نام پژوهشگر: حسن عشایری
سوسن علیزاده فرد حسن احدی
هدف: این پژوهش قصد دارد تا استعاره را بعنوان یک مفهوم شناختی- فرهنگی مورد بررسی قرار دهد. از این جهت اولا مقایسه برخی ویژگی های شناختی (حافظه و معناگذاری) در کاربرد استعاره های زبان اول و دوم در افراد دوزبانه، و ثانیا مقایسه تاثیر این ویژگی ها در اثربخشی استعاره های زبان اول و دوم در فرایند استعاره درمانی افراد دوزبانه افسرده مورد بررسی قرار گرفته است. روش: در بخش اول این پژوهش برای مقایسه تفاوت عملکرد کلی حافظه و سوگیری عاطفی حافظه از آزمون فراخوانی آزاد و برای مقایسه معناگذاری از آزمون افتراق معنا استفاده شده است. مواد این آزمونها، عبارات استعاری و غیر استعاری به زبان فارسی و ترکی آذری هستند. این آزمونها بر روی 120 دانشجوی یک زبانه فارس و دوزبانه آذری ، افسرده(غیر بالینی) و غیر افسرده اجرا شده است. همچنین در بخش دوم برای مقایسه اثربخشی درمانی استعاره های زبان اول و دوم، 19 فرد دوزبانه آذری زبان دارای اختلال افسردگی اساسی در دو گروه تحت استعاره درمانی قرار گرفتند. درمان گروه اول با استعاره هایی به زبان فارسی و درمان گروه دوم با استعاره هایی به زبان آذری صورت پذیرفته است. یافته ها: در بخش اول پژوهش میزان فراخوانی مواد استعاری به نحو معناداری بیش از مواد غیر استعاری بود. افراد دوزبانه استعاره های زبان اول را بطور معناداری بیش از استعاره های زبان دوم بیاد آوردند. افراد افسرده استعاره های دارای بار هیجانی منفی را بیش از استعاره های دارای بار هیجانی مثبت بیاد آوردند و این تفاوت از نظر آماری معنادار بود. افراد دوزبانه افسرده، استعاره های منفی زبان اول را به شکل معناداری بیش از استعاره های منفی زبان دوم خود فراخواندند. همچنین معناگذاری مواد استعاری و غیر استعاری در آزمون افتراق معنا، به شکل معناداری تفاوت داشت. افراد افسرده دوزبانه، استعاره های منفی را بصورت معناداری متفاوت از استعاره های مثبت، معناگذاری کردند، اما این تفاوت در افراد یک زبانه معنادار نبود. افراد افسرده دوزبانه، استعاره های زبان اول و زبان دوم خود را متفاوت معناگذاری کرده و این تفاوت از نظر آماری معنادار بود. در بخش دوم پژوهش یافته ها نشان دادند که رویکرد استعاره درمانی در هر دو گروه منجر به کاهش معنادار نمرات افراد در آزمون افسردگی بک شده است. بعلاوه درصد بهبودی گروه درمان با استعاره های زبان آذری بطور معناداری بیشتر بود. نتیجه: مفاهیم استعاری با برخورداری از خصوصیات ارتباطی، شناختی و فرهنگی دارای ویژگی های خاصی هستند که هر یک از این ویژگی ها در تعامل با سایر خصوصیات است. از اینرو در بررسی و کاربرد استعاره ها لازم است تا ویژگی های شناختی و فرهنگی آنها را در تعامل با نقش ارتباطی مورد توجه قرار داد. استعاره درمانی، بعنوان نمونه ای مهم از کاربرد استعاره در روانشناسی، توجه به این امر را از سوی درمانگران ضروری می نماید، چنانکه استفاده از استعاره های متناسب با زبان و فرهنگ بومی مراجعین، به نحو قابل توجهی اثربخشی درمان را تحت تاثیر قرار داده و موجب افزایش آن می گردد.
مرضیه آقامحمدی پروانه نظرعلی
هدف از این پژوهش بررسی اثر آوای قران بر شاخص های فیزیولوژیک شامل میزان تغییرات کورتیزول، acth ، زمان رسیدن به واماندگی ، و شاخصهای روان شناختی شامل برانگیختگی ،میزان درک فشارزنان جوان ورزشکار است . جامعه آماری این پژوهش،600 نفر از دانشجویان زن رشته تربیت بدنی دانشگاه الزهرا(س)بودند که از بین آنها،24نفر به صورت در دسترس ،بامیانگین سنی 1/884 ± 21/66 سال و قد 4986 ± 163/87 سانتی متر و وزن 374/5 ± 57/08 کیلوگرم به طور تصادفی در دوگروه 12 نفری کنترل و تجربی (آوای قران) تقسیم بندی شدند . مراحل اجرای پژوهش طی جلسه ای برای آزمودنی ها شرح داده شد.سپس با استفاده از اطلاعات پرسشنامه فردی،به صورت همگن از لحاظ اعتقادی و آمادگی جسمانی و با کنترل دوره قاعدگی، در دوگروه 12 نفری کنترل و تجربی قرار گرفتند.آزمودنی ها برنامه تست بروس را روی تردمیل انجام دادند. نمونه های خونی برای سنجش کورتیزول و acth پنج دقیقه قبل و بعد از اجرای تست جمع آوری شد . میزان درک فشار هر سه دقیقه یکبار قبل از افزایش شیب و سرعت براساس مقیاس بورگ ثبت شد. همچنین میزان اضطراب آنها با استفاده از پرسشنامه سنجش اضطراب بک قبل و بعد از آزمون سنجیده شد . حین انجام تست،آزمودنی های گروه تجربی از طریق دستگاه mp3-player وهدفون مخصوص آن به آیات یک تا آخر سوره حشر گوش کردند،در حالی که گروه کنترل این عامل را نداشت. پس از پایان تست ، زمان رسیدن به واماندگی نیز یادداشت شد. غلظت acth خون توسط کیت تجاری liaisonبه روش clia وغلظت کورتیزول توسط کیت تجاری immno teck به روش riaاندازه گیری شد.به منظور آزمون فرضیه ها ،از t مستقل و تحلیل واریانس با اندازه های تکراری استفاده شد. براساس یافته های پژوهش ، مقادیر پس آزمون acth وکورتیزول گروه آوای قران کاهش یافت که این کاهش فقط در مورد acth معنادار بود . تغییری در میزان درک فشار گروه آوای قران نسبت به گروه کنترل دیده نشد . زمان رسیدن به واماندگی گروه آوای قران نسبت به گروه کنترل بیشتر بود که این تفاوت نیز معنادار نبود . همچنین میزان افزایش اضطراب گروه تجربی نسبت به گروه کنترل کمتر بود که این تفاوت هم معنی دار نبود . نتیجه اینکه آوای قران می تواند موجب کاهش acth ناشی از استرس تمرین شده و احتمالاً اثرات افزایش کورتیزول و بدنبال آن اضطراب را کاهش دهد .
مریم قربانی پرویز آزادفلاح
مقدمه و هدف: هدف تحقیق حاضر بررسی نقش خلق مثبت و منفی در فعالیت قشری مغز و حل مساله خلاق با توجه به ابعاد برونگردی و پسیکوزگرایی است. روش تحقیق : پژوهش حاضر در مقوله طرحهای تجربی مختلط قرار دارد؛ که از یک سو الگوی فعالیت مغزی و ظرفیت حل مساله خلاق را بر اساس مقایسه های بین گروهی مورد بررسی قرار می دهد و از سوی دیگر آثار خلق مثبت و منفی در چهارچوب مقایسه های درون گروهی وارسی شد. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان دانشگاه اصفهان و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان می باشند. آزمودنی های داوطلبی که در کلاسهای عمومی این دانشگاه شرکت داشتند, ابتدا نسخه تجدید نظر شده پرسشنامه شخصیتی آیزنک را تکمیل و سپس تعداد 80 نفراز آنها بر اساس نمره های انتهایی توزیع در دو بعد e وp برای چهار گروه برونگرد، درونگرد، پسیکوزگرای بالا و پسیکوزگرای پایین (هر گروه 20 نفر ) انتخاب شدند. هر یک از آزمودنی ها دو بار در معرض کاربندی آزمایشی (یک بار خلق مثبت و یک بار خلق منفی) قرار گرفت و پس از آن تکالیف حل مساله خلاق را تکمیل نمودند. در حین تکمیل تکالیف eeg مغزی آنها ثبت شد. نتایج : مقایسه گروهها در متغیر ظرفیت حل مساله خلاق نشان داد که ظرفیت حل مساله خلاق در گروه برونگرد بیشتر از گروه درونگرد و در گروه پسیکوزگرای بالا بیشتر از گروه پسیکوزگرای پایین است. مقایسه دو گروه برونگرد و پسیکوزگرای بالا نیز حاکی از عملکرد بهتر گروه برونگرد نسبت به گروه پسیکوزگرای بالا می باشد. همچنین تحلیل یافته ها نشان داد که در شرایط حل مساله خلاق الگوی آلفا در افراد برونگرد و پسیکوزگرای بالا غلبه بیشتری نسبت به افراد درونگرد و پسیکوزگرای پایین دارد. تحلیل یافته های مرتبط با خلق نشان داد که در گروه برونگرد در شرایط حل مساله خلاق در حالت خلق مثبت و در گروه پسیکوزگرای بالا در حالت خلق منفی, غلبه الگوی آلفا وجود دارد. بحث:نتایج نشان دهنده غلبه الگوی آلفا در شرایط حل مساله خلاق است, ظرفیت حل مساله خلاق در افراد هنگامی افزایش می یابد که انگیختگی قشری پایین وجود داشته باشد. یافته های پژوهش حاضر تایید کننده نظریه انگیختگی پایین و خلاقیت مارتیندیل است. همچنین نتایج حاکی از تاثیر متفاوت متغیر خلق با توجه به اثر شخصیت می باشد. خلق مثبت نسبت به خلق منفی منجر به تسهیل عملکرد خلاق در گروه برونگرد می شود, ولی در گروه پسیکوزگرای بالا خلق منفی عملکرد خلاق را تسهیل می کند. به عبارت دیگر, آثار متفاوت خلق مثبت و منفی با توجه به ابعاد شخصیت مورد توجه قرار می گیرد.
