قدرت نرم یا چهره دوم قدرت، پیامد مجموعه تغییرات حادث شده ای است که در دو دهه گذشته به موازات تحولات مهمی همچون جهانی شدن در عرصه سیاست جهانی روی داده است. قدرت نرم فهم، درک و برداشت سنتی از مفهوم قدرت، منابع قدرتمندی دولت ها و همچنین نحوه به کارگیری آنرا با چالشی اساسی رو به رو ساخته است. قدرت نرم به دولت ها توصیه می نماید در مواجه با مسائل جدیدی جهانی و به منظور تامین منافع ملی خود، تاکید صرف بر توان نظامی و قدرت اقتصادی به هیچ عنوان راهگشا نخواهد بود و می بایست منابع ناملموس و نامحسوسی همچون؛ فرهنگ، ایدئولوژی، ارزش ها و همچنین مجموع سیاست ها را که مجموعا و یا هر یک به تنهایی مولد جاذبه و موجد اقناع هستند، به منظور شکل دهی به ترجیحات، اولویت و خواست های دیگران به کار ببندند. وقوع انقلاب اسلامی کشور ایران را در میان سایر کشورها از جمله عراق صاحب منابع قدرت نرم متعدد و متنوعی ساخت که عمدتا بر محوریت اسلام و آرمان های انقلابی بنیان گذاشته شده اند. در این راستا سوال اصلی که این پژوهش به دنبال پاسخ گویی به آن بر آمده است این است که منابع قدرت نرم ج.ا.ایران در کشور عراق (نوین) کدامند؟ و ج.ا.ایران چگونه خواهد توانست این منابع را به قدرت بالفعل تبدیل نماید؟ به منظور پاسخ-گویی به این پرسش، فرضیه این پژوهش به وجود منابع قدرت نرم ج.ا.ایران در عراق، در سه سطح منابع عقیدتی- ارزشی، منابع فرهنگی- اجتماعی و منابع سیاسی باورمند است. این منابع از طریق سیاست های رسمی و همچنین دیپلماسی عمومی و اجزای مهم آن نظیر؛ دیپلماسی فرهنگی و دیپلماسی رسانه ای قابلیت تحقق و تبدیل یابی به قدرت بالفعل را دارند. در این پژوهش مفهوم "قدرت نرم" به عنوان چهارچوب تحلیلی انتخاب شده و روش انجام پژوهش "توصیفی- تحلیلی" است. اطلاعات و داده های اولیه این پژوهش به شیوه فیش برداری از منابع کتابخانه ای و اسناد مکتوب و همچنین بهره گیری از منابع اینترنتی جمع آوری شده است.

در مقیاس نانو شرط پیوستگی محیط ماده نقض شده و مواد به صورت ساختار اتمی کاملاً گسسته وجود دارند، تئوری مکانیک محیط پیوسته توانایی توضیح بسیاری از پدیده ها را ندارد. به همین دلیل محققان در طول دهه های گذشته به دنبال روش هایی بودند که بتوانند رفتار ماده را در مقیاس اتم مدل سازی کنند. در این رساله سعی بر آن است که با استفاده از تئوری تنش مزدوج اصلاح شده و حل تحلیلی ادومین رفتار نانو کلید های الکترواستاتیکی یک سر گیردار و دو سر گیردار غوطه ور در سیال الکترولیت به طور دقیق و قابل اطمینان مورد مطالعه قرار گیرد. همچنین تأثیر تنش پسماند که به دلیل روش های مختلف ساخت و تولید از قبیل میکرو ماشین کاری سطح در جسم باقی می ماند نیز بررسی می شود. در نهایت میزان تأثیر پارامترهای اندازه طول ماده، غلظت یونی و تنش بر پایداری نانو کلید تحلیل شده است. مقایسه نتایج حاصل از روش حل تحلیلی ادومین با روش عددی و مراجع نشان می دهد که این روش از دقت بسیار بالایی برخوردار است و می تواند به عنوان روشی موثر و کارآمد برای تحلیل پایداری نانو کلیدها مورد استفاده قرار گیرد. نتایج به دست آمده نشان می دهند که نانو کلید های مدل شده توسط تئوری تنش مزدوج در مقایسه با تئوری کلاسیک رفتار سخت تری از خود نشان می دهند و با کاهش ضخامت کلید سختی آن ها بیشتر می شود. با افزایش غلظت یونی و ضخامت کلید، اختلاف بین دو تئوری کلاسیک و تنش مزدوج اصلاح شده، به ترتیب افزایش و کاهش می یابد.

