نام پژوهشگر: محمود تورچی
رضا فتوت مصطفی ولیزاده
گندم از مهمترین گیاهان زراعی دنیا به شمار میرود. بیش از 6/1 اراضی قابل زراعت در دنیا به گندم اختصاص داشته و در سال 2005 از 220 میلیون هکتار کل سطح زیر کشت گندم در دنیا، 631 میلیون تن محصول برداشت شده است. خشکی از مهمترین عوامل محدود کننده کشت و توسعه محصولات کشاورزی از جمله گندم می باشد. اصلاح برای مقاومت به خشکی در مناطق دیم به علت وجود و پیجیده بودن اثرات متقابل ژنوتیپ × محیط و غیر قابل پبش بینی بودن طول دوره تنش، شدت تنش و تاثیر آن در مراحل مختلف رشدی گیاه روند کندی داشته است. پیشرفت های اخیر در روش های بیولوژی ملکولی این امید را بوجود آورده که با شناسایی پروتئین ها و ژن های کاندیدای مقاومت به خشکی در افزایش عملکرد گندم در مناطق دیم گام های اساسی برداشت. در این پژوهش از راهکار .....
فاطمه حسن زاده محمود تورچی
به منظور برآورد ترکیب پذیری عمومی و خصوصی لاین های اینبرد و اجزای واریانس ژنتیکی در آفتابگردان، 20 هیبرید حاصل از تلاقی پنج لاین نرعقیم سیتوپلاسمی و چهار لاین برگرداننده باروری (تلاقی لاین × تستر) در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1388 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی دانشگاه تبریز واقع در کرکج مورد بررسی قرار گرفتند. صفات زمان ظهور طبق، زمان شروع گلدهی، زمان پایان گلدهی، ارتفاع بوته، تعداد برگ، قطر ساقه، قطر طبق، زمان رسیدن، وزن خشک طبق، تعداد دانه در طبق، تعداد دانه پوک در طبق، وزن دانه های هر طبق، عملکرد دانه بر حسب تک بوته، وزن هزار دانه، درصد روغن اندازه گیری شدند. بر اساس نتایج حاصل زمان شروع گلدهی و عملکرد دانه بیشتر تحت کنترل اثرات غالبیت بوده و نوع عمل ژن برای این صفات به صورت فوق غالبیت به دست آمد که این امر تولید ارقام هیبرید آفتابگردان را توجیه می کند. صفات تعداد برگ، ارتفاع بوته، قطر طبق، وزن خشک طبق، تعداد دانه در طبق، وزن دانه های طبق، درصد روغن، وزن هزار دانه، زمان رسیدگی و قطر ساقه عمدتاً تحت کنترل اثر افزایشی ژن ها بوده و نوع عمل ژن برای این صفات به صورت غالبیت ناقص یا کامل بود. از نظر عملکرد دانه لاین نرعقیم 52 و تستر r50 از ترکیب پذیری عمومی بهتری برخوردار بودند و ترکیبات r26×52 و r50×222 بالاترین ترکیب پذیری خصوصی را داشتند. تجزیه رگرسیون چندگانه و تجزیه علیت نشان داد که گزینش غیر مستقیم برای عملکرد دانه در نسل های در حال تفکیک می تواند با در نظر گرفتن حد مطلوبی از قطر طبق، تعداد دانه در طبق و قطر ساقه صورت گیرد.
سید منصور رحیمی قراقیه محمود تورچی
کلزا مهمترین دانه روغنی است که بعد از سویا و نخل روغنی سومین منبع تولید روغن در جهان محسوب می شود. خشکی از شایع ترین تنش های محیطی محدود کننده رشد و عملکرد گیاهان زراعی محسوب می گردد که تقریبا تولیدات زراعی را در 25% از زمین های کشاورزی جهان محدود می کند. ایران نیز یکی از کشورهای خشک و نیمه خشک است . لذا ارقامی از کلزا توان توسعه پایدار خواهند داشت که ضمن سازگاری با شرایط اقلیمی به آب کمتری احتیاج داشته باشد. بنابراین ارزیابی و شناسایی ارقام مقاوم و حساس به خشکی که از اهداف این پژوهش می باشد، از اهمیت ویژه ای بر خوردار می باشد. به این منظور آزمایشی به صورت فاکتوریل در سال 88 در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز اجرا گردید. فاکتور اول 10 رقم کلزاه بهاره و فاکتور دوم شامل 3 سطح تنش شدید کمبود آب(fc 50 %) تنش ملایم کمبود آب(fc 75%) و فاقد تنش(fc 100%) بود که با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار اجرا گردید. برای کنترل رطوبت خاک از بلوک های گچی استفاده شد. زمان اعمال تنش از مرحله چهار برگی تا اوایل مرحله زایشی بود. اختلاف بین ژنوتیپ ها برای صفات پتانسیل اسمزی برگ ، پتانسیل کل آب برگ، میزان پرولین، فلوئورسانس کلروفیل در سطح احتمال 1% و وزن خشک بوته در سطح احتمال 5% معنی دار گردید. اختلاف بین سطوح تنش برای کلیه صفات در سطح احتمال 1% معنی دار بدست آمد . اثر متقابل رقم و تنش فقط برای میزان پرولین، صفات پتانسیل آب برگ و فلوئورسانس کلروفیل معنی دار گردید. از نظر شاخص های تنش نظیر mp ، tol ، gmp و ssi در شرایط تنش ملایم و شدید کمبود آب wild cat و eagle حساس ترین و amica و comet بعنوان متحمل ترین ارقام شناخته شدند.. نتایج حاصل از تجزیه خوشه ای بر اساس صفات مورد مطالعه ارقام را در سه گروه قرار داد. گروه اول شامل ارقام sw5001، cracker،option 500، heros وsarigol بود که در تمامی صفات به غیر از میزان پرولین و محتوای آب نسبی برگ دارای میانگین بالایی از میانگین کل بود. گروه دوم ارقام olga، comet و amica را شامل می شد که در تمامی صفات مورد مطالعه به غیر از میزان پرولین و طول ریشه میانگین بالایی نسبت به میانگین کل داشتند. شایان ذکر است که ارقام این گروه میانگین بالاتری برای صفات نسبت به گروه اول داشتند. گروه سوم نیز شامل ارقام eagle و wild cat بود که در تمامی صفات مورد مطالعه به غیر از میزان پرولین و طول ریشه میانگین پایینی نسبت به میانگین کل داشتند. تجزیه پروتئوم برگ از طریق الکتروفورز دو بعدی برای رقم amica و مقایسه الگوی الکتروفورز دو بعدی برای دو شرایط شاهد و تنش کمبودآب ملایم منجر به شناسایی 179 لکه پروتئینی شد. تعداد 15 لک? مشترک بین دو شرایط از لحاظ آماری تغییرات معنی داری نشان دادند. از میان این 15 لکه 9 لکه پروتئینی از لحاظ فاکتور القا تغییرات بیان مشخص تری داشتند. لکه های شماره 38، 53، 68، 77، 82 ، 102، 109، 127، 173 ، 175 و 176افزایش بیان و لکه های 6، 29، 57 و 124 کاهش بیان نشان دادند. بر اساس مطابقت نقطه ایزوالکتریک و جرم مولکولی این 15 لکه پروتئینی با اطلاعات بانک های پروتئینی کلزا سعی شد تا این پروتئین ها شناسایی شوند. لکه پروتئین شماره 29 و 6 که احتمالاً به فرایندهای فتوسنتزی گیاه مربوط می شوند و کاهش بیان معنی دار لکه پروتئینی شماره 29 (homologue to rubisco subunit binding-protein alpha subunit chloroplast precursor ) نشاندهنده کاهش میزان فتوسنتز گیاه تحت شرایط تنش است. پروتئین های شماره 82 و 109 احتمالاً جزو خانواده hsp های با وزن مولکولی 70 کیلو دالتونی هستند(hsp70) که افزایش میزان بیان این پروتئین ها در شرایط تنش کمبود آب نشاندهنده نقش مهم این پروتئین ها در ایجاد سازگاری گیاه به تنش گرمایی حاصل شده از تنش کمبود آب و تحمل به آن است. پروتئین شماره 57 به عنوان یک پروتئین ccomt (احتمالی)شناسایی شد، بیان این پروتئین مهم در شرایط تنش به طور معنی داری کاهش نشان داد به نظر می رسد گیاه با کاهش سنتز لیگنین و کاهش استحکام دیواره سلولی بواسطه کاهش پروتئین caffeoyl-coa-methyltransferase در شرایط کمبود آب امکان رشد بیشتر سلولهای ریشه را فراهم می سازد و بدنبال آن دستیابی به اعماق مرطوب خاک بیشتر می شود. افزایش بیان معنی دار پروتئین های شماره 77 و 127 که احتمالاً بعنوان آنزیم atpase واکوئلی شناسایی شد، در شرایط تنش کمبود آب منجر به بروز درجه ای از تنظیم اسمزی می گردد این استدلال با نتایج ارزیابی فیزیولوژیکی نیز مطابقت دارد. پروتئین شماره 53 احنمالاً به عنوان پروتئین متصل به اکتین شناسایی شد که افزایش بیان این پروتئین به منظور فرایند تنظیم اسمزی تحت شرایط تنش مورد نیاز گیاه است. پروتئین شماره 175و 124 احتمالاً از پروتئین های موجود در مسیر گلیکولیز هستند. پروتئین 175 از دسته fructose 1,6-bisphosphate aldolase است، که این پروتئین می تواند نقش مهمی در سازگاری به شرایط بی هوازی ناشی از تنش اکسایشی منتج شده از تنش کمبود آب داشته باشد. پروتئین شماره 124 احتمالاً به عنوان آنزیم gapdh شناسایی شد و بیان آن در شرایط تنش کمبود آب کاهش معنی داری داشت. در شرایط تنش زا که از فتوسنتز جلوگیری می شود، سوبسترا جهت گلیکولیز کاهش یافته و آن نیز سبب کند شدن روند و سرعت واکنشهای گلیکولیتیک می گردد. به عبارتی می توان نتیجه گرفت که کاهش تولید atp و در نهایت کاهش رشد گیاه تحت شرایط تنش در نتیجه ی کاهش میزان بیان آنزیم گلیسر آلدئید 3- فسفات دهیدروژناز انجام می گیرد.
سحر بحیرایی محمود تورچی
خشکی یکی از محدودیت های بزرگ است که تولید گندم را در سرتاسر جهان تحت تأثیر قرار می دهد و یکی از راههای مقابله با آن، استفاده از پرایمینگ بذور با غلظت های بهینه هورمون های رشد گیاهی نظیر سالیسیلیک اسید است. سالیسیلیک اسید یا اورتوهیدروکسی بنزوئیک اسید نقش اساسی در تنظیم فرایندهای مختلف فیزیولوژیکی و ملکولی گیاه ایفا می کند. لذا به منظور بررسی تأثیر سالیسیلیک اسید بر صفات آگروفیزیولوژیک گندم در شرایط کم آبی آزمایش گلخانه ای بصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در محل گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان انجام شد. عوامل مورد مطالعه، شامل تنش خشکی در دو سطح آبیاری نرمال (80% fc) و تنش خشکی براساس50% fc، پیش تیمار به وسیله سالیسیلیک اسید در 3 سطح (0، 600 و 1200 میکرومولار) و 4 رقم گندم، سیمیت 15، سیمیت 16، دزفول 10 و شیراز بودند. با توجه به نتایج تجزیه واریانس و مقایسات میانگین، مشخص شد در شرایط تنش کم آبی، واکنش ارقام به سطوح پرایمینگ کاملاً متفاوت بود. به منطور بررسی تأثیر سالیسیلیک اسید بر پروتئوم جوانه آزمایشی بصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 رقم و 3 سطح سالیسیلیک اسید ذکر شده در آزمایشات گلخانه ای، در سه تکرار اجرا شد. بر اساس نتایج حاصل از تجزیه واریانس و مقایسات میانگین صفات گیاهچه ای اندازه گیری شده، رقم سیمیت 15و غلظت 600 میکرومولار سالیسیلیک اسید، برای انجام الکتروفورز دو بعدی در دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز انتخاب شد. همه پروتئین های محلول تهیه شده با استفاده از الکتروفورز ژل های دوبعدی جدا شده و بعد از رنگ آمیزی با آبی کوماسی بلو الگوهای پروتئین با آنالیز تصویر مشخص گردید. تعداد 152 لکه پروتئینی مشترک و یک لکه فقط در تیمار سالیسیلیک اسید دیده شد. تجزیه واریانس مجزا برای لکه های پروتئینی، بعد از کمی کردن آنها توسط نرم افزار، منجر به شناسایی تعداد 16 لکه پروتئینی با تغییرات بیان معنی دار گردید. از این تعداد، 10 لکه پروتئینی در شرایط تیمار، افزایش بیان و 6 لکه پروتئینی کاهش بیان نشان دادند.
مریم احمدی محمود تورچی
به منظور ارزیابی تنوع ژنتیکی ارقام اصلاح شده و بومی یونجه، 12 رقم یونجه شامل پنج رقم اصلاح شده (کایساری، کدی، رنجر، مسمیر و سی ریور) و هفت رقم بومی (همدانی، قره یونجه، یزدی، تازه کند دیم، شازند، عمو زین الدین و رهنانی) از طریق صفات زراعی در دو چین و نیز نشانگرهای آنزیمی در دانشگاه تبریز مورد مطالعه قرار گرفتند. تعداد 35 بوته از هر رقم در گلدان های مجزا به صورت طرح کاملاً تصادفی، کشت شدند و مورد اندازه گیری و تجزیه آنزیمی قرار گرفتند. تجزیه واریانس صفات زراعی نشان داد که بین ارقام یونجه از لحاظ کلیه صفات اختلاف معنی دار وجود دارد، به این معنی که تنوع ژنتیکی چشمگیری در بین ارقام یونجه برای این صفات دیده شد. در کل، چهار مکان ژنی آلوزیمی یا 11 ایزوزیم چند شکل در این دو آنزیم تشخیص داده شد. همانند صفات زراعی، فراوانی های آللی در چهار مکان ژنی و متوسط هتروزیگوسی مشاهده شده در بین ارقام بومی و اصلاح شده تقریبا یکسان بود. با وجود این، ارقام بومی با میانگین 623/0، هتروزیگوسی بالاتر از ارقام اصلاح شده (594/0) داشتند. بررسی تعادل هاردی-واینبرگ در جمعیت های یونجه نشان داد که اکثر ارقام یونجه برای مکان های ژنی استراز در تعادل بودند ولی برای مکان های ژنی پراکسیداز در تعادل نبودند. این امر می تواند بیانگر خنثی نبودن پراکسیدازها در برابر عوامل محیطی باشد. فاصله ژنتیکی کمتر از 2 درصد بین ارقام یونجه به دست آمد. مقدار آماره fst یعنی مقدار تمایز بین جمعیت ها برای ارقام اصلاح شده و بومی برابر 003/0 برآورد شد. مقدار fis در ارقام بومی و اصلاح شده در حدود 089/0 بود. بنابراین، می توان پذیرفت که سهم خویش آمیزی بزرگتر از سهم رانش ژنتیکی در تثبیت ژنی یونجه است. آزمون مقایسه ارقام یونجه به صورت دو به دو از طریق کای اسکور نشان داد که رقم همدانی با 9 رقم و رقم شازند با 7 رقم دیگر اختلاف معنی دار دارند. تجزیه خوشه ای داده ها بر اساس صفات مختلف انجام شد و دو گروه اصلاح شده و بومی در گروه های مجزا قرار نگرفتند. تجزیه های آماری صفات زراعی در ارقام یونجه بر اساس نشانگرهای ایزوزیمی صفر و 1 نشان داد که بین ایزوزیم های پراکسیداز و برخی صفات مانند عملکرد تک بوته تر و خشک در اکثر ارقام ارتباط معنی دار وجود دارد. بنابراین از این نشانگرها در صورت تایید در آزمایش های آینده می توان برای استفاده در اصلاح یونجه استفاده کرد.
