نام پژوهشگر: علی بهرامی
امیر مقصودی سیدعباس شجاع الساداتی
در بخش اول این پژوهش، از سویه پیکیا پاستوریس فنوتیپ mut+ تولید کننده درون سلولی آنزیم بتا-گالاکتوزیداز برای مطالعه راهبردهای متداول خوراک دهی متانول و توسعه راهبرد جدیدی استفاده شد. سه راهبرد متداول خوراک دهی، شامل µ-stat، do-stat و غلظت متانول ثابت مطالعه شدند و از نظر فعالیت آنزیم های الکل اکسیداز، فرمات دهیدروژناز و بتا-گالاکتوزیداز، وزن خشک سلولی، غلظت فرمالدهید و غلظت متانول با یکدیگر مقایسه شدند. در روش خوراک دهی متانول با µ-stat h-1 025/0 بالاترین فعالیت بتا-گالاکتوزیداز به دست آمد. یک راهبرد جدید خوراک دهی بر پایه داده های حاصل از مطالعه راهبردهای متداول خوراک دهی توسعه یافت که در آن خوراک دهی متانول به مدت 5 ساعت با µ-stat h-1 025/0 شروع شد، پس از آن با خوراک دهی متانول µ-stat h-1 030/0 تا قبل از شرایط محدودیت اکسیژن ادامه یافت و در نهایت با مشکل شدن کنترل اکسیژن محلول در 20% اشباع هوا به do-stat تغییر یافت. کاربرد این خوراک دهی جدید منتج به وزن خشک سلولی g/l 2/107، فعالیت ویژه الکل اکسیداز u/mgcdw 1890/0 و فعالیت بتا-گالاکتوزیداز ku/ml 5/173 پس از 29 ساعت از تخمیر شد، که به ترتیب افزایشی 6/5، 1/29 و 7/15 درصدی نسبت به خوراک دهی µ-stat h-1 025/0 نشان می دهد. در بخش دیگری از پژوهش حاضر، با استفاده از سویه پیکیا پاستوریس فنوتیپ muts و تولید کننده برون سلولی سرم آلبومین انسانی، کشت غیرمداوم با خوراک دهی جدیدی در شرایط نیتروژن محدود ارائه شده است. در این روش خوراک دهی، منبع نیتروژن لازم برای رشد سلولی و تولید پروتئین نوترکیب با انتخاب هیدروکسید آمونیوم به عنوان باز در کنترل ph تأمین می شود؛ با تغییر پیش فرض های ton و toff کنترل کننده ph سرعت تیتراسیون یا به عبارتی سرعت افزودن باز برای تنظیم ph تغییر می کند و از این طریق سرعت رشد سلولی کنترل می شود. تنظیم نسبت ton/toff در 5/0 بر 10 و 5/0 بر 15 برای فراهم کردن خوراک دهی نیتروژن محدود منتج به رشدی خطی شد و سرعت رشد سلولی را به ترتیب تا g/lh 64/2 و 85/1 کاهش داد. پس از اتمام گلیسرول اولیه موجود در محیط کشت و افزودن مقدار اضافه تر از گلیسرول، رشد سلولی در شرایط خوراک دهی نیتروژن محدود ادامه یافت. فاز القا با افزودن مخلوطی از متانول و سوربیتول به عنوان گوهرمایه مخلوط و انتخاب مقادیر 5/0 بر 10 و 5/0 بر 20 برای ton/toff در دو کشت مختلف انجام شد. نسبت ton/toff کم تر باعث سرعت رشد و تولید پروتئین نوترکیب پایین تری شد. این یافته امکان کنترل سرعت رشد و تولید پروتئین نوترکیب را در تراکم سلولی بالا با استفاده از راهبرد جدید کنترل نیتروژن محدود تأیید می کند.
علی بهرامی جمال رویین
روی فضای برداری ماتریس های متناهی البعد m درn نرم های مختلفی قرار داده و ثابت های تعادلی بین این نرم ها را بدست آورده ایم. سپس بعد ماتریس ها را بی نهایت در نظر گرفته و فضاهای دنباله ای را مطرح نموده و مسائل شناسایی، نشاندن و نگاشت ماتریسی را مورد مطالعه قرار داده ایم.
