نام پژوهشگر: احمد بیات
زهرا ریاحی فهیمه اسفرجانی
همودیالیز در دراز مدت زندگی بیمار را تحت تاثیر قرار می دهد و بیمار با فقر عملکرد جسمانی و افزایش مرگ ومیر روبرو می شود. از این رو درمانی که فقر حرکتی را در بیماران همودیالیزی کاهش دهد، کمک شایانی به بهبودی وضعیت این بیماران می کند. هدف پژوهش حاضر تاثیر 20 هفته تمرین ورزشی بر عملکرد عضلانی، کیفیت زندگی و کیفیت دیالیز بیماران همودیالیزی بود. 30 نفر بیماران تحت درمان همودیالیز با میانگین سنی 45 سال و سابقه دیالیز حداقل 3 و حداکثر 15 سال و 3 بار دیالیز در هفته، به صورت هدفمند انتخاب شده و در این مطالعه شرکت کردند. آزمودنی ها به طور مساوی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرینی گروه تجربی شامل 60 دقیقه انجام تمرین ورزشی در حین دیالیز با استفاده از دوچرخه motomed viva1، 3 جلسه در هفته و در ساعات ابتدایی دیالیز بود. درصد چربی، عملکرد اجرایی، آتروفی عضلانی، قدرت عضلانی، کرامپ عضلانی، کیفیت دیالیز و کیفیت زندگی آزمودنی های دو گروه قبل از شروع دوره تمرینی و پس از آن اندازه گیری شدند. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و استنباطی (مقایسه اختلاف میانگین ها با استفاده از t مستقل) استفاده گردید. سطح معناداری برای همه ی آزمون ها 05/0 در نظر گرفته شد. نتایج آزمون بهبود معنادار را در عملکرد اجرایی، آتروفی عضلانی، قدرت عضلانی، کرامپ عضلانی و کیفیت زندگی در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل نشان داد و تفاوت معناداری در کیفیت دیالیز دو گروه مشاهده نشد. به نظر می رسد تمرینات ورزشی می تواند تاثیر بسزایی در وضعیت جسمانی و روحی بیماران همودیالیزی داشته باشد. بنابراین باید به عنوان بخشی از درمان، مورد توجه بیشتری قرار گیرد.
احمد بیات سید مجتبی صدرعاملی
محدود و تجدید ناپذیر بودن سوخت های فسیلی از سویی و افزایش آلاینده های زیست محیطی ناشی از این منابع انرژی از سوی دیگر، توجه به منابع انرژی جایگزین از جمله دیزل زیستی (متیل استر اسیدهای چرب) را با استقبال چشمگیری روبرو کرده است. یکی از معایب متیل استر، ناپایداری حرارتی و اکسایشی به دلیل وجود اکسیژن است. در این خصوص، استفاده از کاتالیستی اسیدی مانند hzsm-5 علاوه بر اکسیژن زدایی از متیل استر باعث تولید هیدروکربن های مختلف از جمله آروماتیک ها می شود که هدف این تحقیق است.
احمد بیات مجید محمود علیلو
چکیده: هدف این تحقیق مقایسه ی سبک های دلبستگی، راهبردهای مقابله ای و تنظیم هیجان نوجوانان دارای نشانه های اختلالات هیجانی مرتبط با اضطراب با گروه بهنجار بود. روش تحقیق از نوع علی- مقایسه ای بود. 331 نفر از دانش آموزان مقاطع راهنمایی و دبیرستان شهرستان تویسرکان در سال تحصیلی 94- 1393 به روش طبقه ای انتخاب شدند و پس از غربال گری 60 نفر انتخاب گردید (30 نفر با اضطراب بالا، 30 نفر با اضطراب پایین). آزمودنی ها پرسشنامه های سبک های دلبستگی کولینز و رید، راهبردهای مقابله ای اندلر و پارکر، تنظیم هیجان گراس و جان و اختلالات هیجانی مرتبط با اضطراب را پاسخ دادند. داده ها به کمک نرم افزار spss و به روش تحلیل واریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شد. نتایج این تحقیق نشان داد که بین سبک های دلبستگی، راهبردهای مقابله ای و تنظیم هیجان نوجوانان دارای نشانه های اختلالات هیجانی مرتبط با اضطراب با گروه بهنجار از نظر آماری تفاوت معنادار وجود دارد (05/0 > p). برخلاف سبک های دلبستگی، تفاوت بین دو گروه مورد مقایسه از نظر راهبردهای مقابله ای و تنظیم هیجان معنادار بود (05/0 > p). بنابراین می توان نتیجه گرفت که سبک دلبستگی نوجوانان، نوع مقابله ی آنان با مسائل و مشکلات و نیز شیوه ای که هیجانات خود را تنظیم می کنند، در بروز نشانه های اختلالات هیجانی مرتبط با اضطراب نقش دارد.
احمد بیات
چکیده ندارد.