نام پژوهشگر: ابوالقاسم تقی زاده
مریم شیرنژاد مبارکی مریم بیاتی خطیبی
تجربیات جهانی نشان می دهند که صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی در نواحی روستایی قادرند ، تولیدات روستایی ، بهره وری ، دسترسی به شغل و مناسبات بین بخشی را افزایش داده و عدم توازن منطقه ای را کاهش دهند . با این حال ، موفقیت صنایع تبدیلی در مناطق روستایی به بهترین مکان جهت استقرار فعالیتهای صنعتی وابسته است . منطقه مورد مطالعه ، شهرستان ملکان است که یکی از شهرستانهای آذربایجان شرقی بوده و در جنوب غربی آن واقع شده است . شهرستان ملکان در ارتفاع 1300 متری از سطح دریا واقع شده و دارای آب و هوای قاره ای و مرطوب می باشد . شهرستان ملکان دارای 2 شهر و 83 روستا است و یک منطقه متکی به کشاورزی و مشاغل وابسته به آن می باشد . هدف اصلی این پژوهش که به مکان یابی عرصه های مناسب احداث صنایع تبدیلی در جهت توسعه مناطق روستایی شهرستان ملکان و بررسی و تعیین مکان های مناسب برای استقرار صنایع تبدیلی در جهت توسعه روستایی شهرستان ملکان است . روش این تحقیق اسنادی و آماری بوده و در قالب مدل تصمیم گیری چند معیاره ، از منطق بولین استفاده شده و برای رسیدن به هدف مطالعه ، نقشه های مختلف و متناسب به کار گرفته شده ، تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات با استفاده از آنها صورت گرفته است . در راستای رسیدن به اهداف تحقیق، سعی شده از پارامترها و عوامل مختلف طبیعی ، اجتماعی و اقتصادی برای مکان یابی استفاده شود . در مراحل تحقیق نقشه های مربوط به هر یک از عوامل مورد نظر در محیط gis تهیه و با اعمال منطق بولین برای تهیه نقشه نهایی تمامی نقشه ها تلفیق شدند . در نهایت درمنطقه مورد مطالعه ، مناسبترین مکان جهت استقرار صنایع تعیین گردیده است . نتایج این تحقیق نشان می دهد که عوامل طبیعی ، اجتماعی و اقتصادی در مکان یابی بهینه صنایع تبدیلی در نواحی روستایی نقش دارند و روستاهای پرجمعیت جهت مکان یابی صنایع تبدیلی در اولویت قرار دارند .
فیروزه عیوضیان داود مختاری
متون توسعه نشان می دهد که راههای متعددی برای دستیابی به توسعه وجود دارد .اما تردیدی نیست که بعضی از این راهها ممکن است با توجه به ساختار هر منطقه عملکردی مناسب یا نامناسب داشته باشد(رکن الدین افتخاری وطاهر خانی،1381،ص1). در این میان بسیاری معتقدندکه"توسعه روستایی ،کلید نیل به اهداف توسعه هزاره سوم سازمان ملل محسوب می شود"چرا که شیوع فقر در مناطق روستایی بسیار بیشتر از مناطق شهری بوده و عوامل مختلفی ،ساکنان روستاها را مستعد گرفتار شدن در دام فقر نموده است (ناصری و همکاران،1388،ص42). دستیابی به توسعه از طریق راهبرد صنعتی شدن روش متعارف بسیاری از کشورهای توسعه یافته است(رکن الدین افتخاری,طاهر خانی،1381،ص2).