اغلب تکنیک های کاهش فیدبک csi با اجازه دادن به بعضی از کاربران برای فیدبک csi، یا فیدبک اطلاعات نسبی کانال به فرستنده، حجم فیدبک csi را کاهش می دهند. در این پایان نامه، سیستم های network mimo و سیستم های mu-mimo با لینک های فیدبک دارای ظرفیت محدود در نظر گرفته شده است. روش های موثر کاهش فیدبک مبتنی بر استانه های از پیش تعیین شده پیشنهاد خواهد شد که نرخ خالص داده را بیشینه می کند. روش های پیشنهادی نرخ های فیدبک csi متفاوتی بر روی بازه زمانی های مختلف برای گروه های متفاوت کاربران اختصاص می دهند، که به قدرت کانال کاربران هر گروه وابسته است.

در سال های اخیر بحث محدودیت پهنای باند به دلیل رشد روزافزون تعداد مشترکین و پیشرفت کاربردهای چندرسانه ای با نرخ بالا بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. شبکه-های رادیوشناختی به منظور مقابله با این محدودیت در سال 1999معرفی شدند، اما اجرایی کردن این شبکه ها با چالش ها و مشکلاتی همراه است. یکی از چالش های پیشرو برای پیاده-سازی این شبکه ها مسئله ی شناسایی طیفِ کاربران اولیه است. مسئله ی مطرح شده در این پایان نامه شناسایی طیف کاربران اولیه ای است که از تکنیک ارسال ds-cdma استفاده می کنند. در این پایان نامه ابتدا به مفاهیم پایه ای شبکه های رادیوشناختی و روش های شناسایی طیف پرداخته شده و در نهایت دو روش آشکارسازی پیشنهادی برای شناسایی طیف کاربران اولیه ی ds-cdma ارائه شده است. نتایج شبیه سازی نشان می دهد که الگوریتم های پیشنهادی در شرایط مختلف تا حد قابل قبولی سیگنال کاربران اولیه ds-cdma را آشکارسازی کرده و موجب بهبود عملکرد روش های آشکارسازی متداول موجود می شوند.

یکی از اصلی ترین عوامل محدود کننده عملکرد در سیستم های مخابرات سلولی با روش استفاده مجدد از فرکانس، تداخل بین سلولی است. راه حلی که اخیرا برای حل این مشکل پیشنهاد شده است، ارسال هماهنگ اطلاعات از چند ایستگاه پایه مجاور است که با نام comp شناخته می شود. بسیاری از روش های موجود در comp به دسترسی کامل به اطلاعات کانال همه پایانه های کاربران در واحد پردازنده مرکزی تکیه می کنند که چالشی مهم در پیاده سازی comp است. بنابراین ارایه راه حلی برای مسئله کاهش بازخورد اطلاعات کانال در تولید متوالی ماتریس پیش کد کننده با استفاده از روش zf-cb در سیستم های سلولی مبتنی بر mu-mimo و دارای کانال های فیدینگ متغیر با زمان، مدنظر است. در این پایان نامه روش به روز رسانی مفیدی برای ماتریس پیش کد کننده برمبنای zf-cb به همراه روش انتخاب زیر گروهی از کاربران پیشنهاد می شود. روش پیشنهادی علاوه بر نگه داشتن سطح ظرفیت سیستم در حد قابل قبول، درصد زیادی از نیاز به بازخورد اطلاعات کانال و پیچیدگی را در سیستم مذکور کاهش خواهد داد. با انتخاب یک مد از کانال کاربران که متناظر بزرگترین مقدار ویژه ماتریس کانال کاربران باشد، بقیه مدها از چرخه بازخورد csi حذف خواهند شد. در ادامه یک سطح آستانه انتخاب شده و تنها کاربرانی که دارای مقدار ویژه ی بیش از سطح آستانه باشند در الویت تخصیص زیرکانال قرار خواهند گرفت. مزیت روش پیشنهادی با استفاده از روش zf-cb کاهش بازخورد csi و پیچیدگی است. اما با توجه به این که ظرفیت معیاری است که مقدار کاهش بازخورد را نشان نمی دهد بنابراین از معیار net throughput نیز استفاده خواهیم کرد.

