه مساله ای است که باید به آن توجه کرد.
فاطمه عبدالشاه عبدالرسول قاسمی
کارکرد اصلی بازارهای مالی در اقتصاد، فراهم نمودن روشی برای هدایت و تخصیص سرمایه ها از سوی پس اندازکنندگان به سوی سرمایه گذاران می باشد. از آنجایی که در کشورهای در حال توسعه بانکها نقش مهمی را در بازارهای مالی بازی می کنند، می توان با یافتن برخی از متغیرهای موثر بر ساختار این بازار روند هموارتر و کاراتری برای تخصیص سرمایه ها ایجاد نمود. در این تحقیق به بررسی اهمیت و تاثیر متغیرهای نهادی و کلان اقتصادی روی ساختار صنعت بانکداری برای یک نمونه 15 تایی از کشورهای حوزه چشم انداز ایران و ایران در سال های 2002 تا 2009 با روش حداقل مربعات تعمیم یافته (egls) و اثرات ثابت داده های تلفیقی (پانل) پرداخته شده است. به منظور بررسی عملکرد نهادها بر مبنای ادبیات موضوع شاخص های مناسبی انتخاب شده و مورد استفاده قرار گرفته اند. این شاخص ها عبارتند از شاخص آزادی اقتصادی، شاخص حکمرانی، لگاریتم gdp سرانه، شاخص آزادی مالی و شاخص حمایت از حقوق مالکیت. نتایج نشان می دهد که لگاریتم gdp سرانه به عنوان یک پراکسی برای توسعه نهادها مهم ترین متغیر در توضیح دادن قدرت بازاری است و دارای اثر منفی و معنی داری است. متغیرهای نهادی دیگر مانند شاخص آزادی اقتصادی، شاخص حکمرانی و شاخص آزادی مالی بعد از متغیرهای مشخصه بانک-ها (نسبت تسهیلات اعطایی به دارایی ها و لگاریتم کل دارایی ها) مهم هستند. نرخ تورم به عنوان یک متغیر کلان اقتصادی اگرچه اثر معنی داری روی ساختار صنعت بانکداری دارد اما این تاثیر اندک است و تاثیر نرخ رشد gdp روی ساختار از نظر آماری معنی داری نیست.
حسن تحصیلی عبدالرسول قاسمی
بحران اقتصادی که از نیمه دوم دهه 2000 آغاز گردید بار دیگر توجه اقتصاددانان را به موضوع ادوار تجاری جلب نمود. از آنجا که بحران از بخش مسکن آمریکا شروع شد این فرضیه را تقویت نمود که نوسانات بخش مسکن پیشروی ادوار تجاری است. مطالعات تجربی زیادی که در آمریکا و اروپا انجام شده این فرضیه را تأیید می نماید. این تحقیق به دنبال آزمون این فرضیه در اقتصاد ایران و کشف ماهیت بازار مسکن است. مسکن، سهم قابل توجهی از هزینه خانوار را به خود اختصاص می دهد و از طرفی سهم پانزده درصدی ارزش افزوده مسکن از تولیدکل و شاخص هفتاد در صدی پیوند پیشین با سایر بخشها نشان دهنده اهمیت آن در تولید است. لذا شناخت ماهیت بازار مسکن هم برای تولید کننده آن و هم برای تقاضا کننده آن – و در نتیجه هم برای سیاستگذاران- اهمیت پیدا می کند. مهمترین جنبه بازار مسکن، نوسانات آن است، لذا شناخت ساز و کار بازار مسکن همیشه مورد علاقه اقتصاددانان بوده است. در این تحقیق دو جنبه از این بازار مورد ارزیابی قرار گرفته است : اول، نوسانات بازار مسکن و ارتباط آن با ادوار تجاری؛ ودوم، شناخت و تصریح عوامل موثر بر بازار مسکن و نوسانات آن. درقسمت اول که در برگیرنده داده های سالانه 1350 تا 1387 است تولید ناخالص داخلی (gdp) به عنوان متغیر مرجع و متغیرهای بازار مسکن شامل: پروانه ساخت، شروع ساخت، تولید مسکن، زیربنای ساخته شده، سرمایه گذاری در مسکن، اشتغال در مسکن و قیمت مسکن به عنوان متغیرهای اساسی انتخاب شده اند. ابتدا– با استفاده از نرم افزارeviews7- لگاریتم متغیرها با استفاده از فیلتر هادریک- پرسکات به روند و ادوار تجزیه گردیده و سپس با استفاده از تحلیل همبستگی، تحلیل نقاط برگشت و شاخص همگامی میزان هم حرکتی متغیرها و ارتباط آنها از نظر پیشروی، همزمانی یا پسروی تعیین گردیده و به تحلیل آنها پرداخته شده است. نتایج نشان می دهند که متغیرهای مسکن(غیر از پروانه های ساخت) هم حرکتی معناداری با تولید کل دارند. شروع ساخت و سرمایه گذاری در مسکن با تولید کل همزمان بوده ولی تولید مسکن، قیمت مسکن و اشتغال در مسکن نسبت به تولید کل تأخیر دارند. بنا بر این نوسانات تولید کل( ادوار تجاری) راهنما و پیشروی نوسانات تولید مسکن است. آزمون علیت گرنجر نیز نشان دهنده رابطه علی دو طرفه میان تولید کل و تولید مسکن و همچنین علت بودن تولید کل برای سایر متغیرهای مسکن می باشد. در قسمت دوم بر اساس داده های فصلی سالهای 87-1369 با کاربرد روش خود توضیح با وقفه های گسترده (ardl) متغیرهای مختلف که امکان تأثیر گذاری بالقوه بر تقاضا و موجودی مسکن دارند مورد برآورد قرار گرفته که در نهایت، متغیرهای : ازدواج، تولید ناخالص داخلی، شاخص قیمت مسکن، شاخص قیمت اجاره مسکن و حجم نقدینگی به عنوان بهترین متغیرهای توضیحی انتخاب گردیدند. نتایج نشان می دهند که متغیرهای ازدواج، تولید ناخالص داخلی و شاخص قیمت اجاره مسکن در کوتاه مدت و بلندمدت رابطه مثبت، متغیر شاخص قیمت مسکن در کوتاه و بلند مدت رابطه منفی و متغیر حجم نقدینگی در کوتاه مدت رابطه منفی و در بلندمدت رابطه مثبت با مسکن دارند. در ادامه، بررسی تأثیر شوکهای وارده بر بازار مسکن با استفاده از تابع عکس العمل ضربه در الگوی var نشان داد که شوکهای قیمت مسکن اثرات نوسانی داشته و شوکهای نفتی تأثیر مثبت را به همراه دارند.
مریم سادات رسولی دانش عبدالرسول قاسمی
در این پایان نامه مساله همگام سازی ساعت در شبکه های حسگری بیسیم بررسی شده است. مساله همگام سازی را می توان در دو گام بررسی نمود. مرحله اول نحوه ی همگام سازی بین جفت گره های موجود در شبکه است. این مرحله پیش نیازی برای همگام سازی کل شبکه محسوب می شود. پس از همگام سازی در کل شبکه هر گره تخمینی از ساعت محلی سایر گره ها را در دسترس خواهد داشت. توپولوژی شبکه، محیط اطراف و کاربرد شبکه می تواند در انتخاب جفت گره هایی که باید با هم همگام شوند موثر باشد. در این پایان نامه، در گام اول، نحوه همگام سازی بین جفت گره های موجود در شبکه را بررسی نموده ایم. برای همگام سازی هر جفت گره موجود در شبکه، همواره نیاز است تا پیام هایی بین دو گره مبادله شود. هر چه تعداد این پیام ها بیشتر شود دقت همگام سازی افزایش می یابد. از طرف دیگر هر چه تعداد پیام های ارسالی توسط یک گره بیشتر باشد، انرژی مصرف شده آن گره افزایش می یابد. در شبکه های حسگری بیسیم با توجه به کاربرد و ویژگی های آن، منبع انرژی قابل دسترس هر گره محدود است. بنابراین همواره باید مصالحه ای بین انرژی و دقت همگام سازی بین گره ها وجود داشته باشد. به منظور تبیین این مساله، سعی کرده ایم تا با تعیین دقیق رابطه ی بین دقت و تعداد پیام های مبادله شده، این مصالحه و نحوه انجام آن را نشان دهیم. همچنین در این پایان نامه یک روش همگام سازی جفت گره به منظور کاهش مصرف انرژی معرفی نموده ایم. در این روش در حین همگام سازی دو گره، سایر گره های موجود در همسایگی آن دو، با استفاده از خاصیت شنوایی در شبکه های بیسیم و با تخمین mle با آن ها همگام می شوند و به این ترتیب در انرژی مصرفی در شبکه صرفه جویی می شود، نتایج شبیه سازی برای نشان دادن این ادعا نیز نشان داده شده است. در نهایت با استفاده از حلقه های تشکیل شده در شبکه دقت همگام سازی بهبود یافته و مقابله با خطا در شبکه افزایش می یابد. نتایج حاصل از شبیه سازی در زمانی که از خاصیت حلقه های شبکه استفاده شده است و همچنین در حالت مورد معمول مورد مقایسه قرار گرفته و نتایج حاصل، کاهش پیام های ارسالی و در نتیجه کاهش مصرف انرژی را نشان می دهد. در مرحله بعد همگام سازی در کل شبکه را مورد بررسی قرار داده ایم. در این راستا برای هر لینک یک تابع هزینه در نظر گرفته شده است که نشان دهنده تعداد پیام های مورد نیاز برای همگام سازی دو گره متصل به آن لینک است. در ادامه با حل یک مساله بهینه سازی و با در نظر گرفتن اینکه هر گره تنها می تواند خود را با یک گره ی دیگر همگام سازد، تعداد کل پیام های ارسال شده کاهش می یابد. نتایج شبیه سازی این کاهش را به وضوح نشان می دهند. در نهایت با ارائه یک الگوریتم توزیع شده نحوه پیاده سازی مساله بهینه سازی به شکل توزیع شده معرفی و ویژگی های آن اثبات شده است.