متولیان توسعه روستایی در برنامه های خود سیاست های جدیدی را با هدف گسترش صنعت در روستا و استفاده از فن آوری مناسب به صورت متمرکز بکار گرفته اند و این امر از اواسط دهه 1960 با تاکید بر صنایع کوچک روستایی شروع شد(مطیعی لنگرودی و نجفی کانی،1385،ص148). صنایع روستایی یکی از مهمترین مسائل و سیاستگزاری های توسعه روستایی است و یک شرط ضروری و اساسی برای توسعه ملی محسوب می آید(عسگری و همکاران،1385،ص35).توسعه کشاورزی به عنوان کانون و محور اصلی توسعه کشور از نقش و جایگاه خاصی برخوردار است و صنایع وابسته به کشاورزی را می توان به عنوان شرط لازم و محرک توسعه این بخش محسوب داشت(نوری زمان آبادی و نیلی پورطباطبایی،1386،ص161). یکی از سیاست های اساسی دولت ایران در توسعه روستایی تنوع بخشیدن به اقتصاد روستا ،جلوگیری از مهاجرت بی رویه از مناطق روستایی به مناطق شهری ،کاهش نابرابری های فضایی بین مناطق شهری و روستایی است .با عنایت به این مهم ،در دو دهه اخیر استقرار صنایع در روستا در قالب شهرکها و نواحی صنعتی در دستور کار مسولان و برنامه ریزان قرار گرفته است(مطیعی لنگرودی ونجفی کانی،1385،ص148). بعلاوه تبیین جایگاه صنایع تبدیلی و تکمیلی در بخش کشاورزی در کشور ما بدلیل مقتضیات جهانی ،حضور در بازارهای جهانی،حضور در بازارهای منطقه ای و بین المللی و پیوستن به سازمان تجارت جهانی (wto) روز به روز ضروری تر می شود(نوری زمان آبادی و نیلی پورطباطبایی،1386،ص161). شهرستان اسکو(شکل 1) با جمعیتی بالغ بر 85498 هزار نفر و تولید محصولات متنوع زراعی ،باغی ،دامی دارای مزیت های نسبی در استان آذربایجان شرقی است . در بخش زراعت در تولید زیره با تولید 198 تن وکلزا با تولید 196 تن ودر بخش باغی با تولید 750 تن گردو تولید گل محمدی با تولید 406 تن در سال 1388مقام نخست در استان آذربایجان شرقی دارا می باشد البته رقم های مورد اشاره مربوط به سال 1388 (مرکز آمار و سیمای کشاورزی جهاد کشاورزی استان آذربایجان شرقی) می باشد. از طرفی تا سال 1388 دارندگان پروانه تاسیس صنایع تبدیلی و تکمیلی شهرستان اسکو 18 مورد می باشد (سیمای کشاورزی استان آذربایجان شرقی،1388 ،ص95) .در حال حاضر 20 کارگاه و کارخانه فعال در زمینه صنایع تبدیلی و فرآوری کشاورزی در سطح شهرستان اسکو فعالیت می کنند(سیمای کشاورزی شهرستان اسکو،1388،ص45). با توجه به اینکه اقتصاد روستایی منطقه مورد مطالعه متکی بر فعالیت های کشاورزی و صنایع روستایی استوار است استقرار و توسعه صنایع بویژه صنایع تبدیلی کشاورزی برای استفاده متناسب از تولیدات موجود می تواند علاوه بر کمک به اقتصاد منطقه از طریق ایجاد ارزش افزوده محصولات و کاهش مهاجرت ،باعث جذب نیروی انسانی از شهرستانهای مجاور باشد با توجه به اینکه شهرستان اسکو نزدیکترین شهرستان به مرکز استان می باشد در این پایان نامه سعی شده است تا ضمن بررسی ابعاد کلی ، به دیدگاهها واثرات استقرار صنایع تبدیل کشاورزی در توسعه روستایی شهرستان اسکو ، در ایجاد اشتغال ،توزیع درآمد ،کاهش فضای نابرابری های اجتماعی و اقتصادی و رفاه مناطق روستایی پرداخته شود.