مساله کاهش استفاده از انرژی های سوختی با توجه به تاثیرات مخرب زیست محیطی- تولید گاز 〖co〗_2 ناشی از مصرف این نوع سوخت ها و به طبع آن مساله گرمایش زمین- به عنوان یکی از مسایل روز دنیا مطرح است. باتوجه به رشد روز افزون استفاده از سیستم های مخابرات سلولی، مساله کاهش توان مصرفی در این سیستم ها نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار گشته است. سیستم های سلولی ای که با هدف کاهش توان مصرفی در شبکه طراحی شوند و یا شبکه های موجودی که با این هدف مورد بازبینی قرار گیرند، مخابرات سلولی سبز نامیده می شوند. در این پایان نامه، مساله کاهش توان مصرفی در سیستم های مخابرات سلولی چند آنتنه تک سلولی و چند سلولی مورد بررسی قرار می گیرد. استفاده از تکنیک های ارسال-دریافت چند آنتنه و چند سلولی با همکاری مشترک بین سلول ها، برای نسل چهارم مخابرات سلولی پیشنهاد شده است. در این راستا، برای رسیدن به نرخ ارسال داده درخواستی توسط هر کاربر، تخصیص آنتن به هر کاربر در ایستگاه پایه در مقابل روش متداول تخصیص توان به هر کاربر مورد نظر قرار گرفته است. شبیه سازی های موجود نشان می دهد که روش پیشنهادی توان مصرفی کل در ایستگاه پایه (مجموع توان های ارسالی و مصرفی در خود ایستگاه پایه) را در مقایسه با سیستم های سنتی موجود که به شیوه تخصیص توان کار می کنند، کاهش می دهد. همچنین روش پیشنهادی ضمن کاهش انرژی مصرفی در شبکه، میانگین نرخ ارسال داده بالا تری نسبت به سیستم های سنتی موجود دارد.