محبوبه شجاعی زوارم شهلا رقیب دوست
پژوهش حاضر با هدف بررسی چهار مولفه انسجامی ارجاع، حذف، جایگزینی و ربط در گفتار بیماران اسکیزوفرنی پارانوئید فارسی زبان صورت گرفته است و در پی آن است که نوع آسیب پذیری هریک از این مولفه ها را در گفتار این بیماران ارزیابی نموده و عملکرد آنها را به لحاظ کاربرد مولفه های انسجامی با عملکرد گروه کنترل طبیعی مورد مقایسه قرار دهد. اسکیزوفرنی شایع ترین نوع روان پریشی است که باورها و درک واقعیت را در فرد دچار اختلال می سازد و نابسامانی هایی را در فرایند تولید و درک زبان به ویژه در سطح گفتمان ایجاد می نماید. با انجام پژوهش هایی از این دست، علاوه بر تعیین توانایی/ ناتوانی های بیماران اسکیزوفرنی در سطوح مختلف زبانی و نحوه آسیب پذیری مولفه های انسجامی در گفتار آنان، می توان به یافته های ارزشمندی در رابطه با ارتباط زبان و شناخت نیز دست یافت. 6 بیمار اسکیزوفرنی پارانوئید شرکت کننده در این پژوهش با مطالعه 20 پرونده پزشکی موجود در بیمارستان رازی تهران انتخاب شدند. برای کسب داده های گفتاری از این آزمودنی ها، سه آزمون گفتار آزاد، شرح تصاویر متوالی و بازگویی داستان تدوین شده و به اجرا درآمدند و گفتار هر فرد بیمار با گفتار یک فرد سالم از گروه کنترل که ویژگی های یکسانی با یکدیگر داشتند، به لحاظ کاربرد مولفه های گفتمانی مقایسه گردید. مقایسه نتایج سه آزمون گفتار آزاد، بازگویی داستان و شرح تصاویر متوالی در بیماران و گروه کنترل، نشان دهنده پایین بودن میزان کاربرد مولفه ارجاع در گفتار بیماران اسکیزوفرنی نسبت به گروه کنترل و یکسان بودن نسبی کاربرد سایر مولفه های انسجامی در این دو گروه می باشد. همچنین ارجاعات مبهم در گفتار بیماران اسکیزوفرنی در آزمون های ذکرشده مشاهده می شود. مجموع این دو عامل، یعنی کم بودن میزان ارجاعات نسبت به گروه کنترل و وجود ارجاعات مبهم، موجب ابهام گفتار بیماران در پاسخ گویی به آزمون ها شده است. با این حال، مولفه ارجاع در آزمون گفتار آزاد و آزمون بازگویی داستان بیش از آزمون شرح تصاویر متوالی رعایت می شود و به همین دلیل می بینیم که درک گفتار بیماران در این آزمون برای مخاطب آسانتر است. لازم به ذکر است که به دلیل اهمیت ارجاع در درک پیام، حتی درصد کمی اختلاف بین دو گروه در این مولفه می تواند تاثیرگذار بوده و از انسجام متن بکاهد. واژگان کلیدی: اسکیزوفرنیا، انسجام گفتار، ارجاع، حذف، ربط و جایگزینی
فاطمه مشهدی ابراهیم محمد دبیر مقدم
الف: موضوع و طرح مسئله ( اهمیت موضوع و هدف ): پژوهش حاضر به توصیف اختلالات زبانی کودکان مبتلا به اوتیسم می پردازد. سازمان ملل متحد در سال 2007 قطعنامه ای را صادر کرد و بر اساس آن روز دوم آوریل را روز جهانی آگاهی از اوتیسم نامید و از اعضاء این سازمان خواست تا برای بالا بردن آگاهی همگانی نسبت به این بیماری تلاش کنند. همین مسئله اهمیت تمام پژوهش هایی را نشان می دهد که درباره اوتیسم انجام می شوند. علاوه بر این، شناخت اختلالات زبانی در کودکان مبتلا به اوتیسم می تواند معیار تشخیصی خوبی به دست دهد زیرا پژوهش ها نشان می دهند وجود اختلالات زبانی در سنین پایین احتمال تشخیص بیماری اوتیسم در سنین بالاتر را افزایش می دهد. این بدان معنی است که توجه به اختلالات زبانی در سنین پایین می تواند سبب شود که بیماری زودتر تشخیص داده شود. اگر بیماری در سنین پایین تر تشخیص داده شود، درمان ها بهتر عمل می کنند. بنابراین مطالعه اختلالات زبانی در کودکان مبتلا به اوتیسم از اهمیت به سزایی برخوردار است. ب: مبانی نظری شامل مرور مختصری از منابع، چارچوب نظری و پرسش ها و فرضیه ها: اوتیسم: اوتیسم بیماری یا مجموعه ای از بیماری های مرتبط به همِ رشدیِ دستگاه عصبی است که با اختلال هایی در تعامل اجتماعی، ارتباطات و انعطاف پذیری رفتاری مشخص می شود. در این بیماری زبان وجود ندارد یا آسیب دیده است. اختلالات زبانی در این بیماری عبارتند از پژواک گویی، گفتن جملات بی ربط، اشکالات واج شناختی، نحوی، معنایی و کابردشناختی. طیف اختلالات اوتیسم که خود شامل سه بیماری است (اوتیسم، آسپرگر و اختلال نافذ رشد نامعین) به همراه دو بیماری دیگر( سندرم فروپاشی کودکی و سندرم رت) طیف اختلالات نافذ رشد را تشکیل می دهند. چارچوب نظری: ایگستی، بنتو و دادلانی در سال 2007 مقاله ای را به چاپ رساندند که در آن به بررسی اشکالات نحوی کودکان مبتلا به اوتیسم پرداختند و نتایج را با دو گروه دیگر مقایسه کردند که یک گروه مبتلا به تأخیر رشدی بودند و گروه دیگر کودکانی بودند که رشد کاملأ عادی داشتند. آنها به این نتیجه رسیدند که میانگین طول پاره گفته در گروه مبتلا به اوتیسم به طور معناداری پایین تر از دو گروه دیگر بود، این گروه در تک تک خرده آزمون های شاخص نحو زایا نمره پایین تری گرفتند، اشتباهات دستوری بیشتری داشتند و کلمات بی معنی بیشتری تولید کردند. پرسش های این پژوهش: آیا عده ای از کودکان مبتلا به اوتیسم بدون کلام هستند و صحبت نمی کنند؟ آیا آن دسته ای از کودکان مبتلا به اوتیسم که گفتار دارند، گاهی صحبت های دیگران را تکرار می کنند؟ آیا آن عده ای از کودکان مبتلا به اوتیسم که گفتار دارند به هنگام کاربرد زبان به لحاظ نحوی اشکالاتی دارند؟ فرضیه های این پژوهش: عده ای ازکودکان مبتلا به اوتیسم گفتار ندارند. عده ای از کودکان مبتلا به اوتیسم که گفتار دارند گاهی گفتار دیگران را تکرار می کنند (پژواک گویی). تعدادی از آن ها که گفتار دارند به هنگام کاربرد زبان از نظر نحوی اشکالاتی دارند. پ: روش تحقیق: پنج کودک چهار تا هفت ساله که با تشخیص روانپزشک کودکان، مبتلا به اوتیسم محسوب می شدند و در یکی از مراکز توانبخشی تهران خدمات درمانی مربوط به اوتیسم را دریافت می کردند انتخاب شدند. یک جلسه بازی آزاد سی دقیقه ای کودک به همراه مادر یا پدر و پژوهشگر، به کمک یک دستگاه دوربین فیلمبرداری و یک دستگاه ام. پی. فُر (که فقط صدا را ضبط می کند) ثبت شد. از دو کودک دیگر هم که تشخیص اوتیسم در مورد آن ها توسط روانپزشک کودکان داده شده بود ولی در مرکز دیگری خدمات درمانی دریافت می کردند در خانه خودشان فیلمبرداری شد اما جلسه بازی آزاد همه هفت کودک در فاصله زمانی ساعت سه تا هفت عصر انجام شد. گفته های این کودکان ابتدا به نوشته تبدیل شد و سپس واج نویسی شد. تکواژهای آن تقطیع شد و از نظر ویژگی های نحوی، پژواک گویی و میانگین طول پاره گفته بررسی شد. نُه کودک چهار تا هفت ساله مبتلا به اوتیسم دیگر هم به این مرکز مراجعه می کردند که گفتارشان در حد ساخت جمله نبود یا اصلاً صحبت نمی کردند. ت. یافته های تحقیق، نتیجه گیری و پیشنهادات: پس از تحلیل داده های زبانی این کودکان مشخص شد عده ای از کودکان مبتلا به اوتیسم صحبت نمی کنند، 71% از آن ها که صحبت می کردند پژواک گویی داشتند، میانگین طول پاره گفته در 6 کودک پایین تر از کودکان عادی بود، آن هایی که گفتار داشتند به هنگام صحبت اشکالات نحوی داشتند از جمله اینکه دو نفر از کودکان مطابقه میان نهاد و فعل جمله رارعایت نکردند، ساخت مجهول را فقط یکی از کودکان به کاربرد، هیچ یک از کودکان از حروف اضافه مرکب استفاده نکردند، دو نفر از آن ها در مواردی «با» و«تو» را حذف کردند، کودکی که پایین ترین میانگین طول پاره گفته را داشت از فعل نفی، وجه التزامی و تکواژگونه های «را» هم استفاده نکرد. این پژوهش فقط به بررسی های نحوی گفتار این کودکان پرداخت در حالی که در بسیاری دیگر از حوزه های زبانی این کودکان نیاز به تحقیق وجود دارد که در ادامه عنوان می شوند: - بررسی اختلالات زبانی دیگر بیماری های طیف اختلالات نافذ رشد - سطوح دیگر زبان از جمله واج شناسی، صرف، معناشناسی و کاربردشناسی در افراد مبتلا به اوتیسم نیازمند بررسی است. - سیاق را می توان در این افراد بررسی کرد. - با بررسی مشکلات این افراد در یادگیری زبان دوم هم شاید بتوان به درک بهتری از یادگیری زبان مادری در آن ها رسید. - عناصر زبر زنجیری کلام در این افراد غیرعادی هستند و نیاز به بررسی دقیق دارند. - می توان مهارت های درک خواندن و نحوه آموزش خواندن و نوشتن در مدرسه را مورد پژوهش قرار داد. - می توان با بررسی کودکانی که مدرسه رفته اند و مقایسه زبان آن ها با کودکان پیش از دبستان، نقش مدرسه و یادگیری مهارت های زبانی خواندن و نوشتن را بر زبان مبتلایان مشخص کرد. - آهنگ، بلندی، طنین و ریتم گفتار افراد مبتلا به اوتیسم غیرعادی است که نیاز به بررسی دقیق دارد. - گفتار درونی هم در این افراد آسیب دیده است که می توان آن را هم مورد بررسی قرارداد. - می توان بررسی کرد که در زبان این افراد کدامیک از نقش های زبانی که یاکوبسن عنوان کرده است مشاهده می شود. -رعایت یا عدم رعایت اصول گرایس و میزان درک کارگفت ها را هم در این افراد می توان بررسی کرد.
مریم تاجیک اسمعیلی سید کاظم رسول زاده طباطبایی
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر انگیختگی خوشایند و آزارنده بر تحکیم حافظه بوده است. به همین منظور تعداد 90 نفر از جامعه دانشجویان دانشگاه های تربیت مدرس، تهران و آزاد واحد تهران جنوب (45 زن و 45 مرد) به صورت در دسترس انتخاب و پس از کسب ملاک های لازم برای ورود به گروه نمونه به صورت تصادفی در سه گروه جایگزین شدند. سپس دو گروه به عنوان گروه های آزمایشی و یک گروه به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شد. پس از یادگیری و یادآوری فوری فهرست لغات، در گروه های آزمایشی کاربست آزمایشی (تماشای قطعه فیلم های برانگیزاننده خوشایند و آزارنده) اعمال شد و آزمودنی های گروه کنترل به تماشای قطعه فیلم خنثی پرداختند. در پژوهش حاضر نمرات آزمون های یادآوری آزاد تأخیری و بازشناسی که 30 دقیقه پس از یادگیری فهرست لغات انجام شدند، به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شدند. تجزیه و تحلیل نتایج با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک راهه (anova یک راهه) و آزمون تعقیبی توکی نشان داد، در مقایسه با گروه کنترل در سطح معناداری کمتر از 01/0 میانگین نمرات آزمون های یادآوری آزاد تأخیری و بازشناسی دو گروه آزمایشی به طور معناداری بیشتر است و در سطح معناداری کمتر از 05/0 بین دو گروه آزمایشی تفاوت معنادار وجود ندارد. نتایج آزمون تحلیل کواریانس دو راهه (ancova دو راهه) نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون، تنها در آزمون یادآوری آزاد تأخیری (و نه بازشناسی) در سطح معناداری کمتر از 05/0 تعامل جنس و گروه (نوع انگیختگی) معنادار است. یافته های پژوهش حاضر نشان دادند که القای انگیختگی پس از یادگیری موجب تحکیم حافظه برای آن مطالب می شود و این امر بدون توجه به هیجانی یا خنثی بودن محرک های یادگرفته شده است. در حالیکه در کل نتایج زنان و مردان قابل مقایسه بودند، تأثیر کاربست آزمایشی با در نظر گرفتن عامل جنس، در آزمون یادآوری آزاد متفاوت بوده است.
فرشاد بهمرد مهناز استکی
پژوهش حاضر به بررسی اثر بخشی آموزش حرکات درشت وظریف برکاهش علائم نارساخوانی دانش آموزان نارسا خوان مقطع ابتدایی پرداخته است.روش پژوهش نیمه آزمایشی بصورت پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل می باشد. به منظور انجام این پژوهش30 نفر از دانش آموزان نارسا خوان که به مرکز ناتوانیهای یادگیری شهرستان نقده مراجعه کرده بودند به شیوه در دسترس انتخاب شدندودر دوگروه کنترل وآزمایش قرار گرفتند(هرگروه 15نفر).آزمون نارسا خوانی وآزمون رشدحرکتی اوزرتسکی بعنوان پیش آزمون از هر دو گروه بعمل آمد.سپس بر روی گروه آزمایش،روش آموزش حرکات درشت وظریف به مدت 30جلسه مداخله انجام گرفت.بلافاصله پس از اتمام آموزش ، آزمون نارسا خوانی وآزمون رشد حرکتی اوزرتسکی بعنوان پس آزمون ،از هر دو گروه بعمل آمد.پس از جمع آوری داده ها، فرضیه های پژوهش با استفاد ه از نرم افزار spssوآزمونهای پارامتریک نظیر آزمون t برای گروههای همبسته مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که مداخله های ترمیمی به روش آموزش حرکات درشت وظریف علاوه بر کاهش علائم نارسا خوانی سبب افزایش مهارتهای حرکتی دانش آموزان نارسا خوان نیز گردیده است.
