نام پژوهشگر: محسن گلریز
محسن گلریز شوکت مقیمی
یکی از مهمترین مسائل در استفاده از انرژی بادی تعیین محل استفاده از آن می باشد که تاثیر زیادی در کارایی تجهیزات و وسایل تولید برق بادی دارد. تعیین مکان مناسب برای احداث نیروگاه های بادی نیازمندتوجه به معیارها و عوامل مختلفی است. در این پایان نامه مطالعه ای جامع برای اولویت بندی مناطق مختلف استان خوزستان برای استفاده از تجهیزات نیروگاه های بادی صورت گرفته است. در این راستا، ضمن شناسایی پارامترهای مهم در تعیین مکان مناسب برای احداث نیروگاه های بادی نظیر اقلیمی، جغرافیایی، اقتصادی- اجتماعی، زیست محیطی و زمین شناسی، نقش و میزان تاثیرگذاری هر یک از عوامل فوق در مکان یابی نیروگاه های بادی مشخص گردید. سپس با توجه به ویژگی های خاص منطقه مورد مطالعه (استان خوزستان) و وضعیت لایه های اطلاعاتی موجود منطقه، انجام به مکان یابی در دو مرحله مقدماتی و تفصیلی صورت گرفت. هر یک از مراحل فوق شامل تعیین فاکتورها با توجه به شرایط خاص منطقه، جمع آوری و آماده سازی داده ها، تهیه نقشه های فاکتور مورد نیاز، تلفیق نقشه های فاکتور و نهایتاً انتخاب مکان مناسب می باشد. در این تحقیق بر اساس نقش و تاثیر متفاوت فاکتورهای مختلف در تعیین مکان مناسب برای احداث نیروگاه های بادی، دو نوع نقشه تحت عناوین نقشه های محدودیت و نقشه های فاکتور تهیه گردیدند. سپس با توجه به اهمیت موضوع تلفیق اطلاعات، مدل فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (ahp) انتخاب و با بهره گیری از نرم افزار expert choice پیاده سازی گردید و از محیط نرم افزاری gis برای مدل سازی و تحلیل فضایی و تلفیق اطلاعات استفاده شد و استان خوزستان از نظر قابلیت احداث نیروگاه های بادی به چهار بخش ضعیف، متوسط، خوب و عالی پهنه بندی گردید. در نهایت نتایج حاصله نشانگر آن است که gis به عنوان یک سیستم حامی تصمیم گیری، می تواند هم در آماده سازی داده ها و هم در مدل کردن اولویت ها و نظرات کارشناسان در رابطه با عوامل مختلف بسیار کارآمد باشد و طراحان را در انتخاب مکان مناسب جهت احداث نیروگاه ها یاری نماید. همچنین نتیجه تحقیق نشان می دهد که فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(ahp) نسبت به روش های دیگر از قابلیت انعطاف بالایی در رابطه با مدل کردن روابط منطقی و تأثیرات متقابل پارامترها بر یکدیگر و بر پدیده مکان یابی برخوردار می باشد.
محسن گلریز ابولفضل صالحی
اندازه گیری های عینی در کل و اندازه گیری های اکوستیکی به طور خاص جنبه ی مهمی از ارزیابی لکنت طی چند دهه گذشته بوده اند. اگرچه این اندازه گیری ها جایگزین قضاوت های درکی نمی شوند اما به کمک آنها تشخیص دقیق تری صورت می گیرد و لزوم مداخله های درمانی تایید می شود. همچنین، می توان از آنها برای بازخورد نتایج درمان به بیمار استفاده کرد. از این رو، این مطالعه به منظور سنجش و مقایسه برخی از ویژگی های آکوستیکی در گفتار روان و ناروان بزرگسال انجام شد. در این مطالعه ی توصیفی- تحلیلی نمونه های مورد بررسی افراد بزرگسال دارای لکنت و بدون لکنت بودند. برای جمع آوری نمونه ی صوت آزمودنی ها، از گفتار محاوره آنها هنگام پاسخ به سوالات، خواندن متن استاندارد و توصیف داستان تصویری استفاده شد و تجزیه و تحلیل آنها با نرم افزار praat صورت گرفت. دیرش، اندازه و سرعت تغییر بسامد انتقال سازه واکه دوم (f2) بین گفتار روان و ناروان افراد دارای لکنت تفاوت معنادار داشت. همچنین بین دیرش، اندازه و سرعت تغییر بسامد انتقال سازه واکه ی دوم بین گفتار ناروان افراد دارای لکنت و افراد بدون لکنت تفاوت معنادار داشت. به نظر می رسد افراد داری لکنت هنگام گفتار روان و ناروان خود از هم تولیدی کمتری استفاده می کنند. به عبارت دیگر افراد دارای لکنت در انتقال از یک جایگاه تولیدی به جایگاه بعدی با سرعت بیشتر و دقت کمتر حرکات تولیدی را انجام می دهند.
خدیجه سلیمانی هارونی محسن گلریز
چکیده ندارد.