سیستم های مخابراتی بی سیم مبتنی بر چند ورودی-چند خروجی (mimo) در ترکیب با دسترسی چندگانه با جداسازی فرکانسی متعامد (ofdma) و دسترسی چندگانه با جداسازی فضایی (sdma) انعطاف پذیر، دارای بازدهی طیفی زیاد و ظرفیت بالا هستند. برای تخصیص کارآمد منابع در این سیستم ها، کاربرها باید به گروه هایی تقسیم شوند که شامل کاربرهای با نرخ میانگین بالا باشند. از آنجا که منابع فرکانس و زمان را می توان بصورت متعامد طراحی نمود، مسئله ی تخصیص منابع تنها در مورد منبع فضا باقی می ماند. تخصیص بهینه ی منابع به منظور بیشینه سازی نرخ مجموع، برای کاربردهای عملی بسیار پیچیده است. از این رو استفاده از الگوریتم های زیربهینه بسیار مورد علاقه است. علاوه بر این، پیچیدگی الگوریتم گروه بندی نیز یک مسئله ی قابل توجه است، بخصوص هنگامی که تعداد کاربرها درون سیستم زیاد است. هدف الگوریتم های گروه بندی معمولا بیشنه کردن نرخ مجموع سیستم است، بدون اینکه سطح عدالت بین کاربرها را در نظر بگیرند. بنابراین، الگوریتم های گروه بندی زیربهینه ای که سطح عدالت مناسبی را فراهم کنند، مورد توجه هستند. خطای موجود در اطلاعات کانال در فرستنده باعث افت عملکرد الگوریتم های تخصیص منابع می شوند. از این رو تکنیک هایی که باعث مقاوم شدن الگوریتم های تخصیص منابع در برابر خطاهای موجود در اطلاعات کانال در فرستنده می شوند، مورد علاقه می باشند. در این پایان نامه دو الگوریتم زیربهینه ی جدید برای گروه بندی فضایی کاربرها پیشنهاد شده است. نشان داده شده است که الگوریتم های پیشنهادی در مقایسه با الگوریتم های موجود دارای عملکرد بهتری در زمینه های نرخ مجموع-پیچیدگی محاسباتی و عدالت-پیچیدگی محاسباتی می باشند. همچنین یک شاخص جدید برای اندازه گیری بازدهی الگوریتم های تخصیص منابع با در نظر گرفتن دو جنبه ی نرخ مجموع و پیچیدگی محاسباتی پیشنهاد شده است. علاوه بر این، تأثیر خطای موجود در اطلاعات کانال در فرستنده بر روی الگوریتم های موجود و پیشنهادی بررسی و نشان داده شده است که عملکرد الگوریتم های پیشنهادی نسبت الگوریتم های موجود بهتر است. در نهایت عملکرد عدالت در تخصیص منابع بین کاربرها مورد بررسی قرار گرفته است. در این زمینه نیز نشان داده شده است که الگوریتم های پیشنهادی عملکرد خوبی را ارائه می دهند.

تقاضا در شبکه های سلولی موبایل با آهنگی سریع در حال رشد می باشد. درصد بسیار زیادی از ترافیک داده و تماس های صوتی در شبکه های سلولی ناشی از کاربرانی می باشد که در حومه ی شهرها زندگی می کنند. شبکه ماکروسل دارای پوشش ضعیفی در داخل ساختمان ها می باشد و توانایی ارائه سرویس هایی با نرخ داده بالا را نیز ندارد. بنابراین فمتوسل به عنوان یک راه حل برای مقابله با کمبود طیف و یک فرصت برای برآورده ساختن تقاضا برای نرخ داده بالا، معرفی شده است. به دلیل استفاده فمتوسل از طیف فرکانسی شبکه ی ماکروسل چالش مهمی به نام تداخل مطرح می گردد که سبب افت عملکرد شبکه و نرخ داده سیستم می شود. در این پایان نامه یک الگوریتم جدید برای تخصیص فرکانس در شبکه های ofdma دو لایه در محیط های حومه شهری پیشنهاد شده است که نرخ داده شبکه فمتوسل را در محیط های حومه شهری بهبود می بخشد. الگوریتم پیشنهادی ترکیبی از دو روش تخصیص فرکانس در شبکه های دو لایه می باشد. همچنین فرض شده که شبکه فمتوسل در حالت دسترسی دوگانه قرار دارد. نتایج شبیه سازی نشان داده که الگوریتم پیشنهادی دارای نرخ داده بالاتری در مقایسه با سایر روش های تخصیص فرکانس در شبکه های دولایه می باشد.