خدیچه محمدی مهناز استکی
هدف از پژوهش حاضر مقایسه ادراک دیداری و حافظه بینایی دانش آموزان اختلال یادگیری با دانش آموزان عادی بود. به منظور انجام این پژوهش 30 دانش آموز اختلال یادگیری و 30 دانش آموز عادی در شهر سمنان در سال تحصیلی 90-89 در مقطع ابتدایی انتخاب شدند. روش نمونه گیری در اختلالات به صورت غربالگری اولیه که درمراکز اختلالات یادگیری صورت گرفته و سپس انتخاب تصادفی از بین آنها و دانش آموزان عادی به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله بود. روش این پژوهش علّی مقایسه ای و ابزار پژوهش عبارت از آزمون یاد داری ـ دیداری بنتون بود.یافته هانشان داد نواقص ادراک دیداری و حافظه بینایی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری بالاتر از دانش آموزان عادی است. واژگان کلیدی : اختلال یادگیری ،ادراک دیداری، حافظه بینایی.
مجید ثقفی مهناز استکی
پژوهش حاضر با هدف مقایسه انواع کارکردهای اجرایی در دانش آموزان با اختلالات یادگیری غیرکلامی(nld) و نارساخوان انجام شد. روش: جامعه پژوهش حاضر شامل تمامی دانش آموزان پایه های دوم، سوم و چهارم دوره ابتدایی است که درسال تحصیلی 90-89 در مدارس عادی شهر تهران مشغول به تحصیل هستند و همچنین شامل تمامی دانش آموزان نارساخوان پایه های مذکور مراجعه کننده به کلینیک های اختلالات یادگیری تهران می باشد و نمونه مورد بررسی در این پژوهش 31 دانش آموزان nld و 22 دانش آموز نارساخوان و از روش نمونه گیری غربالگری چند مرحله ای استفاده شد. برای تشخیص اختلال nld از فرم های ارزیابی و مقیاس تشخیصی اختلالات یادگیری گلداستین(2002) و برای تشخیص نارساخوانی از آزمون اختلالات خواندن مرادی،کرمی نوری(1386) استفاده شد و برای ارزیابی کارکردهای اجرایی (حافظه کاری ، برنامه ریزی،انعطاف پذیری و میزان توجه) به ترتیب از آزمون های ویسکانسین و سه خرده آزمون وکسلر(حساب، حافظه ارقام و رمز گردانی) استفاده شد.داده ها با نرم افزار spss و روش های تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: در مولفه برنامه ریزی بین میانگین خرده آزمون های تعداد طبقات در دو گروه دانش آموزان nld ونارساخوان تفاوت معنی داری مشاهده نشد. در شاخص انعطاف پذیری، انعطاف پذیری دانش آموزانnld بیشتر از دانش آموزان نارساخوان است. همچنین در مولفه حافظه کاری،خطاهای غیرتکرار در دانش آموزان nld بیشتر از نارساخوان است. همچنین مولفه توجه بین دانش آموزان nld و نارساخوان تفاوت ندارد.نتیجه گیری: دانش آموزان نارساخوان در کارکردهای اجرایی در زمینه حافظه وضعیت بهتری نسبت به دانش آموزان nld دارند اما در انعطاف پذیری دانش آموزانnld بالاتر از گروه نارساخوان هستندو در دو مولفه دیگر تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد. واژه های کلیدی: کارکردهای اجرایی، اختلالات یادگیری غیرکلامی، نارساخوانی
ندا نظربلند پرویز آزادفلاح
هدف از مطالعه حاضر، بررسی عملکرد حافظه کاری و میزان برانگیختگی ناحیه ای مغز، با توجه به ابعاد شخصیتی اضطراب و زودانگیختگی بود. به این منظور، ابتدا 793 دختر دانشجوی 18 تا 28 ساله، مقیاس شخصیتی آیزنک و مقیاس بازداری/ روی آوری کارور و وایت را تکمیل نمودند و با توجه به نمراتشان در کرانهای بالایی و پایینی ابعاد برون گردی و نوروزگرایی، به چهار گروه 15 نفره رگه اضطراب بالا (نوروز گرا/درون گرد)، رگه اضطراب پایین (پایدار هیجانی/برون گرد)،رگه زودانگیختگی بالا (نوروز گرا/برون گرد)، رگه زودانگیختگی پایین (پایدار هیجانی/درون گرد) اختصاص یافتند. همگی آزمودنی ها راست برتر (دست و پا) بودند در مرحله بعدی، این چهار گروه تکالیف حافظه کاری 1-back و pasat و فراخنای ارقام (مستقیم و معکوس) را اجرا نمودند. نمرات نهایی آنها در این تکالیف به عنوان شاخص عملکرد حافظه کاری ثبت شد. ترتیب ارائه تکالیف، از قبل به صورت متوازن شده متقابل طراحی گردیده، به طور تصادفی به هر آزمودنی اختصاص یافت. قبل از ارائه تکلیف 1-back، با کارگذاشتن الکترودهای انسفالوگرام در 19 پایگاه پوست سر، فعالیت آلفای قشریeeg آزمودنیها به مدت 60 ثانیه در حالت استراحت و با چشم باز ثبت گردید. آنگاه در حین اجرای تکلیف نیز، این فعالیت به مدت 180 ثانیه ثبت شد. آزمون t برای گروههای مستقل، جهت مقایسه نمرات آزمودنی های گروه های اضطراب بالا و پایین و گروه های زودانگیختگی بالا و پایین به کار گرفته شد. نتایج این آزمون ها نشان داد که گروه اضطراب پایین در مقایسه با گروه اضطراب بالا، در تکالیف 1-back و فراخنای ارقام معکوس (که شاخص عملکرد سیستم اجرایی مرکزی حافظه کاری هستند) عملکرد بهتری داشتند؛ در حالی که عملکرد این دو گروه در تکالیف pasat و فراخنای ارقام مستقیم (که شاخص مدار آوایی و حافظه کاری کلامی هستند) تفاوت معنی داری نداشت. این در حالی بود که آزمودنی های رگه اضطراب بالا، میزان برانگیختگی قشری پیشانی راست وچپ بیشتری را در حین تکلیف تجربه می نمودند. بدین معنی که آزمودنی های رگه اضطراب بالا، علیرغم به کارگیری تلاش مغزی بیشتر، نتوانستند عملکرد مطلوب خود را در تکلیف حفظ نمایند. نتایج عملکرد آزمودنی های گروه زودانگیختگی بالا و پایین حاکی از آن بود که این دو گروه در چگونگی عملکرد حافظه کاری تفاوت معناداری نداشتند. با این وجود، بیشتر بودن میزان پاسخهای نادرست گروه زودانگیختگی پایین، و زمان پاسخگویی کمتر آنها، حاکی از پاسخگویی پرشتاب و بدون پشتوانه تفکری در آنها بود. مقایسه میزان برانگیختگی قشری در گروه های زودانگیختگی بالا و پایین، نشان داد که گروه زودانگیختگی بالا در هنگام فعالیت حافظه کاری برانگیختگی قشری پیشانی بیشتری را در قشر پیشانی چپ تجربه می نمایند. در مجموع، این یافته ها حاکی از آن است که فرایندهای شناختی، زیستی/عصبی و ابعاد هیجانی شخصیت با هم تعامل متقابلی دارند. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که شناخت ابعاد این تعامل، می تواند گام موثری در راستای طرح ریزی زمینه های پیشگیری، درمان و راهبردهای آموزشی باشد.
سیده طیبه موسوی حسن عشایری
پژوهش حاضر با هدف مقایسه انواع کارکردهای اجرایی در دانش آموزان مبتلا به add,adhd و عادی انجام شد. جامعه مورد پژوهش حاضر شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر مبتلا به اختلال add,adhd و عادی در محدوده ی سنی 10-7 در مقطع ابتدایی ، سال تحصیلی 90-89 و نمونه مورد بررسی در این پژوهش 23 دانش آموزان مبتلا به adhd و 22 دانش آموزان مبتلا به add و 20 دانش آموزان عادی از روش تصادفی چند مرحله ای استفاده شد. و بدین منظور از روش علی – مقایسه ای استفاده شد. و برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه شرح حال و جهت تشخیص اختلال add,adhd از آزمون تشخیصی لایتر استفاده شد و برای ارزیابی کارکردهای اجرایی (حافظه کاری ، برنامه ریزی و میزان توجه ) به ترتیب از آزمون های آندره ری ، ویسکانسین و سه خرده آزمون وکسلر(حساب، حافظه ارقام و رمز گردانی) استفاده شد. به این منظور داده های جمع آوری شده با نرم افزار spss و روش های تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نشان داد که انواع کارکردهای اجرایی از جمله: حافظه کاری، برنامه ریزی و میزان توجه در دانش آموزان مبتلا به add,adhd در مقایسه با دانش آموزان عادی ضعیف بود. کارکرد حافظه کاری دانش آموزان adhd پایین تر از دانش آموزان add و عادی بود و کارکردهای برنامه ریزی و میزان توجه دانش آموزان add پایین تر از دانش آموزان adhd و عادی بود در زمینه کارکردهای اجرایی (حافظه کاری ، برنامه ریزی و میزان توجه ) بین دانش آموزان مبتلا به add, adhd در مقایسه با دانش آموزان عادی تفاوت معنادار وجود دارد.