محمد سعادتی بزدی محمود تورچی
در این مطالعه دو مرحله مهم پوره سن پنج و حشره کامل نسل جدید برای تجزیه پروتئوم غده بزاقی و روده حشره انتخاب گردیدند. الگوی پروتئینی این دو اندام با استفاده از تکنیک الکتروفورز دو بعدی تعیین گردید و پروتئین هایی را که میزان بیان آنها در دو مرحله پوره و سن پنج دارای اختلاف معنی داری بود برای شناسایی نهایی با اسپکترومتری جرمی انتخاب شدند. از مجموع 319 لکه پروتئینی شناسایی شده در روده، 55 لکه پروتئینی دارای اختلاف معنی داری بین پوره سن پنج و حشره کامل بودند. 23 لکه پروتئینی برای شناسایی انتخاب گردیدند که 22 لکه در روده حشرات کامل و یک لکه پروتئینی در روده پوره های سن پنجم تجمع یافته بودند. پروتئین های موثر در متابولیسم ماکرومولکولهای زیستی مانند گلیسر آلدهید3-فسفات دهیدروژناز، اسیل کوآنزیم a دهیدروژناز و گلوتامات دهیدروژناز؛ پروتئین های موثر در متابولیسم انرژی، آنتی اکسیدان ها، پروتئین های وابسته به سیستم ماهیچه ای و تعدادی پروتئین با نقش های متنوع مثل tctp و hsc 70 در روده حشرات کامل تجمع یافته بودند و تنها hsp 70 در روده پوره های سن پنجم تجمع یافته بود. همچنین سه پروتئین گیاهی سرپین، بتا-آمیلاز و دی هیدرواسکوربات ردوکتاز در روده حشرات کامل شناسایی گردیدند. در غده بزاقی از بین 131 لکه پروتئینی شناسایی شده، بیان 13 لکه پروتئینی بین دو مرحله حشره کامل و پوره سن پنج اختلاف معنی داری داشتند. شش لکه پروتئینی در مرحله حشره کامل و هفت لکه در پوره های سن پنج تجمع یافته بودند. هیپوتتیکال پروتئین در غده بزاقی پوره های سن پنج و آرژنین کیناز در غده های بزاقی حشرات کامل با استفاده از اسپکترومتری جرمی شناسایی گردیدند. برای شناسایی سایر لکه های پروتئینی از توالی یابی پروتئین به روش ادمن استفاده گردید که منجر به شناسایی فسفولیپاز a2 در حشرات کامل گردید. تجمع پروتئین های موثر در متابولیسم مواد غذایی در روده حشرات کامل نشان داد که کارایی گوارش در این مرحله بالاتر از پوره های سن پنج می باشد. همچنین شناسایی بعضی پروتئین های وابسته به سیستم ایمنی پیشنهاد می کند که واکنشهای ایمنی در این مرحله سازمان یافته تر از پوره های سن پنجم می باشد.
محمد دولتی محمود تورچی
به منظور بررسی پاسخ گیاه کلزا به تنش شوری در سطح پروتئین ها، رقم حساس sarigol و رقم متحمل option 500 در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفتند. ارقام در اتاقک رشد و شرایط کنترل شده رشد کرده و یک ماه پس از جوانه زنی، تیمار شوری با غلظت 250 میلی مولار nacl اعمال و به مدت یک ماه ادامه یافت. صفات ارتفاع بوته، وزن تر و خشک اندام هوایی، وزن تر و خشک ریشه، طول ریشه و میزان پرولین برگ مورد اندازه گیری قرار گرفتند. از نظر صفات ارتفاع اندام هوایی، وزن خشک ریشه و میزان پرولین اختلاف معنی داری بین گیاهان شاهد و تیمار تحت تنش شوری وجود داشت. ارتفاع اندام هوایی در هر دو رقم کاهش داشت که این کاهش در رقم حساس بیش از رقم مقاوم بود. وزن خشک ریشه تحت تنش شوری در هر دو رقم افزایش پیدا کرد ، اما مقدار این افزایش در رقم مقاوم بیشتر بود. اثر متقابل تنش و رقم برای وزن خشک ریشه معنی دار به دست آمد و نشان داد که روند تغییرات وزن خشک برای دو رقم در سطوح تنش شوری یکسان نیست. در خصوص پرولین نیز با وجود اینکه سطح اولیه آن در رقم حساس بیش از رقم مقاوم بود اما پس از اعمال تنش، سطح پرولین در هر دو رقم افزایش یافت. بعد از استخراج پروتئین از بافت برگی، الکتروفورز دو بعدی برای بررسی الگوی پروتئوم برگ در گیاهان شاهد و تحت تیمار شوری استفاده شد. پروتئین ها در بعد اول به روش ief و در بعد دوم با تکنیک sds-page تفکیک شدند. پس از رنگ آمیزی با آبی کوماسی، تصویر برداری از ژل ها و تجزیه لکه های پروتئینی با نرم افزار pdquest، تعداد 99 لکه پروتئینی شناسایی و از بین آنها 28 لکه پروتئینی با بیش از سه برابر افزایش یا کاهش بین گیاهان شاهد و تیمار تنش شوری، تشخیص داده شدند. با مراجعه به داده های پایگاه های اطلاعاتی و بر اساس pi و وزن مولکولی لکه ها، نسبت به شناسایی پروتئین ها اقدام شد. پروتئین های شناسایی شده در شش گروه عملکردی شامل پروتئین های دخیل در فتوسنتز و متابولیسم، ترارسانی علامت، پروتئین کینازها، عوامل رونویسی، پروتئین های دخیل در تنش اکسیداتیو و عوامل بازچرخ پروتئین ها طبقه بندی شدند. پروتئین های دخیل در فتوسنتز و متابولیسم شامل oee2، زیر واحد کوچک ریبولوز 1،5 بی فسفات کربوکسیلاز/اکسیژناز و تریوزفسفات ایزومراز بودند. پروتئین های مسیرهای ترارسانی علامت شامل فسفاتاز 2c، فسفو لیپاز d، سیتوکروم p450، arr و پروتئین پاسخ دهنده به اکسین (saur) بودند. از پروتئین کینازهای شناسایی شده می توان به cdpk، agc و یک فسفاتیدیل اینوزیتول کیناز اشاره کرد. عوامل رونویسی شناسایی شده در این پژوهش شامل یک عامل رونویسی از خانواده ring/u-box و یک عامل رونویسی دیگر با اثرگذاری بر atpase واکوئلی بودند، که هر دو پروتئین افزایش بیان نشان دادند. از پروتئین های درگیر در حذف ros، آنتی اکسیدانت هایی از خانواده تیوردوکسین، پرودوکسین، sod و آنزیم فنول اکسیداز شناسایی شدند. نتایج کلی این آزمایش نقش پروتئین های مسیرهای ترارسانی علامت خصوصاً کینازها و پروتئین های مرتبط با ros را در پاسخ به تنش شوری در هر دو رقم حساس و مقاوم بیشتر آشکار می سازد.
منصور فرخنده طالع ناوی ابراهیم دورانی علیایی
برنج (oryza sativa l.) دومین غله مهم دنیاست و از لحاظ تولید دانه بعد از گندم رتبه دوم را به خود اختصاص داده است. یکی از عمده ترین عوامل بیماری زای برنج قارچ های بیماری زا هستند و در بین بیماری های قارچی، بلاست بیشترین اهمیت اقتصادی را دارد. بیماری بلاست ناشی از قارچ (magnaporthe grisea) یکی از مهمترین بیماری های برنج در اکثر مناطق برنج خیز جهان از جمله ایران است. بنابراین ارزیابی و بررسی علت مقاومت به بیماری بلاست در ارقام محلی از طریق رهیافت پروتئومیک که از اهداف این پژوهش می باشد، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به این منظور آزمایشی در سال 1390 درون اتاقک رشد تحت شرایط کنترل شده در دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز اجرا گردید. این آزمایش با دو رقم هاشمی (حساس) و خزر (مقاوم) در دو سطح بیماری بلاست و شاهد بر پایه طرح کاملا تصادفی در 3 تکرار اجرا شد. زمان اعمال تنش بیماری بلاست 20 روز پس از رشد گیاهچه ها بود. حدود 10 روز پس از اعمال بیماری بلاست، صفات فیزیولوژیکی مرتبط با مقاومت به بیماری مورد ارزیابی قرار گرفتند. اختلاف بین دو رقم برای صفات مرتبط با مقاومت به بیماری نظیر تیپ آلودگی، تعداد لکه اسپورزا، متوسط اندازه لکه اسپورزا و طول برگ در سطح 1% معنی دار گردید. اختلاف بین سطوح تنش بیماری بلاست برای صفات تیپ آلودگی، تعداد لکه اسپورزا، متوسط اندازه لکه اسپورزا و طول برگ در سطح احتمال 1% معنی دار بدست آمد. اثر متقابل رقم و تنش بیماری بلاست فقط برای صفات تیپ آلودگی، تعداد لکه اسپورزا و متوسط اندازه لکه اسپورزا معنی دار گردید. با توجه به اطلاعات بدست آمده از صفات فیزیولوژیک مرتبط با بیماری، رقم هاشمی با تیپ آلودگی (5-3) به عنوان رقم حساس و رقم خزر با تیپ آلودگی (2-1) به عنوان رقم مقاوم تایید شدند. تجزیه پروتئوم بافت برگ از طریق الکتروفورز دوبعدی برای رقم هاشمی و مقایسه الگوی پروتئوم برای دو سطح شاهد و بیماری بلاست منجر به شناسایی 118 لکه پروتئینی شد که از بین آنها تعداد 28 لکه از نظر عامل القا تغییرات بیان داشتند که با انجام آزمون t در سطح 5% و 10% به ترتیب 2 و 5 لکه پروتئینی با تغییرات بیان معنی دار شناسایی شدند. تمامی پنج لکه پروتئینی(401، 1601، 3101، 4202 و 5404) افزایش بیان نشان دادند. در رقم خزر تجزیه پروتئوم بافت برگ از طریق الکتروفورز دوبعدی و مقایسه الگوی پروتئوم برای دو سطح شاهد و بیماری بلاست منجر به شناسایی 118 لکه پروتئینی شد که تعداد 26 لکه پروتئینی از نظر عامل القا تغییرات بیان داشتند که با انجام آزمونt در سطح 5% و 10% به ترتیب 2 و 5 لکه پروتئینی شناسایی شدند. تمامی پنج لکه پروتئینی (4202، 4204، 4205، 5402 و 5505) افزایش بیان نشان دادند. بر اساس مطابقت نقطه ایزوالکتریک و جرم مولکولی لکه های پروتئینی دارای تغییرات بیان با اطلاعات موجود در پایگاه های اینترنتی این پروتئین ها شناسایی شدند. افزایش بیان لکه های شماره 401 (بتا 1 و 3 گلوکاناز یک 1 ?-1, 3- glucanase) و 4202 (بتا 1و 3 گلوکاناز دو ?-1, 3- glucanase 2) در رقم هاشمی، به فرایندهای بیماری و فعالیت ضد قارچی گیاه مربو ط می شود. افزایش بیان لکه شماره 4205 (پروکسیداز peroxidase) در رقم خزر نشان دهنده افزایش مقاومت گیاه در مقابل صدمات ناشی از بیمارگر و توسعه موانع فیزیکی جهت جلوگیری از نفوذ بیمارگر به دیواره سلولی است. افزایش بیان لکه شماره 4202 (بتا 1 و 3 گلوکاناز دو? -1,3 glucanase 2) در همین رقم، نشان دهنده افزایش فعالیت ضد قارچی گیاه در پاسخ به بیماری بلاست است. افزایش بیان لکه شماره 5404 (ایزوفلاوان ردوکتاز isoflavane reductase) در رقم هاشمی نشان دهنده افزایش میزان بیوسنتز و متابولیسم فیتوآلکسین های ایزوفلاونوئید در پاسخ به بیماری می باشد. افزایش بیان لکه شماره 1601 (ترانس کتولاز putative transketolas) در رقم هاشمی نشان دهنده افزایش میزان بیوسنتز و متابولیسم مولکول ها در پاسخ به بیماری است. افزایش بیان لکه شماره 5402 (مالات دهیدروژناز putative malate dehydrogenase) رقم خزر که احتمالا به فرایند های بیوسنتز و متابولیسم مولکول ها مربوط می شود. افزایش بیان لکه شماره 3101 (سوپراکسید دیسموتاز superoxide dismutase) در رقم هاشمی نشان دهنده افزایش میزان فعالیت آنتی اکسیدانی گیاه است. افزایش بیان لکه های شماره 5505 (کاتالازputative catalas ) و 4204 (گلوتاتیون استرانسفرازgluthation s-transferase ) دررقم خزر بیانگر نقش این آنزیم به عنوان یک آنتی اکسیدان در سمیت زدایی زنوبیوتیک ها است.
محمد حسن رحیمی سعید اهری زاد
بادرنجبویه (melissa officinalis l.) با داشتن متابولیت های ثانویه متنوع به عنوان یک گیاه دارویی ارزشمند در درمان و تسکین بیماری ها و ناراحتی های روحی و روانی کاربرد فراوان دارد. از آنجایی که اثر متقابل ژنوتیپ × سال می تواند هرگونه پیشرفت ناشی از گزینش را کاهش دهد، پایداری بایستی به عنوان یکی از جنبه های مهم آزمایش های مقایسه عملکرد در نظر گرفته شود. در این پژوهش پایداری نه توده بومی ایران شامل جمعیت های تهران، کرج، اردبیل، اصفهان، قزوین-2، قزوین-3، کردستان، همدان و فارس به همراه دو توده خارجی شامل ژاپن و آلمان در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در طی دو سال مورد مطالعه قرار گرفت. صفات مورد استفاده برای ارزیابی اثر متقابل ژنوتیپ × سال شامل شاخص کلروفیل، تعداد ساقه، تعداد گره، ارتفاع بوته، وزن تر بوته، وزن خشک بوته و غلظت سیترال بود. علاوه بر آن در سال دوم ارزیابی، تنوع ژنتیکی جمعیت های مورد بررسی از نظر 20 صفت مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از تجزیه مرکب دو سال نشان داد که اثر متقابل ژنوتیپ × سال برای شاخص کلروفیل و تعداد ساقه معنی دار است. با توجه به پارامترهای پایداری که شامل واریانس محیطی، ضریب تغییرات محیطی، اکووالانس ریک و روش ناپارامتری کتاتا بود، مشخص گردید جمعیت های اردبیل و قزوین-2، فارس، تهران، اصفهان و ژاپن جمعیت هایی پایدار با میانگین بالا از نظر شاخص کلروفیل بودند و جمعیت های ژاپن و اردبیل پایدارترین جمعیت ها به ترتیب از لحاظ تعداد ساقه و غلظت سیترال بودند. نتایج حاصل از تجزیه واریانس صفات اندازه گیری شده در سال دوم ارزیابی نشان داد که اختلاف معنی داری بین جمعیت های مورد بررسی از لحاظ تعداد ساقه، ارتفاع بوته، وزن تر بوته، وزن خشک بوته، طول برگ، عرض برگ، وزن تر برگ های واقع در نیمه پایینی بوته، وزن تر برگ های واقع در نیمه بالایی بوته، وزن تر ساقه های واقع در نیمه پایینی بوته، وزن خشک برگ های واقع در نیمه پایینی بوته، وزن خشک برگ های واقع در نیمه بالایی بوته، وزن خشک ساقه های واقع در نیمه پایینی بوته، درصد اسانس و عملکرد اسانس وجود دارد. این امر نشان دهنده تنوع بالای ژنتیکی در 11 جمعیت مورد ارزیابی از نظر صفات مورفولوژیکی و اسانس می باشد. تجزیه خوشه ای بر اساس صفات اندازه گیری شده در سال دوم، جمعیت های مورد بررسی را در دو گروه قرار داد. تجزیه های همبستگی ساده، رگرسیون گام به گام و تجزیه علیت حاکی از آن بود که غلظت سیترال، وزن خشک ساقه در نیمه بالایی بوته و تعداد گره مهم ترین اجزای موثر بر عملکرد اسانس هستند.