احسان امیری عبدالرسول قاسمی
در این پایان نامه به مساله آشکار سازی و تشخیص خطا در شبکه های حسگر بی سیم با رویکردی مبتنی بر سیگنال های حس شده توسط گره های حسگری و ارائه رهیافتی موثر در جهت کاهش انرژی مصرفی، پرداخته شده است. مساله مصرف انرژی همواره به عنوان یکی از چالش های مهم در شبکه های حسگر بی سیم به شمار می رود. همچنین گره ها متشکل از اجزای الکترونیکی هستند و وقوع خطا در این اجزا، اجتناب ناپذیر می باشد که می تواند منجر به گزارش نادرست از پدیده فیزیکی تحت مشاهده و افزایش مصرف انرژی در ارتباطات شود. یکی از راه حل های ارائه شده جهت حفظ انرژی در هر گره از طریق کاهش داده های ارسالی است. در این پایان نامه سعی بر آن است که با استفاده از یک سیستم آشکار سازی و تشخیص خطا در هر گره، وقوع خطای داده ای در مقادیر اندازه گیری شده به صورت محلی شناسایی و از ارسال بسته های حاوی داده های معیوب جلوگیری کنیم. رهیافت های بررسی شده در سیستم آشکارساز، یک رهیافت تکراری به نام شبکه عصبی mlp و یک رهیافت جهت تخمین زیر فضای سیگنال به صورت بازگشتی به نام r-opast است. رویه آشکارسازی خطا می تواند از طرفی منجر به افزایش انرژی مصرفی در محاسبات و از سوی دیگر منجر به کاهش انرژی مصرفی در ارتباطات شود. نتایج شبیه سازی رهیافت ارائه شده، نشان دهنده آن است که با استفاده از ایده همکاری و تقسیم وظیفه آشکارسازی خطا میان گره ها در یک زنجیره گره حسگری، می توان انرژی مصرفی کل را در هر گره کاهش داد.
حسین آقاجانی عبدالرسول قاسمی
در این پایان نامه مساله ی کنترل هنداف در شبکه های رادیوشناختی بررسی شده است.. هنداف به پدیده ای گفته می شود که در آن کاربر بدون مجوز به دلیل ظاهر شدن کاربر مجوزدار، مجبور به تخلیه ی کانال و انتخاب کانال جدید می شود. دو رویکرد کلی برای کنترل هنداف در شبکه های رادیوشناختی مطرح است. رویکرد اول، پیش کنشی است، به این معنا که کاربران ثانویه کانال هدف را قبل از اینکه پدیده ی هنداف رخ دهد انتخاب می کنند. این انتخاب بر اساس اطلاعات آماری است و در واقع به نوعی پیش بینی انجام می شود، بنابراین ممکن است کانال هدف در لحظه ی تعویض کانال موجود نباشد و کاربر ثانویه مجبور شود یک شیار زمانی صبر کند. رویکرد دوم، واکنشی است به این معنا که کاربران ثانویه بعد از وقوع هنداف، کانال هدف را انتخاب می کنند. در این پایان نامه برای حل مساله ی هنداف یک رویکرد واکنشی در نظر گرفته شد. مساله ی هنداف مرتبط با مساله ی انتخاب کانال است و ما در این پایان نامه برای مدل کردن مساله از تئوری بازی، که یکی از ابزارهای قدرتمند در هوش مصنوعی است، استفاده کرده ایم. همچنین ما اثبات کردیم که برای بازی ارائه شده یک تابع پتانسیلی وجود دارد و بنابراین به یک تعادل نش همگرا می شود. علاوه بر این در بازی ارائه شده، بحث مبادله ی طیف بین کاربران اولیه و ثانویه، مورد لحاظ قرار گرفته است. ما در این پایان نامه مساله ی انتخاب کانال را همراه با مساله ی مبادله ی طیف از دیدگاه کاربران ثانویه مدل کرده ایم. به عنوان یک نتیجه ی مهم در این پایان نامه، ما توانستیم نشان دهیم که می توان با استفاده از روش های قیمت گذاری دقیق و متناسب با مدل سیستم از ازدحام بر روی کانال های با کیفیت جلوگیری کرد و علاوه بر آن می توان تا حد زیادی از وقوع پدیده ی هنداف نیز اجتناب کرد.
سمیرا فرزانه عبدالرسول قاسمی
محیط اقتصادی، تاثیر عمیقی بر رشد صنعت بیمه دارد. تاریخ نشان داده است که، عملکرد صنعت بیمه در ارتباط نزدیک با شرایط اقتصادی است. می توان با یافتن برخی از متغیر های موثر بر ساختار این صنعت روند هموارتر و کاراتری برای صنعت بیمه ایجاد کرد. در این مطالعه بررسی و اهمیت تاثیر متغیر های نهادی و کلان اقتصادی روی ساختار صنعت بیمه برای یک نمونه یازده تایی شامل ایران و کشورهای منتخب در سال های 2002 تا 2010 با روش حداقل مربعات تعمیم یافته و داده های تلفیقی پنل پرداخته شده است. به منظور بررسی عملکرد نهادها بر مبنای ادبیات موضوع شاخص های مناسبی انتخاب شده و مورد استفاده قرارگرفتند. این شاخص ها عبارتند از شاخص آزادی اقتصادی، شاخص حکمرانی، لگاریتم طبیعی gdp سرانه، و رشد gdp. نتایج نشان داد که لگاریتم طبیعی gdp سرانه به عنوان یک جانشین برای توسعه نهادها دارای اثر منفی و معنی دار بر تمرکز صنعت است. آزادی اقتصادی به عنوان متغیر نهادی دیگر نیز اثر منفی بر تمرکز صنعت بیمه داشته است. اجزاء شاخص حکمرانی لزوما اثرات مشابهی بر تمرکز در نمونه ی مورد مطالعه نداشته اند . دو سطح کیفیت قوانین و مقررات ، و میزان حاکمیت قانون دارای اثر منفی بر نسبت تمرکز بودند. دو سطح کنترل فساد و حق اظهار نظر و پاسخگویی اثرات مثبت بر تمرکز داشتند، و دو سطح ثبات سیاسی و کارایی دولت هم تاثیر معنی دار بر تمرکز نداشتند.