مریم مهری شیوا دولت آبادی
دانش آموزان دارای انواع ناتوانی های یادگیری و دانش آموزان عادی در مقطع دبستانی است.جامعه پژوهش عبارت بود از کلیه دانش موضوع پژوهش حاضر ارزیابی و مقایسه ویژگیهای عصب روانشناختی در آموزان دارای ناتوانی های یادگیری و دانش آموزان عادی مقطع ابتدایی شهر تهران.نمونه مورد پژوهش50 دانش آموز دارای ناتوانی یادگیری و دانش آموز عادی بودند که در4گروه حساب نارسا،نارسا نویس و نارساخوان وعادی بر اساس نمونه گیری دردسترس و تصادفی انتخاب و مقایسه شدند. روش پژوهش حاضر روش علی-مقایسه ای بود.برای ارزیابی فرضیه ها از آزمون وکسلر کودکان استفاده شد.نتایج با استفاده از روشهای آمارتوصیفی وآزمونهای استنباطی تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی شفه تجزیه و تحلیل شد و نشان داد که : - بین میزان توانایی دیداری- فضایی دانش آموزان مقطع دبستانی دارای حساب نارسایی،نارساخوانی ونارسانویسی با دانش آموزان عادی تفاوت معنادار آماری وجود دارد. - بین میزان توجه وسرعت پردازش دانش آموزان مقطع دبستانی دارای انواع ناتوانیهای یادگیری با دانش آموزان عادی تفاوت معنادار آماری وجود دارد. - بین میزان حافظه و یادگیری دانش آموزان مقطع دبستانی دارای انواع ناتوانیهای یادگیری با دانش آموزان عادی تفاوت معنادار آماری وجود دارد. - بین کارکردهای ذهنی و مهارت های تحصیلی دانش آموزان مقطع دبستانی دارای انواع ناتوانیهای یادگیری با دانش آموزان عادی تفاوت معنادار آماری وجود دارد. واژه های کلیدی:ویژگی های عصب روانشناختی، حساب نارسایی،نارسانویسی و نارساخوانی
سهیلا احمدنژاد کپورچالی علی دلاور
زمان دفاع: تیر ماه 1386 چکیده پژوهش: با توجّه به کارایی مجموعه آزمون عصب روان شناختی لوریا- نبراسکاlnnb) ) در تشخیص آسیب مغزی، و عدم دسترسی مراکز درمانی، آموزشی و پژوهشی ایران به فرم فارسی آزمون، هدف از انجام این پژوهش، آماده سازی و هنجاریابی مقدماتی ترجمه فارسی(فرم i) lnnb یعنی تعیین روایی، پایایی و تهیه جداول نمرات استاندارد و نرم مقیاس های بالینی و موضع یابی آن مطابق با جامعه پژوهش بوده است. در این پژوهش تعداد 124 نفر، مشتمل بر دو گروه، 99 بیمار غیر آسیب دیده مغزی(مبتلا به اختلالات نورولوژیک چون میاستنی، تشنج، ضایعه نخاعی، سردرد تنشی، ضایعه اعصاب دست و پا، و تومور مخچه) به عنوان اعضای گروه اصلی هنجار یابی، و 25 بیمار آسیب دیده مغزی(دچار سکته مغزی، خونریزی مغزی، ضربه مغزی، تومور مغزی و یا ms ) شرکت داشتند که با توجه به نتایجmri ،ct scan ، و تشخیص متخصص نورولوژیست یا جراح مغز و اعصاب و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند. در این پژوهش عملکرد دو گروه در مقیاس های بالینی و موضع یابی مجموعه آزمون لوریا نبراسکا مورد مقایسه قرار گرفت. در ابتدا i-lnnb به عنوان ابزار این پژوهش به همراه دستور العمل اجرا و نمره گذاری آن ترجمه و پس از تایید روایی صوری و اجرای مقدماتی جهت رفع نواقص و تسلط بر اجرا، بر روی نمونه آماری مورد استفاده قرار گرفت. نمره گذاری با استفاده از ملاک نمره گذاری کمی مقیاس های بالینی و همچنین جداول نمره گذاری مقیاس های موضع یابی انجام گرفت. اطلاعات مربوط به ویژگی های سنی، و تحصیلی آزمودنی ها نیز جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها نرم افزار spss به کار گرفته شد. پس از تبدیل و معادل سازی نمرات مقیاس های بالینی و موضع یابی به نمرات استاندارد، نرم مقدماتی مقیاس های بالینی و موضع یابی نسخه فارسیi-lnnb به دست آمد. برای یافتن پاسخ سوال های پژوهش نیز روش های آماری مناسب به کار گرفته شد. نتایج مربوط به بررسی پایایی با استفاده از روش بازآزمایی، نشان داد که مقیاس های بالینی و موضع یابی از پایایی قابل قبولی برخوردار است. اما به دلیل عدم کفایت نمونه پژوهش و عدم پراکنش درصد بالایی از سوالات، تحلیل عاملی و بررسی روایی سازه نسخه فارسی مجموعه آزمون lnnb-i مقدور نگردید. نتایج مربوط به مقایسه دو گروه بهنجار و آسیب دیده مغزی با استفاده از آزمون t مستقل نشان داد که بین عملکرد دو گروه در مقیاس های بالینی و موضع یابی در سطح (01/0>p)اختلاف معنی دار وجود دارد. در بررسی رابطه بین عملکرد در مقیاس های بالینی و موضع یابی با متغیر سن نتایج نشان داد که بین خرده مقیاس های بالینی: کارکردهای دیداری و ریاضی و بین خرده مقیاس های موضع یابی: آهیانه ای- پس سری راست و متغیر سن در سطح(01/0>p)رابطه معنی دار وجود دارد. همچنین در بررسی رابطه بین عملکرد در مقیاس های مذکور با متغیر تحصیلات نتایج نشان داد که بین مقیاس های بالینی: کارکردهای لمسی در سطح 01/0 و کارکردهای دیداری و درک گفتاری در سطح 05/0و مقیاس های موضع یابی: آهیانه ای-پس سری راست در سطح 01/0 و پیشانی چپ ، حسی حرکتی راست و گیجگاهی راست در سطح 05/0 و متغیر تحصیلات رابطه معنی دار وجود دارد. با توجه به یافته های پژوهش بهتر است در تفسیر عملکرد آزمودنی ها در خرده مقیاس های مذکور، سن و میزان تحصیلات ایشان مورد توجه قرار گیرد.
جاوید پیمانی حسن عشایری
پیشرفت فناوری و تخصصی شدن جوامع ، داشتن تحصیلات از ضروریات بوده و در این زمینه خواندن نقش بسیار موثر و مهمی دارد . خواندن مقوله ای از جنس شناخت است و توانبخشی شناختی مولفه های پایه ای شناخت یعنی توجه ، حافظه و عملکرد اجرائی را ارتقاء می بخشد . پژوهش حاضر برای هدف تاثیر توانبخشی شناختی بر توانائی خواندن افراد نارساخوان در قالب یک طرح آزمایشی با گروه کنترل طراحی و اجرا گردید . بدین منظور نمونه ای به حجم 40 آزمودنی از بین افراد نارساخوان کلاس سوم ابتدائی ارجاع داده شده به مرکز ناتوانیهای یادگیری 1-2 تهران انتخاب و افراد از لحاظ سن، هوشبهر و درجه اختلال همتاسازی گردیده و سپس بطور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل اختصاص یافتند . کلیه آزمودنی ها در پیش و پس از مداخله با آزمون های توجه ، حافظه ، عملکرد اجرائی و آزمون تشخیصی سطح خواندن ارزیابی شدند . گروه آزمایش به مدت 78 روز و تعداد 16 جلسه 50-40 دقیقه ای مداخله توانبخشی شناختی(توانبخشی توجه، حافظه و عملکرد اجرائی) دریافت کردند . نتایج نشان داد که توانبخشی شناختی بر توانائی حیطه صحت خواندن (روخوانی متن ، خواندن کلمات با معنی و بی معنی) ، درک و فهم خواندن (درک مطلب و تکمیل جملات) و برخی از حیطه های آگاهی واجی (ترکیب، تجانس و قافیه) افراد نارساخوان بطور معنی داری تاثیر مثبت داشته و باعث افزایش بهره خواندن شده است (001/0p<)؛ اما تحلیل کوواریانس در مورد خرده آزمون تجزیه واجی نشان داد که تفاوت بین دو گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون با توجه به حذف اثر تغییرات نمرات پیش آزمون، معنی دار نمی باشد (001/0p<) .
محمد کرمانی آنیتا باغداساریانس^cَ[email protected]%
پژوهش حاضر با هدف اثر بخشی تحریکات وستیبولار بر عملکرد حافظه کوتاه مدت کودکان کم توان ذهنی صورت گرفته است . به همین منظور از بین دانش آموزان کم توان ذهنی 9 تا 15 سال مراکز آموزشی استثناییشهر سمنان تعداد 12 نفر به صورت تصادفی انتخاب و به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند.ابزار سنجش مورد استفاده در این پژوهش آزمون وکسلر چهار بود که دو خرده آزمون توالی حرف – عدد و فراخنای ارقامآن جهت ارزیابی حافظه کوتاه مدت دانش آموزان به صورت انفرادی بر روی دو گروه کنترل و آزمایش به عنوان پیش آزمون اجرا شد .آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 24 جلسه و هرهفته سه جلسه به مدت 45 دقیقه ، تحریکات خطی و چرخشی وستیبولار را دریافت کردند . در پایان مداخله وپس از یک هفته دو خرده آزمون توالی حرف و عدد و فراخنای ارقام به صورت انفرادی بر روی هر دو گروه کنترل و آزمایش به عنوان پس آزمون اجرا شد . نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان داد که تحریکات سیستم وستیبولار بر عملکرد حافظه کوتاه مدت دانش آموزان کم توان ذهنی موثر است .
مهدی بازیار حسن عشایری
این پژوهش مطالعه ای توصیفی-تحلیلی است که در آن از زبانشناسی نقشگرای نظاممند که هلیدی آن را پایه ریزی کرده است به عنوان پایه نظری برای بررسی فرایندهای موجود در گفتار افراد زبان پریش استفاده شده است. داده های بدست آمده هم بصورت کمی و هم بصورت کیفی و توصیفی مورد بررسی قرار گرفتند. داده های این تحقیق بصورت گفتاری جمع آوری شده اند و سپس داده های گفتاری برای بررسی بصورت نوشتاری بازنویسی شدند. برای جمع آوری داده های مذکور با مراجعه به مرکز توانبخشی تبسم و انجام آزمون ها و مصاحبه های حضوری (ضبط مکالمه و گفتار بصورت صوتی) از بیماران مورد نظر اطلاعات مورد نیاز جمع آوری شدند. حجم نمونه ها در حدود 100 نفر بیمار زبان پریش بودند و با بسیاری از آنها مصاحبه به عمل آمد. با توجه به ملاحظات نظری موجود تنها داده های مربوط به هشت نفر از آنها در این تحقیق بررسی و تحلیل شد. پرسشنامه پرونده گیری آزمون زبان پریشی فارسی برای هر فرد برای گرفتن نمونه گفتار آزاد تشکیل شد و بررسی نتایج به دست آمده نشان می دهد که نسبت کاربرد فرایند مادی در بیماران به طور معناداری (017/0p=) بیشتر از افراد سالم و همچنین کاربرد فرایند رابطه ای (014/0p=) و رفتاری (018/0p=) در بیماران به طور معناداری کمتر از افراد سالم بوده است. بررسی نسبت کاربرد فرایندهای ذهنی (804/0p=)، بیانی (199/0p=) و وجودی (993/0p=) در بین دو گروه بیمار و سالم نشان دهنده تفاوت معناداری بین آنها نمی باشد (05/0p>). نتایج بدست آمده نشان دهنده تفاوت های بارزی بین زبان پریشان و افراد سالم از لحاظ نوع کاربرد افعال در موقعیت مشابه می باشد. اتکا بر افعال مادی در زبان پریشان می تواند نشان دهنده تامل بیشتر بر روی خود حوادث، یا وجود مشکل در دستیابی به واژگان و ساختار موضوعی مربوط به دیگر افعال باشد. از سوی دیگر استفاده از فرایندهای رابطه ای و رفتاری برای زبان پریشان سخت تر است زیرا اولاً انتزاعی ترند، دوماً ممکن است در دستیابی به دیگر عناصر کلیدی مورد نیاز برای تکمیل هر یک از این فرایندها محدودیت هایی وجود داشته باشد.
سکینه امیدی حسن عشایری
چکیده در پژوهش حاضر به تاثیر تحریکات حسی دست در کاهش اختلالات رفتاری است. روش با توجه به ماهیت موضوع از روش نیمه تجربی و طرح های بلوکی تصادفی ساده استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دختران و پسران گروه سنی 5-9 با اختلال رفتاری شهر تهران منطقه 12 به تعداد 30 نفر بوده و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده به تعداد 24 نفر در دو گروه آزمایشی و کنترل به شکل تصادفی قرار گرفته اند. در این پژوهش از پرسشنامه راتر برای اندازه گیری تندرستی و عادت و پرسشنامه csi4 برای اندازه گیری علائم مرضی استفاده شد. در تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس ancova استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد تحریکات حسی در ناخن جویدن، انگشت مکیدن، استمناء، به ترتیب 32/0 و 17% و 10/0. در این پژوهش تحریکات تاثیر حسی در اصلاح رفتاری تاثیر با تحقیقات قبلی نیز هماهنگی دارد. تحریکات حسی ، تغییرات چشمگیر، رفتارهای مورد مطالعه را ایجاد می کند.
فاطمه توکلی حسن عشایری
چکیده پژوهش حاضر به کاربرد موسیقی و حرکت در کاهش اختلالات گفتاری کودکان پرداخت.جامعه ی پژوهش حاضرشامل کلیه کودکان مبتلا به لکنت زبان شهر تهران می باشد که 24 نفر از آن ها به روش دردسترس انتخاب شده و در 2 گروه 12 نفره ،آزمایش و کنترل قرار گرفته اند .از ابزارهای ارزیابی آزمون بررسی مشکلات آوایی با استفاده از تصاویر و اوزورتسکی استفاده گردید.روش پژوهش، آزمایشی پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل می باشد.نتایج، با استفاده از روش های آمار توصیفی و مدل آماری تحلیل کوواریانس نشان داد که کاربرد موسیقی و حرکت در کاهش علایم لکنت در این کودکان موثر بوده است،به طوری که با به کارگیری موسیقی و حرکت در بلند مدت می توان شرایطی را فراهم نمود که بهبود کودکان مبتلا به زبان ممکن شود.موسیقی و حرکت ،با فعال نمودن حیطه های کلیدی مغز ،کمک به کاهش علایم اختلالات زبانی و به خصوص لکنت می نماید.