محسن آغاز علی بنده حق
فلزات سنگین در بیشتر نقاط دنیا در فرم های فیزیکی و شیمیایی گوناگون به عنوان آلوده کنند? محیط زیست، وارد محیط می گردند. از جمله این فلزات سرب است که به طور عمده از طریق پساب ها و صنایع مختلف وارد محیط شده و برای انسان و سایر جانوران مضر است. در این تحقیق آزمایشی به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با دو عامل اکوتیپ (10سطح) و تنش سرب (دو سطح) در سه تکرار انجام شد. تنش سرب در غلظت های 300 و 600 میکرو مول بر لیتر به صورت نیترات سرب همراه با شاهد اعمال شد. در آزمایش صفات مورفولوژیکی، شاخص های رشد، پرولین، محتوای نسبی آب برگ، محتوای کلروفیل، تراوش الکترولیتی و غلظت سرب در بخش-های مختلف گیاه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تفاوت بین سطوح تنش برای وزن خشک بخش هوایی، وزن خشک کل، ارتفاع بوته، پرولین، کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل، غلظت سرب در ریشه، غلظت سرب در بخش هوایی، rgr، agr، nar، lar و تراوش الکترولیتی معنی دار است، ولی درمورد وزن تر اندام هوایی، وزن تر و خشک ریشه، قطر ساقه، طول ریشه، محتوای نسبی آب برگ lad و rlgr اختلاف معنی داری مشاهده نگردید. اثر متقابل اکوتیپ و تنش برای صفات مورد بررسی غیر از غلظت سرب در ریشه و غلظت سرب در بخش هوایی معنی-دار نشد. اکوتیپ های یزد، شیراز و مشهد بیشترین کاهش را از نظر وزن خشک کل نسبت به شاهد نشان دادند در حالی که اکوتیپ های اردبیل، اصفهان، شهرضا، مبارکه و ورزنه کمترین کاهش را نسبت به شاهد نشان دادند. تجمع پرولین در اثر تنش سرب افزایش یافت و این افزایش در اکوتیپ های متحمل تفاوتی با اکوتیپ های حساس نداشت. با افزایش سطح تنش تراوش الکترولیتی افزایش یافت و اکوتیپ ورزنه بیشترین میزان تراوش الکترولیتی را داشت. غلظت های کلروفیل کل و کلروفیل a بر اثر تنش افزایش یافت، اما غلظت کلروفیل b با افزایش تنش کاهش داشت. اکوتیپ بیرجند (اکوتیپ بیش اندوز) با جذب بیشترین میزان سرب توسط ریشه و همچنین تجمع بالای این عنصر در اندام هوایی دارای قدرت بالایی در جذب سرب می باشد. اکوتیپ مبارکه با انتقال 9/66 درصد سرب جذب شده توسط ریشه به اندام هوایی به عنوان اکوتیپ برتر که قدرت گیاه پالایی بالایی دارد را معرفی شد.
جواد زمانی ابراهیم دورانی علیایی
کلزا به عنوان گیاه روغنی در مناطق خشک و نیمه خشک کشورمان کشت می گردد. بنابراین این گیاه در معرض شوری قرار دارد. لذا افزایش تحمل آن به شوری ضروری به نظر می رسد. لذا هدف از این تحقیق انتقال ژن پیروفسفاتاز واکوئلی آرابیدوپسیس به کلزای پاییزه رقم slm046 با استفاده از حامل pbi121 و از طریق اگروباکتریوم نژاد gv3101 و lba4404 در جهت افزایش تحمل آن به شوری است. برای انتقال ژن به این رقم از دو نوع ریزنمونه کوتیلدون و هیپوکوتیل، od600 یک و چهار دهم و نیترات نقره صفر و پنج میلی گرم استفاده گردید. گزینش ریزنمونه ها در حضور 25 میلی گرم برلیتر کانامایسین و 400 میلی گرم بر لیتر سفوتاکسیم صورت گرفت. برای شاخه زایی از 2/0 میلی گرم بر لیتر bap و برای ریشه زایی از 2 میلی گرم بر لیتر iba استفاده گردید. بهترین باززایی با استفاده از ریزنمونه کوتیلدون، od600 چهار دهم و در حضور پنج میلی گرم برلیتر نیترات نقره صورت گرفت. گیاهان تراریخته احتمالی بعد از ساقه دهی و ریشه دهی و سازگار شدن به شرایط خارج شیشه به سردخانه جهت القای گلدهی و به گلخانه جهت بذر گیری منتقل شدند. در مجموع 8 لاین در این آزمایش تولید گردید که 6 لاین در مرحله سازگاری بوده و 2 لاین در گلخانه در مرحله جوانه گل به سر می برند. واکنش زنجیره ای پلیمراز با استفاده از پرایمر اختصاصی ژن avp1، تراریخته بودن همه لاین های حاصله را تایید کرد.
فتحعلی بهاری ینگجه محمد رضا شکیبا
یک آزمایش اسپلیت پلات بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در سال 1390به اجرا درآمد تا عملکرد چهار ژنوتیپ لوبیا (اختر ، cos16، قرمز d81083 و چیتی زودرس) تحت دو سطح آبیاری (i1 و i2) به ترتیب آبیاری پس از 60-55 و 115-110 میلی متر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس a مورد ارزیابی قرار گیرد. ژنوتیپ اختر بیشترین میزان ارتفاع، تعداد برگ و میزان کلروفیل در برگ را داشت. از لحاظ پتانسیل آب برگ بین دو سطح آبیاری اختلاف معنی دار ولی بین ژنوتیپ ها اختلافی معنی داری وجود نداشت. بیشترین وزن ویژه برگ ( (slw مربوط به ژنوتیپ چیتی زودرس و کمترین وزن ویژه مربوط به ژنوتیپ قرمز d81083بود و از نظر این بین ژنوتیپ های cos16 و اختر اختلاف معنی داری وجود نداشت. تحت شرایط تنش خشکی وزن ویژه برگ (slw)، دمای برگ، پتانسیل آب برگ، زاویه برگ و تعداد روزنه در سطح زیرین برگ بالغ افرایش ولی تعداد برگ در هر بوته، ارتفاع بوته، میزان کلروفیل در برگ، تعداد روزنه در سطح روئین برگ بالغ و اندازه روزنه ها به طور قابل توجهی کاهش یافت. بیشترین ارتفاع بوته متعلق به ژنوتیپ اختر بود ولی با اعمال تنش خشکی میانگین ارتفاع بوته در همه ی ژنوتیپ ها کاهش یافت. ژنوتیپ اختر بالاترین شاخص روزنه ای در سطح روئین برگ را در هر دو سطح آبیاری داشت و در سطح زیرین برگ نیز ژنوتیپ اختر بالاترین شاخص روزنه-ای را نسبت به سه ژنوتیپ دیگر داشت. از نظر صفت تعداد دانه در نیام، تنش تاثیر معنی داری بر این صفت نداشت ولی در بین ژنوتیپ ها اختلاف معنی داری وجود داشت و تعداد نیام و دانه در بوته، ژنوتیپ اختر بیشتر بود. به طور نسبی وزن 100دانه ژنوتیپ های d81083و اختر بیشتر از دو ژنوتیپ دیگر بود. ژنوتیپ اختر بیشترین و ژنوتیپ d81083 کمترین عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیکی را داشتند با وجود این، تفاوت عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیکی بین cos16 و چیتی زودرس از نظر آماری معنی دار نبود. در همه ژنوتیپ ها تعداد دانه در بوته، تعداد نیام در بوته، عملکرد بیولوژیکی، عملکرد دانه و شاخص برداشت تحت شرایط تنش کمبود آب بطور معنی داری کاهش یافت. بطور کلی نتیجه گیری شد، که لوبیا گیاهی حساس به تنش کمبود آب است، ولی میزان حساسیت در بین ژنوتیپ ها پیوسته متفاوت است.
الناز آقازاده علی بنده حق
کادمیوم جزو فلزات سنگین طبقه بندی می شود و از منابع مختلف به ویژه مصرف کودهای فسفری با غلظت کادمیوم بالا و کاربرد فاضلاب های صنعتی به خاک اضافه و موجب آلودگی محیط زیست می-گردد. در این تحقیق آزمایشی به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با دو عامل اکوتیپ (10سطح) و تنش کادمیوم (دو سطح) در سه تکرار انجام شد. تنش کادمیوم در غلظت-های 100 و 200 میکرومول به صورت کلرید کادمیوم همراه با شاهد اعمال شد. در آزمایش صفات مورفولوژیکی، شاخص های رشد، پرولین، محتوای نسبی آب برگ، تراوش الکترولیتی و غلظت کادمیوم در بخش های مختلف گیاه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تفاوت بین سطوح تنش برای وزن تر و خشک ریشه، طول ریشه، وزن تر و خشک بخش هوایی، بیوماس کل، ارتفاع بوته، سطح برگ، محتوای نسبی آب برگ، پرولین و میزان غلظت کادمیوم در ریشه، غلظت کادمیوم در بخش هوایی، rgr، nar، agr، lad، rlgr و تراوش الکترولیت معنی دار است، ولی در مورد قطر ساقه اختلاف معنی داری مشاهده نگردید. اثر متقابل اکوتیپ و تنش برای صفات مورد بررسی غیر از غلظت کادمیوم در ریشه و غلظت کادمیوم در بخش هوایی معنی دار نشد. تود? بومی اردبیل کمترین کاهش را از نظر بیوماس کل نشان داد. تجمع پرولین در اثر تنش کادمیوم افزایش یافت و این افزایش برای توده های متحمل و حساس مشابه بود. با افزایش سطح تنش تراوش الکترولیتی افزایش یافت و توده های یزد، شهرضا، ورزنه، مشهد، مبارکه، ورامین، اصفهان و بیرجند بیشترین میزان تراوش الکترولیتی را داشتند. اکوتیپ اردبیل با بیشترین انتقال کادمیوم جذب شده توسط ریشه به اندام هوایی به عنوان اکوتیپ برتر گیاه پالایی معرفی شد.
فاطمه سورنی نیا مجید نوروزی
عملکرد آفتابگردان بستگی زیادی به میزان آب در دسترس به ویژه در مرحله ی گلدهی دارد. در این مطالعه 11 لاین اینبرد آفتابگردان تحت شرایط تنش و عادی برای بررسی میزان حساسیت و مقاومت آنها به خشکی مورد ارزیابی قرار گرفتند. این آزمایش به صورت کرت های خردشده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز انجام شد. سه سطح آبیاری به عنوان فاکتور اصلی و 11 لاین اینبرد آفتابگردان به عنوان فاکتور فرعی بودند. صفات عملکرد، اجزای عملکرد، ارتفاع گیاه، پتانسیل آب برگ، محتوای نسبی آب برگ، محتوای پرولین، فلورسانس کلروفیل و دمای برگ بعد از اعمال تنش اندازه گیری شدند. نتایج تجزیه واریانس تفاوت معنی داری را بین لاین های اینبرد برای تمامی صفات به جز پتانسیل آب برگ و فلورسانس کلروفیل نشان دادند. اثر متقابل لاین با تنش فقط برای صفت پرولین معنی داربود. شاخص های تحمل که بر اساس عملکرد دانه در گیاه در شرایط تنش ملایم و شدید محاسبه شدند شامل میانگین هندسی عملکرد (gmp)، شاخص تحمل به تنش (sti)، میانگین حسابی عملکرد (mp)، شاخص تحمل به تنش (tol)، شاخص میانگین هارمونیک (hm) و شاخص حساسیت به تنش (ssi) بودند که برای هر لاین آفتابگردان محاسبه گردید. r46, b147 و r19 در شرایط تنش ملایم و b147 و r46 در شرایط تنش شدید مقاومترین لاین ها بودند. نتیجه نمودار های بای پلات در هردو شرایط تنش زا لاین r46 را به عنوان یک لاین مقاوم و دارای ویژگی های مطلوب برای تولید هیبرید های مقاوم معرفی کردند.
علی اصغر صفری دیزج مصطفی ولیزاده
گوجه فرنگی، گیاهی است که از جنبه های غذایی، اقتصادی و علمی از اهمیت بالایی برخوردار است. با توجه به حساسیت این گیاه زراعی نسبت به تنش های زیستی و غیر زیستی، بهینه سازی روش های کشت بافت و اصلاح ژنتیکی این گیاه در جهت بهبود شرایط کمی و کیفی آن، مفید به نظر می رسد. برای این آزمایش سه رقم زراعی گوجه فرنگی تحت کشت در آذربایجان شرقی شامل ارقام، چیف، اوربانا و ارومیه کم رنگ، انتخاب شدند. در این تحقیق برخی از عوامل موثر در باززایی و تراریختی گوجه فرنگی از جمله ترکیب محیط کشت پایه و هورمون ها (bap، iaa، naa و kin)، نوع ریزنمونه (برگ لپه ای و هیپوکوتیل)، نژاد آگروباکتریوم (gv3101، lba4404 و agl1)، غلظت های مختلف آگروباکتریوم، مدت زمان پیش کشت و میزان استوسرینگون، مورد مطالعه قرار گرفتند. بر خلاف ریزنمونه های برگ لپه ای، ریزنمونه های هیپوکوتیل بازدهی پایینی را در باززایی نشان داد و گیاه تراریخته ای با استفاده از این ریزنمونه بدست نیامد. از بین تیمارهای هورمونی محیط کشت پایه ms حاوی 5/1 میلی گرم در لیتر bap و 1/0 میلی گرم در لیتر iaa بهترین نتایج را برای باززایی نشان داد. از بین ارقام مورد مطالعه، رقم اوربانا بیشترین میزان باززایی را نشان داد. بیشترین میزان ساقه زایی در محیط کشت ms تکمیل شده با 1/0 میلی گرم در لیتر bap بهترین محیط ساقه زایی انتخاب شد، همچنین محیط کشت ms حاوی 2 میلی گرم در لیتر iba محیط ریشه-زایی مناسب بود. در آزمایش های تراریختی، نژاد gv3101 آگروباکتریوم تومه فسینس، بیشترین میزان گیاهان تراریخته بدست آمد، ولی با دو نژاد lba4404 و agl1، گیاه تراریخته ای بدست نیامد. بهترین غلظت (od=600)، در تراریختی با نژاد gv3101، 1 بود. پیش تیمار ریزنمونه ها به مدت دو روز، بهترین درصد تراریختی را داشتند. استفاده از استوسرینگون در مقدار 100 میکرومولار برای تراریختی مناسب بود. در طی مراحل تراریختی گیاهان تراریخته زیادی برای ژن avp1 در رقم اوربانا بدست آمد. از گیاهان منتقل شده به خاک، تعداد زیادی در جریان سازگاری به دلیل بیماری بوته میری از بین رفتند. چند گیاه در نهایت به گلخانه منتقل شده و حضور ژن avp1 در آن ها با استفاده از پرایمر آن در مرحله این ویترو و گلخانه مورد تایید قرار گرفت.