علی بهرامی جفری اور
چکیده ندارد.
محمد داود غفاری علی بهرامی
پس از جداسازی ریزسازواره های مولد بیوفیلم از انواعی از محیط ها نظیر آب، خاک و نواحی نفتی، سویه هایی که ظاهر ویسکوزی داشته و توانایی تشکیل بیوفیلم بر روی فولاد کربنی را داشتند، توسط میکروسکوپ فلورسانس غربال نموده، بعد از آن با کمک اندازه گیری میزان کاهش وزن کوپن های مربوطه، سه سویه از باکتری های هوازی و سه سویه از باکتری های احیاکننده ی بی هوازی، به نمایندگی از سویه های خورنده، جهت انجام آزمون های ضد میکروبی غربال شدند. در ادامه با توجه به آزمون های کاهش وزن، 6 سویه از بین 80 سویه جهت بررسی اثرات بیوپلیمر آنها در مهار خوردگی بررسی شدند. آنالیز هایی نظیر طیف سنجی ir، آزمون های بررسی کننده ی خوردگی ذاتی، مهار خوردگی، اندازه گیری میزان قند و پروتئین برای آنها انجام شد. با توجه به میزان تولید بیشتر بیوپلیمر سه سویه، و اثرات ضد میکروبی یک سویه، شناسایی های مولکولی، تستهای بیوشیمیایی، آنالیز های امپدانس و... بر روی این سویه ها انجام شد. پس از انجام آزمون امپدانس مکانیسم احتمال مهار کنندگی بیوپلیمر های یاد شده به گروه های کربوکسیلی مربوط به آنها نسبت داده شد. جهت بررسی اثرات بیوپلیمر ها در مهار خوردگی از دکستران تجاری نیز در آزمون های مربوطه استفاده شده است. در هر حال، نتایج نشان داد که دکستران تجاری منجر به ایجاد خورندگی ذاتی می شود. در نهایت، دو سویه باکتریایی به شماره ی دسترسی jn831443 و jn831444 به دلیل داشتن بیوپلیمرهای با خاصیت مهارکنندگی خوردگی و سویه ی mut.3 نیز بدلیل داشتن اثرات ضد میکروبی موثر علیه سه سویه ی هوازی و بی هوازی غربال شد.
محمد زارع مهدی یزدی
این تحقیق به بررسی زیست چینه نگاری نهشته های سازند بهرام به سن دونین پسین در برش چاه ناصر و حادثه زیستی کلواسر مرتبط با مرز فرازنین- فامنین می پردازد. سازند بهرام یک واحد سنگی است که شامل سنگ آهک لایه لایه خاکستری متمایل به آبی دارای سنگواره های مرجان، گاستروپود، تنتاکولیت، استراکود، بقایای ماهی و به ویژه براکیوپود فراوان می باشد. در برش الگو مرز زیرین سازند بهرام با دولومیت سیبزار تدریجی است و به جز جاهایی که سازند بهرام در توالی چینه شناسی عادی و زیر شیشتو 1 قرار دارد در سایر نواحی مرز بالایی آن ناپیوسته و فرسایشی است. برش چاه ناصر در حوضه ایران مرکزی و در بلوک یزد در 15 کیلومتری غرب خرانق و مجاورت روستای هامانه، در شمال شرق کوه باشی قرار گرفته است. بر این اساس 48 نمونه 4 -3 کیلوگرمی به روش نمونه برداری سیستماتیک از برش مورد مطالعه برداشت و به روش اسید شویی مورد مطالعه قرار گرفت و از این تعداد 38 نمونه دارای بیش از 671 عنصر کنودونتی بود. با بررسی کنودونت های بدست آمده از این برش تعداد 19 گونه کنودونتی: p. aequalis, p. alatus, p. politus, p. webbi, p. brevilaminus, p. aspelundi, p. angustidiscus, p. semicostatus, p. sp. a, p. sp. b, i. alternatus alternatus, i. iowaensis iowaensis, i. cornotus, i. deformatus deformatus, i. alternatus helmsi, pelekysgnathus brevis, pelekysgnathus incilinatus, pelekysgnathus serradentatua, ancyrognathus sinelaminus, متعلق به 4 جنس: polygnathus, icriodus, pelekysgnathus, ancyrognathus شناسایی گردید که در این بین فراوانی غالب با جنس های محیط آب کم عمق polygnathids و icriodids بوده که حاکی از محیط شلف داخلی تا جلوی دریای کم عمق می باشد. بررسی زیست زون های مورد مطالعه منجر به شناسایی 7 زیست زون کنودونتی: lower rhenana zone, upper rhenana to upper linguiformis zones, lower triangularis zone, middle to upper triangularis zones, lower to uppermost crepida zone, lower rhomboidea zone, middle rhomboidea to upper terachytera zones. گردید. ضخامت طبقات دونین (سازند بهرام) در این برش 187.4 متر شامل تناوب دولومیت خاکستری فسیل دار در قاعده و آهک نازک تا ضخیم لایه در بخش فوقانی بوده و سن آن فرازنین پسین تا – فامنین میانی تعیین گردید. مرز فرازنین- فامنین در این برش منطبق بر یک افق 2 متری از خاک نسوز، ماسه سنگ و شیل بوده و ناپیوستگی موجود شامل lower triangularis zone تشخیص داده شد. همچنین نهشته های دولومیتی سازند جمال با ناپیوستگی موازی بر روی نهشته های سازند بهرام قرار می گیرند که حاکی از فاز فرسایشی پیش از پرمین می باشد.
علی بهرامی وحید طباطباوکیلی
حملات مبتنی بر کانال جانبی یک سری جدید از تهدیدات علیه الگوریتم های رمزنگاری و سیستم های امنیتی هستند. این حملات بر خلاف حملات کلاسیک، به ضعف های محاسباتی الگوریتم ها کاری تداشته و از ضعف های پیاده سازی استفاده می نمایند. در این حملات از اطلاعات کانال جانبی مانند زمان اجرا، توان مصرفی وسیله زمزنگار، تشعشعات مغناطیسی، دفعات مراجعه به حافظه های cache و ... استفاده نموده و امنیت سیستم را مورد تهدید قرار می دهند. در این پایان نامه ابتدا به معرفی حملات زمانی، توانی ساده و تفاضلی، حمله مبتنی بر cache و حمله مبتنی بر الگو پرداخته، سپس حملات زمانی و توانی تفاضلی را روی الگوریتم aes اجرا نموده ایم. در ادامه با ترکیب حملات زمانی و توانی، حمله جدید به نام حمله انرژی را معرفی نموده و با کمک شبیه سازی ها، در فصل پنجم نشان می دهیم که حمله انرژی از دو حمله دیگر قوی تر است. در فصل آخر روش های مقابله با این حملات را معرفی کرده و یک روش امن را برای پیاده سازی الگوریتم aes پیشنهاد می نماییم. در این روش از جدول های lookup و روش ماسک گذاری بصورت همزمان استفاده شده که علاوه بر ایجاد امنیت در مقابل حملات کانال جانبی، سرعت اجرای الگوریتم نیز نسبت به سایر روش های مقابله، افزایش می یابد.