منصوره محسنی عبدالرسول قاسمی
در بازارهای مالی سرمایه گذاران همواره به فکر بازدهی ناشی از دارایی مالی مورد نظر خود هستند. لذا آگاهی و پیش بینی روند بازدهی آتی این دارایی ها از اهمیت خاصی برخوردار است. از طرف دیگر با توجه به اینکه بازدهی دارایی های مالی در طول زمان دچار نوسان می شود لذا باعث بوجود آمدن ریسک-هایی در این بازارها خواهند شد که بایستی از طریق سنجه های ریسک اندازه گیری شوند، یکی از روش های اندازه گیری ریسک ارزش در معرض خطر می باشد. ارزش در معرض خطر (var) سنجه استانداردی است که توسط تحلیلگران مالی برای تعیین ریسک بازار یک دارایی یا سبد دارایی استفاده می شود. var بیش ترین مقدار ضرر بالقوه در ارزش یک سبد سهام از ابزارهای مالی، در یک احتمال داده شده و در یک افق زمانی معین است. اغلب روش های رایج برآورد var، فرض می کنند که توزیع مشترک بازدهی دارایی ها شناخته شده است و بطور معمول نرمال بودن توزیع مشترک بازدهی ها را مورد استفاده قرار می دهند. درحقیقت توزیع بازدهی دارایی های مالی دنباله هایی پهن تر از توزیع نرمال دارند. از طرفی استفاده از همبستگی خطی برای مدل سازی ساختار وابستگی اشکالات فراوانی را ایجاد می کند. بنابراین مشکلات برخاسته از نرمال بودن می تواند منجر به برآورد نامناسب var شود. به منظور غلبه بر این مشکلات این پژوهش به تئوری کاپولا متوسل شده است که قادر است توزیع چند متغیره انعطاف پذیر با حاشیه های مختلف و ساختارهای وابستگی متفاوت بسازد ، بطوریکه توزیع سبد دارایی فارغ از هرگونه فرض نرمال بودن و همبستگی خطی باشد. در این پژوهش با ترکیب کاپولا و تابع پیش بینی مدل garch روش جدیدی برای محاسبه ارزش در معرض خطر سبد دارایی پیشنهاد شده است که –garch کاپولای شرطی نام دارد . داده های مورد بررسی، قیمت های روزانه سبد دارایی یک شرکت سرمایه گذاری منتخب متشکل از 17 سهم است . بازه ی زمانی مورد بررسی از تاریخ 3/7/1386 تا 24/12/1390 می باشد . نتایج حاصل از مدل ارائه شده با کمک آزمون کوپیک بررسی و با روش های شبیه سازی تاریخی و واریانس - کوواریانس مقایسه شد . نتایج تحقیق نشان می دهد مدل garch-n - کاپولاگوسی و garch-t- کاپولاگوسی عملکرد مناسبی در هر دو سطح اطمینان 99 و 95 درصد دارد . مدل های شبیه سازی تاریخی و واریانس - کوواریانس تنها در سطح اطمینان 99 درصد قابل اعتماد هستند.
سید کمال الدین نورالدینی فتح آبادی محمد قلی یوسفی
به منظور شناخت و رتبه بندی عوامل موثر بر جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی، 17 عامل از مهمترین عواملی که بر اساس تئوری های موجود و مطالعات پیشین مورد بررسی قرار گرفته، انتخاب گردید. با استفاده از الگوریتم ژنتیک، عوامل موثر بر جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی در نقطه بهینه شناسایی گردید و سپس با استفاده از مدل ardl مورد برآورد قرار گرفته و مهمترین عوامل بر اساس ضریب به دست آمده شناسایی شدند. نتایج حاصل از اگوریتم ژنتیک نشان داد که مهمترین متغیرهای موثر بر جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی عبارتند از صادرات، هزینه های مصرفی دولت، ارزش افزوده بخش صنعت و معدن،نسبت مالیاتی، نرخ تورم، طول راه های آسفالته، آزادی اقتصادی، رشد تولید ناخالص داخلی. همچنین نتایج مدل ardl نشان داد که اغلب ضرائب متغیرهای معرفی شده از نظر آماری معنادار بوده و در این میان به ترتیب عوامل صادرات، مخارج مصرفی دولت، نسبت مالیاتی، آزادی اقتصادی، ارزش افزوده بخش صنعت و معدن، رشد تولید ناخالص داخلی و طول راه های کشور، مهمترین و موثرترین متغیرها در سرمایه گذاری مستقیم خارجی می باشند.
نسرین رزمی عبدالرسول قاسمی
در این پایان نامه، مسئله ی انتخاب یک یا دو رله در شبکه های رله ی دو طرفه و مبتنی بر کدگذاری شبکه بررسی شده است. هدف تعیین رله ی مناسب و تخصیص توان بهینه به منظور بهبود احتمال خطای بیت است. در بخش اول، روشی کارآمد جهت انتخاب یک رله در شبکه های رله ی دو طرفه ارائه می شود. در این روش، دو گره منبع تاثیر مهمی در انتخاب بهترین گره رله دارند. یکی از گره های رله را که کمترین احتمال خطای بیت را فراهم کند انتخاب می کنند. گره رله ی انتخاب شده برای مشارکت بین دو گره منبع استفاده می شود. کران های بالا و پایین دقیق مربوط به نسبت سیگنال به نویز و احتمال خطای بیت بررسی و تحلیل می شوند. سپس برای بهبود عملکرد شبکه، تخصیص توان بهینه بین منابع و گره رله در نظر گرفته می شود. نتایج حاصل از تئوری و شبیه سازی نشانگر عملکرد بهتر تخصیص توان بهینه نسبت به تخصیص توان مساوی می باشند. هم چنین در این بخش، عملکرد راهبرد های مختلف رله کردن بررسی و تحلیل می شوند. در بخش دوم، حالتی را در نظر می گیریم که امکان انتخاب دو رله بین منابع وجود داشته باشد. در این قسمت از بررسی ها، تاثیر یکی از فرستنده ها در انتخاب رله در نظر گرفته می شود. کدگذاری فضا-زمان الموتی و کدگذاری شبکه با هم ترکیب می شوند. نتایج به دست آمده نشان می دهند که انتخاب دو رله نسبت به انتخاب یک رله، احتمال خطای بیت را تا حد زیادی کاهش می دهد. تخصیص توان بین رله های انتخاب شده و فرستنده ها در نظر گرفته می شود که تخصیص توان مساوی بین فرستنده ها و رله های انتخاب شده بهترین نتیجه را در مورد احتمال خطای بیت نشان می دهد.
سجاد مهریزی عبدالرسول قاسمی
اخیرا شبکههای رادیوشناختگر به دلیل افزایش نیاز به طیف فرکانسی مورد توجه فراوانی قرار گرفتهاند. از چالشهای اصلی شبکههای رادیوشناختگر تضمین کیفیت سرویس کاربران ثانویه با شرط حفظ تداخل کاربران اولیه می باشد. مخابرات مشارکتی به عنوان یک روش موثر برای افزایش ظرفیت، چندگانگی، قابلیت اطمینان سیستم های مخابراتی پیشنهاد شده است. بدون شک میتوان با ترکیبی از مخابرات مشارکتی و شبکه های رادیوشناختگر از مزیتهای هر دو فناوری بهره برد. در این پایان نامه مساله شکلدهی پرتو با استفاده از رله چند آنتنی مورد بررسی قرار گرفته است. در این سیستم پیشنهادی که تشکیل شده است از یک شبکه اولیه و ثانویه، ارسال و دریافت در هردو شبکه به صورت هم زمان بر روی یک باند فرکانسی صورت میگیرد، که باعث تداخل و کاهش عملکرد میشود. برای کنترل تداخل و افزایش عملکرد شبکه ثانویه از یک رله چند آنتنی استفاده شده است. در ابتدا فرض کرده ایم که به دلیل عدم هماهنگی میان شبکه اولیه و ثانویه، شبکه ثانویه اطلاعات وضعیت کانال های میان خود و شبکه اولیه را همراه با اغتشاش در اختیار دارد. ماتریس شکل دهی پرتو را با فرض حداقل سازی توان مصرفی رله با شرایط تضمین کیفیت سرویس در شبکه ثانویه و سطح تداخل قابل قبول در شبکه اولیه توسط شبکه ثانویه، بهینه سازی خواهیم کرد. در قسمت بعد مسئله شکل دهی پرتو با فرض این که کانال ها از نوع فرکانس گزین باشند مورد بررسی قرار گرفته است. در این مدل علاوه بر تداخل میان شبکه اولیه و ثانویه مقداری تداخل بین سمبلی ناشی از فرکانس گزینی کانالها وجود دارد. برای جبران این تداخل استراتژی فیلتر و ارسال مورد استفاده قرار گرفته است. در این روش رله مجهز به یک فیلتر ماتریسی با طول محدود می باشد. ماتریس های این فیلتر را در دو حالت به دست خواهیم آورد. در حالت اول هدف حداکثر سازی کیفیت سرویس در شبکه ثانویه با شرایط محدودیت توان مصرفی رله و توان تداخل در شبکه اولیه می باشد. در حالت دوم هدف حداقل سازی توان مصرفی رله با شرایط تضمین کیفیت سرویس و حفظ توان تداخل در شبکه اولیه است. در قسمت آخر نیز، برای افزایش بازدهی طیفی شبکه رله دو طرفه مورد بررسی قرار گرفته است. در این حالت نیز فرض شده است که کانال ها از نوع فرکانس گزین می باشند. ماتریس های فیلتر با هدف متعادل سازی کیفیت سرویس کاربران ثانویه بهینه سازی می شوند.