علی اکبر قنبری محمد رضا شکیبا
شناخت اثرات فیزیولوژیکی به خاطر حساسیت لوبیا به تنش خشکی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این پژوهش برای ارزیابی اثر کمبود آب بر رشد، عملکرد، برخی صفات فیزیولوژیکی و زراعی و روند تجمع بعضی از عناصر غذایی در دانه لوبیا در موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر (کرج) اجرا شد. آزمایش به صورت اسپلیت پلات با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار در سال های زراعی 1388 و 1389 و در دو شرایط آبیاری نرمال (آبیاری بر اساس 60-55 میلی متر تبخیر از سطح تشتک تبخیر) و محدود (آبیاری بر اساس 110-100 میلی متر تبخیر از سطح تشتک تبخیر) و با هشت ژنوتیپ لوبیا از گروه های مختلف سفید (wa4502-1 و wa4531-17)، قرمز (d81083،and1007، و اختر) و چیتی (cos16، mcd4011، و ks21486) انجام شد. نتایج نشان داد که تنش کمبود آب باعث کاهش 12 درصدی ارتفاع بوته گردید. لاین mcd4011 کمترین کاهش ارتفاع را داشت. تعداد شاخه فرعی در شرایط کمبود آب با افت 22 درصدی مواجه گردید و ژنوتیپ های سفید بیشترین کاهش را نشان دادند. کمبود آب باعث کاهش تعداد برگ های سه برگچه ای شد و این کاهش در مرحله رویشی (18%) بیشتر از مرحله گلدهی (10%) بود. لاین mcd4011 در هر دو مرحله کمترین کاهش تعداد برگ متأثر از تنش را داشت. در این مراحل، لاین cos16 بطور معنی دار تعداد برگ خود را کاهش داد. زاویه برگ تحت تأثیر آبیاری قرار گرفت و بر اثر تنش کمبود آب افزایش 59 درصدی (24 درجه) نشان داد. لوبیاهای سفید از میانگین افزایش زاویه برگ بیشتری برخوردار بودند. اثر آبیاری غیر از تعداد روز تا تشکیل نیام (r7) و دوره پر شدن دانه، بر سایر مراحل غیر معنی دار بود. کمبود آب باعث کوتاه تر شدن طول دوره مراحل r5، r6 و r7، و طولانی تر شدن مراحل r8 و r9 و دوره پر شدن دانه گردید. این وضعیت برای تمام ژنوتیپ ها یکسان نبود. لاین ks21486 با کمترین دوره رشد رویشی، زودرس ترین ژنوتیپ در هر دو شرایط بود. در شرایط تنش، دوره پر شدن دانه wa4531-17 نسبت به سایر ژنوتیپ ها طولانی تر بود. بیشترین کاهش این دوره متأثر از تنش مربوط به ks21486 بود. تنش در برخی از ژنوتیپ ها باعث تسریع رسیدگی و در بعضی دیگر باعث تأخیر در رسیدگی شد. کمبود آب کاهش محسوس lai در کلیه ژنوتیپ ها را موجب گردید. در این شرایط، تا اوایل پر شدن نیام ها لوبیا قرمز and1007 از شاخص سطح برگ بیشتری نسبت به سایر ژنوتیپ ها برخوردار بود. در اواخر پر شدن نیام ها لاین wa4502-1 برتری پیدا کرد. لاین and1007 تا اواسط دوره رشد از cgr بالاتری نسبت به سایر ژنوتیپ ها برخوردار بود، ولی در مرحله تشکیل نیام ها با افت سرعت رشد گیاه زراعی مواجه شد. این لاین مجدداً تا انتهای دوره رشد برتربود. کمبود آب کاهش وزن ویژه ساقه در هر دو مرحله را ایجاد کرد و اثر آن در مرحله رویشی نسبت به مرحله زایشی بیشتر بود. در هر دو شرایط آبیاری، لاین ks21486 و رقم اختر کمترین اختلاف وزن ویژه ساقه بین دو مرحله را داشتند. تنش دمای برگ را 5 درجه سانتی گراد افزایش داد و واکنش ژنوتیپ ها از این نظر متفاوت بود. کلیه ژنوتیپ ها از rwc کمتری در شرایط تنش برخوردار بودند. در مرحله گلدهی، میانگین rwc لاین های سفید بیشتر از دو گروه دیگر بود. درصد کاهش rwc در این مرحله بین 10-3 درصد بود. کمبود آب شاخص کلروفیل را 9/6 درصد کاهش داد و این شاخص به طور میانگین 3 واحد کمتر از شرایط نرمال بود. حداکثر عملکرد کوانتومی (fv/fm) تحت تأثیر تنش بیش از 24 درصد کاهش پیدا کرد و کمترین کاهش آن مربوط به لاین mcd4011 بود. میزان نیتروژن برگ در مرحله رویشی نسبت به کمبود آب حساس تر از مرحله زایشی بود و بر اثر کمبود آب 18 درصد کاهش پیدا کرد. در هر دو شرایط، لاین های سفید از میانگین نیتروژن برگ کمتری برخوردار بودند. میزان افزایش پرولین برگ بر اثر تنش بیش از 105 درصد بود. در حالی که لوبیاهای سفید در شرایط نرمال دارای بیشترین میزان پرولین بودند، ولی در شرایط تنش کمترین مقدار پرولین را داشتند. رقم اختر و لاین ks21486 در هر دو شرایط به ترتیب کمترین و بیشترین شاخص برداشت دانه را داشتند. واکنش ژنوتیپ ها به کمبود آب از این نظر متفاوت بود، به طوری که در چهار ژنوتیپ افزایش و در چهار ژنوتیپ کاهش آن مشاهده شد. در بین اجزای عملکرد، تعداد نیام در بوته بیشترین درصد تغییرات متأثر از کمبود آب را نشان داد. کاهش تعداد نیام در بوته، تعداد دانه در نیام و وزن صد دانه متأثر از تنش کمبود آب به ترتیب 18%، 12% و 7/6% (بیش از 5/2 گرم) بود. در مجموع دو سال آزمایش، عملکرد دانه بر اثر تنش کمبود آب 50 درصد کاهش نشان داد. درصد افت عملکرد متأثر از تنش در d81083 و and1007 به ترتیب بیشترین و کمترین بود. میانگین عملکرد دانه انواع قرمز در شرایط نرمال و تنش کمبود آب نسبت به دو نوع دیگر بیشتر بود. عناصر و ترکیبات موجود در دانه لوبیا تحت تأثیر تنش کمبود آب کاهش پیدا کردند. بیشترین کاهش میزان آهن مربوط به لوبیا قرمز اختر بود. از نظر نیتروژن موجود در دانه، لوبیاهای سفید در شرایط تنش دارای مقادیر کمتری نسبت به انواع قرمز و چیتی بودند و در مقابل فسفر بیشتری در این شرایط در دانه ها ذخیره کردند. در هر دو شرایط آبیاری، دانه های cos16 در طول مراحل نمو بیشترین مقادیر عنصر روی را داشتند و در مقابل، wa4502-1 کمترین مقدار روی را نشان داد. کمبود آب از اواسط مرحله پر شدن نیام ها باعث کاهش قابل توجه کلیه عناصر موجود در دانه شد. البته، شدت تأثیر خشکی روی عناصر آهن و فسفر بیشتر از روی و نیتروژن، به ویژه در مرحله نهایی نمو دانه ها بود. در مطالعه همبستگی بین صفات، بویژه در شرایط تنش، عملکرد با میزان نیتروژن برگ در هر دو مرحله رویشی و زایشی و میزان عنصر روی موجود در دانه همبستگی معنی دار و مثبت نشان داد. در هر دو شرایط، رابطه بین میزان فسفر دانه و عملکرد منفی بود. بنابراین، انتخاب ژنوتیپ های لوبیا بر اساس مقادیر بیشتر عنصر روی و مقادیر کمتر فسفر باعث دستیابی به ژنوتیپ های پر محصول تر می شود. بازتاب های فیزیولوژیکی ژنوتیپ های مورد بررسی از لحاظ میزان حساسیت و تحمل خشکی در شرایط این آزمایش متفاوت بود. در این پژوهش، شدت تنش خشکی 50/0 بود. بر اساس شاخص های dti، dsi ، mp و gmp بهترین ژنوتیپ ها and1007، cos16 و mcd4011 بودند. به طور کلی، طبق نتایج آزمایش انواع لوبیا سفید نسبت به تنش خشکی حساس تر از انواع قرمز و چیتی بودند.
عاطفه کاهه ابراهیم دورانی
برنج یکی از غلات دانه ریز مهم در جهان است که بیش از 50% از جمعیت جهان را تغذیه می کند. عامل بیماری بلاست برنج، بیمارگر magnaporthe grisea است که یکی از مهم ترین بیماری های قارچی برنج در اغلب نواحی جهان به شمار می رود. به منظور بررسی اثر تنش قارچ بلاست بر الگوی بیان پروتئوم در کشت سوسپانسیون سلولی برنج، آزمایشی در قالب طرح کاملا تصادفی با دو رقم نعمت و طارم در دو سطح شاهد و تنش بیماری بلاست در سه تکرار اجرا شد. هر دو رقم در محیط کشت و در شرایط استریل رشد داده شد و سپس با قارچ بلاست با غلظت 105×1 به مدت 48 ساعت آلوده گردید. 48 ساعت پس از اعمال تنش، نشت یونی و مشاهدات میکروسکوپی مورد ارزیابی قرار گرفتند. اختلاف بین سطح شاهد و تنش بیماری بلاست برای صفت نشت یونی در سطح یک درصد معنی دار گردید. در مشاهدات میکروسکوپی در رقم حساس طارم میسیلیوم ها کاملا کالوس را احاطه کرده و اسپور های فراوانی در این رقم مشاهده شد درحالی که در رقم مقاوم نعمت میسیلیوم های خیلی کمی مشاهده گردید. این نتایج نشان می دهد که رقم طارم جزء ارقام حساس و رقم نعمت جزء ارقام مقاوم به بیماری بلاست برنج است. در این مطالعه برای شناسایی پروتئین های درگیر در مقاومت گیاه برنج به قارچ بلاست، پروفایل پروتئینی کشت سوسپانسیون رقم نعمت و طارم 48 ساعت بعد از آلودگی با قارچ مقایسه شد. مقایسه الگوی پروتئوم دو رقم در سطح شاهد و تنش بیماری بلاست منجر به شناسایی 119 لکه پروتئینی شد. در رقم مقاوم نعمت با انجام آزمونt سه لکه پروتئینی بوسیله تیمار با قارچ بلاست تغییرات بیان معنی داری را نشان دادند که از این تعداد دو لکه پروتئینی افزایش بیان و یک لکه پروتئینی کاهش بیان نشان داد. همچنین در رقم حساس طارم با آزمونt ، چهار لکه پروتئینی بوسیله تیمار با قارچ بلاست تغییرات بیان معنی داری را نشان دادند که از این تعداد دو لکه پروتئینی افزایش بیان و دو لکه پروتئینی کاهش بیان نشان دادند. بر اساس مطابقت نقطه ایزوالکتریک و جرم مولکولی لکه های پروتئینی دارای تغییرات بیان با اطلاعات موجود در داده های پایگاه های اطلاعاتی این پروتئین ها شناسایی شدند. پروتئین-های شناسایی شده در چهار گروه عملکردی شامل پروتئین های دخیل در واکنش های دفاعی، ترارسانی علامت، پروتئین های درگیر در بیوسنتز و متابولیسم مولکول ها و پروتئین های تنظیمی طبقه بندی شدند. پروتئین های دفاعی شناسایی شده شامل ?1, 3glucanaseو pathogen related protein بودند. پروتئین مسیر های ترارسانی علامت شامل receptor like protein kinase و پروتئین های درگیر در بیوسنتز و متابولیسم مولکول ها در این پژوهش شامل ترانس کتولاز و تریوز فسفات ایزومراز و ایزوفلاون ردوکتاز بودند.putative uncharacterized protein پروتئین درگیر در مسیر های تنظیمی بود. افزایش بیان معنی دار و بالای پروتئین های ?1,3glucanase و receptor like protein kinase در رقم مقاوم نشان دهنده افزایش فعالیت ضد قارچی، القای پاسخ های دفاعی موثر در مقابل قارچ بلاست، درک تغییرات محیطی مربوط به تنش، پاسخ مناسب به آن ها و سازش بهتر گیاه در مقابل تنش است. افزایش بیان معنی دار پروتئین های pathogen related protein و transketolase در شرایط تنش نمایانگر نقش این پروتئین ها در کاهش اثرات تنش و محافظت گیاه از تنش های قارچی می باشد.
پریسا اسدزاده عرفان محمود تورچی
. در این پژوهش از رهیافت پروتئومیکس بر اساس الکتروفورز دوبعدی برای مطالعه پروتئوم ریشه برنج تحت تنش کمبود آب استفاده نموده و روند تغییرات در بیان پروتئین های ریشه در مقایسه با گیاهان شاهد مورد توجه قرار می گیرد. برای این منظور رقم هاشمی در اطاقک رشد پرورش داده می شود. سه هفته پس از کاشت به مدت سه دوره زمانی متوالی پس از قطع آبیاری، از ریشه گیاهان نمونه برداری می گردد. پروتئین-های ریشه پس از استخراج با بافر فسفات/ tca در بعد اول به روشief و در بعد دوم به کمک sds-pageتفکیک شده و ژل ها پس از رنگ آمیزی با آبی کوماسی طی دو مرحله رنگ زدایی می شود و در نهایت توسط نرم افزارهای کامپیوتری میزان بیان آنها کمی سازی و روند تغییرات بیان آنها طی دوره تنش و فواصل زمانی مقایسه می شوند. با توجه به روند تغییرات در بیان پروتئین ها، ساز و کار تحمل به تنش کمبود آب در بافت ریشه و در سطح مولکولی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.
اعظم پورمحمد سید سیامک علوی کیا
تنش خشکی یکی از عواملی است که محصول آفتابگردان (helianthus annuus l.) را در مناطق خشک و نیمه خشک جهان از جمله ایران مورد تهدید قرار می دهد. به دلیل قابلیت ذاتی آفتابگردان در تحمل خشکی، شناسائی و اصلاح ارقام پر محصول و مقاوم به تنش کمبود آب ضروری می باشد. برای گزینش ژنوتیپ های برتر از طریق روش های متداول اصلاح نباتات، درک صحیح از اساس ژنتیکی صفات درگیر در تحمل خشکی ضرورت دارد. بررسی نوع عمل ژن ها و توانایی ترکیب پذیری عمومی و خصوصی ژنوتیپ ها در تعیین برنامه مناسب اصلاحی با استفاده از صفات فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی به خصوص در شرایط تنش خشکی پیوسته مورد نظر قرار دارد. در این راستا و برای برآورد پارامترهای ژنتیکی صفات درگیر در تحمل خشکی آفتابگردان در این تحقیق از روش لاین × تستر استفاده شد. برای این منظور بذور 30 هیبرید حاصل از تلاقی شش لاین و پنج تستر در قالب طرح کرت های خرد شده با سه تکرار تحت شرایط مزرعه ای با دو تیمار تنش کمبود آب از طریق قطع آبیاری، یکی از مرحله r4 (شکوفائی گل) تا آخر r6 (شروع پر شدن دانه) و دیگری از r4 تا آخر رسیدگی فیزیولوژیکی به همراه آبیاری مطلوب در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز بررسی شدند. تجزیه واریانس صفات و تجزیه ژنتیکی لاین× تستر برای برآورد ترکیب پذیری عمومی و خصوصی به همراه اجزای واریانس ژنتیکی و وراثت پذیری انجام شد. بر اساس نتایج حاصل در شرایط نرمال صفات دمای برگ، محتوای آب نسبی برگ، پرولین، ارتفاع گیاه، قطر طبق، تعداد دانه در طبق، بیوماس و عملکرد تحت کنترل اثر افزایشی ژن ها بودند. در شرایط قطع آبیاری از مرحله شکوفائی گل تا شروع پر شدن دانه، صفات دمای برگ، پتانسیل آب برگ، پرولین، ارتفاع گیاه، قطر طبق، وزن هزار دانه، تعداد دانه، بیوماس و عملکرد دانه تحت کنترل اثر افزایشی ژن ها بودند. در شرایط قطع آبیاری از مرحله شکوفائی گل تا آخر رسیدگی فیزیولوژیکی صفات دمای برگ، پتانسیل آب برگ، پرولین، قطر طبق تحت کنترل اثرات افزایشی و محتوای آب نسبی برگ، ارتفاع گیاه، تعداد دانه در طبق و عملکرد دانه تحت کنترل اثرات غیر افزایشی بودند. محتوای آب نسبی برگ و پتانسیل آب برگ در شرایط تنش شدید و دمای برگ، پرولین، ارتفاع گیاه، تعداد دانه در طبق و بیوماس در شرایط آبیاری نرمال دارای قابلیت توارث بیشتری بودند. برای صفات فیزیولوژیک لاین های,b147 b355 و b349 در شرایط آبیاری نرمال، لاین های b147و b349 در شرایط تنش ملایم و b147 و b221 در تنش شدید از نظر ترکیب پذیری عمومی برای برنامه های تلاقی پیشنهاد می شوند. برای صفات زراعی نیز لاین های b329 ,b147 و b110 در شرایط نرمال و لاین های b329 و b221 در هر دو شرایط تنش ملایم و شدید به عنوان بهترین لاین ها از لحاظ ترکیب پذیری عمومی شناسایی شدند. بر اساس مقادیر ترکیب پذیری عمومی لاین های بازگرداننده باروری، برای صفات فیزیولوژیک لاین های r50 و r19 در شرایط آبیاری نرمال و لاین های r19 و r46 در هر دو شرایط تنش ملایم و شدید برای برنامه های تلاقی پیشنهاد می شوند. برای صفات زراعی نیز لاین های r50 و r46 در شرایط نرمال و لاین های ,r50 r46 و r26 در شرایط تنش ملایم و تنش شدید به عنوان بهترین لاین ها از لحاظ ترکیب پذیری عمومی شناسایی شدند. هیبرید های b110×r19، b221×r19، b147×r26، b355×r26، b147×r46، b110×r50 و b147×r50 که بالاترین عملکرد دانه در هر دو شرایط بدون تنش و تنش خشکی را داشتند، بهترین ترکیب پذیری خصوصی را نیز برای صفات پرولین، ارتفاع گیاه، قطر طبق، بیوماس و عملکرد را داشتند.