حوریه اخدی رضا نیلی پور
چکیده: هدف: بررسی ویژگی های زبانی کودکان دوزبانه مبتلا به اختلال ویژه زبانی با وجود سابقه پژوهشی بسیار گسترده در غرب، در ایران بسیار کم مورد مطالعه قرار نگرفته است. با توجه به این که ویژگی های زبانی کودکان مبتلا به این اختلال در زبان های مختلف متفاوت است، هدف از این پژوهش مقایسه ویژگی های صرفی- واژگانی کودکان دوزبانه فارسی- آذری مبتلا به اختلال ویژه با کودکان دوزبانه فارسی- آذری طبیعی همتای سنی و همتای زبانی آنها، به منظور ایجاد زمینه بهتر جهت کاربرد در امور بالینی می باشد. روش: نمونه های مورد بررسی این مطالعه توصیفی-تحلیلی، کودکان دوزبانه فارسی- آذری 7-8 ساله مبتلا به اختلال ویژه زبانی و کودکان دوزبانه فارسی- آذری طبیعی همتای سنی و همتای زبانی آنها بودند. در این مطالعه نتایج حاصل از آنالیز نمونه های گفتاری، میانگین خرده آزمون های آزمون اختلال ویژه زبان و آزمون تعریف واژگان در کودکان دوزبانه ( فارسی- آذری) مبتلا به اختلال ویژه و گروه های شاهد مورد بررسی قرار گرفتند. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار spss و به کمک آزمون های آماری mann whitney و wilcoxon تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: تحلیل داده های موجود نشان می دهد که بین عملکرد کودکان مبتلا به اختلال ویژه زبانی با کودکان طبیعی همتای سنی آنها در اکثر جنبه های زبانی مورد بررسی در آزمون اختلال ویژه زبان و آزمون تعریف واژه تفاوت معنا داری دیده می شود؛ میانگین طول گفته این کودکان پایین تر از همتایان سنی آنهاست و نسبت به آن ها به میزان کمتر از تکواژهای صرفی و دستوری در گفتار استفاده می کنند. مقایسه عملکرد کودکان دوزبانه مبتلا به اختلال ویژه زبانی با کودکان دوزبانه طبیعی همتای زبانی نشان می دهد که علی رغم همسان سازی دو گروه براساس میانگین طول گفته، میانگین استفاده از تکواژهای صرفی در گفتار پیوسته و خرده آزمون قضاوت دستوری از آزمون اختلال ویژه زبانی در کودکان دارای اختلال ویژه زبانی از همتایان زبانی کم تر است و میانگین امتیاز جنبه ساختاری آزمون تعریف واژه، به طور معناداری در گروه کودکان دارای اختلال ویژه زبانی نسبت به همتایان زبانی پایین تر است. نتیجه گیری: تمامی عملکردهای زبانی کودکان مبتلا به اختلال ویژه زبانی دوزبانه به طور مشهودی پایین تر از عملکرد مورد انتظار برای سن آن هاست؛ به علاوه کودکان مبتلا به اختلال ویژه زبانی در برخی مهارت های زبانی از کودکان همتای mlu خود نیز عقب ترند.علاوه براین می توان نتیجه گرفت که شاخص های مربوط به گفتار پیوسته، آزمون اختلال ویژه زبان و آزمون تعریف واژه، در پیدا کردن کودکان مبتلا به اختلال ویژه زبانی مفید است. کلید واژه ها: اختلال ویژه زبانی، صرف، واژگان، دوزبانگی، زبان فارسی، زبان آذری
طیبه میرزاخانلو حسن عشایری
نوک پنجه راه رفتن از جمله شایعترین مشکلات حسی کودکان اتیسم به شمار می رود. لذا هدف مطالعه حاضر بررسی اثر بخشی تحریک حسی کف پا بر اصلاح نوک پنجه راه رفتن در کودکان اتیسم است.بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 13 کودک در بازه سنی 3 تا 7 سال مبتلا به اختلال طیف اتیسم با نوک پنجه راه رفتن از مرکز آموزش و توانبخشی کودکان اتیستیک به آرا انتخاب شدند. 3 نفر به دلیل مشکلات پزشکی از فرایند مطالعه خارج و به صورت تصادفی 5 کودک به گروه مداخله و 5 کودک به گروه کنترل اختصاص داده شد. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 62 جلسه و در هر جلسه 20 دقیقه تحریک حسی با کفش طراحی شده دریافت کردند و در حالیکه گره کنترل این درمان را دریافت نکردند . به منظور بررسی میزان تحریک حسی کف پا از چک لیست ارزیابی راه رفتن با نوک پنجه به عنوان پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده از آمار توصیفی و آزمون کوواریانس یک راهه استفاده شد.تحلیل نتایج نشان داد که شیوه تحریک حسی کف پا از تاثیر مثبت و معنا داری بر بهبود نوک پنجه راه رفتن کودکان اتیسم گروه آزمایش نسبت به کودکان اتیسم گروه کنترل دارد. (01%>p )
مریم السادات میری مهناز استکی
در پژوهش حاضر،اثرات تربیت مخچه بر علائم خواندن دانش آموزان نارسا خوان با روش نیمه آزمایشی مورد بررسی قرار گرفت.به منظور انجام این پژوهش 12 نفر از دانش آموزان نارساخوان از میان جامعه دانش آموزان مقطع ابتدایی دبستان هاتف شهر تهران به شیوه،معرفی توسط مدرسه به عنوان دانش آموز نارسا خوان انتخاب و پس از اجرای پیش آزمون آزمون نارساخوانی کرمی نوری و مرادی دانش آموزان مورد ارزیابی قرار گرفته و سپس طی مدت 32 جلسه تحت آموزش مهارتهای حرکتی و تعادلی،هماهنگی حسی و حرکتی ویکپارچگی حسی قرار گرفته وپس از این جلسات پس آزمون ، بلافاصله پس از آموزش اجرا شده وبا استفاده از مدل آماری t دو گروه همبسته به مقایسه 10 علامت نارساخوانی پرداخته شد. یافته های تحقیق نشان داد،تربیت مخچه بر آزمون قافیه، نامیدن تصویر، درک متن، درک کلمات، خواندن ناکلمات و شبه کلمات و آزمون نشانه های حرف موثر بوده ولی بر خواندن کلمات، زنجیره کلمات، حذف آواها و آزمون نشانه های مقوله موثر نبوده،بدین ترتیب می توان مطرح نمود که تربیت مخچه بر علائم نارساخوانی موثر بوده. کلید واژه ها:تربیت مخچه،نارساخوان،مهات حرکتی و تعادلی،هماهنگی حسی و حرکتی.
ندا فردوسی حسن عشایری
چکیده ندارد.
نسرین بقال بهتاش مهناز استکی
در پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش مهارت های مخچه بر کارکردهای اجرایی کودکان دو زبانه با روش آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون مورد بررسی قرار گرفت. به منظور انجام این پژوهش 30 نفر از دانش آموزان مقطع پیش دبستانی مهد کودک و آمادگی رشد شهر تبریز به شیوه ی تصادفی انتخاب و پس از اجرای پیش آزمون با آزمون های برج لندن و ویسکانسین مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس طی مدت 15 جلسه تحت آموزش مهارت های حرکتی و تعادلی و هماهنگی حسی و حرکتی و یکپارچگی حسی قرار گرفته و پس آزمون، بلافاصله پس از آموزش اجرا شده و با استفاده از مدل آماری t دو گروه همبسته به مقایسه کارکردهای اجرایی انعطاف پذیری، برنامه ریزی، سرعت در حل مسئله و بازداری پاسخ پرداخته شد. یافته های پژوهش نشان داد آموزش مهارت های مخچه بر بازداری پاسخ و برنامه ریزی و سرعت عمل در حل مسئله معنادار بود ولی در شاخص انعطاف پذیری معنادار نبود. واژگان کلیدی: مخچه، کارکردهای اجرایی ، دو زبانگی
زهرا صباغی مرجان جعفری روشن
پژوهش حاضر با هدف سنجش سهم هوش معنوی و هوش هیجانی در تبیین سازگاری زناشویی طراحی شده است. این پژوهش در جامعه آماری زنان و مردان و البته اکثریت زنان 35-20 شهر تهران و در نمونه ای به حجم 200 نفر که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند، اجرا شده است. این پژوهش از نوع پس رویدادی است. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه های اساندارد مقیاس سازگاری زن و شوهری اسپاینز (داس)، (1976) آزمون هوش معنوی کینگ (2008) و آزمون هوش هیجانی بار-آن (1980) جمع آوری شده است. در تجزیه و تحلیل آماری از تحلیل رگرسیون ساده، تحلیل رگرسیون مغیره استاندارد و گام به گام استفاده شد. یافته ها حاکی از آن است که : 3/21 درصد از تغییرات سازگاری زناشویی توسط هوش هیجانی وهوش معنوی به نحوی تبیین میشود که سهم هوش هیجانی بیتشر است. 2) 4/19 درصد از تغییرات سازگاری زناشویی توسط هوش هیجانی تبیین میشود 4/10 درصد از تغییرات سازگاری زناشویی توسط هوش معنوی تبیین می شود. زیر مقیاس های شادمانی، زناشویی توسط هوش هیجانی تبینی می شود. 4/10 درصد از تغییرات زناشویی توسط هوش معنوی تبیین می شود. زیر مقیاس های شادمانی، روابط بین فردی، و مسئولیت پذیری اجتماعی از مقیاس هوش هیجانی روی هم قادرند، 6/31 درصد از تغییرات سازگاری زناشویی را تبیین نمایند. زیر مقیاس های تولید معنای شخصی و بسط هوشیاری از مقیاس هوش معنوی روی هم قادرند، 9/12 درصد از تغییرات سازگاری زناشویی را تبیین نمایند. زیر مقیاس های شادمانی ، روابط بین فردی، مسئولیت پذیری اجتماعی، از مقیاس هوش هیجانی و بسط هوشیاری از مقیاس هوش معنوی روی هم قادر به تبیین 2/33 درصداز تغییرات سازگاری زناشویی را تبیین نمایند. واژگان کلیدی: هوش معنوی، هوش هیجانی، سازگاری زناشویی
ندا نظربلند پرویز آزادفلاح
هدف از مطالعه حاضر، بررسی عملکرد حافظه کاری و میزان برانگیختگی ناحیه ای مغز، با توجه به ابعاد شخصیتی اضطراب و زودانگیختگی بود. به این منظور، ابتدا 793 دختر دانشجوی 18 تا 28 ساله، مقیاس شخصیتی آیزنک و مقیاس بازداری/ روی آوری کارور و وایت را تکمیل نمودند و با توجه به نمراتشان در کرانهای بالایی و پایینی ابعاد برون گردی و نوروزگرایی، به چهار گروه 15 نفره رگه اضطراب بالا (نوروز گرا/درون گرد)، رگه اضطراب پایین (پایدار هیجانی/برون گرد)،رگه زودانگیختگی بالا (نوروز گرا/برون گرد)، رگه زودانگیختگی پایین (پایدار هیجانی/درون گرد) اختصاص یافتند. همگی آزمودنی ها راست برتر (دست و پا) بودند در مرحله بعدی، این چهار گروه تکالیف حافظه کاری 1-back و pasat و فراخنای ارقام (مستقیم و معکوس) را اجرا نمودند. نمرات نهایی آنها در این تکالیف به عنوان شاخص عملکرد حافظه کاری ثبت شد. ترتیب ارایه تکالیف، از قبل به صورت متوازن شده متقابل طراحی گردیده، به طور تصادفی به هر آزمودنی اختصاص یافت. قبل از ارایه تکلیف 1-back، با کارگذاشتن الکترودهای انسفالوگرام در 19 پایگاه پوست سر، فعالیت آلفای قشریeeg آزمودنیها به مدت 60 ثانیه در حالت استراحت و با چشم باز ثبت گردید. آنگاه در حین اجرای تکلیف نیز، این فعالیت به مدت 180 ثانیه ثبت شد. آزمون t برای گروههای مستقل، جهت مقایسه نمرات آزمودنی های گروه های اضطراب بالا و پایین و گروه های زودانگیختگی بالا و پایین به کار گرفته شد. نتایج این آزمون ها نشان داد که گروه اضطراب پایین در مقایسه با گروه اضطراب بالا، در تکالیف 1-back و فراخنای ارقام معکوس (که شاخص عملکرد سیستم اجرایی مرکزی حافظه کاری هستند) عملکرد بهتری داشتند؛ در حالی که عملکرد این دو گروه در تکالیف pasat و فراخنای ارقام مستقیم (که شاخص مدار آوایی و حافظه کاری کلامی هستند) تفاوت معنی داری نداشت. این در حالی بود که آزمودنی های رگه اضطراب بالا، میزان برانگیختگی قشری پیشانی راست وچپ بیشتری را در حین تکلیف تجربه می نمودند. بدین معنی که آزمودنی های رگه اضطراب بالا، علیرغم به کارگیری تلاش مغزی بیشتر، نتوانستند عملکرد مطلوب خود را در تکلیف حفظ نمایند. نتایج عملکرد آزمودنی های گروه زودانگیختگی بالا و پایین حاکی از آن بود که این دو گروه در چگونگی عملکرد حافظه کاری تفاوت معناداری نداشتند. با این وجود، بیشتر بودن میزان پاسخهای نادرست گروه زودانگیختگی پایین، و زمان پاسخگویی کمتر آنها، حاکی از پاسخگویی پرشتاب و بدون پشتوانه تفکری در آنها بود. مقایسه میزان برانگیختگی قشری در گروه های زودانگیختگی بالا و پایین، نشان داد که گروه زودانگیختگی بالا در هنگام فعالیت حافظه کاری برانگیختگی قشری پیشانی بیشتری را در قشر پیشانی چپ تجربه می نمایند. در مجموع، این یافته ها حاکی از آن است که فرایندهای شناختی، زیستی/عصبی و ابعاد هیجانی شخصیت با هم تعامل متقابلی دارند. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که شناخت ابعاد این تعامل، می تواند گام موثری در راستای طرح ریزی زمینه های پیشگیری، درمان و راهبردهای آموزشی باشد.