فرشاد شکری سرشکه عبدالرسول قاسمی
در طرح های کنترل توان انتقال پایه در شبکه های موردی به دلیل ارسال داده با توان کمتر محدوده-ی تداخل گسترش پیدا می کند و گونه ای از مشکل گره ی پنهان به نام point ایجاد می شود. در الگوریتم arpc با استفاده از مکانیزم های مختلف محدوده ی تداخل پوشش داده می شود. الگوریتم arpc برای بسته های با طول بزرگ، هیچ بهبودی از نظر استفاده ی مجدد از فضا نسبت به روش ieee 802.11 dcf ندارد. در این پایان نامه برای افزایش استفاده ی مجدد از فضا در حالت خاصی از الگوریتم arpc، توان ارسال بسته های cts و ack از مقدار ماکزیمم به یک مقدار بهینه تغییر داده شده است تا فقط محدوده ی تداخل را پوشش دهد. این الگوریتم اصلاح شده marpc نام دارد. در این پایان نامه همچنین اثر توان انتقال مشترک بسته های cts، data و ack بر گذردهی در همبندی های تک گام بر اساس چگالی گره ها بررسی شده است و توان انتقال مشترک بهینه به ازای چگالی های مختلف به دست آمده است. با توجه به نتایج شبیه سازی های انجام گرفته توسط نرم افزار ns2، در همبندی های تک گام گذردهی این روند بسیار بیشتر از طرح های مبتنی بر کنترل توان انتقال به ازای هر بسته مانند marpc می باشد. روش marpc از نظر گذردهی در برخی از همبندی های خاص دارای بهبود قابل توجه، اما در حالت کلی دارای بهبود جزئی نسبت به روش های ieee 802.11 dcf و arpc است.
احسان اله رجائی عبدالرسول قاسمی
شبکه های موردی گونه ای از شبکه های بی سیم هستند که ساختار از قبل تعیین شده ای ندارند. در این شبکه ها هیچ گره ای به عنوان گره مسیر یاب و یا مدیر مرکزی وجود ندارد و همه گره ها می توانند هم به عنوان گره میانی در امر مسیر یابی عمل کنند و هم نقش گره پایانی را ایفا کنند. رسانه به اشتراک گذاشته شده در شبکه های موردی باعث ایجاد چالش هایی در تخصیص منابع در میان جریان های موجود در شبکه می شود. منابع همان کانال های موجود در شبکه هستند. این چالش ها، طراحی الگوریتم هایی با بازدهی بالا و ایجاد عدالت در میان جریان ها را مشکل می کند. راه کارهای ارائه شده در تخصیص منابع در شبکه های مبتنی بر سیم قابل استفاده در محیط های بی سیم نیستند و این به دلیل بستر وابسته به موقعیت این شبکه ها است. همچنین داشتن ویژگی رسانه مشترک در شبکه های بی سیم دلیل دیگری است که نمی توان از راه کارهای شبکه مبتنی بر سیم استفاده کرد. در این پایان نامه چهارچوبی مبتنی بر روش تئوری بازی ارائه خواهد شد که در آن کاربران مقدار منابع خود را با توجه به شرایط محیط و بصورت خودخواهانه در قالب یک استراتژی انتخاب می کنند و آن را به لینک های بی سیم موجود در شبکه تحمیل می کنند.در این چهارچوب، از ابزاری با نام قیمت گذاری بر روی طیف فرکانسی جهت کنترل رفتار کاربران استفاده شده است. در این چهارچوب سعی می شود با روش تئوری بازی و انتخاب تابع سودمندی و هزینه مناسب برای کاربران، سیستم را به تعادل پایدارمطلوب رساند. قیمت گذاری انجام شده مبتنی بر هزینه ازدحام لینک ها است. برای جلوگیری از تداخل نیز از مفهوم نواحی تداخل استفاده شده است. قیمت گذاری مناسب می تواند کاربران شبکه را در انتخاب درست استراتژی خود جهت رسیدن به تعادل نش کمک کند.هدف اصلی بیشینه کردن سودمندی کاربران و بر قراری عدالت در میان آنها است. در این پایان نامه سه فاکتور کارایی شبکه و عدالت میان کاربران و سرعت همگرایی الگوریتم ارائه شده، بررسی می شود. ما کارایی شبکه را با مجموع نرخ جریان کاربران محاسبه می کنیم. برای اندازه گیری عدالت نیز از اندیس عدالت jain استفاده می کنیم. نتایج بدست آمده نشان می دهند که الگوریتم مطرح شده، درجه عدالت را بهبود داده و سعی می کند کارایی شبکه کاهش نیابد. همچنین سرعت همگرایی الگوریتم نسبت به روش های قبلی سریعتر است.
پروین رحیمی عبدالرسول قاسمی
خوشه بندی در شبکه های حسگر بی سیم، مصرف انرژی در هر گره حسگر را به طور قابل توجهی کاهش می دهد و یک روش موثر برای افزایش طول عمر شبکه است. در هنگام استفاده از مدل ارسال چندگامی در ارتباطات بین خوشه ای، به دلیل مصرف نامتعادل انرژی بین سرخوشه ها، مسأله " نقاط داغ" به وجود می آید. در این پایان نامه، یک روش خوشه بندی مبتنی بر گرادیان برای مسیریابی کارآمد از نظر انرژی در شبکه های حسگر بی سیم ارائه شده است. در این روش از یک مدل مبتنی بر حلقه استفاده شده است و گره های حسگر قرار گرفته در هر حلقه یک مقدار گرادیان یکسان را در خود نگهداری می کنند. ایده اصلی، تقسیم بهینه ناحیه تحت پوشش حسگری است به نحوی که انرژی مصرفی در کل شبکه کاهش یابد و با ایجاد یک ساختار خوشه بندی نابرابر مصرف انرژی میان سرخوشه ها متعادل شود و در نتیجه اثر مسأله " نقاط داغ" کاهش یابد. هم چنین برای متعادل سازی مصرف انرژی میان همه گره های شبکه، از یک پروتکل توزیع شده و موثر برای مسیریابی و چرخش آگاه از انرژی سرخوشه استفاده شده است. نتایج حاصل از شبیه سازی نشان می دهد که روش پیشنهادی در مقایسه با روش های heed، ebcag و leach، مصرف انرژی بین سرخوشه ها را متعادل کرده و در حدود 50% طول عمر شبکه را بهبود می بخشد.
صفورا صدرایی پور عبدالرسول قاسمی
در این پایان نامه، یک الگوریتم زمانبندی ارائه شده است. این الگوریتم مصرف انرژی را در کل شبکه کاهش می دهد. هدف اصلی این الگوریتم، متعادل کردن مصرف انرژی در میان گره های حسگر برای افزایش طول عمر شبکه است. در این الگوریتم، مدت زمان مورد نیاز برای ارسال هر بسته با درنظر گرفتن تعداد بیت های موجود در آن بسته، توسط گره حمایت کننده محاسبه می شود. هر گره موظف است داده خود را در مدت زمان مشخص شده ارسال کند، درغیراین صورت کانال توسط سایر گره ها اشغال می شود. با اختصاص زمان ارسال بیشتر به بسته هایی با تعداد بیت بیشتر، مصرف انرژی کل شبکه کاهش می یابد. الگوریتم به صورت برخط عمل کرده و با ورود بسته های جدید، زمانبندی جدیدی انجام می شود. پس از انجام زمانبندی در هر دور، انرژی مصرف شده در گره ها محاسبه می شود. سپس با توجه به انرژی مصرفی و زمان های به دست آمده از الگوریتم، زمان های جدید به گونه ای محاسبه می شوند که در هر دور، مصرف انرژی در گره ها، متعادل شود. در نتیجه طول عمر شبکه افزایش می یابد. نتایج شبیه سازی، بهبود عملکرد این الگوریتم را نسبت به روش های زمانبندی tdma وlurs نشان می دهد.