زینت صفری یزدآبادی مهدی یزدی
چکیده برش ورکمر در شمال اصفهان، واقع در حاشیه غربی پلیت ایران مرکزی و چسبیده به حاشیه شرقی زون سنندج - سیرجان می باشد. سنگ های آتشفشانی منطقه مربوط به فعالیت آتشفشانی ائوسن و قابل مشاهده در ارتفاعات کرکس می باشد. شکل ساختمانی منطقه در نتیجه جنبش های تکتونیکی مربوط به ژوراسیک بالایی و سپس در اواخر کرتاسه و به خصوص در طی دوران سوم اتفاق افتاده است که بر این اساس نهشته های دونین زیرین تا ائوسن قابل مشاهده می باشد. نهشته های دونین میانی سازند بهرام در برش مورد مطالعه با ضخامتی د رحدود 26/211 متر از سه واحد قابل تقسیم می باشد: واحد کربناته - آواری (a) شامل تناوبی از ماسه سنگ های نازک لایه دارای کراس بدینگ، دولومیت های نازک تا متوسط و میان لایه های نازک آهکی، واحد b شامل آهک های تیره تا خاکستری نازک تا متوسط لایه دارای براکیوپود فراوان، بقایای مهره داران، استراکد، کنودونت، ، بریوزوئر، قطعات کرینوئید،گاستروپود، خرده های دوکفه ای، واحد c آهک تیره فسیل دار ضخیم لایه (بیوستروم مرجانی) دارای براکیوپود فراوان، تنتاکولیت، بقایای مهره داران، ، استراکد، کنودونت می باشد. نهشته های سازند بهرام در برش مورد مطالعه به طور ناپیوسته همشیب بر روی ماسه سنگ های قهوه ای سازند پادها (دونین زیرین؟) قرار دارند و همچنین با ناپیوستگی همشیب در زیر ماسه سنگ های کوارتزی سفید رنگ مربوط به قاعده پرمین و آهک های فوزولین دار خاکستری تیره قرار می گیرد. به منظور تعیین سن دقیق نهشته های دونین سازند بهرام، به طور سیستماتیک 44 نمونه برداشت گردیده است که پس از شستشو با اسید استیک، 691 عنصر کنودونتی به دست آمده است. با بررسی کنودونت های بدست آمده از این برش تعداد 23 گونه کنودونتی polygnathus xylus, polygnathus alatus, polygnathus pollocki, polygnathus varcus, polygnathus pseudofoliatus, polygnathus eiflius, polygnathus linguiformis weddigei, polygnathus parawebbi, polygnathus linguiformis linguiformis, polygnathus linguiformis klapperi, icriodus expansus, icriodus latecarinatus, icriodus brevis, icriodus obliquimarginatus, icriodus eslaensis, icriodus cedarensis, icriodus lindensis, icriodus expansus, icriodus subterminus, icriodus arkonensis, icriodus excavatus, icriodus werneri. متعلق به دو جنس پلی گناتوس و ایکریودوس شناسایی گردید. نتایج حاصل از ترسیم نمودار فراوانی و پراکندگی کنودونت ها و مقایسه آن با منحنی تغییرات جهانی سطح آب دریا، حاکی از تشکیل حوضه کم عمق و شرایط آب و هوای گرمسیری می باشد. بررسی بیوزوناسیون فونای کنودونتی منجر به تعیین 4 زیست زون ensensis zone, hemiansatus to middle varcus zones, middle varcus to lower hermanni zones, lower hermanni zone to lower falsiovalis zone گردید. سن نهشته های سازند بهرام در این برش ایفلین پسین (ensensis zone) تا ژیوتین پسین (lower hermanni zone to lower falsiovalis zone) تعیین گردید. کلید واژه: بیواستراتیگرافی، کنودونت، ورکمر، سازند بهرام، دونین میانی.