امروزه با توجه به رشد استفاده از سیستم های مخابرات بیسیم، نیاز به افزایش نرخ اطلاعات و کاهش پیچیدگی درگیرنده اهمیت بیشتری یافته است. سیستم های mimo-ofdm برای ارسال اطلاعات با نرخ بسیار بالا پیشنهاد شده اند. عمده تحقیقات در این زمینه، بهبود عملکرد یا کاهش پیچیدگی سیستم هایی می ‎باشد که مبتنی بر ساختار mimo-ofdm کار می کنند. دراین پایان نامه مسأله آشکارسازی سیگنال های mimo-ofdm به کمک روش کوانتومی ذرات مورد بررسی قرار گرفته است که بر اساس نظریه بهینه سازی جمعیت ذرات، مبتنی بر مفاهیم کوانتومی می باشد. الگوریتم کوانتومی مطرح شده در مبحث الگوریتم های بهینه سازی ابتکاری کوانتومی با الگوبرداری از فیزیک کوانتوم مطرح گردید. به منظور بررسی کارآیی الگوریتم کوانتومی بهینه سازی جمعیت ذرات در یک سیستمmimo-ofdm یک سیستم متشکل از تعداد 4 آنتن فرستنده و 4 آنتن گیرنده و با چینش های متفاوت در نظر گرفته شد. در مسئله فوق کارایی گیرنده با الگوریتمهای ml و qpso درشرایط یکسان مورد بررسی قرار گرفت. در این راستا با تغییرات پارامترهای سیستم از جمله بکارگیری آنها در چینش های مختلف ،کارایی الگوریتم ها با معیارهای سرعت همگرایی وپیچیدگی مقایسه گردید. نتایج شبیه سازی نشان می دهد که الگوریتم qpso پیشنهادی از سرعت قابل قبول و دقت خوبی برای بهبود عملکرد آشکارساز mlازنظر کاهش پیچیدگی برخوردار می باشد.

هدف : این مطالعه به منظور بررسی میزان فراوانی عفونت هلیکوباکترپیلوری در بیماران مبتلا به آسم مراجعه کننده به درمانگاههای داخلی بیمارستان بوعلی و مقایسه آن با گروه کنترل که علائم آسم را نداشته اند در طی سالهای 89-88 انجام شده است. روش مطالعه : این مطالعه به صورت یک بررسی مشاهده ای (observational) و به صورت توصیفی - تحلیلی (descriptive-analytical) مقطعی (cross-sectional) انجام شده است. حجم نمونه مورد بررسی شامل 60 نفر بود که طی سالهای 88 و 89 به درمانگاههای داخلی بیمارستان بوعلی مراجعه کردند که شامل دو گروه بودند که یک گروه بر اساس اسپیرومتری و سوابق بالینی شناخته شده مبتلا به آسم بودندو یک گروه هیچ گونه مشکل تنفسی از جمله آسم نداشتند. یافته ها: 12 نفر (40 درصد) در گروه مورد و 13 نفر (3/43 درصد) در گروه شاهد بر اساس آزمون سرولوژی دچار عفونت هلیکوباکترپیلوری بودند که اختلاف آماری معنادای را بین دو گروه نشاه نمی داد (p=0.793). هیچ یک از فاکتورهای مدت بیماری آسم، جنسیت، شغل، علائم بالینی شامل درد شکم، تهوع، نفخ، سیری زودرس، بی اشتهایی، پری شکم تأثیری بر مثبت بودن عفونت هلیکوباکتر پیلوری نداشتند (p>0.05). نتیجه گیری : در مجموع بر اساس یافته های حاصل از این مطالعه و مقایسه آنها با سایر مطالعات انجام شده در این زمینه چنین استنباط می شود که هنوز به انجام مطالعات بیشتری جهت دستیابی به نتایج قطعی در مورد ارتباط آسم و عفونت هلیکوباکتر پیلوری وجود دارد.

به دلیل سه دهه جنگهای خونین، تمام زیرساختهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی کشور افغانستان از بین رفته است. بعد از تحولات 11سپتامبر 2001 که منجر به شکل گیری نظام سیاسی جدیدی در این کشور شد، ترمیم زیرساختهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، و فرهنگی افغانستان، از مهمترین اولویتهای دولت افغانستان قرار گرفت. و از آنجایی که مهمترین اصل در توسعه زیربنایی و دولت–ملّت سازی در یک کشور، ضرورت توجه و توسع? نیروی انسانی است؛ افغانستان برای تأمین این نیروها، نیازمند توجه جامع? جهانی و کشورهای منطقه است. بر همین اساس، بعد از ایجاد نظام سیاسی جدید، کشورهای منطقه ای و جهانی تلاش کردند که با تربیت نیروی انسانی افغانستان، سهمی عمده ای در بازسازی افغانستان داشته باشند. مسلماً جمهوری اسلامی ایران به دلیل اشتراکات تاریخی، فرهنگی و زبانی که با افغانستان دارد، از پتانسیل ها و ظرفیتهایی بیشتری برای تربیت نیروی انسانی افغانستان بر خوردار است که در این تحقیق تلاش می شود تا ظرفیتهایی قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در افغانستان، با تاکید بر تربیت نیروی انسانی مورد مطالعه قرار داده شود.