معین بهرامی عبدالرسول قاسمی
رسیدن به گذردهی بالا همراه با تأخیر پایین همواره در شبکه های محلی بی سیمieee 802.11 مطرح بوده است. در 802.11n به واسطه پیشرفت ها در لایه فیزیکی، می توان به نرخ بیت حدود600 mbps دست یافت. رسیدن به گذردهی بالا تنها با افزایش نرخ بیت فیزیکی میسر نیست. مسئله سربار در مکانیزم دسترسی به کانال 802.11، مانع اصلی برای دستیابی به بهره وری بالا در این نوع شبکه ها است. در نتیجه برای کاهش سربار، در 802.11n طرح تجمیع فریم مطرح می شود که در ارسال یک فریم از چندین بسته استفاده می کند. این روش موجب سرشکن شدن سربار فریم تجمیع شده بر چندین بسته تشکیل دهنده آن می شود، که به بهبود بهره وری کمک می کند. استفاده از طرح های تجمیع که دارای سرآیند کوچک باشند و همچنین قابلیت بازارسال برای بسته های فریم مجتمع را داشته باشند می تواند به بهبود بهره وری حتی در شرایط بد کانال، کمک کند. در شرایط شبکه اشباع که صف mac از بسته های رسیده از لایه شبکه پر است، برای ساخت فریم مجتمع همواره بسته های کافی وجود دارد و نیازی به انتطار برای ورود فریم ها به صف برای تشکیل فریم مجتمع نیست. اما در شرایط غیر اشباع که صف mac همواره پر نیست، ممکن است هنگام ارسال، بسته های کافی برای تجمیع وجود نداشته باشد. در این صورت نیاز به انتطار برای ورود بسته های بیشتر به صف است، که موجب اعمال تأخیر به بسته های فعلی موجود در صف می شود. در این شرایط فریم بزرگتر به معنای گذردهی بهتر و اعمال تأخیر بیشتر است، پس مصالحه بین گذردهی و تاخیر مطرح می شود. در این پایان نامه با معرفی طرح تجمیع با تعداد k بسته، از مزایای سرآیند کوچک و قابلیت بازارسال بهره می-بریم. در شبکه های غیر اشباع تأخیر مسئله مهمی است در نتیجه با بدست آوردن مدلی تحلیلی برای تأخیر سیستم mac، آن را بررسی و نتایج را با شبیه ساز ns-2 ارزیابی می کنیم. مفهوم زمان انتظار برای ورود بسته را مطرح می کنیم و تأثیر آن را بر تأخیر و گذردهی بررسی می کنیم. در نهایت با انجام شبیه سازی تأثیر عواملی مثل طول بسته، نرخ خطای بیت، تعداد بسته های شرکت کننده در تجمیع فریم ( ) و تعداد گره را بررسی می کنیم و نشان می دهیم که با افزایش k و اندازه بسته گذردهی و تأخیر افزایش می یابند و افزایش ber و تعداد گره موجب کاهش گذردهی و افزایش تأخیر می شود.
میلاد سلطانی عبدالرسول قاسمی
در این پایان نامه مساله ی حسگری مشارکتی طیف به روش اجماع در شبکه های رادیو شناختگر بررسی شده است. عدم تشخیص سیگنال کاربران اولیه در اثر محوشدگی شدید و اعلام اشتباه وجود فرصت های طیفی باعث افزایش برخورد در شبکه رادیوی شناختگر می شود. از این رو، روش های مشارکتی به دلیل عملکرد بالا در محیط های محو شده یا دارای سایه افکنی شدید، مورد توجه هستند. با این حال، روش های متداول حسگری مشارکتی به صورت متمرکز بوده و پیاده سازی آن ها در شبکه های موردی که فاقد زیرساخت هستند، ناممکن است. از سوی دیگر، پیاده سازی یک مرکز مشترک جهت جمع آوری اطلاعات همه گره ها تقریباً غیرممکن به نظر می رسد. از این رو ارائه راه کاری جهت حسگری مشارکتی، به صورت توزیع شده ضروری به نظر می رسد. اشکال دیگر اکثر طرح های مشارکتی، عدم دخالت شرایط کانال کاربران ثانویه در محاسبات است. ممکن است کاربری به علت محوشدگی ناشی از اثر سایه، اندازه گیری طیفی نامناسبی داشته باشد. در این طرح ها با این کاربر به مانند سایر کاربران رفتار می شود. در این پایان نامه مسئله حسگری مشارکتی را با استفاده از الگوریتم اجماع، به صورت توزیع شده مدل می کنیم و با استفاده از آتاماتای یادگیر سعی در دخالت شرایط کانال کاربران و افزایش کارایی سیستم را داریم. طرح پیشنهادی با آموزش کاربران ثانویه نسبت به متوسط سیگنال به نویز آنها، دقت حسگری طیف را به طور قابل توجهی افزایش می دهد. از دیگر شاخص های طرح پیشنهادی، مقاومت در مقابل قطع لینک های ارتباطی بین کاربران ثانویه همسایه و تغییرات متوسط سیگنال به نویز این کاربران است. به عنوان یک نتیجه مهم، نشان داده شده است که می توان با استفاده از طرح های حسگری کارآمدتر با احتمال هشدار غلط پایین تر، دست داد طیف کاربران ثانویه را کاهش و بطور همزمان مسئله دست داد طیف را نیز مدیریت کرد.
مریم ابراهیمی مهدی پدرام
نرخ ارز یکی از مهم ترین پارامترهای تأثیرگذار بر سیاست های اقتصادی هر کشور می باشد. لذا پیش بینی این متغیر از اهمیّت بسزایی برخوردار است. یکی از روش های سنتی پیش بینی تجزیه و تحلیل سری زمانی است که بر دو فرض ایستایی و خطی بودن بنیان نهاده شده است. امّا در مواردی که ویژگی خطی بودن صدق نکند، در عملکرد این مدل های سنتی تردید ایجاد می شود. در این راستا شبکه های عصبی مصنوعی از قابلیت بالایی در مدل سازی فرآیندهای تصادفی و پیچیده و پیش بینی مسیرهای غیرخطی پویا برخوردار هستند. در این تحقیق، از طریق دو روش خودرگرسیون میانگین متحرک انباشته و شبکه عصبی مصنوعی با رویکرد تکنیکال به پیش بینی روند تغییرات نرخ ارز پرداخته و نتایج حاصل از دو روش را بر اساس معیارهای اندازه گیری دقّت پیش بینی مورد مقایسه قرار می گیرند. نتایج تحقیق نشان می دهد که روش شبکه عصبی مصنوعی نسبت به مدل خودگرسیون میانگین متحرک انباشته از قدرت پیش بینی بهتری برخوردار می باشد. در پایان با استفاده از شبکه عصبی دیگری با رویکرد بنیادی، عوامل موثر بر روند تغییرات نرخ ارز در کشور بررسی شده و حساسیت مدل نسبت به تغییرات متغیرهای ورودی برآورد می گردد.
مریم پیرانفر میرحسین موسوی
با مطرح شدن مفاهیم غیر مادی در کسب مطلوبیت انسان از زندگی، بررسی شاخص های مهم کسب رضایت و نیز وضعیت مناطق مختلف از نظر این شاخص ها از مهمترین اولویت سیاستگذاران است. در این مطالعه به ارزیابی کیفیت زندگی و بررسی عملکرد مدیران استان ها در راستای ارتقاء کیفیت زندگی شهری، پرداخته می شود. برای این منظور دو رویکرد ارائه شده است. محاسبه شاخص های مرکب از کیفیت زندگی استان ها و ارزیابی کارایی استان ها در ارتقاء کیفیت زندگی با استفاده از سرانه تولید ناخالص داخلی استان ها برای ترویج کیفیت زندگی با توجه به شرایط اقتصادی کشور. روش پژوهش در تحقیق حاضر توصیفی-پیمایشی و مبتنی بر داده های آماری سال 1390 است که از طریق سرشماری به دست آمده است. داده های تحقیق از 31 استان ایران (تمامی شهرها و روستاها در این استان ها انتخاب شده اند) است و با روش تحلیل پوششی داده ها (dea) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.یافته ها نشان می دهند که از نظر شاخص کیفیت زندگی استان های خراسان رضوی، تهران، سمنان و مازندران در بالاترین سطح کیفیت زندگی و رضایتمندی جای دارند و استان های لرستان، کرمانشاه، ایلام و کهگیلویه و بویراحمد با پایین تـرین سطح کیفیت زندگی و رضایتـمندی قرار دارند. بنابراین به وسیله سیاسـت هایی با هدف عدم تمرکز بر تهران و استان ها با سطح کیفیت زندگی بالا، می توان استان هایی با کیفیت زندگی پایین را مورد توجه ویژه قرار داد. نتایج به دست آمده در بررسی کارایی استان ها در ارتقاء کیفیت زندگی نشان می دهند که استان های فارس، خراسان رضوی، سمنان، تهران و مازندران کارایی بالاتری نسبت به سایـر استان ها داشته اند و بهتر است این استان ها برای استان های سیستان و بلوچستان، ایلام و کهگیلویه و بویراحمد با کارایی پایین الگو قرار گیرند.