زهرا غلامی مصطفی ولیزاده
کمبود آب بیشترین خسارت را در بسیاری از کشورهای دنیا از جمله ایران در تولید گندم وارد می کند و تنش ناشی از آن در کلیه مراحل رشد گیاه موثر است. بنابراین ارزیابی واکنش ارقام متفاوت گندم در برابر تنش ها ضروری است. اندازه گیری میزان فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان در طول تیمارهای تنش خشکی به عنوان روشی جهت ارزیابی واکنش گیاه در برابر تنش پذیرفته شده است. در این تحقیق فعالیت ایزوزیمی پراکسیداز(pox) و سوپر اکسید دیسموتاز(sod) در 16 رقم گندم پائیزه (6 رقم متحمل، 5 رقم بینابین و 5 رقم حساس به خشکی) تحت تنش خشکی ناشی از peg (5- بار) و عادی در مرحله گیاهچه ای (به تفکیک ریشه چه و ساقه چه) بر اساس آزمایش فاکتوریل با طرح پایه کاملأ تصادفی مورد بررسی قرار گرفت. برای انجام این مطالعه بذور ارقام مورد بررسی در ظروف پتری کشت شده و آنزیم ها از چند نمونه ساقه چه و ریشه چه های 10روزه به صورت دسته جمعی از هر ژنوتیپ استخراج شدند. با انجام الکتروفورز در ژل های پلی آکریلامید 8% و سپس رنگ آمیزی ژل ها الگوی نواری آنزیم ها مورد عکسبرداری و در نهایت این الگوها با نرم افزار mcid مورد ارزیابی قرار گرفت. در گیاهچه های حاصل از بذرهای فوق سه ایزوزیم از sod و شش ایزوزیم از pox شناسایی شدند.تجزیه واریانس داده های کمی مرتبط با سه ایزوزیم sod نشان داد که این ایزوزیم ها تحت تنش خشکی قرار نگرفتند ولی sod1 فقط در ساقه چه، sod2 فقط در ریشه چه دیده. شش ایزوزیم pox نیز اختلاف معنی داری از نظر فعالیت آنزیمی دنسیتومتریک نشان ندادند با وجود این فعالیت آنزیمی pox2، pox3 و pox5بین ژنوتیپ ها اختلاف معنی دار نشان دادند (0.01% ? p ). برای همین آنزیم ها، اثر متقابل ژنوتیپ * بافت نیز معنی دار گردید. از نه ایزوزیم مورد مطالعه فقط pox6 برای اثر متقابل بافت * تنش معنی دار شد. فعالیت این آنزیم در شرایط عادی بیشتر از ساقه چه و در شرایط تنش فعالیت آن در ساقه چه به مراتب بیشتر از ریشه چه بود. میانگین فعالیت pox3 در ژنوتیپ های متحمل بیشتر از حساس و میانگین فعالیت pox5 در ژنوتیپ های حساس بیشتر از متحمل برآورد گردید
مرتضی بازیار داود فرج زاده
شوری آب و خاک زراعی از جمله عواملی غیرزیستی هستند که مانع از عملکرد بالا در گیاهان زراعی از جمله دانه های روغنی می گردند. از استراتژی های مناسب برای مقابله با شوری و افزایش عملکرد محصولات زراعی، استفاده از ارقام متحمل به تنش شوری و تلقیح گیاهان زراعی با انواع مختلفی از باکتری های ریزوسفری محرک رشد گیاه از جمله باکتری سودوموناس فلورسنس است. باکتری های ریزوسفری محرک رشد گیاه به عنوان جایگزین کودهای شیمیایی و یکی از عوامل کاهش دهنده اثرات مضر تنش های غیرزیستی از جمله شوری شناخته می شوند، که می توانند سبب افزایش حاصلخیزی خاک و تولید محصول بیشتر شوند. باکتری p. fluorescens fy32 یکی از باکتری های ریزوسفری محرک رشد گیاه می باشد که می تواند به طور مستقیم و غیر مستقیم باعث حفظ رشد گیاه تحت تنش های مختلف از جمله تنش شوری شود. این باکتری ها می توانند با تولید برخی آنزیم ها مانند آنزیم acc- دآمیناز و کمک به سنتز برخی تنظیم کننده های رشدی مثل پرولین در کاهش اثرات زیان بار تنش شوری بر رشد گیاه موثر باشند. این پژوهش به منظور بررسی اثر تلقیح باکتری p. fluorescens fy32 بر فعالیت برخی آنزیم های آنتی اکسیدان و خصوصیات ریشه ارقام کلزا در شرایط تنش شوری به صورت کرت های دو بار خرد شده در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار در سیستم کشت هیدروپونیک انجام شد. شش رقم کلزا (فاکتور فرعی فرعی) به صورت تلقیح شده و تلقیح نشده با باکتری (فاکتور فرعی) تحت تنش نمک کلرید سدیم (150 و 300 میلی مولار) به همراه شاهد (فاکتور اصلی) قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تنش شوری باعث کاهش معنی دار صفات رشدی (وزن تر، ارتفاع بوته و وزن خشک برگ، ریشه و کل بوته) در سطح یک درصد شد. این کاهش در گیاهچه های تلقیح شده با باکتری کمتر از گیاهچه های تلقیح نشده بود. در بین ارقام مختلف نیز برای صفات رشدی اختلاف معنی دار مشاهده شد، به طوری که ارقام rgs003، amica و hyola308 دارای بیشترین وزن تر و خشک و ارتفاع بوته بودند. خصوصیات ریشه (طول، حجم و غلظت پرولین) نیز به طور معنی داری تحت تأثیر تنش شوری قرار گرفت. آزمایش نشان داد که تلقیح با باکتری در جلوگیری از اثرات منفی تنش شوری موثر می باشد. در بین ارقام برای طول، حجم و پرولین ریشه hyola308 دارای بیشترین مقدار از صفات مذکور بود. تجمع یون های سدیم و کلراید با افزایش شوری در گیاهان بیشتر شد، ولی یون پتاسیم کاهش معنی دار داشت. روند تجمع یون سدیم و کلراید با تلقیح گیاهچه ها با باکتری کاهش و برای پتاسیم در سطوح شوری نسبت به شاهد افزایش داشت. رقم sarigol دارای بیشترین غلظت یون سدیم و کلراید و کمترین غلظت یون پتاسیم بود. تنش شوری بر فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان (کاتالاز، پراکسیداز و پلی فنل اکسیداز) اثر معنی دار داشت. فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان در گیاهچه های تلقیح شده با باکتری کاهش معنی داری نسبت به گیاهچه-های تلقیح نشده در سطوح مختلف تنش شوری داشت. رقم hyola308 در سطوح مختلف شوری و باکتری دارای کمترین فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان (نسبت به شاهد) بود. فعالیت آنزیم های آنتی-اکسیدان با یون های سدیم، کلراید و پرولین ریشه همبستگی مثبت و با صفات رشدی و یون پتاسیم همبستگی منفی نشان داد.
شیدا علیپور قربانی علی بنده حق
تنش های غیر زیستی مانند شوری و خشکی از مهمترین عوامل محدود کننده رشد و نمو گیاهی می باشند. مطالعه فرایند پاسخ به تنش و مکانیسم های مقاومت لازمه موفقیت مطالعات مربوطه است. پروتئین ها به عنوان محصول نهایی ژن (ها) مسئول تمام فرایند های سلولی است و به همین دلیل مطالعه آنها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. گرچه بذر نقشی در مقوله مقاومت یا حساسیت ندارد، ولی به شدت تحت تاثیر تنش ها قرار می گیرد و ترکیب پروتئینی آن تغییر می یابد. در این پژوهش هدف شناسایی پروتئین های بذری بود که تحت تنش شوری در بذر تغییر می یابند. بدین منظور بذور رقم sarigol در سیستم هیدروپونیک مورد کشت قرار گرفته و بعد از جوانه زنی تنش شوری در سه سطح ( صفر، 175، 350 میلی مولار نمک کلرید سدیم) اعمال شد. در طی دوره رشد صفاتی مانند تر و خشک اندام های هوایی و ریشه و ارتفاع بوته و پرولین مورد اندازه گیری قرار گرفت و در پایان آزمایش عملکرد دانه و وزن یک صد دانه نیز مورد ارزیابی قرار گرفت. تنش بر همه صفات به جز وزن خشک ریشه اثر معنی داری داشت که نشان دهنده اثر شوری بر بوته های کلزا می باشد. پروتئوم بذور کلزای رقم sarigol( رقم حساس به شوری) که تحت تنش شوری 350 میلی مولار کلرید سدیم و شرایط عادی تولید شده بود، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. استخراج پروتئین های بذور حاصل از بوته های تحت تنش و شاهد به روش فینی انجام گرفته و پروتئین ها توسط الکتروفورز دو بعدی مورد تفکیک قرار گرفتند. پس از تصویر برداری از ژل های حاصل از تجزیه آنها به کمک نرم افزار melani انجام گرفت. تجزیه ژل ها منجر به شناسایی 532 لکه پروتئینی تکراردار شد. از این تعداد 58 لکه پروتئینی متاثر از تنش شوری بود و از این 58 لکه تعداد 29 لکه پروتئینی تغییر بیان قابل قبول داشتند، به طوری که 19 پروتئین دارای کاهش بیان و بقیه دارای افزایش بیان بودند. سهم عمده پروتئین های شناسایی شده متعلق به گروه پروتئین های درگیر در متابولیسم و همچنین درگیر در دفاع/ سم زدایی بود. از گروه پروتئین های ذخیره ای و فتوسنتز دو پروتئین، درگیر در سنتز / تجزیه سه پروتئین و از گروه پروتئین های مربوط به متابولیسم نیتروژن یک پروتئین مورد شناسایی قرار گرفت که تحت تنش شوری کاهش بیان داشت. در میزان پروتئین های ذخیره ای کاهش بیان وجود نداشت و بیشترین تعداد لکه های دارای افزایش بیان مربوط به گروه متابولیسم کربن بود. به نظر می رسد که با توجه به افزابش بیان در پروتئین های ذخیره ای، تنش شوری موجب افزایش کیفیت بذر کلزا می شود.
اکبر مرزوقیان محمود تورچی
با توجه به گسترش فزاینده اراضی شور در سطح کشور و اهمیت گندم به عنوان مهم ترین محصول استراتژیک، اصلاح و بهبود ارقام گندم از اولویت های اصلی به شمار می آید. پیش زمینه هر برنامه به نژادی برای بهبود تحمل شوری، بررسی تنوع ژنتیکی و شناخت ساز و کار ژن های دخیل و مرتبط با شوری است. در عین حال تحقیقات اندکی در مورد اثرات شوری بر گندم صورت گرفته است. در این راستا واکنش نسل های حاصل از دو رقم حساس (آرتا) و مقاوم (بم) به سه سطح شوری صفر، 125 و 250 میلی مولار کلرید سدیم با استفاده از روش تجزیه میانگین نسل ها مورد ارزیابی قرار گرفت. هفت نسل(f3 and bc1.2, bc1.1,f2, f1, p2, p1)به عنوان فاکتور فرعی به همراه سطوح شوری به¬عنوان فاکتور اصلی به صورت آزمایش کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در محیط کشت هیدروپونیک ارزیابی شدند. اعمال تنش شوری در سیستم کشت هیدروپونیک با بستر شنی انجام شد. صفات طول و عرض برگ پرچم، وزن خشک برگ پرچم، شاخص کلروفیل، طول ریشک، طول پدانکل، طول ریشه، وزن خشک ریشه، ارتفاع بوته، وزن خشک اندام هوایی، وزن خشک بوته، تعداد پنجه بارور، تعداد دانه در بوته، عملکرد دانه در بوته، میزان پتاسیم و سدیم، نسبت پتاسیم به سدیم، نشت الکترولیت، محتوای نسبی آب برگ و درصد آب برگ مورد اندازه گیری قرار گرفتند. اپیستازی برای شاخص کلروفیل و وزن خشک اندام هوایی در سطح صفر شوری از نوع تکمیلی و در بقیه مواردی که امکان تشخیص نوع اثر اپیستازی میسر بود به صورت مضاعف بود.برای آزمایش پروتئومیک از ارقام والدی آرتا و بم در دو سطح صفر و 250 میلی مولار nacl استفاده شد. سه پروتیئن افزایش بیان و یک پروتئین کاهش بیان داشت. جستجو در پایگاه های اطلاعاتی برای لکه های پروتئینی نشان داد که پروتئین های دارای تغییرات بیان احتمالا از نوع پروتئین های ساختاری مانند پروتئین های شوک حرارتی و پروتئین های تنظیمی مانند فاکتورهای ترجمه بودند.