محمد نظام زاده محمد ظاهری
امروزه تبدیل روستا به شهر، به عنوان یک چالش اساسی در مباحث شهرنشینی و توسعه مطرح بوده و بسیاری از کشورها خصوصاً کشورهای در حال توسعه با آن مواجه هستند. در ایران نیز تبدیل روستا به شهر به عنوان یکی از موضوعات مهم در مباحث شهری و روستایی مطرح است. یکی از اثرات شهرگرایی شتابان بر ساختار فضایی و کالبدی و جمعیتی کشور، رشد فزاینده ی تعداد شهرها از طریق تبدیل مراکز روستایی به شهرهای کوچک می باشد. بنابراین به عقیده برخی از صاحب نظران تبدیل مراکز روستایی به شهر موجب خدمات رسانی بهتر به دیگر حوزه های روستایی می شود. چنانچه با تبدیل شدن مراکز روستایی به شهرهای کوچک در نواحی شرقی استان اصفهان همچون ناحیه جلگه که به دلیل وجود خاک حاصلخیز و مجاورت با رودخانه زاینده رود وتعداد زیادی از روستاها در اطراف آن و شرایط زیست محیطی خاص، با واقع شدن تالاب گاوخونی در این ناحیه و عرصه های بکر طبیعی شرایط ویژه ای را به وجود می آورد که پیامدهای گوناگونی اعم از تغییر در کاربری های کشاورزی، افزایش جمعیت، توسعه فیزیکی و کالبدی فضاهای شهرهای جدید به داخل محدوده مزارع و باغات روستایی و همچنین دگرگونی در چشم اندازهای روستایی را به همراه داشته است. هدف تحقیق حاضر مطالعه و بررسی درجهت دستیابی به یک الگوی مناسب روابط شهری و روستایی در ناحیه و شناسایی عوامل تأثیر گذار در شکل گیری و توسعه فضایی و کالبدی ناحیه و همچنین ارزیابی پیامدهای مثبت و منفی راهبرد تبدیل روستا به شهر می باشد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی است که با روش توصیفی و تحلیلی به فرایند تبدیل روستا به شهر می پردازد. جامعه آماری تحقیق ناحیه جلگه اصفهان می باشد. بنابراین برای پی بردن به روند تبدیل روستا به شهر در این ناحیه و پیامدهای آن نخست از طریق پرسشنامه و اطلاعات میدانی و همچنین داده های آماری سازمان ها و نهادهای محلی اثرات تبدیل روستا به شهر را در مراکز روستایی وحوزه نفوذشان مطالعه شده، و در مرحله بعد به تحلیل داده های آماری پرداخته تا بتوانیم اثرات و پیامدهای گوناگون اعم از اقتصادی، فرهنگی و کالبدی را مورد بررسی قرار دهیم. نتایج حاصله حاکی از آن است که شکل گیری و روند توسعه شهرها و مراکز روستایی این ناحیه تحت تأثیر عواملی نظیر رودخانه زاینده رود و شبکه حمل و نقل جاده ای بوده است. همچنین ایجاد شهرهای جدید در این ناحیه به توسعه امکانات و خدمات در حوزه های شهری و روستایی ناحیه منجر شده است ضمن اینکه فرصت های شغلی جدیدی را با تبدیل مراکز روستایی به شهر در این ناحیه ایجاد کرده است. لذا تبدیل سکونتگاه های روستایی به شهر پیامدهای مثبت و منفی متعددی اعم از گسترش امکانات و خدمات و تبدیل کاربری اراضی کشاورزی به کاربری های گوناگون و تخریب عرصه های بکر طبیعی و اراضی حاصلخیز را منجر شده است.بنابراین می توان با توجه به یافته های تحقیق عواملی همچون رودخانه زاینده رود و شبکه حمل و نقل جاده ای را به عنوان مهم ترین مولفه های روند کنونی رشد و توسعه شهرهای جدید در این ناحیه ارزیابی نمود.