زینب اهرابی عبدالرسول قاسمی
امروزه با توجه به رشد بسیار سریع مخابرات سیار، ارسال تصاویر ویدئویی بر روی شبکه های بی سیم بسیار مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به مستعدتر بودن شبکه های بی سیم به خطا نسبت به شبکه های سیمی، احتمال از دست رفتن بسته های ارسالی وجود دارد. با توجه به اینکه در کاربردهای بی درنگ فرصتی برای انتظار به منظور ارسال مجدد بسته از دست رفته وجود ندارد، در سمت گیرنده نیاز به استفاده از روش هایی برای پنهان کردن خطای به وجود آمده از دید بیننده داریم. در این پایان نامه دو روش پنهان سازی زمانی-مکانی ارائه می شود. ایده ی اصلی روش های پیشنهادی، وجود همبستگی مکانی بین بردارهای حرکت موجود در یک فریم است. روش پیشنهادی اول بعد از محاسبه یک تخمین اولیه برای بردار حرکت گم شده، با اعمال پنجره های گاوسی با انحراف معیارهای متفاوت روی این بردار حرکت و بردارهای حرکت همسایگی، مجموعه ای از بردارهای حرکت کاندید را بدست می آورد. سپس برای هر بردار حرکت از این مجموعه، یک معیار اعوجاج را محاسبه کرده و آن بردار حرکتی که معیار اعوجاج را مینیمم کند، به عنوان بهترین بردار برای بازسازی ماکروبلاک از دست رفته انتخاب می شود. روش پیشنهادی دوم نیز از روش اول برای بدست آوردن بردار حرکت گم شده استفاده می کند، با این تفاوت که این روش دارای یک مرحله پیش پردازش به منظور کاهش تعداد بردارهای حرکت کاندید و در نتیجه کاهش زمان اجرا می باشد. کارایی روش پیشنهادی بر روی سه دسته از تصاویر ویدئویی آزمایش شده است، تصاویر با سرعت کم، متوسط و زیاد. نتایج نهایی براساس معیارهای ارزیابی psnr، ssim و پیچیدگی زمانی با یکدیگر مقایسه شده اند. نتایج حاکی از آن است که روش های پیشنهادی قادرند معیار psnr را تا حد db 2.8 و معیار ssim را تا حد 1.25% بهبود دهند.
رویا علی اکبری ثانی عبدالرسول قاسمی
در این پایان نامه، یک سیستم تشیخص نفوذ نیمه نظارتی، طراحی و ارزیابی شده است. سیستم پیشنهادی در دسته ی سیستم های تشخیص ناهنجاری است. ابتدا با استفاده از الگوریتم خوشه بندی بهبود یافته k-means بر روی داده های آموزشی نرمال، پروفایل عملکرد نرمال سیستم استخراج می شود. به منظور مشخص کردن محدوده¬ی هر خوشه نرمال، در فضای ویژگی از بردار پشتیبان توصیف داده ها، استفاده شده است. بردار پشتیبان توصیف داده برای هر خوشه یک فوق کره است که نمونه های آن خوشه در آن قرار می گیرد و برچسب گذاری نمونه ها با استفاده از این مدل ها انجام خواهد شد. از آنجا که مرز این مدل ها تاثیر زیادی بر دقت عملکرد سیستم خواهد داشت، تنظیم دقیق این مرزها نقش کلیدی در دقت شناسایی نمونه های نرمال و حملات دارد. با توجه به این که تنظیم مرزها بر اساس معیار فاصله تعریف شده بین نمونه¬ها انجام می پذیرد، در این پایان نامه طراحی یک معیار فاصله فراتر از معیار اقلیدسی متداول مورد بررسی قرار گرفته است. در طرح پیشنهادی این معیار فاصله با استفاده از تعداد محدودی از اطلاعات نظارتی یادگیری شده است. شناسایی این معیار از طریق تعریف و حل یک مساله ی بهینه سازینیمه معین مثبت انجام می شود که تابع هدف و محدودیت های این مساله از اطلاعات نظارتی موجود استخراج می شود. با ثابت نگه داشتن مرکز خوشه های حاصل از مرحله ی خوشه بندی و اعمال معیار فاصله ی جدید، نمونه های آموزشی به همراه تعدادی از نمونه های نظارتی، مجددا خوشه بندیمی شود و مرز مدل های استخراج شده تنظیم می شود. در ارزیابی روش ارایه شده از مجموعه داده های kyoto 2006+ استفاده شده است. این مجموعه داده ها از اندازه گیری های واقعی روی شبکه استخراج شده اند که رفتار نشست های نرمال و حملات را به خوبی منعکس می کند. ارزیابی سیستم تشخیص نفوذ پیشنهادی بر روی این مجموعه از داده¬ها نشان می دهد که دقت شناسایی نمونه های نرمال نسبت به روش های موجود و مطرح اخیر از 3 تا 7 درصد بهبود داشته است در حالیکه دقت شناسایی نمونه های حمله به مقدار ناچیزی کاهش یافته است.
الاله ایرای مکوندی فرشاد مومنی
هدف در این مطالعه بررسی تاثیر حکمرانی بر شاخص عملکرد محیط زیست (epi) با رویکرد نروفازی وتهیه مدلی بر مبنای این روش به منظور پیشبینی شاخص epi ، است. تجزیه و تحلیل بر روی داده های کشور های عضو oecd و در حال توسعه منتخب در سال های 2006، 2008، 2010و 2012 با استفاده از مدل نروفازی (anfis) و شبکه عصبی(ann) صورت گرفته است. انتخاب شاخص عملکرد محیط زیست (epi) به عنوان شاخصی از کیفیت محیط زیست و توسعه پایدار به این دلیل است که که اکثر بررسی ها در رابطه با کیفیت محیط زیست تنها به شاخص های الودگی چه از نوع انفرادی چون میزان الاینده دی اکسید کربن ، مونوکسید کربن و..چه از نوع ترکیبی چون الودگی اب ، هوا ، خاک و ... تاکید کرده اند. لذا برای نشان دادن کیفیت محیط زیست در این تحقیق ازشاخص عملکرد محیط زیست به عنوان یک شاخص ترکیبی محیط زیست که نه تنها الودگی بلکه عملکرد اجرایی سیستم های سیاسی در جهت کاهش استرس های زیست محیطی در خصوص سلامت انسان و ارتقاء پویای زیست محیطی و مدیریت بی خطر منابع طبیعی را تخمین می زند. از سوی دیگر در رابطه با روش های هوشمند چون ann و anfisبه منظور پیش بینی متغیر وابسته از روش مرسوم ( 75% اول داده ها اموزش و 25% مابقی تست) استفاده شده است. در صورتی که این شیوه انتخاب داده ممکن است موجب عدم تناسب روند در داده های اموزش و آزمون گردد. لذا به منظور برطرف کردن این مشکل و برقرار کردن روند تقریبا مشابه درآموزش و تست روش های اعتبار سنجی ( cross validation ) در این تحقیق از روشk-fold به منظور اعتبار سنجی مدل استفاده شده است. در نهایت به منظور بررسی اثر حکمرانی بر شاخص عملکرد محیط زیست و بررسی اینکه کدام یک از مولفه های حکمرانی بر شاخص عملکرد محیط زیست بیشترین تاثیر را دارد از مفهوم کشش در تحلیل حساسیت استفاده شده است. در نهایت نتایج نشان دهنده این موضوع است که مدل نرو فازی در مقایسه با مدل شبکه عصبی عملکرد بهتری در پیش بینی شاخص عمکرد محیط زیست دارد و رابطه مثبتی بین مولفه حکمرانی و شاخص عملکرد محیط زیست وجود دارد و دربین مولف های حکمرانی ، حاکمیت قانون و بعد از ان به ترتیب های کارآمدی دولت، شفافیت و پاسخگویی، کیفیت تنظیم گری مقررات، ثبات سیاسی و کنترل فساد بیشترین تاثیر را بر عملکرد مدل دارد.