محمدرضا نقوی محمود تورچی
شناسایی ارقام متحمل به تنش خشکی گندم در ایران، که یکی از کشورهای خشک و نیمه¬خشک جهان محسوب می¬شود، از اهمیت ویژه¬ای برخوردار است. به منظور بررسی واکنش 20 رقم گندم بهاره در شرایط آبیاری کامل (شاهد) و تنش خشکی اعمال شده قبل و بعد از مرحله آبستنی، دو آزمایش جداگانه به صورت کرت¬های خرد شده بر پایه طرح بلوک¬های کامل تصادفی با چهار تکرار در دو سال زراعی 90-1389 و 91-1390 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز انجام شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس صفات نشان داد که بین سطوح تنش و همچنین بین ارقام از نظر تمام صفات در هر دو آزمایش مورد بررسی اختلاف معنی¬داری وجود دارد. تنش باعث کاهش معنی¬دار عملکرد دانه، اجزای عملکرد، ارتفاع و سایر خصوصیات مورفولوژیک گردید. همچنین ارزش خصوصیات فیزیولوژیک در طی تنش کاهش یافت و این کاهش در بین ارقام یکسان نبود. علاوه بر این تحت تنش خشکی مقدار کمّی صفات ریشه¬ای گیاه در جهت مقابله با شرایط کم آبی افزایش یافت و این افزایش در ارقام متحمل¬تر بیشتر بود. از طرف دیگر بررسی ضرایب همبستگی صفات در شرایط تنش و فاقد تنش نشان داد عملکرد دانه بیشترین همبستگی مثبت و معنی¬دار را در بین اجزای عملکرد با تعداد سنبله در بوته دارد. بر طبق نتایج بدست آمده از بررسی پارامترهای ژنتیکی، صفات سطح ویژه برگ، پتانسیل اسمزی، طول سنبله، تعداد پنجه در بوته، تعداد پنجه بارور در بوته و تعداد سنبله در بوته تحت هر دو شرایط شاهد و تنش خشکی و در هر دو آزمایش واریانس ژنتیکی، وراثت¬پذیری و بازده ژنتیکی مطلوبی را نشان دادند که این امر نشاندهنده اثرات افزایشی ژن برای این صفات و دلالت بر این دارد که قسمت عمده¬ای از تنوع فنوتیپی به تنوع ژنتیکی تعلق دارد. نتایج حاصل از تجزیه خوشه¬ای ارقام بر اساس کلی? صفات مورد مطالعه، آن¬ها را در شرایط تنش در هر دو آزمایش در چهار گروه قرار داد. با توجه به گروه¬بندی تجزیه خوشه¬ای، ارقام کویر، نیک¬نژاد، مغان3، دریا و مرودشت که دارای بیشترین ارزش برای اکثر صفات مورد مطالعه بودند در یک گروه قرار گرفتند و می¬توان آنها را به عنوان ارقام متحمل نامید. همچنین رقم بهار در اکثر صفات مورد مطالعه ارزش پایین¬تری از سایر ارقام داشت و می¬توان این رقم را حساس-ترین رقم بشمار آورد. در ضمن ارقام پیشتاز، سپاهان، سیستان و بم بعد از این رقم جزء ارقام حساس مورد مطالعه بودند. مطلوب¬ترین مقادیر شاخص¬های مورد مطالعه متعلق به رقم کویر و نامطلوب¬ترین آن¬ها مربوط به رقم بهار تحت هر دو شرایط تنش خشکی بود. تحلیل همبستگی عملکرد در محیط تنش و بدون تنش با شاخص¬های تحمل به خشکی نشان داد که mp، gmp، sti و hm مناسب¬ترین شاخص¬ها برای انتخاب ارقام گندم بهاره در هر دو آزمایش می¬باشند. با توجه به این شاخص¬ها و عملکرد بالا در دو محیط تنش و بدون تنش و با استفاده از نمودار سه¬بعدی، متحمل¬ترین ارقام کویر، نیک¬نژاد، مغان3، دریا و مرودشت در آزمایش تنش بعد از آبستنی و ارقام کویر، نیک¬نژاد، دریا و مغان3 در آزمایش تنش قبل از آبستنی شناخته شدند. در حالی که حساس¬ترین آن¬ها ارقام بهار، سیوند، پارس و بم در تنش بعد از آبستنی و بهار و پیشتاز در تنش قبل از آبستنی تشخیص داده شدند. نمودار چند متغییره بای پلات نیز نشان داد که ارقام مذکور در مجاورت بردارهای مربوط به بهترین شاخص¬های تحمل به خشکی یعنیmp، gmp، sti و hm قرار دارند. در مجموع بر طبق نتایج حاصل از آزمایش¬های قبلی دو رقم کویر و بهار بترتیب بعنوان متحمل¬ترین و حساس¬ترین ارقام جهت تجزیه پروتئوم انتخاب شدند. تجزیه پروتئوم از طریق الکتروفورز دوبعدی و رنگ¬آمیزی آبی کوماسی انجام شد و بعد از کمی کردن لکه¬ها توسط نرم¬افزار، منجر به شناسایی تعداد 20 لکه پروتئینی تکرارپذیر دارای تفاوت معنی¬دار بین شرایط شاهد و تنش خشکی در رقم کویر و تعداد 86 لکه پروتئینی دارای تفاوت معنی¬دار بین شرایط شاهد و تنش خشکی در رقم بهار شد. با استفاده از روش maldi-tof تعداد 18 عدد از لکه¬ها در رقم کویر و 84 عدد آنها در رقم بهار شناسایی شدند. بعد از تشخیص پروتئین¬های دارای تغییر بیان تحت تنش، نوع فعالیت آنها و نحوه عمل این پروتئین¬ها در سلول مشخص شد. در مجموع کلیه¬ پروتئین¬های دارای تغییر بیان معنی¬دار مربوط به رقم کویر در شش گروه عملکردی تفکیک شدند. تعداد گروه¬های عملکردی پروتئین¬ها در رقم بهار تنوع بیشتری داشت و در 11 گروه عملکردی قرار گرفتند، در حالی که در این رقم نیز مانند رقم کویر بیشترین درصد پروتئین¬ها مربوط به چرخه کالوین، واکنش نوری فتوسنتز، اسمیلاسیون نیتروژن و انتقال پروتون بودند. تعداد 10 پروتئین بین دو رقم مشترک بودند که پروتئین¬های دخیل در واکنش نوری و چرخه کالوین در هر دو رقم بیشترین تغییرات را نشان دادند و به نظر می¬رسد که رقم حساس بهار بدلیل کاهش بیان بیشتر پروتئین¬ها و تعداد بیشتر پروتئین¬های تحت تأثیر قرار گرفته تحت تنش، عملکرد کمتری دارد. در مجموع نتایج نشان داد که حفظ کارایی فتوسنتز تحت تنش از اهمیت بالایی برخوردار است.
هاله نبی زاده مصطفی ولیزاده
گندم از مهم ترین گیاهان زراعی جهان می باشد. بنابراین ارزیابی واکنش ژنوتیپ های گندم در برابر تنش ها ضروری است. در این راستا، اثر تنش شوری حاصل از nacl بر میزان فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان کاتالاز (cat)، سوپراکسید دیسموتاز (sod) و پراکسیداز (pox) در دو گروه از گندم های پاییزه حساس و متحمل به خشکی در مرحله گیاهچه ای همراه با چهار غلظت nacl (صفر میلی مولار)، (100 میلی مولار)، (200 میلی مولار) و (300 میلی مولار) مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش به صورت فاکتوریل با طرح پایه کاملاً تصادفی و درسه تکرار در محیط آزمایشگاه اجرا و در مرحله ده تا دوازده روزگی، سه آنزیم فوق در برگ گیاهچه مورد مطالعه قرار گرفت. فعالیت سه آنزیم cat، sod و pox با الکتروفورز در ژل آکریلامید افقی 5/7? بررسی شد. در این بررسی ها سه ایزوزیم بدون ابهام برای pox، یک ایزوزیم برای cat و دو ایزوزیم برای sod شناسایی شد. تجزیه واریانس داده ها مربوط به فعالیت شش ایزوزیم در شرایط آزمایش نشان داد که تنش شوری اثر معنی داری در فعالیت دو ایزوزیم pox2,pox3 دارد، به طوریکه با افزایش سطح شوری میزان فعالیت این دو ایزوزیمpox به شکل معنی دار افزایش یافت. در حالیکه فعالیت کاتالاز و دو ایزوزیم sod1,sod2 به شکل معنی دار تحت تاثیر سطوح تنش شوری قرار نگرفتند. بررسی شش فعالیت شش ایزوزیم آنتی اکسیدان مورد مطالعه در چهارده ژنوتیپ گندم در مرحله گیاهچه ای نشان داد که بجز آنزیم کاتالاز بین ژنوتیپ ها در بقیه آیزوزیم ها اختلاف معنی دار وجود داشت که می تواند بیانگر اثر قوی تر ژنوتیپ در فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان باشد. اثر متقابل ژنوتیپ * شوری برای هیچ کدام از ایزوزیم معنی دار نشد. به عبارت دیگر واکنش ژنوتیپ ها در برابر تنش شوری تقریبا یکسان بوده است.
مهسا احدی علی بنده حق
برنج (oryza sativa l.)جزو غلات مهم در جیره ی غذایی بشر است و به همین جهت افزایش عملکرد این گیاه و مقاوم سازی آن نسبت به تنش های زیستی و غیر زیستی اهمیت زیادی دارد. با پیشرفت علم پروتئومیکس، شانس شناسایی پروتئین های مسئول تحمل تنش کمبود آب افزایش یافته و از این طریق می توان ارقام متحمل ایجاد کرد. برای مطالعه و تجزیه و تحلیل اثر تنش کمبود آب بر الگوی بیان پروتئوم غلاف برگ برنج، آزمایشی بصورت طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار طراحی و اجرا شد. تیمار کمبود آب شامل آبیاری عادی و تنش 24، 36 و 48 ساعته در مرحله دو برگی گیاهچه های برنج بود. آزمایش در شرایط آزمایشگاهی و کنترل شده در اتاقک رشد انجام گردید. نتایج نشان داد که از نظر آماری اختلاف بین تیمارها برای تمام صفات به جز میزان پرولین برگ معنی دار بود. تنش 48 ساعته باعث کاهش معنی دار طول غلاف برگ و وزن خشک اندام هوایی شده و برای صفت ارتفاع اندام هوایی، تنش 36 ساعت نسبت به شرایط شاهد و 24 ساعت کاهش معنی داری نشان داد. در وزن خشک غلاف برگ با 24 ساعت قطع آبیاری نسبت به شرایط شاهد، موجب کاهشی معنی دار نگردید ولی با افزایش مدت زمان تنش به 48 ساعت کاهش بیشتری در وزن خشک غلاف برگ ایجاد نمود. در وزن تر اندام هوایی با ادامه تنش تا 48 ساعت وزن تر کاهش بیشتری از نظر آماری نشان داد. وزن تر غلاف برگ در سطوح تنش 36 و 48 ساعت نسبت به شرایط شاهد و 24 ساعت کاهش معنی داری نشان داد.تجزیه و تحلیل پروتئوم بافت غلاف برگ به روش الکتروفورز دو بعدی نشان داد که از بین 110 لکه ی پروتئینی قابل تشخیص در رنگ آمیزی با آبی کوماسی، تعداد 9 لکه پروتئینی تغییرات بیان معنی داری نشان دادند. در بین پروتئین های شناسایی شده در این پژوهش، پروتئین های,photosystem ii oxygen-evolving complex, ferredoxin nadp(h) oxidoreductase ,fructose 1-6 bisphosphatealdolas, phosphoglycerate kinase, atp synthase beta subunit, کاهش بیان معنی داری داشتند. پروتئین هایras-related protein rab7 ، altenative oxidase وphospho ribulokinase افزایش بیان معنی داری داشتند.
حسین نظری محمد مقدم واحد
تنش کم آبی به عنوان مهم ترین تنش غیر زیستی، نقش مهمی در کاهش تولید محصول گیاهان زراعی در نواحی خشک و نیمه خشک جهان دارد و اصلاح برای تحمل به خشکی از کارآمدترین راه ها برای جلوگیری از کاهش عملکرد در شرایط خشک است. به منظور بررسی اثر تنش خشکی، 65 لاین اینبرد نوترکیب گندم حاصل از رقم آمریکایی yecoro roja (پرمحصول، پاکوتاه و زودرس) به عنوان والد پدری و لاین ایرانی no.49 ( با عملکرد متوسط، پابلند و دیررس) به عنوان والد مادری، آزمایشی با استفاده از طرح کرت های خرد شده در قالب بلوک های کامل تصادفی با دو تکرار به اجرا درآمد. به منظور تثبیت خطای نوع اول از تجزیه واریانس چند متغیره استفاده گردید و وجود اختلاف بین لاین ها، سطوح مختلف آبیاری و اثر متقابل لاین در شرایط از نظر حداقل یک صفت اثبات گردید. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تفاوت بین تیمارهای تنش آبی برای عملکرد دانه، ارتفاع بوته، طول پدانکل، تعداد دانه در سنبله، عملکرد کاه، وزن هزار دانه، طول ریشه و حجم ریشه در سطح احتمال 5% و برای وزن ریشه در سطح احتمال 1% معنی دار است. اختلاف بین لاین های گندم و همچنین اثر متقابل لاین در شرایط آبیاری برای همه صفات مورد بررسی در سطح احتمال 1% معنی دار شد. در شرایط عادی، لاین های 95، 132 و 138 و در شرایط تنش لاین های 117، 128 و 149 از نظر بیشتر صفات موثر بر عملکرد جزو لاین های برتر بودند. تجزیه علیت بعد از تجزیه رگرسیون گام به گام، نشان داد در شرایط عادی ارتفاع بوته، طول پدانکل، تعداد دانه در سنبله، عملکرد کاه، تعداد سنبله بارور و طول ریشه و در شرایط تنش کم آبی تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه، تعداد سنله بارور، طول ریشه و وزن ریشه از اجزای موثر بر عملکرد دانه هستند. تجزیه خوشه ای بر اساس کلیه صفات و با داده های استاندارد شده و به روش ward، لاین ها را برای شرایط عادی در سه خوشه و برای شرایط تنش در دو خوشه گروه بندی کرد. در شرایط عادی لاین های گروه سوم و در شرایط تنش لاین های گروه دوم از نظر عملکرد دانه برتر بودند. در ارزیابی لاین ها بر اساس معیارهای مقاومت به خشکی با توجه به اکثر شاخص های مورد بررسی، لاین های 128، 124، 132، 155، 156 و 165 به عنوان متحمل ترین و لاین های 89 و 60 به عنوان حساس ترین لاین ها شناسایی شدند.
پریسا محمودزاده رحیمی مجید نوروزی
کلزا یکی از دانه های روغنی مهم است که روغن آن مصرف خوراکی داشته و کنجاله آن به عنوان منبع تامین خوراک دام بکار می رود. خشکی شایعترین تنش محیطی شناخته شده است که تقریباً تولید مجصول در 25 درصد زمینهای کشاورزی جهان را محدود می کند و به تنهایی عامل اصلی کاهش عملکرد شناخته شده است. شناخت پروتئین ها و مطالعه نحوه بیان آنها به منظور درک سازوکارهای مولکولی تحمل به تنش ضروری است و پروتئومیک کمک موثری به شناسایی پروتئین های درگیر در پاسخ به تنش کمبودآب می نماید. هدف این پژوهش بررسی پروتئوم برگ شماره سه کلزای رقم okapi به عنوان رقم متحمل تنش خشکی بود .بدین منظور از نمونه های برگی گیاهان کاشته شده در شرایط آبیاری عادی (شاهد) و تنش کمبود آب (رطوبت 50% ظرفیت مزرعه ای) درچهار تکرار استفاده شد. اعمال تنش کمبود آب از مرحله 4-3 برگی گیاهچه ها به مدت دو هفته صورت گرفت. صفاتی مانند وزن تر وخشک برگ، محتوای نسبی آب برگ و طول برگ مورد اندازه گیری قرار گرفت. تنش بر صفات وزن تر و خشک برگ اثر معنی داری داشت. استخراج پروتئین به روش tca/استون صورت گرفت. برای بعد اول ازروشief و بعد دوم ازروش sds-page برای تفکیک پروتئین ها استفاده شد. ژل های دو بعدی حاصل پس از رنگ آمیزی و تصویربرداری، به کمک نرم افزار مقایسه و تغییرات بیان هریک ازپروتئین ها مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت تجزیه پروتئوم منجر به شناسایی 147 لکه پروتئینی شد که از این تعداد 67 لکه پروتئینی متاثر از تنش کمبود آب بود و از این 67 لکه تعداد 19 لکه پروتئینی تغییر بیان داشتند، بطوری که 8 پروتئین دارای کاهش بیان و بقیه دارای افزایش بیان بودند. سهم عمده پروتئین های شناسایی شده متعلق به گروه پروتنین های درگیر در کاهش تنش اکسیداتیو و همچنین پروتئین های فتوسنتزی بودند. از گروه مربوط به متابولیسم انرژی پروتئین های alternative oxidase و nucleoside diphosphate kinase افزایش بیان و پروتئین های pyruvate dehydrogenase و phosphoglycerate kinase کاهش بیان داشتند. از گروه پروتئین های مربوط به عوامل رونویسی و دیواره سلولی از هر کدام دو پروتئین مورد شناسایی قرار گرفت که پروتئین های مربوط به رونویسی تحت تنش کمبود آب کاهش بیان و پروتئین های مربوط به دیواره سلولی افزایش بیان داشتند.