لاله واردی کولائی حسن عشایری
هدف از این پژوهش توصیفی بررسی تأثیر آموزش مادرانِ دارای فرزند اوتیسم (7-5 ساله) مبتنی بر تحریک نورون های آیینه ای در رفتارهای روزمره کودکنشان است که در نهایت منجر به کاهش علائم اوتیسم و بهبود عملکردهای هیجانی در آنها شود. جامعه آماری این پژوهش 6 کودک مبتلا به اوتیسم 5 تا 7 ساله بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای به کار گرفته شده در پژوهش حاضر پرسشنامه اوتیسم بهر و فبلم محقق ساخته بود. در نهایت هم داده ها نمودار و t گوه های همبسته ارائه شئنئ. یافته های به دست آمده در این پژوهش در سطح 50/0 معنادار نیست. با توجه به داده-های حاصل تحریک نورون های آیینه ای از طریق دیدن فیلم در کاهش نشانگان اوتیسم تفاوت قابل ملاحظه ای مشاهده نشد.
نادر علیجانپور علی کاظمی
هدف این پژوهش مقایسه فعالیت الکتریکی و پردازش اطلاعات قشر مغز بین دوندگان استقامتی و افراد غیرفعال در حالت استراحت بود. به این منظور 10 نفر از ورزشکاران مرد رشته دو و میدانی استقامتی با میانگین سنی 1/05 ± 26/11 سال که حداقل به مدت پنج سال تمرینات حرفه ای این رشته را انجام داده و در مسابقات کشوری، برون مرزی و ملی شرکت کرده بودند با 10 مرد سالم غیرفعال با میانگین سنی 0/87 ± 25/ سال مقایسه شدند. قبل از ثبت eeg مغزی از آزمودنی ها، جهت رهایی آن ها از فشارها و استرس های روز قبل، به مدت 15 دقیقه به موسیقی امواج مغزی brain refresher گوش دادند. هنگام انتخاب نمونه پژوهش تلاش شد افراد از نظر مغزی و جمجمه ای در سلامت کامل باشند و دخانیات، مواد نیروزا و یا هرگونه دارویی استفاده نکنند. قبل از انجام eeg تست cwt توسط آزمودنی های پژوهش انجام شد. eeg مغزی از این افراد به مدت 8 دقیقه (4 دقیقه با چشمان بسته و در حالت هوشیاری و 4 دقیقه با چشمان باز) و هم چنین موج p300-erp توسط سیستم bm در دانشکده توان بخشی دانشگاه علوم پزشکی ایران ثبت شد. داده های تحقیق با استفاده از آزمون آماری t برای نمونه های مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان داد که در کل کرتکس مغزی موج مغزی آلفا و بتا بین گروه غیرورزشکار و ورزشکار در سطح آلفای 0/05 از تفاوت معنی داری برخوردار است و فعالیت ورزشی استقامتی باعث افزایش این امواج در کرتکس مغزی ورزشکاران شده است. در مقایسه بین لوب های کرتکس مغزی نیز موج مغزی آلفا در ناحیه خلفی سر به طور خاص و در دیگر نواحی به طور عام و موج بتا در ناحیه قدامی سر بین دو گروه تفاوت قابل ملاحظه ای داشت که از تغییرات مثبت بر اثر تمرینات استقامتی حمایت می کند. هم چنین مولفه های موج p300-erp و تست cwt بین دو گروه دارای تفاوت معنی دار بودند و این یافته ها نشان می داد ورزش استقامتی باعث بهبود در روند پردازش اطلاعات مغزی ورزشکاران شده است. به طور کلی چنین می توان نتیجه گرفت که تمرین استقامتی مزمن موجب افزایش فعالیت الکتریکی مغز (امواج مغزی آلفا و بتا) و بهبود فرایندهای پردازش اطلاعات در قشر مغز و در نهایت بهبود هوشیار، تمرکز، خلاقیت، توانایی بصری و آرامش می شود.
علی سیرغانی حسن عشایری
هدف پژوهش حاضر مقایسه ویژگی های ترسیمی نقاشی خانواده و سبک های دلبستگی دو گروه کودکان با بی اختیاری ادرار و ناخن جویدن است. به این منظور از مدارس ابتدایی دخترانه و پسرانه مناطق 3 و 12 و جامعه کودکان مراجعه کننده به کلینیک های روانشناسی شهر تهران تعداد 60 کودک(30 کودک با اختلال بی اختیاری ادرار و 30 کودک با اختلال ناخن جویدن) انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این مطالعه به منظور سنجش مشکلات دلبستگی کودکان، پرسشنامه اختلال دلبستگی کودکان راندلف (radq) بود. ویژگی های ترسیمی کودکان نیز از طریق آزمون ترسیم خانواده (daf) ارزیابی شد. داده های بدست آمده از طریق ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t برای گروه های مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که پرخاشگری و نارضایتی، اعتماد به نفس و ترس و درخود خزیدگی درگروه ناخن جویدن بیشتر از گروه بی اختیاری ادرار بود. در صورتی که در زمینه اضطراب و تنش، عدم اعتماد به نفس، افسردگی و خستگی و بد بینی، احساس گناه و خجالت در گروه بی اختیاری ادرار بیشتر از گروه ناخن جویدن بود. همچنین سبک دلبستگی ناایمن درگروه ناخن جویدن به مراتب کمتر از گروه بی اختیاری ادرار بود. به نظر می رسد کودکانی که در شروع زندگی شان دلبستگی آشفته و ناایمن داشتند در حین رشد بیشتر در معرض خطر مشکلات جدی نظیر عزت نفس پایین، خشونت و پرخاشگری، ترس و اضطراب و بی اختیاری ادرار و شب ادراری می باشند.
سمیرا قوهستانی حسن عشایری
هدف از تحقیق حاضر، مقایسه اثر بازخورد به کوشش های بهتر و کوشش های ضعیف تر بر اکتساب، یادداری و انتقال مهارت حالت گیری خطی پا در بیماران مبتلا به تصلب چندگانه بود. شرکت کننده های این تحقیق نیمه تجربی 20 زن مبتلا به تصلب چندگانه بودند که به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند و به طور تصادفی در 2 گروه تجربی بازخورد مثبت و بازخورد منفی و دو گروه جفت شده کنترل قرار گرفتند. تکلیف مورد بررسی حالت گیری خطی پا بود. هر شرکت کننده در پیش آزمون، دوره اکتساب (13 دسته 6 کوششی) و سپس در آزمون یادداری فوری، یک ساعته، 24 ساعته، 7 روزه و دو آزمون انتقال شامل تغییر مسافت و تغییر مکان اولیه (هرکدام شامل 1 دسته 6 کوششی) شرکت کردند. عملکرد شرکت کنندگان به امتیازات خطای ثابت، خطای متغیر و خطای کلی تبدیل شد. شرکت کننده های گروه بازخورد مثبت، پس از هر دسته کوشش در مورد سه کوشش بهتر خود و گروه بازخورد منفی در مورد سه کوشش ضعیف تر خود، بازخورد آگاهی از نتیجه دریافت کردند. شرکت کننده های گروه های کنترل یک به یک با هر یک از نفرات گروه های تجربی جفت شدند و در همان کوشش هایی که آن ها بازخورد گرفتند، بازخورد خودشان را دریافت کردند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس دوعاملی 4(گروه) در 7(آزمون) با تکرار سنجش عامل آزمون استفاده شد. سطح معناداری 05/0p< در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که بین اثر انواع بازخوردهای مورد بررسی بر اکتساب، آزمون های یادداری و آزمون های انتقال تفاوت معنی داری وجود دارد. با توجه به نتایج این تحقیق چنین بر می آید که بازخورد مثبت و منفی بر حافظه حرکتی درون خط و برون خط در آزمون های یادداری و انتقال تأثیر مثبت دارد و این تأثیر در گروه بازخورد مثبت بیشتر از گروه بازخورد منفی بود، که می توان دلیل آن را به اثرات انگیزشی و تشویقی بازخورد مثبت و شکل گیری طرحواره و ثبات رد ادراکی به دلیل کاهش تغییرپذیری پاسخ نسبت داد.
مهرنوش شمیری حسن عشایری
اصطلاح در خود مانده به افرادی گفته می شود که در آنها مجموعه ای از اختلالات رشدی وابسته به سیستم اعصاب مرکزی دیده می شود. این کودکان با نقص در تعامل اجتماعی، حرکت و ارتباطات شناخته می شوند. این پژوهش از نوع نیمه تجربی و طرح تحقیق به صورت پیش آزمون- پس آزمون با انتساب تصادفی بود. هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر تمرینات ادراکی – حرکتی بر فعالیت نورون های آیینه ای، اختلالات رفتاری و رشد اجتماعی در کودکان دارای اختلال اتیسم 7-11 ساله با عملکرد بالا بود. بدین منظور 12 کودک اتیسمی به روش نمونه گیری در دسترس و از بین مدارس استثنایی کودکان دارای اختلالات رفتاری شهر تهران در این پژوهش شرکت کردند که به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و تجربی تقسیم شدند. قبل از انجام مداخلات، از والدین کودکان خواسته شد تا پرسشنامه های اختلالات رفتاری و رشد اجتماعی را در ارتباط با کودکان خود تکمیل نمایند. همچنین به عنوان ارزیابی اولیه ( پیش آزمون)، از کلیه کودکان گروه کنترل و آزمایشی الکتروانسفالوگرافی جهت بررسی فعالیت نورون های آیینه ای گرفته شد. سپس گروه آزمایشی طی 8 هفته که شامل ? جلسه 45 دقیقه ای در هفته و به مدت ?? جلسه آموزشی برای هر شرکت کننده بود، تحت انجام مداخلات(تمرینات ادراکی – حرکتی) قرار گرفت. بعد از اتمام دوره مداخلات و به منظور بررسی تغییرات حاصل، الکتروانسفالوگرافی به عنوان پس آزمون از کودکان به عمل آمد. همچنین از والدین خواسته شد تا پرسشنامه¬های اختلالات رفتاری و رشد اجتماعی را مجددا تکمیل نمایند. جهت تحلیل داده¬های سرکوب مو، اختلالات رفتاری و رشد اجتماعی به ترتیب از تحلیل واریانس چهار عاملی 3*2*2*2 با تکرار سنجش سه عامل آخر، تحلیل واریانس چند متغیره برای نمرات اختلاف اختلالات رفتاری و تحلیل واریانس دو عاملی ترکیبی در سطح معنی داری 05/0p< استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که فعالیت نورون های آیینه ای در شرایط اجرا و مشاهده بهبود معناداری داشت. همچنین اختلالات رفتاری( درونی و بینابینی) و رشد اجتماعی کودکان نیز بهبود معناداری پیدا کرد. این نتایج می تواند جهت بهبود کودکان دارای اختلالات اتیسم با تاکید بر نقش مهارت های حرکتی و در برنامه ریزی مدارس مربوط به این کودکان موثر باشد.
بدر السادات همایونیان حسن عشایری
پژوهش حاضر با هدف اثر بخشی آموزش و شنیدن موسیقی بر میزان پرخاشگری کودکان کم توان ذهنی در شهر تهران انجام شد. در این تحقیق که از نوع نیمه آزمایشی بود، 12 دختر 6 تا 12 ساله آموزشگاهای استثنایی صیاد شیرازی و بهشت منطقه 4 تهران که در سال تحصیلی 1392-1391مشغول به تحصیل بودند به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. روش نمونه گیری در دسترس بوده و برای سنجش میزان پرخاشگری فرم کانرز والد و راتر فرم معلم در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. ازمودنی ها 24 جلسه در مدت 3 ماه مورد آموزش و شنیدن موسیقی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین آموزش و شنیدن موسیقی و میزان پرخاشگری دختران کم توان ذهنی آموزش پذیر همبستگی معنادار وجود داشت. همچنین آموزش و شنیدن موسیقی بر رفتارهای ضد اجتماعی، اضطراب و افسردگی، ناسازگاری اجتماعی و اختلال کمبود توجه آزمودنی ها اثر مثبت داشته است.