سعیده فولادگر عبدالرسول قاسمی
ظهور تکنولوژی اینترنت و موبایل، افزایش علاقه به سرویس های چند رسانه ای در شبکه های سیمی و بی سیم و نیز در دسترس قرار گرفتن حجم وسیعی از تصاویر و ویدئوهای کدشده و فشرده شده، ارزیابی کیفیت تصویر و ویدئو را به یک چالش تبدیل کرده است. با توجه به اینکه گیرنده نهایی در کاربردهای مختلف تصاویر و ویدئوها انسان ها هستند، نظرات بینندگان در مورد کیفیت ویدئو بسیار حائز اهمیت است. ارزیابی کیفیت ویدئو از مسائل اساسی در بهبود نظارت و کنترل، بهبود روش های پردازش تصویر و ویدئو، پنهان سازی خطا و بسیاری از کاربردهای دیگر است. ارزیابی کیفیت ویدئو به صورت ذهنی با مشکلات زیادی از جمله زمانبر بودن و پر هزینه بودن و در برخی مواقع ناممکن بودن همراه است. به همین دلیل در سالهای اخیر توسعه روش های ارزیابی عینی کیفیت ویدئو بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. محققان، ارزیابی کیفیت تصویر و ویدئو را در سه حوزه ی مرجع کامل، مرجع کاهش یافته و بدون مرجع انجام می دهند. در این پایان نامه یک روش جدید ارزیابی کیفیت ویدئو در حوزه مرجع کاهش یافته ارائه شده است، که از اختلاف آنتروپی های زمانی و مکانی و نیز مقایسه پارامترهای آماری صحنه های طبیعی استفاده می کند. در این روش ترکیبی از مدل های آماری و اصول ادراکی، برای طراحی الگوریتم های ارزیابی کیفیت ویدئو استفاده شده است. مدل ترکیب مقیاس گوسی و مدل توزیع گوسی تعمیم یافته، برای ضرایب موجک قابها و تفاوت های قاب به ترتیب برای اندازه گیری اطلاعات متفاوت مکانی و زمانی بین قابها مورد استفاده قرار گرفته است. سپس تفاوت اطلاعات زمانی و مکانی به یک شبکه عصبی سه لایه با یک لایه میانی برای آموزش ارسال می شود. این شبکه تفاوت اطلاعات زمانی و مکانی را به عنوان ورودی دریافت می کند و با توجه به تابع هدف که شامل نمرات ذهنی موجود در پایگاه داده ی ارزیابی کیفیت ویدئو است، وزن های شبکه را تنظیم می کند. برای ارزیابی بهینه بودن الگوریتم های ارزیابی کیفیت تصویر و ویدئو روش های مختلفی از جمله همبستگی بین داده های ذهنی و عینی وجود دارد. مقدار ضریب همبستگی اسپیرمن(srocc) نمرات پیش بینی شده توسط شبکه عصبی برابر 8276/0 است که در مقایسه با الگوریتم strred از دسته روش های مرجع کاهش یافته کهsrocc برابر8007/0 و movie از دسته روش های مرجع کامل که srocc برابر 8059/0 دارد، بهبود قابل توجهی داشته است. همچنین اطلاعات مکانی و زمانی استخراج شده از ویدئوها به یک شبکه rbf داده شده است تا با روش رده بندی k-means با 36 گره میانی، ویدئوها بر اساس کیفیت، دسته بندی شوند. برای تست رده بندی، میانگین نمرات انسانی داده های اطراف یک گره میانی، به عنوان نمره کیفیت آن دسته معرفی شده است و سپس srocc و ضریب همبستگی پیرسون (pcc) بین نمرات پایگاه داده و داده های تست رده بندی شده، محاسبه می شود که به ترتیب برابر8103/0 و 8199/0 است و نشان دهنده دسته بندی مناسب ویدئوها بر اساس کیفیت آن ها است. الگوریتم مورد ارزیابی در این پایان نامه همبستگی بالایی با نمرات انسانی داشته است که نشان دهنده بهبود الگوریتم است.
مهران بیدرام گرگابی فرشاد مومنی
در اﯾﻦ ﺗﺤﻘﯿﻖ، ﮐﻮﺷﺶ ﺷﺪ ﺗﺎ راﺑﻄﻪ ﻣﻌﻨﺎداری ﻣﯿﺎن راﻧﺖ ﻧﻔﺘﯽ، و عدم توسعه یافتگی در کشورهای نفت خیز از جمله ایران برقرار شود. این مهم از طریق مطرح کردن نظریه دولت رانتیر و نفرین منابع دنبال شد. لذا در گام اول در بررسی آثار اقتصادی و سیاسی منفی دولت های متکی به نفت، دو رویکرد مطرح شد که یکی بر آثار سیاسی و اجتماعی و دیگری بیشتر بر آثار اقتصادی تکیه می کرد. بر همین اساس در ادامه سعی شد به جهت تبیین این مسئله، آثار نفت و درآمدهای نفتی را بر ساختار سیاسی در قالب تخریب دولت، تخریب نهادها، تخریب دموکراسی و تخریب سرمایه اجتماعی در چهارچوب نظریه دولت رانتیر پرداخته شود. و سپس برای بررسی آثار اقتصادی نفت و درآمدهای آن از نظریه نفرین منابع که خود منتج شده نظریه دولت رانتیر می باشد، استفاده شود. در نظریه نفرین منابع نیز عواملی که مسبب تبدیل نعمت نفت به نقمت می باشند بحث شد. از میان این عوامل–بیماری هلندی ، بی ثباتی درآمدهای نفتی و وابستگی بودجه ای و ساختار مالیاتی-فنی(تخصصی) بود و دو مورد دیگر حکمرانی ضعیف و ظرفیت محدود نهادی که برای مواجه شدن با چالش های ثروت منابع لازم می باشند- ماهیتشان بیشتر سیاسی بود. در گام بعدی پس از نشان دادن میزان وابستگی به درآمدهای نفتی در ایران و بررسی ویژگی های دولت رانتیر در ایران به بررسی چالش های توسعه سیاسی و اقتصادی و اجتماعی در ایران پرداخته شد. و در گام سوم سعی شد پس از بررسی سیاست های جدید امنیت انرژی آمریکا و چند بازیگر مهم در عرصه جهانی بازار انرژی به بررسی تأثیر این سیاست های جدید بر درآمدهای نفتی ایران در قالب سناریو سازی پرداخته شود. پس از ایجاد سناریوها، با توجه به مروری که به سیاست های بازیگران مهم در این عرصه و چشم اندازها، سناریو افزایش عرضه اوپک و کاهش تقاضا از اوپک به عنوان سناریو منتخب پذیرفه شد و نتیجه این سناریو، کاهش درآمدهای نفتی ایران در میان مدت و بلند مدت بود. و در آخر سعی شد تا جایی که می شد تأثیر این کاهش درآمدهای نفتی را بر چالش های توسعه دولت رانتیر بر پایه چهارچوب نظری گفته شده در گام اول بررسی شود. که نتیجه آن تشدید این این چالش ها بود.
الهه یونسی نعمت فلیحی
کسب درآمد ارزی و بهبود تراز پرداختها همواره یکی از دغدغه های اصلی دولتها بویژه کشورهای در حال توسعه است. یکی از روشهای کسب درآمد ارزی، ترانزیت کالا در بین کشورهای می باشد. در این تحقیق ، عوامل موثر بر ترانزیت جاده ای کالا در ایران و تاثیر آن بر رشد اقتصادی در قالب یک الگوی سیستم دینامیکی مورد بررسی قرار گرفته است
زهرا تهمتن عبدالرسول قاسمی
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی درجه تمرکز در شرکت های هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران است. بدین منظور از شاخص hhi در دو بخش پروازهای داخلی و خارجی استفاده شده است. در این پروژه تاثیر متغییرهای کلان اقتصادی و نهادی بر درجه تمرکز بررسی شده است. در این مطالع از روش ardl (الگوی خود رگرسیونی با وقفه توزیعی) و مکانیزم تصحیح خطای برداری (ecm) استفاده شده است. نتایج بررسی حاکی از آن بوده است که بین شرکت های هواپیمایی در دو بخش پروازهای داخلی و بین المللی انحصار چند جانبه بوده است و در هر معادله متغییرهای کلان gdp، نرخ ارز و نرخ تورم و متغییر نهادی ، نرخ ارز و نرخ تورم و متغییر نهادی icrg بر تمرکز در شرکت های هواپیمایی موثر بوده است.