فاطمه شورمیج محمد مقدم واحد
یکی از راه های رفع کمبود رویzn) ) در جوامع بشری استفاده از ارقام گندم برخوردار از کارآیی جذب بالا برای این عنصر می باشد. به منظور بررسی تنوع ژنتیکی در ارقام گندم بهاره از لحاظ کارآیی جذب و انتقال روی به دانه دو آزمایش جداگانه (فاقد و واجد محلول پاشی روی) در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا و تجزیه واریانس مرکب بر روی آن انجام شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس مرکب صفات مورد ارزیابی حاکی از آن بود که بین ارقام به غیر از صفات میزان روی در دانه و آندوسپرم از نظر کلیه صفات تنوع ژنتیکی بالایی وجود دارد. اثر متقابل رقم*روی در مورد صفات تعداد پنجه بارور، عملکرد کلش، تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه و عملکرد دانه معنی دار و در مورد صفات دیگر غیر معنی دار شد. اختلاف بین سطوح روی نیز برای صفات وزن هزار دانه، تعداد دانه در سنبله، عملکرد کلش، عملکرد دانه، مقدار روی در کل دانه معنی دار شد. بیشتر ین ضریب تغییرات ژنتیکی و وراثت پذیری عمومی به ترتیب مربوط به عملکرد کلش و عملکرد دانه بودند. طبق نتایج تجزیه همبستگی و رگرسیون، ویژگی های میزان روی در کل دانه و آندوسپرم با عملکرد دانه رابطه خطی نشان ندادند و تغییرات آن ها مستقل از تغییرات عملکرد دانه بود. در شرایط واجد محلول-پاشی روی بیشترین اثر مستقیم بر روی عملکرد دانه، به ترتیب نزولی، مربوط به وزن هزار دانه، تعداد دانه در سنبله، عملکرد کلش و طول مدت پر شدن دانه بود. در شرایط فاقد محلول پاشی روی بیشترین اثر مستقیم را، به ترتیب نزولی، تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه، عملکرد کلش و طول سنبله بر روی عملکرد دانه داشتند. عدم همبستگی stiها براساس ویژگی های عملکرد دانه، محتوای روی کل دانه و محتوای روی آندوسپرم نشان از استقلال آن ها و این نتیجه را در بر داشت که گزینش بر اساس این شاخص ها باید به شکل مستقل ولی همزمان جهت انتخاب ارقام روی کارآ و در عین حال دارای عملکرد بالا صورت پذیرد. مطابق بند فوق در پژوهش حاضر ارقام کویر و گنبد به عنوان ارقام روی کارآ و دارای عملکرد بالا معرفی شدند.
ناصر دل انگیز محمود تورچی
جو (hordeum vulgare l.) یکی از قدیمی ترین گیاهان زراعی است و از نظر تولید جهانی چهارمین غله بعد از برنج، گندم و ذرت محسوب میشود. حدود 66 درصد از اراضی دیم و 51 درصد از اراضی آبی گندم و جو کشور در مناطق سردسیر و سرد معتدل قرار دارند. به این ترتیب قسمت عمده مناطق زیر کشت جو با دماهای پایین و یخبندان زمستانه مواجه است. این پژوهش برای بررسی پروتئوم طوقه جو در پاسخ به تنش سرما طراحی و اجرا گردید. برای این منظور از یک رقم جو حساس به سرما (شماره 38، کد aths، شجره aths) استفاده شد. بذور در گلدان های استوانه ای در شرایط گلخانه ای و در شن الک شده کاشته شدند. گیاهان بعد از 35 روز رشد در گلخانه در مرحله 4-3 برگی به مدت دو روز تحت تنش سرمای چهار درجه سانتی گراد قرار گرفتند و سپس، صفات رشدی و فیزیولوژیکی مرتبط با تحمل به سرما، شامل آب طوقه، وزن خشک و تر طوقه و میزان پرولین اندازه گیری شدند. آزمون t نشان داد که میانگین صفات آب طوقه، وزن تر و میزان پرولین در گیاهان تیمار شده با تنش سرما نسبت به شاهد از نظر آماری کاهش یافت. اما وزن خشک تغییر معنی داری نشان نداد. میزان پرولین نیز در رقم مورد بررسی بطور معنی داری افزایش یافت. الگوی پروتئوم طوقه جو با تکنیک الکتروفورز دو بعدی در بعد اول به روش ief و در بعد دوم به روش sds-page مورد بررسی قرار گرفت. رنگ آمیزی با آبی کوماسی در مجموع منجر به شناسایی 140 لکه پروتئینی تکرارپذیر بین گیاهان شاهد و تحت تنش سرما شد. از این تعداد، هشت لکه پروتئینی تغییرات بیان نشان داد. از این بین، تعداد پنج لکه پروتئینی افزایش و سه لکه پروتئینی کاهش بیان نشان داد. طبقه بندی پروتئین های دارای تغییرات بیان آن ها را در چهار گروه عملکردی پاسخ به سرما، بیوسنتز و متابولیسم پروتئین ها، اکسیداسیون و احیا و ناشناخته تقسیم بندی کرد. از مهمترین پروتئین های شناسایی شده می توان به پروتئین شوک حرارتی 70 کیلودالتونی و عامل طویل سازی tu اشاره نمود. پروتئین شوک حرارتی در جابه-جایی و تجزیه پروتئین ها، تجمع پروتئین ها و تاخوردگی مجدد آن ها و عامل طویل سازی tu در فاز طویل سازی سنتز پروتئین در اندامک های گیاهی، شامل میتوکندری و پلاستیدها نقش دارد.
رعنا نادری زرنقی مصطفی ولیزاده
در این پژوهش اثر تنش خشکی بر میزان فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان سوپراکسید دیسموتاز (sod)، پراکسیداز (pox)، کاتالاز (cat)، گلوتاتیون ردوکتاز (gr) و آسکوربات پراکسیداز (apx)، در بافت¬های برگی 19 ژنوتیپ گندم پاییزه متعلق به سه گروه حساس، بینابین و متحمل به خشکی تحت سه شرایط کمبود آب (عادی، تنش متوسط و تنش شدید) در سه مرحله گیاهچه-ای، پنجه زنی و گلدهی مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش¬ها به صورت فاکتوریل با طرح پایه کاملاً تصادفی در سه تکرار پیاده شدند. فعالیت آنزیم¬های آنتی اکسیدان sod، catو pox با الکتروفورز در ژل¬های ¬آکریلامید افقی 5/7% و gr، apx با استفاده از روش سنجش اسپکتروفتومتری اندازه¬گیری شد. ابتدا به منظور تأیید گروه¬بندی تحمل به خشکی ژنوتیپ¬های گندم با استفاده از برخی صفات زراعی و فیزیولوژیکی، آزمایش ارزیابی اولیه به عمل آمد. نتایج نشان داد که در شرایط تنش شدید گروه¬بندی اولیه بخصوص در مورد اکثریت ژنوتیپ¬های حساس و متحمل صادق است. در مرحله گیاهچه¬ای تنش کمبود آب از طریق ایجاد تنش اسمزی توسط پلی¬اتیلن¬¬گلیکول با سطوح صفر، 4- و 8- بار فراهم شد. بر روی ژل¬ها به¬ترتیب دو، هفت و یک ایزوفرم برای sod،pox و catمشاهده شدند. تنش خشکی شدید موجب افزایش فعالیت آنزیم¬هایpox7 ، cat، gr وapx به ترتیب به میزان 53، 61، 129 و 149 درصد گردید، در حالی¬ که، فعالیتsod2 در تنش متوسط به میزان 55% نسبت به شرایط عادی افزایش نشان داد. اثر متقابل تنش × گروه به جز sod1، pox2 و pox6 برای کلیه آنزیم¬های دیگر معنی¬دار بود. ترکیب گروه متحمل و تنش شدید بیشترین فعالیت آنزیمی را در کلیه موارد به خود اختصاص داد و اختلاف آن با ترکیب گروه متحمل و حالت عادی معنی¬دار بود. در دو گروه دیگر (بخصوص در گروه حساس) اختلاف اثر تنش متوسط و تنش شدید برای آنزیم¬های cat، pox1، pox5، pox7 و gr معنی¬دار نبود، در حالی¬ که این اثر برای pox3، pox4، sod2 و apx معنی¬دار به دست آمد. تنش خشکی در مرحله پنجه زنی در سه شرایط آبی عادی (fc90%)، تنش متوسط (fc60%) و تنش شدید (fc30%) به صورت گلدانی در مزرعه اعمال شد. در این مرحله چهار ایزوزیم پایدار برای pox، یک ایزوزیم برای cat و دو ایزوزیم برای sod شناسایی و بررسی شد. تنش خشکی شدید موجب افزایش معنی¬دار فعالیت آنزیم¬های pox2، sod2، cat،gr وapx به ترتیب به میزان 86، 15، 31، 31 و 65 درصد گردید. از بین آنزیم¬های مورد اشاره، ایزوزیم¬های sod کمترین تغییر فعالیت را نشان دادند و بنابراین آنزیم sod احتمالاً در مرحله پنجه¬زنی نقش کمتری در محافظت گیاه ایفاء می¬کند. اثر متقابل تنش × گروه برای pox2، pox3، gr و apx معنی¬دار بود. در این مرحله ترکیب گروه متحمل و تنش شدید در کلیه موارد و ترکیب گروه بینابین و تنش شدید در تمامی موارد به جزapx بیشترین فعالیت آنزیمی را به خود اختصاص دادند. در حالی¬که گروه گندم¬های حساس در برابر شرایط تنش خشکی واکنش معنی داری در مرحله پنجه¬زنی از خود نشان ندادند. در مرحله گلدهی برای cat تنها یک ایزوزیم، برای sod دو ایزوزیم و برای poxهشت ایزوزیم شناسایی و بررسی شد. تنش خشکی اثر معنی¬داری بر افزایش فعالیت آنزیم¬های cat، pox1،gr وapx به¬ترتیب 29، 78، 81 و 74 درصد داشت، در حالی که فعالیت ایزوزیم¬های sod (sod1 و sod2) بدون تغییر ماند. مقایسه میانگین فعالیت gr در مرحله گلدهی نشان داد که برخلاف مراحل گیاهچه¬ای و پنجه¬زنی، فعالیت آنزیم gr در این مرحله در گروه¬ متحمل نسبت به گروه حساس 22 درصد کمتر برآورد گردید. اثر متقابل تنش × گروه برای pox1، pox2، pox3، pox5، gr و apx معنی¬دار بدست آمد. در مورد ایزوزیم¬های pox، ترکیب گروه متحمل و تنش شدید بیشترین فعالیت آنزیمی را به خود اختصاص داد، ولی گندم¬های گروه حساس در برابر تنش خشکی پاسخ معنی¬داری نشان ندادند. در حالی¬که در دو آنزیم gr و apx ترکیب گروه حساس و تنش شدید همانند گروه متحمل و تنش شدید بیشترین فعالیت آنزیمی را داشتند، ولی گندم¬های گروه بینابین واکنش یکسانی در شرایط محیطی نشان دادند. بررسی ارتباط فعالیت ایزوزیم¬های مورد مطالعه با عملکرد و سایر صفات زراعی در شرایط تنش خشکی شدید در مرحله گلدهی نشان داد که ایزوزیم¬ pox1 تأثیر مثبت بر طول سنبله اصلی، طول ریشک و عملکرد دانه داشته¬ است. همچنین ایزوزیمsod1 تحت تنش متوسط خشکی و در مرحله گلدهی با داشتن بیشترین اثر مسقیم ارتباط معنی¬داری با طول ریشک و عملکرد به¬جا گذاشته است. در صورت تأیید این ارتباط¬ها در پژوهش¬های تکمیلی، می¬توان از آن¬ها به عنوان نشانگر¬های موثر مرتبط با عملکرد در گندم استفاده کرد.
مهتا محمدی عزا محمود تورچی
جو (hordeum vulgare l.) یکی از قدیمی ترین گیاهان زراعی است که از نظر تولید جهانی، چهارمین غله بعد از گندم، برنج و ذرت محسوب می شود. دامنه وسیع سازگاری جو، موجب زراعت آن در مناطقی شده که تولید سایر غلات، مانند ذرت، برنج و حتی گندم امکان پذیر نمی-باشد. تنش های محیطی از قبیل خشکی، شوری و سرما نقش مهمی بر عملکرد گیاهان زراعی و بقای آن ها دارند. دمای پایین یکی از عوامل محیطی است که توزیع گیاهان، زنده مانی و عملکرد آن ها را محدود می کند و باعث تغییرات ژنتیکی، مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی در آن ها می شود. بنابراین ارزیابی و بررسی سازوکار مولکولی مقاومت به تنش سرما در ارقام مختلف جو از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به این منظور آزمایشی به صورت تکراردار در سال 1392 در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز اجرا گردید. در این آزمایش از یک رقم جو مقاوم به سرما (ec83-1215) استفاده شد. بذور این رقم در گلخانه کشت و در مرحله سه برگی تحت تنش سرمای 4 درجه سانتی گراد قرار گرفته و با گیاهان فاقد تنش(دمای 25 درجه سانتی گراد) در هفت تکرار مقایسه شدند. پس از 48 ساعت اعمال تنش سرما، اقدام به نمونه برداری و بررسی صفات مورفولوژیک ریشه از قبیل، تعداد ریشه، وزن خشک ریشه، وزن تر ریشه، حجم ریشه، حداکثر طول ریشه، میانگین طول ریشه، سطح ریشه، قطر ریشه، چگالی سطح ریشه و میزان پرولین گردید. صفات وزن خشک ریشه، حداکثر طول ریشه، میانگین طول ریشه و چگالی سطح ریشه اختلاف معنی داری بین گیاهان شاهد و تیمار شده با تنش سرمای 4 درجه سانتی گراد در سطح احتمال 5% نشان داد. همچنین تنش سرما موجب افزایش پرولین در این رقم تحت تنش سرما گردید. اعمال تنش سرمای 4 درجه سانتی گراد به مدت 48 ساعت در رقم 15 جو، تغییر معنی داری از نظر آماری در صفات مرتبط با ریشه شامل تعداد ریشه، وزن تر ریشه، حجم ریشه، سطح ریشه و قطر ریشه ایجاد ننمود. به نظر می رسد مدت زمان کوتاه مجاورت گیاهان با تنش دلیل عمده ی چنین پاسخی باشد. برای بررسی پاسخ بافت ریشه جو در سطح پروتئوم از تکنیک الکتروفورز دوبعدی استفاده شد. الکتروفورز دوبعدی در سه تکرار در بعد اول به روش ژل های لوله ای و در بعد دوم با استفاده از ژل پلی آکریل آمید- دودسیل سولفات انجام شد. رنگ آمیزی با نیترات نقره صورت گرفت. آزمون t بین گیاهان شاهد و تیمار با تنش سرما منجر به شناسایی تعداد 15 لکه پروتئینی با تغییرات بیان معنی دار گردید. به طوری که 10 لکه پروتئینی افزایش بیان و 5 لکه پروتئینی کاهش بیان نشان دادند. پروتئین های دارای تغییرات بیان براساس عمکرد بیولوژیکی در گروههای، پروتئین های دخیل در مسیرهای متابولیکی و تولید انرژی، پروتئین های درگیر در متابولیسم rna، دیواره و اسکلت سلولی و پروتئین های مرتبط با مسیر انرژی تقسیم شدند. پروتئین های دخیل در مسیرهای متابولیکی و تولید انرژی 60% کل پروتئین های یافت شده را به خود اختصاص دادند. از بین پروتئین های شناسایی شده می توان به nadp-specific isocitrate dehydrogenase و aldehyde dehydrogenase aldh2b اشاره کرد. nadp-specific isocitrate dehydrogenase در دکربوکسیلاسیون اکسیداتیو ایزوسیترات به آلفا- کتوگلوتارات نقش دارد. ضمن این که پروتئین aldehyde dehydrogenase aldh2 در تخریب آلدئیدهای ناشی از واکنش گونه های فعال اکسیژن با چربی ها، پروتئین ها و اگزالیک اسید ایفای نقش می کند.