در سال های اخیر مصرف انرژی در شبکه های بی سیم و به ویژه در شبکه های تلفن همراه، به دلیل افزایش قابل ملاحظه تعداد کاربران و افزایش چشمگیر تعداد دکل های مخابراتی، به شدت بالا رفته است به گونه ای که بهره وری انرژی به دلیل مسائل زیست محیطی و اقتصادی به عنوان یکی از اهداف عمده طراحی در شبکه های تلفن همراه بی سیم توجه تمام اپراتورهای شبکه و مراکز تحقیقاتی دانشگاهی و صنعتی را به این موضوع حیاتی جلب کرده است. در این پایان نامه حالت ارسال فروسوی یک شبکه سلولی با مدولاسیون ofdm در نظر گرفته می‏ شود. از لحاظ کاهش توان مصرفی شبکه، تعیین پویا و توأم حالت عملیاتی ایستگاه های پایه مخابراتی و تخصیص زیر حامل ها به کاربران، در حالی که کیفیت درخواستی خدمات برای تمام کاربران حفظ شود، بسیار مهم است. این مسأله بسیار پیچیده و از جمله مسائل غیر خطی است و برای حل نیاز به تکنیک های بهینه سازی بسیار قوی دارد. در این پایان نامه، یک راهکار نوآورانه با استفاده از تکنیک بهینه سازی مبتنی بر آموزش– یادگیری به منظور دستیابی به شبکه های مخابرات سلولی سبز ارائه و با راه حل های موجود مقایسه شده است. نتایج مطالعه نشان می دهد که تکنیک پیشنهادی به وسیله تعیین تعداد بهینه ایستگاه‏ های پایه مخابراتی جهت خاموش شدن و اختصاص زیر حامل های بهینه به هر کاربر، قادر به کاهش توان مصرفی کل شبکه است. همچنین نشان داده شده است که طرح پیشنهادی از نظر کاهش توان در شبکه، برتری قابل ملاحظه ای نسبت به طرح های مشابه موجود دارد.

امروزه به دلیل پیشرفت های چشم گیر تکنولوژی در زمینه ی مخابرات بی سیم و اثبات مزایای فراوان سیستم های چند آنتنه، میزان علاقه به استفاده از آرایه های بزرگ آنتن، هم در فرستنده و هم در گیرنده افزایش یافته است که این سیستم ها به عنوان سیستم های massive mimo شناخته می شوند. افزایش تعداد آنتنها در فرستنده و گیرنده، روشی مناسب برای افزایش ظرفیت شبکه محسوب می شود. با به کار بردن آرایه ای از آنتن ها در ایستگاههای پایه، عملیات پردازش ساده تر می شود و اثرات نامطلوب خطای تخمین کانال از بین می رود. دست یابی به اطلاعات کانال در ایستگاه پایه از عوامل کلیدی و تاثیر گذار بر عملکرد سیستم های massive mimo می باشد. در واقع bs برای استفاده از پیش کد کننده ها و آشکارسازهای همدوس نیاز به دانستن اطلاعات کانال دارد. این اطلاعات با ارسال پایلوت هایی توسط bs یا کاربرها و تخمین کانال به دست می آید. در کانال هایی با زمان همدوسی کوتاه، اگر طول دنباله پایلوت های ارسالی برای تخمین کانال کمتر از تعداد آنتن های فرستنده باشد، تخمینگر های مرسوم مانند حداقل مربعات (ls) کارایی خود را از دست می دهند. از این رو در این پایان نامه روشی برای تخمین کانال در این شرایط ارائه گردیده است که پیچیدگی های محاسباتی کمتری نسبت به روش های موجود دارد. سپس نشان داده شده است که می توان افت عملکرد ناشی از کاهش طول دنباله پایلوت ها را با افزایش تعداد آنتن های bs جبران کرد. در صورتی که تعداد کاربر ها از تعداد آنتن های bs، در ارسال فروسوی بیشتر باشند، اعمال پیش کد کننده هایی که مبتنی بر معکوس گرفتن از ماتریس اطلاعات کانال هستند، به ویژه پیش کد کننده zf امکان پذیر نمی باشد. به همین دلیل در این پایان نامه روشی برای بازگرداندن کارایی پیش کد کننده zf در حالتی که تعداد کاربر ها از تعداد آنتن های bs ، بیشتر باشد، نیز ارائه گردیده و عملکرد آن به صورت تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است.