سایناز مودت حسن عشایری
چکیده: پژوهش حاضر به کاربرد موسیقی و حرکت بر ادراک فضا و زمان در کودکان حساب نارسا پرداخت. جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان پایه های دوم و سوم شهر تهران می باشد که 48 نفر از آنها به روش تصادفی انتخاب شده و در دو گروه 24 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. از ابزارهای ارزیابی ریاضی ایران کی مت، کپارت و استامباک استفاده گردید. روش پژوهش آزمایشی پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل می باشد. نتایج با استفاده از روشهای آمار توصیفی و مدل آماری تحلیل کوواریانس دوراهه نشان داد که کاربرد موسیقی و حرکت بر ادراک فضا و زمان در کودکان حساب نارسا موثر بوده است، بطوریکه با بکارگیری موسیقی و حرکت در بلند مدت تحت تأثیر قابلیت انعطاف پذیری نورونی و نورون زایی می توان شرایطی را فراهم نمود که بهبود دانش آموزان حساب نارسا ممکن می شود.موسیقی و حرکت نه تنها رشد نورونی و ارتباط بین نورونها را تقویت می کند، بلکه حیطه های کلیدی مغز را بوسیله تقویت این حیطه ها برای یادگیری تحریک می نمایند.
مرضیه شادیفر حسن عشایری
پژوهش حاضر، به منظور بررسی تأثیر بازی های گروهی سنتی بر رشد مهارت های حرکتی کودکان دارای اختلال یادگیری غیرکلامی، انجام شد. در تحقیق مورد نظر، از طرح پیش آزمون و پس آزمون با یک گروه استفاده شده است. این طرح زیرمجموعه روش شبه آزمایشی است و نمونه مورد بررسی، 14 نفر از کودکان دارای اختلال یادگیری غیرکلامی ( دختر 8- 10 سال ) بوده اند که به دلیل حجم نمونه ی پایین از نمونه گیری در دسترس استفاده شد. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه اولیه غربالگری اختلال یادگیری غیر کلامی( 1390 )، مقیاس اختلال یادگیری غیرکلامی گلداستین ( 1999 )، آزمون هوشی وکسلر کودکان ( 1947 ) و مقیاس رشد حرکتی لینکلن- اوزرتسکی ( 1950 ) استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از آزمون مقایسه میانگین t جفت به وسیله نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد همبستگی معناداری بین بازی های گروهی سنتی و رشد مهارت های حرکتی کودکان دارای اختلال یادگیری غیرکلامی وجود داشت.
محمد مهدی جهانگیری حسن عشایری
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشی طرح واره درمانی بر تعدیل طرح واره های ناسازگار اولیه و کاهش نشانه های افراد مبتلا به اختلال وسواسی- جبری مقاوم به درمان شهر اراک بود. با توجه به شرایط پژوهش از طرح نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. جامعه آماری پژوهش، کلیه افراد مبتلا به اختلال وسواسی-جبری مقاوم به درمان بود، که در سال 1392 به مراکز روانپزشکی- روانشناختی شهر اراک مراجعه کرده اند. یافته ها حاکی از تایید ماندگاری اثر این مداخله بود.
معصومه میرگلوبیات حسن عشایری
هدف اصلی این پژوهش بررسی مقایسه ویژگی های تن سنجی دانش آموزان با اعتیاداینترنتی و بدون اعتیاد اینترنتی است. پژوهش حاضر پژوهش پس رویدادی از نوع علی مقایسه ای است .جامعه این پژوهش را دختران دانش آموز در گروه سنی 14 تا 18 ساله دبیرستان های منطقه 2 و 6 شهر تهران تشکیل می دهند.تعداد 212دانش آموز دختر گروه نمونه را تشکیل می دهند. روش نمونه گیری پژوهش حاضر نمونه گیری پس از غربالگری به صورت نمونه در دسترس بود. ویژگی های تن سنجی(مورد اشاره در اهداف) تمام دانش آموزان مورد نظر اندازه گیری، و تست سنجش میزان اعتیاد به اینترنت و پرسشنامه پرخاشگری در اختیار قرار گرفت وbmi وسنجش سلامت چشم بررسی شد. برای سنجش میزان اعتیاد به اینترنت از تست اعتیاد اینترنتی یانگ، و برای سنجش میزان پرخاشگری ازپرسشنامه سنجش پرخاشگری آیزنگ استفاده شد.نتایج از طریق نرم افزا spss و با استفاده از روش آماری پیرسون جهت سنجش رابطه ها و و رگرسیون چند متغییره تجزیه و تحلیل شد و نشان داد که بین میزان پرخاشگری در نوجوانان دارای اعتیاد اینترنتی و بدون اعتیاد اینترنتی و همچنین بین میزان انحنای پشت (ستون فقرات) در دانش آموزان دارای اعتیاد اینترنتی در مقایسه با نوجوانان دختر بدون اعتیاد اینترنتی رابطه وجود دارد. اما بین شاخص توده بدنی bmiدر دانش آموزان دارای اعتیاد اینترنتی در مقایسه با نوجوانان دختر بدون اعتیاد اینترنتی و میزان استفاده از عینک و سلامت چشم رابطه وجود ندارد،
معصومه سادات ریاحی حسن عشایری
پژوهش حاضر با هدف مقایسه رشد گفتاری بین کودکان کم وزن و نارس با کودکان عادی شهر یزد در سنین 24تا 36 ماهه انجام گرفت. جامعه آماری شامل کلیه نوزادان بستری شده در nicu بیمارستان های شهر یزد در محدوده سالهای ?1 تا?2 بود و حجم نمونه پژوهش به روش نمونه گیری در دسترس ، 48 نفر انتخاب شدند. این پژوهش توصیفی از نوع علی مقایسه ای – پس رویدادی بود و جهت گردآوری اطلاعات از آزمون سنجش رشد نیوشا استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس دو راهه، آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. نتایج به دست آمده به این شرح بود : فرضیه اول " رشد گفتاری کودکان دختر و پسر کم وزن ، نارس و عادی تفاوت دارد " مورد تایید قرار گرفت. فرضیه دوم " زبان بیانی کودکان دختر و پسر کم وزن ، نارس و عادی تفاوت دارد " مورد تایید قرار گرفت و فرضیه سوم " زبان دریافتی کودکان دختر و پسر کم وزن ، نارس و عادی تفاوت دارد " مورد تایید قرار گرفت و فرضیه چهارم " زبان گفتاری کودکان دختر و پسر کم وزن ، نارس و عادی تفاوت دارد " مورد تایید قرار گرفت. نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد نوزادان کم وزن و نارس بستری شده در nicu بیمارستان های شهر یزد در محدوده سالهای ?? تا?? مورد مطالعه، با کودکان عادی از لحاظ رشد گفتاری، زبان بیانی، زبان دریافتی و زبان گفتاری تفاوت وجود دارد لیکن جهت اقدامات تشخیصی و درمانی بموقع پژوهش های بیشتری در این زمینه باید انجام گیرد.
امیرمحمد شهسوارانی حسن عشایری
چکیده ندارد.
مریم محمدقلی پور هادی ندیمی
چکیده ندارد.
نامیه اصفهانیان ماریا آگیلار-وفایی
چکیده ندارد.
عبدالحسین صادقی مرشت حسن عشایری
چکیده ندارد.
حیات عامری حسن عشایری
چکیده ندارد.
فرشته رحیم زاده کیوان زاهدی
چکیده ندارد.
علی غنایی چمن آباد حسن عشایری
چکیده ندارد.
ذکری درویشها حسن عشایری
چکیده ندارد.
جعفر حسنی حسن عشایری
چکیده ندارد.
مجید رفیعی حسن عشایری
چکیده ندارد.
وحید نخعی مقدم فرهاد جمهری
این پژوهش با هدف بررسی تفاوت میان چپ برتر ها و راست برتر ها در پردازش اطلاعات هیجانی ( که در این پژوهش اطلاعات هیجانی بصورت دیداری ارایه شد)انجام گرفت.به این منظور آزمودنی ها از میان افرادی که پرشسنامه دست برتری و پا برتری واترلو را پاسخ داده بودند انتخاب شدند .این افراد متشکل از 30 دختر و 30 پسر بودند که در هر جنس 15 چپ برتر و 15 راست برتر وجود داشت. جامعه ی آماری ما در این پژوهش کلیه ی دانشجویان دانشکده های روانشناسی و علوم تربیتی و حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی بودند.طرح پژوهشی در این تحقیق علی_مقایسه ای می باشد.ابزار اندازه گیری این پژوهش، پرسشنامه ی دست برتری و پا برتری واترلو بود.از دستگاه biofeedback-x2000 و دو دستگاه رایانه برای نشان دادن تصاویر هیجانی و دیگری برای مشاهده کردن و ارزیابی میزان هیجان آزمودنی ها استفاده شد.نتایج تجزیه و تحلیل داده ها ی بدست آمده از آزمایش نشان دادند که بین چپ برترها و راست برترها در پردازش اطلاعات هیجانی(تصاویر هیجانی) تفاوت معناداری وجود دارد.همچنین بین چپ برتر ها و راست برتر ها در پردازش اطلاعات هیجانی منفی هم تفاوت معنی داری مشاهده شد. از طرف دیگر بین دختران و پسران در پردازش اطلاعات هیجانی(تصاویر هیجانی) مثبت تفاوت معنی داری وجود داشت.
هاله آزرمی کاظم رسولزاده طباطبایی
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر بازی پینت بال در کاهش نشانه های اختلال در بین نوجوانان پسر مبتلا به adhd، در قالب یک طرح آزمایشی با دو گروه آزمایش و کنترل همراه با پیش آزمون و پس آزمون، انجام گرفته است. نمونه مورد بررسی شامل 18 نفر (8 نفر گروه آزمایش و 10 نفر گروه کنترل) و به روش نمونه گیری در دسترس (داوطلبانه) از بین نوجوانان پسر 12 تا 14 ساله ای که به مراکز تخصصی تهران مراجعه و تشخیص adhd دریافت کرده اند، انتخاب شده و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شده اند. داروی مورد استفاده هر دو گروه (در صورت مصرف)، زیر نطر روانپزشک ثابت، ریتالین بوده است. برای جمع آوری اطلاعات از دو آزمون دقت سنج تولوز- پیرون و فرم بلند مقیاس تجدیدنظر شده رتبه بندی والدین کانرز، قبل و پس از اجرای مداخله (بازی پینت بال)، استفاده شده است. در فاصله بین پیش آزمون و پس آزمون، افراد گروه آزمایش به مدت 16 جلسه (40 ساعت)، هفته ای دو جلسه، تحت نظر مربی، به انجام بازی پینت بال (سناریوی تسخیر پرچم، پرچم وسط) پرداخته اند. جهت پاسخ به سوال های پژوهش روش های آماری کااسکور، u مان- ویتنی، t مستقل و وابسته و تحلیل کوواریانس به کار گرفته شده اند. نتایج حاکی از آن است که نشانه های کمبود توجه و بیش فعالی- تکانشگری، به عنوان نشانه های اصلی adhd، در اثر انجام بازی پینت بال به صورت معناداری کاهش یافته اند. همچنین، نشانه های مربوط به بیقراری، مقابله جویی، مشکلات شناختی، اضطراب و شرم، مشکلات اجتماعی و مشکلات روان تنی، به عنوان مشکلات همراه این اختلال، نیز کاهش معنادار پیدا کرده اند. امّا نشانه های کمال گرایی و نااستواری هیجانی دست نخورده باقی مانده اند. همچنین مشاهده شد که تأثیرپذیری نشانه های کمبود توجه و بیش فعالی- تکانشگری از بازی پینت بال، یکسان بوده است. آنچه از نتایج پژوهش برمی آید قابلیت به کارگیری بازی پینت بال در کاهش نشانه ها و بهبود اختلال کمبود توجه/ بیش فعالی و مشکلات همراه با آن است. انجام پژوهش های بعدی که ارزیابی های عملکرد تحصیلی را نیز در بر گرفته و به صورت مقایسه ای بین پینت بال و درمان های مختلف انجام شود به بسط و تعمیم نتایج این پژوهش کمک خواهد کرد.