صنم قانع پور محمد رضا شکیبا
قابلیت تولید محصول در گیاهان زراعی تحت شرایط نامساعد محیطی بستگی به توانایی توسعه سازوکارهای سازگاری در اجتناب و یا تحمل در برابر تنش دارد. وضعیت تغذیه ای گیاهان توانایی آنها را در چنین شرایطی به میزان قابل ملاحظه ای تحت تأثیر قرار می دهد. در این راستا به منظور ارزیابی تحمل ژنوتیپ-های لوبیا (چیتی زودرس، اختر، قرمز d81083 و cos16) به تنش خشکی متأثر از تغذیه روی (zn) یک آزمایش در گلخانه و آزمایشی دیگر در مزرعه طراحی و به اجرا گذاشته می شوند. آزمایش ها به صورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار انجام می پذیرند. بذرها در دو سطح عدم کاربرد و کاربرد zn کافی (30 میلی گرم zn به ازای هر گلدان در گلخانه و در مزرعه به میزان 1- kg ha4/11 از منبع o2h4.7znso) کاشته می شوند. عامل آبیاری شامل دو سطح 5±100% و 5±60% ظرفیت مزرعه (fc) در گلخانه و آبیاری پس از 60-55 و 115-110 میلیمتر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس a تحت شرایط مزرعه ای است. وضعیت آبی برگ، بازتاب های رشدی و فیزیولوژیک ژنوتیپ های برخوردار از خصوصیات متفاوت، از جمله غلظت کلروفیل های a و b، شاخص کلروفیل، تنظیم اسمزی، پارامترهای فلورسانس کلروفیل، شاخص پایداری غشا، هدایت روزنه ای (تبادلات گازی و بخار آب) و دمای برگ در این پژوهش مورد ارزیابی قرار می گیرند. همچنین میزان پراکسیداسیون لیپیدی برگ برآورد شده و افزایش احتمالی سطح تحمل این ژنوتیپ ها به تنش خشکی در شرایط کاربرد zn مورد ارزیابی قرار می گیرد. برخی صفات مورفولوژیکی، غلظت +2zn در دانه و برگ و سپس در برداشت نهایی عملکرد و اجزای عملکرد تعیین می شوند.
سهیلا محمدی آلاگوز محمود تورچی
چکیده کلزا (brassica napus l.)، از خانواده ی شب بو و جز دانه های روغنی است. دانه های روغنی بعد از غلات و حبوبات جایگاه سوم را در تأمین غذای بشر بر عهده دارند. گونه ی براسیکا رتبه ی سوم را در بین گونه های روغنی به خود اختصاص داده است. تنش های محیطی از قبیل شوری، خشکی و سرما نقش مهمی بر عملکرد و بقای محصولات دارد. تنش شوری یکی از مهمترین تنش های غیر زیستی است که اثر نامطلوبی بر کیفیت و کمیت محصولات دارد، بنابراین ارزیابی و بررسی سازوکار مولکولی مقاومت و حساسیت به تنش کلرید سدیم در بین ارقام کلزا از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به این منظور آزمایشی به صورت تکراردار در سال 93 در گلخانه ی دانشگاه تبریز تحت شرایط کنترل شده اجرا گردید. در این آزمایش دو رقم safi 7 و option 500 در دو سطح تنش 300 میلی?مولار و فاقد تنش مورد ارزیابی قرار گرفت. اعمال تنش در مرحله ی 3-2 برگی صورت گرفت و پس از ظهور علایم تنش، نمونه برداری و بررسی صفات انجام شد. تیمار گیاهان با کلرید سدیم به مدت 10 روز باعث ایجاد تغییرات معنی?داری در سطح احتمال یک درصد، در صفات وزن تر اندام هوایی، میزان ماده ی خشک، ارتفاع گیاه و میزان پرولین شد. تنش کلرید?سدیم باعث افزایش میزان پرولین در ارقام شد ولی افزایش در رقم option 500 چشمگیرتر بود. صفات وزن تر اندام هوایی، میزان ماده?ی خشک و ارتفاع گیاه با اعمال تنش نسبت به حالت فاقد تنش، در هر دو رقم کاهش یافتند. بررسی الگوی پروتئوم برگ با روش الکتروفورز دو بعدی و رنگ?آمیزی با آبی کوماسی، منجربه شناسایی 5 لکه ی پروتئینی با تغییرات بیان معنی دار در رقم safi 7 گردید، که یک لکه با افزایش بیان و 4 لکه با کاهش بیان همراه بود و در رقم option 500، 7 لکه با تغییرات بیان شناسایی شد که یک لکه افزایش و 6 لکه کاهش بیان نشان دادند. پروتئین های شناسایی شده براساس عملکرد بیولوژیکی به سه گروه شامل پروتئین?های دخیل در متابولیسم انرژی، مهارکننده های ros و سم زدایی و پروتئین های دخیل در فتوسنتز تقسیم شدند. از پروتئین?های تولید انرژی، cytosolic malate dehydrogenase که در چرخه tca تبدیل مالات به اگزالواستات را کاتالیز می?کند، در رقم safi 7 تحت تنش کلرید سدیم افزایش بیان داشت و انرژی مورد نیاز گیاه را فراهم می?کند. همچنین کاهش فعالیت chloroplastic fructose-bisphosphate aldolase در رقم safi 7 تحت تنش کلرید سدیم، باعث تجمع atp و nadph و حفاظت از تخریب اکسیداتیو می?شود. psbo-2/psbo2 (photosystemii subunit o-2) oxygen evolving از پروتئین?های فتوسنتزی است که در شکستن مولکول آب، آزادسازی اکسیژن و فعالیت فتوسیستمii نقش دارد و افزایش بیان این پروتئین در رقم safi 7 می?تواند شرایط لازم برای فعالیت فتوسیستمii را فراهم کند. کاهش پروتئین? فتوسنتزی rubisco, larg/small subunit در رقم option 500، باعث بسته شدن روزنه?ها و کاهش دسترسی به co2 و کاهش میزان آسمیلاسیون می?شود. همچنین کاهش فعالیت phosphoribulokinase (prk)، در رقم option 500 باعث کاهش میزان دسترسی به co2 و کاهش آسمیلاسیون می?شود.
مهدی کشاورزیان محمود تورچی
تنش های غیر زیستی مانند شوری از جمله عواملی هستند که تولیدات کشاورزی را به شدت تحت تاثیر قرار می دهند. به منظور ارزیابی واکنش ژنوتیپ های کلزا به شوری کلرید سدیم از نظر صفات فیزیولوژیکی و رشدی و گروه بندی ژنوتیپ ها و شناسایی ژنوتیپ هایی که در دو حد نهایی تحمل و حساسیت قرار دارند، آزمایشی گلخانه ای به روش کشت هیدروپونیک به صورت کرت های خرد شده و بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مرحله رشد رویشی (گیاهچه ای) انجام گرفت. تیمار شوری از نوع کلرید سدیم در سه سطح صفر (شاهد)، 150 و 300 به عنوان فاکتور اصلی و 22 ژنوتیپ کلزای بهاره به عنوان فاکتور فرعی در نظر گرفته شد. صفات مورد مطالعه شامل میزان سدیم اندام هوایی و ریشه، میزان پتاسیم اندام هوایی و ریشه، نسبت پتاسیم به سدیم اندام هوایی و ریشه، وزن خشک اندام هوایی و ریشه، نسبت وزن خشک ریشه به اندام هوایی، ارتفاع بوته، طول ریشه و نشت الکترولیتی بودند. تجزیه واریانس داده ها نشان داد که بین سطوح مختلف شوری در همه صفات به جز نسبت وزن خشک ریشه به اندام هوایی و نشت الکترولیتی اختلاف معنی دار وجود دارد. همچنین در اکثر صفات مورد مطالعه بین ژنوتیپ ها اختلاف معنی دار مشاهده گردید.
شهرام اسلام خیاوی مصطفی ولیزاده
فلزات سنگین از جمله آلاینده های مهم محیط زیست بوده و به دلیل غیرقابل تجزیه بودن و مختل نمودن فعالیت های فیزیولوژیکی جانداران در غلظت های کم حائز اهمیت می باشند. روی و کادمیم از فلزات سنگین به حساب می آیند. روی به دلیل شباهت شیمیایی با کادمیوم، از جنبه متأثر نمودن میزان جذب و اثرهای کادمیوم در گیاه، مورد توجه قرار گرفته است. در برخی تحقیقات، کاربرد روی منجر به کاهش مسمویت گیاه به کادمیوم شده و در برخی دیگر سبب افزایش مسمومیت گردیده است. لذا، این تحقیق برای بررسی اثر متقابل روی در فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان دو گیاه ذرت و کلزا طراحی شده است. این تحقیق در شرایط گلخانه ای و در یک خاک درشت بافت (شن لومی) به صورت آزمایش فاکتوریل طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با دو فاکتور روی در 4 سطح (صفر، 25، 50 و 100 میلی گرم برکیلوگرم خاک از منبع znso4.7h2o) و کادمیوم در 4 سطح (صفر، 5/2، 5 و 10 میلی گرم برکیلوگرم خاک از منبع 9cdso4.8h2o) در سه تکرار برای هر دو گیاه اجرا شد. فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان سوپراکسید دیسموتاز (sod)، کاتالاز (cat) و پراکسیداز (pox) در مرحله رشد گیاهچه ای (حدوداً 15 روز پس از کاشت) با الکتروفورز در ژل ها ی پلی آکریل آمید 8 درصد اندازگیری و در این تحقیق میزان فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان توسط نرم افزار mcid مورد ارزیابی کمی قرار گرفت و سپس داده ها با نرم افزار آماری spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتتند. برای گیاهچه های کلزا و ذرت در cat یک ایزوزیم و در pox سه ایزوزیم دیده شد درحالیکه تعداد ایزوزیم های sod در کلزا دو تا و در ذرت سه تا بود. تجزیه ی واریانس فعالیت در کلزا نشان داد که سطوح روی و کادمیوم اثر معنیداری در فعالیت ایزوزیم های sodنداشته اند، لکن فلز روی اثر معنی داری در ایزوزیمهای catو pox داشته است. کادمیوم فقط در فعالیت pox1 و pox3 اثر معنی دار نشان داد، در حالیکه اثری در فعالیت cat و sod نداشت. اثر متقابل روی ×کادمیوم برای ایزوزیمهای cat و pox معنیدار بدست آمد. با اضافه شدن مقدار روی در خاک با مقادیر پایین کادمیوم (5/2، 5) تغییری در فعالیت cat دیده نمی شود ولی در سطح 10 کادمیوم با اضافه شدن مقادیر روی افزایش معنی داری در فعالیت آنزیم به وجود می آید. رفتار ایزوزیم های pox در ترکیبات مختلف روی و کادمیوم متفاوت بود. تجزیه ی واریانس فعالیت ایزوزیم ها در گیاهچه ی ذرت نشان داد که مقادیر متفاوت روی اثر معنی داری درهمه ی ایزوزیم ها داشته است. اثر کادمیوم فقط در فعالیت ایزوزیم های sod2 و sod3 معنی دار نبود. اثر متقابل روی ×کادمیوم برای کلیه ی ایزوزیم ها معنی دار بدست آمد. کلیه ی این اثر متقابل ها از نوع تغییر در ترتیب بود، به طوریکه فعالیت cat در مقادیر پایین کادمیوم (صفر، 5/2، 5) با افزایش میزان روی در خاک افزایش معنی دار داشته ولی در مقادیر بالای کادمیوم فعالیت cat در ترکیب حداکثری روی کاهش چشمگیر نشان داد. فعالیت pox با رسیدن میزان کادمیوم به 10 میلی گرم بر کیلوگرم خاک عملا در هر سه ایزوزیم pox در مقادیر مختلف روی اختلاف معنی داری در فعالیت آنزیمی به وجود نیاورده اند، در حالیکه در مقادیر کم کادمیوم روی باعث افزایش فعالیت ایزوزیم ها شده است. در sod با افزایش میزان کادمیوم خاک (در ترکیب با سطح 100روی) در گیاهچه های ذرت فعالیت 3 ایزوزیم sod افزایش معنی دار نشان داده است.
سمیرا مردانی زنوز محمود تورچی
چکیده خشکی یکی از مهمترین عوامل ایجادکننده تنش غیر زیستی در گیاه محسوب می شود. گندم به عنوان یک گیاه زراعی مهم ، اغلب در مناطقی کشت می شود که حداقل در دوره ای از سال با کم آبی مواجه می شود. یکی از راهکارهای شناسایی پروتئین های درگیر، در راستای بهبود تحمل گیاه به تنش کمبودآب، پروتئومیک است که از نتایج آن می توان برای افزایش عملکرد گندم استفاده کرد. به منظور بررسی اثر تنش کمبودآب بر الگوی پروتئوم ریشه گندم رقم متحمل کویر، آزمایشی بصورت تکراردار و با هفت تکرار انجام شد. استخراج پروتئین های ریشه به روش tca/ استون انجام شد و الگوی بیان پروتئینی با استفاده از الکتروفورز دوبعدی بررسی گردید. پروتئین های احتمالی درگیر در تنش کمبودآب با مقایسه الگوی بیان تحت تنش کمبودآب با الگوی بیان در آبیاری عادی شناسایی شد. نتایج نشان داد اختلاف بین تیمارها برای صفات وزن تر ریشه و طول ریشه در سطح احتمال 5% معنی دار و برای صفات وزن خشک ریشه، وزن خشک اندام هوایی و وزن تر اندام هوایی در سطح احتمال 5% غیر معنی دار است. بررسی الگوی بیان پروتئوم ریشه 98 لکه پروتئینی تکرارپذیر را نشان داد که از میان آنها 10 لکه از لحاظ آماری دارای اختلاف بیان معنی دار بودند که هشت لکه افزایش بیان و یک لکه کاهش بیان نشان دادند. این لکه های پروتئینی براساس وزن مولکولی (mw) و نقطه ایزوالکتریک pi) (با جستجو در بانک های اطلاعاتی مورد شناسایی قرار گرفتند. پروتئین های پاسخ دهنده به تنش در گروه های عملکردی مختلف قرار دارند. این گروه ها شامل »سنتز و تجمع پروتئین« ،» تنش اکسایشی « ،» پاسخ و دفاع در برابر تنش « و »مسیرهای متابولیکی «بودند.
یوسف سهرابی محمد عبداللهیان نوقابی
چکیده ندارد.
مهدی برادران فیروزآبادی فرخ رحیم زاده خویی
چکیده ندارد.
عزت اله اسفندیاری سلطانعلی محبوب
چکیده ندارد.
نزیهه سادات غیاث علوی محمود تورچی
چکیده ندارد.
رسول اکبری محمود تورچی
چکیده ندارد.
علیرضا آشتیانی عراقی ایرج رنجبر
هزینه های تعمیر و نگهداری ماشینهای کشاورزی ، آن دسته از هزینه هایی هستند که به منظور نگهداشتن یا بازگرداندن سلامت فنی و قابلیت اطمینان ماشین صرف می شوند. پیش بینی دقیق روند افزایشی هزینه های تعمیر و نگهداری در تعیین عمر بهینه اقتصادی و اتخاذ تصمیمات مدیریتی برای ماشینهای کشاورزی، از اهمیت به سزایی برخوردار است. در همین راستا ، مطالعه ای به منظور برآورد رابطه ای بین ساعات کارکرد تجمعی و هزینه های تعمیر و نگهداری تجمعی، 36دستگاه تراکتور فعال در شرکت زراعی دشت ناز ساری، مشتمل بر سه مدل تراکتور مسی فرگوسن 285، جاندیر 3140 و جاندیر 4955 انجام پذیرفت. همچنین در طی این مطالعه عمر بهینه اقتصادی هر یک از انواع تراکتورها نیز تعیین شد. نتایج نشانگر آن بودند که هزینه های تعمیر و نگهداری تجمعی بر حسب درصدی از قیمت خرید تراکتور مسی فرگوسن 285 ، در مقایسه با هزینه های دو مدل تراکتور دیگر دارای بالاترین و برعکس آن ، تراکتور جاندیر 4955 از این حیث دارای پائین ترین مقدار بود. در عین حال ، مقایسه ای نیز بین نتایج به دست آمده از این مطالعه با برخی مطالعات مشابه پیشین صورت پذیرفت. در نهایت مشخص شد که هزینه های پیش بینی شده تعمیر و نگهداری با استفاده از مدل به دست آمده برای تراکتورهای این مطالعه ، نسبت به تمامی مطالعات ، به جز مدل و ضرایب برآورد شده توسط فولس در آفریقای جنوبی کمتر است.