یکی از چالش های موجود در سیستم‎ هایmassive mimo ، تداخل بین سمبلی (isi) در کانال های فرکانس گزین می باشد. یک روش برای حذف این تداخل روش تفکیک چندمسیرگی فضایی (smr) است که با استفاده از درجه آزادی های فضایی اضافی با تداخل مقابله می کند. یکی از محدودیت هایی که در به کارگیری این روش وجود دارد این است که تعداد آنتن های گیرنده باید از ضرب تعداد آنتن های فرستنده در تعداد مسیرهای کانال بیشتر باشد. بنابراین در سیستم های massive mimo نمی توان تمام آنتن های فرستنده را به کار گرفت. پس برای مقابله با این محدودیت و بهره گیری از ویژگی دایورسیتی فضایی یک روش انتخاب آنتن مناسب پیشنهاد شده است. یک محدودیت جدی در پیاده سازی سیستم های massive mimo تعداد زنجیره های rf مورد نیاز می باشد که این زنجیره ها هزینه ی پیاده سازی و تلفات توان بالایی دارند. انتخاب آنتن یک روش مناسب برای کاهش تعداد زنجیره ها و همچنین بهبود عملکرد سیستم می باشد. در این پایان نامه دو روش انتخاب آنتن (cbss) و (gdb) با پیچیدگی کم در فرستنده بر اساس ماکزیمم کردن ظرفیت پیشنهاد می شود و برای هر دو روش تحلیل ریاضی انجام گرفته است. یکی از راه حل های مناسب برای کاهش تعداد زنجیره های rf به کارگیری روش جدیدی به نام مدولاسیون فضایی (sm) می باشد که دریک بازه زمانی سیگنالینگ تنها یک آنتن (sm) یا بیش از یک آنتن (gsm) از آنتن های فرستنده فعال می باشند. در این پایان نامه یک روش انتخاب آنتن برای بهبود عملکرد سیستم gsm-massive mimo پیشنهاد شده است که این روش بر اساس گروه بندی آنتن های فرستنده می باشد و مبنای انتخاب آنتن، تجزیه qr است. همچنین برای میزان احتمال خطای آن تحلیل ریاضی صورت گرفته است.

چکیده ندارد.

در این پایان نامه با استفاده از شبیه سازی و محاسبات تحلیلی به بررسی اثرات غیرخطی دو مدل تقویت کننده ‏‎twta‎‏و برشگر نرم در حضور جبران سازها در گیرنده و پیش اعوجاج در فرستنده پرداخته می شود . محاسبات تحلیلی برای تقویت کننده های‏‎twta‎‏و برشگر نرم و محاسبه طیف نویز غیرخطی در خروجی این تقویت کننده ها برای اولین بار دراین پایان نامه ارائه شده اند. روش استفاده از پایلوتها برای بدست آوردن پارامترهای لازم در بلوکهای جبران ساز در گیرنده نیز در این پایان نامه مطرح شده است. نتایج حاصل از شبیه سازی با نتایج محاسبات تحلیلی مطابقت خوبی نشان می دهد.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.