خدیجه ایراندوست حسن عشایری
هدف کلی از تحقیق حاضر، مقایسه عملکرد دستگاه عصبی - ماهیچه ای زنان 65-55 سال فعال و غیرفعال می باشد. در راستای این هدف از آزمون استاندارد جیبسن jebsen استفاده شده است . نتایج این تحقیق نشان می دهد که برنامه های منظم فعالیت بدنی باعث بهبود عملکرد دستگاه عصبی - ماهیچه ای می شود. و می توان روند پیری این دستگاه را با استفاده از تحرک و پویایی به تاخیر انداخت .
غلامعلی کارگر حسن عشایری
هدف از این تحقیق بررسی تاثیر ورزش و فعالیت بدنی بر آمادگی دستگاه اعصاب حرکتی انسان در کهنسالی می باشد. محقق به منظور دستیابی به اهداف خویش ، آن دسته از حرکات و تستهای ورزشی را مورد استفاده و ارزیابی قرار داده که جهت اجرای آنها دستگاه اعصاب حرکتی نقش عمده و چشمگیری در آنها ایفا می نمایند. این فاکتورها عبارتند از: 1 - زمان عکس العمل. 2 - زمان حرکت . 3 - زمان پاسخ . 4 - هماهنگی عصب و عضله. 5 - نیروی عضلانی پاها. 6 - چابکی. با توجه به محاسبات و مطالعات این تحقیق به این نتیجه می رسیم که ورزش و فعالیت بدنی آمادگی دستگاه اعصاب حرکتی افراد سالمند را در حد مطلوبی حفظ کرده و افراد مسن ورزشکار بمراتب از لحاظ اعصاب حرکتی بهتر و برتر از همسالان غیرورزشکار خویش می باشند.
رضا مهدوی نژاد حسن عشایری
هدف مهم تحقیق حاضر، بررسی تاثیر فعالیتهای حرکتی و ورزشی ویژه در قالب حرکات کششی، مقامتی، فعالیتها و بازیهای دسته جمعی هدفدار بر اصلاح نسبی ناهنجاریهای وضعیتی کیفوز(پشت گرد) ، شانه گرد، و سربه جلو می باشد.
انعام موسوی طاهره میرمولایی
پژوهش حاضر یک تحقیق کارآزمایی بالینی است که به منظور بررسی مقایسه ای تاثیر آوای قرآن کریم و موسیقی بر شدت درد در فاز فعال مرحله اول زایمان در زنان نخست زای بستری در دو زایشگاه منتخب شهر تهران در سال 1380 انجام شده است.
احمدرضا صیادی اناری اسماعیل ابراهیمی
اهداف ویژه این تحقیق شامل: 1- تعیین توانایی حرکتی افراد مورد مطالعه دردو گروه . 2 - مقایسه توانایی حرکتی بین دو گروه. 3 - تعیین متغیرهای دموگرافیک در دو گروه مورد مطالعه .
بهزاد پرویزی اسماعیل ابراهیمی
هدف : بسیاری از فعالیتهای عملکردی نیازمند بکارگیری قدرت گریپ بصورت دینامیک است . هدف از این مطالعه ، تثبیت نمودن اطلاعات نرمالی در باره تاثیر وضعیت ساعد بر روی قدرت گریپ دست با استفاده از داینامومتر جامار است.
ملاحت اکبر فهیمی حسین کریمی
هدف از این مطالعه بررسی ارتباط اختلال تعادل و کارکرد حرکتی اندام بالایی مبتلا با استقلال در فعالیتهای روزمره زندگی بیماران سکته مغزی شهر تهران در مدت زمان بین 24-6 ماه پس از بروز سکته مغزی می باشد. این مطالعه به روش غیرتجربی توصیفی - تحلیلی و از نوع مقطعی است .
صدیقه مقیم فاطمه رمضانزاده
هدف از بررسی ، مطالعه اثر دستگاه اینترفرنشیال به همراه تمرینات عضلات کف لگن و استفاده از اشعه مادون قرمز ، با یکدیگر بر روی بیماری که مبتلا به بی اختیاری ادراری از نوع استرسی می باشد، هست، و اینکه اثر این روش درمانی می تواند موثر باشد تا بیمار کنترل ادرار را به دست آورد و یا اینکه کاهش بی اختیاری ادراری داشته باشد و بتواند از یک زندگی نسبتا عادی برخوردار باشد.
حسین کریمی محمود جبل عاملی
این پایان نامه در پی آنست که فرضیات زیر را پاسخ گوید: 1- تحریک الکتریکی قادر به تقویت عضله افراد سالم و نیز بیمارانی که ضایعات عضلانی اسکلتی دارند می باشد.2 - اثر تقویتی تحریک الکتریکی درافراد مبتلا به ضایعات عضلانی اسکلتی بیش از افراد سالم است. 3 - اثر تقویتی تحریک الکتریکی دراندام غالب و مغلوب ( افراد سالم و بیماران ) متفاوت است .
هومان الهی حسن عشایری
نتایج نشان می دهد که 34درصد از ورزشکاران مورد مطالعه مبتلا به سندرم درد قدامی زانو می باشد. از میان عوامل متعدد مورد بررسی در این تحقیق عوامل ، استفاده از زانوبند ورزشی ، سابقه وارد شدن ضربه به استخوان پتلا ، کوتاهی عناصر خارجی پتلا ، دیسپلازی عضله vastus medialis، کوتاهی باند ایلیوتیبیال و وجود فرمیتی در کف پا رابطه معنی داری را با سندرم درد قدامی زانو نشان داد.
پرویز شوکت حسن عشایری
ضایعات نخاعی و عوارض ناشی از آن ، که بعضا غیرقابل برگشت می باشند، همواره بعنوان یکی از دشوارترین حیطه های درمانی فیزیوتراپی مطرح بوده است و اهمیت پیشگیری از عوارض ضایعات نخاعی مورد تاکید بسیار قرار می گیرد. استئوپروزیس یا پوکی استخوانی بعنوان یک عارضه دیررس ضایعات نخاعی و استخوانسازی خارج مفصلی یا استخوانسازی نابجا بعنوان یک عارضه نسبتا زودرس باعث معلولیت های مضاعف بر عارضه اولیه می شود و هدف از این مطالعه بررسی مستند اهمیت ورزش و حرکت درمانی ر جلوگیری از عوارض یادشده فوق می باشد. از طرف دیگر در این تحقیق علاوه بر استئوپروزیس و استخوانسازی نابجا بررسی مقایسه ای شیوع سایر عوارض ابتلا به آسیب نخاع مانند اسپاستیسیته ، فلاسیدیته ، زخم بستر، عفونت سیستم ادراری صورت می گیرد.
ماندانا فلاح پور محمدتقی جغتایی
کاهش تعادل و کنترل پوسچرال درسالمندان که متعاقب برخی بیماریها یا دراثر فرآیند سالمندی رخ می دهد، باعث بروز عوارض ناگواری نظیر زمین خوردن می شود. زمین خوردن باعث اختلال عملکرد و درنتیجه منجر به مرگ در این افراد می شود. با توجه به شیوع این مشکل در دوره سالمندی ، بکارگیری روشهای درمانی مناسب در کار درمانی جهت پیشگیری از زمین خوردن و حفظ عملکرد مناسب و استقلال در فعالیت های روزمره زندگی ضروری می باشد.تمرین ذهنی بعنوان مرور سمبلیک یک فعالیت فیزیکی بدون ایجاد حرکت عضلانی واضح تعریف می شود. با توجه به تحقیقات انجام شده ، تمرین ذهنی مشابه تمرین فیزیکی سبب پیشرفت مهارت حرکتی در افراد می شود و می توان آن را بعنوان جایگزینی برای تمرین فیزیکی بکار برد. از اینرو می توان این روش درمانی را در توانبخشی سالمندان بکار برد. هدف ازاین پژوهش بررسی تاثیر تمرین ذهنی بر تعادل سالمندان است.
بدرالدین نورمحمدی مریدانی حجت الله نیکبخت
درد ساق پا یکی از شایع ترین آسیب های ورزشی در ورزشکاران است . به منظور بررسی عوامل موثر بر بروز درد ساق پا 130 دانشجو ی رشته تربیت بدنی انتخاب شدند .
سعید تقوی حسن عشایری
رشد مهارتهای حرکتی به لحاظ نقش مهمی که در زندگی انسان و فرآیندهای عالی ذهنی و شناختی دارند مورد توجه بسیاری از محققین می باشد در این میان کاردرمانگران نقش برجسته ای در ارزیابی کمی و کیفی و درمان اختلالات هماهنگی حرکتی برعهده دارند. طرح تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی بوده و هدف آن مقایسه مهارتهای حرکتی دانش آموزان عادی و نارساخوان پایه های اول تا سوم ابتدایی شهر تهران بود.
مهدیه توسلی حسن عشایری
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط میان حرکات ظریف دست با مهارتهای خودمراقبتی در کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر انجام شد.
نورالدین کریمی حسن عشایری
این مجموعه شامل شش بخش است : بخش اول، باعنوان طرح تحقیق شامل انتخاب موضوع ، طرح فرضیات و سوال ، تعریف مفاهیم، طرح روند عملی اجرای تحقیق بررسی می شود.بخش دوم، تحت عنوان اصول عملکرد عضلانی بررسی می گردد.بخش سوم، تحت عنوان اینترفرنشیال تراپی به تفصیل بحث می شود.بخش چهارم، تحت عنوان تحریک الکتریکی عضلات سالم و مرور مطالعات گذشته را شامل می شود.بخش پنجم، تحت عنوان داده پردازی و گزارش نتایج بررسی می گردد.بخش ششم، با عنوان بحث و بررسی و جمع بندی نهایی بررسی می شود.
مژگان فرهبد حسن عشایری
هدف کلی : تعیین میزان تاثیر بازی آموزشی بر مهارتهای حرکتی ظریف در کودکان 4-6 ساله .
رضا ایرانشاهی حجت الله نیکبخت
مقایسه دو روش تمرین درمانی آکسفورد oxford و دلورم delorm در تقویت عضلات خم کننده آرنج موضوع مورد بررسی در این تحقیق می باشد.این مطالعه تاثیر هر یک از روشهای تمرین درمانی فوق را بر روی متغیرهای قدرت ایزومتریک و ایزوتونیک ، تحمل عضلانی ، قطر بازو و در حالت استراحت و حداکثر انقباض عضلانی مقایسه می کند.
محمدرضا روایی حسن عشایری
ماساژ یکی از قدیمی ترین روشهای درمانی برای تسکین دردها و آلام بشری است که اثرات درمانی بسیاری به آن نسبت داده شده و افراد بسیاری با اعتقادات و صلاحیتهای متمایز نسبت به تاثیرات و سودمند بودن ماساژ دردرمان بیماریهای مختلف مطالعات و تحقیقات وسیعی انجام داده و تکنیکهای درمانی بسیاری ابداع و بتدریج توسعه داده اند.
حسن شاکری حسن عشایری
ضعف و آتروفی عضلانی که در اثر بیحرکتی اندام وبخاطر عدم استفاده از عضله بروز می کند یکی از مشکلات متداولی است که درمانگرها با آن مواجه هستند . روشهای مختلفی برای حل این معضل پیشنهاد شده است .از جمله تمرین ایزومتریک عضله ، انجام انقباضات عضلانی با استفاده ازتحریک الکتریکی و همچنین بهره گیری از پدیده انتقال متقابل و به معنی تمرین دادن به یک اندام و اثرگذاری بر اندام مقابل . از میان روشهای بالا ، روش آخر مورد توجه قرار گرفته است که در پایان نامه به طور مفصل بحث و بررسی می شود.
مهناز حسن پور حسن عشایری
اختلالات تنفسی درافراد فلج مغزی شایع است که می تواند در ویژگیهای گفتاری (آواسازی ) مشکل ایجاد کند. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر نواختن فلوت بر کیفیت تنفسی و آواسازی کودکان فلج مغزی اسپاستیک است. این پژوهش نشان داد که نواختن فلوت در کودکان فلج مغزی اسپاستیک باعث افزایش زمان آواسازی ، بلندی صوت، ظرفیت حیاتی فشرده ، حجم بازده می فشرده ، حداکثر جریان بازدمی و کاهش انحراف از زیر و بمی و انحراف از زیر و بمی و انحراف از زیر و بمی و بلندی صوت شده است و در زیر و بمی انحراف از بلندی و جریان بازدمی فشرده ، گرچه تغییرات به لحاظ آماری معنی دار نبوده اما قابل ملاحظه است.