محسن عباسی عباس شاکری
چکیده ندارد.
حسین آشتیانی شاهپور علیرضایی
چکیده ندارد.
سهیل محمودزاده عبدالرسول قاسمی
از آنجا که تحلیل های اقتصادی برای دستیابی به راه حل یا راه حل هایی که در آینده مورد استفاده قرار می گیرند بکار می روند، طبیعتا مبتنی بر ارزیابی های وقایعی هستند که در آینده اتفاق می افتند. مشکل ترین بخش از یک تحلیل اقتصادی، ارزیابی کمیت های مرتبط با آینده می باشد. ارزیابی ها، بیشتر مبتنی بر نتایج گذشته بوده و بهترین و معمول ترین منبع اطلاعات در مورد نتایج گذشته، اطلاعات مربوط به گذشته تشکیلات اقتصادی است. بررسی سوابق، به جهت حصول ارزیابی های مثمر ثمر و پر ارزش، می بایست مکررا در مورد سوابق آماری اقتصادی و مهندسی، با قضاوت صحیح و تحلیل معقول اجرا شود. اما در هر صورت از آنجا که توجه مطالعات اقتصادی به آینده است و هیچ چیز در آینده قطعیت ندارد، نتایج مطالعه اقتصاد مهندسی را نمی توان قطعی تلقی کرد. یک تحلیل گر اقتصادی، اعتماد زیادی به تخمین درآمد و هزینه های ناشی از گزیدارهای مختلف دارد. به بیانی دیگر، او می تواند آینده را بخوبی پیش بینی کرده و بر اساس نتایج احتمالی، گزیدارها را مستقیما با یکدیگر مقایسه کرده و تصمیمات لازم را اتخاذ کند. اینگونه تصمیم گیری را معمولا تصمیم گیری در شرایط ایستا (حتمیت) می نامند. فرض یاد شده، اگرچه تجزیه و تحلیل اقتصادی را آسانتر می کند اما منطقی به نظر نمی رسد. زیرا در بیشتر پروژه ها زمان نقش مهمی دارد. در این فاصله زمانی مقدار درآمد و هزینه های آینده، تحت تاثیر عواملی قرار می گیرد که خارج از کنترل سرمایه گذار بوده و دقیقا قابل پیش بینی نمی باشند. لذا در عمل بدلیل وجود ریسک و عدم اطمینان، معمولا بین آنچه که پیش بینی شده و آنچه که تحقق یافته تفاوت وجود دارد. در برخورد با شرایط ریسک و عدم اطمینان حتی ممکن است با تغییر مختصر در مقدار پارامتر نامطمئن نتیجه تحلیل اقتصادی تغییر کند. در نتیجه می توان اینگونه بیان کرد که محاسبات مربوط به تحلیل اقتصادی پروژه ها دارای یک ضعف اساسی می باشد و آن لحاظ نکردن درجه اطمینان برای پارامترها می باشد. در این مطالعه با استفاده از مباحث مربوط به منطق فازی در جهت رفع این نقصان تلاش خواهد شد. منطق فازی توانایی دارد پارامترها را در یک بازه مورد بررسی قرار دهد در صورتی که در روش کلاسیک ارزیابی طرحهای اقتصادی، اگر چه پیش فرض تحلیل گران عدم قطعیت در مورد آینده است، پارامترها به صورتی قطعی تعیین می شوند. لذا مدل های معمول، بیان دقیقی از واقعیت ارائه نمی دهند. به نظر می رسد تفکر فازی بتواند با در نظر گرفتن عدم اطمینان ارزیابی، طرحهای اقتصادی را بیش از پیش به واقعیت نزدیک تر کند.
علیرضا گلچین فر علی امامی میبدی
قیمت گذاری گاز طبیعی در چارچوب اقتصاد بخشی و نیز اقتصاد کلان جامعه بشمار می رود. حفظ و نگهداری و استفاده مناسب از منابع هیدروکربوری که حق آیندگان نیز در آن نهفته است مقوله ای است که حساسیت نسبت به قیمت گذاری گاز در سطح کلان را بیشتر می نماید، چرا که منافع حاصل از قیمت گذاری مناسب گاز طبیعی در هریک از بخش های مصرف کننده و بویژه بخش خانگی نه تنها بر منافع صنعت گاز بلکه بر منافع ملی و اقتصادی کشور در زمان حال و آینده تأثیری قطعی خواهد داشت. بنابراین قیمت گذاری مناسب و منطقی گاز در چارچوب موازین اقتصادی ضرورتی اجتناب ناپذیر است اما این امر بایستی با توجه به گستردگی سرزمین ایران و اختلافات جغرافیایی، اقتصادی، فرهنگی و .... در مناطق و استانهای مختلف کشور بگونه ای انجام پذیرد تا مانع از کاهش رفاه کلی جامعه گردد. لذا در این تحقیق سعی بر آن است تا ضمن شناسایی عوامل موثر بر تعیین قیمت گاز در بخش خانگی، این عوامل با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی اولویت بندی شده و سپس اقدام به تعیین قیمت در استان های مختلف گردد. نتایج حاصل از تحقیق حاکی از آن است که متغیر دما تأثیرگذارترین متغیر در تعیین قیمت گاز در بخش خانگی در ایران می باشد. بر این اساس بالاترین قیمت برای استان خوزستان و پایین ترین قیمت برای استان اردبیل پیشنهاد گردیده است.
زینب مرتضوی فر عبدالرسول قاسمی
در این پایان نامه با هدف بررسی اثر مالیه خرد بر فقر به این مساله پرداخته شد که آیا نظام تامین مالی خرد می تواند با ایجاد بسترهای رفاهی موجبات کاهش فقر را فراهم آورد؟ بر اساس این سوال، این فرضیه که رابطه مستقیمی میان تامین مالی خرد و کاهش فقر از طریق ایجاد بسترهای رفاه اقتصادی وجود دارد، دنبال گردید. با این سوال و این فرضیه چارچوب این تحقیق شکل گرفت، فصل اول کلیاتی از موضوع تحقیق آورده شد و ضمن بیان مساله، هدف تحقیق، روش تحقیق، سوالات و فرضیه های آن بیان گردید. در فصل دوم جهت تبیین مساله به این موضوع پرداخته شد که مساله دارای چه متغیرهایی است و این متغیرها چه ابعاد و حوزه هایی را شامل می شوند، و لذا در این راستا مبانی نظری فقر و رفاه، مبانی نظری تامین مالی خرد و نیز رابطه علی میان این دو مورد مطالعه و ارزیابی قرار گرفت و به این چارچوب نظری و جمع بندی کلی دست یافته شد که مالیه خرد از طریق ایجاد سرمایه ضمن ایجاد شغل برای فرد، درآمد وی را افزایش داده و موجبات کاهش فقر را فراهم می آورد. در فصل سوم این مطلب دنبال گردید که آیا مطالعات گذشته رابطه علی به دست آمده از چارچوب نظری را تایید می کنند یا خیر؟، لذا در این فصل چیدمانی از مطالعات گذشته مطرح گردید و این نتیجه کسب شد که مطالعات و تجربیات گذشته نیز گواه بر وجود رابطه علی میان مالیه خرد، فقر و رفاه هستند. در فصل چهارم برای آزمون مساله تحقیق مطالعه موردی صورت گرفت و خانوارهای تحت پوشش صندوق اشتغال کمیته امداد در استان تهران به عنوان نمونه برگزیده شد و این سوال مطرح گردید که کارایی صندوق اشتغال کمیته امداد در بهبود سطح زندگی اقتصادی خانوارهای تحت پوشش چگونه بوده است؟ جهت این بررسی از مدل رگرسیونی حداقل مربعات معمولی و نیز مدل رگرسیونی پروبیت بهره گرفته شد و در نهایت نیز به این نتیجه دست یافته شد که این صندوق توانسته است با ارائه خدمات مالی خرد موجب بهبود رفاهی و نیز کاهش فقر خانوارهای تحت پوشش خود گردد