علی بهرامی علیرضا عرب امیری
ژئوفیزیک از شاخه های اصلی علوم زمین است، که به مطالعه کمی خواص فیزیکی زمین با روش-های مختلف می پردازد. از اهداف اصلی روش¬های مختلف ژئوفیزیکی به دست آوردن تصویری از ساختار¬های زیر¬سطحی می¬باشد. از جمله این روش¬ها، روش¬های مقاومت¬ویژه الکتریکی و الکترومغناطیس است؛ که از روش¬های پرکاربرد و شناخته شده می¬باشد. روش مقاومت¬ویژه به طور موثری در آشکارسازی آب¬های زیرزمینی و تعیین محل قنات¬ها مورد استفاده قرار می¬گیرد. در این تحقیق به منظور شناسایی محل قناتی واقع در حوالی شهر مجن، 3 پروفیل مقاومت¬ویژه به طور عمود بر راستای این قنات برداشت شد. برداشت داده¬های پروفیل¬زنی مقاومت¬ویژه با آرایش الکترودی ونر و با سه فاصله الکترودی مختلف انجام گرفت. مدل¬های معکوس دو¬بعدی داده¬های مقاومت¬ویژه، محل قنات را به خوبی با مقاومت¬ویژه پایین نشان داد. همچنین مدل¬سازی سه¬بعدی داده¬های مقاومت¬ویژه نیز محل قرار¬گیری قنات در عمق و کوره قنات را به خوبی با مقاومت¬ویژه پایین به تصویر کشید. یکی از معتبرترین دستگاه¬های برداشت داده¬های الکترومغناطیس حوزه فرکانس، به¬منظور به نقشه درآوردن هدایت یا رسانندگی الکتریکی اهداف زیرسطحی، سیستم em34-3 می¬باشد. بدین منظور برداشت داده¬های پروفیل¬زنی الکترومغناطیسی با استفاده از سیستم مذکور با دو حالت آرایش حلقه-ها به صورت دو¬قطبی¬های قائم و افقی در طول 9 پروفیل عمود بر راستای قنات انجام گرفت. داده-های برداشت شده به صورت مقادیر رسانندگی الکتریکی بر حسب فاصله جدایش¬های متفاوت بین حلقه¬های فرستنده و گیرنده ثبت شد. پس از مدل¬سازی داده¬های برداشت شده، محل قنات با رسانندگی بالا شناسایی شد. همچنین در این مقاطع، نفوذ آب قنات به محیط اطراف نیز مشهود بود. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که سرعت برداشت، زمان و نیروی انسانی مورد نیاز روش الکترومغناطیس به مراتب کمتر از روش مقاومت¬ویژه می¬باشد؛ ولی قدرت تفکیک روش مقاومت¬ویژه به دلیل کوچک بودن فاصله الکترودی و برداشت داده از اعماق نزدیک سطح بیشتر است و جزئیات را بهتر نشان می¬دهد. اما به طور کلی نتایج همخوانی مناسبی دارند و هر دو روش، قنات را با رسانندگی بالا نشان می¬دهند.
نازنین علی پور مهناز پروانه نژادشیرازی
به منظور بررسی توالی چینه شناسی و بیواستراتیگرافی رسوبات کرتاسه زیرین در منطقه قهجاورستان (شرق اصفهان) مطالعاتی بر روی نهشته های رسوبات کربناته و تخریبی به ضخامت 120 متر واقع در 22 کیلومتری شرق اصفهان انجام شده است. با توجه به ترکیب لیتولوژی سکانس کرتاسه زیرین در این ناحیه چهار واحد لیتواستراتیگرافی شامل: 1. کنگلومرایی- ماسه سنگی 2. کربناته زیرین 3. شیل میانی 4. کربناته بالایی تشخیص داده شده است؛ که به صورت هم شیب روی همدیگر قرار گرفته¬اند. همچنین این سکانس از لحاظ بیواستراتیگرافی به 4 بیوزون تقسیم بندی شده است.در سکانس مورد مطالعه یک افق بیوسترومی مرجانی- جلبکی تشخیص داده شده که نمونه¬های ماکروفسیل شناسایی شده . مرز پایینی برش مورد مطالعه با طبقات زیرین که همان شیل وماسه سنگ گروه شمشک (به سن نورین-رتین) می¬باشد به¬صورت دگرشیبی بوده است، که نشان دهنده پیشروی دریای کرتاسه زیرین پس از فاز سیمرین بوده که در این منطقه باعث نهشته شدن طبقات تخریبی و کربناته شده است و تا اواخر آپسین ادامه یافته است. انتهای برش مورد مطالعه به آهک های دولومیتی شده، ختم شده-است.