ابوالقاسم تقی زاده حسن حسینی ابری
نسبتا به روش نیمه مکانیزه نزدیک تر بودند و فقط در 15 از مشاعها کشت یکپارچه (با مغروز بودن سهم زارعین) وجود داشته و در 85 از مشاعها از نظام کشت یکپارچه تبعیت نشده است . از ارکان مدیریت پیش بینی شده تنها یک نفرسرمشاع وجود داشته و در هیچ مورد شورای مشاع تشکیل نشده است . مجمع عمومی فقط در مشاعهای بسیار محدودی برای تهیه برنامه زراعی سال تشکیل شده است . نتایج بررسی گویای این حقیقت است که درمرحله کاشت 52 و در مرحله داشت 33 و در مرحله برداشت 43 مابین اعضاء مشاعها همیاری وجود داشته و فقط 5ˆ28 از مشاعها مطلق همیاری (تمامی مراحل امور زراعی) مشاهده شد. متذکر می شود که حتی در همین مشاعها نیز قطعه زمین زارعین مغروز بوده است وهرکس صاحب محصول تولیدی خود می باشد و نتایج دیگری که مجال ذکرآنها نیست . باتوجه به موارد فوق معلوم می شود انگیزه تملک دراین واحدها کار خود راکرده و مشاعها به سوی واحدهای نظام دهقانی متحول گشته اندفعلا دراین ارتباط اصلاحات پیشنهادی به شرح زیر می تواند مطرح گردد. -1 نظریه تجویزقانون واگذاری زمین به صورت فردی (دهقانی) بهتراست . -2 به غیراز مواردی که نتایج بررسیهای کارشناسی و وجود زمینه های مناسب و پذیرش جدی مردم امکان تشکیل مشاعها رافراهیم می نماید از تشکیل مشاع جدا خودداری گردد. -3 درصورت تشکیل مشاع دستورالعمل وضوابط اداره آن باید پس از تشکیل وبانظر خود اعضاء تنظیم کرده. -4 از تسری یک ضابطه و یک دستورالعمل برای کل کشور (باتوجه به تفاوتهای شدید) پرهیزگردد. -5 درانتخاب زمین مورد نظر به مسائل زیست محیطی توجه کافی مبذول گردد تااز هرگونه ناکامیهای بعدی ناشی از عدم استحصال کافی یا کیفیت نامطلوب منابع آب و موانع طبیعی و جغرافیای دیگر جلوگیری شده . -6 عرف اقتصادی (میزان زمین مورد نیاز برای اشتغال کامل یک خانوار متوسط کشاورز) باید بحد مورد توجه قرار گیرد. -7 درمشاعهای تشکیل شده (مسلما بسیار محدود خواهد بود) بهتراست به سازماندهی عملیات قبل و بعداز تولید توجه شود. بدون شک در راه رشد و اعتلای اقتصادی، اجتماعی و ... کشور ایران بخش کشاورزی و مناطق و جوامع روستائی باید نقش مهمی را بعهده بگیرند، یکی از مشکلات جدی بخش سازماندهی مناسب یا برقراری نظام بهره برداری بهینه و مطلوب در جهت افزایش تولید است .چون باافزایش تولید یقینا خواهیم توانست به مهمترین اهداف رشد و توسعه در بخش کشاورزی و عمران روستائی نائل آئیم.مباحث مطرح شده در رساله حاضر قدمی کوچک دراین راه بوده است . بعداز پیروزی انقلاب اسلامی درسال 1357 یکی از مسیرهای طی شده ایجاد واحدهای تولید کشاورزی مشاع می باشد در سراسر کشور (تانیمه اول سال 1371) 13585 واحد مشاع با میزان ˆ355ˆ546 هکتار اراضی زراعی و با ایجاد اشتغال مفید برای 104940 خانوار از کشاورزان بی زمین و کم زمین ایجاد شد. دراستان آذربایجان شرقی این ارقام به ترتیب 700 مشاع، 22002 هکتار زمین زراعی و 3656 خانوار بوده است . نتایج حاصله از بررسی 13 تعاونی مشاع در 5 شهرستان و 22 نفراز اعضاء مشاعها نشان داده است که در هیچیک از مشاعها اهداف وضوابط و مدیریت مورد نظر از قبیل اشتغال مفید و افزایش سطح زیر کشت و در نتیجه افزایش تولید محقق نشده است . درتمام مشاعها اعضاء تشکیل دهنده به واحدهای بهره برداری خانوادگی تحول یافته اند . بررسی فوق نشان داد وجه غالب شیوه تولید و روشهای کاشت ، داشت و برداشت در مشاعها با شیوه سنتی (54) و در 46