علی بهرامی فاطمه کوچکی نژاد
در دهه های اخیر موضوع کیفیت محیط شهری به یک بحث تخصصی و عمومی نزد کارشناسان و برنامه ریزان شهری و حتی مردم تبدیل شده است و توجه مردم از اهداف مادی به ماهیت زندگی در مجموعه های ناکارآمد شهری معطوف شده است. خیابان مدرس شهر کرمانشاه از اولین خیابانهای ساخته شده در این شهر در دوره پهلوی اول بوده و به سبب جایگاه تاریخی و اجتماعی در بافت مرکزی شهر، مرکزیت تجاری و شریانی شهر و پرتردد بودن از نظر حرکت سواره و پیاده، از نقش تعیینکننده ای در هسته مرکزی شهر کرمانشاه برخوردار است. خیابان مدرس شهر کرمانشاه به طول 1840 متر از میدان آزادی تا میدان جهاد، از گذشته تا به حال به صورت یک پوسته ضعیف اصلی ترین شریان تجاری – تاریخی شهر کرمانشاه را تشکیل داده است این خیابان به عنوان یک فضای شهری، با توجه به نقش و عملکردی که این خیابان در هسته مرکزی شهر دارد انتظار میرود که از کیفیت محیط شهری قابل قبولی برخوردار باشد. لذا به ارزیابی و سنجش کیفیت محیط شهری خیابان مدرس و شاخصهای تاثیر گذار بر آن از نظر شهروندان، مورد مطالعه قرار گرفته شده است. پژوهش حاضر با هدف سنجش و ارزیابی کیفیت محیط شهری و رضایتمندی شهروندان از آن انجام شده است. رویکرد پژوهش حاضر اکتشافی (در دو سطح توصیفی و تحلیلی) و تکنیک آن پیمایشی است. جامعه آماری شهروندان شهر کرمانشاه و نمونه گیری به صورت فرمول کوکران بوده است که حجم نمونه برابر 246 نفر بوده است. با توجه به نتایج پژوهش، شاخصهای کیفیت محیط شهری خیابان مدرس، زیباشناختی- فرمی، کیفیت معنایی- ادراکی، کیفیت عملکردی- فعالیتی و کیفیت زیست محیطی، کیفیت کالبدی، دسترسی به خدمات عمومی و اجتماعی، حمل ونقل و ارتباطات، امنیت محیطی، بهداشت محیطی، سرزندگی و همچنین کیفیت محیط شهری کلی در سطح پایینی قرار داشته است. با توجه به قرار گیری خیابان مدرس در بافت مرکزی و تاریخی و دارا بودن مسجد جامع، بازار و آثار و میراث فرهنگی در آن کیفیت محیط شهری در سطح پایینی قرار دارد و از استانداردهای فضای شهری فاصله دارد که شهروندان از این بافت ناراضی بوده و باید مدیران، مسئولین و برنامه ریزان برای ارتقاء کیفیت محیط شهری اقدام کنند.
علی بهرامی رسول خلیل زاده
چکیده ندارد.
علی بهرامی علی رستمی
چکیده ندارد.
علی بهرامی عباس شجاع الساداتی
جهت گوگردزدایی زیستی ترکیبات آلی گوگرد دو روش هوازی و بی هوازی گزارش شده است که در هر دو روش از ترکیب مدل دی بنزوتیوفن استفاده می شود. انواع مختلفی از باکتریها شناسایی شده اند که قادر به تجزیه این ترکیب در شرایط هوازی هستند ولی در شرایط بی هوازی تحقیقات زیادی انجام نشده است . در شرایط بی هوازی تنها چند باکتری شناسایی شده که در دمای 30 c ترکیب دی بنزوتیوفن (dbt) را تجزیه می کنند. در بین باکتری های گرمادوست تنها یک باکتری تجزیه کننده dbt با روش بی هوازی گزارش شده است . در این تحقیق ابتدا به منظور بررسی امکان حذف گوگرد از ترکیب dbt، کشت مخلوطی از باکتری های بی هوازی موجود در نفت خام در دمای 65 c غنی سازی شد. کشت میکروبی در حضور ترکیب متیل ویولوژن و گاز هیدروژن و همچنین گاز هیدروژن به تنهایی مورد بررسی قرار گرفت و تقریبا 98 درصد از ترکیب dbt حذف شد. آنالیز نمونه ها توسط روشهای کروماتوگرافی گازی انجام شد.